نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: فکر زیاد

1317
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32273
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Angry فکر زیاد

    من 19 سالمه و من دیدا یه مشکی پیدا کردم.ببینید این مشکلو من از قبل داشتم و الان خیلی حاد شده.مشکل من اینه که به حرف ها و کارهایی که مثلا پنج سال پیش زدم و انجام دادم و چیزهای غلطی هم بودن فکر بیش از حد می کنم مثلا این که من پنج سال پیش فلان حرفو در مورد یه نفر زدم نکنه اون اطرافیام برداشت اشتباهی از حرفم داشتم حالا بیان به خودش یا اطرافیانش بگم و واسه من بد بشه و مشکل ساز بشه و بخوان باهام برخورد کننن.یا اینکه از یه پسری تعریف کردم مثلا گفتم چه قدر خوشکله حالا داداشش بیاد بعد از 5 سال با من دعوا کنه و بگه تو چرا تو کف بودی.تا از یک فکری خودمو خلاص می کنم فکر جدیدی میاد سراغم و همش احتمالات و نکنه فلان و نکنه فلان وایناست.همش در مورد کوچک ترین مسایل به خودم انگ می زنم و ترسمم از این که بخوان برخورد شدیدی باهام بکنن ترسم از اینه.من به شدت بچه مثبت تنها و و ترسو و از خودم نمی تونم دفاع کنم.یه چیز دیگه بگم من پارسال پشت کنکوری بودم و فقط درس خودم نه بیرون می رفتم ونه با فرد خاصی در ارتباط بودم ولی مواعلام نتایج نتیجه دلخواهم و پزشکی رو نگرفتم و الان برای دومین بار بار پشت کنکورم وضع درسی ام خوبه ولی این افکار توانمو ازم گرفتنوخواب درسی ندارم استرس دارم تپش قلب دارم.یه چیزی که هست و به خودم می گم اینه که چرا این افکار همون موقع یا سال بعد سال بعدشم سراغم نیومدن و الان اومدن
    خلاصه کلا از زندگی خسته ام حتی به خودکشی و پایان دادن هم فکر می کنم .من کسی رو ندارم که باهاش حرف بزنم و مشکلاتم رو بهش بگم شماها دیگه شانس اخرید واسه من.هر چی شما بگید اجرا می کنم ممنون می شم راهنماییم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : فکر زیاد و توهم و ترسو بودن(لطفا اگر می تونید کمک کنید)

    نقل قول نوشته اصلی توسط bagheri نمایش پست ها
    من 19 سالمه و من دیدا یه مشکی پیدا کردم.ببینید این مشکلو من از قبل داشتم و الان خیلی حاد شده.مشکل من اینه که به حرف ها و کارهایی که مثلا پنج سال پیش زدم و انجام دادم و چیزهای غلطی هم بودن فکر بیش از حد می کنم مثلا این که من پنج سال پیش فلان حرفو در مورد یه نفر زدم نکنه اون اطرافیام برداشت اشتباهی از حرفم داشتم حالا بیان به خودش یا اطرافیانش بگم و واسه من بد بشه و مشکل ساز بشه و بخوان باهام برخورد کننن.یا اینکه از یه پسری تعریف کردم مثلا گفتم چه قدر خوشکله حالا داداشش بیاد بعد از 5 سال با من دعوا کنه و بگه تو چرا تو کف بودی.تا از یک فکری خودمو خلاص می کنم فکر جدیدی میاد سراغم و همش احتمالات و نکنه فلان و نکنه فلان وایناست.همش در مورد کوچک ترین مسایل به خودم انگ می زنم و ترسمم از این که بخوان برخورد شدیدی باهام بکنن ترسم از اینه.من به شدت بچه مثبت تنها و و ترسو و از خودم نمی تونم دفاع کنم.یه چیز دیگه بگم من پارسال پشت کنکوری بودم و فقط درس خودم نه بیرون می رفتم ونه با فرد خاصی در ارتباط بودم ولی مواعلام نتایج نتیجه دلخواهم و پزشکی رو نگرفتم و الان برای دومین بار بار پشت کنکورم وضع درسی ام خوبه ولی این افکار توانمو ازم گرفتنوخواب درسی ندارم استرس دارم تپش قلب دارم.یه چیزی که هست و به خودم می گم اینه که چرا این افکار همون موقع یا سال بعد سال بعدشم سراغم نیومدن و الان اومدن
    خلاصه کلا از زندگی خسته ام حتی به خودکشی و پایان دادن هم فکر می کنم .من کسی رو ندارم که باهاش حرف بزنم و مشکلاتم رو بهش بگم شماها دیگه شانس اخرید واسه من.هر چی شما بگید اجرا می کنم ممنون می شم راهنماییم کنید

    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که خواندم و میفهممت ولی دختر خوب تمام این حالاتی رو که گفتی و افکاری رو که داری از لحاظ روانشناختی شناخته شده است کاملا مثل سرماخوردگی و قابل درمانه!

    خیلی ساده به یکی از همکاران حاذق ما در شهر خود(مشاور) رجوع کنید. جواب خواهید گرفت.


    موفق باشی

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  3. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : فکر زیاد و توهم و ترسو بودن(لطفا اگر می تونید کمک کنید)

    نقل قول نوشته اصلی توسط bagheri نمایش پست ها
    من 19 سالمه د
    سلام دوست عزیز

    به سایت مشاور خوش اومدی

    خدا رو شکر که انقد فهیم هستی که دنبال مشاوره اومدی

    ببین عزیزم منم این حالات شما رو موقع درس خوندن دارم

    ولی به یه نتیجه رسیدم

    اونم اینکه ذهن آدم به طور ناخودآگاه دنبال راحتی و تنبلی هست

    چرا وقتی میخوایم تفریح کنیم و یا تی وی ببینیم و بگردیم این افکار کمتر میاد سراغمون؟

    اما وقتی میخوایم رو کاری تمرکز کنیم این افکار شدت میگیره و همش حواس ما رو پرت میکنه

    چیزی که میخوام بهت بگم اینکه ذهن شما این افکار رو میاره که زحمت درس خوندن رو از شما بگیره و مجبور بشی به چیزایی فکر کنی که نیازی به تمرکز و حفظ کردن نداره

    من خودم وقتی اینجوری میشم در حد یه دقیقه بهشون فکر میکنم و میگم خب هرچی که بوده تموم شده من الان میخوام درس بخونم

    هر وقت درسم رو خوندم قول میدم بهشون فک کنم ( مثلا میگم اگه ده صفحه خوندم بهشون فک میکنم ) اینجوری فکرم رو کنترل میکنم

    رشته ای هم که شما میخواید رشته ی پر کاری هست و انرژی زیادی رو میخواد

    پس از مغزت کار بکش نذار تنبل بار بیاد

    و همیشه بگو من الان دارم میخونم اگر اتفاقی افتاد بعد همون موقع بهش فک میکنم

    عزای قبل مرگ که نمیگیرن ... میگیرن؟؟؟

    وقتی این اتفاقات مربوط به گذشته دور هست لزومی نداره بهشون فک کنی

    اگه میخواست چیزی بشه همون موقع میشد

    وقتی الانم چیزی نشده لزومی نداره بهش فکر کنی

    در واقع الان افکارت تو رو کنترل میکنن به جای اینکه تو افکارت رو کنترل کنی

    همه ی اینها بخاطر این هست که ذهنت نمیخواد زیر بار حجم درس ها بره

    سعی کن از دروس ساده تر و دروسی که بیشتر دوس داری شروع کنی

    و برای اضطراب و استرس هم میتونی به یه روانشناس بالینی و یا مشاور مراجعه کنی تا بهتر راهنماییت کنن

    امیدوارم دفعه ی بعد پست قبولیت تو پزشکی رو بزنی

  5. 5 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : فکر زیاد و توهم و ترسو بودن(لطفا اگر می تونید کمک کنید)

    سلام دوست عزیز
    من هم این شرایط شما رو موقعی که کنکوری بودم داشتم و درکتون می کنم
    همونطور که آقای دکتر و رز مریم جان فرمودن بهترین کار این هست که در اسرع وقت به یه مشاور مجرب مراجعه کنید و مسئله ها رو بهشون بگید
    یه نکته ای که مریم جان فرمودن مهم و نتیجه بخش هست
    یه روانشناس می گفت هر موقع فکر منفی و مزاحم میاد تو ذهن آدم
    نباید سعی کنی ازش فرار کنی و بهش فکر نکنی!
    بلکه باید مثل یه مهمون ناخونده که دوس نداری تو خونه ات باشه بهش بی محلی کنی و واسه خودت اون رو بی اهمیت کنی و در عین حال

    خودت رو سرگرم کارایی که بهشون علاقه داری کنی که کم کم ریشه اون افکار به طور کلی از توی ذهن بره
    و حواست نسبت به اون ها پرت بشه
    نگران هم نباشین درسته الان ذهنتون رو خیلی درگیر کرده اما با مراجعه به یه مشاور خوب و تلاش خودتون همشون حل میشن
    خیلیا هستن که این مشکلات رو دارن
    ولی ای کاش همه به موقع برای رفع مسئله شون اقدام کنن و از راه درستش که زودتر هم حل بشه و ادامه زندگیشون رو تحت الشعاع قرار نده.
    در مورد کنکور هم سعی کنید استرس منفی نداشته باشید و به برنامه هاتون عمل کنید که ان شاالله بهترین نتیجه رو بگیرید.
    شاد و موفق باشید.

  7. 2 کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : فکر زیاد و توهم

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه



    اساساً فکر کردن کار خوبی است و با اینکه بعضی از مردم به ‌اندازه کافی این کار را نمی‌‌کنند، برخی در این زمینه واقعاً زیاده ‌روی می‌کنند. امروز می‌خواهیم درمورد کسانی حرف بزنیم که خیلی فکر می‌کنند.

    بعضی‌ها آنقدر فکر می‌کنند که خود را خسته، مضطرب و بیمار می‌کنند. این افراد گرایش دارند که هر مسئله ساده ‌ای را پیچیده، هر چیز آسانی را سخت و هر مشکل کوچکی را بزرگ و بغرنج جلوه دهند. آنها عادت دارند وقتشان را برای آنالیز بیش از حد هر چیز و هر کس هدر دهند. آنها متخصص تفسیر غلط حرف‌های همه هستند و اگر کوچکترین راهی وجود داشته باشد که احساساتشان جریحه ‌‌دار شود، آن را پیدا می‌کنند. حتی به دنبال آن می‌گردند. آنها معمولاً افرادی وسواسی و ایده آلیست هستند. بیش از حد نگران می‌شوند. تقریباً درمورد همه چیز و همه کس.

    آنها سعی می‌کنند همیشه همه را خشنود نگه دارند و می‌خواهند که تغییر ایجاد کنند اما این فرایند تغییر آنها را می‌ترساند. برای خراب کردن امیال و آرزوهایشان به بقیه آدم‌ها نیاز ندارند، خودشان هم خوب از پس آن برمی‌آیند. آنها همان‌هایی هستند که بیش از حد فکر می‌کنند. بپذیرید که فکر و خیال هایی که دارید بی مورد هستند. همانطور که به غذاخوردن برای زنده ماندن نیاز داریم، به فکر کردن نیز نیاز داریم، لذا گاهی تشخیص اینکه فکرهای شما بی مورد هستند، کمی برایتان دشوار می شود.

    معیارهای چندی برای تشخیص وجود دارند که به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد:
    - آیا بارها و بارها فکرتان درگیر یک موضوع مشابه شده است؟ آیا با فکر کردن در مورد آن موضوع راه به جایی نبرده و راه حلی به ذهنتان نرسیده است؟

    - آیا موضوعی خاص را از زوایای بسیاری مورد تحلیل قرار داده اید؟ آیا فکر کردن زیاد به همان موضوع، نتیجه ای معکوس را برای شما ایجاد کرده و نتوانستید آن مشکل را حل و یا مدیریت کنید؟

    - آیا تمام دوستان نزدیکی که می توانند در مورد موضوعی به شما کمک کنند را در ذهن خود به صف کردید؟ آیا از آنها کمک خواسته اید؟

    - آیا تمام دوستان شما به شما می گویند که فکر و خیالی که دارید بی مورد است؟ آیا دوستانتان شما را به خاطر افکار بی مورد و پوچی که دارید، دست انداخته اند؟



    اگر احساس می‌کنید خصوصیاتی که در بالا ذکر کردیم را در خود می‌بینید، نکات زیر به شما کمک می‌کند با این مشکل خود کنار بیایید.
    1. از صبر کردن برای ایده آل هر چیز خودداری کنید. جاه‌ طلب بودن خیلی خوب است اما خواستن ایده آل غیر واقع بینانه و غیرعملی است. باید به دنبال پیشرفت مداوم باشید و برای دست یافتن به تغییرات مثبت تلاش کنید.

    2. فکر و خیال نکنید. روی فکر و خیال تکیه نکنید، برحسب واقعیات عمل کنید.

    3. فعال‌تر باشید. از تئوری بیرون بیایید و وارد عمل شوید. از همین الان! هر روز حداقل یک کار انجام دهید که شما را به هدفتان نزدیک‌تر کند. حتی اگر از آن واهمه دارید. اجازه ندهید ترس توانایی‌هایتان را پایین بیاورد یا بر زندگیتان حکومت کند.

    4. درست‌ترین سوال‌ها را از خودتان بپرسید. سوال‌هایی که شما را از نظر ذهنی در وضعیتی مثبت، عملی، کاربردی و متمرکز بر راه‌ حل قرار دهد. مشکل را درک کنید اما تمرکزتان بر راه‌ حل باشد.

    5. یک مدیر داشته باشید (یک مربی، دوست، یکی از آشنایان و ...) که بازخورد مرتبط، خاص، معقول و غیراحساسی به شما بدهد. خودتان نمی‌توانید درمورد خودتان بیطرف باشید. این فرد باید کسی باشد که حرف‌هایی به شما بزند که باید بشنوید نه حرف‌هایی که دوست دارید بشنوید.

    6. برای اینکه از متوسط به عالی تبدیل شوید، برنامه بریزید و کاملاً به آن پایببند شوید. رفتارهای عالی خود را پیدا کنید و به آنها متعهد بمانید.

    7. دست از توجیه کردن برای کارهایی که نمی‌کنید بردارید. صادقانه تلاش کنید که تلاش صادقانه بسیار موثر است.

    8. دفترچه ثبت موفقیت داشته باشید. نوشتن افکار، تصمیمات، رفتارها و نتایجی که به دست می‌آورید راهی عالی برای حفظ نگرش، ایجاد تمرکز و انگیزه است. همچنین راه خوبی است که بفهمید چه چیزی برای شما موثرتر است.

    9. از افکارتان بیرون بیایید. جایی آرام و زیبا فرای افکارتان پیدا کنید. جایی که آرامش، امنیت، لذت و آزادی وجود داشته باشد. دست یافتن به این نیاز به تلاش و تمرین دارد اما با تمرین می‌توانید تقریباً در هر مکانی و هر زمانی اینکار را انجام دهید. تا زمانی که امتحان نکنیم نمی‌دانیم که دست از فکرکردن برداشتن چقدر سخت است. برای رفتن به فرای ذهنمان باید هرج‌ و‌ مرج ذهنمان را دور بریزیم. ذهن جای خسته ‌کننده‌ ای است و بعضی وقت‌ها لازم است که از آن به تعطیلات برویم.

    10. بعضی از افکاری که در ذهنتان می‌چرخد باید بیرون ریخته شود، بعضی از آنها گیر کرده‌ اند و می‌ترسند بیرون بیایند.
    به افکار ذهنتان مثل یک بلوک آپارتمان نگاه کنید. به طبقه دوم این آپارتمان نگاه کنید، همینطور که در راهرو راه می‌روید، از پشت در آپارتمان شماره 22 صدای پیرزن دیوانه می‌آید که، «اینطوری باید آنرا انجام می‌دادی دیوانه...!» کمی اینطرف‌تر، آپارتمان زن پر حرفی است که همیشه در خانه ‌اش را باز می‌گذارد و یکدفعه بیرون می‌پرد و حواستان را پرت می‌کند. انتهای راهرو مردی زندگی می‌کند که همیشه شما را می‌ترساند، «اگر می‌دیدی چقدر احمق به نظر می‌رسیدی دیگر هیچوقت آنکار را انجام نمی‌دادی». این آدم‌ها درواقع آن افکاری هستند که میل و انگیزه شما را با احساس گناه و اضطراب از بین می برند.

    شناسایی این افکار خیلی ساده است، ساکنینی که خیلی وقت است اجاره خانه ‌شان را نپرداخته‌ اند و هیچ منفعتی برای شما ندارند و برای بقیه ساکنین خوب آپارتمان هم ایجاد مشکل می‌کنند و باید سریعاً آنها را بیرون بیندازید. همین الان شروع کنید. آزاردهنده‌ ترین ساکنین آپارتمان را شناسایی کنید و حکم تخلیه ‌شان را تحویلشان دهید. اگر همکاری نکردند، گوششان را بگیرید و به زور بیرونشان کنید. این ساکنین خیلی وقت است که آنجا مانده‌اند و می‌دانند که چطور می‌توانند فریبتان دهند. اما شما تسلیم نشوید. یادتان باشد ساکنین عالی دیگری دارید که باید به آنها رسیدگی کنید.

    بیرون انداختن این ساکنین جا را برای آوردن ساکنین بهتر باز می‌کند. این آپارتمان را از آنِ خودتان کنید. آن را دوباره به زندگی برگردانید. دکوراسیون آن را عوض کنید، حتی می‌توانید برایش استخر هم درست کنید. این آپارتمان مال شماست و این شما هستید که تصمیم می‌گیرید چطور آن را بازسازی کنید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32273
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر زیاد و توهم و ترسو بودن(لطفا اگر می تونید کمک کنید)

    ممنون از راهنمایی تون

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32273
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر زیاد و توهم و ترسو بودن(لطفا اگر می تونید کمک کنید)

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    من هم این شرایط شما رو موقعی که کنکوری بودم داشتم و درکتون می کنم
    همونطور که آقای دکتر و رز مریم جان فرمودن بهترین کار این هست که در اسرع وقت به یه مشاور مجرب مراجعه کنید و مسئله ها رو بهشون بگید
    یه نکته ای که مریم جان فرمودن مهم و نتیجه بخش هست
    یه روانشناس می گفت هر موقع فکر منفی و مزاحم میاد تو ذهن آدم
    نباید سعی کنی ازش فرار کنی و بهش فکر نکنی!
    بلکه باید مثل یه مهمون ناخونده که دوس نداری تو خونه ات باشه بهش بی محلی کنی و واسه خودت اون رو بی اهمیت کنی و در عین حال

    خودت رو سرگرم کارایی که بهشون علاقه داری کنی که کم کم ریشه اون افکار به طور کلی از توی ذهن بره
    و حواست نسبت به اون ها پرت بشه
    نگران هم نباشین درسته الان ذهنتون رو خیلی درگیر کرده اما با مراجعه به یه مشاور خوب و تلاش خودتون همشون حل میشن
    خیلیا هستن که این مشکلات رو دارن
    ولی ای کاش همه به موقع برای رفع مسئله شون اقدام کنن و از راه درستش که زودتر هم حل بشه و ادامه زندگیشون رو تحت الشعاع قرار نده.
    در مورد کنکور هم سعی کنید استرس منفی نداشته باشید و به برنامه هاتون عمل کنید که ان شاالله بهترین نتیجه رو بگیرید.
    شاد و موفق باشید.
    ممنون از این که وقت گذاشتید و همچنین از راهنمایی تون

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32273
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر زیاد و توهم و ترسو بودن(لطفا اگر می تونید کمک کنید)

    متشکرم از این که متنو خوندید و راهنمایی کردید موفق باشید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-29-2015, 01:00 PM
  2. تابلوهایی زیبا از گل‌ها و گیاهان زیر اشعه ایکس
    توسط Artin در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-26-2013, 12:59 AM
  3. زیبایی های جزیره بوراکای (Boracay) در فیلیپین
    توسط Artin در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-19-2013, 12:51 AM
  4. تصاویر سرسبز و زیبای جزیره یاکوشیما
    توسط R e z a در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-09-2013, 01:53 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد