پاسخ : عدم ارامش پس از بخشیدن شکایت کیفری
ای وای و ای داد...!
به خدا قسم میفهمم چی میگی...!
حالا هم دیر نشده, یه اخم بنداز توی صورتت,شما بزرگواری کردی, شما یه چیزی رو دادی, بخشیدی حالا باید یه چیزی بخوای اونم احترامه...!
ببین برادر, واسه اینکه فکر نکنی دارن به ریشمون میخندن نباید باج بدی, تو باید حالت از اونها بهتر باشه...!
بخشیدن یه طرف قضه هست طرف بعدی اعتماد نکردن هست, یعنی سگ خور من بخشیدم و قصد انتقام ندارم ولی دیگه اونا هم فکر کن واست مرده, باج ندی ها باج میونی که یعنی چی؟! مرده شور این دنیا رو ببرن نمیخواهیم به خاطرهش غرورمون لگدمال بشه...! ایندفه کوتا نیای ها
البته ببخشید من یاده بدبختی های خودم افتادم یزره احساساتی شدم, آقا سازش نمیکنی مصالحه نباید بکنی, اونا باید سازش کنند
پاسخ : عدم ارامش پس از بخشیدن شکایت کیفری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رضا 1395
با سلام خدمت شما بزرگوارن
من 26 ساله هستم مهندس عمران مشکلی که دارم بنده طی یک مورد درگیری که اصلا نه پایه گذار بودم نه حتی خواهان درگیری بودم مثل اینکه هرچی شما فرار کنی تو زندگی از دعوا و درگیری ولی هست زمانهایی که درگیری ول کن شما نباشه و بیاد سراغتون از طرف 2 نفر(17 ساله محصل و 23 ساله کارگر مغازه) از پسرهای همسایه مورد ضرب و شتم قرار گرفتم پس از انجام مراحل قانونی و ثبت شکایت اهالی محل و پدر و مادر ضاربین طی 2-3 روز هر روز و هر شب پا پیش گذاشتند برای وساطت به طوری که کلا کلافه شده بودم از این همه رفت و امد مردم هی هرروز بحث و جدل که چرا نمیخوای ببخشی پدر طرف با 50 سال سن اومده میگه بجای بچم منو ببخش تو چطور ادمی هستی که درخواست بزرگترت که اومده عذرخواهی کرده را قبول نمیکنی با همه اوصاف راضی به بخشش نشدم تا اینکه شخصی که قبلا در حق من لطفی را انجام داده بود با درخواست پدر ضاربین نقش واسط را پیدا کرد و گفت بخاطر من بیخیال قضیه شو منم به حساب زمین نزدن روی این بنده خدا قبول کردم که پیگیری قضایی انجام ندم و رضایت دادم
حالا مشکل روحی من از اینجا شروع شده که هرروز خودخوری دارم با خودم میگم من که کاری نکرده بودم مستحق کتک خوردن باشم اونم به بدترین شکل از اون درگیری هنوز از محل های زخم و کوفتگی بدنم درد را حس میکنم بیشتر از درد جسمی درد روحی خیلی خیلی اذیتم میکنه احساس خشم بهم دست میده که چرا رضایت دادم چرا این ارذل و اوباش را به سزای عملشون نرسوندم یا گاهی صحنه های کتک خوردنم میاد تو ذهنم اصلا تمام فکرم هر روز به همین قضیه معطوف شده حتی با خودم میگم اگه کتک زده بودم حتی یک مشت دلم خنک میشد ولی فقط خوردم یا میگم اگه دنبال دعوا بودم شروع کننده بودم بعدش کتک خوردم حقم بوده ولی واقعیت اینم نبوده با این اوصاف الان تو زندگیم ارامش ندارم خوابم کم شده چون فکرو خیال نمیذاره بخوابم حتی اشتهای غذام هم کم شده اصلا میل غذا خوردن ندارم لطفا اگه راهکاری سراغ دارید که بتونم این قضیه را پشت سر بذارم و دیگه بهش فکر نکنم ممنون میشم راهنمایی کنید
بخشش و گذشت کار بزرگیه و از دست هر کسی برنمیاد تا وقتی که طرف معامله خودش رو خداوند قرار بده
چون اگر با مقیاس انسانی به موضوع نگاه کنی مسلما" چنین افکاری شمارو اذیت خواهد کرد ولی شما اگر دیدگاهتون رو تغییر بدید بهتر موضوع رو قبول میکنید
پاسخ : عدم ارامش پس از بخشش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رضا 1395
با سلام خدمت شما بزرگوارن
من 26 ساله هستم مهندس عمران مشکلی که دارم بنده طی یک مورد درگیری که اصلا نه پایه گذار بودم نه حتی خواهان درگیری بودم مثل اینکه هرچی شما فرار کنی تو زندگی از دعوا و درگیری ولی هست زمانهایی که درگیری ول کن شما نباشه و بیاد سراغتون از طرف 2 نفر(17 ساله محصل و 23 ساله کارگر مغازه) از پسرهای همسایه مورد ضرب و شتم قرار گرفتم پس از انجام مراحل قانونی و ثبت شکایت اهالی محل و پدر و مادر ضاربین طی 2-3 روز هر روز و هر شب پا پیش گذاشتند برای وساطت به طوری که کلا کلافه شده بودم از این همه رفت و امد مردم هی هرروز بحث و جدل که چرا نمیخوای ببخشی پدر طرف با 50 سال سن اومده میگه بجای بچم منو ببخش تو چطور ادمی هستی که درخواست بزرگترت که اومده عذرخواهی کرده را قبول نمیکنی با همه اوصاف راضی به بخشش نشدم تا اینکه شخصی که قبلا در حق من لطفی را انجام داده بود با درخواست پدر ضاربین نقش واسط را پیدا کرد و گفت بخاطر من بیخیال قضیه شو منم به حساب زمین نزدن روی این بنده خدا قبول کردم که پیگیری قضایی انجام ندم و رضایت دادم
حالا مشکل روحی من از اینجا شروع شده که هرروز خودخوری دارم با خودم میگم من که کاری نکرده بودم مستحق کتک خوردن باشم اونم به بدترین شکل از اون درگیری هنوز از محل های زخم و کوفتگی بدنم درد را حس میکنم بیشتر از درد جسمی درد روحی خیلی خیلی اذیتم میکنه احساس خشم بهم دست میده که چرا رضایت دادم چرا این ارذل و اوباش را به سزای عملشون نرسوندم یا گاهی صحنه های کتک خوردنم میاد تو ذهنم اصلا تمام فکرم هر روز به همین قضیه معطوف شده حتی با خودم میگم اگه کتک زده بودم حتی یک مشت دلم خنک میشد ولی فقط خوردم یا میگم اگه دنبال دعوا بودم شروع کننده بودم بعدش کتک خوردم حقم بوده ولی واقعیت اینم نبوده با این اوصاف الان تو زندگیم ارامش ندارم خوابم کم شده چون فکرو خیال نمیذاره بخوابم حتی اشتهای غذام هم کم شده اصلا میل غذا خوردن ندارم لطفا اگه راهکاری سراغ دارید که بتونم این قضیه را پشت سر بذارم و دیگه بهش فکر نکنم ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام
متاسفم از آنچه که خواندم عزیز ولی شما در اصل اصلا نبخشیدی!!!!!!!!!؟؟
شما فقط درگذشتی بخاطر دینی که نسبت به اون شخص واسطه داشتی و حالا نیز خشم و عصبانیت گریبان خودت رو گرفته که چرا لااقل یک مشت بهشون نزدی!!!؟؟
ولی عزیز یک خبر بد برات دارم حتی اگر میزدی و یا به عبارتی اونها شاکی بودن و شما متهم حالا اونور قضیه گریبان شما رو میگرفت اضطراب و استرس و و حشت از اینکه چه خواهد شد!
کوتاه سخن:
شما باید یک فکری به حال خشم و عصبانیت,کینه غضب, کمبود حرمت و تا حدودی عزت نفست بکنی.
و تنها راه حل درست و علمی و عملی نیز مراجعه به یکی از همکاران حاذق مشاور ما در شهر خودتونه جهت درمان.
موفق باشید
سپاس
دکتر
پاسخ : عدم ارامش پس از بخشش
من متوجه منظورتون نمیشم وقتی برگه ای امضا کنی که دیگه رضایت دادی و هیچ ادعایی نخواهی داشت اسمش ببخشش نیست ؟ ببینید اقای شهرام بچه نیستم از نظر من دیگه موضوع تموم شده میفرمائید کمبود حرمت و تا حدودی عزت نفس لطفا توضیح بدید من متوجه نمیشم
ببینید من دنبال راهکارهایی هستم که اصلا به این موضوع فکر نکنم امروز یکی از دوستانم روانشناس نیست ولی خوب پیشنهاد داد حواس خودت را پرت کن با توجه به اینکه فیلم بین حرفه ای هستم گفت وقت هایی که تو خونه ای بشین فیلم ببین تا اصلا به این موضوع فکر نکنی ذهنت درگیر چیز دیگه ای بشه یا پاشو بریم بیرون بچرخیم خوب هنگام کار هم که ذهنم بیشتر اوقات درگیر مسائل کاریه نمیگم تاثیری روی کارم نذاشته ولی بیشتر تو منزل این موضوع برام پیش میاد در کل این موضوع را اینجا مطرح کردم که ببینم پیشنهادی علمی و منطقی از طرف دوستان و کارشناسان این امر دریافت میکنم یا خیر
یا حق
پاسخ : عدم ارامش پس از بخشش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رضا 1395
من متوجه منظورتون نمیشم وقتی برگه ای امضا کنی که دیگه رضایت دادی و هیچ ادعایی نخواهی داشت اسمش ببخشش نیست ؟ ببینید اقای شهرام بچه نیستم از نظر من دیگه موضوع تموم شده میفرمائید
کمبود حرمت و تا حدودی عزت نفس لطفا توضیح بدید من متوجه نمیشم
ببینید من دنبال راهکارهایی هستم که اصلا به این موضوع فکر نکنم امروز یکی از دوستانم روانشناس نیست ولی خوب پیشنهاد داد حواس خودت را پرت کن با توجه به اینکه فیلم بین حرفه ای هستم گفت وقت هایی که تو خونه ای بشین فیلم ببین تا اصلا به این موضوع فکر نکنی ذهنت درگیر چیز دیگه ای بشه یا پاشو بریم بیرون بچرخیم خوب هنگام کار هم که ذهنم بیشتر اوقات درگیر مسائل کاریه نمیگم تاثیری روی کارم نذاشته ولی بیشتر تو منزل این موضوع برام پیش میاد در کل این موضوع را اینجا مطرح کردم که ببینم پیشنهادی علمی و منطقی از طرف دوستان و کارشناسان این امر دریافت میکنم یا خیر
یا حق
علمی و منطقی؟! در برابر سیاست دیگران صداقت داشتن اسمش حماقت هست,
هر چند خودت میگی همه چی تموم شده,به هر حال دنبال علمی منطقی مطلق و محض باشی دلت خنک نمیشه...! آرامش نمیگیری...!
ارازل او اوباش واقعا خوش حال میشن در برابر رفتارهای نا بخردانه و هنجار شکنانه و ضد اجتماعیشون علمی و منطقی برخورد بشه,
هر چند ما طرف شما هستیم و نمیخوایم استخوان لای زخمتون بگذاریم...,
به هر حال جواب بدی, بدی است, حدیث داریم در این مورد, هر چند اون کسی که ببخشه در نظر خدا یه مقام بالایی داره, ولی خب خودت هم میدونی لذتی که در انتقام هست در گذشت نیست, شما مردی باید ناراحت, خشمگین, مغرور, کینه جو و چند تای دیگه از این صفات داشته باشی,
علمی و منطقی میخوای بدونی هنوز؟!
باید شیر باشی, شیر شدگی هم فقط با تحمل سختی ها و مقاومت در برابر اونها پدیدار میشه,
پاسخ : عدم ارامش پس از بخشش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رضا 1395
من متوجه منظورتون نمیشم وقتی برگه ای امضا کنی که دیگه رضایت دادی و هیچ ادعایی نخواهی داشت اسمش ببخشش نیست ؟ ببینید اقای شهرام بچه نیستم از نظر من دیگه موضوع تموم شده میفرمائید
کمبود حرمت و تا حدودی عزت نفس لطفا توضیح بدید من متوجه نمیشم
ببینید من دنبال راهکارهایی هستم که اصلا به این موضوع فکر نکنم امروز یکی از دوستانم روانشناس نیست ولی خوب پیشنهاد داد حواس خودت را پرت کن با توجه به اینکه فیلم بین حرفه ای هستم گفت وقت هایی که تو خونه ای بشین فیلم ببین تا اصلا به این موضوع فکر نکنی ذهنت درگیر چیز دیگه ای بشه یا پاشو بریم بیرون بچرخیم خوب هنگام کار هم که ذهنم بیشتر اوقات درگیر مسائل کاریه نمیگم تاثیری روی کارم نذاشته ولی بیشتر تو منزل این موضوع برام پیش میاد در کل این موضوع را اینجا مطرح کردم که ببینم پیشنهادی علمی و منطقی از طرف دوستان و کارشناسان این امر دریافت میکنم یا خیر
یا حق
سلام
نه عزیز نبخشیدی !!!؟؟
بگذارید مثال بزنم شاید متوجه بشید دختری که پای سفره عقد بشینه و بله بگه البته نه از روی عشق و شعور و عقل و دانش و بینش بلکه از روی ترس و پافشاری پدر و مادر و وابستگان, آیا جدا عاشق بوده
و جدا از روی خواست بله گفته!!؟؟
شما هم به درخواست اون رفیقتون که مدیونش بودین رضایت دادید, نه از روی آگاهی و گذشت!!؟؟
من به گفته اون دوست خوبتون هم کاری ندارم نظر تخصصیم رو عرض کردم, چون خود شما سوال فرمودید و تا حدودی که وقتم اجازه میداد آنالیزم رو خدمتتون عرض کردم.
بهتر اینه که از یکی از همکاران روانشناس در شهر خود بهره بگیرید
موفق باشید
سپاس
دکتر
پاسخ : عدم ارامش پس از بخشش
بردار شما به خاطر خواسته دیگری مجبور به بخشش شدید در حقیقت از ته دل نبخشیدی شما اول با خودت لااقل روراست باش بگو نبخشیدم این اولین قدم هست برای آرامش خودتون. دومین قدم اینه که حالا به صورت ظاهری انها را بخشیدی مجازات انها را به خدا واگذار کن و از خدا بخواه اونها را به سزای عملشان برساند. و مطمئن باش خدا آه مظلوم از ظالم می گیرد خیالت را از این بابت راحت کن . دیگر به این موضوع فکر نکن.
پاسخ : عدم ارامش پس از بخشش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رضا 1395
با سلام خدمت شما بزرگوارن
من 26 ساله هستم مهندس عمران مشکلی که دارم بنده طی یک مورد درگیری که اصلا نه پایه گذار بودم نه حتی خواهان درگیری بودم مثل اینکه هرچی شما فرار کنی تو زندگی از دعوا و درگیری ولی هست زمانهایی که درگیری ول کن شما نباشه و بیاد سراغتون از طرف 2 نفر(17 ساله محصل و 23 ساله کارگر مغازه) از پسرهای همسایه مورد ضرب و شتم قرار گرفتم پس از انجام مراحل قانونی و ثبت شکایت اهالی محل و پدر و مادر ضاربین طی 2-3 روز هر روز و هر شب پا پیش گذاشتند برای وساطت به طوری که کلا کلافه شده بودم از این همه رفت و امد مردم هی هرروز بحث و جدل که چرا نمیخوای ببخشی پدر طرف با 50 سال سن اومده میگه بجای بچم منو ببخش تو چطور ادمی هستی که درخواست بزرگترت که اومده عذرخواهی کرده را قبول نمیکنی با همه اوصاف راضی به بخشش نشدم تا اینکه شخصی که قبلا در حق من لطفی را انجام داده بود با درخواست پدر ضاربین نقش واسط را پیدا کرد و گفت بخاطر من بیخیال قضیه شو منم به حساب زمین نزدن روی این بنده خدا قبول کردم که پیگیری قضایی انجام ندم و رضایت دادم
حالا مشکل روحی من از اینجا شروع شده که هرروز خودخوری دارم با خودم میگم من که کاری نکرده بودم مستحق کتک خوردن باشم اونم به بدترین شکل از اون درگیری هنوز از محل های زخم و کوفتگی بدنم درد را حس میکنم بیشتر از درد جسمی درد روحی خیلی خیلی اذیتم میکنه احساس خشم بهم دست میده که چرا رضایت دادم چرا این ارذل و اوباش را به سزای عملشون نرسوندم یا گاهی صحنه های کتک خوردنم میاد تو ذهنم اصلا تمام فکرم هر روز به همین قضیه معطوف شده حتی با خودم میگم اگه کتک زده بودم حتی یک مشت دلم خنک میشد ولی فقط خوردم یا میگم اگه دنبال دعوا بودم شروع کننده بودم بعدش کتک خوردم حقم بوده ولی واقعیت اینم نبوده با این اوصاف الان تو زندگیم ارامش ندارم خوابم کم شده چون فکرو خیال نمیذاره بخوابم حتی اشتهای غذام هم کم شده اصلا میل غذا خوردن ندارم لطفا اگه راهکاری سراغ دارید که بتونم این قضیه را پشت سر بذارم و دیگه بهش فکر نکنم ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام دوست عزیز
به نظر من هم حرف آقای دکتر متین هست و شما هنز از درون اون دو نفر رو نبخشیدین!
چون بخشش با آرامش درونی همراهه نه تلاطم و خشم و بی قراری و وسوسه فکری!
با تو جه به گفته هاتون شاید اون دو نفر توی حالت عادیشون نبودن که اینکارو کردن
بعد هم شما در نظر بگیرین هم سن شما که نبودن
جوونی کردن اشتباه کردن
درسته تاوانشو ندیدن ولی شما دیدتونو عوض کنید خیلی کمکتون میکنه
وقتی اون ها از رفتار نادرستشون پشیمون شدن و عذرخواهی کردن
پس بخشش بهتره
یه بار از حکیمی میپرسن چرا کسی رو که بهت فحش میده رو همینجوری بی جواب میگذاری؟
میگه آیا شما وقتی سگی گازتون میگیره شمام گازش میگیرین؟
پس ببینین همیشه این نیست که رفتارمون طوری باشه که بگیم با تلافی و کتک حق طرف رو بذاریم کف دستش
مهم اینه وقتی به اشتباهش پی ببره و پشیمونه خدا هم خوشش میاد ببخشید که دیگه اون رفتارو تکرار نکنه
این دو نفر هم یا چیزی خوردن که تو حال خودشون نبودن
یا از نظر روانی بیمار بودن
چون شما رو نشناختن و بی دلیل هم بوده
پس خودتون رو سرزنش نکنین
یکی دیگه اشتباه کرده شما چرا دارین خودتونو زجر میدین؟
حتی اگه بخشش شما هم درست و به جا نبوده از دید خودتون
سعی کنین خودتونو ببخشین که آروم بشین
در ثانی شما به خاطر بقیه اونارو بخشیدین
چون حرمت اونها رو نگه داشتین
پس خودتونم ببخشید که آرامش بگیرید
اگه هم خیلی دارید اذیت میشید بهتره با یه مشاور حرف بزنید که کمک کنه زودتر آروم بشین.
موفق باشین.