نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: شکاک بودن همسرم

1483
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6792
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    شکاک بودن همسرم

    با سلام و احترام
    من 32سالمه و سال 89 ازدواج کردم همسرمو دوست داشتم و دارم اما چند ماهی هست که مشکل داریم اون داروهای فلوکتسین و رسپیدون دکتر براش تجویز کرده که البته یواشکی به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کرده قبل از ازدواجم پیش روانپزشک میرفته اما میگفت برای درمان استرس بوده .بمن خیلی زیاد شک داره انقدر که حتی توی خونه رکوردر میزاره و حتی بدتر ازهمه به ادمهای اطرافم به شکل عجیبی شک کرده این رفتارش خیلی ازارم داد اما بعد از مدت حدودا 10روز من مشکل کاری پیدا کردم و اعصابم بهم ریخت نمی دونم شایدم شوک رفتار همسرم درمورد من باعث شد که خیلی شکننده شم طاقت هیچی ندارم حالا من به یک همکارش که خانم متاهله و خیلی باهم ارتباطشون صمیمیه شک کردم یعنی نمیدونم دارم رفتار اعتراض آمیز میکنم یا واقعا شکاک شدم نسبت به هیچ کس دیگه این حس بد رو ندارم ولی در مورد اون زن به شدت اینگونه ام من ادم سرخوش و شادیم اما متاسفانه یه مدت با هر چیزی گریه ام میگیره و دلم می خواد زودتر بمیرم تصمیمگرفتم پیشنهادبدم ی مدت جدا ازهم زندگی کنیم شایداینطوری شرایط مشخص شه نمیدونم چیکار کنملطفا راهنماییم کنید

  2. کاربران زیر از مریم م بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم م نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    من 32سالمه و سال 89 ازدواج کردم همسرمو دوست داشتم و دارم اما چند ماهی هست که مشکل داریم اون داروهای فلوکتسین و رسپیدون دکتر براش تجویز کرده که البته یواشکی به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کرده قبل از ازدواجم پیش روانپزشک میرفته اما میگفت برای درمان استرس بوده .بمن خیلی زیاد شک داره انقدر که حتی توی خونه رکوردر میزاره و حتی بدتر ازهمه به ادمهای اطرافم به شکل عجیبی شک کرده این رفتارش خیلی ازارم داد اما بعد از مدت حدودا 10روز من مشکل کاری پیدا کردم و اعصابم بهم ریخت نمی دونم شایدم شوک رفتار همسرم درمورد من باعث شد که خیلی شکننده شم طاقت هیچی ندارم حالا من به یک همکارش که خانم متاهله و خیلی باهم ارتباطشون صمیمیه شک کردم یعنی نمیدونم دارم رفتار اعتراض آمیز میکنم یا واقعا شکاک شدم نسبت به هیچ کس دیگه این حس بد رو ندارم ولی در مورد اون زن به شدت اینگونه ام من ادم سرخوش و شادیم اما متاسفانه یه مدت با هر چیزی گریه ام میگیره و دلم می خواد زودتر بمیرم تصمیمگرفتم پیشنهادبدم ی مدت جدا ازهم زندگی کنیم شایداینطوری شرایط مشخص شه نمیدونم چیکار کنملطفا راهنماییم کنید
    خب سالهای زیادی رو زندگی کردید ولی هیچی مثل شکاک بودن نیست ...

    به هرحال رفتار ایشون روی شما هم تاثیر گذار بوده ...

    بهتره در این مورد با مشاوری مشورت کنید تا بتونه در بین شماها این معضل شک و تردید رو درمان کنه

    چون با این روش ادامه دادن واقعا" شرایط سختیه و شما نمیتونید برای مدت طولانی با این وضع ادامه بدید

    اگرهم برای مدتی میخوایت جدا باشید باید قبلش در این مورد صحبت کنید و تکلیفتونو روشن کنید ...

    در این وسط باید فردی که میتونه مشاور و یا بقول معروف ریش سفید فامیل باشه تا بتونه در بین شما داوری کنه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم م نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    من 32سالمه و سال 89 ازدواج کردم همسرمو دوست داشتم و دارم اما چند ماهی هست که مشکل داریم اون داروهای فلوکتسین و رسپیدون دکتر براش تجویز کرده که البته یواشکی به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کرده قبل از ازدواجم پیش روانپزشک میرفته اما میگفت برای درمان استرس بوده .بمن خیلی زیاد شک داره انقدر که حتی توی خونه رکوردر میزاره و حتی بدتر ازهمه به ادمهای اطرافم به شکل عجیبی شک کرده این رفتارش خیلی ازارم داد اما بعد از مدت حدودا 10روز من مشکل کاری پیدا کردم و اعصابم بهم ریخت نمی دونم شایدم شوک رفتار همسرم درمورد من باعث شد که خیلی شکننده شم طاقت هیچی ندارم حالا من به یک همکارش که خانم متاهله و خیلی باهم ارتباطشون صمیمیه شک کردم یعنی نمیدونم دارم رفتار اعتراض آمیز میکنم یا واقعا شکاک شدم نسبت به هیچ کس دیگه این حس بد رو ندارم ولی در مورد اون زن به شدت اینگونه ام من ادم سرخوش و شادیم اما متاسفانه یه مدت با هر چیزی گریه ام میگیره و دلم می خواد زودتر بمیرم تصمیمگرفتم پیشنهادبدم ی مدت جدا ازهم زندگی کنیم شایداینطوری شرایط مشخص شه نمیدونم چیکار کنملطفا راهنماییم کنید
    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که شنیدم, در وحله اول لطفا و حتما فعلا به هیچ وجه بچه دار نشید و با دقت به سوالات زیر پاسخ بدید:

    1-سن شما و ایشون
    2- نوع از دواج سنتی و یا....
    3-تحصیلات شما و ایشون
    4-نوع کار شما و ایشون و میزان در آمد و چند درصد هزینه زندگی رو شما میدید و چند درصد ایشون
    5-میدونید تشخیص بیماری ایشون توسط همکاران چی بوده؟
    6-اگر میدانید لطفا چند وقته تحت درمانه
    7- سابقه بیماری روانی و اختلال در خانواده ایشون وشما
    8-رابطه جنسیتون

    نقل قول کنید لطفا.سپاس

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6792
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که شنیدم, در وحله اول لطفا و حتما فعلا به هیچ وجه بچه دار نشید و با دقت به سوالات زیر پاسخ بدید:

    1-سن شما و ایشون
    2- نوع از دواج سنتی و یا....
    3-تحصیلات شما و ایشون
    4-نوع کار شما و ایشون و میزان در آمد و چند درصد هزینه زندگی رو شما میدید و چند درصد ایشون
    5-میدونید تشخیص بیماری ایشون توسط همکاران چی بوده؟
    6-اگر میدانید لطفا چند وقته تحت درمانه
    7- سابقه بیماری روانی و اختلال در خانواده ایشون وشما
    8-رابطه جنسیتون

    نقل قول کنید لطفا.سپاس
    سلام و ممنون از توجه شما
    1-من 32 و همسرم 34
    2-نوع ازدواجمون با هم دوست شدیم بعدش به صورت سنتی خواستگاری و ...
    3-تحصیلات من فوق لیسانس و همسرم فوق دیپلم
    4-درآمد من از همسرم بیشتره هردومون کارمندیم و من توی هزینه های زندگی کمک میکنم چه پول پیش خانه و یا خرید ماشین و ...
    5-نه متاسفانه هیچ وقت بازگو نشد تنها اشاره ای که شد درمان استرس بود
    6-آخرین بار تا جایی که من میدانم 1سال پیش و تجویز قرص رسپیدون و فلوکستین بوده
    7-درخانواده ما که اصلا نبوده در خانواده ایشون هم نه فکر نمیکنم
    8-تاحدی خوبه البته قرصهایی رو هم در خفی مصرف میکنه که کمک میکنه به این رابطه

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم م نمایش پست ها
    سلام و ممنون از توجه شما
    1-من 32 و همسرم 34
    2-نوع ازدواجمون با هم دوست شدیم بعدش به صورت سنتی خواستگاری و ...
    3-تحصیلات من فوق لیسانس و همسرم فوق دیپلم
    4-درآمد من از همسرم بیشتره هردومون کارمندیم و من توی هزینه های زندگی کمک میکنم چه پول پیش خانه و یا خرید ماشین و ...
    5-نه متاسفانه هیچ وقت بازگو نشد تنها اشاره ای که شد درمان استرس بود
    6-آخرین بار تا جایی که من میدانم 1سال پیش و تجویز قرص رسپیدون و فلوکستین بوده
    7-درخانواده ما که اصلا نبوده در خانواده ایشون هم نه فکر نمیکنم
    8-تاحدی خوبه البته قرصهایی رو هم در خفی مصرف میکنه که کمک میکنه به این رابطه
    سلام

    ممنون از پاسختون ببینید عزیز من نمیدونم چه خبره ولی مشکل ایشون یک استرس و اضطراب ساده نبوده.

    چون همکاران برای یک استرس و اضطراب معمولی ریسپریدون تجویز نمیکنن!!!!؟؟

    بهتره دکتر ایشون رو پیدا کرده و تشخیص ایشون را جویا شوید.

    ببینید عزیز گزارش شما اصلا خوشحال کننده نیست. حتما پیگیر باشید. به هیچ وجه فعلا بچه دار نشید تا مشخص شدن و درمان یا کنترل بیماری. خوشبختانه استقلال مالی دارید که خیلی خوبه پس حفظش کنید.

    موفق باشید. سپاس

    نقل قول کنید.سپاس

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6792
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    ممنون از پاسختون ببینید عزیز من نمیدونم چه خبره ولی مشکل ایشون یک استرس و اضطراب ساده نبوده.

    چون همکاران برای یک استرس و اضطراب معمولی ریسپریدون تجویز نمیکنن!!!!؟؟

    بهتره دکتر ایشون رو پیدا کرده و تشخیص ایشون را جویا شوید.

    ببینید عزیز گزارش شما اصلا خوشحال کننده نیست. حتما پیگیر باشید. به هیچ وجه فعلا بچه دار نشید تا مشخص شدن و درمان یا کنترل بیماری. خوشبختانه استقلال مالی دارید که خیلی خوبه پس حفظش کنید.

    موفق باشید. سپاس

    نقل قول کنید.سپاس
    ممنون از راهنماییتون من با مطب پزشکشون تماس گرفتم متاسفانه گفتند که راز بین مریضو دکتر و هیچ توضیح ندادند مشکل من طی یک ماه گذشته که با خودش صحبت کردم و قضیه جدا از هم زندگی کردن موقتی را دادم به این شکل که همه چی سوء تفاهم بوده و هست مسکوت مانده اما جدید مطرح کرده که با گروهی از همکارانشون باید به ماموریت خارج از شهر بروند نظر من را جویا شد منم گفتم هرجور صلاح میدانی البته برخلاف میل باطنیم در مورد بچه دار شدن هم جز اولویتهام نیست در حال حاضر چه پیشنهادی دارید تشکر وقدردانی

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم م نمایش پست ها
    ممنون از راهنماییتون من با مطب پزشکشون تماس گرفتم متاسفانه گفتند که راز بین مریضو دکتر و هیچ توضیح ندادند مشکل من طی یک ماه گذشته که با خودش صحبت کردم و قضیه جدا از هم زندگی کردن موقتی را دادم به این شکل که همه چی سوء تفاهم بوده و هست مسکوت مانده اما جدید مطرح کرده که با گروهی از همکارانشون باید به ماموریت خارج از شهر بروند نظر من را جویا شد منم گفتم هرجور صلاح میدانی البته برخلاف میل باطنیم در مورد بچه دار شدن هم جز اولویتهام نیست در حال حاضر چه پیشنهادی دارید تشکر وقدردانی
    سو تفاهم که ساده انگاریه! البته اگر برید مطب این همکارمون وبگویید که همسر ایشان هستید و تصمیم به سپریشن و یا جدایی دارید حتما موضوع را برای شما باز خواهند کرد.

    پیشنهاد من اینه که به دکتر قبلیشون حضورا یک سری بزنید و اگر نه حتما از ایشون بخواهین که با هم پهلوی یکی دیگر از همکاران برید.

    در کل زندگی زندگی شماست عزیز. امیدوارم که مشکل حل بشه ولی خوب جدایی هم همیشه غلط نیست!

    موفق باشید

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6792
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سو تفاهم که ساده انگاریه! البته اگر برید مطب این همکارمون وبگویید که همسر ایشان هستید و تصمیم به سپریشن و یا جدایی دارید حتما موضوع را برای شما باز خواهند کرد.

    پیشنهاد من اینه که به دکتر قبلیشون حضورا یک سری بزنید و اگر نه حتما از ایشون بخواهین که با هم پهلوی یکی دیگر از همکاران برید.

    در کل زندگی زندگی شماست عزیز. امیدوارم که مشکل حل بشه ولی خوب جدایی هم همیشه غلط نیست!

    موفق باشید
    حتما طبق فرمایش شما اینکارو میکنم فقط یه سوال ذهنمو درگیر کرده که ارجح برای شما بیماری ایشونه یا شکاک بودنش ویا ...شاید ارتباطی می بینید بین بیماریش و نوع رفتارش .چیزی که الان منو یبشتر ازهمه آزار میده شک خودمه نسبت به اون .احساس میکنم شکاک شدم یاتاثیر رفتارهای اونه که اینطوری شدم ضمنا شما دفتر مشاور دارید؟ممنونم از اینکه وقت میگذارید

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم م نمایش پست ها
    حتما طبق فرمایش شما اینکارو میکنم فقط یه سوال ذهنمو درگیر کرده که ارجح برای شما بیماری ایشونه یا شکاک بودنش ویا ...شاید ارتباطی می بینید بین بیماریش و نوع رفتارش .چیزی که الان منو یبشتر ازهمه آزار میده شک خودمه نسبت به اون .احساس میکنم شکاک شدم یاتاثیر رفتارهای اونه که اینطوری شدم ضمنا شما دفتر مشاور دارید؟ممنونم از اینکه وقت میگذارید
    عزیز تمام رفتارهای غیر متعارف ایشون به اختلال و یا بیماری ایشون مرتبطه قاعدتا کنش و واکنشهای ایشون روی شما نیز تاثیر گذاشته. که گذراست. من متاسفانه توی ایران بنا به دلایلی دفتر مشاوره ندارم

    و فقط تلفنی و از راه دور مشاوره میدم ولی خوب مطمئن هستم همکاران خوبی هستند که میتوانند یاری کننده شما باشند.

    موفق باشید و آرزوی بهترینها رو براتون دارم. سپاس

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6792
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    عزیز تمام رفتارهای غیر متعارف ایشون به اختلال و یا بیماری ایشون مرتبطه قاعدتا کنش و واکنشهای ایشون روی شما نیز تاثیر گذاشته. که گذراست. من متاسفانه توی ایران بنا به دلایلی دفتر مشاوره ندارم

    و فقط تلفنی و از راه دور مشاوره میدم ولی خوب مطمئن هستم همکاران خوبی هستند که میتوانند یاری کننده شما باشند.

    موفق باشید و آرزوی بهترینها رو براتون دارم. سپاس
    اگر امکانش هست میتونم تلفنی ازتون مشاوره بگیرم البته اگه اجازه بفرماییدمی دونم شرایطمو درک میکنید که نگران زندگیم هستم که 5سال گذشته .الان باهم خوبیم و مشکلی درظاهر نداریم سعی کردم اعتمادشو جلب کنم خودمم کنکاش نمیکنم که باعث آزارم بشه احسسمو توی نوت گوشیم مینویسم ولی احساس میکنم سطحیه .سردرگمم همیشه توی هر مسئله ای تمام راهه و احتمالات رو در نظر میگیرم ولی مستاسل شدم میترسم احساسی تصمیم بگیرم بعدا پشیمون شم
    بازم سپاس فراوان بابت وقت گذاشتنتون

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7447
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    من با همچین ادمایی خواستم ازدواج کنم ی مشاور بهم گفت طرف 2 شخصیتی ... باهاش ازدواج نکن .. شما 2 تایی برید پیش مشاور

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوراهی

    من والد، من بالغ و من کودک
    تا بحال شده است دچار مشکل شوید؟ یا پیش آمده در محیط کار با همکارانتان، مشتریان و … نتوانید درست ارتباط برقرار کنید؟ اولین پیشنهادی که اطرافیانتان به شما می دهند چیست؟ آیا غیر از این است که از یک مشاور و روانشناس کمک بگیرید؟
    به نظر من روانشناسی بهترین ( باز تاکید می کنم “بهترین” ) گزینه ایست که شما برای رشد شخصیت تان، حل مشکلاتتان و ارتباط با اطرافیانتان می توانید انتخاب کنید.
    شما با علم روانشناسی می توانید به بهترین شکل ممکن روش صحیح تعامل با دیگران و رشد شخصیت خود را دریابید.
    دو تن از شخصیت های معروف علم روانشناسی، که این شاخه از پزشکی را به شدت گسترش داده اند کسانی نبودند جزء فروید و اریک برن!
    البته در این پست به بررسی ایده اریک برن خواهیم پرداخت اما پیش از این با پدر علم روانکاوی کمی آشنا شویم :

    فروید ( ۱۸۵۶ تا ۱۹۳۹ ) بنیانگذار روان کاویست. ( خیلی ها هم او را پدر روانشناسی می دانند ) از نظر وی مشکلات و آسیب های روانی، ریشه در ۵ سال اول زندگی دارد.
    وی بسیاری از رفتارهای آدمی را بر اساس تاثیری که انگیزه های ضمیر ناخودآگاه بر وی می گذارد، بیان می کند. افکار و خاطرات ضمیر ناخودآگاه، مخصوصا از نوع جنسی و پرخاشگرانه ریشه بیشتر اختلالات و مشکلات روانیست.
    روش درمان هم بسیار ساده و گاه طولانیست! وی بیماران را ترغیب می کرد که در مورد بیماری خود و خاطرات زندگیشان سخن بگویند و بسیاری از آنها با سخت گفتن و یادآوری خاطرات تلخ گذشته، به ویژه دوران کودکی، بهتر می شدند.

    دومین نفر اریک برن ( ۱۹۱۰ تا ۱۹۷۰ ) ستاره علم رواشناسیست که نظریه تحلیل رفتار متقابل ( Transactional Analysis یا TA ) را در سال ۱۹۵۰ بنیان نهاد. این نظریه مجعزه آسا در کمترین زمان ممکن در حل مشکلات احساسی و رفتاری مورد قبول جامعه روانشناسی قرار گرفت و به مرور زمان به دلیل برداشتن پیچیدگی مفاهیم روانشناسی و جایگزینی آن با مفاهیم ساده در زمینه های مشاوره، روان کاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعه شناسی، توسعه سازمانی و آموزشی و … مورد استفاده قرار گرفت.
    یکی از عبارات معروف تحلیل رفتار متقابل جمله “من خوبم تو خوبی” است. این عبارت به این مساله تاکید می کند که همه می توانند رفتاری سالم ( قابلیت تغییر و رشد ) داشته باشند. در واقع این جمله را می توان اینطور تعریف کرد : ” من خوبم، پس تو خوبی، پس همه خوبند! “
    همچنین اریک برن به این نتیجه رسید که افراد به نوازش ( واحد شناخت بین افراد ) برای زندگی و رشد کردن نیاز دارند. شناخت نحوه تبادل نوازش های مثبت و منفی بین آدمی از قویترین زمینه های کار در تحلیل رفتار متقابل است.
    اریک برن همچنین سه ایگو استیت ( Ego Stage به معنای یک نظام کامل از احساسات و تفکرات و رفتارهاییست که ما با استفاده از آنها واکنش نشان می دهیم، می توان با عنوان من هم تعریف کرد ) با عنوان های من والد، من بالغ و من کودک بیان کرد که رفتارهای پیچیده بین انسان ها را قابل فهم می کند.
    در شخصیت هر انسان سالمی این سه من دارای مرزهای مشخصی هستند، به طوری که با دیگری تداخلی ندارند و با هم هماهنگی فوق العاده زیادی دارند. از این نظر افراد بیمار را می توان اینگونه تعریف کرد که این من ها با هم تداخل داشته باشند و در یکی از این وضعیت ها باشند :
    طرد شدگی : حالتی که فرد در یکی از این من ها ( کودک، بالغ یا والد ) گیر کرده باشد و دو حالت دیگر را به هیچ عنوان مد نظر نگیرد و قبول نداشته باشد.
    آلودگی : وضعیتی که به علت سست بودن مرزهای من ها ( کودک، بالغ یا والد ) یکی از حالت های من کودک یا من والد با من والد تداخل ایجاد می کند. در صورتی که من والد با بالغ برخورد کند رفتارهای تعصب آمیز ایجاد می شود و در صورتی که من بالغ با من کودک تداخل کند رفتارهای توهم آمیز و خیالات باطل شکل می گیرد.

    حال به بررسی هر کدام از این من ها خواهم پرداخت :
    حالت من والد ( Parent ) : من والد بر اساس تقلید رفتارها و تعامل های کامل والدین با یکدیگر در همان ۵ سال اولیه زندگی شکل می گیرد. کودک تمام قوانین، مقررات و نصیحت هایی را که شنیده یا دیده در قسمت والد شخصیت خود ثبت و ضبط می کند. در واقع والد به چشم یک نجات بخش همه چیز دان ( همانند پدر و مادر برای کودک ) برای من کودک است! من والد شامل انبوهی اطلاعات از وقایع ضبط شده و تحمیلیست و به شدت غیر قابل سوال! ( توضیح نمی دهد فقط دستور می دهد یا حمایت می کند )
    من والد دارای دو قسمت است والد انتقادگر و والد حمایتگر! ( مرد خوب مردیه که …. زن خوب زنیه که …. بچه خوب بچه ای که … )
    حالت من کودک ( Child ) : من کودک که از بدو تولد تا ۵ سالگی انسان شکل می گیرد، دارای یک درک احساسی از زندگیست که بر اساس تاثیرات کودک از والدین در من کودک قرار می گیرد. من کودک دارای خلاقیت، کنجکاوی، علاقه به دانستن، اصرار به تجربه کردن و … را داراست. من کودک مسئولیت احساس زندگی را یدک می کشد. من کودک به چند شکل تقسیم می شود : طبیعی، منزوی، تربیت شده و پرخاشگر
    حالت من بالغ ( Adult ) : اگر من والد و من کودک را دو بال هواپیما تصور کنیم! من بالغ بدنه هواپیماست که تعادل را بین این دو بال حفظ می کند. در واقع من بالغ بر مبنای جمع آوری و تجزیه تحلیل اطلاعات ( بر اساس من والد و من کودک ) کار می کند. در واقع تحلیل رفتار متقابل بر قدرت گرفتن هرچه بیشتر من بالغ کمک می کند.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد