پاسخ : خودخوري و سرزنش خود به خاطر گذشته
سلام با خودت فکر. نکردی چرا اون همه جشن و ندیدن فقط استین, ؟
کدوم مراسم عروسی دیدی که ملت ایران برن و از یه چیزیش ایراد نگیره ؟؟
متاسفانه این عادت بد ما که بگردیم ایراد پیدا کنیم شما طلا هم میگرفتی عیب میذارن روش استین نبود یه چیز دیگه گیر میدادن
بیخیال اصلا برات مهم نباشه این لباس هم ممکن سلیقه ای باشه ممکن از لحاظ خودت خوب باشه ولی از نظر من باید تنگ بشه از نظر یکی دیگه شاید گشادتر باید میشد از نظر یکی که استین دوس نداره بگه اصلا استین نباید میذاشتی و و و و
همه نوع نظری میشنوی چون یه چیزی مثل لباس سلیقه ای
قرار نیست که شما هم طبق سلیقه دیگه بپوشی وقتی از نظر خودت و شوهرت خوب بوده دیگه عالی :o
خدارشکر همه چیز عالی اخر عاقبتت هم امیدوارم قشنگ و خوب باشه:53:
پاسخ : خودخوري و سرزنش خود به خاطر گذشته
سلام
گاهی ادمها اونقدر تو زندگیشون خوشبختن و دلیلی برای درگیری فکری ندارن ک به ی چیز بی ارزش گیر میدن.
دخترخوب بجای اینکه به ذهنت بها بدی ذهنت را به چیزای خوب ببر .هرکس بهت گفت لباست استینش گشاد بود بگو خودم خواستم اینجوری ی جواب دندان شکن میدی و بقیه میفهمن دخالت نکنن و خودت هم دلت آروم میگیره.
خودم به شخصه وقتی نامزد گرفتم همه از قیافه و کار و تحصیلات و عقد و همچیم عیب گرفتن به همشون فهموندم ک به اونا ربطی نداره و باب دل خودم هست و اینجوری الان همه از همسرم تعریف میکنن و انتخابم را عالی میدونن و باورت نمیشه حتی و سه نفر از همون عیب گیرها چندبار با حالت حسادت درموردش حرف زدن.
پس عیب گیری دیگران را بهش بها نده و بگو ک پ همچیزم عالی بود و جای حرف نداشت اونا گیر دادن به این مشکل کوچیک.
به قول پریماه مردم فقط منتظرن از دیگران عیب بگیرن.
برای حرف دیگران ی گوشت در باشه ی گوشت دروازه.
یا علی مدد
پاسخ : خودخوري و سرزنش خود به خاطر گذشته
اخه واقعا تلاشمو ميكنم ، اما نميتونم عمش غصه ميخورم همش خودمو سرزنش ميكنم دلم ميخواد اينطور نباشم اما باز مياد تو ذهنم ماش يه راهكارهايي رو بهم بگين، خيلي ديگرانو با خودم مقايسه ميكنم ، و اينكه ارامش ندارم، اصلا غرق شدم، و اميدي ندارم كاملا نا اميد ، اگه راهكاري بلدين بهم بگين، در ضمن بعضي وقتا تلاش ميكنم خوب باشم دوروزي خوبم و بهش فك نميكنم ولي دوباره ذهنم ميره سراغش ، واقعا دلم ميخواد اين موضوعو فراموش كنمو دوباره دختر شاد و سرزنده قبل باشم
پاسخ : خودخوري و سرزنش خود به خاطر گذشته
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نارين
اخه واقعا تلاشمو ميكنم ، اما نميتونم عمش غصه ميخورم همش خودمو سرزنش ميكنم دلم ميخواد اينطور نباشم اما باز مياد تو ذهنم ماش يه راهكارهايي رو بهم بگين، خيلي ديگرانو با خودم مقايسه ميكنم ، و اينكه ارامش ندارم، اصلا غرق شدم، و اميدي ندارم كاملا نا اميد ، اگه راهكاري بلدين بهم بگين، در ضمن بعضي وقتا تلاش ميكنم خوب باشم دوروزي خوبم و بهش فك نميكنم ولي دوباره ذهنم ميره سراغش ، واقعا دلم ميخواد اين موضوعو فراموش كنمو دوباره دختر شاد و سرزنده قبل باشم
خداروشکر تا الان مشکل بزرگی سر راهت نبوده و زندگیت شیرینه شیرین بوده
اگر خدانکرده مشکلات بزرگ تو زندگیت پیش بیاد می خوای چطور با خودت کنار بیای؟!
باید قوی کنی خودتو لباس که ارزشی نداره حرف من سر اینه که چه با خودت میکنی موقع درگیری مشکلات بزرگتر
پاسخ : خودخوري و سرزنش خود به خاطر گذشته
فک کن همون شب یه نوشابه مشکی میریخت رو لباست
بعد یهویی یه نفر بی حواس آب میریخت تو صورتت
وسط کارناوال و شلوغی ماشینتون خراب میشد یه دفعه کلی بنزین میپاشید بهت
بعد پاشنه ی کفشت میشکست
فرداشم مادر شوهرت کلی رخت چرک میریخت سرت که اینا باید تا شب شسته بشه
خواهرشوهرت از صبح میومد دنبال شوهرت که پیگیر کاراش بشه تو شهرستان تا یه هفته
میخوامم ببینم بازم به گشاد بودن آستین لباست فکر میکردی یا نه؟
من حدس میزنم این گشاد بودن رو هم خودت اول مطرح کردی که دیگران هم بیشتر و بیشتر میگن
مطمئن باش همینایی که به آستین تو گیر دادن وقتی سرشون یه ذره درد بگیره تو رو هم فراموش میکنن و به خودشون میرسن آستین جشن عروسیت که دیگه سهله...
پاسخ : خودخوري و سرزنش خود به خاطر گذشته
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رزمریم
فک کن همون شب یه نوشابه مشکی میریخت رو لباست
بعد یهویی یه نفر بی حواس آب میریخت تو صورتت
وسط کارناوال و شلوغی ماشینتون خراب میشد یه دفعه کلی بنزین میپاشید بهت
بعد پاشنه ی کفشت میشکست
فرداشم مادر شوهرت کلی رخت چرک میریخت سرت که اینا باید تا شب شسته بشه
خواهرشوهرت از صبح میومد دنبال شوهرت که پیگیر کاراش بشه تو شهرستان تا یه هفته
میخوامم ببینم بازم به گشاد بودن آستین لباست فکر میکردی یا نه؟
من حدس میزنم این گشاد بودن رو هم خودت اول مطرح کردی که دیگران هم بیشتر و بیشتر میگن
مطمئن باش همینایی که به آستین تو گیر دادن وقتی سرشون یه ذره درد بگیره تو رو هم فراموش میکنن و به خودشون میرسن آستین جشن عروسیت که دیگه سهله...
مریم جون دیگه بدبختی نبود ک اسم نبری خخخ دمت گرم دختر
یا علی مدد
پاسخ : خودخوري و سرزنش خود به خاطر گذشته
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نارين
اخه واقعا تلاشمو ميكنم ، اما نميتونم عمش غصه ميخورم همش خودمو سرزنش ميكنم دلم ميخواد اينطور نباشم اما باز مياد تو ذهنم ماش يه راهكارهايي رو بهم بگين، خيلي ديگرانو با خودم مقايسه ميكنم ، و اينكه ارامش ندارم، اصلا غرق شدم، و اميدي ندارم كاملا نا اميد ، اگه راهكاري بلدين بهم بگين، در ضمن بعضي وقتا تلاش ميكنم خوب باشم دوروزي خوبم و بهش فك نميكنم ولي دوباره ذهنم ميره سراغش ، واقعا دلم ميخواد اين موضوعو فراموش كنمو دوباره دختر شاد و سرزنده قبل باشم
من پیشنهاد میکنم همین سایت و بخونید بفهمید چه زندگی عالی دارید چقد ها هم ارزو زندگی شمارو دارن و اون وقت کامل میفهمی چه چیز بی ارزشی ذهنت درگیر کرده