نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: شکست در زندگی

2140
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17160
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation شکست در زندگی

    سلام من یک نوجوان 17ساله هستم که اگه اون اتفاق نحس نمی افتاد من امسال سال 4 تجربی بودم.من یک سال و نیم پیش با یه پسر دوست شدم خانوادهامون خبر داشتم قرار بود من کنکور دادم برای خواستگاری بیان و ازدواج کنیم ولی اون منو بعد 9 ماه ول کرد و من داغون داغون شدم مردم و زنده شدم از لحاظ جسمی خودم جمع کردم ولی روحم داغون دارم از درون هر روز میمیرم بعد اون من افسردگی گرفتم من کلا یه دختر خیلی حساسم با اون اتفاق واقعا مردم وقتی سر امتحانات نهایی خرداد ماه رسید دیگه واقعا کم آوردم از لحاظ روحی و اصلا درس نخوندم من 2 سال پیش رفتم پیش یه روانپزشک تست هوش دادم درصد هوشیم از 30%هم سنای خودمم بالاتره ولی واقعا افسردگیم داغونم کرد باعث شد7 تا درس افتادم و شهریورم نرفتم امتحان ندادم موند برای دی ماه 93 امتحان دادم 5. درس قبول شدم با این حال که اصلا نخوندم موند امتحان فیزیک و شیمیم که فیزیک و 12 خرداد امتحان دادم ولی گند زدم شب قبلش با مامانم بحثم شده بود هرچی خونده بود از ذهنم پریده بود و صبحم امتحان فیزیک و گند زدم گند باز میافتم دیگه دارم کم میارم چند بار قرص خوردم دست به خودکشی زدم ولی هربار قرص خوردم نتونستم و بالا آوردم دیگه توان ندارم الان که یک سالم از کنکورم عقب میافتم دارم میمیرم هر روز دیگه حوصله هیچ کاری هم ندارم بعضی وقتا از خستگی زیاد شروع میکنم به زدن پاهام و صورتم تو رو خدا کمکم کنین ازتون خواهش میکنم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : شکست در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط tanhaye tanha نمایش پست ها
    سلام من یک نوجوان 17ساله هستم که اگه اون اتفاق نحس نمی افتاد من امسال سال 4 تجربی بودم.من یک سال و نیم پیش با یه پسر دوست شدم خانوادهامون خبر داشتم قرار بود من کنکور دادم برای خواستگاری بیان و ازدواج کنیم ولی اون منو بعد 9 ماه ول کرد و من داغون داغون شدم مردم و زنده شدم از لحاظ جسمی خودم جمع کردم ولی روحم داغون دارم از درون هر روز میمیرم بعد اون من افسردگی گرفتم من کلا یه دختر خیلی حساسم با اون اتفاق واقعا مردم وقتی سر امتحانات نهایی خرداد ماه رسید دیگه واقعا کم آوردم از لحاظ روحی و اصلا درس نخوندم من 2 سال پیش رفتم پیش یه روانپزشک تست هوش دادم درصد هوشیم از 30%هم سنای خودمم بالاتره ولی واقعا افسردگیم داغونم کرد باعث شد7 تا درس افتادم و شهریورم نرفتم امتحان ندادم موند برای دی ماه 93 امتحان دادم 5. درس قبول شدم با این حال که اصلا نخوندم موند امتحان فیزیک و شیمیم که فیزیک و 12 خرداد امتحان دادم ولی گند زدم شب قبلش با مامانم بحثم شده بود هرچی خونده بود از ذهنم پریده بود و صبحم امتحان فیزیک و گند زدم گند باز میافتم دیگه دارم کم میارم چند بار قرص خوردم دست به خودکشی زدم ولی هربار قرص خوردم نتونستم و بالا آوردم دیگه توان ندارم الان که یک سالم از کنکورم عقب میافتم دارم میمیرم هر روز دیگه حوصله هیچ کاری هم ندارم بعضی وقتا از خستگی زیاد شروع میکنم به زدن پاهام و صورتم تو رو خدا کمکم کنین ازتون خواهش میکنم
    دوست عزیز فکر میکنم به اندازه کافی برای اون رابطه از وقت و عمر و آرامش مایه مایه گذاشتید

    گاهی فرد باید کمی ارام بگیره و به اطرافش و به موقعیتش نگاه کنه تا متوجه بشه خودش رو در چه مخمصه ای انداخته

    بهتره هر وقت ناراحت شدید افکار گذشته و تاریخ مصرف گذشته خودتون رو بنویسید و چندین بار بخونیدش و بعد دورشون بریزید

    این به خود شما بستگی داره که بخوایت در این حالت باقی بمونید یا خیر

    پس برای زندگیت هدفی رو مشخص کن و برای رسیدن بهش برنامه ریزی خوبی انجام بده

    هر روز پیاده روی داشته باش به اطرافیانت محبت کن و هر وقت ناراحت شدی به خاطر بیار که این که الان هستی کسی دیگه است پس صبور باش

    و موقعیت رو ترک کن تا ارام بشی ... رابطه خودت رو با خدا بیشتر کن چون تنها یک عشق تازه میتونه جای یک عشق کهنه رو بگیره و چه عشقی بهتر از عشق به خدا

    و این حرف منو به خاطر داشته باش که عشق آدمو آسیب پذیر میکنه ... پس اگر توان ازمون و خطاش رو نداری ، نباید واردش بشید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17182
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکست در زندگی

    سلام منم هم سن شمام، نباید خودتو زیاد وابسته میکردی، حتی این وابستگی شدیدت شاید باعث شده که اون بره!
    حالا گذشته ها گذشته الان دوباره شروع کن، اولین چیز اینکه بری پیش یه روان پزشک خیلی بهت کمک میکنه سعی کن یه زن باشه تا باهاش راحت باشی،
    از لحاظ مذهبی هم خودتو تقویت کن ، به امام و خدا خیلی دل ببند تو افسردگیات اونا رو صدا کن نمازتو بخون و مطمعن باش بهتر میشی . روابط خانوادگیتم زیاد کن تا بهت کمک کنه روحیت بره بالا حتما همون آدم قبلی میشی من مطمعنم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6252
    نوشته ها
    287
    تشکـر
    216
    تشکر شده 191 بار در 126 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شکست در زندگی

    بخدا حیفه که انقدر خودتو درگیر میکنی و عذاب میدی عزیز دلم. از خونواده ت بخواه که بیشتر سفر برید و تفریح کنید. و اینکه حتما با رضایت خودت پیش یه مشاور برو تا کمکت کنه

    تو دوره ی حساسی هستی. میدونم خیلی داری اذیت میشی ولی سعی کن خودتو کنترل کنی. برات آرزوی آرامش دارم

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18382
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکست در زندگی

    سلام من وتو هم دردیم با این تفاوت که من و دوست دخترم دو طرفه هم دیگه رو میخواستیم اما پدر ومادرش به زور شوهرش دادن . اما این که شما میگید اصلا ارزش نداره که به خاطرش زندگی تو خراب کنی اون اگه پسر خوبی بود تنهات نمی زاشت بهش فکر نکن وبه زندگی ایندت فکر کن

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  3. کدام گزینه زیر از نظر شما گزینه درست است
    توسط فرشاد1020 در انجمن خیانت
    پاسخ: 37
    آخرين نوشته: 05-04-2015, 02:31 PM
  4. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM
  5. چگونگی حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2013, 01:13 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد