صفحه 2 از 4 1234
نمایش نتایج: از 51 به 100 از 157

موضوع: قصد ازدواج دارم اما...

12115
  1. بالا | پست 51

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    بهتر نبود تاپیک جدید میزدی؟!

  2. کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 52

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام نه امید جانم حتی نماز نمیخونه ... ولی من ان شب روزه بودم من نماز میخونم من روزه میگیرم ....
    .................................................. ...........
    دوست عزیز دوست دارم این تایپنگ تمام حرف بزنم نه تکه تکه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  4. بالا | پست 53

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام نه امید جانم حتی نماز نمیخونه ... ولی من ان شب روزه بودم من نماز میخونم من روزه میگیرم ....
    .................................................. ...........
    دوست عزیز دوست دارم این تایپنگ تمام حرف بزنم نه تکه تکه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
    باشه عزیزم هرجور راحتی

  5. کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 54

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام من زبان خارجه دوم گرفتم نمره اوردم ..... فقط یک زبان خارجه 3 دارم شهریور برش میدارم انشالا موفق بشم دیپلم بگیرم ...
    12/75
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  7. بالا | پست 55

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    خدا بزرگه ان شاءالله همه چی روبه راه میشه و از اونا دور میشی!!

    زبان 3 تموم می کنی و لی از الان برنامه بریز برای کنکور

  8. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 56

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام امید جانم من چطوری باید کنکور بخونم
    من پیش دانشگاهی نرفتم ...
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  10. بالا | پست 57

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام امید جانم من چطوری باید کنکور بخونم
    من پیش دانشگاهی نرفتم ...
    گفتم برنامه بریز!! اگر کنکور بخواهی قبول بشی باید از اسال سوم برنامه بریزی!! سال دوم و سوم باید تعطیلات تابستان بخونی و بعد بشینی تست هاش بزنی و پیش دانشگاهی هم به تدریج که می خونی تست هاش یاد بگیری.

  11. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 58

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام من زبان سه نتیجه اومده هفتاد پنج صدم کم اوردم .
    اوایل تیر ماه رفتم اصفهان خانه یک اشناها مرد باهام رابطه برقرار کرد باوجود متاهل بود اما نتوستم بهش نه بگم
    امروز بهش زنگ زدم بیاد شیراز اخه .... دلم شهوت و رابطه میخواد ...
    من مشکل خودارضایی دارم زیاد هررروز و شب خودارضایی انجام میدادم الان با امروز بیست و چهار روز دارم کنترل میکنم و ترک میکنم یعنی دارم شهوت میکشم من شهوت وجودم زیاد شرایط ازدواج ندارم یعنی فقط خواستگاری از طریق رابطه داشتم دارم خواستگار رسمی ندارم
    میدونم اشتباه با یک مرد متاهل رابطه داشته باشم میدونم تو رابطه امکانش من اسیب ببینم اما نمیدونم چرا خدا کمکم نمیکنه از راه حلال رابطه داشته باشم من خسته ام درست الان سالم هستم اما ... افسرده هستم نا امید خسته از زندگی لطفا راهنمایی کنید ؟؟؟؟
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  13. بالا | پست 59

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من زبان سه نتیجه اومده هفتاد پنج صدم کم اوردم .
    اوایل تیر ماه رفتم اصفهان خانه یک اشناها مرد باهام رابطه برقرار کرد باوجود متاهل بود اما نتوستم بهش نه بگم
    امروز بهش زنگ زدم بیاد شیراز اخه .... دلم شهوت و رابطه میخواد ...
    من مشکل خودارضایی دارم زیاد هررروز و شب خودارضایی انجام میدادم الان با امروز بیست و چهار روز دارم کنترل میکنم و ترک میکنم یعنی دارم شهوت میکشم من شهوت وجودم زیاد شرایط ازدواج ندارم یعنی فقط خواستگاری از طریق رابطه داشتم دارم خواستگار رسمی ندارم
    میدونم اشتباه با یک مرد متاهل رابطه داشته باشم میدونم تو رابطه امکانش من اسیب ببینم اما نمیدونم چرا خدا کمکم نمیکنه از راه حلال رابطه داشته باشم من خسته ام درست الان سالم هستم اما ... افسرده هستم نا امید خسته از زندگی لطفا راهنمایی کنید ؟؟؟؟
    نکن با خودت این کارو دختر خوب

    خدایی نکرده یه وقت به خودت میای که پشیمونی بی فایدس

    اگه تشنه ات باشه میری از تو جوب آب بخوری؟ آب لجن میخوری؟

    این طریقه ی که تو واسه ارضا نیازت میخوای پیش بگیری همون آب لجن هست

    خدا کمکت میکنه به شرطی که واقعا بخوای عوض بشی

    نباید به اون آقا زنگ میزدی ممکنه به هرکسی بگه و آبروی تو رو ببره

    ببین خدا بنده هاش رو خیلی امتحان میکنه تو باید اول به خدا ثابت کنی که عوض شدی

    وقتی حتی چن ماه بگذره و تو وارد گناه نشی با اینکه شرایط گناه هم هست اون موقه میتونی بگی که من پاکم

    باور کن شهوت چیزی نیست که آدم بخواد بخاطرش زندگیشو خراب کنه

    همش چن لحظه اس و پشیمونیش سالهاست

    یه لحظه فک کن که دیگه فرصت توبه نداشته باشی و خدا رو تو حال گناه بارت ملاقات کنی

    واقعا دلت نمیسوزه برا خودت که بخوای با روسیاهی بری اون دنیا؟

    حتی اگه اون دنیایی هم نباشه....ارزش تو این نیست که درست و پاک زندگی کنی؟؟

    یه جواهر وقتی تو دست همه بیفته بی ارزش میشه

    وقتی ارزش داره که هرکسی نتونه بهش دست بزنه

    واقعا تعجب میکنم از شمایی که میگی نماز میخونم و روزه میگیرم ولی اینجوری خودت رو ضعیف میکنی در مقابل شهوت

    24 روز صبر کردی...پس میتونی 24 روز دیگه هم صبر کنی

    من شنیدم کسی که تا چهل روز یه عمل خوب رو انجام بده و یا یه کار بد رو ترک کنه اون براش عادت میشه

    تصمیم با خودته که بخوای آیندت رو به خاطر چن لحظه شهوت از دست بدی یا صبور باشی و آیندت رو بسازی

    قوی باش...تو نفست رو اداره کن ... نه نفست تو رو. به این راحتی ها جا نزن دختر

  14. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 60

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام من خیلی ادم کثیف هستم من رابطه جنسی داشتم قبلا اخرین بار اخر تیر ماه همین الان بود که فکر میکردم بکارت اسیب دیده من اب لجن خوردم ولی توبه کردم من نماز نمیخونم قبلا میخوندم گناه میکردم اما دیگه نمیخونم نمیدونم با وجود نور خدا تو قلب هست چرا هرچی میاد به سمت من نمی تونم برم پیش خدا ازش کمک بخوام مسلما اب تمیز ارزش بیشتر رز مریم مهربان .
    ان اقا اگر بگه ابرو خودش بیشتر میره چون زن و بچه داره ان یک بار اخرین بار رابطه من با ادم مختلف بوده مقصر همان اقا بود
    من حالم خیلی بد میشه بعد از رابطه ها میدونم لذت زود گذر هست ..من رو سیاه عالم هستم .
    ارزش من خیلی چیزای دیگه هست وقتی به خودم نگاه میکنم از خودم بدم میاد کسی نیست حرفام بهش بزنم فقط شماها هستید من و حس درک میکنید رزمریم عزیز .ارزش من زیاد چون خدا من با مشکلات و اتفاقا ت برام پیش اومده مستقل بار اورده ارزش زیاد چون نوکر امام حسین من هیعتی هستم . من هرکار خوبی کردم جار نزدم برا دل خودم انجام دادم ارزو ازدواج هست خسته شدم از سرکوفت خانواده و ... من عاشق خدا و اهل بیت هستم ماه رمضان امسال روزه گرفتم نماز خوندم اما شهوت و مشکلات مالی دارن من میخورن .... حال خرابی دارم
    حال دلم خوب نیست غزل ترانه میخوانم هوای تو در سر م هست به میخانه میخوانم خدای من شدی مست این دنیام هوایی شدم امام رضا روسیاهم رو سفیدم کن مرا انقدر خدا دستم گرفته با این همه زشتی و رابطه جور واجور سالم هستم بکارت دارم بعد ان اخرین رابطه رفتم معاینه کمکم کنید تا به ارامش برسم به کسی زنگ نزنم جنسی حرف بزنم ... ان اقا فامیل هست با من رفت و امد داره قرار هفته اینده بیاد شیراز .من نمیدونم چکار کنم ؟؟؟
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  16. بالا | پست 61

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من خیلی ادم کثیف هستم من رابطه جنسی داشتم قبلا اخرین بار اخر تیر ماه همین الان بود که فکر میکردم بکارت اسیب دیده من اب لجن خوردم ولی توبه کردم من نماز نمیخونم قبلا میخوندم گناه میکردم اما دیگه نمیخونم نمیدونم با وجود نور خدا تو قلب هست چرا هرچی میاد به سمت من نمی تونم برم پیش خدا ازش کمک بخوام مسلما اب تمیز ارزش بیشتر رز مریم مهربان .
    ان اقا اگر بگه ابرو خودش بیشتر میره چون زن و بچه داره ان یک بار اخرین بار رابطه من با ادم مختلف بوده مقصر همان اقا بود
    من حالم خیلی بد میشه بعد از رابطه ها میدونم لذت زود گذر هست ..من رو سیاه عالم هستم .
    ارزش من خیلی چیزای دیگه هست وقتی به خودم نگاه میکنم از خودم بدم میاد کسی نیست حرفام بهش بزنم فقط شماها هستید من و حس درک میکنید رزمریم عزیز .ارزش من زیاد چون خدا من با مشکلات و اتفاقا ت برام پیش اومده مستقل بار اورده ارزش زیاد چون نوکر امام حسین من هیعتی هستم . من هرکار خوبی کردم جار نزدم برا دل خودم انجام دادم ارزو ازدواج هست خسته شدم از سرکوفت خانواده و ... من عاشق خدا و اهل بیت هستم ماه رمضان امسال روزه گرفتم نماز خوندم اما شهوت و مشکلات مالی دارن من میخورن .... حال خرابی دارم
    حال دلم خوب نیست غزل ترانه میخوانم هوای تو در سر م هست به میخانه میخوانم خدای من شدی مست این دنیام هوایی شدم امام رضا روسیاهم رو سفیدم کن مرا انقدر خدا دستم گرفته با این همه زشتی و رابطه جور واجور سالم هستم بکارت دارم بعد ان اخرین رابطه رفتم معاینه کمکم کنید تا به ارامش برسم به کسی زنگ نزنم جنسی حرف بزنم ... ان اقا فامیل هست با من رفت و امد داره قرار هفته اینده بیاد شیراز .من نمیدونم چکار کنم ؟؟؟
    اون آقا اگه بگه آبرو خودش میره؟؟؟

    فک میکنی واقعا آبرو براش مهم باشه؟ اصن شاید اون بخواد آبرو خودش رو همه جا ببره تو باید جورشو بکشی؟؟؟

    شاید اون بخواد خودشو بندازه تو آتیش تو چرا باید پاسوزش بشی؟؟؟

    میدونی با این کارت داری به یه خانواده خیانت میکنی؟؟ اون آقا اگه به روی تو نبینه هیچوقت سراغت نمیاد

    یه لحظه به همسر اون مرد فک کن که چه حالی میشه وقتی بدونه زن دیگه ای مردش رو به خودش گرفته

    اگه این بار بکارتت رو از دست بدی چی؟؟؟ اصن مگه پاکی به بکارت داشتنه؟؟

    دوست داشتن خدا و اهل بیت که به زبون نمیشه

    باید تو عمل نشون بدی

    برنده اون کسیه که آبش باشه اما شنا نکنه ... وگرنه همه میتونن تو کنج عزلت پاک باشن

    هیچکس نمیتونه بهت بگه چیکار کن

    خودت بزرگی، تو اجتماع هستی خوب و بد رو تشخیص میدی

    دیگران هم راهنمایی کنن نهایت این خودتی که تصمیم میگیری چیکار کنی

    اگه اشتباه کردی دیگه نباید تکرارش کنی

    تکرار اشتباه دیگه اشتباه نیست...یه انتخابه... تو از این به بعد داری انتخاب میکنی که چه راهی رو بری دیگه اسمش اشتباه نیس

    خدا همیشه منتظر بنده هاش هست

    اما یه کاری نکن که دیر بشه و راه برگشت نداشته باشی

    میل جنسیت زیاده درسته...اما این توجیه کارت نیست اصلا

    باید بری با ورزش و تنظیم غذایی صحیح درستش کنی

    حالا تصمیم با خودته که بخوای به اون آقا زنگ بزنی و بگی که نیاد

    یا اینکه خودت رو تو این مرداب انقد غرق کنی که دیگه هیچکس نتونه دستت رو بگیره

  17. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 62

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام رزمریم عزیزم
    ابرو خودش نمیره ابرو من میره ...
    تقریبا براش مهم هست .
    خیر من نباید جور کسی بکشم
    خیر من نباید پاسوز کسی بشم ..
    بله میدونم
    اگر یک زمانی از دست دادم خودکشی میکنم .
    خیر من نگفتم پاکم من پر از عیب و نقص هستم .
    بله ممنونم مشکل این از قبل به خانواده گفته دارن با خانواده میان مسافرت شیراز من شیرازی هستم درمورد شهوت زیاد ورزش کردم غذا تنظیم کردم دکتر رفتم اما گفتن طبیعی هست . شاید با ازدواج درست بشه من شرایط ندارم من الان از خدامه نیاد دیگه بهش زنگ نمیزنم برام دعا کنید حال بدی دارم دارم گریه میکنم واقعا نمیدانم چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟/
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  19. بالا | پست 63

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من فرزند طلاق هستم که تصمیم به ازدواج گرفتم
    اما خانواده و فامیل مرا دست کم میگیرن و این ماجرا مرا بهم میرزه از طرفی تو زندگی خیلی مشکل دارم
    یک دخالت زن عمو که همش ازم باج میخواد
    دو اعتیاد پدرم و ازدواج مجدد داری دو فرزند یک پسر چهار ساله دو یک خواهر دوساله
    سه زندگی کردن با مادر بزرگ شصت و پنج ساله
    4 مشکلات مالی و....
    5 تنهایی
    7 تقاضا رابطه جنسی از سوی پسر عمه که چند بار به ضور و تهدید رابطه برقرار کرده
    8 فکر میکنن من چون زیبا نیستم نمی تونم تو زندگی مشترک موفق بشم
    اما تنها ملاک من برا ازدواج اخلاق و انسانیت هست
    صادق باشه وفا دار باشه و...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام بله من 21 سال هست
    تقریبا رسمی هست اونم اره
    طولانی بودن مسافت و این میگن من نمی تونم زندگی بچرخونم
    با یک بچه بر میگردم
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    ممنونم ولی خیلی حرفاش و .... ازارم میده درست میخوام برم غریبی
    اما خدا با من هست من خانه داری مشکل ندارم
    فقط کمی اشپزی و ارایش کردن و... مشکل دارم این درست میشه با توکل بر خدا
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام هیچکدام نتی نبوده اشنا نیست
    یک رابط مارا بهم معرفی کرده از طریق ان با هم صحبت کردیم
    تا حالا ندیدمش
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام قرار بود 18 فرودین ببینمش که اقوام فوت شد الان بهم خبر دادن پسر دایی مامان بزرگ فوت شده
    برنامه کنسل شده بهم ریختم الان شدید نمیدانم چکار کنم مامان بزرگ باهام نمیاد ....
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام حال خوشی ندارم زن عمو زیاد زخم زبان بهم میزنه بخاطر این اتفاق که افتاده برنامه سفر کنسل شده
    اصلا نمیدانم چکار کنم به کمک احتیاج دارم حالم بهم میزنه حرفاش کمکم کنید .....
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام ممنونم دوست عزیز این برام ضعف نیست اما خانواده الکل من عمه هام الکلی هستن
    براشون عادی دخترا دوست پسر دارن ..
    خودش دوست پسر دارن و...
    من میخواستن الکلی کنن خراب اما باوجود چند بار مصرف کنار کشیدم با رفتن به جلسات نارونان الان و ان ای قدم شیش ماه پاک شدم کاملا جلو وسوسه گرفتم
    این بگم من شهوت جنسی بالاست طبع گرم هست اصلا نمی تونم کنترل کنم پ
    از دوست پسر بدم میاد با پسر حرف زدم اما ... جدا شدم ازش
    در رابطه با این اقا پسر من بشه یا نشه عجله ندارم اما تصمیم دارم بخاطر محیط خانواده پدری خانواده مادری اصلا اینطوری نیستن متاسفانه من با خانواده پدری هستم خانواده مادری میگن مسولیت سنگین هست اخه پدرم مرد خوبی نیست و... نمیخوام اینجا بحث کنم اما دوست دارم با کمک رابط برم سمت اصفهان رابط چون شغل این هست دلال هست پول میگیره بهم گفته بیا اصفهان من دست باز هست فعلا با فوت پسر دایی کنسل شد همه چی باید صبر کنم تا مراسم چهل تمام بشه حداقل بعد راضی کنم تا بریم سمت اصفهان در عمل انجام شده قرار بدم خانوادم ...
    حرفی کمکی هست در خدمتم
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام امید جان زنا کردن عمه ها خبر ندارم اما خیانت خبر دارم اخه هیچ کدام از زندگی راضی نیستن شوهر خیلی بد هستن بهش حق میدم از این بابت ...
    من پدرم تعصبی هست اما اعتیاد داره کیلومتر از من دور اصلا از ماجرا پسر عمه خبر نداره ...
    عمه خدا بیامرز خبر داشت نتوست جلو بگیره این پسر عمه نه مادر داره نه پدر هر دو. فوت شده به من پیشنهاد میدن من باهاش ازدواج کنم من اصلا دوستش دارم باهاش جور نیستم عجله من بیشتر بخاطر این هست مجبور به ازدواج باهاش نشم ...
    من تک فرزند هستم فرزند بزرگ اما از نامردی یک برادر چهار ساله دارم یک خواهر دو ساله دوستش دارم ..
    بله امید جان دقیقا همین طور هست من خیلی به کمک احتیاج دارم ...
    ممنونم از شما تایپنگ دنبال میکنید
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام یکی به من بگه من چطور زندگی بسازم ...
    بر عکس بقیه باشم بهم افتخار کنن ...
    خیلی خسته ام و داغونم اصلا نمیدونم درس بخونم ازدواج کنم شهر دور کنارم نباشن نمیدونم کمکم کنید
    یک راه خوب پیش پام بزارید محل زندگی عوض بشه خوشبخت بشم ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام ذات پاک هست اما من یک جاهایی اشتباه کردم نمیگم رابطه نداشتم اصلا اما ... الان دیگه یک سال رابطه ندارم به هیچ وجع ..
    درمورد عمه هام رفتار ازارم میده اما برام مهم نیست من خدا را دارم توکل بر خداست
    از فردا کلاس شروع میشه میخوام برم درس تمام کنم دیپلم بگیرم
    اما خانواده خیلی میزنه تو سرم ... کمکم کنید
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من اصلا نمیخوام چیزی از گذشته به دونه ...
    اصلا دوستش دارم باهاش صادق هستم سر کلاه نمیذارم من پای بند به اصول خانواده هستم برام این همسر اینده ازم راضی باشه مهم هست
    به قکرش هستم خدا کریمه دعا کن گلم ممنونم اره محکم هستم توبه واقعی کردم دارم رو خودم کار میکنم ...
    ممنونم اقا امید
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من هفته دیگه دارم میرم اصفهان خیلی استرس دارم برام دعا کنید ...
    نمیدونم چکار کنم واقعا دلم میخواد ازدواج کنم ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام هنوز هم ندیدیم ولی ... قرار هشت من برم ببینمتم هم
    ممنونم فاطمه عزیز
    من اعتیاد پدرم خیلی اذیت میکنه راهنمایی کنید ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام اقا بله دلالی ازدواج هست پولش یعنی شیرینی از شیر مادر حلال تر هست ثواب زیادی داره براش حتی اگر پول بگیره
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام ممنونم سپاس اقا چشم حتما تشکر برایم دعا کنید ...
    فاطمه عزیز ازت ممنونم چشم اگر کار ازدواج نشه حتما درس میخونم حتما برای اینده تلاش میکنم ...
    تشکر البته الان من مشغول به تحصیل هستم در رشته ادبیات سال سوم ... برایم دعا کنید ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من سفر به اصفهان رفتم اما پیشمان شدم برا ازدواج میشه راهنمایی کنید
    تا چگونه درس بخونم موفق بشم ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من حال روحی خوبی ندارم کمکم کنید شرایط سخت هست ....
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام پسره به دلم ننشت .
    رابط ادم درستی نبود ازم لب گرفت بغلم کرد البته میگفت دوستم داره با دخترش فرق ندارم نمیدانم منظورش از این کار چی بود ؟؟؟
    بله تصمیم دارم بخونم یک ماه بیشتر فرصت نداره یک ماه کمتر
    از 25 این ماه امتحان شروع میشه من هیچی نخوندم ... دیگه نمیخوام ازدواج کنم همین
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    درضمن پسره تصادفی بود کند حرکت میکرد تیک داشت قرص اعصاب مصرف میکرد ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    مرد بود چشم من زمان ندارم اگر نشه سال بعد وجود نداره
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام چشم اقا امید چشم اقا محمد
    ممنونم دوستت دارم همین و بس
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام چشم بدیش این زندگی سخت گرفتم
    البته درست میشه همه چی توکل بر خدا
    تاریخ امتحان 25/2 عربی سوم انسانی
    8/3 ریاضی سوم انسانی
    19/3 زبان خارجه دوم انسانی
    از الان اگر عربی بخونم تو امتحان میرسیم
    برا زبان و ریاضی وقت هست زیاد
    خدایا شکرت گلم
    چشم اقا امید
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام حالم کمی اشفته است
    ذهنم بهم ریخته هست اصلا نمی تونم مسلط باشم کمکم کنید ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من اولین امتحان دادم اونم امتحان عربی بود
    زیاد خوب نبود ولی سفید نذاشتم ... توکل بر خدا
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من عربی ریاضی سوم نمره اوردم دوتا درس نهایی قبول شدم
    نتیجه زبان هنوز نیامده دوستان ...
    فقط نمیدونم با عمه ها چطور برخورد کنم دیشب بردن من بیرون برا افطار
    بعدش یکی از عمه هام بدون من خبر داشته باشم با دوست پسرش هماهنگ کرده بود یک جا با ماشین ایستادند ده دقیقه هم دیدن
    من ناراحت شدم با وجود این که خوش گذشت ولی این قضیه احساس میکنم گناه کردم خودم حالم بد کرد گلم ...
    کمکم کنید راهنمایی
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام نه امید جانم حتی نماز نمیخونه ... ولی من ان شب روزه بودم من نماز میخونم من روزه میگیرم ....
    .................................................. ...........
    دوست عزیز دوست دارم این تایپنگ تمام حرف بزنم نه تکه تکه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من زبان خارجه دوم گرفتم نمره اوردم ..... فقط یک زبان خارجه 3 دارم شهریور برش میدارم انشالا موفق بشم دیپلم بگیرم ...
    12/75
    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    خدا بزرگه ان شاءالله همه چی روبه راه میشه و از اونا دور میشی!!

    زبان 3 تموم می کنی و لی از الان برنامه بریز برای کنکور
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام امید جانم من چطوری باید کنکور بخونم
    من پیش دانشگاهی نرفتم ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من زبان سه نتیجه اومده هفتاد پنج صدم کم اوردم .
    اوایل تیر ماه رفتم اصفهان خانه یک اشناها مرد باهام رابطه برقرار کرد باوجود متاهل بود اما نتوستم بهش نه بگم
    امروز بهش زنگ زدم بیاد شیراز اخه .... دلم شهوت و رابطه میخواد ...
    من مشکل خودارضایی دارم زیاد هررروز و شب خودارضایی انجام میدادم الان با امروز بیست و چهار روز دارم کنترل میکنم و ترک میکنم یعنی دارم شهوت میکشم من شهوت وجودم زیاد شرایط ازدواج ندارم یعنی فقط خواستگاری از طریق رابطه داشتم دارم خواستگار رسمی ندارم
    میدونم اشتباه با یک مرد متاهل رابطه داشته باشم میدونم تو رابطه امکانش من اسیب ببینم اما نمیدونم چرا خدا کمکم نمیکنه از راه حلال رابطه داشته باشم من خسته ام درست الان سالم هستم اما ... افسرده هستم نا امید خسته از زندگی لطفا راهنمایی کنید ؟؟؟؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من خیلی ادم کثیف هستم من رابطه جنسی داشتم قبلا اخرین بار اخر تیر ماه همین الان بود که فکر میکردم بکارت اسیب دیده من اب لجن خوردم ولی توبه کردم من نماز نمیخونم قبلا میخوندم گناه میکردم اما دیگه نمیخونم نمیدونم با وجود نور خدا تو قلب هست چرا هرچی میاد به سمت من نمی تونم برم پیش خدا ازش کمک بخوام مسلما اب تمیز ارزش بیشتر رز مریم مهربان .
    ان اقا اگر بگه ابرو خودش بیشتر میره چون زن و بچه داره ان یک بار اخرین بار رابطه من با ادم مختلف بوده مقصر همان اقا بود
    من حالم خیلی بد میشه بعد از رابطه ها میدونم لذت زود گذر هست ..من رو سیاه عالم هستم .
    ارزش من خیلی چیزای دیگه هست وقتی به خودم نگاه میکنم از خودم بدم میاد کسی نیست حرفام بهش بزنم فقط شماها هستید من و حس درک میکنید رزمریم عزیز .ارزش من زیاد چون خدا من با مشکلات و اتفاقا ت برام پیش اومده مستقل بار اورده ارزش زیاد چون نوکر امام حسین من هیعتی هستم . من هرکار خوبی کردم جار نزدم برا دل خودم انجام دادم ارزو ازدواج هست خسته شدم از سرکوفت خانواده و ... من عاشق خدا و اهل بیت هستم ماه رمضان امسال روزه گرفتم نماز خوندم اما شهوت و مشکلات مالی دارن من میخورن .... حال خرابی دارم
    حال دلم خوب نیست غزل ترانه میخوانم هوای تو در سر م هست به میخانه میخوانم خدای من شدی مست این دنیام هوایی شدم امام رضا روسیاهم رو سفیدم کن مرا انقدر خدا دستم گرفته با این همه زشتی و رابطه جور واجور سالم هستم بکارت دارم بعد ان اخرین رابطه رفتم معاینه کمکم کنید تا به ارامش برسم به کسی زنگ نزنم جنسی حرف بزنم ... ان اقا فامیل هست با من رفت و امد داره قرار هفته اینده بیاد شیراز .من نمیدونم چکار کنم ؟؟؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام رزمریم عزیزم
    ابرو خودش نمیره ابرو من میره ...
    تقریبا براش مهم هست .
    خیر من نباید جور کسی بکشم
    خیر من نباید پاسوز کسی بشم ..
    بله میدونم
    اگر یک زمانی از دست دادم خودکشی میکنم .
    خیر من نگفتم پاکم من پر از عیب و نقص هستم .
    بله ممنونم مشکل این از قبل به خانواده گفته دارن با خانواده میان مسافرت شیراز من شیرازی هستم درمورد شهوت زیاد ورزش کردم غذا تنظیم کردم دکتر رفتم اما گفتن طبیعی هست . شاید با ازدواج درست بشه من شرایط ندارم من الان از خدامه نیاد دیگه بهش زنگ نمیزنم برام دعا کنید حال بدی دارم دارم گریه میکنم واقعا نمیدانم چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟/


    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که خواندم .از من نظر خواستی و تشخیص و امیدوارم نظرم رو جدی بگیری و به دنبال درمان باشی. البته میدونم بیشتر دنبال همدردی میگردی و میفهمم!

    ولی متخصص قرار نیست همدردی کنه بلکه باید به دنبال تشخیص و درمان باشه به طور مثال دندان درد داری بری پهلوی دندانپزشک و به جای درمان(کشیدن,پر کردن,عصب کشی و....) با

    شما همدردی کنه و دندان خودش رو آسیب بزنه تا درد بکشه!!!!!!؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟ ؟


    متاسفم ولی با توجه به گفتهایت در مورد الکلیسم فامیلی و عمه ها و خیانت و اعتیاد و طلاق والدین و........ باید بگم علاوه بر ژن الکل که کاملا شناخته شده هست, اختلالات بر پایه ژنتیک

    نیز در فامیل دیده میشه که نیاز به ویزیت بالینیست.

    دختر باهوشی هستی ولی علائمی از دوقطبی و شبه اسکیزو و شخصیت مرزی نشون میدی و در ضمن اصلا ازدواج دردی رو از تو دوا نمیکنه و چه بسا برای خودت و دیگری جدا مشکل

    ساز باشه (همانطور که در عمه ها هم به قول خودت دیده میشه و حالا خیانت میکنند) پس ازدواج درمان نیست.

    کوتاه سخن عزیز: شما اصلا مقصر نیستی گلم اختلالات روانی نیز مثل اختلالت فیزیکی در بعضی موارد به ارث میرسه

    درمان و یا کنترل داره ولی نیاز به مشاور و دارو داری

    سعی کن ارتباطات جنسیت رو کنترل کنی برات خطرناکه

    اگر توان پرداخت مشاوره و...... رو نداری از مراکز ngo در شهر شیراز کمک بگیر

    حتما به دنبال تشخیص و درمان باش گلم

    با آرزوی بهترینها

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  20. 4 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 64

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که خواندم .از من نظر خواستی و تشخیص و امیدوارم نظرم رو جدی بگیری و به دنبال درمان باشی. البته میدونم بیشتر دنبال همدردی میگردی و میفهمم!

    ولی متخصص قرار نیست همدردی کنه بلکه باید به دنبال تشخیص و درمان باشه به طور مثال دندان درد داری بری پهلوی دندانپزشک و به جای درمان(کشیدن,پر کردن,عصب کشی و....) با

    شما همدردی کنه و دندان خودش رو آسیب بزنه تا درد بکشه!!!!!!؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟ ؟


    متاسفم ولی با توجه به گفتهایت در مورد الکلیسم فامیلی و عمه ها و خیانت و اعتیاد و طلاق والدین و........ باید بگم علاوه بر ژن الکل که کاملا شناخته شده هست, اختلالات بر پایه ژنتیک

    نیز در فامیل دیده میشه که نیاز به ویزیت بالینیست.

    دختر باهوشی هستی ولی علائمی از دوقطبی و شبه اسکیزو و شخصیت مرزی نشون میدی و در ضمن اصلا ازدواج دردی رو از تو دوا نمیکنه و چه بسا برای خودت و دیگری جدا مشکل

    ساز باشه (همانطور که در عمه ها هم به قول خودت دیده میشه و حالا خیانت میکنند) پس ازدواج درمان نیست.

    کوتاه سخن عزیز: شما اصلا مقصر نیستی گلم اختلالات روانی نیز مثل اختلالت فیزیکی در بعضی موارد به ارث میرسه

    درمان و یا کنترل داره ولی نیاز به مشاور و دارو داری

    سعی کن ارتباطات جنسیت رو کنترل کنی برات خطرناکه

    اگر توان پرداخت مشاوره و...... رو نداری از مراکز ngo در شهر شیراز کمک بگیر

    حتما به دنبال تشخیص و درمان باش گلم

    با آرزوی بهترینها

    سپاس

    دکتر
    سلام ممنونم اقای دکتر مشاوره رفتم گفتن دارو خواب باور هست
    فرستادنم دکتر اعصاب و روان گفت سالمی و مشکلی نداری ...
    من الان الکل مصرف نمی کنم سه سال پاکم فقط مشکل جنسی هست مسایل خانوانودگی کلا بیخیال عمه هام و... هستم خودم الان فقط ارزش دارم کمکم کن
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  22. بالا | پست 65

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام من برای امتحان ناراحت هستم دعا کنید درست بشه ...
    من حال خوبی ندارم این روزا داغونم ذهنم درگیر هست کمک لازم دارم کمکم کنید ...
    همدردر یک جایی کمک میکنه همیشه جواب نمیده دارو یک جایی جواب میده من محبت میخوام من از تنهایی و بی برنامه بودن خسته شدم کمک میخوام ؟//من هدف میخوام انگیزه میخوام .................................................. .........................
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  23. بالا | پست 66

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام ممنونم اقای دکتر مشاوره رفتم گفتن دارو خواب باور هست
    فرستادنم دکتر اعصاب و روان گفت سالمی و مشکلی نداری ...
    من الان الکل مصرف نمی کنم سه سال پاکم فقط مشکل جنسی هست مسایل خانوانودگی کلا بیخیال عمه هام و... هستم خودم الان فقط ارزش دارم کمکم کن
    خواب باور یعنی چی عزیزم؟

    و تشخیص این همکارمون چی بود و اگر میدانی چه نوع تستی از شما گرفتن؟

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  24. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 67

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    خواب باور یعنی چی عزیزم؟

    و تشخیص این همکارمون چی بود و اگر میدانی چه نوع تستی از شما گرفتن؟

    سپاس
    دکتر
    سلام دارو ارام بخش بهم دادن .دوز خواب باور داشت اخه من زیاد شب خواب نمیرم
    همکارتان تست خودازمایی و... انجام داد فکر کنم هنوز درارتباط هستم باهاش البته ماهی یک بار ملاقات میرم
    اما زیاد راحت نیستم حرفام همه بزنم ...
    اینجا معمولا راحت تر هستم
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  26. بالا | پست 68

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام دارو ارام بخش بهم دادن .دوز خواب باور داشت اخه من زیاد شب خواب نمیرم
    همکارتان تست خودازمایی و... انجام داد فکر کنم هنوز درارتباط هستم باهاش البته ماهی یک بار ملاقات میرم
    اما زیاد راحت نیستم حرفام همه بزنم ...
    اینجا معمولا راحت تر هستم
    نه عزیزم من با ایشون چندان موافق نیستم
    البته خوب من ایشون رو خوب نمیشناسم و فقط بر پایه سخنان شما میگم بگذریم
    شما بهتره به یکی از همکاران مشاور ما(تخصص روانشناس بالینی) و سپس با راهنمایی ایشون پهلوی یکی از همکاران دکتر روانپزشک ما(نه متخصص مغز و اعصاب ) رجوع کنید و هر دو بهتره خانم باشند.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  27. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 69

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام من بلاخره دیپلم گرفتم خوشحالم
    حالا میخوام برم پیش داشنگاهی خیلی خوشحالم ... بی نهایت خوشحالم
    خدایا کمکم کن تا موفقیت بیشتری کسب کنم ...
    لطفا راهنمایی کنید تا برنامه ریزی کنم زندگی بسازم ...
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  29. بالا | پست 70

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام
    خداراشکر
    ان شاالله همیشه موفق و شاد باشید.

    فرستاده شده از GT-I9105ِ من با Tapatalk

  30. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 71

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام من بلاخره دیپلم گرفتم خوشحالم
    حالا میخوام برم پیش داشنگاهی خیلی خوشحالم ... بی نهایت خوشحالم
    خدایا کمکم کن تا موفقیت بیشتری کسب کنم ...
    لطفا راهنمایی کنید تا برنامه ریزی کنم زندگی بسازم ...
    خدارشکر عزیزم موفق باشی
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  32. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 72

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام ممنونم پریماه عزیزم
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  34. بالا | پست 73

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام من مدتی هست از پسران و جنس مخالف دور شدم اما به دلیل کمبود محبت و نیاز رابطه جنسی باهاشون رابطه برقرار کردم .
    حالا پشیمان هستم عذاب وجدان رها نمیکنه ....
    از طرفی بعد از جدایی با جنس مخالف به خودارضایی رو اوردم و فیلم ************ی و پورن اعتیاد پیدا کردم و تبدیل به عادت شده برام . تمرکز ازم گرفته ذهنم داغونه و درگیر هست .
    حالم خرابه میخوام رها کنم این کار کثیف تمام وقت میگیره درس عقب افتادم رو به پست رفت هستم
    زندگی برام جهنم هست
    کمکم کنید لطفا
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  35. بالا | پست 74

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام من خیلی خسته ام گیجم
    داغونم به کمک احتیاج دارم
    از خودارضایی خسته ام
    از جنس مخالف متنفرم
    به کمک احتیاج دارم
    از این کسی مسخره کنه متنفرم
    از این که مجردم خسته ام
    صبر سر اومده دنبال راه حل هستم کمکم کنید
    تا دهنم باز کنم
    کمکم کنید تا گناه جبران کنم
    خواهش می کنم از همه عزیزان ...................................
    بخدا پشیمان هستم بعد از هربار خودارضایی به هم میریزم
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  36. بالا | پست 75

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    برو پیش روان پزشک

  37. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 76

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام امید دارو ارام بخش دادن بهم
    خواب باور هست دوست ندارم
    خوابم کم هست دهنم درگیر هست
    تمرکز درس خوندن ندارم
    امتحان امروز خراب کردم
    کمی درکم کنید
    حالم خرابه دلم گرفته اسیت
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  39. بالا | پست 77

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    عزیزم من چند صفحه اول تاپیک رو خوندم. ولی یک چیز رو نفهمیدم. مگه پسر عمت بهت تجاوز نکرده؟؟؟
    یعنی اوضاع خیلی بده؟ یعنی به خاطر این نمیتونی ازدواج کنی؟
    چرا برای ازدواج عجله داری؟
    امضای ایشان
    ﯾﮑـﯽ ﺑـﻬـﻢ ﮔـﻔﺖ: ﺧـِﯿﻠـی َاﺫﯾﺘِـت کـردَﻥ؟؟؟

    ﮔُـﻔﺘَـﻢ ﭼـِﻄـــﻮﺭْ؟


    ﮔـُﻔﺖ: ﺁﺧِــه خـیـلی قَـﺸـنـﮓ ﻣـﯿـﺨَـﻨْـﺪﯼ!!!


  40. کاربران زیر از خانوم خانومای گل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 78

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام تجاوز نبوده من باهاش دوست شدم کار کشید به رابطه جنسی مقعدی
    بعد من سختم بود ازش جدا شدم اما کاملا سالم هستم بکارت دارم
    نه خواستگار رد کردم .....................
    بحث ازدواج نیست الان از اون دلال نارو خوردم باهام رابطه برقرار کردم من ازش جدا شدم من اصلا خواستگار ندارم بغیر از خواستگار با دلال و............بودن تمام خواستگار اینطوری بودن .......
    چون مشکل شهوت دارم بی اختیاری شهوت مشکل خودارضایی و.............. شرایط این خانه
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  42. بالا | پست 79

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام تجاوز نبوده من باهاش دوست شدم کار کشید به رابطه جنسی مقعدی
    بعد من سختم بود ازش جدا شدم اما کاملا سالم هستم بکارت دارم
    نه خواستگار رد کردم .....................
    بحث ازدواج نیست الان از اون دلال نارو خوردم باهام رابطه برقرار کردم من ازش جدا شدم من اصلا خواستگار ندارم بغیر از خواستگار با دلال و............بودن تمام خواستگار اینطوری بودن .......
    چون مشکل شهوت دارم بی اختیاری شهوت مشکل خودارضایی و.............. شرایط این خانه
    یعنی چی خواستگار دلال؟
    امضای ایشان
    ﯾﮑـﯽ ﺑـﻬـﻢ ﮔـﻔﺖ: ﺧـِﯿﻠـی َاﺫﯾﺘِـت کـردَﻥ؟؟؟

    ﮔُـﻔﺘَـﻢ ﭼـِﻄـــﻮﺭْ؟


    ﮔـُﻔﺖ: ﺁﺧِــه خـیـلی قَـﺸـنـﮓ ﻣـﯿـﺨَـﻨْـﺪﯼ!!!


  43. کاربران زیر از خانوم خانومای گل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  44. بالا | پست 80

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    یعنی به یک نفر پول بدی برات خواستگار پیدا کنه ......................
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  45. بالا | پست 81

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    درامد زندگی با وصل کردن این ان پول گرفتن هست این ادم
    من خیلی بهش نزدیک شدم اشتباه کردم خانواده درجریان بودن چون مشکل پسر عمه الان دارم به مادربزرگ گفتم
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  46. بالا | پست 82

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    من نظرم اینه که بری پیش روانپزشک و دارو مصرف کنی.
    تا این حس شدیدی که آزارت میده کمتر بشه تا وقتی که ازدواجت جور بشه.
    مورد بعدی اینه که به نظرم الان اصلا وقت ازدواجت نیست باید رو خودت کار کنی. روی اراده روی عزت نفس روی ظاهر .روی هنرهات
    روی درسهات
    تا وقتی این دورانی که روابط متعدد داشتی کم رنگ بشن و دیگه اینکارا رو تکرار نکنی.
    بعدم اگه خواستگار داشتی و فهمیدی گذشته براش مهمه بهش بگو حتما .
    درس بخون و به جاهای بالا برس .میگی ظاهرت خوب نیست؟ خب وقتی درس بخونی و به پول برسی میتونی خودتو خوشگل کنی با عمل زیبایی با ارایش کردن با کلی کار .
    ازدواج رو توشیه نمیکنم بهت عزیز دلم اونم الان و توی این شرایط ذهنی بدی که هستی
    امضای ایشان
    ﯾﮑـﯽ ﺑـﻬـﻢ ﮔـﻔﺖ: ﺧـِﯿﻠـی َاﺫﯾﺘِـت کـردَﻥ؟؟؟

    ﮔُـﻔﺘَـﻢ ﭼـِﻄـــﻮﺭْ؟


    ﮔـُﻔﺖ: ﺁﺧِــه خـیـلی قَـﺸـنـﮓ ﻣـﯿـﺨَـﻨْـﺪﯼ!!!


  47. کاربران زیر از خانوم خانومای گل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  48. بالا | پست 83

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    عزیزم مشکل من فقط شهوت خودارضایی هست دارو ارام بخش هست
    من ذهنم بخاطر گذشته پدرو مادرم هست
    واین که دارم خودم عذاب میدم چون پشیمان هستم .................................واقعا یک جاهایی گول خوردم
    خودم نظر رو ازدواج نیست اصلا نظرم رو درس ولی نمی تونم مغز نمیکشه وووووووووووووووووووووووو.. ........................
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  49. بالا | پست 84

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    از شلوغی و........................... خسته شدم متنفرم تنهایی من انزوا میکشونه اعتیاد به پورن وفیلم دیدن ************ی دارم .....................
    خسته ام ارم بخش دوست ندارم این فقط وابسته میکنن ادم بعد الان با هیچ پسری دوست نیستم
    و فقط خودارضایی شیطونی اذیت میکننن
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  50. بالا | پست 85

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    این من شاعر هستم و احساسات و عواطف زیاد هست
    بحث از گذسته بر میگرده به مستقل بودن و بی کسی و تنهایی این که دنبال محبت بودم و دیده شدن
    سخت اشتباه کردم
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  51. بالا | پست 86

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    از شلوغی و........................... خسته شدم متنفرم تنهایی من انزوا میکشونه اعتیاد به پورن وفیلم دیدن ************ی دارم .....................
    خسته ام ارم بخش دوست ندارم این فقط وابسته میکنن ادم بعد الان با هیچ پسری دوست نیستم
    و فقط خودارضایی شیطونی اذیت میکننن
    عزیزم روانپزشک که فقط آرامبخش نمیده.
    اونا درسای اختلالات جنسی و ... خوندن و کمکت میکنن دست از خودارضایی و رابطه مقعد و متعدد با افراد مختلف برداری
    امضای ایشان
    ﯾﮑـﯽ ﺑـﻬـﻢ ﮔـﻔﺖ: ﺧـِﯿﻠـی َاﺫﯾﺘِـت کـردَﻥ؟؟؟

    ﮔُـﻔﺘَـﻢ ﭼـِﻄـــﻮﺭْ؟


    ﮔـُﻔﺖ: ﺁﺧِــه خـیـلی قَـﺸـنـﮓ ﻣـﯿـﺨَـﻨْـﺪﯼ!!!


  52. کاربران زیر از خانوم خانومای گل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 87

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نمیدونم برم دنبال روان شناس اختلال جنسی بگردم
    من شهرستان هستم یک کلینک بیشتر نداره من رفتم فقط قرص خواب داد بهم گفت شب یک دونه بخور خودت مشغول کن سرگرم کن و............بعد گفت همین که سالم ماندی خدارو شکر کن و......................
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  54. بالا | پست 88

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    دوستان گفتن به روانپزشک مراجعه کن!!

    از روی دلسوزی...

    اما عزیزم شما باید به روانشناس بالینی مراجعه کنی نه روانپزشک!

    روانشناس بالینی هست که بهت کمک میکنه بتونی از این آشفتگی دربیای و به خودت بیشتر برسی و فکرت رو آروم کنه

    به یه خانم روانشناس مراجعه کن در صورتی که لازم باشه به روانپزشک ارجاعت میده تا دارو دریافت کنی...

    البته مشکلت چیزی نیست که حل نشه

    اکثر جوونا حس شهوت رو دارن ولی بلدن کنترل کنن و نذارن رو زندگیشون تاثیر بذاره!

    فکر نکن فقط تو اینطوری هستی چون طبیعت انسان همینه!

  55. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  56. بالا | پست 89

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12497
    نوشته ها
    390
    تشکـر
    1,041
    تشکر شده 580 بار در 275 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    عرض سلام و احترام

    اگر اشتباه نکنم مدتهاست که تاپیک شمارو دیده بودم و دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی که داشتین واقعا ناراحت کننده است...

    مشکلاتی ازین قبیل که هر روز بیشتر از قبل گریبانگیره برادران و خواهران جوان ما تو جامعه شده و بخاطر نبود شرایط مناسب و تفکرات غلط همرو عاصی کرده واقعا قلب آدم رو بدرد میاره

    حس میکنم مطمئنا در شرایط بسیار بد و عذاب آوری هستید و سعی میکنم ذره ای این ناراحتی رو براتون بیشتر نکنم و تمام تلاشم رو میزارم تا شرایطی که درش هستید رو تصور کنم

    یادم هست اشاره کردید به اینکه بالاخره در تحصیل موفق به قبولی شدید و ازین بابت خیلی خوشحال بودید و بنده تصورم این بود که بواسطه اون در مسائل زندگی هم کمی بهتر شده باشید

    اما مثل اینکه شرایط تغییری نکرده و هنوز مشکلات زیادی دارید.قبل از هر کمک یا مشورتی شما به بنده بگید که ورزش دقیقا در زندگیتون جایی داره یا نه ؟ اگر نیست چرا ؟ اگر هست دقیقا به

    چه میزان در روز ورزش میکنید ؟ و همینطور چه جور تفریحاتی معمولا دارید ؟ و اینکه ساعات خوابتون آیا منظم هست یا خیر ؟ و همینطور معمولا برنامه ی غذاییتون به چه صورت هست ؟
    امضای ایشان
    ***
    If You Always Put Limits On Everything You Do
    Physical Or Anything Else
    It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
    There Are No Limits
    There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There

    You Must Go Beyond Them

    ***

  57. بالا | پست 90

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط YAshin.SAhAkiyAn نمایش پست ها
    عرض سلام و احترام

    اگر اشتباه نکنم مدتهاست که تاپیک شمارو دیده بودم و دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی که داشتین واقعا ناراحت کننده است...

    مشکلاتی ازین قبیل که هر روز بیشتر از قبل گریبانگیره برادران و خواهران جوان ما تو جامعه شده و بخاطر نبود شرایط مناسب و تفکرات غلط همرو عاصی کرده واقعا قلب آدم رو بدرد میاره

    حس میکنم مطمئنا در شرایط بسیار بد و عذاب آوری هستید و سعی میکنم ذره ای این ناراحتی رو براتون بیشتر نکنم و تمام تلاشم رو میزارم تا شرایطی که درش هستید رو تصور کنم

    یادم هست اشاره کردید به اینکه بالاخره در تحصیل موفق به قبولی شدید و ازین بابت خیلی خوشحال بودید و بنده تصورم این بود که بواسطه اون در مسائل زندگی هم کمی بهتر شده باشید

    اما مثل اینکه شرایط تغییری نکرده و هنوز مشکلات زیادی دارید.قبل از هر کمک یا مشورتی شما به بنده بگید که ورزش دقیقا در زندگیتون جایی داره یا نه ؟ اگر نیست چرا ؟ اگر هست دقیقا به

    چه میزان در روز ورزش میکنید ؟ و همینطور چه جور تفریحاتی معمولا دارید ؟ و اینکه ساعات خوابتون آیا منظم هست یا خیر ؟ و همینطور معمولا برنامه ی غذاییتون به چه صورت هست ؟

    سلام خیلی ممنونم من درک میکنید
    راستش بگم من زیاد اهل ورزش نیستم اما گاهی پیاده روی میکنم و معمولا اثر روزها ورزش میکنم برنامه تفریحی خاصی ندارم تمام روز خانه هستم و تنها تفریح اینترنت هست و موسیقی بله بابت قبولی خیلی خوشحال بودم
    اما ....................زندگی خیلی سخت شده برام با خانواده درگیرم چون من قبول نمیکنن و شرایط درک نمیکنن و این میدونم که خودم خیلی به خودم ظلم کردن دوستان به من گفتن برو پیش روان شناس باید بگم باور کنید تمام مشاوره این شهرستان من مراجعه کردم و خیلی راحت حرف زدم حتی مشاوره تهرانی اصفهانی اینترنتی و................. از طریق ایمیل صحبت کردم اما ............
    نتیجه نداده من خواستار تغییر هستم و واقعا دارم تلاش میکنم اما .................... وقتی یک حس خاص میاد سراغم همه چیز صفر میشه و برام عذاب اور میشه باید بگم من خانواده مانع از دوست داشتن هستن یا با دوست برم بیرون و.........................
    و بهم اجازه نمیدن و من اگر کاری کردم همه پنهانی بوده اکثر اشکار شدن و خیلی سخت میگیرن بهم گاهی وقت یواشکی قلیون میکشم
    خودم با ان ارام میکنم برنامه عذایی تقریبا مناسب هست ..................اما الان چیزی که من ازار میده تنهایی هست و تمرکزنداشتن رو درس هام و.......................گیج میزنم همیشه
    کمکم کنید لطفا واقعا از این وضعیت خسته شدم خوابم کم هست اگر تو طول روز خودم خسته کنم زود خواب میرم اما گر نه شب تا صبح بیدارم وروزا کسل هستم خسته و افسرده
    اگر خواب برم صبح زودتر از نه از خواب بیدار نمیشم .............
    اکثر افراد بهم حس ترحم میکنن و من این حس دوست ندارم از روابط اجتماعی بالایی برخوردار هستم و فن بیان بالایی دارم
    احساسات زیاد هست خیلی ممنونم از شما من درک کردید و هم چنین شرایط زندگی من را من خسته ام
    دارو ارام بخش دوست ندارم وقتی شب مصرف میکنم روز بعد همش گیج هستم من بزرگ سالان درس میخونم و ترمی هست امتحان تا الان خراب کردم شنبه اینده مجداد امتحان دارم نهایی هست عربی .............................
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  58. بالا | پست 91

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    دوستان گفتن به روانپزشک مراجعه کن!!

    از روی دلسوزی...

    اما عزیزم شما باید به روانشناس بالینی مراجعه کنی نه روانپزشک!

    روانشناس بالینی هست که بهت کمک میکنه بتونی از این آشفتگی دربیای و به خودت بیشتر برسی و فکرت رو آروم کنه

    به یه خانم روانشناس مراجعه کن در صورتی که لازم باشه به روانپزشک ارجاعت میده تا دارو دریافت کنی...

    البته مشکلت چیزی نیست که حل نشه

    اکثر جوونا حس شهوت رو دارن ولی بلدن کنترل کنن و نذارن رو زندگیشون تاثیر بذاره!

    فکر نکن فقط تو اینطوری هستی چون طبیعت انسان همینه!


    سلام دوست عزیزم حرف دوستان صحیح هست من پیش مشاور رفتم و فایده نداشته
    میدونم این حس طبیعی هست
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  59. بالا | پست 92

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام این بعضی وقت افسوس گذشته میخورم حالم بهم میریزه
    چه روز خوبی میشه اگر این حس از بین بره چه خوب میشه اگر مشکلات حل بشن
    چه خوب میشه ادم پست از دورت برن و.......................
    من دارم میرم پیش مامانم خیلی خوشحالم بابتش
    دعا کنید حالم خوب بمانه بتونم عربی بخونم خودم برا امتحان شنبه اماده کنم ..................
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  60. بالا | پست 93

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام این بعضی وقت افسوس گذشته میخورم حالم بهم میریزه
    چه روز خوبی میشه اگر این حس از بین بره چه خوب میشه اگر مشکلات حل بشن
    چه خوب میشه ادم پست از دورت برن و.......................
    من دارم میرم پیش مامانم خیلی خوشحالم بابتش
    دعا کنید حالم خوب بمانه بتونم عربی بخونم خودم برا امتحان شنبه اماده کنم ..................
    مامانت میدونه چه اتفاقاتی برات افتاده؟

    چرا همیشه پیش مامانت نمیمونی؟

  61. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  62. بالا | پست 94

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    مامانت میدونه چه اتفاقاتی برات افتاده؟

    چرا همیشه پیش مامانت نمیمونی؟
    سلام مامانم نمیدونه عزیزم
    اگر بدونه غصه میخوره نمیخوام ناراحت کنم
    مامانم ازدواج کرده همسر مرد خوبی هست اما میگه مسولیت من زیاد هست
    یک مساله دیگه خانواده پدری اجازه نمیدن زیاد پیش مامانم و پیش مامان بمانم
    مامان از این از من دور هست ناراحته غصه میخوره همیشه چشماش اشک بارون میشه
    من امروز درس نخوندم ولی روز خوبی در کنار مادرم داشتم
    الان حس ارامش میکنم ..................
    امیدوارم فردا بشینم بخونم امتحان شنبه عالی بدم
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  63. بالا | پست 95

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    33108
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    گر خدا بخواهدبه کسی درسی بدهد نیاز نیست اورابه مدرسه اشراف زادگان ببرد بلکه در مدرسه نیاز و احتیاجات اورا مشغول به تحصیل می کند.با توجه به صحبت هایی ک کردید متوجه شدم که خداوند شماراخیلی قشنگ ازمایش می کند صبرکنید مطمین باشید هراتفاقی مثبت ودر جهت رشد شخصیتی شماست قراره اتفاقهای بهتری بیفتد شک نکنید

  64. کاربران زیر از انتخاب بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  65. بالا | پست 96

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط انتخاب نمایش پست ها
    گر خدا بخواهدبه کسی درسی بدهد نیاز نیست اورابه مدرسه اشراف زادگان ببرد بلکه در مدرسه نیاز و احتیاجات اورا مشغول به تحصیل می کند.با توجه به صحبت هایی ک کردید متوجه شدم که خداوند شماراخیلی قشنگ ازمایش می کند صبرکنید مطمین باشید هراتفاقی مثبت ودر جهت رشد شخصیتی شماست قراره اتفاقهای بهتری بیفتد شک نکنید
    سلام دوست عزیزم ممنونم از شما سپاس گذارم دقیقا میدونم گر صبر کنی زغوره حلوا سازی درگیری من با صبر حل میشه و زندگی همشه به نوع خودش نمیمانه تغییر میکنه دوست خوبم و هم چنین ادمیزاد و انسان ها و میدونم اتقاقات و تقدیرات خداوند متعال هست زندگی من من توکل کردم به خودش خودش عالم هست و اگاه و................................................ ...............
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  66. بالا | پست 97

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام حالم بد هست کمی من دیشب خودارضایی داشتم تا صبح امتحان عربی سفید دادم
    صبح با یک پسره رفتم خانه کمی اغوش و..........معاشقه و ************ داشتیم حالم خیلی بد داشتم حس کردم مشکلی برام پیش اومده اما رفتم دکتر مشکلی نداشتم خدارابابت شاکرم عزیزم
    اما دنبال یک برنامه هایی هست که باید عملی سازم ........................................
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  67. بالا | پست 98

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط میترا مهربوخت نمایش پست ها
    سلام حالم بد هست کمی من دیشب خودارضایی داشتم تا صبح امتحان عربی سفید دادم
    صبح با یک پسره رفتم خانه کمی اغوش و..........معاشقه و ************ داشتیم حالم خیلی بد داشتم حس کردم مشکلی برام پیش اومده اما رفتم دکتر مشکلی نداشتم خدارابابت شاکرم عزیزم
    اما دنبال یک برنامه هایی هست که باید عملی سازم ........................................
    واقعا؟؟؟؟؟؟

  68. بالا | پست 99

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    اره
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

  69. بالا | پست 100

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27408
    نوشته ها
    262
    تشکـر
    554
    تشکر شده 113 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دست کم گرفتن از سوی خانواده

    سلام من دارم میرم یک عمل جراحی دارم باید انجام بدم یک مدتی نیستم
    دعا کنید برام عمل با موفقیت انجام بشه دوست دارم دعا کنید
    دل تنگ میشم دعا کنید تا شیطان ازم دور بشه و بیماری بهبود پیدا کنه و عمل با موفقیت انجام بشه
    حلالم کنید دوستان مهربانم ............................................
    امضای ایشان
    لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....

صفحه 2 از 4 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد