نوشته اصلی توسط
shok
سلام ، من سال هاست مشكل اضطراب دارم ، از اون گذشته تقريبا هميشه از بيشتر چيزها ميترسم ، اما اين موضوع بيشتر نگرانم ميكنه كه اخيرا حس خشم و نفرتم زرمورد اطرافيانم خيلي زياد شده ، مدام تو فكر برقراري رابطه با آدم هاي تازه هستم اما از شروع رابطه منتظر درگيري و جداييم جورى كه خودم بش دامن ميزنم و بعد از دعوا و دلخورى انگار سرگرم شده باشم با خيالم راحت بشه ميرم سراغ نفر بعدي اما اين جدايي ها و دعواها ى زياد از ذهنم پاك نميشه و گاهي حس خيلي بدي بم ميده و احساس عذاب وجدان و گناه ميكنم و اضطرابم بيشتر ميشه ، دوست دارم بدونم اين رفتارم كه كاملا هم از كنترلم خارجه اما يه جورايي كاملا آگاهانه انجامش ميدم به چه علته ، ممنون ميشم كمكم كنيد