نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: خستگی من و پرخاشگری همسرم

798
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6551
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    خستگی من و پرخاشگری همسرم

    سلام من 29 سالمه. و شوهرم 31 سالو هر دومون تو یه شهرستان با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. به خاطر کار و ادامه تحصیل از خانواده همون دور هستیم. 7 سال از ازدواجمون میگذره. مشکلی که هست الان در مورد منه. من شاغل هستم. ولی کارم اذیتم میکنه. باث شده تو خونه دایم افسرده و عصبانی باشم. نمیتونم اطرافیانمو تحمل کنم. دوست دارم تنها باشم و در واقع این تنهایی هم منو آزار میده. نمیتونم با شوهرم ارتباط برقرار کنم. بچه نداریم. تازه گیا شوهرمم خیلی بد اخلاق و عصبی شده. تا بهش حرفی میزنم فوری داد و بیداد راه میندازه. خیلی خسته هستم... ا ندگی بدم میاد. فقط به خاطر مسائل مالی میام سر ار. دیگه خسته شدم. تو رو خدا کمکم کنید. نمیدونم چیکر کنم. بعضی روزا اینقدر میخابم که دیگه وقتی واسه کارای دیگه وتسم نمیمونه. دوستام میگن برم پیش روانپشک تا بهم دارو بده و خابم تنظیم بشه.. به نظرتون چوری با شوهرم رفتار کنم تا عصبانی نشه...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5950
    نوشته ها
    157
    تشکـر
    80
    تشکر شده 174 بار در 83 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردرگمی

    خیلی پیچیده نیس
    یا کارتو کنار بذار و خوشحال باش و به زندگیت برس و با کمبود مالی هم کنار بیا مهم حال خوبه که داشته باشی
    یا به کارت بچسب و از نظر مالی تامین باش و از زندگی متنفر باش و با شوهرت کارد و پنیر
    یادت نره تامین مالی زندگی وظیفه تو نیست
    انقدر که زنانگی تو و لطافتت و محبتت به شوهرت انگیزه و عشق میده پول نمیده
    به حقوق شوهرت راضی باش و به فکر شادی باش
    امضای ایشان
    تویی که مرا در سقوط می بینی
    آیا تاکنون اندیشیده ای
    شاید خود وارونه ایستاده ای؟...

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : سردرگمی

    نقل قول نوشته اصلی توسط NNN نمایش پست ها
    سلام من 29 سالمه. و شوهرم 31 سالو هر دومون تو یه شهرستان با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. به خاطر کار و ادامه تحصیل از خانواده همون دور هستیم. 7 سال از ازدواجمون میگذره. مشکلی که هست الان در مورد منه. من شاغل هستم. ولی کارم اذیتم میکنه. باث شده تو خونه دایم افسرده و عصبانی باشم. نمیتونم اطرافیانمو تحمل کنم. دوست دارم تنها باشم و در واقع این تنهایی هم منو آزار میده. نمیتونم با شوهرم ارتباط برقرار کنم. بچه نداریم. تازه گیا شوهرمم خیلی بد اخلاق و عصبی شده. تا بهش حرفی میزنم فوری داد و بیداد راه میندازه. خیلی خسته هستم... ا ندگی بدم میاد. فقط به خاطر مسائل مالی میام سر ار. دیگه خسته شدم. تو رو خدا کمکم کنید. نمیدونم چیکر کنم. بعضی روزا اینقدر میخابم که دیگه وقتی واسه کارای دیگه وتسم نمیمونه. دوستام میگن برم پیش روانپشک تا بهم دارو بده و خابم تنظیم بشه.. به نظرتون چوری با شوهرم رفتار کنم تا عصبانی نشه...
    عزيزمن اگه ميتوني يه مدت چند ماه ه مرخصي بگير استراحت كن يكم آرامش خوبه واست يكم فاصله بگيري از دنياي كارو شلوغي يا كلا كارتو عوض كن .اصلا بريد مسافرت با اين اوضاع احوال همسرتم طبيعيه توقعي كه از همسرش داره و رفتارشما اينها همه علت عصبي بودن همسرتونه به زندگي برگريد به خودتون رسيدگي كنيد كارهايي كه دوست داريد انجام بديد به همسرتون برسيد مسافرت پيشنهاد خوبي ميتونه باشه واسه اينكه از وجودهم به آرامش برسيد و لذت ببريد

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : سردرگمی

    خیلی آروم با شوهرتون در وقتی مناسب صحبت کنید

    و تمام مشکلات رو بررسی کنید و ببینید آیا سرکار رفتن شما و این همه ناراحتی ارزش ریالی زیادی داره

    یا اینکه اگه تو خونه باشید و در حرفه ای مشغول بشی که خونگی باشه و بتونید با ارامش هم به کارای خونه برسید

    و هم شوهرداری کنید و زندگی رو از این رکود و دلسردی خارج کنید ؟!!!؟؟

    فکر میکنم الان دیگه وقتش باشه که تغییری در این زندگی یکنواخت انجام بدید و بیشتر خودتون و دیگران رو زجر ندید

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6596
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی

    خانم محترم. مساله شما اصلا مساله بزرگی نیست و به راحتی قابل حله. واسه یه عمر زندگی خرج کنی بری پیش مشاور ارزششو داره. ولی اینکه میگی دوس داری تنها باشی مطمئنم شوهرتم از این اخلاقت بدش میاد. مردا بخاطر سرسختی که دارن دوس دارن کسی باهاشون صادقانه دردودل کنه بهشون به چشم یک کوه نگاه کنه و بهش افتخار کنه. مردا خصلتی دارن که تا وقتی همسرشون بهشون افتخار میکنن و ابراز احساسات قلبی میکنن خوبن. نباید شوهرتونو جلوی جمع یا حتی غرورشو بشکنید. اگه گفت ماست سیاهه بگو هرچی نفسم بگه.حتی اگه اون کار اشتباهی کرد و حق کاملا با شما بود. ناگهانی برو جاش بگو منو میبخشی؟؟ این رفتارها چنان طراوتی به زندگیت میده که تجربشو نکردید. خواهر گلم به دنیای اطراف خود بنگرید. آیا دنیا جز زیبایی دروغین چیز دیگری دارد؟؟؟ آیا به این چند رنگی هایش میتوان دل بست؟؟؟ فقط و فقط عاشق شوهرت باش. و جوری رفتار کن که احساس کنه تو دنیا و حتی آخرت فقط به اون دل بستی و در دنیای پر از گرگ فقط به اون اعتماد کردی. برات آرزوی خوشبختی میکنم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-04-2019, 05:20 PM
  3. خواستگار سوءاستفاده‌گر و خسيس!
    توسط ninamoon در انجمن خواستگاری
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2017, 11:40 AM
  4. عشق شما از چه نوعي است؟ دلبستگی یا وابستگی؟
    توسط pari123 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-30-2015, 01:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد