نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: زندگی در شهر غریب و افسردگی

3021
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31150
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    زندگی در شهر غریب و افسردگی

    سلام.من یه خانوم 33 ساله هستم و 12 ساله که ازدواج کردم و یه دختر8 ساله دارم.الان سه سال هست که بخاطر بیکاری همسرم مجبور شدیم که به شهر دیگه ای بریم و زندگی کنیم،بعد از گذشت این چندسال ولی همچنان هیچ علاقه ای به زندگی در این شهر ندارم و دچار افسردگی شدم،هرکاری کردم که کنار بیام مثلا یه مدت جایی سر کار رفتم ولی چون برای تنهایی دخترم تو خونه نگران بودم نتونستم دیگه برم و دانشگاه ثبت نام کردم و سرم رو به درس خوندن گرم کردم ولی باز هم همونطورم و نمیتونم این شهرو تحمل کنم و همش منتظرم که برگردیم به شهرمون.مسیله دیگه اینکه قراره از ارث شوهرم یه پولی به دستمون برسه و من به همسرم میگم که وقتی این پولو گرفتیم برگردیم ولی شوهرم میگه نه من نمیام و دیگه از شهر خودمون بدم میاد و شهر شلوغیه و چون این شهری که الان هستیم شهر کوچیک و خلوت و آرومیه و قیمت خونه هاش پایینتره میگه باید همینجا بمونیم.
    من خیلی دچار دوگانگی و افسردگی شدم و نمیدونم چیکار کنم،گیج و سردرگمم و هیچطوری نمیتونم همسرمو راضی کنم،میترسم اگه به زور برش گردونم شهرمون زندگیمون ازهم بپاشه و از طرفی هم اگه همینجا بمونیم من نمیتونم کنار بیام و همش گریه میکنم و دوست ندارم اینجا و تنهایی و غربتشو.لطفا راهنماییم کنین.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : زندگی در شهر غریب و افسردگی

    متاسفانه مشکلات مالی که امروزه همه زندگی هارو تحت تاثیر قرار داده باعث شده ادما برای حفظ زندگیشون خیلی سختی ها و دلتنگی هارو به مون بخرن...

    مطمینا همسر شما هم از این قاعده مستثنی نیست و دوست داره توی شهر خودش روزگار رو سپری کنه اما چه میشه کرد با مشکلات؟

    به همسرتون افتخار کنید بخاطر این همت و تلاششون ، چند وقتی رو بهشون فرصت بدین و بزارید تمرکز روی کار باشه و بتونه زندگی رو به نحو احسنت اداره گنه و اسباب ارامش شمارو فراهم کنه، اونوقت میتونید با صحبت ایشون رو با برگشت ترعیب کنید


    کمتر شوهری پیدا میشه که هدفی جز احساس ارامش و راحتی خیال همسرشوو داشتا باشه..

    شما سعی کنید فعلا بهشون فرصت بدین تا شرایط رو برای برگشت محیا کنن و در همین بین خودتونو به اموراتی مثل درس و کارهای خونگی و یا فراگیری فن و حرفه مشعول کنید..

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد