نمایش نتایج: از 1 به 46 از 46

موضوع: دلم از نامزدم شکست

3450
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    دلم از نامزدم شکست

    یساله نامزدم اوایل نامزدی نامزدمو دوست نداشتم و بهش خیانت میکردم همون اولاشم نامزدم فهمید و همچنین خانوادم فهمیدن ک من خیانت کردم و کلی همه ناراحت و نامزدمم تو روحیش تاثیر گذاشت ولیازم قول گرفت و منو بخشید ک دیگه اینکارارو نکنم منم چون کم کم بهش وابسته میشدم قول دادم بهش و هروز واسه خواستنش تلاش میکردم طوری که از خیلی چیزا گذشتم بیرون رفتن با دوستان هر جا میرم خبرش کنم بیشتر وقتمو باهاش میگذرونم و و و حالا یساله نامزدیم و من واقعا خیلی میخوامش اما نامزدم دیگه اون نامزد قبلی نیس چند بار منو تعقیب کرده چند بار از محل کارم تا خونه با این ک من خبرش میکنم الان دارم تعطیل میشم و میرم و خونه تعقیبم کرده چند بار فهمیدم ولی ب خودم گفتم شاید میخواد دلش قرص بشه بزار تعقیب کنه گوشیمو کاملا میگشت منم عمدا وقتی پیشش بودم گوشی رو میدادم بهش ک دلش راحتر بشه اما این وضع همچنان ادامه داره و تا الان ک یسال خورده ای هست نامزدیم این کارش شده تعقیب کردن و سوال پرس و با کی میری با کی میای اینجا چرا رفتی چرا این کارو کردی هزار بار جوابشو دادم هر بار هرجار رفتم حقیقتو گفتم اما دیگه جونم ب لبم رسیده اصلا تییر رویه نمیده خسته شدم بار اولش نیست چند بار این کارو کرد و چند بار هم پشت گوش انداختم واسه این ک هم دلش راحت بشه هم رابطمون خراب نشه تا جایی ک یبار همکارم فهمید ک نامزدم پشتم داره تعقیب میکنه بهم گفت ولی من ب روش نیاوردم هزار دفعه قبل هم ک منو ب گریه می انداخت و میگفت نمیکنم ولی ..... تا اینکه دیروز دم کوچه محل کارم وایساده ببینه من با کی یا با چی میام سرکار منم ندیدم همکارم ک دیده بود بهم گفت و من دیگه داغ کردم گفتم بهش اول انکار و بعد گفت اره کردم خیلی دیر رسیدی سرکار گفتم بیام ببینم بعد بهم گفت تو از کجا فهمیدی منم گفتم همکارم گفته انقد عصبانی شد زنگ زد ب همکارم و با اون دعوا کرد کلا ابرویه منو برد دیگه از رفتاراش خسته شدم دلم شکسته اصلا نمیتونم قبولش کنم میلی بهش ندارم فقط همینجوری باهاش حرف میزنم همش ز میزنه و انگار ن انگار چیزی شده میخواد فقط من باشم اصلا هیچ توجهی به رابطه نمیکنه ک خراب شده میگه ببخشد اما ......

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    سلام، چنسیت شما؟ سن شما و نامزد تون چقدره؟

    دوران نامزدی دوران آشنای هست ،اگه نمی خوای می تونید جدا بشید ولی بهتره با یک مشاوره حضوری مشورت داشته باشید، چون مسبب این حرکات خود شما بودید، نامزد شما هم کار بزرگی کرده شما بخشیده ولی هنوز دچار شک وتردیدد

  3. 2 کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20970
    نوشته ها
    840
    تشکـر
    827
    تشکر شده 1,757 بار در 626 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجلا نمایش پست ها
    یساله نامزدم اوایل نامزدی نامزدمو دوست نداشتم و بهش خیانت میکردم همون اولاشم نامزدم فهمید و همچنین خانوادم فهمیدن ک من خیانت کردم و کلی همه ناراحت و نامزدمم تو روحیش تاثیر گذاشت ولیازم قول گرفت و منو بخشید ک دیگه اینکارارو نکنم منم چون کم کم بهش وابسته میشدم قول دادم بهش و هروز واسه خواستنش تلاش میکردم طوری که از خیلی چیزا گذشتم بیرون رفتن با دوستان هر جا میرم خبرش کنم بیشتر وقتمو باهاش میگذرونم و و و حالا یساله نامزدیم و من واقعا خیلی میخوامش اما نامزدم دیگه اون نامزد قبلی نیس چند بار منو تعقیب کرده چند بار از محل کارم تا خونه با این ک من خبرش میکنم الان دارم تعطیل میشم و میرم و خونه تعقیبم کرده چند بار فهمیدم ولی ب خودم گفتم شاید میخواد دلش قرص بشه بزار تعقیب کنه گوشیمو کاملا میگشت منم عمدا وقتی پیشش بودم گوشی رو میدادم بهش ک دلش راحتر بشه اما این وضع همچنان ادامه داره و تا الان ک یسال خورده ای هست نامزدیم این کارش شده تعقیب کردن و سوال پرس و با کی میری با کی میای اینجا چرا رفتی چرا این کارو کردی هزار بار جوابشو دادم هر بار هرجار رفتم حقیقتو گفتم اما دیگه جونم ب لبم رسیده اصلا تییر رویه نمیده خسته شدم بار اولش نیست چند بار این کارو کرد و چند بار هم پشت گوش انداختم واسه این ک هم دلش راحت بشه هم رابطمون خراب نشه تا جایی ک یبار همکارم فهمید ک نامزدم پشتم داره تعقیب میکنه بهم گفت ولی من ب روش نیاوردم هزار دفعه قبل هم ک منو ب گریه می انداخت و میگفت نمیکنم ولی ..... تا اینکه دیروز دم کوچه محل کارم وایساده ببینه من با کی یا با چی میام سرکار منم ندیدم همکارم ک دیده بود بهم گفت و من دیگه داغ کردم گفتم بهش اول انکار و بعد گفت اره کردم خیلی دیر رسیدی سرکار گفتم بیام ببینم بعد بهم گفت تو از کجا فهمیدی منم گفتم همکارم گفته انقد عصبانی شد زنگ زد ب همکارم و با اون دعوا کرد کلا ابرویه منو برد دیگه از رفتاراش خسته شدم دلم شکسته اصلا نمیتونم قبولش کنم میلی بهش ندارم فقط همینجوری باهاش حرف میزنم همش ز میزنه و انگار ن انگار چیزی شده میخواد فقط من باشم اصلا هیچ توجهی به رابطه نمیکنه ک خراب شده میگه ببخشد اما ......

    سلام بر شما
    بهتره موضوع خودتون رو كاملتر بگيد
    سن خودتون و همسرتون
    تحصيلاتتون
    و اين خيانت منظورتون چيه؟
    ببينيد بايد راحت باشيد.ما اينجا همديگه رو نديديم و راحت ميتونيم حرف بزنيم.درد دل كنيم.مشورت هاي اينگونه كه همان مشورتهاي عامه هست خيلي موثره...
    پس موضوع رو كمي باز كنيد تا براي دوستان ارايه دهنده ي مشورت سو تفاهم و يا ابهامي نباشه

    دلتون هميشه سبز
    امضای ایشان
    ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
    ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
    ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ



  5. کاربران زیر از سهيل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    من 24 سالمخ و نامزدمم هم 24 قبل از نامزدی دوست پسر داشتم و تا اوایل دوران نامزدی باهاش رابطه داشتم تا اینکه فهمید و دیگه قول ترک ارتباط دادم با دوست پسرم ب نامزدم از اون ب بعد هیچ چیز براش کم نزاشتم الان یساله و نیمه چرا باید فراموش نکنه چرا مسوبش منم چون براش هرکاری کردم من نمیتونم دیگه ایندمو با ترس اینکه ن اعتماد داره و ن اطمینان ادامه بدم سخته برام اون مسئله یسال و نیم گذشته یعنی چی اخه یعنی هر کاری براش کردم هیچ الان اینکه منو تعقیب کنه براش عادت شده اصلا بهم اعتماد و اطمینان نداره این چجور ادامه دادنیه من چیکار کنم

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    دختر هستم بخدا اصلا میلم بهش کم شدهبا رفتار و کاراش بار اول نیست ک بگم ببخشمش

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20970
    نوشته ها
    840
    تشکـر
    827
    تشکر شده 1,757 بار در 626 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجلا نمایش پست ها
    من 24 سالمخ و نامزدمم هم 24 قبل از نامزدی دوست پسر داشتم و تا اوایل دوران نامزدی باهاش رابطه داشتم تا اینکه فهمید و دیگه قول ترک ارتباط دادم با دوست پسرم ب نامزدم از اون ب بعد هیچ چیز براش کم نزاشتم الان یساله و نیمه چرا باید فراموش نکنه چرا مسوبش منم چون براش هرکاری کردم من نمیتونم دیگه ایندمو با ترس اینکه ن اعتماد داره و ن اطمینان ادامه بدم سخته برام اون مسئله یسال و نیم گذشته یعنی چی اخه یعنی هر کاری براش کردم هیچ الان اینکه منو تعقیب کنه براش عادت شده اصلا بهم اعتماد و اطمینان نداره این چجور ادامه دادنیه من چیکار کنم

    قبول كنيد كار شما پسنديده نبود.البته كار همسرتونم همينطور.راه هاي ديگري براي ايجاد زنجير اعتماد بين شما هست...

    متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم. این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند! حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌ کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به‌ دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌ دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ، ترس از دست‌دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند. در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به‌ خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند.

    حال راه حل چيست؟
    اين موارد نظر من هست و دليل قاطع نيست

    1 - همیشه سعی كنید در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید
    ریشه بسیاری از بدبینی‌ها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد كه می‌كوشد آن را از همسرش پنهان كند كه البته در بیشتر مواقع موفق نمی‌شود و خود این پنهانكاری نقطه شروع بدبینی‌ها می‌شود.

    2 - نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید
    این موضوع برای مردها باید بیشتر رعایت شود، چرا كه خانم‌ها هر نوع تاخیر را در رسیدن به قرار مثبت نگاه نمی‌كنند و طبیعتا افكار منفی در آنها شكل می‌گیرد.

    3 - در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید بویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد
    هر نوع صحبت غیركاری، تماس‌های بی‌مورد و روابط آزاد در محیط‌های كاری نتیجه‌ای شوم در بردارد كه اگر شما هم فكری در سر نداشته باشید، همسرتان جور دیگری برداشت می‌كند.

    4 - از غافلگیری‌های احساسی كه نیازمند پروژه‌ای پیچیده باشد، پرهیز كنید
    مثلا برای سالگرد ازدواجتان بخواهید همسرتان را غافلگیر كنید و نوعی پنهانكاری داشته باشید. دیده شده كه بسیاری از زوجین به این نوع كارها با بدبینی نگاه می‌كنند كه اگر هم به خیر و خوشی ختم شود، گمان می‌كنند كه پایان خوش كار هم در حقیقت قسمتی از یك پروژه خطرناك برای خیانت به وی بوده است.

    در اخر اينكه باهاش صحبت كنيد و بهش اطمينان بدين.اجازه بديد رابطه ي اعتماد بينتون خوب (مثل خورشت قرمه سبزي) جا بيوفته.يادتون نره براي يك غذاي خوب زمان و حوصله لازمه بخصوص در مورد شما كه كمي بخاطر اتفاق قبل از ازدواجتون كمي دلخوري هست
    توكلتون به خدا باشه

    دلتون هميشه سبز
    امضای ایشان
    ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
    ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
    ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ



  9. کاربران زیر از سهيل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    ممنون بابت راهنماییتون ولی ازم میترسم خیلی میترسم

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    میترسم از این رابطه سرد شدم بهش چیکار کنم

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    خانوم دوران نامزدی خیانت کردی!! گندش هم در اومده ،اوم اقا هم از دوست داشتن زیاد راضی شده با شما بمونه وگرنه تب عشق بخوابه و عادی بشه زندگی شما به هم می ریزه...

    کار خودتون هم توجیه نکنید ،مجردی دوست پسر داشتن و رابطه باهاش معضل شده چه برسه خیانت!! امیدوارم بعد این اینطور زندگی کثیف ادامه ندهید.

    اون اقا هم بدبین شده و گفتم از دوست داشتن زیاد هست که حاظره با شما تا الان مونده وگرنه با شما نمی موند، مشاوره حضوری لازمه تا فراموش کنه اونم اگه فراموش کنه....

    اگر مشاوره حضوری جواب نگرفتید جدا بشید...

  13. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23156
    نوشته ها
    364
    تشکـر
    593
    تشکر شده 396 بار در 211 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    سلام .

    با شناختی که من از جنس مرد دارم ، ادامه این رابطه زور زدن الکی هستش ، مسببش هم خود شما هستید ، از کار اشتباهتون فرار نکنید .

    یه سوال !؟ چرا شما که دوست پسر داشتید با همون ازدواج نکردید ؟ چرا خواستگار راه دادید ؟ اصلا مگه هدف از دوست پسر داشتن ، آشنایی قبل ازدواج و در صورت محیا بودن شرایط و هم کفو بودن ، ازدواج نیست ؟؟؟

    شما با این کارتون هم به دوست پسرتون خیانت کردید (که خواستگار راه دادید) هم به نامزدتون (که دوست پسر داشتید ) من اطلاعی از دوست پسرتون ندارم ، ولی اگه واقعا دوستتون داشت به هر دری میزد که بهتون برسه (حالا هدف شما و هدف ایشون ازین رابطه چی بوده را نمیدونم)

    به هر حال ، شما در اوج اعتمادی که نامزدتون بهتون داشته بهش خیانت کردید و ایشون تصویر ذهنی که از شما داشته به طور کلی به هم ریخته ، یعنی الان هم عاشقتونه ، هم بهتون اعتماد نداره ، اعتماد هم در کسری از ثانیه از بین میره و بازسازیش شاید ده ها سال طول بکشه .
    الان وضع روحی نامزدتون از شما بسبار وخیم تر هستش و از دست شما به شدت عصبانی هستش ، با این کار ها و تعقیب ها و ... میخواد ازون عصبانیتش کم کنه ، در صورتی که این قبیل از کارها نه تنها آب روی آتیش نیست ، بلکه مثل بنزین روی آتیشه ! و کم کم تبدیل میشه به یه وسواس فکری برای ایشون ، و همیشه همیشه توی ذهنشون یه قسمتی به این اختصاص داره که [نکنه باز داره با یکی چت میکنه] ، [نکنه باز داره خیانت میکنه و...]

    حالا این رابطه تنها راه درست شدنش تحمل شماست و گذر زمان ، و اینکه توی این مدت بتونید اعتمادشو دوباره جلب کنید . خیلی سخته برای مرد که اعتماد ازدست رفته طرفش ، براش دوباره جلب بشه ، غرور و غیرت مردانه اش در مقابل اعتماد دوباره به شددددت مقاومت میکنه .

    شما باید بشینید کامل باهاش حرف بزنید ، حالت طلبکارانه حرف بزنید اوضاع بدتر میشه (گفتم که تحمل شما را میطلبه) ، باید اذعان کنیپ که کارتون اشتباه بوده ، دیگه همچین اتفاقی تا آخر نمیفته و بهش قول بدید ، و بهش بگید که تعقیبش داره روی کارتون هم اثر منفی میذاره و از طرف همکارا دارید اذیت میشید . بهش بگید که بچگی کردید و لطفا به کاراش ادامه نده ، اگه دیدید که داره بهتر میشه که هیچ ، ولی اگه دیدید که داره باز همپن کارهای قبلیشو میکنه ، اینباز با حالت معمولی و جدی بهش بگید که با این کاراش دارید بهش سرد میشید و حس یه پدر زورگو را براتون داره . اگه بازم ادامه داد مشاوره حضوری برید ، بازم ادامه داد ، بزرگتر ها را هم بیارید که پادر میونی کنن ، اگه بازززم ادامه داد ، جدا بشید (هر چند ایشون ضربه روحی شدیدی میخورن )

  15. 2 کاربران زیر از ehsan1966 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    یسال از اون قضیه میگذره و این همینطور ب کاراش و تعقیباش اداامه داره میده من هرکاری واسه این رابطه کردم خیلی بهش رسیدم و توجه کردم این حق منه وقتی این داره ب کارش ادامه میده من دیگه چه میلی واسه ادامه هست وقتی هردو نسبت ب هم بی اعتمادیم اخه تو خیابان میرم با خانواده جایی میرم همش فک میکنم پشت سرمه اره خیلی خیلی دوستم داره منم دوستش دارم نمیخوام از دستش بدم ولی وقتی دارم اذیت میشم خود ب خود نسبت بهش سرد و بی میل میشم بعد چجوری یه عغمر زندگی بفهمم که باز این اینکارارو نمیکنه و هی تو سرم نمیزنه این مسئله خیانت رو

  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجلا نمایش پست ها
    یساله نامزدم اوایل نامزدی نامزدمو دوست نداشتم و بهش خیانت میکردم همون اولاشم نامزدم فهمید و همچنین خانوادم فهمیدن ک من خیانت کردم و کلی همه ناراحت و نامزدمم تو روحیش تاثیر گذاشت ولیازم قول گرفت و منو بخشید ک دیگه اینکارارو نکنم منم چون کم کم بهش وابسته میشدم قول دادم بهش و هروز واسه خواستنش تلاش میکردم طوری که از خیلی چیزا گذشتم بیرون رفتن با دوستان هر جا میرم خبرش کنم بیشتر وقتمو باهاش میگذرونم و و و حالا یساله نامزدیم و من واقعا خیلی میخوامش اما نامزدم دیگه اون نامزد قبلی نیس چند بار منو تعقیب کرده چند بار از محل کارم تا خونه با این ک من خبرش میکنم الان دارم تعطیل میشم و میرم و خونه تعقیبم کرده چند بار فهمیدم ولی ب خودم گفتم شاید میخواد دلش قرص بشه بزار تعقیب کنه گوشیمو کاملا میگشت منم عمدا وقتی پیشش بودم گوشی رو میدادم بهش ک دلش راحتر بشه اما این وضع همچنان ادامه داره و تا الان ک یسال خورده ای هست نامزدیم این کارش شده تعقیب کردن و سوال پرس و با کی میری با کی میای اینجا چرا رفتی چرا این کارو کردی هزار بار جوابشو دادم هر بار هرجار رفتم حقیقتو گفتم اما دیگه جونم ب لبم رسیده اصلا تییر رویه نمیده خسته شدم بار اولش نیست چند بار این کارو کرد و چند بار هم پشت گوش انداختم واسه این ک هم دلش راحت بشه هم رابطمون خراب نشه تا جایی ک یبار همکارم فهمید ک نامزدم پشتم داره تعقیب میکنه بهم گفت ولی من ب روش نیاوردم هزار دفعه قبل هم ک منو ب گریه می انداخت و میگفت نمیکنم ولی ..... تا اینکه دیروز دم کوچه محل کارم وایساده ببینه من با کی یا با چی میام سرکار منم ندیدم همکارم ک دیده بود بهم گفت و من دیگه داغ کردم گفتم بهش اول انکار و بعد گفت اره کردم خیلی دیر رسیدی سرکار گفتم بیام ببینم بعد بهم گفت تو از کجا فهمیدی منم گفتم همکارم گفته انقد عصبانی شد زنگ زد ب همکارم و با اون دعوا کرد کلا ابرویه منو برد دیگه از رفتاراش خسته شدم دلم شکسته اصلا نمیتونم قبولش کنم میلی بهش ندارم فقط همینجوری باهاش حرف میزنم همش ز میزنه و انگار ن انگار چیزی شده میخواد فقط من باشم اصلا هیچ توجهی به رابطه نمیکنه ک خراب شده میگه ببخشد اما ......
    سلام

    عزیز متاسفم ولی شما اصلا کالای ازدواج نیستین و ایشون هم خوب دچار اختلال پارانوئیدی!!!!!!

    شما نامزد کردید در صورتی که دوسش نداشتین!!!!!!! بهش به قول خودتون خیانت کردین چون دوسش نداشتین!!!!!! بعدا فهمیدن همه, سپس دیدین خیلی بد شد ایشون از شما قول گرفت!!! و شما هم قول

    قول دادین و کم کم بهش وابسته شدین(نه عشق و عاشقی و علاقه)!!!!

    سعی کردین تحت کنترل و گذارش ایشون باشین و ایشون هم بدبین و شکاک و...... حالا هم خسته شدین!!!!!!؟؟؟

    بابا ایولا , نه عزیز خیلی خیلی کم میدانید. حتما این نامزدی و سپس ازدواج غلطه! شما هم با این نگرش و تفکر اصلا کالای ازدواج نیستید فعلا, حتما نیاز دارید که با یکی از همکاران ما(خانم مشاور) در شهر خود

    کار کنید جهت نگرش صحیح به انسان و ازدواج وعشق و هم چنین خواندن کتابهای علمی در این مورد.


    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  18. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25399
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    252
    تشکر شده 165 بار در 98 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    بله من حرف تمامی دوستانو تایید میکنم به عنوان یک خانوم.والا غیرت داره و اگه ولتون نکرده انقدر که دوستون داشته،شما اشتباه کردین یک اشتباه خیلی بزرگ وباید تاوانشو پس بدین.اگر دوسش ندارین راحتش کنین که خوشبخت شه و با کسی که لیاقتشو داره زندگی کنه هرچند بعید میدونم ایشون راضی به این کار بشه اگرم دوسش دارین بذارین انقدر تحقیق کنه و بهتون اعتماد کنه که بلاخره روحش آروم بگیره

  20. کاربران زیر از مهتاب نصیری بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25399
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    252
    تشکر شده 165 بار در 98 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز متاسفم ولی شما اصلا کالای ازدواج نیستین و ایشون هم خوب دچار اختلال پارانوئیدی!!!!!!

    شما نامزد کردید در صورتی که دوسش نداشتین!!!!!!! بهش به قول خودتون خیانت کردین چون دوسش نداشتین!!!!!! بعدا فهمیدن همه, سپس دیدین خیلی بد شد ایشون از شما قول گرفت!!! و شما هم قول

    قول دادین و کم کم بهش وابسته شدین(نه عشق و عاشقی و علاقه)!!!!

    سعی کردین تحت کنترل و گذارش ایشون باشین و ایشون هم بدبین و شکاک و...... حالا هم خسته شدین!!!!!!؟؟؟

    بابا ایولا , نه عزیز خیلی خیلی کم میدانید. حتما این نامزدی و سپس ازدواج غلطه! شما هم با این نگرش و تفکر اصلا کالای ازدواج نیستید فعلا, حتما نیاز دارید که با یکی از همکاران ما(خانم مشاور) در شهر خود

    کار کنید جهت نگرش صحیح به انسان و ازدواج وعشق و هم چنین خواندن کتابهای علمی در این مورد.


    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    شما دکترین و از زن به عنوان کالا یاد میکنین بابا ایول دارین شما آفرین به کسی که شما رو دکتر خوند

  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهتاب نصیری نمایش پست ها
    شما دکترین و از زن به عنوان کالا یاد میکنین بابا ایول دارین شما آفرین به کسی که شما رو دکتر خوند
    سلام

    مرسی عزیز از تذکرتون ولی این یک اصطلاح کاملا اکادمیک و علمیه گلم Marriage material که در مورد هر دو جنس زنان و مردان به کار میره.

    منم دکترام رو توی همون خراب شده ها گرفتم البته با اجازه شما!

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  23. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    به من گفت تقصییر توئه ک من اینجوری شدم من خستم بریدم صبر دیگه ندارم چون میدونم این کاراشو تا اخر عمر انجام میده و مسئله خیانت همش تو سرم میزنه دلسرد شدم نسبت بهش خیلی

  25. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    مرسی عزیز از تذکرتون ولی این یک اصطلاح کاملا اکادمیک و علمیه گلم Marriage material که در مورد هر دو جنس زنان و مردان به کار میره.

    منم دکترام رو توی همون خراب شده ها گرفتم البته با اجازه شما!

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    فکر میکنم اولین مقوله ای که یک دکتر باید برای خودش داشته باشه ؛ آرامش هست

    وقتی شما از انتقاد یه انسان عادی((میتونه مراجع شما باشه) انقدر عصبی میشید فکر نمیکنم بتونید مشورت دهنده ی خوبی باشید

    هر ادم عاقلی میدونه این خانم خطای بزرگی کرده که حداقل مجازاتش ترک رابطه از طرف همسرشون بوده؛ ((خوشبینانه اش))
    اینکه همسرشونو به شکاکی و نمیدونم اصطلاحات خاصه خودتون متهم میکنید ؛ دور از واقع بینی هست

    شکاکی زمانی رخ میده که چیزی وجود نداره اما یکنفر دوست داره بگه وجود داره

    در این مورد من حق رو به همسر خانم میدم چرا که ارامش روحی ایشون رو کاملا بهم ریخته و همسرشون برای اینکه به ارامش برسه خودش دست به کار شده در حالی که این خانم محترم میتونن با اعتماد سازی بیشتر ؛ همسرشونو به زندگی عادی برگردونن

    مقصر اصلی خود ایشون هستند و از نظر من همسرشون تا حدودی حق دارن ولی ولی ولی باید این قضیه یجوری برای همیشه حل بشه

    حالا چجوری حل بشه؟ راهش اعتمادسازی و توبه ی قلبی این خانم هست

  26. کاربران زیر از orbital بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    شما که نامزدتونو دوست نداشتین چرا باهاش نامزد شدین؟!!!
    وقتی طرف رو دوست ندارین ؛ مطمینا بسمت دیگه ای منحرف میشین

    این قابل پیش بینی بود

    همسرتون چرا با اینکه میدونست شما بهش علاقه ندارین با شما وصلت کرد؟!

    سوالات عجیبیه

  28. کاربران زیر از orbital بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    دوران نامزدی گذاشتن برای شناخت که اگر تفاهم نداشتید جدا بشید

    اینجور که داره پیش میره ریشه اصلی برای شروع یه رابطه محکم ضربه خورد اونم اعتماد که از بین رفته
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  30. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25399
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    252
    تشکر شده 165 بار در 98 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط orbital نمایش پست ها
    فکر میکنم اولین مقوله ای که یک دکتر باید برای خودش داشته باشه ؛ آرامش هست

    وقتی شما از انتقاد یه انسان عادی((میتونه مراجع شما باشه) انقدر عصبی میشید فکر نمیکنم بتونید مشورت دهنده ی خوبی باشید

    هر ادم عاقلی میدونه این خانم خطای بزرگی کرده که حداقل مجازاتش ترک رابطه از طرف همسرشون بوده؛ ((خوشبینانه اش))
    اینکه همسرشونو به شکاکی و نمیدونم اصطلاحات خاصه خودتون متهم میکنید ؛ دور از واقع بینی هست

    شکاکی زمانی رخ میده که چیزی وجود نداره اما یکنفر دوست داره بگه وجود داره

    در این مورد من حق رو به همسر خانم میدم چرا که ارامش روحی ایشون رو کاملا بهم ریخته و همسرشون برای اینکه به ارامش برسه خودش دست به کار شده در حالی که این خانم محترم میتونن با اعتماد سازی بیشتر ؛ همسرشونو به زندگی عادی برگردونن

    مقصر اصلی خود ایشون هستند و از نظر من همسرشون تا حدودی حق دارن ولی ولی ولی باید این قضیه یجوری برای همیشه حل بشه

    حالا چجوری حل بشه؟ راهش اعتمادسازی و توبه ی قلبی این خانم هست
    ممنون واقعا به جا و منطقی وعاقلانه بود.خیلی خوبه که به عنوان امضاتون؛مهندس وزیر وکیل سیاست مدار...نمیذارین ممنون که تند جواب نمیدین ممنون که یک طرفه قضاوت نمیکنینو همه ی جوانبو در نظر میگیرین آخه ممکنه با حرف من یا شما خدایی نکرده یک زندگی که به سادگی درست میشه بیخودی از هم بپاشه ممنون

  32. 2 کاربران زیر از مهتاب نصیری بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    ممنون

  34. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط orbital نمایش پست ها
    فکر میکنم اولین مقوله ای که یک دکتر باید برای خودش داشته باشه ؛ آرامش هست

    وقتی شما از انتقاد یه انسان عادی((میتونه مراجع شما باشه) انقدر عصبی میشید فکر نمیکنم بتونید مشورت دهنده ی خوبی باشید

    هر ادم عاقلی میدونه این خانم خطای بزرگی کرده که حداقل مجازاتش ترک رابطه از طرف همسرشون بوده؛ ((خوشبینانه اش))
    اینکه همسرشونو به شکاکی و نمیدونم اصطلاحات خاصه خودتون متهم میکنید ؛ دور از واقع بینی هست

    شکاکی زمانی رخ میده که چیزی وجود نداره اما یکنفر دوست داره بگه وجود داره

    در این مورد من حق رو به همسر خانم میدم چرا که ارامش روحی ایشون رو کاملا بهم ریخته و همسرشون برای اینکه به ارامش برسه خودش دست به کار شده در حالی که این خانم محترم میتونن با اعتماد سازی بیشتر ؛ همسرشونو به زندگی عادی برگردونن

    مقصر اصلی خود ایشون هستند و از نظر من همسرشون تا حدودی حق دارن ولی ولی ولی باید این قضیه یجوری برای همیشه حل بشه

    حالا چجوری حل بشه؟ راهش اعتمادسازی و توبه ی قلبی این خانم هست
    اون واژه خراب شده ها محض مزاح بود و بس والا بدترین دانشگاه های دنیا جزو بهترین مکانها هستند چه برسه به یکی از بهترین دانشگاه های انگلستان با رنگ بالای جهانی که بنده خودم افتخار تدریس رو در

    آنجا داشته ام و حتما من نه خشمگینم ونه عصبانی.

    من نظر تخصصیم رو به عنوان یک متخصص هم وطن دادم به این هم وطنمون و شما هم نظر خودتون رو به عنوان یک هم وطن(که حتما محترمه ولی تخصصی نیست).

    دیگه بستگی داره ایشون کدوم و یا هیچکدام رو انتخاب کنند و سر رشته کارشون قرار بدن.


    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  35. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    کاری به گزشته ندارم ...اون قسمتش رو حتما دوستان گفتن .
    در حال حاصر همسرتون یک مرد شکاکه ...زندگی با چنین مردی خیلی دل میخواد ...
    تصمبم نهایی برای زندگیتون بگیرید تا دیر نشده !

  37. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    اون واژه خراب شده ها محض مزاح بود و بس والا بدترین دانشگاه های دنیا جزو بهترین مکانها هستند چه برسه به یکی از بهترین دانشگاه های انگلستان با رنگ بالای جهانی که بنده خودم افتخار تدریس رو در

    آنجا داشته ام و حتما من نه خشمگینم ونه عصبانی.

    من نظر تخصصیم رو به عنوان یک متخصص هم وطن دادم به این هم وطنمون و شما هم نظر خودتون رو به عنوان یک هم وطن(که حتما محترمه ولی تخصصی نیست).

    دیگه بستگی داره ایشون کدوم و یا هیچکدام رو انتخاب کنند و سر رشته کارشون قرار بدن.


    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    اقا شهرام بدتون نیادا. شما هم نظرتون محترمه ولی اگه اگه اگه تو دانشگاه انگلستان درس خوندید باید اینم بدونید هرکشوری روانشناسی خودش رو داره. شما هم طبق روانشناسی اون کشور خوندید نه اینجا تا جایی که اطلاع دارم یه کسی مثل شما الان باید یه مطب داشته باشه انقدر هم سرش شلوغ باشه. هرازگاهی وقت کنه بیاد نت ولی شما جز فعالترین کاربرا سایت هستید. زیاد اینجا میاید.


    و اینکه از 100تا نظری که فکر میکنید تخصصی 95تاش فقط دارید میگید به یکی از مشاوران خانم یا اقا مراجعه کنید والاغیر که اینم ما میتونیم بگیم

    و اینکه اگه واقعا جوابتون تخصصی بود الان رنگ اسمتون ابی بود و جزو کادر مشاور سایت بودید

    و در شان یه متخصص دکترا روانشناسی نیست که پاین همه حرف هاش اصرار بر این داره که دکتره


    موفق باشید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  39. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    اقا شهرام بدتون نیادا. شما هم نظرتون محترمه ولی اگه اگه اگه تو دانشگاه انگلستان درس خوندید باید اینم بدونید هرکشوری روانشناسی خودش رو داره. شما هم طبق روانشناسی اون کشور خوندید نه اینجا تا جایی که اطلاع دارم یه کسی مثل شما الان باید یه مطب داشته باشه انقدر هم سرش شلوغ باشه. هرازگاهی وقت کنه بیاد نت ولی شما جز فعالترین کاربرا سایت هستید. زیاد اینجا میاید.


    و اینکه از 100تا نظری که فکر میکنید تخصصی 95تاش فقط دارید میگید به یکی از مشاوران خانم یا اقا مراجعه کنید والاغیر که اینم ما میتونیم بگیم

    و اینکه اگه واقعا جوابتون تخصصی بود الان رنگ اسمتون ابی بود و جزو کادر مشاور سایت بودید

    و در شان یه متخصص دکترا روانشناسی نیست که پاین همه حرف هاش اصرار بر این داره که دکتره


    موفق باشید
    سلام

    عزیز بارها این رو توضیح دادم ولی بازم میدم:

    من کارم تحقیقاتی و تدریسه, مطب داشتم ولی الان وقتم روی پروژه های کاری و تحقیقاتیه هم چنین کمک کوچکی به هم وطنانی که وقت یا دسترسی به همکاران رو ندارن.

    من جزو کادر این سایت نیستم و در ضمن جوابیه بعضی از دوستان ویژه و........ رو نیز اصلا تخصصی نمیابم!؟ و در هر صورت در بعضی از جوابیه های خودم نظر کارشناسیم رو میدم و در

    خیلی از موارد ترغیب میکنم که پهلوی متخصص همکار برن چون چاره ای نیست.

    اصرار و عقده ایی هم ندارم و دکتر رو میزنم چون دوستان بدانند جواب تخصصیه ولی انتخاب و عمل کردن ویا رد کردن جوابیه به عهده خود شخصه, همین.

    در ضمن روانشناسی , فیزیک, شیمی و.................. انگلیسی و ایرانی و هندی وشرقی و غربی نداره!!! علم علمه درسته علوم اجتمایی و فرهنگ گاهی در بعضی از مواقع در میامیزند

    که باید در نظر گرفت ولی افسردگی-منیک-بردر لاین-اضطراب و وحشت-مهرطلبی و اسکیزو -شبه اسکیزو و............... همه وهمه بیماری و اختلاله و روش درمانش هم یکیه و کاملا علمی.



    موفق باشید عزیز

    سپاس

    دکتر
    ویرایش توسط شهرام2014 : 03-09-2016 در ساعت 03:30 PM
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  41. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز بارها این رو توضیح دادم ولی بازم میدم:

    من کارم تحقیقاتی و تدریسه مطب داشتم ولی الان وقتم روی پروژه های کاری و تحقیقاتیه هم چنین کمک کوچکی به هم وطنانی که وقت با دسترسی به همکاران رو ندارن.

    من جزو کادر این سایت نیستم و در ضمن جوابیه بعضی از دوستان ویژه و........ رو نیز اصلا تخصصی نمیابم!؟ و در هر صورت در بعضی از جوابیه های خودم نظر کارشناسیم رو میدم و در خیلی از موارد ترغیب

    میکنم که پهلوی متخصص برن چون چاره ای نیست.

    اصرار و عقده ایی هم ندارم و دکتر رو میزنم چون دوستان بدانند جواب تخصصیه ولی انتخاب و عمل کردن ویا رد کردن جوابیه به عهده خود شخصه, همین.

    در ضمن روانشناسی , فیزیک, شیمی و.................. انگلیسی و ایرانی و هندی وشرقی و غربی نداره!!! علم علمه درسته علوم اجتمایی و فرهنگ گاهی در بعضی از مواقع در میامیزند که باید در نظر گرفت

    ولی افسردگی-منیک-بردر لاین-اضطراب و وحشت-مهرطلبی و اسکیزو -شبه اسکیزو و............... همه وهمه بیماری و اختلاله و روش درمانش هم یکیه و کاملا علمی.


    موفق باشید عزیز

    سپاس

    دکتر
    پس هرکی پاین اسمش زد دکتر باید اطمینان پیدا کنه که طرف جوابش تخصصی توجیه جالبی نیست


    و اینکه من نگفتم کاربران ویژه گفتم کاربران مشاوران رنگ اسمشون ابی

    به هرحال هیچ جوابی 100درصد درست یا غلط نیست چه تخصصی چه عادی
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  43. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  44. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    پس هرکی پاین اسمش زد دکتر باید اطمینان پیدا کنه که طرف جوابش تخصصی توجیه جالبی نیست


    و اینکه من نگفتم کاربران ویژه گفتم کاربران مشاوران رنگ اسمشون ابی

    به هرحال هیچ جوابی 100درصد درست یا غلط نیست چه تخصصی چه عادی
    موفق یاشید عزیز
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  45. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    موفق یاشید عزیز
    همچنین
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  46. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    سلام دوست عزیز
    حتما وقتی نامزدت فهمید خیانت کردی خیلی بهش سخت گذشته خیلی شکسته
    حتما خیلی دوستت داشته که رهات نکرده..

    حس شکی که بهت داره کاملا واکنش خیانتیه که بهش کردی
    این مسله رو باید با خودش حل کنه
    به نظر من باهاش صحبت کن بگو من خیلی پشیمون و نادم هستم از رفتار گذشتم ولی تو بزرگواری کردی و من رو بخشیدی
    اگر من رو بخشیدی دلم می خواد دوباره بهم اعتماد کنی وگرنه نمیتونیم باهم درست زندگی کنیم و این سوظنها بیشتر ازینکه
    من رو اذیت کنه تورو اذیت میکنه..
    و در اخر هم ازش بخواه که این موضوع رو با خودش حل کنه
    درسته اشتباه از شما بود
    اما حالا که ایشون شمارو بخشیده نباید خودش و شمارو اذیت کنه باید باهاش کنار بیاد یا اینکه جدا بشه از شما
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  47. کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  48. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    از وقتي بهم گفتين باهاش حرف بزن و قانعش كن و كوتاه بيا چون مقصري اين چند روز تمام تلاشمو كردم اون موضوع ك ابرومو برد جلو همكارم رو فراموش كنم و بهش حق بدم واسه همين همون شب وسط دعواها و بحث ها خودمو زدم به بيخيالي و باهاش خيلي خوب خرف زدم تا ميخواس حرفشو بزنه ك بحث كنيم گفتم واش كن چيزيه ك شده ناراحت شدم از دستت ولي دوستت دارم نميخوام ناراحتيتو ببينم ميدونم هم از كارت پشيموني ديگه اينكارا رو نكن ديگه حتي يه كلمه هم حرف نزدم اي چند روز همش بهش نزديك شدم و از محبت كم نزاشتم انگار ن انگار ك اصلا ما قبلش دعوا كرديم ولي ......
    گفتم ك فقط چند روز امروز از محل كارم ميخواستم بيام خونه مريض بودم ز زدم بهش گفتم حالم خوب ني همكارم منو ميبره سر راش خونه نميتوم بمونم همون لحظه پشت تلفن فكر منو اصلا نميكنه ميگه نخيرم نميخواد با همكارت بري الان خودم ميام واست تاكسي ميگرم يعني چي اين حرفش خيلي ناراحت شدم حرفشو گوش نكردم رفتم خونخ رسيدم بهش خبر دادن دعوا و بحث ك حق نداري با هنكارت بياي وووو وقتي ب مامانم گفتم ك مامانم داشت باهاش صحبت ميكرد كه قانعش كنه اتفاق پيش مياد وسيله بوده سريع خواسته بياد مريض بوده برگشته ب مامانم ميگم من اصلا نميخوام بياد با كسي من پول تاكسي ميدم براش تاكسي ميگيرم بره خونه من ادم دل پليد و دل خرابيم نميخوام شما جايه من رو اين مرد ميشه واسه اينده تكيه كرد!؟؟

  49. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    با همکار آقا خواستی بری خونه؟خب برای تو و رابطت مثل سم بوده این حرکتت و بدتر اینکه بهت گفته نخبر اما تو کاره خودتو کردی. این حرکتهات کمکی به حل مشکلت نمیکنن

  50. 3 کاربران زیر از orbital بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  51. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجل نمایش پست ها
    از وقتي بهم گفتين باهاش حرف بزن و قانعش كن و كوتاه بيا چون مقصري اين چند روز تمام تلاشمو كردم اون موضوع ك ابرومو برد جلو همكارم رو فراموش كنم و بهش حق بدم واسه همين همون شب وسط دعواها و بحث ها خودمو زدم به بيخيالي و باهاش خيلي خوب خرف زدم تا ميخواس حرفشو بزنه ك بحث كنيم گفتم واش كن چيزيه ك شده ناراحت شدم از دستت ولي دوستت دارم نميخوام ناراحتيتو ببينم ميدونم هم از كارت پشيموني ديگه اينكارا رو نكن ديگه حتي يه كلمه هم حرف نزدم اي چند روز همش بهش نزديك شدم و از محبت كم نزاشتم انگار ن انگار ك اصلا ما قبلش دعوا كرديم ولي ......
    گفتم ك فقط چند روز امروز از محل كارم ميخواستم بيام خونه مريض بودم ز زدم بهش گفتم حالم خوب ني همكارم منو ميبره سر راش خونه نميتوم بمونم همون لحظه پشت تلفن فكر منو اصلا نميكنه ميگه نخيرم نميخواد با همكارت بري الان خودم ميام واست تاكسي ميگرم يعني چي اين حرفش خيلي ناراحت شدم حرفشو گوش نكردم رفتم خونخ رسيدم بهش خبر دادن دعوا و بحث ك حق نداري با هنكارت بياي وووو وقتي ب مامانم گفتم ك مامانم داشت باهاش صحبت ميكرد كه قانعش كنه اتفاق پيش مياد وسيله بوده سريع خواسته بياد مريض بوده برگشته ب مامانم ميگم من اصلا نميخوام بياد با كسي من پول تاكسي ميدم براش تاكسي ميگيرم بره خونه من ادم دل پليد و دل خرابيم نميخوام شما جايه من رو اين مرد ميشه واسه اينده تكيه كرد!؟؟
    ببین نجلا جان درست حالت خوب نبوده ولی دوروز ازجون نمیمیردی که اونقدر توانایش داشتی که زنگ بزنی به نامزدت خبرش بدی !!

    اتفاقا تو باید از این موقعیت استفاده میکردی ربع ساعت 20 دیقه وایمیسادی که نامزدت بیاد برا تو تاکسی بگیره اول اینکه براش ارزش پیدا میکردی با خودش میگفت به حرفم گوش داده دوم اینکه وقتی با چشمای خودش میدید حالت خوب نیست خجالت زده میشد !!


    با لج و لج بازی چیزی درست نمیشه .. من همون اولم گفتم پایه و اساس یه رابطه اعتماد ... که این پایه تو رابطه شما دیده نمیشه !!!!
    برای زندگی باید تلاش کرد اگه درست نشد بهتر همین اول کار تموم بشه همه چیز
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  52. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    چرا ميگين من اشتباه كردم من يه ادم اجتماعي هستم محل كارم پر از مرد اونم منو اينجوري قبول كرده ب خواستگاريم اومده چرا اين رفتارا رو ميكنه من كار اشتباهي نكردم بدبيني و شكاكي تو وجودشه من نميتونم بهش كمك كنم بايد تو وجود خودش اين مشكل رو حل كنه اين نشد ك چرا من با اين رفتم يا اون واسه رابطمون تو محبت و بهش رسيدن و توجه و نزديك شدن كم نزاشتم چرا نبايد با خودش مشكل اعتماد رو حل كنه اگه از من دلش قرص نيست چرا داره اين رابطه رو كش ميده من همينم اين موضوع ك دلش نسبت بهم قرص نيس و اعتماد نداره رو يسال باخودم تحمل كردم ديگه نميتونم عوض نميشم بايد خودشو اصلاح كنه الان يه شبه باهام قهره منم اصلا زنگ نميزنم دارم اذيت ميشم با اين كاراش رفتاري خودشو ابروريزي ك كرد تحمتي ك داره ميزه تعقيبايي ك ميكنه نميبينه نبايد اصلاح بشه چطور تو اينده ميخواد زندگي كنه

  54. کاربران زیر از نجل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  55. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    اگه باز من ناديده بگيرم بازم بكاراش و رفتاراش ادمه ميده از يه جايي به بعد بايد تند رفتار بشه اگه قرازه ب اصلاح بودنه مخصوصا كه بدبين و شكاكهً خيلي بده من ميترسم اينده باهاش شروع كنم

  56. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    شما از لحاظ نوع نگرش هم با هم متفاوتین !
    بعدها این اختلاف نظر ها و عقاید ..به مسایل گسترده تری میرسه !
    مسیله فقط اعتماد نیست !
    ایشون نمیتونن آزادی در روابط حتی از نوع همکار رو هضم کنن وشما هم نمیتونین این آزادی رو لغو کنین و برای همیشه مراقب باشید چون شخصیتتون اینجوری که هستین شکل گرفته !!

    در روابط شما ؛اگر یکی سعی کنه برای همیشه کوتاه بیاد (قصیه اب و اتیش) ممکنه در زندگی صلح داشته باشید و ..
    ولی در غیر اینصورت این تفاوت نگرش ها ؛در فرزند پروری هم به شکل شدیدتری نمایان میشه !

    پس باید تصمیم نهایی رو هر چه زودتر برای زندگیتون بگیرید!

  57. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    من زبونم مو دراورد از گفتن باهاش بايد يه مشاور باهاش حرف بزنه ك اين رفتارا و اخلاقشو تغيير بده

  58. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجل نمایش پست ها
    اگه باز من ناديده بگيرم بازم بكاراش و رفتاراش ادمه ميده از يه جايي به بعد بايد تند رفتار بشه اگه قرازه ب اصلاح بودنه مخصوصا كه بدبين و شكاكهً خيلي بده من ميترسم اينده باهاش شروع كنم
    خانوم بهتره پیش مشاور حضوری برید.

    ولی شما رابطه قطع کنید بهتره هم برای خودتون و هم برای اون اقا محترم...

    در مورد اجتماعی بودن ،زیاد تند نرید شما قبلا با این تفکرت خراب کردی همه چی ،کسی غیر اون اقا بود کاری میکرد دیگه کار هم نتونی بکنی ،شما بهتره با امثال خودت وصلت کنی...

  59. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  60. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    خانم شما چرا قبول نمیکنید رفنارتون درست نیست؟ شما یکبار خطایی کردین که از نظر خیلی ها نابخشودنی هست ولی با این حال همسرتو گدشت کرده اما داره با خودش کلنجار میره که بتدنه اعتمادشو ترمیم کنه ، نقش شما این وسط فقط اعتماد سازی و رفع سوتفاهمات و همچنین دقت در رفتارتون هست، همچنین نیاید رفتاری که شک همسرتونو در بر داره انجام بدین


    کار شما (با همکار مرد رفتن به منزل) اصلا درست نبود در این شزایط، بهتر بود با ازانس یا همسرتون میرفتین

  61. 3 کاربران زیر از orbital بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  62. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نجلا خانم چون باید اعتماد به دست بیاد این کارتون واقعا اشتباه بود. شما به زبون میگید دوست دارید بهتون اعتماد کنه ولی حاضر نیستید یکم سختی بکشید و تو عمل نشون نمیدید که میخواید بهتون اعتماد کنه ......


    به نظر من این رابطه تموم شه خیلی بهتر تازه تو دوران نامزدی هستید این همه مشکل دارید. 2چیز متفاوت هستید

    نامزدی هم گذاشتن برا همین تفاهم نداشتید جدا بشید منم با نظر غزل جون موافقم
    ویرایش توسط پریماه. : 03-13-2016 در ساعت 11:54 AM
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  63. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    يساله و نيم از قضيه خيانت گذشته اگه قرار بو بي اعتماديش درست بشه درست ميشد كم كه نيست پس كي
    اينو هم ببينين ح

  64. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27148
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    ب مامانم گفته من بدبينم دوست ندارم نامزدم با كسي بياد و بره يا حرف بزنه تعقيباش هم ك ب كنار اين رفتارا رابطه رو بدتر ميكنه

  65. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجل نمایش پست ها
    ب مامانم گفته من بدبينم دوست ندارم نامزدم با كسي بياد و بره يا حرف بزنه تعقيباش هم ك ب كنار اين رفتارا رابطه رو بدتر ميكنه
    اگه فکر میکنی همه تلاشت کردی و هیچی درست نشده همانجا رابطه رو تموم کن که فردا با دوتا بچه جدا نشی مهر مطلق هم بخوری
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  66. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجل نمایش پست ها
    يساله و نيم از قضيه خيانت گذشته اگه قرار بو بي اعتماديش درست بشه درست ميشد كم كه نيست پس كي
    اينو هم ببينين ح
    چطور باید درستبشه وقتی شما با یه رفتارهایی اعتمادشو ازش میگیرین. توصیه میکنم صداقتی که توی قلبتون دارین رو روی رفتارتون پیاده گنید و مطمین باشید همسرتون به روال سابق برمیگرده اما اگه همینجوری پیش برید مطمینا راه به جایی نمیبرید

  67. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    در زندگی انسان دچار اشتباهات زیادی میشه ولی بعضی اشتباهاتو نمیشه جبران کرد قلبی که شکست جوش میخوره ولی جاش تا ابد رو قلب میمونه . درسته نامزاد شما اولش عاشق شما بود ولی با اینکاری که کردید درسته که دوستتون داره ولی نمیتونه هیچ وقت ببخشتتون . راستش من خودمو میزارم جای نامزاد شما اگر کسی به من خیانت کنه حتی اگه عاشقشم باشم دیگه نمیبخشمش حتی اگه فرد اشک بریزه و توبه کنه واقعا نمیشه بخشید.
    شما خودتون باصحبت هاتون مشخصه که دیگه تحمل ادامه این رابطه رو ندارید . در اینده شما این اتقاق بازم ادامه پیدا میکنه و ممکنه نامزادتون بازم شما رو تعقیب کنه حتی اگر تعقیبم نکنه بر سر هر مسئله ای این کاره شما رو میکوبونه تو سرتون و سرش دعوا هست. یااینکه بی تفاوت بشه به کارای شما که اینم برای شما سخت خواهد گذشت
    پس اگر فکر میکنی میتونی این موضوع رو تحمل کنی باهاش ازدواج کن اگرم نمیتونی زودی این رابطه رو کات کن
    اگر رابطه رو کات کردی و بعد از یه مدتی اگر اون عوض شد و احساس کرد میتونه شما رو ببخشه اونموقع دوباره رو رابطتتون فکر کن
    ولی الان وقتشه که رابطه روبه نظرم کات کنی چون حس میکنم خودتم همینو میخوای
    ولی تصمیم نهایی با خودته

  68. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  69. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    البته یادم به یه فیلمی افتاد که واقعی بود یه زن پادشاهی به هیچ مردی اعتماد نداشت وقتی ازدواج کرد فکر کرد اون مرده به خاطر پولش میخواتش واسه همین هیچ وقت عاشقش نبود .تا اینکه این زنه رو میخواستن بکشن مرده پرید جلو گلوله و تیر خورد به اصطلاح میخواست جونشو فدای زنه پادشاهه بکنه اینجوری زنه فهمید اره این عاشق واقعیشه و تاابد درکنار هم زندگی بسیار خوبی داشتن
    پس فکر میکنم فقط یک راه حل داری برای نجات این رابطتت که یک از خودگذشتگی بزرگ نشون بدی که نشون بده تو خیلی دوسش داری البته نه فقط با قوربون صدقه و فقط حرفای محبت امیز یه کاری که نشون بده تو اونو بیشتر از خودت دوسش داری

  70. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16374
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    23
    تشکر شده 101 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دلم از نامزدم شکست

    دوست عزیز به نظر میرسه که نامزد شما به اختلال پارانویا یا همون بدبینی دچار هستن و این موضوع(دوستی شما با افراد دیگه(به قول خودتون خیانت)) باعث شده که این موضوع رو بیاد و بروز پیدا کنه.
    به طور کلی زندگی با اشخاص پارانویا به شدت طاقت فرسا و سخته و چنانچه شما به علت علاقه زیاد تصمیم جدی دارین که باهاشون ازدواج کنید بهتره که از همین الان با تبعاتش آشنا بشید. اما در غیر ازن سورت بهترین راهی که به شما توصیه میشه اینه که نامزدی با این آقا رو بهم بزنید و البته سعی کنید از این به بعد دیگه با احساسات دیگران بازی نکنید و نسبت به فردی که باهاش نامزد می کنید تعهد داشته باشید.
    امضای ایشان
    ... من ندیدم بیدی
    سایه اش را بفروشد به زمین
    رایگان می بخشد
    نارون، شاخه ی خود را به کلاغ ...

  71. 2 کاربران زیر از yalda_arezou بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. مقایسه هاست لینوکس با هاست ویندوز
    توسط bety10 در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 12:38 PM
  3. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  4. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM
  5. چگونگی حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2013, 01:13 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد