سلام دوستان.خواهش میکنم خودتون رو جای من قرار بدین و کمکم کنید.چون واقعا مستاصل شدم و اصلا امکان رفتن پیش مشاور رو ندارم
من شش ساله ازدواج کردم با فردی که با ریا اومد جلو و من درست نتونستم بشناسمش.من و خانواده ام کاملا مذهبی ولی اونا اصلا.با هر سختی که بود با وجود خیلی تفاوتها و رفتارهای بدش باهاش ساختم به خاطر خودم و آبروم و سلامتی پدر و مادرم و آینده خواهر برادرام و حالا هم به خاطر بچه ام کوچگم البته ما به هم علاقه هم داریم ولی جفتمون هم به این نتیجه رسیدیم که این ازدواج کاملا اشتباه بوده.ما خیلی پیش میاد سر هر چیزی بحث و ناراحتی و قهر داشته باشیم و بارها بیشتر در این یکی دو سال اخیر حین دعوا و موقع پیش قدم شدن من برای آشتی بحث جدایی و .. پیش کشیده شده ولی با گریه های من برای آشتی حل و فصل شده.البته گریه نه بخاطر اینکه من کار اشتباهی کرده باشم نه .به خاطر التماس به او برای درست کردن رفتار و اعمالش حتی شده بخاطر فرزندمان.من کمی احساس نا امیدی وافسردگی دارم.کارهای اشتباه شوهرم خیلی جدی است.شاید هرکس دیگر بود نمیتوانست اینقدر دوام بیاورد.اولاش مشکلم سر کاهل نمازی و خساست و بد اخلاقی و عصبی بودنش بود.یکی دوبار هم متوجه شدم مشروب کسی تعارفش کند میخورد ولی مستقیم برویش نیاوردم که مطمئنم خورده.ولی حالا چرا .یا دزدی از سوپری که یه دوباری مشکوک شدم ولی اصلا نگفتم نا قبحش نرود.ولی اوضاع از 1 سال پیش خیلی بد شد.دزدی هایش را متوجه میشدم از سوپری که بیشتر شده .من حتی شک دارم به چند وسیله که میگوید از دوستش دست دو خریده.من هر بار که بهش میگویم و میپرسم شکهایم را خیلی خیلی ناراحت میشه.و انکار میکنه که دیگه مرتکب نمیشه ولی من میدونم اینطور نیست.البته خودش اقرار کرده به اینکه قبلا از مغازه دزدی میکرده و مثلا الان دیگه نه.من که تهدیدش میکنم به طلاق یا اینکه به پدرم میگم بیاد تکلیفمو مشخص کنه جواب عکس میده چون اون آدم خیلی لجباز و کله خریه.من نمیخوام زندگی خودم و بچم به خاطر لقمه حرام یا طلاق خراب شه چیکار کنم؟ محیط زندگی و اطرافیان تربیت بد و ضعف ایمان تاثیر رویش داشتهاز نظر شرعی چی؟به نظرتون خدا راضیه از اینکه من این زندگیو ادامه بدم؟اگه آدم خوبی میشد من وافعا دوستش داشتم.حالا هم دارم ولی کم.