نمایش نتایج: از 1 به 22 از 22

موضوع: دودلی

2112
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    دودلی

    با سلام خدمت شما دوستان عزیز
    من مدت یک سال است که با یکی از اقواممون ارتباط دارم اما در طول این مدت من نتوستم عاشقش باشم یعنی حتی وقتی از من دور هستن هم حتی یک لحظه دلتنگش نمیشم و دایم سعی دارم از ش فرار کنم هر وقت که خواستگار برام میاد احساس پشیمانی میکنم و اینکه میگم شاید اگه ازدواج کنیم عاشقش بشم ولی اون منو خیلی دوست داره و اینکه من دلم نمیاد یا اینکه شاید جراتشو ندارم بهش بگم که از هم جدا بشیم و با خودم فک میکنم که اگه از هم جدا بشیم ممکنه دلم براش تنگ بشه یا اینکه پشیمان میشم و یا اینکه تنها بشم حتی میگم که اگه در کمترین زمان با کسی دیگه ای ازدواج کنم ممکنه اون فرد منو تا این حد دوست نداشته باشه یا ممکنه بهم خیانت کنه خواهش میکنم که کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    سلام . دليل خاصي داره كه نميتوني دوسش داشته باشي ؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    نه فقط من دوست داشتم که با کسی ازدواج کنم که لاغر باشه و اینکه برعکس هستن ایشون و من قبل از ارتباط هم زیاد از ایشون خوشم نمیامد و ایشون هنوز سربازی هم نرفتن و داره این ارتباط طولانی میشه با توجه به اینکه من به خاطر موقعیت خودمو خانوادم خواستگار ها ی خیل یخوبی دارم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    ببين يه ذره عشق قبل از ازدواج بايد باشه تا بتوني ادامه مسير رو طي كني ولي اگه ميبيني باب ميلت نيست پس سريع اين رابطه رو كات كن چون الان داري با احساسات يه نفر بازي ميكني و اون پسر رو الكي دلخوش كردي (ببخشيد رك گفتم)

  5. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4385
    نوشته ها
    528
    تشکـر
    1,425
    تشکر شده 866 بار در 371 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    سلام عزيزم
    منم با بهار موافقم ادامه اين رابطه با اين حسي كه شما دارين يه جورايي بازي با احساسات طرفتون هست...
    بهترين راه اينه كه از احساس دودلي كه برات پيش اومده باهاش صحبت كني و ازش بخوايي كه براي يك مدت تورو به حال خودت بگذاره تا درمورد اين رابطه بتوني درست تصميم بگيري...
    اگر طي اين مدت منطقي و عاقلانه به اين نتيجه رسيدي كه ميتونه فرد مناسب زندگيت باشه قطعا بدون در نظر گرفتن ظاهر اول شخصيتش برات پر رنگ ميشه و دلت براي اون خصوصيات مثبت تنگ ميشه اگر همچين اتفاقي نيفتاد بهترين راه جداييه ...
    ادم هميشه دورتر كه بايسته منطقي تر ميتونه تصميم بگيره...
    امضای ایشان

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    اخه خودم خیلی دلم میسوزه و تر سم اینه که یه روز پشیمان بشم

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    عزيزم به خاطر دلسوزي نميتوني به رابطه ات ادامه بدي چون واقعا از ته دل راضي به ادامه رابطه نيستي و يه روز هم ميگي كاش همون روزا رابط رو تموم كرده بودم و ...
    يه مدت ازش بخواه تنهات بذاره و ببين ميتوني بدون اون تحمل كني و يا دلت واسش تنگ ميشه
    شايد از محبت زيادي كه بهت كرده دل زده شدي

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    از محبت زیاد یا هر چیزی نمیدونم اما من از همون اولش همین طور بودم تازه بعد از یه ماه رفتیم بیرون اینقدر ازش فراری بودم که حد نداشت یکی دو بارم بهش گفتم اما چیزی نگفت اوایل خیلی به من ابراز علاقه میکرد اما الان خیلی کمتر در ضمن هر بار میبینمش بازم فرار میکنم گاهی فکر میکنم که مشکل منم مثلا مانتو میخرم بعضی اوقات پشیمان میشم پیش خودم میگم وسواسم. اما من قبل از ارتباطمون دورا دور خوشم نمیامد ازش چندان.در طول این مدت هر بار بی اختیار که به گذشته م فک میکنم نا خوداگاه اه میکشمو میگم کاش این کارو نمیکردم گاهی فک میکنم من ادم بی لیاقتی هستم.اما الان در حال حاضر از این میترسم که اگه ولش کنم دیگه خیییلی تنها بشم یا اینکه یه روز پشیمان بشم از این حرفا

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دودلی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nooshin نمایش پست ها
    از محبت زیاد یا هر چیزی نمیدونم اما من از همون اولش همین طور بودم تازه بعد از یه ماه رفتیم بیرون اینقدر ازش فراری بودم که حد نداشت یکی دو بارم بهش گفتم اما چیزی نگفت اوایل خیلی به من ابراز علاقه میکرد اما الان خیلی کمتر در ضمن هر بار میبینمش بازم فرار میکنم گاهی فکر میکنم که مشکل منم مثلا مانتو میخرم بعضی اوقات پشیمان میشم پیش خودم میگم وسواسم. اما من قبل از ارتباطمون دورا دور خوشم نمیامد ازش چندان.در طول این مدت هر بار بی اختیار که به گذشته م فک میکنم نا خوداگاه اه میکشمو میگم کاش این کارو نمیکردم گاهی فک میکنم من ادم بی لیاقتی هستم.اما الان در حال حاضر از این میترسم که اگه ولش کنم دیگه خیییلی تنها بشم یا اینکه یه روز پشیمان بشم از این حرفا

    اخه عزیزم این چه تصوریه که از ازدواج و ارتباط برقرار کردن با ایشون داری ؟

    برای ازدواج یکی از فاکتورهاش خیلی ساده و راحت بهت بگم اینه که باید طرف مقابلت به دلت بشینه ... یعنی چی ؟

    یعنی اینکه وقتی نیستش دلت واسش خیلی تنگ بشه و وقتی اونو دیدی وجودش بهت ارامش بده ...

    پس پیش هر مشاوری بری ، خیلی راحت بهت میگه که راحت اشتباهه ... چون تو از همین اول در مورد احساست به ایشون مشکل داری ...

    در ضمن وقتی که اینطوری هستی و دل باهاش نیست ،

    خب چرا این رابطه رو کش میدی که هم خودت و هم اون نتونید خوب تصمیم بگیرید ...

    مورد بعدی اینه که شما اونو واسه درمان تنهایی الانت میخوای و میتونه برای فردا نخوای ...

    واین مصداق خیانت به وقت و احساس هم خودته و هم ایشون ... وقتی دلت راضی نیست ، خیلی راحت تمومش کن

    و نگران ایشون و تنهایی خودت نباش چون خدا خیلی بزرگتر از این دلسوزی های ماست که خانه براندازه ...
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دودلی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nooshin نمایش پست ها
    با سلام خدمت شما دوستان عزیز
    من مدت یک سال است که با یکی از اقواممون ارتباط دارم اما در طول این مدت من نتوستم عاشقش باشم یعنی حتی وقتی از من دور هستن هم حتی یک لحظه دلتنگش نمیشم و دایم سعی دارم از ش فرار کنم هر وقت که خواستگار برام میاد احساس پشیمانی میکنم و اینکه میگم شاید اگه ازدواج کنیم عاشقش بشم ولی اون منو خیلی دوست داره و اینکه من دلم نمیاد یا اینکه شاید جراتشو ندارم بهش بگم که از هم جدا بشیم و با خودم فک میکنم که اگه از هم جدا بشیم ممکنه دلم براش تنگ بشه یا اینکه پشیمان میشم و یا اینکه تنها بشم حتی میگم که اگه در کمترین زمان با کسی دیگه ای ازدواج کنم ممکنه اون فرد منو تا این حد دوست نداشته باشه یا ممکنه بهم خیانت کنه خواهش میکنم که کمکم کنید
    خب شما چند اشتباه دارید که اگه با این دید وارد یک زندگی مشترک بشی ، مسلما" با شکست مواجه میشی ...!

    اول از اینکه هیچ علاقه ای در قلب شما نسبت به ایشون نیست ... که این به خواست و صبع و علاقه شما برمیگرده ...

    در ضمن شما فقط برای فرار از تنهایی میخوایت اونو داشته باشی ، خب این چه کاریه که ایشون رو به بازی بگیرید ... ؟

    از طرفی شما تکلیفت با خودت مشخص نیست و اصلا" نمیدونی برای چی داری ازدواج میکنی ...!

    پس شما در این حالت اصلا" نیازی به ازدواج ندارید ؛ چون شما هنوز نمیدونید به چی علاقه و نیاز دارید ...

    پس تا وقتی این نیاز در شما به وجود نیامده ، بهتره ازخیر ازدواج بگذرید ...

    در این مورد بهتره برای وسواس مشاوره رفتاری کنید و ریشه این دودلی و شک رو در خودت از بین ببری ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    من تصورم از ازدواج اینه که رفاه داشته باشم ظاهر طرف خیلی برام مهمه فکر اینکه اون بعد از من با یکی دیگه باشه من رو دیوانه میکنه و اینکه میترسم یک روز پشیمان بشم ازین دو مورد خیلی میترسم

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    به من میگه واست چی کم گذاشتم ولی اصلا ربط به اینا ندار

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    بهش گفتی که یه مدت تنهات بگذاره ؟

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4490
    نوشته ها
    204
    تشکـر
    83
    تشکر شده 145 بار در 98 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    سلام
    عزیزم میخوام رک باهات حرف بزنم
    اولأ که شما اصلأ تکلیفت با خودت هم مشخص نیست میگی ازش خوشت نمیاد بچه ها گفتن ترکش کن شما میگی میترسم تنها شم پس داری خود خواهی میکنی و میگی میترسم بعد از من با کسی باشه بازم داری خودخواهی میکنی به طرفه مقابلتم فکر میکنی؟
    که اگه باهاش ازدواج کنی این فرار کردن ازش ادامه پیدا کنه اون مرد نمیشکنه؟
    یا همین الان اگه دوستیتون طول بکشه بعد یکی با مشخصه های شما بیاد خاستگاری و اون موقع بهم بزنی چی؟
    داغون نمیشه؟
    اگه این شکستش تو زندگیش تأثیر بذاره چی؟
    عذاب وجدان نمیگیری؟
    طبق گفته ی دوستان بهترین راه اینه که یه مدت دور باشید تا راحت تصمیم بگیری
    احتمال داره دوستش داشته باشی که نمیتونی ترکش کنی و برای اینکارت بهونه سازی میکنی.
    امضای ایشان
    تجربه بهترین درس است ، هرچند حق التدریس آن گران باشد . . .

  16. کاربران زیر از (تبسم) بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    نه عزیزم من از این میترسم که بعد بره به همه اقوام بگه و من ابروم بره میدونید که فامیله و این برام گرون تمام میشه

  18. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    سلام.یعنی تا الان هم داشتی واسه فامیل نفس میکشیدی و زنده موندی !!!!!
    این چه حرفیه دخترخوب . زندگی خودتو به خاطر بقیه از بین نبر . به خاطر خودت به خاطر دلت زندگی کن البته عاقلانه
    سعی کن توی همین چند روزه یه تصمیم جدی بگیری تا تکلیف اون پسر هم مشخص بشه

  19. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    یه چیز دیگه هم هست اولا نمیدونم چه جوری بهش بگم ثانیا بهش گفتم چه جوری تو این مدت خودم رو بشناسم؟

  20. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    ببين عزيزم منطقي برخورد كن . بهش بگو يه مدتي بهت فرصت بده تا بتوني در مورد آينده ات تصميم بگيري و بگو دچار سردرگمي شدي .
    تو حق انتخاب داري و ميتوني عاقلانه تصميم بگيري

  21. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4993
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    سلام بچه ها من مدت دو فته با ایشون صحبت نکردم و خیلی بی خیال بودم تا اینکه دو روزه اخر یه هو ناراحت شدم که نکنه به کسی دیگه فک کنه نکنه من مثله اون دیگه تو زندگیم نباشه نتونه مثله اون به من ابراز عشق کنه و عذاب وجدان داشتم که چرا اذیتش کردم ولی بازم دودل بودم که من اون رو دوست دارم یا نه و نمیتونم با اون برم زیر یک سقف بهشون پیام دادم بعد ازیک روز ج داد که ت منو غررمو نابود کردی ولی این شرایط منه من باید ادامه تحصیل بدم ...بعد از یکروز حرف زدن برگشت گفت تو اررزشت بیشر از منه بعد از کلی اصرر گفت در نبود توبهت خیانت کردم رابطهجنسی داشتم کلی گریه کرد منو ببخش حلالم کن قسم خورد که بهت خیانت کردم قسم هنوزم من گیج گیجم اصلا نمیدونم چی بگم

  23. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4385
    نوشته ها
    528
    تشکـر
    1,425
    تشکر شده 866 بار در 371 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دودلی

    واقعا عجيبه كه طي 2 هفته انقدر فرق كرده باشه از 3 حالت خارج نيست 1 اينكه از لج شما اين كارو كرده 2 اينكه تو رابطه با شما اون هم دچار ترديد شده و داره دروغ ميگه 3 اينكه اصلا انسان متعهد و با ثباتي نيست كه با 2 هفته تنهايي انقدر راحت بتونه شما و خاطرات شمارو فراموش كرده باشه و با كس ديگه اي رفته باشه
    شما بايد از اين سر در بياريد كه به دليل كدوم مورد اين حرفو به شما زده ...
    اما اگه به دليل آخر بود بهتره خودتونو اذيت نكنيدو خوشحال باشيد بابت تصميمي كه براي جدايي گرفتين...
    در ضمن تو اين روزا بهتره خودتونو كنترل كنيد و وابستگيتونو ازش پنهان كنيد چون ممكنه اگر از لج شما اين حرفارو زده باشه بخواد بازم اذيتتون كنه و تلافي خورد شدن غرورشو با ديدن عذاب كشيدن شما دربياره...
    امضای ایشان

  24. کاربران زیر از zbahane بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5441
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دودلی

    سلام دادشای گلم آقا من دنبال یه جوابم بر سوالم تازه واردم کیکمکم میکنه

  26. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دودلی

    نقل قول نوشته اصلی توسط پاسگاه نعمتآباد نمایش پست ها
    سلام دادشای گلم آقا من دنبال یه جوابم بر سوالم تازه واردم کیکمکم میکنه
    خب چه سوالی ؟[replacer_img]
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد