سلام من دالیا هستم و پونزده سالمه 6 کار میکنم و یک مشکلی واسم پیش اومده..
سلام من دالیا هستم و پونزده سالمه 6 کار میکنم و یک مشکلی واسم پیش اومده..
ویرایش توسط دالیا : 09-23-2015 در ساعت 06:29 PM
خب همه وقتی یکی رو دوست دارم میخوان اون هم ددوستشون داشته باشه
منم میخوام همون حسی رو که من بهش دارم اونم بهم داشته باشه چون واقعا دوسش دارم
سلام عزیزم این اقتضای سنته
وقتی چند سال بگذره ازش حتی حالت از طرف به هم میخوره
توصیه میکنم که الان اقدامی نکن که بعد پشیمون نشی و به قولی به خودت فوش ندی!
به نظر من فقط باید زمان بگذره که همه چی درست شه
چون الان هر کسی هرچیم بگه توی این سن زیاد آدم توجه نمیکنه
فقط بایز خودت به نتیجه برسی
و باز میگم که کاری نکن که در آینده پشیمون شی
چیکار کنم؟کمک
شما سخنرانی های دکتر هلاکویی رو در مورد انسان و عشق گوش بدید لطفا.
دانلود مجموعه سخنرانی های دکتر فرهنگ هلاکویی
از لحاظ کاری بودن، مقید بودن، دیدشون نسبت به ازدواج، برنامه برای آینده، این چیزا منظورم بود، به نظر شما آیا این شخص میتونه یه زندگی رو جمع کنه؟ مسئولیت پذیر هست؟ وضعیت نظام وظیفشون چطوره؟
چیست آنچه ما را زنده نگه می دارد؟
چیست آنچه وا می داردمان به تحمل؟
امید دوست داشتن یا دوست داشته شدن…
سلام دالیای عزیز
تصور کنید که در یک شب سرد، در کلبهای نشستهای. میخواهی آتش روشن کنی تا خود را گرم کنی برای اینکار بین روزنامه و هیزم، حق انتخاب داری. اگر در مورد این کار تجربه کافی داشته باشی، جواب این سوال را میدانی: روزنامه سریعتر میتواند شعله بزرگی درست کند، اما سریعتر هم خاموش می شود. اما هیزم ممکن است به مدت زمان طولانیتری نیاز داشته باشد تا شعلهور شود، اما به آرامی و یکنواخت میسوزد.عشق در یک نگاه همان شعله ناگهانی هستند. شما در سنی هستی که ناخوداگاه به سمت جنس مخالف کشش خواهی داشت این طبیعت زندگی است چون تمام انسانها برای بقای نسل برنامه ریزی شده اند.
دالیا جان دوست داشتن یک حس درونی است و شما نمیتوانی کاری انجام بدهی که او هم تو را دوست داشته باشد. و توجه داشته باش که عشقهای این دوره چون برپایه فقط احساسات هستند نه منطق ممکن است اسیبی به فرد بزند که حتی در بزرگسالی و پس از ازدواج هم قابل جبران نباشد. این یک نصیحت نیست بلکه سخنی است بر پایه علم و منطق
روابط این دوران مثل همان روزنامه سریع شعله ور میشوند و سریع هم خاموش خواهند شد پس اجازه نده که حاصل این رابطه پشمانی دالیای عزیز در زندگی اینده اش باشد.
باور کنین من همه اینا رو میدونم ولی خب حالا موندم چیکار کنم وقتی اون با کس دیگه ای شوخی میکنه من دلم قیلی ویلی میره
وقتی نگام میکنه حالی به حالی میشم
وقتی مسخره بازی در میاره تا من بخندم دلم میخواد بغلش کنم
دوسش دارم..
وقتی تو اون کلبه سرد نشستی میتونی اول روزنامه رو آتیش بزنی و بعد با آتیش روزنامه هیزم و هم بسوزونی.......
هیچکس حالمو نمیفهمه
دالیای عزیز
من شرایط تورو کاملا متوجه میشوم و این طبیعت انسانهاس که از شروع سن بلوغ به سوی جنس مخالف کشش داشته باشند اگر این چنین نباشد غیر عادی است و نرمال نیست اما من از شما خواستم که در این روابط محتاط باشی چون اگر ذهن شما با این افکار سرگرم بشود قطعا در موارد دیگر که زمینه ساز زندگی و اینده توست تمرکز نخواهی داشت.
وقتی دو نفر حتی در سنین خیلی بالاتر از شما، به همدیگر علاقمند میشوند ناخوداگاه هورمونهایی در بدن ترشح میشود که برای تجدید نسل انها را به سمت همدیگر سوق دهد در چنین حالتی ذهن قدرت تجزیه و تحلیل را از دست میدهد و توان تشخیص منطقی کاهش میابد .
مطمن باش این اولین تجربه کشش به جنس مخالف تو هست اما اخرینش نخواهد بود.
نمیدونم ولی دوست دارم دوسم داشته باشه
نمیدونم گیجم گیج
عزیزم کافیه مدتی از اون محیط دور باشی
تا ببینی که واقعا هم اونجوری که فک میکنی نیست
هیچ پسری ، هییییچ پسری پیدا نمیشه که دختری رو بخواد اما منتظر بشه تا اون کاری کنه
اصلا لازم نیست همه اونایی که ما دوسشون داریم دوسمون داشته باشن
شما الان تو سن حساسی هستی، بهتره تا وقتی که بتونی احساسات رو از واقعیت تشخیص بدی دور اینجور رابطه ها نری
همیشه سعی کن برا هرکاریت برنامه و هدف داشته باشی
با خودت بگو خب وقتی اون بفهمه چی میشه؟
یه وابستگی شکل میگیره؟ یه رابطه نادرست؟
تا کی میخواد ادامه داشته باشه؟ اونم وقتی نه تو سن ازدواج رو داری نه اون آقا...
پس همیشه عاقلانه و مصمم رفتار کن
نادیدش بگیر کم کم خودش از ذهنت میره
هرچی بیشتر بهش فک کنی بیشتر اذیت میشی...دنبال چیزی نرو که برات عاقبت خوبی نداره.
سلام عشق وعلاقه تواین سن معمولا همراه بانادیده گرفتن خیلی ازکم وکاستی های طرف مقابل است نمیشه گفت که شماتاحالاباپسری بهترازاون روبرونشدیددراطراف خودازآشنایان وغیره اگرشمادرهمان نگاه اول ازاوخوشتان آمده پس طبیعتا شما خوبیهای اورازیادوکم وکاستی های اوراجدی نمی گیریددرواقع شماهیچ شناخت کاملی ازاونداریدجداازپایین بودن سن شماکه شمانبایدبگذاریدشورجوانی در این مسئله شماراترغیب کندکه دست به هرکاری بزنیدکه نظراورابه خودجلب کنیدبه این نکته توجه کنیدکه عشقی که ازیه نگاه بدون شناخت کافی ازفردموردنظردرموردیک دخترنسبت به یک پسربه وجودآیدوهمچنین اگرشماخودتان رابرای جلب توجه اوتابلوکنیداگرسرهم گیرداحتمال دوام وجذاب بودنش زیادنیست.ازدواج امرخوبیست ودرهرشرایطی همه به خوشبختی موردنظرشان نمی رسنداما تصمیم شمادراین سن وبااین شیوه ای که درنظرداریدریسک بزرگی است اینقدرزوداسیرتصمیمت نشوباخانواده ات به صورت مستقیم یاغیرمستقیم مشورت کن همین طورکه امروزعاشقش هستی شایدفرداازش زده بشی درنهایت اگه باز هم هدفت جلب توجه کردن اوهست بگذارزمان بیشتری بگذردتااورابهتربشناسی شماسن زیادی نداری که بخواهی این جوری عجله کنی درموردتصمیمی که می تواندهمش یه احساس زودگذرباشدشایدم نه بعضی تصمیمات اگه اشتباه هم باشن فرصت دوباره درست تصمیم گرفتن رادارند امابعضی تصمیما رافقط یک بارمی تونی بگیری یادرست یااشتباه اینم ازهمون تصمیماست این راهااگه بری واشتباه باشه دیگه نمی تونی درستش کنی پس عجولانه واحساسی جلونرو.موفق باشید
سلام دالیای عزیز من حس تورو کاملا درک میکنم چون تو از طرفی از این احساس میترسی واما از طرفی چون احساس بهت حس لذت میده نمیتونی ترکش کنی ودر حقیقت نمیخوای ترکش کنی بخاطر همین الان کاملا گیجی از طرفی همه ی حرفارا قبول داری واز طرفی نمیتونی حستو از خودت دور کنی درسته؟ حوصله نصیحتم نداری بازم درسته؟ خب پس یک کاری بکن این روش اسمش هست تحلیل سود وزیان احساس اول اون نگرش احساس ویا عادتی که مایل به تغییر اون هستی مثلا دوست داشتن اون پسر را بالای نموداری که تهیه میکنی بنویس جدولی با دو ستون تهیه کن حالا بیا وفواید ومضرات فکر کردن به اونو در دو ستون جدا جدا بنویس خب بیا خودت منطقی به این دوستون امتیاز بده اینکار فقط بخاطر اینکه تو منطقی بتونی مضرات این رابطه رابفهمی عزیزم تا نخواهی تغییر کنی این احساس تو مثل خوره ذهنتو میخوره من باورم اینکه تو هنوز حرفای اطرافیان راباور نکردی امیدوارم به این باور برسی نمیخواستم نصیحتت کنم وگرنه حرف از باب نصیحت زیاد داشتم ومن عاشق تراز تو زیاد دیدم یکیش خودم
- چیزی که تومملکت مازیاده چیزی نیست جزعشق وعاشقی هرکسی بایه نگاه یاصدا عاشق میشه یا متنفر میشه اصولا گیرنده های قلب ما ایرونیاخیلی انتن دهی شون قویه وخودکار وفوری جواب میده اون چیزی که مااین روزها اسمشو گذاشتیم عشق چیزی جز یک ویروس نیست ویروسی که ازراه چشم ها اهنگ صدا نوشته ها تصاویرو... منتقل میشه بسیارخطرناکه وقتی این ویروس خوشگله وارد تن ادم میشه یه رشته اتفاقاتی بدین شرح صورت میگیره1بالا رفتن دمای بدن یه چیزی تومایه های تب 2افزایش ضربان قلب واظطراب وهیجان 3کم اشتهایی وبرعکس 3بی اعتنایی به همه چیز غیراز عامل انتقال دهنده ی ویروس 4فلج موضعی مغز ونداشتن قدرت تصمیم گیری عقلانی5تمایل شدید به شماره گیری تلفنی 6تزلزل شخصیتی افت قدرت اعتماد به نفس وتمایل به مرگ7تمایل به خندیدن وگریه شدید8افزایش میل به خودکشی9ضعف شدید وکلی دستگاه های عمومی بدن10فوران اه های متمادی از ته دل11گیجی منگی وقاط زدن ومیل زیاد به پیاده روی12اعتیادبه سیگارتریاک هرویین کافیین استالین و...یین13فعالیت بیش ازاندازه ی سلول های تصویرساز وتخیل مغز14قاطی کردن شب وروز وماه وسال وپارکینسون موضعی مخ15نیاز شدید به محبت اب یخ چای داغ واب قندو...16توجه بیشتر به ایینه ووسواس شدید17تمایل بی اندازه به تکیه کردن به شخص یا پشتی محکم18خواب روزانه وتغییر هویت شخصی از ادم به جغد گاهی شغال19مبتلاشدن به بیماری هایی ازقبیل قانقاریا کم حرفیسم و ورمیسم چشمی...همان طور که مشاهده کردین این ویروس من وتو حالیش نیست تو جون هرکی بیفته فیتیله پیچش میکنه...القصه بددردیه عشق شاعر میگه زدست دیده ودل هردو فریاد...که این عشق است که ماراداد برباد...این جریان عشق های الوده امروزی است که ترکیبی ازنادانی وذره هایی از عشق اصیل فراموش شده تنها گریزی پولداری اینترنت چشم وهم چشمی و..است بااین همه هیچوقت انتقال دهنده ی اولیه ویروس مقصرنیست بلکه اون گیرنده است که یه جورایی خودشو میندازه توبدبختی وبیماری عشق مواظب باشید ازاین ویرو س ها توتنتون نره
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)