نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14

موضوع: سرد بودن مادر بعد از رابطه جنسی

1762
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10960
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy سرد بودن مادر بعد از رابطه جنسی

    سلام دوستان مشکلی دارم که چندین ساله باعث عذاب روحی ام شده.کسیو هم ندارم کمکم کنه لطفا بخونین پیاممو و کمکم کنین
    من حدود3-4سال پیش با پسری دوست بودم که رابطه جنسی با هم داشتیم و بعد از چند وقت به خاطر گیردادنای الکیش و اخلاق بدش نتونستم باهاش باشم البته بگم اون واقعا به من علاقه داشت و قصدمون ازدواج بود...ولی خوب چه کنم که هرجور بود نتونستم تحملش کنم و مجبور به جدایی شدیم ولی اون منو تهدید کرد که اگر جدا بشیم به خانوادت میگم و...و من هم فکر میکردم که اینکاارو نمیکنه...تا اینکه یه روز که مامانم خونه بود فقط،زنگ زدو همه چیزو گفت.گفت حالا من قصدم ازدواجه و...مامانم خیلی شاکی شد ازم.البته حق هم داشت...و گفت باید باهاش ازدواج کنی ولی من مخالفت کردم.تا اینکه رفتیم متخصص زنان و گفتند پرده ات کمی آسیب دیده.چون تا جایی که میشد من بهش اجازه نمیدادم.با اینکه خیالم راحت شده بود.ولی رفتار مادرم باهام سرد شد...خیلی...بعد از این4سال هنوز هم سرده.وقتی مهمون داریم شاید یکم روی خوشی نشون بده.و کلا خیلی کم مثلا سر سفره اینو بگیر اونو بیار و...الانم که این پیامو مینویسم اشک امونمو برریده...میدونم اشتباه کردم ولی خریتی بوودهانقد وقتی با خواهرمو برادرمه بهشون توجه میکنه منم تو یه اتاق تنها...یا مثلا تو اتاق هستیم برای خواهرم تنها چایی میاره...یا اگه غذایی درست کنم همش میگه بلد نیستن یه غذایی درست کنن و همش خراب میکنن.منظور منو به صورت جمع خطاب میکنه.درسمم تموم شده دوستی هم ندارم باهاش برم بیرون.چون بعد اون قضیه با گیر دادنای مامانم دوستامم جدا شدن ازم.به نظرم تنها راه ازدواجه که اونم یکی که به دلمه میره و پشت سرشم نگاه نمیکنه.خداروشکر چهره و قد و خانوادم خوبن...جایی رفتم گفتن بختتو بستن باید طلسمشو بشکنن برات.میدونم طلسم راسته.نمیدونم شاید اون پسره طلسمم کرده.چون حتی تا چند وقت پیش هم سراغمو میگرفت ولی خیلی دلیل دارم که نرم سمتش و دفعه آخر گفتم دیگه بهم پیام نده و قبول کرد.به نظرتون باید چه خاکی بر سر بریزم

  2. کاربران زیر از niloo.123 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سرد بودن مادرم با من

    در مورد طلسم این حرفا علی رغم احترامو ارزشی که برا شخص

    شما و نظراتتون دارم ولی به نظرم خرافاته

    در مورد ازدواج هم بابد بهتون بگم ادم بهتره یه بار تو عمرش ازدواج کنه

    اونم مخصوصا برای خانما که ممکنه بعد یه شکست تو زندگی

    دیگه فرصت مناسبی برای ازدواج بهشون پیشنهاد نشه

    پس به خاطر تنهاییتون نرید سمت ازدواج چون ممکنه وضع حتی بدتر بشه

    و پشیمون بشید

    در مورد علاقه ی اون پسر هم به شما باید بگم در اصل هیچ

    علاقه ای از طرف ایشون نبوده و ایشون صرفا به خاطر براوردن

    نیاز جنسیش بوده که ادای ادمای عاشقو در میاورده برای مجاب کردن

    شما برای شروع رابطه جنسی

    وگرنه پسری که واقعا عاشق دختری بشه هیچ وقت به خودش اجازه

    نمیده که همچین کاری با یه دختر بکنه و ازش استفاده ابزاری کنه

    به خصوص وقتی میگید که ابروتون هم جلو مادرتون برده

    من خودم پسرم و همجنس ودمو خوب میشناسم و از این عشقو عاشقیا

    برای رفع نیاز جنسیه زیاد دیدم

    در مورد رفتار مادرتون هم خب تا حدودی حق هم دارن

    هیچ پدر و مادری بده بچشوت رو نمیخوان که مادر شما دومیش باشه

    ایشون واقعا از دست شما ناراحتن و اون قضیه براشوت هنوز هضم

    نشده در هر حال شما هم بیشتر بهشوت رسیدگی کنید و احضار پشیمونی

    کنید تا دلشون رو یه مقدار نرم کنید و به دست بیارید

    با کاری که کردید توقع نداشته باشید ازتون تشکر کنن
    ولی شما به تلاش خودتون ادامه

    بدید اگرم نشد با یه مشاور متعهد در این زمینه مشورت کنید

    موفق و موید باشید در پناه حق

    یاعلی

  4. 5 کاربران زیر از Alisbi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10960
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy سرد بودن مادر بعد از رابطه جنسی

    سلام دوستان مشکلی دارم که چندین ساله باعث عذاب روحی ام شده.کسیو هم ندارم کمکم کنه لطفا بخونین پیاممو و کمکم کنین

    من حدود3-4سال پیش با پسری دوست بودم که رابطه جنسی با هم داشتیم و بعد از چند وقت به خاطر گیردادنای الکیش و اخلاق بدش نتونستم باهاش باشم البته بگم اون واقعا به من علاقه داشت و قصدمون ازدواج بود...ولی خوب چه کنم که هرجور بود نتونستم تحملش کنم و مجبور به جدایی شدیم ولی اون منو تهدید کرد که اگر جدا بشیم به خانوادت میگم و...و من هم فکر میکردم که اینکاارو نمیکنه...تا اینکه یه روز که مامانم خونه بود فقط،زنگ زدو همه چیزو گفت.گفت حالا من قصدم ازدواجه و...مامانم خیلی شاکی شد ازم.البته حق هم داشت...و گفت باید باهاش ازدواج کنی ولی من مخالفت کردم.تا اینکه رفتیم متخصص زنان و گفتند پرده ات کمی آسیب دیده.چون تا جایی که میشد من بهش اجازه نمیدادم.با اینکه خیالم راحت شده بود.ولی رفتار مادرم باهام سرد شد...خیلی...بعد از این4سال هنوز هم سرده.وقتی مهمون داریم شاید یکم روی خوشی نشون بده.و کلا خیلی کم مثلا سر سفره اینو بگیر اونو بیار و...الانم که این پیامو مینویسم اشک امونمو برریده...میدونم اشتباه کردم ولی خریتی بووده
    انقد وقتی با خواهرمو برادرمه بهشون توجه میکنه منم تو یه اتاق تنها...یا مثلا تو اتاق هستیم برای خواهرم تنها چایی میاره...یا اگه غذایی درست کنم همش میگه بلد نیستن یه غذایی درست کنن و همش خراب میکنن.منظور منو به صورت جمع خطاب میکنه.درسمم تموم شده دوستی هم ندارم باهاش برم بیرون.چون بعد اون قضیه با گیر دادنای مامانم دوستامم جدا شدن ازم.به نظرم تنها راه ازدواجه که اونم یکی که به دلمه میره و پشت سرشم نگاه نمیکنه.خداروشکر چهره و قد و خانوادم خوبن...جایی رفتم گفتن بختتو بستن باید طلسمشو بشکنن برات.میدونم طلسم راسته.نمیدونم شاید اون پسره طلسمم کرده.چون حتی تا چند وقت پیش هم سراغمو میگرفت ولی خیلی دلیل دارم که نرم سمتش و دفعه آخر گفتم دیگه بهم پیام نده و قبول کرد.به نظرتون باید چه خاکی بر سر بریزم

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10960
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن مادرم با من

    ممنونم از نظرتون...من توقعی از مادرم ندارم و بهش کاملا حق میدم.میدونم هم اون هم خودم واقعا ناراحتیم.ولی من واقعا هیچ رویی ندارم.چجوری احساس پشیمونی کنم

  7. کاربران زیر از niloo.123 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سرد بودن مادرم با من

    نقل قول نوشته اصلی توسط niloo.123 نمایش پست ها
    ممنونم از نظرتون...من توقعی از مادرم ندارم و بهش کاملا حق میدم.میدونم هم اون هم خودم واقعا ناراحتیم.ولی من واقعا هیچ رویی ندارم.چجوری احساس پشیمونی کنم
    احساس پشیمونی برای کسیه که هیچ رویی نداره دیگه

    شاید طولانی شدن این رفتار مادرتون با شما هم علتش همین

    بوده که شما واقعا و از ته دل ابراز پشیمونی نکردین

    اون مادره...

