نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14

موضوع: دوره نوجوانی و خسته از زندگی

1715
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12187
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Thumbs up دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    سلام...من یک نوجوانم از این زندگی کوفتی خسته شدم...چیکارکنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5713
    نوشته ها
    150
    تشکـر
    118
    تشکر شده 193 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نوجوانم...خسته شدم از زندگی

    سلام عزیرم
    همین؟؟فقط خسته شدی؟
    ازچی خسته شدی؟؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط *marjan نمایش پست ها
    سلام...من یک نوجوانم از این زندگی کوفتی خسته شدم...چیکارکنم؟
    دوست عزیز این سن بسیار حساسیه چون شما برای رسیدن به استقلال خودتون در حال تغییر هستید

    به همین خاطر گاهی دیدن زندگی و شرایط دوستان روی شما تاثیر گذاره

    چون در این دوره بسیار تاثیرپذیر هستید و گاهی تمایل دارید به صورت شخصیتی مشهور دربیایت و همین همذات پنداری میتونه روی روند لذت بردن از زندگی خودتون موثر باشه

    ورزش کنید و دوستی خوبو با خودتون همراه کنید واگر بتونید در گروه های پیاده روی و کوهنوردی شرکت کنید میتونید با بهرمندی از شرایط حضور در جمع خودتون رو از این حالت انزوا خارج کنید
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  4. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    سلام من یه دختر نوجوانم و حس می کنم هیچکس من رو درک نمی کنه
    قبلا از تنهایی بدم می اومد ولی الان دوست دارم همیشه تنها باشم از مدرسه که میام مستقیم میرم تو اتاقم حتی گاهی وقت ها نهارم رو هم تنهایی می خورم.
    با مشار مدرسه صحبت کردم اما میگه اقتضای سنته
    به خاطر عصبانیت در این دوران، دوستم رو از دست دادم به خاطر یه موضوع الکی. در این موقع بیش تر از هر موقع به یه دوست نیاز دارم که همیشه پیشم باشه اما این طور نیست
    خسته شدم چی کار کنم؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    چرا کسی جوابم رو نمی ده؟

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    سلام
    مادرتون شاغل هستن یا خانه دار؟
    چند تا بچه هسین؟
    سن شما؟

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    مادرم شاغله، 12 سالمه و کلاس هفتمم، یه برادر 24 ساله دارم که سربازه

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    عزیزم همه اینا بخاطره تنهایی تو خونه اس...تو در سنی هسی ک الان بیشتر نیاز را به جمع خانوادگی کوچک خودت داری
    با مادرت حرف بزن و از نیازت و تنهاییت بگو

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    عزیزم همه اینا بخاطره تنهایی تو خونه اس...تو در سنی هسی ک الان بیشتر نیاز را به جمع خانوادگی کوچک خودت داری
    با مادرت حرف بزن و از نیازت و تنهاییت بگو
    به مادرم گفتم اما انگار احساساتی که در دوران نوجوانی دارم رو درک نمی کنه.
    دوستم رو چی کارکنم که گفتم به خاطر عصبانیت و کلافگی که داشتم از دست دادم
    من هر کسی رو که باهاش دوست میشم بهش علاقه پیدا می کنم و به راحتی ازش جدا نمی شم
    می دونم که اونم الان دوست داره دوباره با هم دوست شیم چون موضوع خیلی ساده بوده. اما غرور من و اون نمی ذاره ک به هم این موضوع رو بگیم.

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    خواهر خوبم از طریق مشاور مدرسه به مادر احساساتت را بگو مشاور حتما راه بهتری برای صحبت با ماد تون بلدن
    و در مورد دوستتون هم اگه واقعا رفاقت باایشون براتون ارزشمند هست غرور را کنار بگذارید و پیش قدم شوید و با شوخی و خنده بااو آشتی کنید
    محبت چیزی هست ک هرچقد از آن استفاده کنیم کم نمیشود و دوستانمان بیشتر به ما احترام میکنن

  12. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    خواهر خوبم از طریق مشاور مدرسه به مادر احساساتت را بگو مشاور حتما راه بهتری برای صحبت با ماد تون بلدن
    و در مورد دوستتون هم اگه واقعا رفاقت باایشون براتون ارزشمند هست غرور را کنار بگذارید و پیش قدم شوید و با شوخی و خنده بااو آشتی کنید
    محبت چیزی هست ک هرچقد از آن استفاده کنیم کم نمیشود و دوستانمان بیشتر به ما احترام میکنن
    من کلا برای دوستی ارزش قائلم و دوست ندارم، به خاطر چیز کوچیک دوستیم رو بهم بزنم ولی بعد از اون ماجرا دوستم با رفتارش ناراحتم کردم برای همین من نمی تونم این کار رو بکنم

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    ممنون از راهنمایی های همه مشکلم با دوستم حل شد
    امضای ایشان
    دلم هوای گریه کرده

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    خداراشکر عزیزم

  16. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15643
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوره نوجوانی و خسته از زندگی

    سلاااااااااااااام ...
    من بادوست پسرم حدوده 1سالی میشه تموم کردیم ولی نمیتونم فراموشش کنمو ازیادببرمش چون 3سال که مجردی زندگی میکردم باهم بودیم حتی الانم نمیتونم دیگه باکسی دوست بشمو چون همش کاراشونوبااون مقایسه میکنمومیبینم هیچ کس مث اون نمیشه برام..دیگه اززندگیم خسته شدم واقعا نمیدونم چی کارکنم؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد