میدونین بزرگترین مشکل ما در حال حاضر چیه؟ تقابل جامعه و فرهنگ سنتی خودمون و فرهنگ مدرن غرب... منی که با طرز فکر سنتی جامعه خودم بزرگ شدم و از بچگی آرزوم پوشیدن لباس سفید عروس بوده، امروز در مواجهه با فرهنگ غربی میخوام دوست پسر داشته باشم، یا فرقی نداره پسرا هم به نحوی با همین مسائل درگیرن. تنها چیزی که میتونم بگم اینه که خواهر من، برادر من! یا رومی روم یا زنگی زتگ... یا میخوای با جنس مخالف دوستی کنی، که در اون صورت باید بپذیری در دوستی هیچ تعهدی وجود نداره و هر وقت طرف مقابلت خواست میذاره و میره یا باید منتظر بشی تا شرایط ازدواج برات فراهم بشه و ازدواج کنی... به هر حال الآن جوونای ما تو بد مخمصه ای گیر افتادن، هم میخوان مدرنیته رو داشته باشن، هم طرز فکر سنتیشون بهشون غلبه میکنه، به خصوص دخترا که توی دوستیشون و رابطشون با پسرا دنبال ازدواجن و این توی جامعه ما امکانش خیلی کمه که طرف با دوست دختر خودش بمونه (این هم از همون تفکر سنتی که میگه دختر باید آفتاب مهتاب ندیده باشه ناشی می شه)
روی هم رفته ته حرفم اینه که اگه دنبال دوستی با جنس مخالف هستین، بدونین که هیچ تعهدی توی رابطتون نیست و بنابراین به اون رابطه دل نبدین و بپذیرید که هر لحظه امکان جدایی وجود داره (اسم رابطه طرف مقابلتون با شخص دیگه ای رو هم تو دوستی خیانت نذارید، رابطه ای که توش تعهدی نیست خیانت هم بی معنیه!)