علت عصبی بودن

سلام دوستان
حالم خوب نیست. هر جا میرم با همه دعوامم میشه...... با همه مشکل پیدا میکنم....ا
نمونه اش امروز سر یه مسئله ساده کلی فحش شنیدم....منم صدامو بردم بالا....فحش دادم و فحش داد.....
دانشجوی فوق لیسانسم و این طوریم....
الکی عصبی میشم سر همه چی!
خودمم ناراحت میشم حالم بد میشه.....سردرد میگیرم..... تپش قلب میگیرم.....
خودمم اذیت میشم... بدجور اذیت میشم.....
در شان من نیست اینطوری رفتار کنم میدونم ولی اون موقع نمیتونم خودمو کنترل کنم
چرا من اینطوریم؟ کلی به خودم تلقین میکنم ارام باشم به کسی بی احترامی نکنم با همه محترمانه رفتار کنم
اما وقتی تو شرایط بد جور قرار می************م یادم میره همه چی!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ارامشمو از دست میدم........جوش میارم حتی بعد از دعوا میخواستمم برگردم و دوباره دعوا کنم و بیشتر فحش بدم
پس این انرژی مثبت برای خوب بودن چیه؟
من این همه انرژی مثبت میفرستم برای ارامش.....اما نیست همش محو میشه
چی کار کنم؟ خواهش میکنم شما حداقل جواب بدید خواهشششششششششششششش میکنم

سلام

هروقت احساس عصبانیت کردین بخندین

اینطوری مقدار خیلی زیادی از خشمتون مهار میشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi

سلام دوستان
حالم خوب نیست. هر جا میرم با همه دعوامم میشه...... با همه مشکل پیدا میکنم....ا
نمونه اش امروز سر یه مسئله ساده کلی فحش شنیدم....منم صدامو بردم بالا....فحش دادم و فحش داد.....
دانشجوی فوق لیسانسم و این طوریم....
الکی عصبی میشم سر همه چی!
خودمم ناراحت میشم حالم بد میشه.....سردرد میگیرم..... تپش قلب میگیرم.....
خودمم اذیت میشم... بدجور اذیت میشم.....
در شان من نیست اینطوری رفتار کنم میدونم ولی اون موقع نمیتونم خودمو کنترل کنم
چرا من اینطوریم؟ کلی به خودم تلقین میکنم ارام باشم به کسی بی احترامی نکنم با همه محترمانه رفتار کنم
اما وقتی تو شرایط بد جور قرار می************م یادم میره همه چی!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ارامشمو از دست میدم........جوش میارم حتی بعد از دعوا میخواستمم برگردم و دوباره دعوا کنم و بیشتر فحش بدم
پس این انرژی مثبت برای خوب بودن چیه؟
من این همه انرژی مثبت میفرستم برای ارامش.....اما نیست همش محو میشه
چی کار کنم؟ خواهش میکنم شما حداقل جواب بدید خواهشششششششششششششش میکنم

---

خیلی برای من جالبه, با این همه تحصیلات, خشم شما رو کنترل میکنه...!
الان با هم جور در نمیاد...!
احتمالا وضع مالی خوبه...
شکمتون سیره...
هیچ مشکلی ندارید
والا حیفه...
باید بهتون شک وارد بشه...! نمی دونم یاد مرگ شاید آرومتون کنه رفتن به قبرستان و فکر در مورد اینکه هیچ چیز رو آدم با خودش نمیتونه ببره...!
توقع خودتون رو بیارید پایین
این چیزا رو خودتون میدونیدا فقط من دوباره میگم که اصالت به چیزهای مادی ندهید...!
داشتن یک حالت روحی روحانی اصالت میاره...! معنویات زندگیتون رو بالا ببرید
موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تجربـه

منم اگر کسی کارشو دقیق انجام نده عصبی میشم
این ربطش با سیری شکم چیه؟

---

ای وای...!
ببینید خودتون دارین میگین عصبی...! خشمگین شدن خیلی مرتبه اش بالاست ...
توی این مرحله طرف تهی میشه یعنی یک مسئله کوچیک باعث یک ناراحتی بزرگ شده...! اصلا انگار ازش سواستفاده شده البته حمله به بی احترامی نباشه...!
حالا من یه چیزی گفتم ...
در کل حسود زیادن میخوان احساس گناه و پشیمونی رو در شما نهادینه کنند بهر طریقی میخوان ناراحتتون کنند که همین زود عصبانی شدن ضعفه دیگه... در ادامه میشه وسیله ای که بد خواه شما ازش استفاده میکنه
شما رو نیش گون میگیره شما ناراحت میشی و بعد مجبوری پشیمون بشی و اینجوری ... !

به گفته محققان کمبود یک ماده شیمیایی به نام گابا در مغز مردان، سبب عصبانیت و تندخویی می‌شود.
محققان دانشگاه کاردیف انگلستان اعلام کردند کمبود یک نوع ماده شیمیایی در مغز مردان، سبب تندمزاجی و تندخویی می‌شود.


به گزارش زی نیوز، مغز مردانی که زود عصبی می‌شوند فاقد یک ماده شیمیایی به نام gaba است که بین سلول‌های مغز نقش پیام رسانی دارد و رفتار فرد را کنترل می‌کند. در واقع گابا (گاما امینو اسید باتیریک) اصلی‌ترین فرستنده عصبی برای فرو نشاندن سیگنال‌های عصبی است كه از رسیدن پیام‌های مربوط به اضطراب به مغز جلوگیری می‌كنند.


محققان با بررسی نحوه تصمیم‌گیری گروهی از دانش‌آموزان و اندازه گیری همزمان فعالیت مغزی آن‌ها دریافتند افرادی که فعالیت مغز در آن‌ها کاهش داشته، بیشتر در معرض تصمیم‌گیری‌های بدون فکر و عجولانه هستند.
به عقیده محققان، در مغز سالم، تنظیم مواد شیمیایی و تحرکات عصبی و برقراری آرامش به عهده ماده شیمیایی گابا است. اگر سطح گابا از میزان مورد نیاز خیلی كمتر باشد باعث بروز اضطراب، بی‌خوابی و عصبانیت می‌شود.


بر اساس گزارش، می‌توان برای تامین این ماده شیمیایی، در رژیم غذایی ماهی، سبوس گندم و یا ویتامین b6 قرار داد.

در این مورد حتما " با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-22354282

ممنون از پاسختون.
اما ربطی به شکم سیری نداره . تو خانواده من همه همین طورین
برادرم از بچگی منو میزد .....کل خانوادم زود عصبی میشیم
ولی خسته شدم دیگه
میخوام اراوم باشم و به جای عصبی بودم حرف بزنم صدامو نبرم بالا
نمیدونم این ژنتیک خانوادگی و چجوری مهارش کنم
بعضی ها دعوا میکنن ولی بعدش هیچیشون نمیشه ولی من واقعا عذاب وجدان میگیرم
دیروزم وقتی کرایه رو دادم و طرف میگه ندادی و دوباره باید بدی به جای صحبت کردن صدامو بردم بالا
اصلا گیج گیجم

میتونید وقتی عصبی دارید میشید سریع بحث و عوض کنید یه لیوان آب بخورید اصلا اون محل و ترک کنید برید یه دوری بزنید گاهی سکوت کنید مطالعه کنید در مورد کنترل خشم حتی میتونید یه مشاورم برید و باهاش مشورت کنید.

برای کنترل عصبانیت به این نکته ها دقت کنید

1 - وقفه بیندازید

تا 10 شمردن فقط برای بچه‌ها نیست. قبل از اینکه در یک موقعیت پیچیده واکنش نشان دهید، چند لحظه صبر کنید، نفس عمیق بکشید و تا 10 بشمرید. کُند کردن واکنش می‌تواند کمکتان کند اعصابتان آرام‌تر شود. در صورت لزوم، کمی از فرد یا موقعیت مورد نظر دور شوید تا کمی عصبانیتتان فروکش کند.

2 - وقتی آرام شدید، عصبانیتتان را بروز دهید

به محض اینکه توانستید خود را کنترل و درست فکر کنید، ناراحتی و عصبانیتتان را به طریقی قاطع اما غیرمقابله‌ای ابراز کنید. نگرانی‌ها و نیازهایتان را واضح و مستقیم بیان کنید، بدون اینکه بخواهید کسی را ناراحت یا کنترل کنید.

3 - ورزش کنید

فعالیت فیزیکی می‌تواند راه خروجی احساسات باشد، مخصوصاً اگر در حال انفجار هستید. اگر احساس می‌کنید عصبانیتتان شدیداً بالا رفته است، به پیاده‌روی یا دو بروید یا زمانی را به انجام فعالیت فیزیکی موردنظرتان اختصاص دهید. فعالیت‌جسمانی موادشیمیایی مختلفی را در مغز فعال می‌کند که باعث می‌شود احساس شادی بیشتری داشته و خیلی بیشتر از قبل احساس آرامش کنید.

4 - قبل از حرف زدن فکر کنید

در آن لحظه که از عصبانیت داغ کرده‌اید، خیلی راحت اتفاق می‌افتد که چیزی به زبان بیاورید که بعد احساس پشیمانی کنید. قبل از اینکه حرفی بزنید، زمانی وقت صرف کنید تا هم خودتان خوب فکر کنید و هم اجازه دهید افراد دیگر درگیر در آن موقعیت خوب فکر کنند.

5 - راهکارهای ممکن را مشخص کنید

به جای اینکه روی موضوعی که عصبانیتان کرده تمرکز کنید، به این فکر کنید که چطور می‌توانید آن مشکل را حل کنید.اتاق نامرتب فرزندتان عصبانیتان کرده است؟ در آن را ببندید. آیا همسرتان هر شب برای شام دیر به خانه می‌رسد؟ برنامه شام را عقب‌تر بیندازید — یا توافق کنید که خودتان چند روز هفته را به تنهایی شام بخورید. به خودتان یادآور شوید که عصبانیت هیچ چیز را حل نمی‌کند و فقط ممکن است همه چیز را بدتر کند.

6 - جملات "من" دار استفاده کنید

برای جلوگیری از انتقاد کردن و تقصیر را به گردن کسی انداختن — که ممکن است فشار موقعیت را بیشتر کند —برای توصیف وضعیت از جملات "من" دار استفاده کنید. محترمانه و مشخص صحبت کنید. مثلا به جای اینکه بگویید، "تو هیچ وقت در کارهای خانه به من کمک نمی‌کنی"، بگویید، "من ناراحتم که بدون اینکه به من برای جمع کردن ظرف‌ها کمک کنی، میز غذا را ترک کردی."

7 - کینه به دل نگیرید

بخشش ابزار بسیار قدرتمندی است. اگر اجازه دهید عصبانیت و سایر احساسات منفی، احساسات مثبت را در شما از بین ببرد، خواهید دید که غرق در تلخی حس بی‌انصافی می شوید. اما اگر بتوانید کسی که عصبانیتان کرده را ببخشید، هر دوی شما می‌توانید از آن موقعیت درس بگیرید. واقعبینانه نیست که انتظار داشته باشید همه درست همانطور که شما دوست دارید رفتار کنند.

8 - برای از بین بردن فشار موقعیت، از شوخ طبعی استفاده کنیدشوخی کردن می‌تواند کمی از فشار را کم کند. البته منظور ریشخند و مسخره کردن نیست چون می‌تواند به احساسات طرف مقابل آسیب زده و همه چیز را بدتر کند

.9 - مهارت‌های تمدد اعصاب را تمرین کنید

وقتی از کوره در می‌روید، مهارت‌های تمدد اعصاب را وارد کار کنید. تمرینات تنفس عمیق، تجسم یک صحنه آرامش‌ بخش، تکرار یک کلمه یا جمله تسلی‌ بخش می‌تواند کمکتان کند. همچنین می‌توانید به موسیقی گوش دهید، در دفترخاطراتتان بنویسید یا چند حرکت یوگا انجام دهید.

10 - بدانید چه زمان باید کمک بگیرید

یاد گرفتن کنترل عصبانیت برای همه سخت است. اگر عصبانیتتان خارج از کنترل به نظر می‌رسد، می‌توانید کمک بگیرید تا کاری نکنید که بعد پشیمان شوید یا به اطرافیانتان صدمه بزنید. کلاس‌های کنترل اعصاب یا یوگا و همچنین مشاوره گرفتن از یک روانشناس می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد.کلاس‌های کنترل عصبانیت به شما کمک می‌کند تا• یاد بگیرید عصبانیت چیست• بفهمید چه چیزهایی عصبانیت را در شما تحریک می‌کند• علائم عصبانی شدنتان را بشناسید• یاد بیگرید به عصبانیت و ناراحتیتان به طریقی سالم واکنش دهید• احساسات پنهان خود مثل ناراحتی یا افسردگی را بشناسید

ای کاش میشد....
تو خونم از بیکاری و تو خونه موندن حالم بده
میرم بیرون تو اتوبوس وخیابان از شلوغی و رفتار مردم حالم بد میشه
زودم عصبی میشم و صدام میره بالا
نمیخوام ادم بدی باشم ولی دست خودم نیست

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi

ای کاش میشد....
تو خونم از بیکاری و تو خونه موندن حالم بده
میرم بیرون تو اتوبوس وخیابان از شلوغی و رفتار مردم حالم بد میشه
زودم عصبی میشم و صدام میره بالا
نمیخوام ادم بدی باشم ولی دست خودم نیست

---

شاید دچار روزمرگی شدی
نمیشه بری چندروز مسافرت ؟
گاهی اوقات انقدر دردو غصه رو هم انباشته میشه
که ادم دیگه ذمق کاری و نداره و بدخلقی میکنه
گاهی اوقاتم ادم غم و غصه نداره اما اسیر تکرار روزمرگی شده

اینجور وقتها باید بزنی به کوه و کمر تا حالت بهترشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط حناء

شاید دچار روزمرگی شدی
نمیشه بری چندروز مسافرت ؟
گاهی اوقات انقدر دردو غصه رو هم انباشته میشه
که ادم دیگه ذمق کاری و نداره و بدخلقی میکنه
گاهی اوقاتم ادم غم و غصه نداره اما اسیر تکرار روزمرگی شده

اینجور وقتها باید بزنی به کوه و کمر تا حالت بهترشه

---

مشکل من اینه که اجازه تفریح هم ندارم
تنهایی که نمیتونم از خونه برم بیرون
باید به 100 نفر جواب پس بدم
دوستام هم سر همین قضیه رهام کردن و گفتن بچه با مامانت برو بیون
البته قبول دارم دوستای خوبی نداشتم
بعضی ها خیلی خوش شانسن تو دوست پیدا کردن ولی من نه
کلاس های متفرقه نباید برم! چون اجازه ندارم
مسافرت هامون همیشه تنهایی بوده و با دعوا زیاد چون پدرم از کسی خوشش نمیاد
وقتی بیرون میرفتم همش زنگ میزدن که زود بیا خونه وگرنه دیگه حقی نداری اسم ما رو بیاری
الانم که دیگه تنها شدم میگن بچه ما رو نگاه همش تو خونست
داشتن یه دوست خوب به خدا نعمته که من ندارم
البته خودمم میترسم تنهایی برم بیرون بعد از داشنگاه دیگه اجازه نداشتم تنها برم جایی عادت کردم که وابسته باشم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi

مشکل من اینه که اجازه تفریح هم ندارم
تنهایی که نمیتونم از خونه برم بیرون
باید به 100 نفر جواب پس بدم
دوستام هم سر همین قضیه رهام کردن و گفتن بچه با مامانت برو بیون
البته قبول دارم دوستای خوبی نداشتم
بعضی ها خیلی خوش شانسن تو دوست پیدا کردن ولی من نه
کلاس های متفرقه نباید برم! چون اجازه ندارم
مسافرت هامون همیشه تنهایی بوده و با دعوا زیاد چون پدرم از کسی خوشش نمیاد
وقتی بیرون میرفتم همش زنگ میزدن که زود بیا خونه وگرنه دیگه حقی نداری اسم ما رو بیاری
الانم که دیگه تنها شدم میگن بچه ما رو نگاه همش تو خونست
داشتن یه دوست خوب به خدا نعمته که من ندارم
البته خودمم میترسم تنهایی برم بیرون بعد از داشنگاه دیگه اجازه نداشتم تنها برم جایی عادت کردم که وابسته باشم

---

انقدر جامعه بد شده که الان اکثر پدر مادرهای مقید این مراقبتهارو انجام میدن از فرزندشون
ولی باید بلاخره یروز ازین لاک بیای بیرون و دوستهای جدید پیدا کنی
اجازه سرکار رفتن هم نداری؟

اینطوری که خیلی سخت میشه بیشتر اذیت میشی همین تنهایی باعث میشه کم حوصله و کم طاقت بشید و زود جوش بیارید و عصبی بشید
کتاب بخون روزنامه بخون اشپزی کن شیرینی و کیک بپز ورزش کن هرچیزی که خوشحالت میکنه یه کارهنری یادبگیر از سی دی های اموزشی نزار بیکار باشی و حس منفی بیاد سراغت حتی تایمی که خونه ای خودتو سرگرم کن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهگذر زندگی

اینطوری که خیلی سخت میشه بیشتر اذیت میشی همین تنهایی باعث میشه کم حوصله و کم طاقت بشید و زود جوش بیارید و عصبی بشید
کتاب بخون روزنامه بخون اشپزی کن شیرینی و کیک بپز ورزش کن هرچیزی که خوشحالت میکنه یه کارهنری یادبگیر از سی دی های اموزشی نزار بیکار باشی و حس منفی بیاد سراغت حتی تایمی که خونه ای خودتو سرگرم کن.

---

والا من همیشه تو خونم
دیگه حوصله کلاس رفتن م ندارم
مثل پیرزنا شدم

شما جونی باید از زندگیت لذت ببری با گفتن کلملت منفی بیشتر به خودت انرژی منفی میدی و باورت میشه بی حوصله ای و حس کاری نداری
منم چهار بار باخودم بگم اه حوصله ندارم واقعا بی حوصله میشم پس انرژی مثبت به خودت بده و خودتو باور کن
برای تغییر این وضعیت فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی تا خودت نخای هیچ کاری نمیشه کرد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهگذر زندگی

شما جونی باید از زندگیت لذت ببری با گفتن کلملت منفی بیشتر به خودت انرژی منفی میدی و باورت میشه بی حوصله ای و حس کاری نداری
منم چهار بار باخودم بگم اه حوصله ندارم واقعا بی حوصله میشم پس انرژی مثبت به خودت بده و خودتو باور کن
برای تغییر این وضعیت فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی تا خودت نخای هیچ کاری نمیشه کرد.

---

خب چه کار کنم؟ بخوام شاد باشم خانوادم میگن چی شده دوباره شروع کردی به دوستو رفیق بازی؟
اهنگ گوش میدم میگن چه اهنگیه اینقدر جذبش شدی....
خانوادم خیلی خوبن نمیگم بدن...اما خیلی گیر میدن نمیخوام ناشکری کنم ولی من اهل هیچ کاری نیستم ولی کاری با من کردن که میترسم تنهایی برم بیرون
ارزو دارم شاد باشم ولی خانوادم عاشق خانواده مادرمن که اونا هم انزوا طلبن
یکی بهم میگفت اونقدر اصرار نکن حکمت خدا اینه
نمیدونم چی کار کنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi

خب چه کار کنم؟ بخوام شاد باشم خانوادم میگن چی شده دوباره شروع کردی به دوستو رفیق بازی؟
اهنگ گوش میدم میگن چه اهنگیه اینقدر جذبش شدی....
خانوادم خیلی خوبن نمیگم بدن...اما خیلی گیر میدن نمیخوام ناشکری کنم ولی من اهل هیچ کاری نیستم ولی کاری با من کردن که میترسم تنهایی برم بیرون
ارزو دارم شاد باشم ولی خانوادم عاشق خانواده مادرمن که اونا هم انزوا طلبن
یکی بهم میگفت اونقدر اصرار نکن حکمت خدا اینه
نمیدونم چی کار کنم

---

زندان خود خواسته؟!
دوست داری نانت دهند و آزادیت بگیرند یا یا نانت بگیرند و آزادیت دهند؟!
زندانیها رو یادت بیار که در حسرت یک ساعت یک روز آزادی هستند و ...!

واقعا همچین کیس مناسبی حیفه رو زمین بمونه,
ازدواج کنیدا والا ...