    مادرا بچه هاشون رو پاره تن خودشون و جزئی از وجودشون

    میدونن

    برید دستشو ببوسید و مثل پروانه دور سرش بچرخید

    سرتونو بزارید رو شونشو باهاش درد ودل کنید و

    ابراز پشیمونی کنید و اشک بریزید

    بهش بگید که خیلی خوشحالید از این که مادر خوبی مثل شما رو دارید

    اگرهم دیدید جواب نداد راه های دیگه رو امتحان کنید تو این امر مصر باشید

    تا به نتیجه مطلوب برسید

    براتپن ارزوی موفقیت می کنم

    یاعلی

  9. کاربران زیر از Alisbi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10438
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    9
    تشکر شده 15 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن مادرم با من

    نقل قول نوشته اصلی توسط niloo.123 نمایش پست ها
    سلام دوستان مشکلی دارم که چندین ساله باعث عذاب روحی ام شده.کسیو هم ندارم کمکم کنه لطفا بخونین پیاممو و کمکم کنین
    من حدود3-4سال پیش با پسری دوست بودم که رابطه جنسی با هم داشتیم و بعد از چند وقت به خاطر گیردادنای الکیش و اخلاق بدش نتونستم باهاش باشم البته بگم اون واقعا به من علاقه داشت و قصدمون ازدواج بود...ولی خوب چه کنم که هرجور بود نتونستم تحملش کنم و مجبور به جدایی شدیم ولی اون منو تهدید کرد که اگر جدا بشیم به خانوادت میگم و...و من هم فکر میکردم که اینکاارو نمیکنه...تا اینکه یه روز که مامانم خونه بود فقط،زنگ زدو همه چیزو گفت.گفت حالا من قصدم ازدواجه و...مامانم خیلی شاکی شد ازم.البته حق هم داشت...و گفت باید باهاش ازدواج کنی ولی من مخالفت کردم.تا اینکه رفتیم متخصص زنان و گفتند پرده ات کمی آسیب دیده.چون تا جایی که میشد من بهش اجازه نمیدادم.با اینکه خیالم راحت شده بود.ولی رفتار مادرم باهام سرد شد...خیلی...بعد از این4سال هنوز هم سرده.وقتی مهمون داریم شاید یکم روی خوشی نشون بده.و کلا خیلی کم مثلا سر سفره اینو بگیر اونو بیار و...الانم که این پیامو مینویسم اشک امونمو برریده...میدونم اشتباه کردم ولی خریتی بوودهانقد وقتی با خواهرمو برادرمه بهشون توجه میکنه منم تو یه اتاق تنها...یا مثلا تو اتاق هستیم برای خواهرم تنها چایی میاره...یا اگه غذایی درست کنم همش میگه بلد نیستن یه غذایی درست کنن و همش خراب میکنن.منظور منو به صورت جمع خطاب میکنه.درسمم تموم شده دوستی هم ندارم باهاش برم بیرون.چون بعد اون قضیه با گیر دادنای مامانم دوستامم جدا شدن ازم.به نظرم تنها راه ازدواجه که اونم یکی که به دلمه میره و پشت سرشم نگاه نمیکنه.خداروشکر چهره و قد و خانوادم خوبن...جایی رفتم گفتن بختتو بستن باید طلسمشو بشکنن برات.میدونم طلسم راسته.نمیدونم شاید اون پسره طلسمم کرده.چون حتی تا چند وقت پیش هم سراغمو میگرفت ولی خیلی دلیل دارم که نرم سمتش و دفعه آخر گفتم دیگه بهم پیام نده و قبول کرد.به نظرتون باید چه خاکی بر سر بریزم
    !!!!! خیلی عجیبه ...عزیزمم غصه نخور درکت میکنم ولی فکر کنم مادره ک تو یه همچین شرایطی باید کنار دخترش باشه ! منم دقیقا مثل توام ... الان ک خوندم پستتو یاد خودم افتادم ... ولی وقتی اون پسر زنگ زد ب مادرم و چرتو پرت گفت مامانم فقط یحرف زد اونم این بود ک من ب دخترم اعتماد دارم...توام باید ی جوری اعتمادشو جلب کنی ..خیلی راه ها داره.. درضمن عزیز دلم هیچ وقت از روی اجبار تصمیم ب ازدواج نگیر

    Sent from my HUAWEI G730-U10 using Tapatalk

  11. کاربران زیر از maryami9800 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10960
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن مادرم با من

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryami9800 نمایش پست ها
    !!!!! خیلی عجیبه ...عزیزمم غصه نخور درکت میکنم ولی فکر کنم مادره ک تو یه همچین شرایطی باید کنار دخترش باشه ! منم دقیقا مثل توام ... الان ک خوندم پستتو یاد خودم افتادم ... ولی وقتی اون پسر زنگ زد ب مادرم و چرتو پرت گفت مامانم فقط یحرف زد اونم این بود ک من ب دخترم اعتماد دارم...توام باید ی جوری اعتمادشو جلب کنی ..خیلی راه ها داره.. درضمن عزیز دلم هیچ وقت از روی اجبار تصمیم ب ازدواج نگیر

    Sent from my HUAWEI G730-U10 using Tapatalk
    مرسی ولی خوب من چون میترسیدم بکارتم از بین رفته باشه برای همون زبونم کوتاه بود.اگه فک میکنی راهی به دردم میخوره بهم بگو.چون فکر میکنم مامانم اصلا از من استقبال نکنه و اخلاقشم طوریه با من که خشکه....

  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : سرد بودن مادر بعد از رابطه جنسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط niloo.123 نمایش پست ها
    سلام دوستان مشکلی دارم که چندین ساله باعث عذاب روحی ام شده.کسیو هم ندارم کمکم کنه لطفا بخونین پیاممو و کمکم کنین
    من حدود3-4سال پیش با پسری دوست بودم که رابطه جنسی با هم داشتیم و بعد از چند وقت به خاطر گیردادنای الکیش و اخلاق بدش نتونستم باهاش باشم البته بگم اون واقعا به من علاقه داشت و قصدمون ازدواج بود...ولی خوب چه کنم که هرجور بود نتونستم تحملش کنم و مجبور به جدایی شدیم ولی اون منو تهدید کرد که اگر جدا بشیم به خانوادت میگم و...و من هم فکر میکردم که اینکاارو نمیکنه...تا اینکه یه روز که مامانم خونه بود فقط،زنگ زدو همه چیزو گفت.گفت حالا من قصدم ازدواجه و...مامانم خیلی شاکی شد ازم.البته حق هم داشت...و گفت باید باهاش ازدواج کنی ولی من مخالفت کردم.تا اینکه رفتیم متخصص زنان و گفتند پرده ات کمی آسیب دیده.چون تا جایی که میشد من بهش اجازه نمیدادم.با اینکه خیالم راحت شده بود.ولی رفتار مادرم باهام سرد شد...خیلی...بعد از این4سال هنوز هم سرده.وقتی مهمون داریم شاید یکم روی خوشی نشون بده.و کلا خیلی کم مثلا سر سفره اینو بگیر اونو بیار و...الانم که این پیامو مینویسم اشک امونمو برریده...میدونم اشتباه کردم ولی خریتی بووده انقد وقتی با خواهرمو برادرمه بهشون توجه میکنه منم تو یه اتاق تنها...یا مثلا تو اتاق هستیم برای خواهرم تنها چایی میاره...یا اگه غذایی درست کنم همش میگه بلد نیستن یه غذایی درست کنن و همش خراب میکنن.منظور منو به صورت جمع خطاب میکنه.درسمم تموم شده دوستی هم ندارم باهاش برم بیرون.چون بعد اون قضیه با گیر دادنای مامانم دوستامم جدا شدن ازم.به نظرم تنها راه ازدواجه که اونم یکی که به دلمه میره و پشت سرشم نگاه نمیکنه.خداروشکر چهره و قد و خانوادم خوبن...جایی رفتم گفتن بختتو بستن باید طلسمشو بشکنن برات.میدونم طلسم راسته.نمیدونم شاید اون پسره طلسمم کرده.چون حتی تا چند وقت پیش هم سراغمو میگرفت ولی خیلی دلیل دارم که نرم سمتش و دفعه آخر گفتم دیگه بهم پیام نده و قبول کرد.به نظرتون باید چه خاکی بر سر بریزم
    خب رفتار شما طوری بوده که ایشون هنوز نتونسته فراموش کنه

    در بهترین حالت اینه که با مادرتون در این مورد صحبت کنید باور کنید شمارو میبخشه

    ولی انتظار معجزه نداشته باشید و قبول کنید برای یک مادر بسیار سخته که فرزندش چنین رفتار رو انجام داده

    با ایشون صحبت کنید و مطمئن باشید که شمارو خواهد بخشید

    از فکر طلسم بیرون بیایت چون طلسم تفکرات منفی خود ماست که مثل بند به دست و پای ما پیچیده

    توبه کنید و با توکل به خدا پیش برید .. از لطفش هیچوقت ناامید نشید
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  14. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : سرد بودن مادر بعد از رابطه جنسی

    سلام

    شما خودتون باعث بوجود آمدن این مشکلات شدین
    بعد میگید یکی دیگه شمارو طلسم کرده ؟؟؟
    ریشه این مشکلات برمیگرده به تصمیم (حالا به قول خودتون خریتی که کردید ) که گرفتید
    اون جایی هم که رفتی حدس میزنم یکی از رابط های فالگیر ها رمالان که برای جذب مراجعه کننده پورسانت میگیرن
    شماهم اگر آدم منصفی باشید ب جای افتادن به دست و پای فالگیر ها باید بیوفتید به دست و پای مادرتون
    دروحله اول باید قبول کنید اشتباهاتون
    بعدش باید درک کنید که یه مادر ج احساسی پیدا میکنه وقتی میفهمه دخترش با پسری رابطه جنسی داشته ؟؟
    بعد از درک کردن سعی میکنید روز به روز این اشتباهو جبران کنید
    کار سختی هم نیست
    کافیه نشون بدید از اشتباهی ک کردید پشیمونید و درس های خوبی از این بی محلی ها یاد گرفتید
    بی شک دلیل این بی محلی ها یه جورای ادب کردن شماست
    موضوع رو پیچیده نکنید و با آرامش و اندیشه و فکر مشکل و حل کنید و دوباره اعتماد خانواده رو به خودتون جلب کنید
    فراموش نکنید زخم ها با صبر و شکیبایی و مرحم ترمیم میشن
    موفق باشید
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  16. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سرد بودن مادر بعد از رابطه جنسی

    بچه ها این تاپیک دوبار نوشته شده ها

    قبلا جوابشون رو دادن دوستان

    به تاپیک سرد بودن مادرم با من یه سر بزنید

  17. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10960
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن مادر بعد از رابطه جنسی

    ممنونم.چون شما نوشته بودین مشاور من فک کردم اینجا یک جای دیگه س.تازه واردم.حالا شما خودتو ناراحت نکن

  18. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10438
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    9
    تشکر شده 15 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن مادرم با من

    نقل قول نوشته اصلی توسط niloo.123 نمایش پست ها
    مرسی ولی خوب من چون میترسیدم بکارتم از بین رفته باشه برای همون زبونم کوتاه بود.اگه فک میکنی راهی به دردم میخوره بهم بگو.چون فکر میکنم مامانم اصلا از من استقبال نکنه و اخلاقشم طوریه با من که خشکه....
    باهات خشکه یعنی اصلا بهت اهمیت نمیده?? ببین بهترین راه ازدواجه .. البته ازدواجی ک از روی عقل و منطق باشه .. یه ادم خوب پیدا کن ک اونم ی راه هایی داره ک بفهمی طرف ادم خوبیه یا نه..اینو مطمعنم ک هر مادری عاقبت ب خیری بچشو میخواد اون وقت ک خیالش راحت شد رفتارش باهات ب کلی عوض میشه اینو ب شخصه دیدم ک میگم ....

    Sent from my HUAWEI G730-U10 using Tapatalk

  19. کاربران زیر از maryami9800 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9838
    نوشته ها
    273
    تشکـر
    590
    تشکر شده 390 بار در 180 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سرد بودن مادرم با من

    تا حالا ازش معذرت خواهی به طور مستقیم کردی؟

    اگر زبونن عذر خواهی کنی و بگی در طی این چند سال با هیچ کس رابطه نداشتی و پشیمون هستی، مطمئنا اثر می کنه،

    حتی ممکنه مادرت هم چیز هایی که تو دلش باشه ،بیان کنه و آروم شه.

    به نظرم شما دختر قوی هستی که بعد از یک ارتباط شکست خورده، دنبال روابط دیگه نرفتی و واقعا توبه کردی،

    چون خیلی ها رو می شناسم که بعد از داشتن یه رابطه نتونستن تحمل بیارن و سراغ روابط دیگه رفتن.

    هیچ وقت طلسم رو باور نکن، اگر فکر کنی که طلسم شدی واقعا طلسم میشی،

    از یکی از ائمه روایت داریم کسی که منتظر پیشامد بد باشه، حتما براش پیش میاد.

    به خدا توکل کن

  21. کاربران زیر از prv بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10960
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن مادرم با من

    ممنونم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد