نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: دست و دلم به هیچ کاری نمیره

5481
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34666
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دست و دلم به هیچ کاری نمیره

    سلام خسته نباشید
    من یه دختر 24ساله هستم
    نمیدونم چطور حالمو توصیف کنم فقط اینو میدونم که اگه از بین بردن خودم گناه نبود حتما این کارو میکردم
    مدت هاست که نمیتونم بخندم شوخی کردن از خاطرم رفته داعم احساس گیجی دارم و خیلی وقتا صحبت اطرافیان رو متوجه نمیشم و احساس حماقت بهم دست میده
    درحالیکه من همیشه به قوی بودن حافظم معروف بودم
    همه چیز برام دلگیره روزامو با خوابیدن و شبها رو با گریه کردن سرمیکنم
    غذامو دست نخورده میریزم دور اشتها ندارم و این باعث شده بدنم خیلی نحیف بشه با 24 سال سن و 162 سانت قد وزنم 40 کیلو هست
    به شدت احساس تنهایی میکنم یه مدت تو مجازی برای اولین بار با پسری اشنا شدم که ایشون هم نه تنها درمان نشد بلکه دردامو هم اضافه کرد نمیتونم توهین هاشو فراموش کنم به شدت احساس سرخوردگی و دوست نداشتنی بودن میکنم
    حس میکنم کل غم های عالم تو دل من ریختن بروانشناس مراجعه کردم گفتن افسردگیت شدید هست
    یه مدت حالم بهتر بود تا اینکه دیگهه نرفتم
    الان خیلی حالم بد هست فوق العاده احساس خستگی میکنم دوست دارم زندگیم همین جا تموم بشه دیگه توان ادامه دادن ندارم
    دیگه هیچی برام نمونده
    یعنی این کل سهم من از دنیا بود؟منی که بی استعداد نبودم کلی رویا داشتم
    من فقط یه ارزو داشتم که اونم نشد یعنی سهم زیادی بود؟ارزوم این بود که تو یه رشته ی خوب تحصیل کنم عاشق داروسازی بودم دوست داشتم برم سرکار مستقل باشم ولی چی شد تبدیل شدم به ی ادم ضعیف چیزی که همیشه متنفر بودم ازش
    فقط میتونم به حال و روزم گریه کنم...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دست و دلم به هیچ کاری نمیره

    -قبل از هر چیز به خود و کیفیت زندگیتان علاقمند باشید، بد نیست به بخش نوازشگر وجودی خود نیز مجال فعالیت دهید، بخشی که از شما حمایت کرده و مواقعی که در وضعیت روحی نامناسبی بسر می برید، شما را نوازش می کند.

    -بین خودتان و مشکلات فاصله بیندازید حتی برای مدت کوتاهی.

    -در این مواقع به ذهنتان مرخصی دهید. گهگاه لازم است به یک مسافرت ذهنی بروید.

    -سپردن خود به دامن طبیعت همراه با فعالیت بدنی سبک و نرم، بسیار اثربخش خواهد بود.

    -تغییرات هرچند کوچک در سبک زندگی را از یاد نبرید البته همراه با سادگی چرا که شادی در سادگی است و از خلاقیت در جنبه های مختلف زندگی خود استفاده کنید با اینکار از یکنواختگی و روزمرگی عذاب آور فاصله می گیرید.

    -می توانید برای علایق رمانتیک خود وقت بیشتری صرف کنید احتمالاً با اینکار احساس آرامش و شادى به شما دست خواهد داد.

    -دید خود به مسایل را تغییر دهید ضمن آنکه نگاه مثبت و خوش بینانه را در خود تقویت کنید.

    -ارتباط خود با اطرافیان و یا افراد جدید و بخصوص کسانی که حس خوبی نسبت به آنها دارید را افزایش دهید.

    -واقع بین باشید، قرار نیست با پیش آمدن هر مسئله‌ای زندگی و آینده شما تباه شود.

    -مرور خاطرات زیبا و ورق زدن آلبوم عکس و یاد کردن مجدد از یک آشنای قدیمی، احساس شما را تغییر خواهد داد.

    -سعی کنید هر از چند گاهی در زندگی خود تغییراتی هر چند جزئی ایجاد کنید.


    -بی کاری و فقدان فعالیت یک عامل مهم در ایجاد بی حوصلگی ست. دست به کارشوید با نشستن و به نقطه ای خیره شدن چیزی عوض نمی شود. برخیزید و به کاری مشغول شوید.

    -حس پوچی و این باور که زندگی، شغل و فعالیتهای شما بی معنی است میتواند شما را تا مرز افسردگی پیش برد. شما نباید زندگی خود را یک دایره بی پایان و هدف بدانید. این وظیفه خود شماست که به زندگی خود معنا بخشید.

    -هر روز یک چیز جدید یاد بگیرید و به علم خود بیفزایید.

    -خود را به چالش بکشانید. به فعالیتی دست بزنید که در شما استرس ملایمی ایجاد می کند. مانند برد و باخت (در بازی، ورزش) یا پذیرش ایده های جدید.

    -به یاد داشته باشید که هیچ چیز کسالت بار و خسته کننده نیست بلکه این ذهن بی حوصلگی شماست که همه چیز را کسل کننده می بینید. بی حوصلگی یک امرنسبی و درونیست. افکار خود را تغییر دهید تا احساسات شما نیز تغییر یابند.

    -حس کنجکاوی خود را بر انگیزید. نسبت به پیرامون خون بی تفاوت نباشید. سعی کنید از همه چیز سر در بیاورید.البته به غیر از مسائل شخصی دیگران.

    -خیال پردازی کنید. خیال پردازی بیش از حد سبب دور افتادن شما ازواقعیتها و حقایق می گردد اما از تخیل خود می توانید در رفع بی حوصلگی کمک بگیرید. خیال پردازی کنید و به آرزوهای خود دست یابید.

    -تکرار فعالیتهای روزمره یا از روی عادت بسیار خسته کننده است. بنابراین دیگر ایده ها، گزینه ها واحتمالات را هم انتخاب کنید. مثلا هر روز برای صبحانه چای شیرین نخورید، یک روز هم قهوه یا شیر بخورید یا هر روز سر یکساعت فعالیت خاصی را انجام ندهید. هراز گاهی طرز لباس پوشیدن یا مدل موی خود را تغییر دهید.

    -هر بار سر قرار ملاقات یک دست لباس مشابه به تن نکنید یا در کافی شاپ فقط میلک شیک سفارش ندهید. با یک هدیه بدون مناسبت طرف مقابل خود راغافلگیر کنید.

    -تکراری نباشید.

    -گاهی عوامل فیزیولوژیک نیز در ایجاد احساس کسالت موثر هستند به وضعیت جسمی خود اهمیت داده و با پزشک مشورت نمایید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. تفاوت راست دست ها و چپ دست ها
    توسط Miss tarsa در انجمن دانستنیهای روانشناسی
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: 02-20-2019, 10:56 PM
  3. مقایسه هاست لینوکس با هاست ویندوز
    توسط bety10 در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 12:38 PM
  4. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  5. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد