نمایش نتایج: از 1 به 34 از 34

موضوع: شکستی که منجر به تنفر شده....

2020
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    Angry شکستی که منجر به تنفر شده....

    من از حدودا چهار سال پیش دچار چند بار شکست عشقی شدم که حاضر به باور هیچ کدوم از اونا نیستم حتی پیش مشاور و روانپزشک رفتم و به خاطر فشارهای عصبی الان به دستور پزشک از دارو استفاده می کنم. نمی تونم فراموش کنم که چطور بهم خیانت شد بعد از گذشت چهار سال بعضی وقتا به فکرم میاد و به کلی داغونم می کنه. چطور امکان داره دختری که بهت ابراز علاقه می کنه جلو چشات گریه می کنه و دستشو میزاره روی قرآن میگه بیا به همین قرآن قسم بخور و بگو که همیشه با من می مونی بعدش یه هفته غیبش می زنه و دوستات بهت میگن که ازدواج کرده! مگه الکیه?
    درضمن من بیست و هفت سالمه, از شاخه هنر در قسمت شعر و ویولن فعالدیت دارم, رشته تحصیلیم معماریه, لیسانس معماری دارم. توی شهرداری کار می کنم. فرزند آخر هستم که قبل از خودم دو تا خواهر بزرگتر دارم که ازدواج کردن. من از این زندگی خستم..

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    مطمنن اگر از روش درست آشنایی یعنی خاستگاری رسمی و روابط تحت نظارت خانواده ها پیش میرفتین اینجوری با احساساتتون بازی نمیشد و این حس بی اعتمادی در شما شکل نمیگرفت وطرف مقابلتونم به شما پایبند میموند وقتی روابط اینگونه بدون هیچ برنامه و صرفا براساس احساس ایجاد بشه نتیجش شکست عشقی پی درپی هست بهتره ازین اتفاق درس بگیریدو انتخاب هاتونو براساس عقل و روش درستش پیش ببرید
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  3. 5 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    سلام دوست عزیز
    مسلما توی دوستی ها اینجور مسائل هم برای دختر خانم پیش میاد هم برای آقایون. حالا شما هم عوض اینکه بخواید هی به یه چیزی که مبنا و اصولی نداشته فکرکنید و خودتون رو زجر بدید بهتره که به فکر ادامه زندگی باشید و سعی کنید قدمهای محکمی بردارید تا دیگه اینطوری مشکل براتون پیش نیاد.

  5. 3 کاربران زیر از merina بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    مطمئنن بنده با روش سنتی پیش رفتم و خانواده من از این قضیه اطلاع داشتن اما من به خاطر شناخت اولیه لازم بود که طرف مقابلم رو بشناسم. در ضمن روش من برنامه ریزی شده بود و این دختر خودش بهم ابراز عشق کرد و من در اویل هیچ احساسی بهش نداشتم و بعد از یه هفته وابسته شدم لطفا با عجله قضاوت نکنید, شما الان منو محکوم به حرکت نادرست در ایجاد روابط کردید. من به خود دختر گفتم که اگه قصد ازدواج داری باید اول همدیگرو بشناسیم بعد. خانم الی, من چهار ساله با مشاورین محترم دارم سر این موضوع بحث می کنم, حرفی بزنید که قانع بشم, از نظر من همه ی خانم ها و دختر ها حتی مادر خودم خائن هستند چون حتی بعد از این رابطه هم دوتا رابطه ی دیگه هم توسط فرد مقابلم خیانت شده. مادر خودم بهم گفته بود برو خودارضایی کن تا سرد بشی و فکر ازدواج رو از سرت بیرون کن.

  7. کاربران زیر از حمید علمشاهی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    ممنون از نظر خوبتون درواقع من دارم زندگیمو می کنم ولی با نفرت از جنس مخالف. در مقایسه با دوستای خودم نسبت به جنس مخالف به کلی سرد شدم. علاقه به کشتن کسی ندارم چون به اعتقاداتم مسمم هستم اما اگه اعتقاد نداشتم همه ی زن ها رو در حد توانم از بین می بردم.

  9. کاربران زیر از حمید علمشاهی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط حمید علمشاهی نمایش پست ها
    مطمئنن بنده با روش سنتی پیش رفتم و خانواده من از این قضیه اطلاع داشتن اما من به خاطر شناخت اولیه لازم بود که طرف مقابلم رو بشناسم. در ضمن روش من برنامه ریزی شده بود و این دختر خودش بهم ابراز عشق کرد و من در اویل هیچ احساسی بهش نداشتم و بعد از یه هفته وابسته شدم لطفا با عجله قضاوت نکنید, شما الان منو محکوم به حرکت نادرست در ایجاد روابط کردید. من به خود دختر گفتم که اگه قصد ازدواج داری باید اول همدیگرو بشناسیم بعد. خانم الی, من چهار ساله با مشاورین محترم دارم سر این موضوع بحث می کنم, حرفی بزنید که قانع بشم, از نظر من همه ی خانم ها و دختر ها حتی مادر خودم خائن هستند چون حتی بعد از این رابطه هم دوتا رابطه ی دیگه هم توسط فرد مقابلم خیانت شده. مادر خودم بهم گفته بود برو خودارضایی کن تا سرد بشی و فکر ازدواج رو از سرت بیرون کن.
    واقعا متاسف شدم

  11. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    شما گفتین میخواسین برای اینکه مطمن بشید ایشون مناسب شما هستند یا نه یه مدت باهاشون صحبت کنید تا به شناخت برسید خب برای شناخت نباید احساسات خودتون و طرف مقابلتون درگیر بشه و صحبت های احساسی بزنید اما همانطور که گفتین قبل از ازدواج وابسته شدین مگر نه غیر این است که صحبت های احساسی بینتون شکل گرفته؟ پس کلن روشتون برای شناخت نادرست بوده به دلیل اینکه نباید دونفری که همو نمیشناسن و حتی به خاستگاری ایشون نرفتن عاشق بشید و صحبت های احساسی ردوبل باشه (و صرف اینکه خانواده در جریان هستند اکتفا نمیکنه ) پس خودتونو گول نزنید اگر واقعا میخواین یک نفر رو بشناسید بدون اینکه بخواین وابسته بشید از تفاوت های فرهنگی و مذهبی و... وهمچنین عقاید و طرز تفکر و ملاک های هم باخبر بشید و برای پی بردن صحت هر کدوم از حرفا در دوران نامزادی و تحقیقات بدست میآید . درنهایت متذکر بشم که عشق ها و وابستگی هایی که قبل از ازدواج و بدون اینکه خاستگاری صورت بگیره، به شناخت صحیح منجر نمیشه چون ممکنه که طرف یکسری حقایق رو بیان نکنه و حتی به خاطر وابستگی از یکسری ملاک هایی اصلی بگذره که بعد از ازدواج که اتش عشق فروکش میکنه حتی منجر به طلاق بشه و باید بعد از ازدواج فرد عاشق بشه نه قبلش . دومین نکته اینکه وقتی شما تا یک مرحله ای به شناخت رسیدید باید برای جلوگیری از وابستگی و حرف های احساسی سریعا خاستکاری رسمی برید و اگر دختری بهونه ادامه تحصیل و .. اورد مطمننا تمایلی به شما ندارد و به عنوان سرگرمی یا پر کردن تنهایی خودش در نظر گرفته (دختری که از یکی خوشش بیاد حتی خودش میگه که به خاستکاریم بیا ) و در طول نامزادی هم باید صرفا هدف شناخت و تحقیقات باشه چون ازدواج مسله مهمی هست و بعداز ازدواج وقت برای عشق و حرف های احساسی فراوان هست چون ممکنه حتی در طول نامزادی هم متوجه بشید که به درد هم نمیخورید .
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  13. 2 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    و اینو بدونید اگر هیچ زنی وجود نداشت هیچ مردی هم وجود نخواهد نداشت و به دنیا نمیومد پس وجود مردها به وجود زن ها وابسته است
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  15. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    ممنون که کمک می کنید راستش من به خاطر همین ملاک ها گفتم آشنا بشیم و احساسی از محبت در من نبود. چون اولین رابطه من با یه دختر بود. منم از اول اشتباه کردم که بهش رو دادم. اون تصویری که توی ذهنم از دختر داشتم الان خیلی تغییر کرده. دختره منو بیچاره کرد ,من با کسی کاری نداشتم. خود شما هم اگه موقعیتش بیوفته از این اشتباهات می کنید. اون دو سال از من کوچیک بود یعنی عقل نداشت یا دلش می خواست با من بازی کنه؟ ما همه ی حرفامونو زده بودیم و از هم راضی بودیم. زمانی ایشون غیبشون زد که من می خواستم با خانوادم به خواستگاری برم. من یک سال هست که داروهای عصبی استفاده می کنم که توسط روانپزشک بهم تجویز شده و دوبار به خاطر عدم کنترل رفتار در بیمارستان رازی بستری شدم. الان یکم بهترم چون ویولن میزنم شعر میگم و به آکواریوم و مرغ و خروسام میرسم. اینا هم به گفته روانپزشک انجام شده. اما وقتی یادم میاد بی چاره میشم.

  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    به صورت کاملا جدی درمورد اینکه اگر هیچ زنی وجود نداشت هیچ مردی هم وجود نداشت مخالفم. درین صورت ادم بعد از حوا افریده میشد, درختای کاشته شده توسط حوا بدون میوه نمیشد. اگه گفته شما صحیح باشه من شخصا می خوام برم جهنم و دلم می خواد بمیرم. ولی توی خود قرآن در صورت النسا اومده که زنان را برای مردان افریدیم تا با آنها به آرامش برسند. برید مطالعه کنید.

  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط حمید علمشاهی نمایش پست ها
    به صورت کاملا جدی درمورد اینکه اگر هیچ زنی وجود نداشت هیچ مردی هم وجود نداشت مخالفم. درین صورت ادم بعد از حوا افریده میشد, درختای کاشته شده توسط حوا بدون میوه نمیشد. اگه گفته شما صحیح باشه من شخصا می خوام برم جهنم و دلم می خواد بمیرم. ولی توی خود قرآن در صورت النسا اومده که زنان را برای مردان افریدیم تا با آنها به آرامش برسند. برید مطالعه کنید.
    سوره روم آیه 21
    وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱﴾
    و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این [کار شگفت انگیز] نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند.
    زن و مرد هر دو برای همند.

  19. کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    بنظر من دختر مجبور شده

    شماروتنها بزاره

    دعا میکنم ن شاالله حالتون بهتر بشه و همسر خوبی نصیبتون بشه

  21. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط حمید علمشاهی نمایش پست ها
    ممنون که کمک می کنید راستش من به خاطر همین ملاک ها گفتم آشنا بشیم و احساسی از محبت در من نبود. چون اولین رابطه من با یه دختر بود. منم از اول اشتباه کردم که بهش رو دادم. اون تصویری که توی ذهنم از دختر داشتم الان خیلی تغییر کرده. دختره منو بیچاره کرد ,من با کسی کاری نداشتم. خود شما هم اگه موقعیتش بیوفته از این اشتباهات می کنید. اون دو سال از من کوچیک بود یعنی عقل نداشت یا دلش می خواست با من بازی کنه؟ ما همه ی حرفامونو زده بودیم و از هم راضی بودیم. زمانی ایشون غیبشون زد که من می خواستم با خانوادم به خواستگاری برم. من یک سال هست که داروهای عصبی استفاده می کنم که توسط روانپزشک بهم تجویز شده و دوبار به خاطر عدم کنترل رفتار در بیمارستان رازی بستری شدم. الان یکم بهترم چون ویولن میزنم شعر میگم و به آکواریوم و مرغ و خروسام میرسم. اینا هم به گفته روانپزشک انجام شده. اما وقتی یادم میاد بی چاره میشم.
    سلام
    خب بمن بگید خودتون فکر میکنید چرا ترکتون کرد ؟
    بعد احساسی ماجرا رو کنار بزارید !

  22. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    این قضیه طبیعی هستش واسه خود منم پیش اومده

    اول متنفر میشی از هرچی دختره ...بعد میخوای ازشون انتقام بگیری ولی وجدانت نمیزاره تو بد باشی...بعد ازشون ترسیده و فراری میشی و دیگه دنبال رابطه با یه دختر نمیری چون میترسی بازم شکست بخوری و باهات بازی بشه (من الان تو این مرحله ام)

  23. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    سلام
    خب بمن بگید خودتون فکر میکنید چرا ترکتون کرد ؟
    بعد احساسی ماجرا رو کنار بزارید !
    من هنوز موندم که چرا اینطوری شده. بعضی وقتا فکر میکنم از اولش منو مسخره کرده بود و داشت با احساساتم بازی می کرد. یادم که می افته خیلی ناراحت میشم. چرا زمان نمی ایسته و انقدر سریع حرکت می کنه؟ این روزگار چقدر می تونه بیرحم باشه؟ ماشینمو دزد برد, شاگردم از طبقه همکف رفت زیر زمین از راه آسانسور, بیست میلیون دیه صادر شد. حالا ماشین پیدا شد فروختم, پدرش توسط وکیلم رضایت داد دومیلیون وکیل گرفت. اوف!!!!!!!!!!

  24. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    این قضیه طبیعی هستش واسه خود منم پیش اومده

    اول متنفر میشی از هرچی دختره ...بعد میخوای ازشون انتقام بگیری ولی وجدانت نمیزاره تو بد باشی...بعد ازشون ترسیده و فراری میشی و دیگه دنبال رابطه با یه دختر نمیری چون میترسی بازم شکست بخوری و باهات بازی بشه (من الان تو این مرحله ام)
    دوست عزیز از همدردیت متشکرم من چهارساله که هنوز از مرحله تنفر درنیومدم. بعضی وقتا انقدر عمیق به فکر میرم که توی فکرخودم گم میشم و اصلا یادم میره به چی داشتم فکر می کردم.

  25. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume نمایش پست ها
    بنظر من دختر مجبور شده

    شماروتنها بزاره

    دعا میکنم ن شاالله حالتون بهتر بشه و همسر خوبی نصیبتون بشه
    شایدم مجبور نبوده و سادیسم روحی داشته و می خواسته منو به این روز بندازه. چرا طرفداری می کنین؟ کسی که قسم می خوره به قرآن و اشک تمساح میریزه چیزی از اجبار سرش میشه؟

  26. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohammad313 نمایش پست ها
    سوره روم آیه 21
    وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱﴾
    و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این [کار شگفت انگیز] نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند.
    زن و مرد هر دو برای همند.
    اقا محمد کجای این آیه گفته مرد و زن برای همند? این آیه نیازی به تفسیر نداره چون خیلی واضح معنیشو می رسونه. نه فقط این آیه بلکه در خیلی از جاهای قرآن به این موضوع اشاره شده. الان دختر کار میکنه, پسره بیکار مونده. دختره برای پول ازدواج می کنه زود طلاق میگیره مهریشو میگیره پسره می افته گوشه زندان معتاد میشه دختره هم میره دنبال بیچاره کردن بقیه. کجای اسلام همچین اجازه ای داده؟ وجدان کجای ماجرا گیر کرده؟ ,کجای ماجرا گیر کرده؟

  27. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    شما می گید که روش درست رو انتخاب کردید و خانواده در جریان بودند، پس این دوران آشنایی شما بوده ، خیلی ساده است ایشون ابراز علاقه کرده به شما بعد اومده رفت و آمد کرده و دیده شما اون چیزی نیستید که می خواسته ، خب پشیمون شده ، حالا ممکنه که معیارهای ایشون برای سنجش شما منطقی بوده باشه و یا نه . که این بستگی به خودشون داره . ولی مهم اینه که خودش گفته که نمی خواد با شما باشه ، خب به نظر من این خیلی خوبه . شما یه مدت رو گذاشتید برای آشنایی و تو این مدت ایشون گفتن که نمی خوان خب این خیلی بهتر از اینه که بیاد بعد ازدواج این حرف رو بزنه. بهتره که عوض اینکه فکر کنید کار بدی کرده به این فکر کنید که اگه نه نمی گفت و همینطور ادامه می داد شکست بدتری می خوردید . بهتره جنبه های خوب اتفاقاتی که براتون میافته رو در نظر بگیرید همیشه. منکه هر اتفاقی که برام می افته می گم "الاخیر و فی ما وقع" . خیر در چیزیه که اتفاق می افته و هیچ وقت حتی چیزی که در اون لحظه فکر می کنم خیلی اتفاق بدیه اما قضاوت نمی کنم و حرفی نمی زنم . خیلی وقتها هم می بینید که همون اتفاق بد پایه خیلی از اتفاقهای خوب بعدی شد.

  28. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط merina نمایش پست ها
    شما می گید که روش درست رو انتخاب کردید و خانواده در جریان بودند، پس این دوران آشنایی شما بوده ، خیلی ساده است ایشون ابراز علاقه کرده به شما بعد اومده رفت و آمد کرده و دیده شما اون چیزی نیستید که می خواسته ، خب پشیمون شده ، حالا ممکنه که معیارهای ایشون برای سنجش شما منطقی بوده باشه و یا نه . که این بستگی به خودشون داره . ولی مهم اینه که خودش گفته که نمی خواد با شما باشه ، خب به نظر من این خیلی خوبه . شما یه مدت رو گذاشتید برای آشنایی و تو این مدت ایشون گفتن که نمی خوان خب این خیلی بهتر از اینه که بیاد بعد ازدواج این حرف رو بزنه. بهتره که عوض اینکه فکر کنید کار بدی کرده به این فکر کنید که اگه نه نمی گفت و همینطور ادامه می داد شکست بدتری می خوردید . بهتره جنبه های خوب اتفاقاتی که براتون میافته رو در نظر بگیرید همیشه. منکه هر اتفاقی که برام می افته می گم "الاخیر و فی ما وقع" . خیر در چیزیه که اتفاق می افته و هیچ وقت حتی چیزی که در اون لحظه فکر می کنم خیلی اتفاق بدیه اما قضاوت نمی کنم و حرفی نمی زنم . خیلی وقتها هم می بینید که همون اتفاق بد پایه خیلی از اتفاقهای خوب بعدی شد.
    شما میگید اون بعد از سنجشش نه گفته برای من, اون کی و کجا این حرف رو برام گفته که من الان انقدر ناراحتم. کسی که نخواد به قول شما خیلی راحت میگه. چرا یه هفته ناپدید شد بعد خبر ازدواجش اومد؟ حرفای شما درسته ولی جواب منفی در کار نبود که هیچ کلی هم مثبت بود.

  29. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    من چطوری احساسم رو به جنس مخالف به کلی از بین ببرم؟

  30. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط حمید علمشاهی نمایش پست ها
    من هنوز موندم که چرا اینطوری شده. بعضی وقتا فکر میکنم از اولش منو مسخره کرده بود و داشت با احساساتم بازی می کرد. یادم که می افته خیلی ناراحت میشم. چرا زمان نمی ایسته و انقدر سریع حرکت می کنه؟ این روزگار چقدر می تونه بیرحم باشه؟ ماشینمو دزد برد, شاگردم از طبقه همکف رفت زیر زمین از راه آسانسور, بیست میلیون دیه صادر شد. حالا ماشین پیدا شد فروختم, پدرش توسط وکیلم رضایت داد دومیلیون وکیل گرفت. اوف!!!!!!!!!!

    سعی میکنم درکتون کنم که چقدر اتفاقات ناگوار که پشت سر هم اتفاق افتادن ممکنه شما رو کلافه و عصبانی کرده باشه .

    برای اینکه بشه بهتون کمک کرد باید تک تک اونها رو با تفصیل بررسی کرد و برا همشون تک تک مشاوره داد .
    چون شما مدت طولانیه که همه اونها رو به هم ربط دادید و احتمالا به یکنتیجه گیری های کلی منفی رسیدید .

    مثلا همین تنفر از کل دخترها و ....

    بالاخره ما جای شما نبودین و شاید نتونیم واقعا درک کنیم که چقدر ناراحت هستید و چقدر حق باشما بوده یا نبوده .

    ولی چیزی که میشه به شما گفت یک سری حرف ها و مشاوره های کلی از نوع مثبت گرایی هست .

    وگرنه با این نوع صحبت شما کاملا میشه پی برد میزان ناراحتیتون رو و دعوت کردنتون به ارامش و توضیح دادن همه ناراحتی ها به ارامی و بدور از احساسات ؛کار سختیه .

    فقط یکار میتونم بکنم ..قول میدین انجام بدین ؟نمیخوام بگم و ازش بگزرید

  31. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    سعی میکنم درکتون کنم که چقدر اتفاقات ناگوار که پشت سر هم اتفاق افتادن ممکنه شما رو کلافه و عصبانی کرده باشه .

    برای اینکه بشه بهتون کمک کرد باید تک تک اونها رو با تفصیل بررسی کرد و برا همشون تک تک مشاوره داد .
    چون شما مدت طولانیه که همه اونها رو به هم ربط دادید و احتمالا به یکنتیجه گیری های کلی منفی رسیدید .

    مثلا همین تنفر از کل دخترها و ....

    بالاخره ما جای شما نبودین و شاید نتونیم واقعا درک کنیم که چقدر ناراحت هستید و چقدر حق باشما بوده یا نبوده .

    ولی چیزی که میشه به شما گفت یک سری حرف ها و مشاوره های کلی از نوع مثبت گرایی هست .

    وگرنه با این نوع صحبت شما کاملا میشه پی برد میزان ناراحتیتون رو و دعوت کردنتون به ارامش و توضیح دادن همه ناراحتی ها به ارامی و بدور از احساسات ؛کار سختیه .

    فقط یکار میتونم بکنم ..قول میدین انجام بدین ؟نمیخوام بگم و ازش بگزرید
    بهتون قول میدم چون‌دوست دارم از این افکار رها بشم.

  32. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط حمید علمشاهی نمایش پست ها
    بهتون قول میدم چون‌دوست دارم از این افکار رها بشم.
    باشه ...خوبه
    کتاب 4 اثر فلورانس اسکاول شین رو بشینین بخونین .
    حتی اگر قبلا خوندین
    بیاین اینجا برا مام بنویسین بعد از خوندن هر اثرش حستونو بگید .باشه ؟

  33. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    دلایل متعددی میتونه داشته باشه که اون خانم شمارو رها کردن و درست نمیشه قضاوت کرد که کدوم از دلایل زیر میتونه باشه
    یاا اینکه کلن شما رودوست نداشتن و میخاسن صرفا به عنوان سرگرمی و پرکردن تنهاییشون با شما باشن
    دوم اینکه ممکنه شما رو دوست داشتن ولی به مرور چون به شخصیت شما پی بردن اون جذابیت اولیه رو دیگه براشون نداشتین ( به دلیل اگر روابط قبل از ازدواج و اون دوره آشنایی زیاد طول بکشه به تدریج افراد برای هم تکراری میشن و اون حس کنجکاوی برای پی بردن به شخصیت طرف مقابل و جذابیت اولیه هست که باعث میشه دونفر جذب هم بشن ولی وقتی افراد همو شناختن دوست دارن افراد جدید دیگری رو تجربه کنن چون حس میکنن شما براشون دست یافتنی هستید و به سمت کسی جذب میشن که دست نیافتنی هست تا بتونن بدستش بیارن)
    سوم اینکه وقتی شما رو شناختن فهمیدن که به درد شما نمیخورن ولی از سر دلسوزی با شما موندن و دلشون نمیومده که به شما بگن که دیگه شما رونمیخوان واسه همین تصمیم گرفتن که ناگهانی از شما جدا بشن بدون اینکه بهتون بگن
    چهارم اینکه ممکنه خانوادشون با ازدواج شما مخالفت کردن و شوهرش دادن
    و دلایل بیشمار دیگه که هم برای دخترها اتفاق میفته و هم پسرا
    بهتون پیشنهاد میکنم به جای اینکه دنبال دلیل رفتنش باشید دیگه این موضوع رو قبول کنید که ایشون رفتن و قسمت شما نبودن و سعی کنید ببخشیدش تا بتونید آروم باشید قلبی که پر از کینه و نفرت باشه هیچ وقت اروم نمیشه و نمیتونید زندگی بهتری رو درپیش بگیرید بهتره ازین اتفاقات که باعث شده بزرگ بشید و تجربه ای برای بهتر شدن زندگی ایندتون بشه استفاده کنید و در اینده این اشتباهات رو دوباره تکرار نکنید
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  35. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    باشه ...خوبه
    کتاب 4 اثر فلورانس اسکاول شین رو بشینین بخونین .
    حتی اگر قبلا خوندین
    بیاین اینجا برا مام بنویسین بعد از خوندن هر اثرش حستونو بگید .باشه ؟
    در اولین فرصت.

  37. کاربران زیر از حمید علمشاهی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    دلایل متعددی میتونه داشته باشه که اون خانم شمارو رها کردن و درست نمیشه قضاوت کرد که کدوم از دلایل زیر میتونه باشه
    یاا اینکه کلن شما رودوست نداشتن و میخاسن صرفا به عنوان سرگرمی و پرکردن تنهاییشون با شما باشن
    دوم اینکه ممکنه شما رو دوست داشتن ولی به مرور چون به شخصیت شما پی بردن اون جذابیت اولیه رو دیگه براشون نداشتین ( به دلیل اگر روابط قبل از ازدواج و اون دوره آشنایی زیاد طول بکشه به تدریج افراد برای هم تکراری میشن و اون حس کنجکاوی برای پی بردن به شخصیت طرف مقابل و جذابیت اولیه هست که باعث میشه دونفر جذب هم بشن ولی وقتی افراد همو شناختن دوست دارن افراد جدید دیگری رو تجربه کنن چون حس میکنن شما براشون دست یافتنی هستید و به سمت کسی جذب میشن که دست نیافتنی هست تا بتونن بدستش بیارن)
    سوم اینکه وقتی شما رو شناختن فهمیدن که به درد شما نمیخورن ولی از سر دلسوزی با شما موندن و دلشون نمیومده که به شما بگن که دیگه شما رونمیخوان واسه همین تصمیم گرفتن که ناگهانی از شما جدا بشن بدون اینکه بهتون بگن
    چهارم اینکه ممکنه خانوادشون با ازدواج شما مخالفت کردن و شوهرش دادن
    و دلایل بیشمار دیگه که هم برای دخترها اتفاق میفته و هم پسرا
    بهتون پیشنهاد میکنم به جای اینکه دنبال دلیل رفتنش باشید دیگه این موضوع رو قبول کنید که ایشون رفتن و قسمت شما نبودن و سعی کنید ببخشیدش تا بتونید آروم باشید قلبی که پر از کینه و نفرت باشه هیچ وقت اروم نمیشه و نمیتونید زندگی بهتری رو درپیش بگیرید بهتره ازین اتفاقات که باعث شده بزرگ بشید و تجربه ای برای بهتر شدن زندگی ایندتون بشه استفاده کنید و در اینده این اشتباهات رو دوباره تکرار نکنید
    بخشیدنش خیلی سخته. تو این مدت نتونستم فراموشش کنم. حتی بارها توی باشگاه از عمد گاردمو بازگذاشتم تا کتک بخورم شاید از این احساس رها بشم ولی نشده. همه ی این مطالب خوبی که گفتین رو خودم می دونم اما دست خودم نیست.
    در غم دامت به یک نگاه افتادم باعشق تو ای صنم به راه افتادم
    هرچند که گفته بودم عاشق نشوم. از چاله درآمدم به چاه افتادم.

  39. کاربران زیر از حمید علمشاهی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31363
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    غم بی پایان
    دلبرم کم کن از اين رویای سرد دوریت
    من که می مانم درین شبهای سخت دوریت
    بس کن از این عشوه کردن ها درون این دلم
    بس کن از راحت گسستن ها درون این دلم
    من که در این زندگی دیگر ندارم همدمی
    رد شو دیگر از برم تا من نباشم دمدمی
    بی وفا رفتی و بازم بی وفایی می کنی؟
    یاد من می آیی و با من تلافی می کنی؟
    من که گم گشتم درین طوفان خشم زندگی
    آذرم ای دلبرم آیا نگاهی می کنی؟
    از حمید علمشاهی نوشهر تقدیم به همه عزیزانی که سعی داشتند کمکم کنن.

  41. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    نقل قول نوشته اصلی توسط حمید علمشاهی نمایش پست ها
    شما میگید اون بعد از سنجشش نه گفته برای من, اون کی و کجا این حرف رو برام گفته که من الان انقدر ناراحتم. کسی که نخواد به قول شما خیلی راحت میگه. چرا یه هفته ناپدید شد بعد خبر ازدواجش اومد؟ حرفای شما درسته ولی جواب منفی در کار نبود که هیچ کلی هم مثبت بود.
    خب اینم باز خوبه ، من شما رو درک می کنم ، شما ناراحتید و احساس شکست می کنید ، همش این حس هست که چرا؟!!! و جواب این چرا هیچ وقت نمی تونید بفهمید، چون یه آدم حالا به هر دلیلی زندگیتون رو خراب کرده. من به این چیزا کاری ندارم. من فقط می گم که به جنبه خوبش فکر کنید که ممکنه بود هزار تا اتفاق بدتر بیافته ممکن بود بعد نامزدی و ... این اتفاق بیافته .
    به هر حال بهتره که زندگی خودتون رو خراب نکنید . اون آدم، آدم درستی نبوده دلیل نداره که همه آدمها بد باشن ، یا همه خانمها و دخترها مثل ایشون باشن . بهتره که ناراحتی خودتون کنار بیاید و این رابطه رو دفن کنید. چون می دونید که خاک سرده و آدم زودتر فراموش می کنه.

  42. کاربران زیر از merina بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    چی بگم والا حق دارین

    ولی بنظر من بهتره برای خودتون تو ذهنتون کابوس درست نکنید چون به اندازه کافی اذیت شدید


    چه میدونید شاید الان دختره تو عذاب باشه چه میدونید چطور زندگی داره .......


    الله الاعلم

    شاد باشید

    من از کسی طرفداری نمیکنم گفتم احتمال داره چنین بوده باشه
    امضای ایشان
    ​یا علی

  44. کاربران زیر از masoume بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24128
    نوشته ها
    324
    تشکـر
    833
    تشکر شده 325 بار در 198 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    اين اتفاق براي من هم افتاده البته براي من توي يك سال 3 بار از طرف 3 خواستگار
    من قبلا هم اينجا اين موضوع رو يك بار گفته بودم
    شرايطم با شما يكي بود
    البته با اين تفاوت كه من دختر بودم ولي شما پسر
    با من هم همين اتفاق افتاده تو كل فاميل تركيده بود اين خبر
    از پافشاري و اشك و گريه زاري تااااااااااااااااااااا خريد خونه و جا و مكان و همه چي
    ولي بعد يك ماه روزي كه قرار شد خواستگاري نهايي و رسمي انجام بشه كه اونم شد
    خيلي راحت رفت و پشتش و نگاه نكرد
    ازش دليل خواستم گفتم خانوادم را

  46. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24128
    نوشته ها
    324
    تشکـر
    833
    تشکر شده 325 بار در 198 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    گفت خانوادم راضي نمي شن در صورتي كه از اول ادعا ميكرد يك ادم كامل و مستقل هستش
    و اينكه اوني كه اشك تمساح مي ريخت واسه يك واسه ديدن من
    خيلييييييييييييييييييي راحت رفت و همه چي و تموم كرد
    من موندم يك دنيا سوال

  47. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24128
    نوشته ها
    324
    تشکـر
    833
    تشکر شده 325 بار در 198 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    اين كتاب 4 اثر رو منم خوندم بي نظير هستش
    خيلي كتاب مثبت و خوبيه
    تو دراز مدت به ادن اعتماد به نفس و انگيزه واسه زندگي سالم و مثبت و ميده

  48. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24128
    نوشته ها
    324
    تشکـر
    833
    تشکر شده 325 بار در 198 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شکستی که منجر به تنفر شده....

    تنها كسي كه مي تونه بهتون كمك كنه فقط خودتون هستين
    انقد دنبال چرا چرا نباشين چون به هيچي نمي رسي
    چيزي كه گذشت و فراموش كن حتي اگه به سختي باشه
    به ايندت نگاه كن همون كاري كه من كردم
    منم تو زندگي از جنس مخالف خيلي ضربه خوردم
    در حدي كه اعتمادم به زير صفر رسيده بود
    ولي خودم و بلند كردم هر چند به سختي ولي اين كار و كردم
    الانم با جرات تمام مي تونم بگم خوشبختم خيلي خوشبختم
    چون واقعا سپردم خودم و به خدا كه يك ادم سالم بدون دخالت من بزاره جلو پام و همين هم شد
    تو زندگيم سختي هست ولي با توكل به خدا سعي مي كنم سختيش رو به شيريني تبديل كنم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج و سرپرستی کودک
    توسط مرسانا 19 در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 05-19-2016, 11:37 PM
  2. بحث آزاد:مبارزه با شیطان پرستی
    توسط aida68 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 05-10-2016, 11:16 PM
  3. بت پرستی
    توسط farimah در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-20-2015, 02:28 PM
  4. علت افرینش جهان هستی
    توسط محمد2 در انجمن مشاوره فقهی و دینی
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: 02-21-2015, 09:24 PM
  5. ازش جدا شدم چون موقعیتشو نداشتم
    توسط banoo-21 در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 04-07-2014, 12:51 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد