از مطرح کردن پیشنهاد رابطه پشیمان و ناراحتم
- با سلام من دانشجوی دکتری دانشگاه تهران هستم. از اواسط ترم اول متوجه شدم یکی از همکلاسیهای بنده توجه مخصوصی بمن داره و ترم 2 هر جای کلاس که می نشستم بهمراه دوستانش ردیف پشت سر من مینشست. : بطوریکه خودش دقیقا صندلی پشت سر من می نشست. اون همیشه این کار رو انجام می داد. و حتی از صحبت دیگر دوستانش با بنده جلوگیری می کرد : من تصور کردم شاید به من تمایل داشته باشند. کم کم من هم متمایل شدم بهشون غافل از اینکه ایشون با یکی از همکلاسیها ی خانم در ارتباط تلفنی بودند. : و لی در این مدت هرگز با بنده حرفی نزد تا اینکه من ترم 3 یعنی چند هفته پیش بهشون پیشنهاد ارتباط اجتماعی دادم و ایشون جواب دادند که مذهبی هستند و نمی توانند با بنده این ارتباط رو داشته باشند ! : حالا با توجه به اینکه بنده خودم رو بخاطر کسی که نقاب بر چهره زده ضایع کردم فکرم مشغول شده و بسیار ناراحتم.
پاسخ : سو استفاده احساسات
سلام
کارشون قابل دفاع نیست ولی خانمها در روابط با آقایون باید مغرور باشند تا زمانی که طرف مقابل رسما ابراز علاقه به شما نکردند شما باید سرد با ایشان برخورد کنید ضمنا آقایون از خانمهایی که رسیدن به آنها سختتر بیشتر علاقه مند می شوند همیشه حرمت خودتون را نگه دارید تا دیگران نتوانند به شما آسیبی برسانند متاسفانه همیشه انسانهایی هستند که در دلشان غرض و مرضی هست ما نباید اجازه مزاحمت به آنها بدهیم خدایا شکر که مشکل حادی پیش نیامد دیگر ناراحت نباش خدا جزای عمل این آقا به او خواهد داد از این اشتباه درس بگیر ولی افسوس نخور
پاسخ : سو استفاده احساسات
خیلی موضوعات است که دقیقاَ حسی شبیه به عشق دارد اما خیلی از آن دور است. عشق واقعی به زمان نیاز دارد و یکشبه اتفاق نمیافتد. در ادامه به سه مفهوم اشاره میکنیم که اکثر افراد آنها را با عشق اشتباه میگیرند.
شهوت حسی است که معمولاً با عشق در نگاه اول اشتباه گرفته میشود. حس شدید و ناگهانی جذب شدن به سمت کسی است که او را خوب نمیشناسید. به این دلیل با عشق اشتباه گرفته میشود که جاذبه آن بسیار زیاد است.
احساساتی که با شهوت در فرد ایجاد میشود، واقعی به نظر میرسد اما برمبنای خیال است. برای اینکه عاشق کسی باشید، باید او را خوب بشناسید اما خیلیها بااینکه برای هم کاملاً غریبه هستند، در دام شهوت گرفتار میشوند. چیزی که در شهوت افراد را اسیر خود میکند، خیال این است که چه خواهد شد و فرد در آن هیجان گم میشود.
این افراد که شدیداً گرفتار جاذبه فیزیکی شدهاند به هیچ وجه نمیتوانند از هم دور شوند. مدام به هم فکر میکنند و همیشه درمورد هم حرف میزنند. شهوت احساسی شاد است که با شور و جاذبه همراه میشود. اگر درمورد اینگونه مسائل کم تجربه هستید، احتمال اینکه شهوت را با عشق اشتباه بگیرید بسیار زیاد است.
تفاوت عشق با شهوت دقیقاً مثل تفاوت روز و شب است. شهوت در مراحل اولیه یک رابطه اتفاق میافتد که افراد هنوز خوب همدیگر را نمیشناسند. شهوت برمبنای خیال پایه گذاری میشود و خیال و واقعیت هیچوقت با هم جور نمیآید.
بااینکه جاذبه جسمی یکی از مولفههای اصلی هر رابطه عاشقانه است، اما عشق فقط به آن محدود نمیشود. اگر رابطهای فقط بر مبنای جاذبه فیزیکی باشد، پس بر مبنای شهوت است. اینکه واقعاً عاشق همدیگر باشید زمان میبرد و فقط نمیتواند بر پایه جذابیت فیزیکی باشد.
علاقه وسواسی معمولاً به این دلیل با عشق اشتباه گرفته میشود که مردم معمولاً احساسات بیاساس خود را تحلیل منطقی میکنند. آنها تصور میکنند که اگر فردی مدام در ذهنشان است پس حتماً عاشقش هستند. علاقه وسواسی شبیه به شهوت است اما خیلی از آن گمراه کنندهتر و مخربتر. بااینکه شهوت وقتی افراد کم کم با هم آشنا میشوند، محو شده و از بین میرود اما علاقه وسواسی همچنان میماند.
هرچه زمان و تلاش بیشتری را صرف یک علاقه وسواسی ناسالم کنید، این علاقه بیشتر و بیشتر خواهد شد. افرادیکه گرفتار این حس میشوند معمولاً تا جایی پیش میروند که کم کم خودشان را فراموش میکنند. از دست دادن هویت فردی چرخه شومی از رفتار ایجاد میکند که باعث میشود فرد بیشتر و بیشتر به طرف مقابل خود وابسته شده و خود را نابود کند.
حتی عشق یکطرفه هم میتواند به علاقه وسواسی تخریب کننده تبدیل شود. وقتی فردی باور دارد در رابطهای است که اصلاً وجود ندارد، یا فردی انرژی بیشتری را نسبت به دیگری در رابطه صرف میکند، پایه و اساس علاقه وسواسی شکل میگیرد.
عشق واقعی به افراد کمک میکند رشد کنند اما علاقه وسواسی تضعیف کننده است. اگر تصور میکنید خودتان را گم کردهاید، اگر همیشه سعی دارید طرفتان را خوشنود کنید درحالیکه او مثل شما رفتار نمیکند. و اگر میبینید که همه تصمیمات زندگیتان را براساس احساسات و نیازهای آن فرد میگیرید، احتمالاً گرفتار علاقه وسواسی شدهاید.
رابطه برگشتی رابطهای است که خیلی زود بعد از تمام شدن یک رابطه دیگر شروع میشود. چنین روابطی ندرتاً براساس عشق هستند و افراد برای از بین بردن حس تنهایی بعد از تمام شدن رابطه قبلی به سراغ آن میروند.
رابطه برگشتی به این دلیل حسی شبیه به عشق دارد که فردی که آن را تجربه میکند، دوست دارد عاشق باشد. آنها به امن بودن در یک رابطه عاشقانه عادت کردهاند و دوست دارند دوباره آن امنیت را احساس کنند. خودشان را متقاعد میکنند که عاشق هستند درحالیکه درواقعیت امنیت و راحتی رابطه قبلی را از دست دادهاند.
اگر یک رابطه قدیمی مدام جلو پیشرفت یک رابطه جدید را میگیرد میتواند به این معنا باشد که آن رابطه درحال برگشتن است. وقتی کسی درگیر برگشت رابطه شده است، به طور کامل رابطه قبلی را تمام نکرده است. هنوز هم سعی در حل مسائل و مشکلات حل نشده رابطه قبلی دارد. روابط برگشتی حسی شبیه به عشق دارند اما هنوز تحت تاثیر احساسات ناراحت کننده رابطه قبلی است.
پاسخ : سو استفاده احساسات
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
vanya
- با سلام من دانشجوی دکتری دانشگاه تهران هستم. از اواسط ترم اول متوجه شدم یکی از همکلاسیهای بنده توجه مخصوصی بمن داره و ترم 2 هر جای کلاس که می نشستم بهمراه دوستانش ردیف پشت سر من مینشست. : بطوریکه خودش دقیقا صندلی پشت سر من می نشست. اون همیشه این کار رو انجام می داد. و حتی از صحبت دیگر دوستانش با بنده جلوگیری می کرد : من تصور کردم شاید به من تمایل داشته باشند. کم کم من هم متمایل شدم بهشون غافل از اینکه ایشون با یکی از همکلاسیها ی خانم در ارتباط تلفنی بودند. : و لی در این مدت هرگز با بنده حرفی نزد تا اینکه من ترم 3 یعنی چند هفته پیش بهشون پیشنهاد ارتباط اجتماعی دادم و ایشون جواب دادند که مذهبی هستند و نمی توانند با بنده این ارتباط رو داشته باشند ! : حالا با توجه به اینکه بنده خودم رو بخاطر کسی که نقاب بر چهره زده ضایع کردم فکرم مشغول شده و بسیار ناراحتم.
سلام
مطلب شما را خواندم عزیز, ولی خانم دکتر!!!!!!! اینها همه ممکنه ناشی از تخیلات خود شما باشه ایشون با شما حرفی نزده و پیشنهادی نداده و..... و بعد شما کم کم دل بستید و به ایشون پیشنهاد دادید
و ایشون هم رد کرده اند.
حالا ایشون نقاب زده اند و......!!!!!!!!!!!؟؟؟؟ تازه شما ضایع شده اید!!؟؟
عزیز دل به یکی از همکاران مشاور حاذق ما(خانم) در شهر خود رجوع کنید خیلی خیلی راجب انسان و روابط اجتمایی و عشق کم میدانید گلم.
موفق باشید
سپاس
دکتر