نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: رفیق نیمه راه

1458
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25757
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    8
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy رفیق نیمه راه

    سلام من 15سالمه از ده سالگی یک دوست صمیمی داشتم که چادری بود و خانواده مذهبی هم داشت در حدی که هیچ کدوم از شبکه های اجتماعی رو هم نمیشناخت اما وقتی وارد راهنمایی شدیم وضعیت تغییر کرد و بنا به دلایلی وارد یه مسیر دیگه شد و به قول معروف چشم و گوشش باز شد و الان هم دوستیش با من خیلی کم رنگ شده و با یکی دیگه از بچه های کلاسمون صمیمی شده و از صحبت کردن با اون در مورد یه سری مسائل ( پسرا و ....)لذت میبره به طوری که حتی جواب سلام من رو هم به زور میده و تا وارد مدرسه میشه میره سمت اون و باهاش شروع به صحبت میکنه و من رو هم توی بحثشون راه نمیدن و دوست هم ندارم که بدن چون من از صحبت در مورد چنین مسائلی و دخالت توی زندگی بقیه (که مثلا فلان فرد مدرسه با چه پسری دوسته و کی با هم قرار گذاشتن و ....)که هیچ ارزشی هم نداره هیچ لذتی نمیبرم نمیدونم گناه من این وسط چیه که باید تنها بمونم؟ گناه من اینه که توی این جور مسائل نیستم؟ یعنی توی این جامعه اگه توی این مسائل نباشی باید طرد بشی؟

  2. کاربران زیر از مریم* بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : رفیق نیمه راه

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم* نمایش پست ها
    سلام من 15سالمه از ده سالگی یک دوست صمیمی داشتم که چادری بود و خانواده مذهبی هم داشت در حدی که هیچ کدوم از شبکه های اجتماعی رو هم نمیشناخت اما وقتی وارد راهنمایی شدیم وضعیت تغییر کرد و بنا به دلایلی وارد یه مسیر دیگه شد و به قول معروف چشم و گوشش باز شد و الان هم دوستیش با من خیلی کم رنگ شده و با یکی دیگه از بچه های کلاسمون صمیمی شده و از صحبت کردن با اون در مورد یه سری مسائل ( پسرا و ....)لذت میبره به طوری که حتی جواب سلام من رو هم به زور میده و تا وارد مدرسه میشه میره سمت اون و باهاش شروع به صحبت میکنه و من رو هم توی بحثشون راه نمیدن و دوست هم ندارم که بدن چون من از صحبت در مورد چنین مسائلی و دخالت توی زندگی بقیه (که مثلا فلان فرد مدرسه با چه پسری دوسته و کی با هم قرار گذاشتن و ....)که هیچ ارزشی هم نداره هیچ لذتی نمیبرم نمیدونم گناه من این وسط چیه که باید تنها بمونم؟ گناه من اینه که توی این جور مسائل نیستم؟ یعنی توی این جامعه اگه توی این مسائل نباشی باید طرد بشی؟

    خب الان شما دنبال چی هستید ؟

    دنبال گدایی کردن این رابطه ؟ یا شناخت بهتر محیط و اطرافتون ؟

    پس بهتره به جای این همه ناله و ناراحتی واقعیت های زندگی بشناسید و ازشون درس بگیری
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25757
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    8
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفیق نیمه راه

    نه من دنبال گدایی کردن نیستم و واتفاقا تا حدود زیادی تونستم خودم رو جدا کنم ولی سوال من اینه که توی این جامعه اگه تو این فاز ها نباشی باید تنها بمونی؟

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : رفیق نیمه راه

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم* نمایش پست ها
    نه من دنبال گدایی کردن نیستم و واتفاقا تا حدود زیادی تونستم خودم رو جدا کنم ولی سوال من اینه که توی این جامعه اگه تو این فاز ها نباشی باید تنها بمونی؟
    شاید تنها بمونی ولی تنهایی ارزش داره به خیلی چیزا

    هیچوقت نذار تنهایی تو رو به کاری وادار کنه که میدونی درست نیست

    منم مثه توام...تنهاییمم خودم انتخاب کردم با توجه به همین چیزایی که واسه تو هم اذیت کنندست

    پس خیلی هم تنها نیستی

  7. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفیق نیمه راه

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم* نمایش پست ها
    سلام من 15سالمه از ده سالگی یک دوست صمیمی داشتم که چادری بود و خانواده مذهبی هم داشت در حدی که هیچ کدوم از شبکه های اجتماعی رو هم نمیشناخت اما وقتی وارد راهنمایی شدیم وضعیت تغییر کرد و بنا به دلایلی وارد یه مسیر دیگه شد و به قول معروف چشم و گوشش باز شد و الان هم دوستیش با من خیلی کم رنگ شده و با یکی دیگه از بچه های کلاسمون صمیمی شده و از صحبت کردن با اون در مورد یه سری مسائل ( پسرا و ....)لذت میبره به طوری که حتی جواب سلام من رو هم به زور میده و تا وارد مدرسه میشه میره سمت اون و باهاش شروع به صحبت میکنه و من رو هم توی بحثشون راه نمیدن و دوست هم ندارم که بدن چون من از صحبت در مورد چنین مسائلی و دخالت توی زندگی بقیه (که مثلا فلان فرد مدرسه با چه پسری دوسته و کی با هم قرار گذاشتن و ....)که هیچ ارزشی هم نداره هیچ لذتی نمیبرم نمیدونم گناه من این وسط چیه که باید تنها بمونم؟ گناه من اینه که توی این جور مسائل نیستم؟ یعنی توی این جامعه اگه توی این مسائل نباشی باید طرد بشی؟
    خیلی از افراد جامعه ما دنبال این کارن... اینا دختر نیستن اینا کلفتن.... بعدا بدبخت میشن.... یه دوست خوب پیدا کن. به جای ناراحتی خدا رو شکر کن که شناختیش و اون هم تو رو ول کرده و تو به خلاف کشیده نمیشی و برو یه دوست خوب بگیر.

    نه... تنها بمونی چیه.... آدم خودش رو به خاطر تنها نبودن بدبخت نمی کنه.... موقعی که بدبخت شه آدم میفهمه چقدر تنهاست. اگه اون دوستت تو رو بدبخت کنه موقع بدبختی میفهمی دوستت نبوده و تنها بودی. پس تهایی الآن خیلی بهتره. بعدشم. زیاد دنبال دوست و ... نباش... البته تو همیشه به دوستات خوبی کن ولی مواظب باش اونا بهت بدی نکنن. زیاد ناراحت نباش که دوستی نداری... البته بگم این ناراحتیا تو سن بلوغ عادیه منم هم سن تو بودم الکی ناراحت بودم روی خیلی از موضوعات ولی وقتی بزرگتر که (بستگی داره دو سه چار سال) بشی میفهمی چقدر الکی ناراحت بودی بجای اینکه خوشحال باشی.

  9. کاربران زیر از ashkan1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25757
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    8
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفیق نیمه راه

    واقعا ازتون ممنونم

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25757
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    8
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفیق نیمه راه

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    شاید تنها بمونی ولی تنهایی ارزش داره به خیلی چیزا

    هیچوقت نذار تنهایی تو رو به کاری وادار کنه که میدونی درست نیست

    منم مثه توام...تنهاییمم خودم انتخاب کردم با توجه به همین چیزایی که واسه تو هم اذیت کنندست

    پس خیلی هم تنها نیستی

    مرسی عزیزم خیلی ممنونم بابت راهنمایی و البته همدردی

  12. کاربران زیر از مریم* بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25757
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    8
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفیق نیمه راه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ashkan1 نمایش پست ها
    خیلی از افراد جامعه ما دنبال این کارن... اینا دختر نیستن اینا کلفتن.... بعدا بدبخت میشن.... یه دوست خوب پیدا کن. به جای ناراحتی خدا رو شکر کن که شناختیش و اون هم تو رو ول کرده و تو به خلاف کشیده نمیشی و برو یه دوست خوب بگیر.

    نه... تنها بمونی چیه.... آدم خودش رو به خاطر تنها نبودن بدبخت نمی کنه.... موقعی که بدبخت شه آدم میفهمه چقدر تنهاست. اگه اون دوستت تو رو بدبخت کنه موقع بدبختی میفهمی دوستت نبوده و تنها بودی. پس تهایی الآن خیلی بهتره. بعدشم. زیاد دنبال دوست و ... نباش... البته تو همیشه به دوستات خوبی کن ولی مواظب باش اونا بهت بدی نکنن. زیاد ناراحت نباش که دوستی نداری... البته بگم این ناراحتیا تو سن بلوغ عادیه منم هم سن تو بودم الکی ناراحت بودم روی خیلی از موضوعات ولی وقتی بزرگتر که (بستگی داره دو سه چار سال) بشی میفهمی چقدر الکی ناراحت بودی بجای اینکه خوشحال باشی.

    صمیمانه ازتون ممنونم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد