سلام من يه دختر 35ساله هستم شغلم ازاد هست يعني تو دفتر خدماتي كارميكنم پدري دارم كه ازوقتي يادمه بداخلاقي ميكنه وهمه كارهاش با خشم وعصبانيت هست اول دعوا ميكنه ميزنه بعدا ميپرسه كه توهمچين كاري رو كردي يانه عادت داره بدون اينكه خودش فكر كنه متهم كنه من تنها فرد مجرد توخونه امون هستيم ديشب بازم بي منطق بازي دراورد و شروع كرد به دادبيدادكردن من يكي دوجمله جوابش رو دادم كه تا تونست سرم دادوهواركرد بهم گفت ازخونه من برو توچي هستي تو خونه مني گمشو برو
گفت توچي هستي وبال گردنم موندي توخونه من موندي منم ميخواستم ظرفهار بشورم يه كارد ميوه خوري گرفتم طرفش وگفتم بگير منو بكش تا راحت شي ازدستم
دادبيدادكرد من گفتم خسته شدم از بي رحمي هات كارد رو دوسه باري رو دستم كشيدم دستم بريد خون اومداما نه خيلي
ولي اون ديد كه خون اومد ولي بدون توجه رفت ديشب حتي ديگه حالي ازمن نپرسيد فقط توهين ودادبيدادكرد
هميشه همينطور بوده بين بچه هاش فرق ميزاره دادبيدادميكنه توهين ميكنه بدون منطق هست نمازشب ميخونه قران ميخونه ولي تا دلتون بخوادتندخو وبدهن و بدل هست كافيه ازكسي خوشش نياد هرچي توهين هست بهش ميگه الان بالاي 7-8سال هست كه با برادربزرگم سرهيج وپوچ قهركرده اگه كسي اسمي ازاونب ياره دادبيدادميكنه وتوهين ميكنه بين بچه هاش بشدت تعبيض ميزاره
من خرجي خودم رو خودم ميدم حتي بيشترخرجي خونه رو تامين ميكنم ولي فقط دعوام ميكنه منكه نميتونم برم توخيابون برا خودم شوهركنم دلم ميخواداين خونه رو ترك كنم ولي بخاطر مادرم نميتونم مادرم خيلي زن مظلوم وبي سرزبوني هست تا همين چن سال قبل ازدسش كتك ميخورد البته ماهم ازدستش كتك ميخورديم چن سالي هست كه نميزنه ولي تا دلتون بخوادانواع واقسام فحش ابدار وناموسي ميده
من خودم ادم اجتماعي هستم بيرون گرا هستم نميدونم يهو ديشب چم شده كه اينكاررو كردم ولي تو دلم پرازحرف درباره پدرم هست درباره نامهرباني ها واذيت هاش
هيچوقت دست نوازشي بسرمون نكشيده تاوقتي كه يادمه توهين كرده وتحقيرم كرده . من اضافه وزن دارم تا چيي بشه دعوام ميكنه وچاقيم رو به رخم ميكشه چاقي من ازبدو تولد بوده هركاري ميكنم فقط دعوا ميخورم كمكم كنيد چيكاركنم