نوشته اصلی توسط
یک بنده خدا
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت همه شما دوستان گرامی ...من مشکلاتی که برام پیش اومده بود را کامل در پست (مشکل بزرگ یک شب قبل از عروسی) توضیح دادم حال میخواستم اتفاقاتی که این اواخر برام افتاده را بگم
یه چند وقت دیگه دادگاه دارم و همسرم قصدش جداِئیه البته من بهش گفتم طلاقت نمیدم
اما ازون طرف با شروع سال جدید دارم سعی میکنم یه جورایی دیگه بهش فکر نکنم هر چند خیلی خیلی سخته
اما می بینم تو این مدتی که منو ترک کرد و رفت بجز ضرر و زیان و همچنین بیماری و فکر وناراحتی نصیبم نشده شغلم را از دست دادم بیکار و خونه نشین شدم افسردگی گرفتم خانواده ام هم درگیر مشکلات من شدن و ناراحتند.
دعای موقع تحویل سالم این بود که خدایا از ناراحتی نجاتم بده هر چی صلاحمه همون بشه و کمک کن بتونم خودمو ازین گرداب وابستگی عاطفی به زنی که علاقه ای بهم نداره نجات بدم کمک کن بتونم دوباره خودمو پیدا کنم و به زندگی و کارم برگردم دوباره انگیزه و علاقه پیدا کنم به زندگی
حالا با توجه به علم و تجربه شما عزیزان درخواست کمک و راهنمایی دارم که حداقل خودمو نجات بدم و دچار بیماری و پسرفت بیشتر در زندگی نشم
به نظرشما چطوری میتونم دوباره به زندگی عادی خودم برگردم و حداقل خودمو ازین بحران نجات بدم؟؟؟؟ چکار کنم که دوباره انگیزم به زندگی زیاد بشه و دوباره جون بگیرم برای ادامه زندگی؟