نوشته اصلی توسط
Mostafa1369
سلام.من 27 سالمه
یکبار تو سن 22 سالگی تو کارم شکست خوردم و شکستم مصادف بود با شروع نوروز و سال جدید و یه افسردگی خیلی شدید گرفتم که حتی بعضی مواقع حتی اونقد ناامید میشدم که حتی توان حرف زدن نداشتم ولی بدون هیچ دکتر و درمانی زمان گذشت تا اینکه خوب شدم .
از اون سال به بعد هر سال موقع نوروز بجای شاد بودن بیشتر دلم میگیره و همون حس و حال نا امیدی میاد سراغم.ولی خیلی کم و ضعیفه
الان چند سال گذشته و اینکه نتونستم کار مناسبی پیدا کنم زیاد بیکار بودم و اینکه از یه رابطه 3 ساله با وابستگی زیاد خارج شدم ینی طرفم اوایل نوروز با یه پیامک تمومش کرد و من هیچ جوابی ندادم و برخوردی نکردم و اوایل جدایی مشکلی نداشتم الان با گذشت 2 ماه تازه دارم سختیشو میفهمم و روم تاثیر گذاشته.
با شروه ماه رمضان 97 بازهم همون افکار و حس و حال ولی شدیدتر میاد سراغم به اندازه ای که شبها و اوایل صبح کاملا فکر نآمیدی به اینده و خودکشی و افکار خطرناک پیاد`سراغم و واقعا رو خودم کنترلی ندارم.
الان نمیدونم این حالم برای چیه؟
برای جدایی یا موفق نشدنم تو کارمه
اینم بگم مم تو خونه ادم واقعا ساکت و کم حرفیم بصورتی که اگه ازم چیزی نپرسن شاید 1 هفته بگذره حرفی نزنم.یجورایی قهرم با مادرم چند سالیه
البته بیرون از خونه این مشکلو ندارم و خیلیم اجتماعی و اهل صحبتم.