پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mina22
سلام همگی... من یک مشکلی دارم اونم اینه که فکر میکنم زندگی نمیکنم، فقط دارم زندگی رو میگذرونم بدون اینکه از لحظات زندگیم لذت ببرم... مثلا اگه کلاسی رو میرم که حتی بهش علاقه دارم، بازم حوصله نشستن سرکلاس رو ندارم و فقط میخوام تایم کلاس تموم بشه بیام خونه، یا توی خونه هستم حوصله ندارم میرم بیرون میخوام بیام خونه... با لذت کاری رو انجام نمیدم... مثلا قبلا وقتی تو جمع دوستام بودم لذت میبردم ولی الان بی حوصلم... لذت نمیبرم از لحظاتم و از زندگیم... چیکار کنم؟
سلام و احترام
توی یه دوره خاصی از زندگیم منم همین طوری شده بودم. یعنی از هر کاری که حتی بهش خیلی علاقه داشتم زده شده بودم. می تونین بگین در دوران اخیر بزرگترین تحول عاطفی تون چی بوده؟ من مشکلم با جواب به این سوال حل شد.
پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
یه مثال بزنم تو همون موقع مادربزرگم سرطان گرفته بود و من خیلی ناراحت بودم.
پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Rami
سلام و احترام
توی یه دوره خاصی از زندگیم منم همین طوری شده بودم. یعنی از هر کاری که حتی بهش خیلی علاقه داشتم زده شده بودم. می تونین بگین در دوران اخیر بزرگترین تحول عاطفی تون چی بوده؟ من مشکلم با جواب به این سوال حل شد.
فوت برادرم، ولی چند سال پیش... اخیرا این مشکل رو دارم... حدودا سه چهارساله اینجوری شدم
پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mina22
فوت برادرم، ولی چند سال پیش... اخیرا این مشکل رو دارم... حدودا سه چهارساله اینجوری شدم
خیلی متاسفم - خدا رحمتشون کنه
به نظر من دقیقا همین باعث این حالت شده. دوست دارید در این مورد با کسی صحبت کنید؟ برای من این روش موثر بود.
می دونید یه غم بزرگ رو نمی شه هیچ وقت و هیچ جوری فراموش کرد ولی میشه اون بار سنگین غم رو با کمک دیگران تحمل کرد.
برای من اینطوری بوده - علاوه بر مادربزرگم، پدرم هم سرطان پیشرفته داره و شیمی درمانی می کنه ولی با همین روش تا الان تونستم تحمل کنم. بله خیلی سخته ولی چی کار باید کرد. راهی جز مواجهه و تحمل نیست.
پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
با توجه به تجربیات شخصی خودم، حتما شما هم شخصیت خیلی مستقل و کمال طلبی دارید وگرنه هیچ وقت اینجوری نمی شدید. ولی میشه از این مرحله سخت هم گذشت. هر چقدر سرسخت و کمال طلب باشید ولی اگر بخواهید میشه. بار این غم بزرگ تنهایی به دوش نکشید.
پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Rami
خیلی متاسفم - خدا رحمتشون کنه
به نظر من دقیقا همین باعث این حالت شده. دوست دارید در این مورد با کسی صحبت کنید؟ برای من این روش موثر بود.
می دونید یه غم بزرگ رو نمی شه هیچ وقت و هیچ جوری فراموش کرد ولی میشه اون بار سنگین غم رو با کمک دیگران تحمل کرد.
برای من اینطوری بوده - علاوه بر مادربزرگم، پدرم هم سرطان پیشرفته داره و شیمی درمانی می کنه ولی با همین روش تا الان تونستم تحمل کنم. بله خیلی سخته ولی چی کار باید کرد. راهی جز مواجهه و تحمل نیست.
ممنون، خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه
وقتی با کسی حرف میزنم حالم بدتر میشه، چون با حرف زدن راجع بهش فقط دلتنگ تر میشم،زنده که نمیشه...
علاوه بر اون دانشگاهی درس خوندم که علاقه ای نداشتم و رشته ای که بر خلاف اسم و رنگش بازارکار سختی داره... کلا هدف و انگیزه ای ندارم دیگه...
پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Rami
با توجه به تجربیات شخصی خودم، حتما شما هم شخصیت خیلی مستقل و کمال طلبی دارید وگرنه هیچ وقت اینجوری نمی شدید. ولی میشه از این مرحله سخت هم گذشت. هر چقدر سرسخت و کمال طلب باشید ولی اگر بخواهید میشه. بار این غم بزرگ تنهایی به دوش نکشید.
آره به شدت کمال گرام... برای حرف آخرتونم کاری از دست کسی برنمیاد...
پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
سلام خیلی متاسفم و خیلی از حرفاتون متاثر شدم به نظر من کاملا حق با شما دو نفره و امیدوارم که خدا راهی پیش روی شما بذاره که بتونین بازم به زندگی عادیتون برگردین،
پاسخ : عدم حس علاقه و لذت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
shirin danai
سلام خیلی متاسفم و خیلی از حرفاتون متاثر شدم به نظر من کاملا حق با شما دو نفره و امیدوارم که خدا راهی پیش روی شما بذاره که بتونین بازم به زندگی عادیتون برگردین،
سلام. ممنونم