نمایش نتایج: از 1 به 18 از 18

موضوع: فراموش کردن نامزدی

1909
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    فراموش کردن نامزدی

    با سلام
    من امروز با سایتتون آشنا شدم
    تو رو خدا هرکی میتونه بهم از لحاظ فکری کمک کنه بگه
    دارم نابود میشم
    پسری 25 ساله هستم، فوق لیسانس برق از دانشگاه خواجه نصیر، تو یه شرکت وابسته به توانیر کار میکنم، درامدم خدارو شکر خوبه
    5 ساله پیش تو رشت با دختری آشنا شدم، درواقع این خانوم دوست یکی از دوستام بود، با هم یک 6 ماه دوست بودن اما چون یکمی خورده شیشه داشت دوست من به خاطر دروغاش ولش کرد. این خانوم بهایی بود، خونوادش تو اون موقعی که دوستم ولش کرد داغون بودن، ور شکست شده بودن، خونشون توقیف شده بود، اموالشونم همینطور. من که دیدم این دختر که اون موقع پیش دانشگاهی بود و وقت امتحاناش بود و از دوستمم رونده شده بود، گفتم کمکش کنم. تو درساش، تو هرچی که میتونم. حتی شناسنامشم تو توقیف شدن اموال گم و گور شد. واسش شناسنامه گرفتم. لباس درست حسابی نداشت، واسش با همون پول کمی که داشتم لباس اینا میخریدم. خیلی بهم وابسته شده بود، البته من فقط و فقط مثل برادر دوست داشتم بهش کمک کنم. چون هیشکی بالا سرش نبود. از نظر روحی و فکری و احساسی و مالی و همه جوره داداشش بودم. بعد یکسال من تهران دانشگاه قبول شدم. باید میومدم تهران. اونم چون خیلی دوستم داشت و هم چون به خاطر بهایی بودنش دانشگاه نتونست بره، باهام اومد تهران. واسه خودم خونه اجاره کردم تهران و اونم گذاشتم خونه یکی از اقوامشون اونجا بمونه. بعد یه مدت واسش کار پیدا کردم. حتی کارم بهش یاد دادم که چه بپوشه، چی کنه چه نکنه، چطور حرف بزنه. حتی یه نامه گم میشد زنگ میزد بهم که بهش بگم چطور دنبالش بگرده!! حقوقش کم بود بازم کمکش میکردم. هفته ای چندبار با هم بیرون میرفتیم. اینم بگم قبل آشنایی من باهاش با خیلیا دوست بود در لحظه، من بهش یاد دادم که پاک زندگی کنه و کرد. بعد تهران اومدنمون تقریبا واسش یه نامزد بودم. خودشم خواسته بود اینو. بعد چند وقت کار پیدا کردم حین درسم. خونوادشم از حضور من مطلع بودن،خیالشونم یکمی راحت بود. پولم خوب در میاوردم. گفتم واسش یه جایی رو بگیرم که دیگه سر بار نباشه. ولی چون نمیهواستم تنها بمونه و هم واسه اینکه بهش حس خونه دانشجویی و اینارو بدم گفتم همخونه داشته باشه بهتره. دانشگاه واسش آرزو بود، خلاصه یه کلاس حسابداری ثبت نامش کردم بهش میگفتم دانشگاهت اینه. خلاصه با دو تا خواهر همخونه شد. یکی شون فوق لیسانس بود یکی دیپلم اون دیپلمیه بعدا فهمیدم قرص اعصاب میخورد. خیلی کم دعوامون میشد بعد اینکه رفت با اینا تو این خونه یکم بعضی وقتا دعوامون میشد ولی کلا خوب بودیم باهم.
    بعضی وقتا خونم میومد، با هم رابطه جنسی (به خواست خودش) داشتیم. یهو یه شب که خونم بود تو گوشیش اتفاقی اس ام اس دیدم که به دوست صمیمیش داده که آره من نمیتونم از فکر فلانی در بیام (دوست من که باهاش 6 ماه دوست بود) و عاشقشمو بعد آخه اینو چی کنم فعلا که با اینمو از این چیزا!!!
    من خیلی عصبانی شدم، باهاش دعوای سختی گرفتم، حتی زدمش!!! نه واسه این حرفش واسه اینکه همیشه من آزادش گذاشته بودم که هرچی میخواد بهم بگه من میگم اکی فقط دروغ نگه. منتم کرد که توروخدا ببخش، غلط کردم و از این حرفا. منم بخشیدمش. ازش قول گرفتم که دروغ نگه دیگه.
    بعد اون ماجرا خوب شده بود هر از چندگاهی دعوامون میشد و منم یه اشتباه بزرگی که میکردم این بود که تو دعوا کارایی که واسش کرده بودم رو یادش میاوردم.
    سه هفته پیش من تو کیش یه کنفرانسی باید میرفتم، اینم با خودم بردم، هرچی دلش خواست واسش کردم (البته اونطوری نبود که نشون بده میخواد سو استفاده کنه ها) ولی منم دوست داشتم واسش خرج کنم که احساس کمبود نکنه خلاصه حسابی به اندازه درامد 2 ماه خرج کردم واسش.
    همه چی خوب بود فردای روزی که برگشتیم تهران متوجه شدم کلاس حسابداریش که الان ترم 4 بود فقط جمعه هاست درحالی که بهم گفته بود کل پنجشنبه بعد از ظهر و جمعه صبح کلاس داره. خیلی خیلی عصبانی شدم، چون من به خیال اینکه پنجشنبه ها کلاس داره خیلی برنامه هامو تغییر میدادم واسش تا اون موقع هم که دو ماه از کلاسش گذشته بود تو توهمم این پنجشنبه ها سر کلاس بود!! بدجوری بهم ریختم فقط بهش گفتم این دومین باریه که داری دروغ بزرگ میگی و دیگه نمیبخشم، از خونم بیرونش کردم. شبش رفتم جلو خونشون که باهاش خداحافظی کنم و طلاها و اینجور چیزا که واسش خریده بودم رو ازش بگیرم (ماهی یه تیکه طلا واسش میخریدم که هم احساس کمبود نکنه هم پولم رو جمع کنم به خودشم پول جمع کردن و خرج کردن رو یاد داده بودم). رفتم اونجا ازم ترسیده بود. نمیخواستم دعوا کنم اما ناخوداگاه دعوا شد جلو دوستاش زدمش. اما باز اومد باهام نشست و منتم کرد که ببخش و اینا. بخشیدم!!!
    بعد اون شب دیگه رفتارش خوب نبود باهام، معلوم بود یکی داره تحریکش میکنه همش! هفته پیش یه روزی بهش زنگ زدم که بیا امروز بعد کارمون بریم پیش یه روانشناسی چیزی کمکمون کنه، به زور قبول کرد. ساعت 5 قرار گذاشته بودیم. از 5 تا 10 شب اصلا جوابمو نداد. یخ کردم تو خیابونا. اصلا سابقه نداشت. خلاصه یه بار جواب داد و گفت با دوستم بیرونم به تو ربطی نداره و اینا!! رفتم جلو خونشون. منتظر واسادم تا بیاد اگه بیرونه. بعد یک ساعت یه ماشین با سه تا پسر جلوم واسادن و تا میخوردم زدنم که آره تو مزاحمش شدی و از این حرفا!! فهمیدم خونه بوده و یکی از این پسرا که راننده آژانس کنار خونشون بوده باهاش دوست شده جدیدا چون از همه چی خبر داشت. زنگ زدن پلیس بیاد منو به جرم مزاحمت ببرن. با هم رفتیم کلانتری، تو کلانتری هیچی بهش نگفتم فقط نگاش میکردم! با همون پسره جوری تو کلانتری نشسته بود که انگاری چند وقته با هم هستن. هم خونه ایش که قرص اعصاب میخوردهم بود، چنان شلوغ بازی دراورده بود که نگو! مثل اینکه این همخونه ایش تو همون آژانس منشی بوده! احتمالا اون تحریکش کرده که این داستانا درست شه. شکایت کردن ازم!! اما ازونجایی که مامورای کلانتری خیلی مرد بودن نذاشتن دادسرا بریمو رضایتم رو ازشون گرفتن!! حتی تو اون شب تو کلانتری نمیتونست جلو خنده و کاراش با اون پسره رو بگیره!!
    خیلی جای فکر داره داستانمون، ببخشید اذیت شدین این همه رو بخونین.
    از اون شب به بعد که فهمیدم شخصیتش چی بوده کاملا دورشو خط کشیدم! به زور سعی دارم میکنم فراموشش کنم! وقتی که باهاش بودم ذره ای پامو کج نمیذاشتم اما بعد اون شب به زور هی میخوام واسه اینکه از فکرش در بیام کارای بیخود که در شان و شخصیتم نیست کنم!!
    خیلی دارم اذیت میشم! هر شب خوابشو میبینم! همه دوستام و فامیلاش که منو میشناختن حتی دوستای خودش اومدن سمت من میخوان دلداری بدن بهم! اما باز نمیشه! از همه چی افتادم! تو این یه هفته قلبم یه لحظه آروم نشده!!
    چی کار کنم؟! تورخدا کمکم کنین! اصلا روز و شبم معلوم نیست!
    ممنون میشم اگه بزرگی کنین و راهنماییم کنین

  2. کاربران زیر از ara-heri بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی

    خب این حال شما کاملا" طبیعیه ...

    شما روزهایی رو با کسی سر کردید که امروز رو برای شما تاریک و مبهم کرده

    تمام احساس و عواطف شمارو زیر سوال برده و شما نمیتونید این موضوع رو برای خودتون هضم کنید

    ولی چاره ای ندارید ، چون زندگی در حرکته و باید در این مورد از این اتفاق درس عبرت بگیرید

    به هرحال وابستگی عاطفی شما جلوی فکر کردن رو از شما گرفت

    به همین خاطر باید در شناخت دیگران از این به بعد نهایت تلاش رو بکنید ، نه اینکه به همه چی و همه کس بد بین بشید

    برای مشاوره کردن هم میتونید با این مراکز تماس حاصل کنید و مشاوره تلفنی/حضوری انجام کنید



    http://forum.moshaver.co/f116/%D8%A2...827/#post36658
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 5 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    بسیار ممنونم از پاسختون
    چطور میتونم با جنابعالی مشاوره داشته باشم؟

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    اتفاق بدی هست.بخصوص وقتی میبینی جواب صاف بودن چیزی جز دورنگی نیست.ولی اینو یاد نره ک تو در بهترین جایگاه هستی.از لحاظ درس و کار و ی خانواده فوق العاده داری ک حامیه تو هست.کاری بااین موضوع ندارم ک در این راه اشتباه کردی یا نه ولی فعلا ب این تمرکز کن ک خودتو سریع ترمیم کنی.زندگی همچنان در جریانه.چ ب خودت سخت بگیری چه راحت. توی دنیا آدمها هرروز امتحان میشن . سعی کن ازین موضوع تجربه جمع کنی. برای زندگی زیبایی ک در آینده در انتظارته تمام افکار منفیو از فکرت بیرون کن. ب نظر منم ب مشاور مراجعه کن. آقای فرخ بهت آدرس داده...
    ب نظرم بچه با عرضه ای هستی ک فوقتو توی خواجه نصیر خوندی .منم خیلی ازین دانشگاه خوشم میاد ولی حیف ک فوق منو توی این دانشگاهها ندارن.فوق لیسانس حقوقم...
    پس برای استارت دوباره توکل کن و مشاوره بگیر...
    موفق باشی

  7. کاربران زیر از خليلي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    خیلی خیلی ممنونم از این همه لطف شما
    خیلی آروم شدم با پاسخ های به جاتون
    چشم حتما این کارو میکنم
    بازم ممنون

  9. کاربران زیر از ara-heri بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10779
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    314
    تشکر شده 360 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    واقعا متاسف شدم،
    اون.وقت میگن ادم خوب ادم مردس، بیا این یه ادم خوب.
    واقعا چرا این جور شده.
    من خودمم از خوندن این.داستان شوکه شدم یکی می خوام خودمو دلداری بده.

    این جریان هرچی بوده چه خوب چه بد گذشته
    الان به فکر ایندتون باشید.

    ولی این ناامیدی نباید احساساتتونو
    درگیر کنه وبدبین بشید.

    به خودتون.بگید این کار رو برای رضای خدا انجام دادید.
    (موفق باشید)
    امضای ایشان
    . وقتی به کسی،به طور کامل
    وبدون هیچ شک وتردیدی
    اعتماد
    می کنید درنهایت دونتیجه کلی خواهد داشت. :
    یا شخصیبرای زندگی
    یادرسیبرای زندگی

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    نمی دونم چطور ازتون تشکر کنم
    کارم شده اسنکه روزی چندبار این تاپیک رو میخونم و پیاماتون بهم دلگرمی فوق العاده ای میده
    واقعا ممنون
    واسم دعا کنین
    مرسی

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10849
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    من مشاور نیستم نمیدونم مطلبم زیاد نمیخونم ! ولی نمیدونم کنجکاو شدم که بخونم:d
    و اما نظر بنده :

    خیلی خوشحالم که هنوزم آدمایی مثل شما هستن ! خیلی سخته ! وقتی به کسی کمک کنی با اینکه احتیاج به کمک داره ! و بهش وابسته بشی ! و اونم اینطوری بهت خیانت بکنه !
    ولی به خدا فکر کن که اینا رو دیده ! حتما جواب کارای تو و جواب کارای اونو خواهد داد ! زندگی رو نمیخواد زیاد سخت بگیری ! چون چیزی نداره که سخت باشه !
    و اینکه زمان.زمان همه چیزو درست میکنه ! زندگیتو الکی سیاه نکن ! تو این جور وقتا نیمه پر لیوان رو ببین ! که تو کمکتو کردی ! نتیجش رو شاید خواست خدا بود ! شاید این یه آزمایش بوده برات !

    امیدوارم این نظر من بدردت بخوره

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10834
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    سلام دوست عزیز من تمام داستان زندگی ات را خوندم منم خودم یک دانشجو هستم وتازه با این سایت آشنا شدم .نمی دونم که چرا دارم برات این چیزها را می نویسم ولی می خواهم بدونی دختری با این شرایط که گفتی نه تنها لایق دوست داشتن نیست بلکه لایق ترهم هم نیست البته 5سال زمان ریادی است واین وابستگی تو را درک می کنم .ولی خود تو هم مقصر هستی که چنین دختری را وارد زندگی ات کردی مطمئا باش که این دختر به زودی پشیمان می شود . ولی یادت باشد این دفعه تحت تاثیر احساست قرار نگیری توکل بر خدا کن باور کن هیچ چیز به انداره راز ونیاز وکمک خواستن از خدا آرامت نمی کند امتحان کن وامیدوار باش تو شرایط خوبی داری ومی توانی زندگی بهتری برای خودت بسازی پس ناامید نباش یه یاعلی بگو بلند شو

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    جدا شرمندم از همه شما دوستای عزیزم که مثل خواهر و برادر دارین راهنماییم میکنین
    فقط اینو بهتون میگم که از خدا میخوام هرچی میخواین بهتون بده که اینطوری دارین امید رو به زندگی یکی از بنده هاش بر میگردونین
    واقعا ممنون

  15. کاربران زیر از ara-heri بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط ara-heri نمایش پست ها
    جدا شرمندم از همه شما دوستای عزیزم که مثل خواهر و برادر دارین راهنماییم میکنین
    فقط اینو بهتون میگم که از خدا میخوام هرچی میخواین بهتون بده که اینطوری دارین امید رو به زندگی یکی از بنده هاش بر میگردونین
    واقعا ممنون
    دوست عزیز من داستان زندگیتون رو خوندم

    واقعا متاثر شدم...بعضی وقتا محبت های ما واقعا حیف میشه

    مقصر هم خود ماییم که یادمون میره هرکسی لایق ما و محبت های ما نیست

    بذار اعتراف کنم همون اول داستانت وقتی گفتی دوستت این خانم رو رها کرد چون خرده شیشه داشت و بعد تو رفتی سراغش تا نجاتش بدی

    تو دلم گفتم..چه اشتباهی!!!!!!!

    آخه حتما دوستت یه چیزی دیده بود که رهاش کرد

    اما بگذریم...

    قصد تو کمک کردن بوده و این جای تحسین داره...

    پسر خوب شما خودت گفتی فقط میخواستی کمکش کنی

    تو دیگه بیشتر از این نمیتونستی براش کاری کنی..یعنی من فک نمیکنم کاری مونده باشه که نکرده باشی..همه کاری کردی

    اما اون لیاقتشو نداشت..میبینی؟؟؟ مقصر تو نیستی...اون بلد نبوده از این همه خوشبختی استفاده کنه

    الان دیگه باید به فکر خودت باشی.

    اولش سخته..واقعا هم سخته که آدم بخواد این همه بدی رو تحمل کنه از طرف کسی که بهش خوبی کرده!!!

    دوست عزیز این خانم احتمالا باز هم پشیمون میشه و انتظار داره شما ببخشی..

    اما شما باید ثابت کنی که اون تمام شانسهاش رو از دست داده و پیش شما جایگاهی نداره

    کمی از درس و دانشگاه و کار فاصله بگیر

    به خودت استراحت بده و چند روزی بدون دغدغه به خودت برس

    غصه خوردن واسه کسی که هیچ خیری واسه شما نداشته از اشتباه هم اشتباه تره

    ماشاءالله تحصیل کرده هم هستی و کاملا مشخصه چقد آدم خوب و نجیبی هستی که یه خانواده دخترشون رو سپردن دستت

    پس از الان به فکر این باش که بهترین ها رو اول واسه خودت جور کنی

    و بعد این بهترین ها رو تقدیم کسی کنی که بهترین باشه

    من واقعا خوشحالم که هنوزهم مردانی مثه شما پیدا میشه

    قدر خودتون رو بدونید و از زندگیتون لذت ببرید..دنیا همونجوری میچرخه که شما میخواید

    موفق باشی گل.

  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    یعنی فقط میتونم بگم که تا گل هایی مثل شما انقدر با دل پاک، لطف میکنین و با راهنمایی هاتون به یکی مثل من کمک میکنین و امیدم رو دوباره بهم برمیگردونین اونوقت تنها کاری که میشه کرد اینه که دست تک تکتون رو بوسید تا حداقل ذره ای جبران شده باشه این همه لطفتون
    از شما هم ممنون
    چشم اطاعت میشه
    براتون بهترین ها رو از خدا میخوام

  18. کاربران زیر از ara-heri بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    تقدیم به شما با نهایت احترام...

    هر کجا هستم باشم

    آسمان مال من است...

    پنجره ، فکر، هوا...

    عشق و زمین مال من است ...

    چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند قارچ های غربت؟؟؟...



  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    با سپاس فراوان

  21. کاربران زیر از ara-heri بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5378
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    41
    تشکر شده 12 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    سلام دوست مهربونو بادرک.
    اصلا نگران نباش وبه خدا توکل کن.تو به اون ادم ارزش دادی اما اون نفهمید وقدرتو ندونست پس دیگه خودتو واسش کوچیک نکن.تو موفقی وپدرومادرت واست کلی آرزو دارن پس اینبار بخاطراونام شده از حقت کمتر نخواه.زووووووووووود خوب میشی داداش
    من خوشحالم برات

  23. کاربران زیر از mona_24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7929
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    همیشه همینطور بوده عزیزم پاسخ محبت جز بی مهری نیس هر چند من به عشق اعتقادی ندارم ولی دله دیگه کاریش نمیشه کرد مطمین باش فراموشش میکنی توام یه سنی ازت گذشته این دختری که در موردش حرف زدی معلومه یه بچه بیشتر نیس لیاقتتو نداشته کسیو دوس داشته باش که دوست داره

  25. کاربران زیر از شیمول بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی 5 ساله

    از خدا ممنونم که این همه خواهر و برادر عزیزتر از گل داشتم و این ماجرا باعث شد همشون رو پیدا کنم
    ممنون آبجی عزیزم از دلگرمی مهربونانت
    مرسی، چشم
    شاد و موفق باشین

  27. کاربران زیر از ara-heri بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10763
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فراموش کردن نامزدی

    واقعا ممنونم از همه شما دوستای عزیزم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آشنایی اینترنتی
    توسط omid_pj75 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 10-01-2020, 11:52 AM
  2. عدم توجه والدین
    توسط بهشت در انجمن مشکلات فرزندان
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 12-01-2014, 09:24 AM
  3. عدم توجه مادرم
    توسط maryam22 در انجمن مشکلات فرزندان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-18-2014, 05:31 PM
  4. چرا بعضی از افراد دیکتاتور می شوند؟!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-03-2014, 06:58 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد