نمایش نتایج: از 1 به 36 از 36

موضوع: مشورت زاجع به ازدواج برادر

2160
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    مشورت زاجع به ازدواج برادر

    سلام و عرض ادب
    از اونجایی که اینجا راجع به مسائل دیگه ای که داشتم از راهنمایی های مشاوران و دوستا دلسوز و عزیز بهره مند بودم
    الان هم مسئله ای ذهنم رو درگیر کرده که برای حلش میخواستم راهنمایی بگیرم

    من یه برادر23 ساله دارم که بچه ی کوچیک خونواده است
    از چند سال پیش به دختر خاله ام که 5 سال سنش کمتره ابراز علاقه میکرد
    خب خیلی جوون بود و وقتی از من نظر خواست گفتم هر موقع کار و تحصیل و سربازیت درست شد اون موقع بیا بهم بگو
    خونواده ام هم این نظر رو داشتن

    دوسال پیش باز حرفش رو پیش کشید، اون موقع دختر خاله ام با یه پسری به قصد ازدواج دوست شده بود!
    چون خیلی اصرار کرد من گفتم که با پسری دوست بوده ولی نگفتم هنوزم ادامه داره
    گفت اگه پشیمون شده باشه و دیگه تکرار نکنه اشکالی نداره
    البته برادرم تا حالا با دختری دوست نبوده و اولین بارشه که به کسی پیشنهاد ازدواج داده
    الان بعد از دوسال دوباره حرفش رو پیش کشیده و چند روز پی از دخترخاله ام تو تلگرام مستقیم خواستگاری کرده

    دختر خاله ام هم نظرش اوایل منفی بود ولی امشب گفت که رابطه اش با اون پسر تموم شده و میخواد به برادرم جواب مثبت بده!!!!!
    بعد هم گفت تو شاید برات مهم باشه زن داداشت 4 سال با یکی بوده
    البته دوسه بار فقط هم رو دیده بودن پون شهراشون یکی نبود، ولی خب یه بار گفت دست هم رو گرفتیم یعنی در این حد
    الان هم داداشم و هم دختر خاله ام نظر من رو میخوان
    چی بگم بهشون بهتر هست؟
    ویرایش توسط یلدا 25 : 07-26-2017 در ساعت 03:44 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29717
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    201
    تشکر شده 444 بار در 250 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام و عرض ادب
    از اونجایی که اینجا راجع به مسائل دیگه ای که داشتم از راهنمایی های مشاوران و دوستا دلسوز و عزیز بهره مند بودم
    الان هم مسئله ای ذهنم رو درگیر کرده که برای حلش میخواستم راهنمایی بگیرم

    من یه برادر23 ساله دارم که بچه ی کوچیک خونواده است
    از چند سال پیش به دختر خاله ام که 5 سال سنش کمتره ابراز علاقه میکرد
    خب خیلی جوون بود و وقتی از من نظر خواست گفتم هر موقع کار و تحصیل و سربازیت درست شد اون موقع بیا بهم بگو
    خونواده ام هم این نظر رو داشتن

    دوسال پیش باز حرفش رو پیش کشید، اون موقع دختر خاله ام با یه پسری به قصد ازدواج دوست شده بود!
    چون خیلی اصرار کرد من گفتم که با پسری دوست بوده ولی نگفتم هنوزم ادامه داره
    گفت اگه پشیمون شده باشه و دیگه تکرار نکنه اشکالی نداره
    البته برادرم تا حالا با دختری دوست نبوده و اولین بارشه که به کسی پیشنهاد ازدواج داده
    الان بعد از دوسال دوباره حرفش رو پیش کشیده و چند روز پی از دخترخاله ام تو تلگرام مستقیم خواستگاری کرده

    دختر خاله ام هم نظرش اوایل منفی بود ولی امشب گفت که رابطه اش با اون پسر تموم شده و میخواد به برادرم جواب مثبت بده!!!!!
    بعد هم گفت تو شاید برات مهم باشه زن داداشت 4 سال با یکی بوده
    البته دوسه بار فقط هم رو دیده بودن پون شهراشون یکی نبود، ولی خب یه بار گفت دست هم رو گرفتیم یعنی در این حد
    الان هم داداشم و هم دختر خاله ام نظر من رو میخوان
    چی بگم بهشون بهتر هست؟

    به عنوان يک راهنما دهنده کم سن و سال ببين اگه برادرت با قضيه کنار اومده ديگه مشکلى نيست..... نظر اون مهمه عزيزم.... نظر شما هم قابل احترامه ولى خب ديگه با توجه به اوضاع جامعه بهتره کمى تحقیق کنيد تا از تعهد دختر خانم مطمئن بشين بعد بحث رو رسمى کنيد..... بعد هم از اون خانم بپرس دستش رو از سر اجبار گرفته يک بار گرفته چطور بوده...... مهمه که ببينى هنوز به اون آقا احساسى داره...... خيلى دقت داشته که ببينى احساسش چى بوده و چيزى از اون احساس مونده؟
    ویرایش توسط JOY : 07-26-2017 در ساعت 03:51 AM
    امضای ایشان
    اى خدا بى تو ميسر نمى شود...

    بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود



  3. کاربران زیر از JOY بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام و عرض ادب
    از اونجایی که اینجا راجع به مسائل دیگه ای که داشتم از راهنمایی های مشاوران و دوستا دلسوز و عزیز بهره مند بودم
    الان هم مسئله ای ذهنم رو درگیر کرده که برای حلش میخواستم راهنمایی بگیرم

    من یه برادر23 ساله دارم که بچه ی کوچیک خونواده است
    از چند سال پیش به دختر خاله ام که 5 سال سنش کمتره ابراز علاقه میکرد
    خب خیلی جوون بود و وقتی از من نظر خواست گفتم هر موقع کار و تحصیل و سربازیت درست شد اون موقع بیا بهم بگو
    خونواده ام هم این نظر رو داشتن

    دوسال پیش باز حرفش رو پیش کشید، اون موقع دختر خاله ام با یه پسری به قصد ازدواج دوست شده بود!
    چون خیلی اصرار کرد من گفتم که با پسری دوست بوده ولی نگفتم هنوزم ادامه داره
    گفت اگه پشیمون شده باشه و دیگه تکرار نکنه اشکالی نداره
    البته برادرم تا حالا با دختری دوست نبوده و اولین بارشه که به کسی پیشنهاد ازدواج داده
    الان بعد از دوسال دوباره حرفش رو پیش کشیده و چند روز پی از دخترخاله ام تو تلگرام مستقیم خواستگاری کرده

    دختر خاله ام هم نظرش اوایل منفی بود ولی امشب گفت که رابطه اش با اون پسر تموم شده و میخواد به برادرم جواب مثبت بده!!!!!
    بعد هم گفت تو شاید برات مهم باشه زن داداشت 4 سال با یکی بوده
    البته دوسه بار فقط هم رو دیده بودن پون شهراشون یکی نبود، ولی خب یه بار گفت دست هم رو گرفتیم یعنی در این حد
    الان هم داداشم و هم دختر خاله ام نظر من رو میخوان
    چی بگم بهشون بهتر هست؟

    برادرتون از رابطه دختر خاله چقدر تا چه حد با خبرن؟
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  5. کاربران زیر از آرش67 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط JOY نمایش پست ها
    به عنوان يک راهنما دهنده کم سن و سال ببين اگه برادرت با قضيه کنار اومده ديگه مشکلى نيست..... نظر اون مهمه عزيزم.... نظر شما هم قابل احترامه ولى خب ديگه با توجه به اوضاع جامعه بهتره کمى تحقیق کنيد تا از تعهد دختر خانم مطمئن بشين بعد بحث رو رسمى کنيد..... بعد هم از اون خانم بپرس دستش رو از سر اجبار گرفته يک بار گرفته چطور بوده...... مهمه که ببينى هنوز به اون آقا احساسى داره...... خيلى دقت داشته که ببينى احساسش چى بوده و چيزى از اون احساس مونده؟
    درسته عزیزم
    ولی خب داداشم نمیدونه این ها 4 سال در ارتباط بودن
    الان دختر خاله ام میگه تو میتونی بهش بگی یا نگی
    خب دیگه جوونن
    پسره با دوستش رفته بودن دم مدرسه شون
    تو ماشین که نشسته بودن پسره دستش رو گرفته بود
    چند دقیقه دور زده بودن
    راجع به احساسش چیزی نگفته
    ولی خب گفت میخواد ازدواج کنه! اونم به این زودی!

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    برادرتون از رابطه دختر خاله چقدر تا چه حد با خبرن؟
    در حدی که من دوسال پیش بهش گفتم
    گفتم دختر عمه اش باعث شده با اون پسر دوست بشه و چیز خاصی هم نبوده بعد هم گفتم دیگه تموم شده و با کسی دوست نیست
    چون احساس کردم به دختر خاله ام خیانت کردم
    ولی این چند روزه که هر چی پرسید گفتم من نمیدونم و اطلاع ندارم
    خب من میدونم در جریان رابطه شون هستم
    این ها درسته احساسی دوست شده بودن والی خب خیلی ادعاشون میشد واسه ازدواج با همن
    حتی اسم بچه هاشون رو هم انتخاب کرده بودن!
    حالا یهویی کات کردن!

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    یلدا به نظرم شاید داره لجبازی میکنه با دوست پسرش

    ممکنه با دوست پسرش دعواش شده باشه

    بعد از سر لج بخواد جواب مثبت بده به داداشت

    به نظرم بهش بگو اگه میخوای جواب مثبت بدی باید منو مطمئن کنی که حداقل سه چهار ماه با اون پسر رابطه نداشته باشی بعد بهش جواب مثبت بدی

    نه اینکه سریع از اون طرف پاشه بیاد بشینیه سر سفره ی عقد یکی دیگه

  9. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    یلدا به نظرم شاید داره لجبازی میکنه با دوست پسرش

    ممکنه با دوست پسرش دعواش شده باشه

    بعد از سر لج بخواد جواب مثبت بده به داداشت

    به نظرم بهش بگو اگه میخوای جواب مثبت بدی باید منو مطمئن کنی که حداقل سه چهار ماه با اون پسر رابطه نداشته باشی بعد بهش جواب مثبت بدی

    نه اینکه سریع از اون طرف پاشه بیاد بشینیه سر سفره ی عقد یکی دیگه

    ممنون مریم جان
    درسته
    ولی خب راستش من زیاد موافق و خوش بین نیستم به این ازدواج
    4 سال دوستی با یه پسر کم چیزی نیستريال قبلا هم با دوسه تا پسر دیگه که با پیامک بهش ابراز علاقه کرده بودن ارتباط داشت ولی خب در حد چند روز بود!
    اما این خیلی از وقت ها این ها با هم حرف میزدن، حتی من بارها میگفتم شنواییتون آسیب میبینه آخه از شب تا دم صبح نه یه شب نه دو شب 4 سال!
    برادر من یه دختر سر به زیر میخواد و آروم
    دختر خاله ام یه دختر به اصطلاح سرزبون داره و پرتوقع
    داداشمم چند روز پیش گفت به نتیجه رسیدم دختر سرزبون دار برای ازدواج مناسب نیست!
    همیشه هم وقتی هم رو میبینن لج میکنن با همدیگه ولی خب لابد دوستش داشته که بهش گفته
    نمیدونم الان چی تو ذهنشه
    اما در حال حاضر هم شرایط ازدواج نداره، تازه داره کارای سربازیش رو انجام میده که بره.

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    ممنون مریم جان
    درسته
    ولی خب راستش من زیاد موافق و خوش بین نیستم به این ازدواج
    4 سال دوستی با یه پسر کم چیزی نیستريال قبلا هم با دوسه تا پسر دیگه که با پیامک بهش ابراز علاقه کرده بودن ارتباط داشت ولی خب در حد چند روز بود!
    اما این خیلی از وقت ها این ها با هم حرف میزدن، حتی من بارها میگفتم شنواییتون آسیب میبینه آخه از شب تا دم صبح نه یه شب نه دو شب 4 سال!
    برادر من یه دختر سر به زیر میخواد و آروم
    دختر خاله ام یه دختر به اصطلاح سرزبون داره و پرتوقع
    داداشمم چند روز پیش گفت به نتیجه رسیدم دختر سرزبون دار برای ازدواج مناسب نیست!
    همیشه هم وقتی هم رو میبینن لج میکنن با همدیگه ولی خب لابد دوستش داشته که بهش گفته
    نمیدونم الان چی تو ذهنشه
    اما در حال حاضر هم شرایط ازدواج نداره، تازه داره کارای سربازیش رو انجام میده که بره.

    شرایط سختیه

    من اگه جای برادتون میبودم و بعدا به نحوی متوجه میشدم که پنهون کاری از طرف شما بوده هیچ وقت شما رو نمی بخشیدم

    اگه برادرم هم این موضوع براش مهم می بود و از من به عنوان یک فرد امین و خیر خواه سوال می کرد و با توجه به اینکه هنوز ازدواجی رخ نداده حقیقت رو جوری که به بقیه دخترا بدبین نشه می گفتم

    پسری که با کسی رابطه نداشته مدتی طول خواهد کشید با دختری که تجربه 4 ساله داره هماهنگ شه و احتمال اینکه زن ذلیل بشه هم خیلی زیاده ( مخصوصا چون دختر خالتون سرزبون داره )

    به نظرم کار اخلاقی اینه که به برادرتون واقعیت رو بگین و تصمیم گیری رو به عهده اون بزارین
    اگه خواستین این کار رو بکنین
    حواستون باشه که اولا بدبین نشه دوما خیلی از جزئیات تعریف نکنید چون اگه ازدواج کنن دردسر آفرین خواهد بود ( مدت رابطه رو بگید و نحوه رابطه و عمق اونو )
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  12. کاربران زیر از آرش67 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    ممنون مریم جان
    درسته
    ولی خب راستش من زیاد موافق و خوش بین نیستم به این ازدواج
    4 سال دوستی با یه پسر کم چیزی نیستريال قبلا هم با دوسه تا پسر دیگه که با پیامک بهش ابراز علاقه کرده بودن ارتباط داشت ولی خب در حد چند روز بود!
    اما این خیلی از وقت ها این ها با هم حرف میزدن، حتی من بارها میگفتم شنواییتون آسیب میبینه آخه از شب تا دم صبح نه یه شب نه دو شب 4 سال!
    برادر من یه دختر سر به زیر میخواد و آروم
    دختر خاله ام یه دختر به اصطلاح سرزبون داره و پرتوقع
    داداشمم چند روز پیش گفت به نتیجه رسیدم دختر سرزبون دار برای ازدواج مناسب نیست!
    همیشه هم وقتی هم رو میبینن لج میکنن با همدیگه ولی خب لابد دوستش داشته که بهش گفته
    نمیدونم الان چی تو ذهنشه
    اما در حال حاضر هم شرایط ازدواج نداره، تازه داره کارای سربازیش رو انجام میده که بره.
    خب با این تفاسیر یلدا من نظرم برمیگرده به همونی که گفتم

    بهتره به داداشت بگی...اما سربسته

    بگو این خانم مدتی با یه آقایی به قصد ازدواج بوده...

    حالا لازم نیست جزئیات رو بگی

    که بدونه جریان چیه

    دیگه تصمیم با خودشه که بخواد یا نخواد

    بهشم تاکید کن که اصلا به اون خانم نگه که تو بهش گفتی چون ممکنه براش بد بشه...یعنی یه جوری بگو که خودشم نخواد بهش بگه

    و قبل از اینم از داداشت بپرس ببین خودش چقدر میدونه در موردش و اصلا چرا این خانمو انتخاب کرده اونم وقتی خودش دختر سرزبون دار نمیخواد چیشده که نظرش عوض شده

    کلا به نظرم بهتره به داداشت بگی....چون بعدا هم از چشم تو میبینه و میگه چرا نگفتی...

  14. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    شرایط سختیه

    من اگه جای برادتون میبودم و بعدا به نحوی متوجه میشدم که پنهون کاری از طرف شما بوده هیچ وقت شما رو نمی بخشیدم

    اگه برادرم هم این موضوع براش مهم می بود و از من به عنوان یک فرد امین و خیر خواه سوال می کرد و با توجه به اینکه هنوز ازدواجی رخ نداده حقیقت رو جوری که به بقیه دخترا بدبین نشه می گفتم

    پسری که با کسی رابطه نداشته مدتی طول خواهد کشید با دختری که تجربه 4 ساله داره هماهنگ شه و احتمال اینکه زن ذلیل بشه هم خیلی زیاده ( مخصوصا چون دختر خالتون سرزبون داره )

    به نظرم کار اخلاقی اینه که به برادرتون واقعیت رو بگین و تصمیم گیری رو به عهده اون بزارین
    اگه خواستین این کار رو بکنین
    حواستون باشه که اولا بدبین نشه دوما خیلی از جزئیات تعریف نکنید چون اگه ازدواج کنن دردسر آفرین خواهد بود ( مدت رابطه رو بگید و نحوه رابطه و عمق اونو )
    متشکرم
    بله واقعا سخته
    من بین دو راهی موندم
    اگ به برادرم بگم که خب دوست خوب و قابل اعتمادی نبودم برای دخترخاله ام
    از طرفی هم خب راستش اصلا دوست ندارم برادرم با دختری که 4 سال با پسری دوست بوده که خیلی وقت ها به خاطرش گریه کرده و مسائلی دیگه ازدواج کنه!
    امشب بهش گفتم داداشم هر تصمیمی بگیره برای من هم قابل احترامه و تو ازدواج هم نظر دو طرف مهم هست
    و راز تو هم برای همیشه پیش من میمونه!

    ولی اگه داداشم بخواد باهاش ازدواج کنه این بار حس میکنم دارم به برادرم که هم خونمه خیانت میکنم
    خودش هم گفت اگه واقعا کسی رو میخواد و چیزی هست بهم بگو چون مهمه و خیانت هم محسوب نمیشه
    اما اون دفعه ی اول که گفتم خیلی عذاب وجدان کشیدم
    امشب هم مجبور بودم دروغ بگم پرسید به کسی گفتم یا نه جواب دادم نه!

  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    خب با این تفاسیر یلدا من نظرم برمیگرده به همونی که گفتم

    بهتره به داداشت بگی...اما سربسته

    بگو این خانم مدتی با یه آقایی به قصد ازدواج بوده...

    حالا لازم نیست جزئیات رو بگی

    که بدونه جریان چیه

    دیگه تصمیم با خودشه که بخواد یا نخواد

    بهشم تاکید کن که اصلا به اون خانم نگه که تو بهش گفتی چون ممکنه براش بد بشه...یعنی یه جوری بگو که خودشم نخواد بهش بگه

    و قبل از اینم از داداشت بپرس ببین خودش چقدر میدونه در موردش و اصلا چرا این خانمو انتخاب کرده اونم وقتی خودش دختر سرزبون دار نمیخواد چیشده که نظرش عوض شده

    کلا به نظرم بهتره به داداشت بگی....چون بعدا هم از چشم تو میبینه و میگه چرا نگفتی...

    درسته مریم جان
    ما با هم خیلی صمیمی هستیم و خب من خواهرشم و آرزوی من خوشبختیشه
    اما خیلی کنجکاو میشه گاهی
    وقتی به ادم پیله کنه دیگه دست بردار نیست
    اگه بگم شاید بگه با جزئیات باید بگی یا اسم و آدرس تون پسره رو بخواد
    درسته دختر خاله ام اشتباه کرده و یه خصوصیات منفی ای هم داره ولی خب آبروی دختر خاله ام هم مهمه این وسط!
    نه فقط داداشم تو فامیلای دایی و خاله اینا همه میگن این دختر سرزبون داره خدا به داد شوهرش برسه!
    سعید هم فکر نکنم کسی باشه زن ذلیل بشه! ولی خب قدرت زن ها زیاده!
    ویرایش توسط یلدا 25 : 07-26-2017 در ساعت 04:47 AM

  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    درسته مریم جان
    ما با هم خیلی صمیمی هستیم و خب من خواهرشم و آرزوی من خوشبختیشه
    اما خیلی کنجکاو میشه گاهی
    وقتی به ادم پیله کنه دیگه دست برادر نیست
    اگه بگم شاید بگه با جزئیات باید برگی یا اسم و آدرش تون پسره رو بخواد
    درسته دختر خاله ام اشتباه کرده و یه خصوصیات منفی ای هم داره ولی خب آبروی دختر خاله ام هم مهمه این وسط!
    نه فقط داداشم تو فامیلای دایی و خاله اینا همه میگن این دختر سرزبون داره خدا به داد شوهرش برسه!
    سعید هم فکر نکنم کسی باشه زن ذلیل بشه! ولی خب قدرت زن ها زیاده!
    مگه نمیگی که خودشم میدونسته با کسی بوده

    پس لازم نیست تو خیلی طول و تفسیرش بدی

    بگو همون کسی که خودت هم میدونی جریانشو از قبل....با همون بوده و رابطشون هم عمیق بوده...ولی من نه میشناسمش و نه میدونم تا چه حد بوده فقط میدونم قصدشون ازدواج بوده و طولانی مدت باهم بودن

    بدیشو که نمیخوای بگی...که آبروش بره...یه چیزیه که واقعا هست و داداشت هم خودش خبر داشته تا حدی

    من نگفتم زن ذلیل بشه

    گفتم ازش بپرس ببین قبلا که میگفته دختر سرزبون دار نمیخوام...پس چرا حالا نظرش عوض شده و این دختر رو انتخاب کرده

  18. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    مگه نمیگی که خودشم میدونسته با کسی بوده

    پس لازم نیست تو خیلی طول و تفسیرش بدی

    بگو همون کسی که خودت هم میدونی جریانشو از قبل....با همون بوده و رابطشون هم عمیق بوده...ولی من نه میشناسمش و نه میدونم تا چه حد بوده فقط میدونم قصدشون ازدواج بوده و طولانی مدت باهم بودن

    بدیشو که نمیخوای بگی...که آبروش بره...یه چیزیه که واقعا هست و داداشت هم خودش خبر داشته تا حدی

    من نگفتم زن ذلیل بشه

    گفتم ازش بپرس ببین قبلا که میگفته دختر سرزبون دار نمیخوام...پس چرا حالا نظرش عوض شده و این دختر رو انتخاب کرده

    درسته عزیزم
    میدونم منظورم این بود که آقا آرش گفتن شوهر این مدل دخترا ممکنه زن ذلیل بشه و خب نمونه اش رو دیدم تو فامیل از سعید هیکلی تر هم دیدم یه زن جوری مهارش کرده که یه مدت با خونواده و حتی مادرش هم قطع ارتباط کرده بود!
    من میخواستم بهش بگم گفتم اگه بگم ممکنه شک کنه دختر خاله ام چیزی به من گفته، گفتم به یه بهونه ای حرفش رو پیش بکشم و بپرسم ببینم قضیه چیه
    هرچند که به من نگفته بود بهش پیام داده و خواستگاری هم کرده، خب از اونجایی که خونواده ها هر دو سنتی هستن این کار درستی نبود به نظرم و حس میکنم خونواده رو پیش خاله ام اینا کوچیک کرده!

    درسته ، خودش هم میگفت قبل اینکه تو بگی من شک کردم چون خیلی وقت ها دقت کردم دیدم گوشی دستشه و در حال نوشتن پیام هست و خب پسرا هم گاهی حواسشون جمع هست به این مسائل، دیگه میخواست از من بپرسه که مطمئن بشه
    من هم گفتم چیز مهمی نبوده یه اشتباه دخترونه
    ولی خب اگه بگم در حد این مدت و اینجوری بوده فکر کنم کلا بیخیال بشه.
    و خب دخترخاله ام هم اعتمادش به من رو برای همیشه از دست میده و ممکنه بشه یه کینه واسه همیشه!
    اونقدر ذهن من رو درگیر کردن تا الان به این خاطر بیدار موندم!
    گفتن یا نگفتن من خیانت به یکیشون محسوب میشه!
    اگه هم نگم ممکنه داداشم یهویی جدی بشه و بخواد ازدواج کنه باهاش
    ولی باورم نمیشه من چند بار قبلنا به شوخی گفتم بیا زن داداش من شو
    گفت عمرا من همسرم رو انتخاب کردم، بعد حالا اینجوری!
    آدم نمیدونه از دست بعضی از این دخترپسرها چی بگه واقعا
    ولی خب واقعا متاسفم همه ی این داستان ها رو یه سیم کارت ویه گوشی ایجاد کرد
    ای کاش یاد میگرفتیم وقتی وسیله ای برای بچه بخریم بهش یاد بدیم چجوری باید ازش استفاده کنه

    من وقتی دانشجوی ترم اول بودم موبایل خریدم ، خب چون قبلش نیاز خاصی نداشتم و با دوستام با تلفن خونه در ارتباط بودیم
    یادمه بابام به مادرم گفت شماره اش رو به خواهرزاده هات ندی اذیتش کنن!
    خیلی نگران بود، خب شاید چیزایی شنیده بود ولی من بهش اطمینان دادم که گوشی مسئله ای برای من درست نمیکنه و من هم مسئله ای برای کسی بوجود نمیارم
    تا الان هم که چند سال از اون موقع میگذره همه ی تلاشم این بوده که مسئله ساز نشه.

    حالا چند مورد بوده که بقیه به شوخی یا جدی مزاحم شدن و خب جزئی بوده، ولی من حتی به شوخی مزاحم کسی نشدم، چون حساسم به این مسائل
    پدرمادر باید هوشیار باشن وقتی بچه مدام گوشی تو دستشه باید شک کنن، باید توجه کنن
    یا وقتی اون ها راحت میخوابن چرا نباید بدونن دخترشون تا صبح با یه پسر غریبه که یه قول ازدواج رو هوا داده حرف بزنه!
    میدونم نباید انتظار داشت بچه ها رو مدام کنترل کرد ولی خب یه چیزایی لازمه.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 07-26-2017 در ساعت 05:07 AM

  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    درسته عزیزم
    میدونم منظورم این بود که آقا آرش گفتن شوهر این مدل دخترا ممکنه زن ذلیل بشه و خب نمونه اش رو دیدم تو فامیل از سعید هیکلی تر هم دیدم یه زن جوری مهارش کرده که یه مدت با خونواده و حتی مادرش هم قطع ارتباط کرده بود!
    من میخواستم بهش بگم گفتم اگه بگم ممکنه شک کنه دختر خاله ام چیزی به من گفته، گفتم به یه بهونه ای حرفش رو پیش بکشم و بپرسم ببینم قضیه چیه
    هرچند که به من نگفته بود بهش پیام داده و خواستگاری هم کرده، خب از اونجایی که خونواده ها هر دو سنتی هستن این کار درستی نبود به نظرم و حس میکنم خونواده رو پیش خاله ام اینا کوچیک کرده!

    درسته ، خودش هم میگفت قبل اینکه تو بگی من شک کردم چون خیلی وقت ها دقت کردم دیدم گوشی دستشه و در حال نوشتن پیام هست و خب پسرا هم گاهی حواسشون جمع هست به این مسائل، دیگه میخواست از من بپرسه که مطمئن بشه
    من هم گفتم چیز مهمی نبوده یه اشتباه دخترونه
    ولی خب اگه بگم در حد این مدت و اینجوری بوده فکر کنم کلا بیخیال بشه.
    و خب دخترخاله ام هم اعتمادش به من رو برای همیشه از دست میده و ممکنه بشه یه کینه واسه همیشه!
    اونقدر ذهن من رو درگیر کردن تا الان به این خاطر بیدار موندم!
    گفتن یا نگفتن من خیانت به یکیشون محسوب میشه!
    اگه هم نگم ممکنه داداشم یهویی جدی بشه و بخواد ازدواج کنه باهاش
    ولی باورم نمیشه من چند بار قبلنا به شوخی گفتم بیا زن داداش من شو
    گفت عمرا من همسرم رو انتخاب کردم، بعد حالا اینجوری!
    آدم نمیدونه از دست بعضی از این دخترپسرها چی بگه واقعا
    ولی خب واقعا متاسفم همه ی این داستان ها رو یه سیم کارت ویه گوشی ایجاد کرد
    ای کاش یاد میگرفتیم وقتی وسیله ای برای بچه بخریم بهش یاد بدیم چجوری باید ازش استفاده کنه

    من وقتی دانشجوی ترم اول بودم موبایل خریدم ، خب چون قبلش نیاز خاصی نداشتم و با دوستام با تلفن خونه در ارتباط بودیم
    یادمه بابام به مادرم گفت شماره اش رو به خواهرزاده هات ندی اذیتش کنن!
    خیلی نگران بود، خب شاید چیزایی شنیده بود ولی من بهش اطمینان دادم که گوشی مسئله ای برای من درست نمیکنه و من هم مسئله ای برای کسی بوجود نمیارم
    تا الان هم که چند سال از اون موقع میگذره همه ی تلاشم این بوده که مسئله ساز نشه.

    حالا چند مورد بوده که بقیه به شوخی یا جدی مزاحم شدن و خب جزئی بوده، ولی من حتی به شوخی مزاحم کسی نشدم، چون حساسم به این مسائل
    پدرمادر باید هوشیار باشن وقتی بچه مدام گوشی تو دستشه باید شک کنن، باید توجه کنن
    یا وقتی اون ها راحت میخوابن چرا نباید بدونن دخترشون تا صبح با یه پسر غریبه که یه قول ازدواج رو هوا داده حرف بزنه!
    میدونم نباید انتظار داشت بچه ها رو مدام کنترل کرد ولی خب یه چیزایی لازمه.
    سلام
    یلدا خانم شما بین دو کار بد گیرتان انداخته اند شما زرنگ باش و توپ را در زمین خودشان بنداز برو و به دخترخاله ات بگو اگر دادشت را می خواهد خودش حقیقت را به او بگوید و اگر رازش نمی خواهد فاش شود به دادشت جواب نه بگوید و گرنه شما مجبور میشوید ماجرا را به دادشت بگویی حالا انتخاب با خودش هست هر راهی را که میخواهد انتخاب کند شما نباید برای دختر خاله و بردارت تصمیم بگیری بگذار خودشان انتخاب کنند این بهترین کار است
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  21. 4 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    سلام
    وقتی دونفر شما را این وسط قرار دادن باید صادق باشین با هردونفر
    عزیزم ماه هیچوقت پشت ابر نمیمونه و بالاخره داداشت کل ماجرا را میفهمه و اون موقع زندگیشون نابود میشه و مقصر فقط شما هسین ک اطلاع داشتین و نگفتین
    دخترخاله شما چهارسال با پسره بود و این وسط شاید قرارهایی داشتن و دلبستگی هایی ک تا اونجا پیش رفتن اسم بچه انتخاب میکنه یا خیلی دخترخاله ات بچه اس .
    ولی به هرحال شما باید به برادرت بگی ک این رابطه دوستی چهارسال بود و حد دوستی چقدر بود
    شاید نظر شما برای این تا این حد برای برادرتون مهم هست ک شما اینقدر ازش شناخت دارین و میخواد با توجه به شناخت تو تصمیم درست بگیره.

    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

  23. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    یلدا خانم شما بین دو کار بد گیرتان انداخته اند شما زرنگ باش و توپ را در زمین خودشان بنداز برو و به دخترخاله ات بگو اگر دادشت را می خواهد خودش حقیقت را به او بگوید و اگر رازش نمی خواهد فاش شود به دادشت جواب نه بگوید و گرنه شما مجبور میشوید ماجرا را به دادشت بگویی حالا انتخاب با خودش هست هر راهی را که میخواهد انتخاب کند شما نباید برای دختر خاله و بردارت تصمیم بگیری بگذار خودشان انتخاب کنند این بهترین کار است
    متشکرم آقا سعید، بله دقیقا همین طوره و من نمیدونستم دقیقا باید چیکار کنم که بهتر باشه
    آخه نمیخواد به داداشم بگه، چون اگه بدونه احتمال نود درصد این رابطه رو همینجا تموم میکنه
    البته اگه من باشم همین کار رو میکنم شاید!
    منظورش این بود که من میخوام به داداشم بگم یا نه
    و اینکه برام مهمه این موضوع یا نه
    ولی خب گفتم داداشم هر تصمیمی بگیره من بهش احترام میذارم و راز تو رو هم فاش نمیکنم نمیدونم درسته یانه!

  25. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    سلام
    وقتی دونفر شما را این وسط قرار دادن باید صادق باشین با هردونفر
    عزیزم ماه هیچوقت پشت ابر نمیمونه و بالاخره داداشت کل ماجرا را میفهمه و اون موقع زندگیشون نابود میشه و مقصر فقط شما هسین ک اطلاع داشتین و نگفتین
    دخترخاله شما چهارسال با پسره بود و این وسط شاید قرارهایی داشتن و دلبستگی هایی ک تا اونجا پیش رفتن اسم بچه انتخاب میکنه یا خیلی دخترخاله ات بچه اس .
    ولی به هرحال شما باید به برادرت بگی ک این رابطه دوستی چهارسال بود و حد دوستی چقدر بود
    شاید نظر شما برای این تا این حد برای برادرتون مهم هست ک شما اینقدر ازش شناخت دارین و میخواد با توجه به شناخت تو تصمیم درست بگیره.

    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk
    سلام عزیزم
    درسته ولی خب راستش اخه اون به من فقط این جریان رو گفته و هیچ کسی از اقوام نمیدونه به این وضوح
    حتی پدرمادرش
    باورش شاید سخت باشه، آدم چهارسال پیش خونواده اش با پسری در ارتباط باشه و کسی ندونه!
    ولی اگه به داداشم بگم خب به این دختر خیانت میشه!
    اگه هم نگم به داداشم خیانت میکنم
    خدا کنه هیچ کسی تو هیچ دوراهی به این شکل قرار نگیره!
    آره رابطه شون این همه مدت در حدی بود ک دخترخاله ام اون رو همسر خودش میدونست
    اگه من چیزی میگفتم مثلا میگفتم اون پسره، میگفت آجی با شوهر من درست حرف بزن اسم داره این پسره چیه!
    خیلی وابسته شده بود
    یکی دو بار که قبلا میخواستن جدا بشن و قهر شده بودن، دخترخاله ام انگاری کشتی هاش غرق شده بود کلا دپرس بود یه مدت
    اونقدر شب ها گریه کرده بود و بغض کرده بود که مشکل تنفسی براش پیش اومد و دکتر بهش اسپری داد! البته این موضوع رو هم فقط به من گفته!
    هربار هم تو خونه گریه میکرد واسش میگفت مریضم یا دلم درد میکنه یا چیزایی از این دست! که کسی متوجه نشه علت گریه هاش چیه!
    و تقریبا مشخصات و اسم کل خاندان رو بهش گفته بود و همچنین من!
    یه بار هم پسره به من گفت مراقبش باش! منم بهم برخورد راستش، آخه یه رابطه تا این حد نزدیک و رو هوا خب درست نبود
    یعنی اونقدر رابطه شون صمیمی و نزدیک بود که مثلا میخواست من مراقبش باشم.

    بله دختر خاله ام هم میدونست نظر من برای داداشم مهمه
    داداشم معمولا هر کاری انجام بده از من نظر میخواد به خصوص در این مورد که من به هرحال شناخت وارتباط بیشتری دارم با دختر خاله ام.

    ما این تجربه ی تلخ انتخاب اشتباه رو یه بار برای داداش دیگم مرتکب شدیم، امیدوارم دیگه تکرار نشه.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 07-26-2017 در ساعت 01:52 PM

  26. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    متشکرم آقا سعید، بله دقیقا همین طوره و من نمیدونستم دقیقا باید چیکار کنم که بهتر باشه
    آخه نمیخواد به داداشم بگه، چون اگه بدونه احتمال نود درصد این رابطه رو همینجا تموم میکنه
    البته اگه من باشم همین کار رو میکنم شاید!
    منظورش این بود که من میخوام به داداشم بگم یا نه
    و اینکه برام مهمه این موضوع یا نه
    ولی خب گفتم داداشم هر تصمیمی بگیره من بهش احترام میذارم و راز تو رو هم فاش نمیکنم نمیدونم درسته یانه!
    سلام
    اگر برادرتان تصمیم به ازدواج با دختر خاله اتان بگیرد حتما باید حقیقت را بداند ولی اگر دختر خاله ات نخواهد حقیقت را بگوید باید از خیر ازدواج با برادرتان بگذرد شما به عنوان هم بزرگتر برادرت و هم دخترخاله ات باید هر دوشان را راهنمایی کنید زندگی مشترک بر اساس صداقت بنا نهاده میشود میگویند"خشت اول چون نهند معمار کج/تا ثریا میرود دیوار کج" خوب تنها راه ازدواج دخترخاله اتان با برادرت این هست که دختر خاله ات صادقانه موضوع را به برادرت بگوید و دختر خاله ات خامی کرده و رابطه غیرمسولانه داشته ولی الان باید برای جبران اینکار و اثبات وفاداری به برادرتان راستش را به برادرتان بگوید تا امید داشته باشد که برادرت او را خواهد بخشید و با او ازدواج خواهد کرد وگرنه که اگر حاضر به این کار نباشد مسلم هستش که ایشان نمی تواند مسولیت کار خود را به عهده بگیرد و فکر نکنم بشود روی همچنین دختری برای ازدواج حساب باز کرد پس برو با دختر خاله ات حرف بزن بگو بهش که خودش باید برای به دست آوردن دادشت حتما باید تمام حقایق را به او بگویی
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  27. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    به نظرم آقا سعید بهترین نظر رو دادن

  29. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    سلام
    چرا ازدواج فامیلی؟
    شما با توجه به گفته هایی که داشتید از ازدواج دخترعمه با برادرتون ضربه خوردید و ناراضی هستید
    چرا دوباره همین جریان رو تکرار میکنید؟

  31. کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام عزیزم
    درسته ولی خب راستش اخه اون به من فقط این جریان رو گفته و هیچ کسی از اقوام نمیدونه به این وضوح
    حتی پدرمادرش
    باورش شاید سخت باشه، آدم چهارسال پیش خونواده اش با پسری در ارتباط باشه و کسی ندونه!
    ولی اگه به داداشم بگم خب به این دختر خیانت میشه!
    اگه هم نگم به داداشم خیانت میکنم
    خدا کنه هیچ کسی تو هیچ دوراهی به این شکل قرار نگیره!
    آره رابطه شون این همه مدت در حدی بود ک دخترخاله ام اون رو همسر خودش میدونست
    اگه من چیزی میگفتم مثلا میگفتم اون پسره، میگفت آجی با شوهر من درست حرف بزن اسم داره این پسره چیه!
    خیلی وابسته شده بود
    یکی دو بار که قبلا میخواستن جدا بشن و قهر شده بودن، دخترخاله ام انگاری کشتی هاش غرق شده بود کلا دپرس بود یه مدت
    اونقدر شب ها گریه کرده بود و بغض کرده بود که مشکل تنفسی براش پیش اومد و دکتر بهش اسپری داد! البته این موضوع رو هم فقط به من گفته!
    هربار هم تو خونه گریه میکرد واسش میگفت مریضم یا دلم درد میکنه یا چیزایی از این دست! که کسی متوجه نشه علت گریه هاش چیه!
    و تقریبا مشخصات و اسم کل خاندان رو بهش گفته بود و همچنین من!
    یه بار هم پسره به من گفت مراقبش باش! منم بهم برخورد راستش، آخه یه رابطه تا این حد نزدیک و رو هوا خب درست نبود
    یعنی اونقدر رابطه شون صمیمی و نزدیک بود که مثلا میخواست من مراقبش باشم.

    بله دختر خاله ام هم میدونست نظر من برای داداشم مهمه
    داداشم معمولا هر کاری انجام بده از من نظر میخواد به خصوص در این مورد که من به هرحال شناخت وارتباط بیشتری دارم با دختر خاله ام.

    ما این تجربه ی تلخ انتخاب اشتباه رو یه بار برای داداش دیگم مرتکب شدیم، امیدوارم دیگه تکرار نشه.
    به برادرت بگو اما بگو به روش نیاره و ابروش نره.
    اگر هم از ازدواج منصرف شد بگه ک به درد هم نمیخوریم همین.
    به هرحال این چیزی هست ک ممکنه ی روز اشکار بشه و دخترخاله ات بگه خواهرت همچی میدونست اونوقته ک تو میشه ادم بده.


    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

  33. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    اگر برادرتان تصمیم به ازدواج با دختر خاله اتان بگیرد حتما باید حقیقت را بداند ولی اگر دختر خاله ات نخواهد حقیقت را بگوید باید از خیر ازدواج با برادرتان بگذرد شما به عنوان هم بزرگتر برادرت و هم دخترخاله ات باید هر دوشان را راهنمایی کنید زندگی مشترک بر اساس صداقت بنا نهاده میشود میگویند"خشت اول چون نهند معمار کج/تا ثریا میرود دیوار کج" خوب تنها راه ازدواج دخترخاله اتان با برادرت این هست که دختر خاله ات صادقانه موضوع را به برادرت بگوید و دختر خاله ات خامی کرده و رابطه غیرمسولانه داشته ولی الان باید برای جبران اینکار و اثبات وفاداری به برادرتان راستش را به برادرتان بگوید تا امید داشته باشد که برادرت او را خواهد بخشید و با او ازدواج خواهد کرد وگرنه که اگر حاضر به این کار نباشد مسلم هستش که ایشان نمی تواند مسولیت کار خود را به عهده بگیرد و فکر نکنم بشود روی همچنین دختری برای ازدواج حساب باز کرد پس برو با دختر خاله ات حرف بزن بگو بهش که خودش باید برای به دست آوردن دادشت حتما باید تمام حقایق را به او بگویی
    سلام، متشکرم از راهنمایی هاتون
    دقیقا صداقت یکی از مهمترین اصل های زندگیه به خصوص تو زندگی مشترک که تاثیرش حساس تر و مهمتر هست
    منظورتون اینه که اگه برادرم ازش بپرسه که قبلا رابطه ای داشته یا نه باید صادق باشه یا اینکه اگه هم نپرسه باید خودش بیان کنه؟
    بعضی ها معتقدن اگه مشکلی تو گذشته اش بوده که دیگه کنارش گذاشته دیگه نباید با خواستگارش در این مورد حرفی بزنه
    نمیدونم کدوم درست تر هست!

  35. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام، متشکرم از راهنمایی هاتون
    دقیقا صداقت یکی از مهمترین اصل های زندگیه به خصوص تو زندگی مشترک که تاثیرش حساس تر و مهمتر هست
    منظورتون اینه که اگه برادرم ازش بپرسه که قبلا رابطه ای داشته یا نه باید صادق باشه یا اینکه اگه هم نپرسه باید خودش بیان کنه؟
    بعضی ها معتقدن اگه مشکلی تو گذشته اش بوده که دیگه کنارش گذاشته دیگه نباید با خواستگارش در این مورد حرفی بزنه
    نمیدونم کدوم درست تر هست!
    سلام
    یلداخانم اینکه می گویند گذشته نباید گفت مال بعد از ازدواج هست حالا دو نفر رفتند زیر یک سقف زندگیشان را با گفتن یک حقیقت که در گذشته بوده نباید بهم بزنند ولی قبل از ازدواج مخفی کردن مسئله بدین بزرگی مصداق تدلیس و فریب در ازدواج حساب میشود یعنی شاید ازدواج بر پایه پاک بودن طرف مقابل صورت گرفته در صورتی که اینگونه نبوده است پس این ازدواج صحیح نیست توانستم منظورم برسانم یا نه؟
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  37. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    سلام
    چرا ازدواج فامیلی؟
    شما با توجه به گفته هایی که داشتید از ازدواج دخترعمه با برادرتون ضربه خوردید و ناراضی هستید
    چرا دوباره همین جریان رو تکرار میکنید؟

    سلام، متشکر از نظرتون
    حرفتون متینه، حتی الان با وجود اینکه بیشتر از دوسال از ازدواجشون میگذره همسر برادرم و خونواده ش تغییر زیادی نکردن متاسفانه و این پشیمونی همچنان برقرار هست
    برادر کوچیکم هم کاملا در جریان این موضوعات هست
    البته تو خونواده ی ما و به خصوص پدرم ازدواج فامیلی رو ترجیح میدن، چون میگن فامیل شناخت بیشتر هست و احترام ها میتونه خیلی بیشتر باشه!

    از چند سال پیش که دانشگاه نرفته بود گاهی بحث ازدواج میکرد و گفت بهم دختر پیشنهاد بدین!
    ما هم گفتیم فعلا زود هست و چند تا دختری که تو فامیل داشتیم رو اسم بردیم، ازهر کدوم یه ایراد گرفت!
    تو این فاصله ی چند سال چند بار این بحث رو پیش کشیده، گفت میخوام از الان بدونم که فرد مناسبی برای ازدواجم پیدا میشه بعد هر موقع وقتش بشه اقدام کنم!
    چند روز پیش هم که به خودش پیشنهاد داده و جالبه چند وقت پیش گفت این دختر زن زندگی نیست چون سرزبون داره و این مشکلات زیادی رو تو زندگی مشترک بوجود میاره.

    دو تا برادر دیگه ام هم همسراشون انتخاب خودشون بود
    چون سنتی ازدواج کردن ما بهشون دخترهایی که میشناختیم تو فامیل و آشناها معرفی کردیم
    خودشون هم انتخاب کردن، ولی برادر دومم همیشه میگه بابا من رو مجبور به این ازدواج کرده!
    اما خب اگه میگفت نمیخواد و راضی نبود فکر نکنم پدرم اینکارو کرده باشه، هرچند پدرم با این زادواج خیلی موافق بود و بعدش که بعد از سال ها خواهرش رو شناخت و رفتارهاشون رو دید پشیمون شد که دیگه دیر شده بود.

    البته خونواده ی خاله ام با عمه ام رفتاراشون خیلی متفاوت تر هست، امیدوارم کسی شبیه این خونواده نباشه!
    بهتر هم هست هر کسی انتخاب همسرش رو در نهایت خودش انجام بده، اما از راه درست و انتخاب آگاهانه.
    اما پدرم قبل از اینکه برادر دومم ازدواج کنه همیشه میگفت تا وقتی من زنده هستم نمیخوام غریبه بیاد تو این خونه و باید از فامیل ازدواج کنین.
    من به شخصه این رو قبول ندارم چون به نظرم درست نیست
    درسته آدم با فامیل از قبل ارتباط داشته ولی این دلیلی بر شناخت دقیق و درست نیست
    همین حالا برادر من از کجا میدونه دختر خاله ام با پسری ارتباط داشته؟
    پدرمادرش هم نمیدونن
    ولی خب آدم ها گاهی وقتا بدون آگاهی کافی تصمیم میگیرن و راه رو اشتباه میرن.
    هرچند به خصوص تو این زمونه که پدرمادرها هم گاهی از زندگی فرزندانشون در جریان دقیق نیستن

    پسر داییم با دختر هم کلاسیش ازدواج کرد، یه سال تو دانشگاه هم رو میشناختن
    شش ماه هم پدر دختره گفته بود باید بهشون فرصت بدیم هم رو بیشتر بشناسن اگه موافق بودن بعدا عقد کنن
    ولی متاسفانه بعد از عقدشون دچار مشکل شدن! هرچند مقصر اصلی دخالت خونواده ها بود ولی خب واقعا یه ازدواج موفق داشتن سخت شده این روزا.

  39. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    به برادرت بگو اما بگو به روش نیاره و ابروش نره.
    اگر هم از ازدواج منصرف شد بگه ک به درد هم نمیخوریم همین.
    به هرحال این چیزی هست ک ممکنه ی روز اشکار بشه و دخترخاله ات بگه خواهرت همچی میدونست اونوقته ک تو میشه ادم بده.


    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

    یعنی خیانت نمیشه اینجوری؟
    کلا تو این جریان من هرکاری کنم فکر کنم میشم آدم بده!
    اون میگه من بهت اعتماد دارم، این میگه تو خواهرمی و اگه بخوای چیزی رو پنهون کنی زندگی من رو خراب میکنی!
    من این وسط گیر افتادم!

  40. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    یلداخانم اینکه می گویند گذشته نباید گفت مال بعد از ازدواج هست حالا دو نفر رفتند زیر یک سقف زندگیشان را با گفتن یک حقیقت که در گذشته بوده نباید بهم بزنند ولی قبل از ازدواج مخفی کردن مسئله بدین بزرگی مصداق تدلیس و فریب در ازدواج حساب میشود یعنی شاید ازدواج بر پایه پاک بودن طرف مقابل صورت گرفته در صورتی که اینگونه نبوده است پس این ازدواج صحیح نیست توانستم منظورم برسانم یا نه؟
    متشکرم، حق با شماست
    هیچی باارزش تر از صداقت نیست
    یعنی اگه داداشم از دخترخاله ام نپرسه که قبلا رابطه ای داشته یا نه باز هم دختر خاله ام باید این موضوع رو بیان کنه؟

  41. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    متشکرم، حق با شماست
    هیچی باارزش تر از صداقت نیست
    یعنی اگه داداشم از دخترخاله ام نپرسه که قبلا رابطه ای داشته یا نه باز هم دختر خاله ام باید این موضوع رو بیان کنه؟
    بله اگر واقعا کار بخواهدبه ازدواج ختم بشود باید گفته شود شاید در تصمیم برادرتان موثر باشد و بعدا به خاطر این موضوع دلگیر شود
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  43. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  44. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    بله اگر واقعا کار بخواهدبه ازدواج ختم بشود باید گفته شود شاید در تصمیم برادرتان موثر باشد و بعدا به خاطر این موضوع دلگیر شود
    متشکرم
    ولی من احساس خیانت میکنم اینجوری!
    اگه تصمیمش قطعی بشه باید راهی رو پیدا کنم که بتونم بهش بگم
    با جزئیات باید بگم همه چی رو یا سربسته؟
    اگه دختر خاله ام به من نمیگفت شاید من هم متوجه نمیشدم
    هرچند این که همیشه گوشی دستش بود نگاهها بهش مشکوک میشد.
    نمیدونم!
    یه سوال دیگه
    من به دخترخاله ام باید بگم که این جریان رو به برادرم گفتم؟
    ویرایش توسط یلدا 25 : 07-27-2017 در ساعت 09:52 PM

  45. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    متشکرم
    ولی من احساس خیانت میکنم اینجوری!
    اگه تصمیمش قطعی بشه باید راهی رو پیدا کنم که بتونم بهش بگم
    با جزئیات باید بگم همه چی رو یا سربسته؟
    اگه دختر خاله ام به من نمیگفت شاید من هم متوجه نمیشدم
    هرچند این که همیشه گوشی دستش بود نگاهها بهش مشکوک میشد.
    نمیدونم!
    سلام
    خیلی بهتر هستش که خود دختر خاله ات موضوع را به برادرت بگوید اگر دخترخاله ات صادقانه رفتار کند امکان اینکه برادرت جواب مثبت به او بدهد بیشتر است آنقدر تاکید من برای اینکه خودش این موضوع را بگوید برای همین هست باهاش حرف بزن بگو این حق برادر من هست که از موضوع باخبر شود پس اگر تصمیمت برای ازدواج با برادرم جدیست باید خودت موضوع را به او بگویی شما هم بد ماجرا نمیشوید بعضی وقتها آدم باید قاطع باشد و از دیگران شرم نداشته باشد مخصوصا در مورد مسئله ازدواج که با زندگی دو نفر ارتباط دارد شرم شما باعث صدمه جبران ناپذیر در آینده خواهد شد
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  46. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام، متشکر از نظرتون
    حرفتون متینه، حتی الان با وجود اینکه بیشتر از دوسال از ازدواجشون میگذره همسر برادرم و خونواده ش تغییر زیادی نکردن متاسفانه و این پشیمونی همچنان برقرار هست
    برادر کوچیکم هم کاملا در جریان این موضوعات هست
    البته تو خونواده ی ما و به خصوص پدرم ازدواج فامیلی رو ترجیح میدن، چون میگن فامیل شناخت بیشتر هست و احترام ها میتونه خیلی بیشتر باشه!

    از چند سال پیش که دانشگاه نرفته بود گاهی بحث ازدواج میکرد و گفت بهم دختر پیشنهاد بدین!
    ما هم گفتیم فعلا زود هست و چند تا دختری که تو فامیل داشتیم رو اسم بردیم، ازهر کدوم یه ایراد گرفت!
    تو این فاصله ی چند سال چند بار این بحث رو پیش کشیده، گفت میخوام از الان بدونم که فرد مناسبی برای ازدواجم پیدا میشه بعد هر موقع وقتش بشه اقدام کنم!
    چند روز پیش هم که به خودش پیشنهاد داده و جالبه چند وقت پیش گفت این دختر زن زندگی نیست چون سرزبون داره و این مشکلات زیادی رو تو زندگی مشترک بوجود میاره.

    دو تا برادر دیگه ام هم همسراشون انتخاب خودشون بود
    چون سنتی ازدواج کردن ما بهشون دخترهایی که میشناختیم تو فامیل و آشناها معرفی کردیم
    خودشون هم انتخاب کردن، ولی برادر دومم همیشه میگه بابا من رو مجبور به این ازدواج کرده!
    اما خب اگه میگفت نمیخواد و راضی نبود فکر نکنم پدرم اینکارو کرده باشه، هرچند پدرم با این زادواج خیلی موافق بود و بعدش که بعد از سال ها خواهرش رو شناخت و رفتارهاشون رو دید پشیمون شد که دیگه دیر شده بود.

    البته خونواده ی خاله ام با عمه ام رفتاراشون خیلی متفاوت تر هست، امیدوارم کسی شبیه این خونواده نباشه!
    بهتر هم هست هر کسی انتخاب همسرش رو در نهایت خودش انجام بده، اما از راه درست و انتخاب آگاهانه.
    اما پدرم قبل از اینکه برادر دومم ازدواج کنه همیشه میگفت تا وقتی من زنده هستم نمیخوام غریبه بیاد تو این خونه و باید از فامیل ازدواج کنین.
    من به شخصه این رو قبول ندارم چون به نظرم درست نیست
    درسته آدم با فامیل از قبل ارتباط داشته ولی این دلیلی بر شناخت دقیق و درست نیست
    همین حالا برادر من از کجا میدونه دختر خاله ام با پسری ارتباط داشته؟
    پدرمادرش هم نمیدونن
    ولی خب آدم ها گاهی وقتا بدون آگاهی کافی تصمیم میگیرن و راه رو اشتباه میرن.
    هرچند به خصوص تو این زمونه که پدرمادرها هم گاهی از زندگی فرزندانشون در جریان دقیق نیستن

    پسر داییم با دختر هم کلاسیش ازدواج کرد، یه سال تو دانشگاه هم رو میشناختن
    شش ماه هم پدر دختره گفته بود باید بهشون فرصت بدیم هم رو بیشتر بشناسن اگه موافق بودن بعدا عقد کنن
    ولی متاسفانه بعد از عقدشون دچار مشکل شدن! هرچند مقصر اصلی دخالت خونواده ها بود ولی خب واقعا یه ازدواج موفق داشتن سخت شده این روزا.

    برای واسطه ازدواج شدن باید مراقب بود چون اگر خوب باشه میگن خودمان انجام دادیم بد باشه میگن شما انجام دادی
    زندگی و ازدواج دیگران رو هم نمیتوانیم الگو قرار بدهیم حتی اگر خوب باشه
    اگر بد باشه باز هم نمیتوانیم مقایسه کنیم
    چون هر زندگی برای درست ساخته شدن یک سری شرایط خاصی رو میطلبه وضعیت جامعه ،روحیه و افکار هر دو طرف ،فرهنگ و رسم و رسومات خانوادگی،برخورد خانواده ها،وضعیت مالی و شغلی و.... همه در ایجاد یک زندگی خوب و موفق موثرهست
    درگیری فکری دوباره ای برای خودتان درست نکنید
    بخصوص اینکه شما میدانید ایشون با پسر دیگری ارتباط داشتن و هنوز قلب و ذهنشون درگیر کسی دیگه هست
    گفتن یا نگفتن این موضوع از سمت شما در هرصورت ناخوشایند هست
    ویرایش توسط siavash_en : 07-27-2017 در ساعت 11:02 PM

  48. 2 کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    من هم با نظر سعید کاملا موافقم

    شما از دخترخالت بخواه که یا با برادرت صادقانه رفتار کنه یا اگه نمی تونه راست بگه جواب منفی بده
    به ایشون توضیح بده من حس می کنم این موضوع میتونه برای برادرم مهم باشه چون از من یک بار پرسیده همچنین بگو چون هم تو رو دوست دارم و هم برادرمو نمی تونم ر مورد مسئله مهمی مثل ازدواج به جفتتون دروغ بگم و از طرفی نمی خوام شما روپیش هم خراب کنم پس بهتره دو نفرتون نسبت به هم صادق باشین


    برای اینکه دختر خالتون برداشت بدی نکنه در صحبت کردن باهاش تاکید کن که هم برادرت رو دوست داری و هم دخترخالت رو و دنبال این هستی که دو نفری شون خوشبخت بشن و هر کاری که از دستت بربیاد حاضری خوشبختی دوتاییشون انجام بدی ولی نمی تونی به جفتشون خیانت کنی یا دروغ بگی و اگه این حالت برعکس بود بازم همین کارو می کردی


    در کل با توضیحات کمی که درباره دختر خاله و برادرتون دادین احتمال داره این ازدواج خوبی از کار در نیاد
    برادرتون وقتی میگه ایشون سرزبون داره و در مورد گذشته اون خانم هم از شما سوال کرده شاید به این دلیله که چیزایی حس کرده و دنبال فرد با حیاتری میگرده یا می خواد از حجب و حیای دخترخاله مطمئن بشه
    ویرایش توسط آرش67 : 07-28-2017 در ساعت 03:09 AM
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  50. کاربران زیر از آرش67 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  51. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    برای واسطه ازدواج شدن باید مراقب بود چون اگر خوب باشه میگن خودمان انجام دادیم بد باشه میگن شما انجام دادی
    زندگی و ازدواج دیگران رو هم نمیتوانیم الگو قرار بدهیم حتی اگر خوب باشه
    اگر بد باشه باز هم نمیتوانیم مقایسه کنیم
    چون هر زندگی برای درست ساخته شدن یک سری شرایط خاصی رو میطلبه وضعیت جامعه ،روحیه و افکار هر دو طرف ،فرهنگ و رسم و رسومات خانوادگی،برخورد خانواده ها،وضعیت مالی و شغلی و.... همه در ایجاد یک زندگی خوب و موفق موثرهست
    درگیری فکری دوباره ای برای خودتان درست نکنید
    بخصوص اینکه شما میدانید ایشون با پسر دیگری ارتباط داشتن و هنوز قلب و ذهنشون درگیر کسی دیگه هست
    گفتن یا نگفتن این موضوع از سمت شما در هرصورت ناخوشایند هست

    متشکرم از حرفاتون
    دقیقا همین طوره
    بله واقعا چه بیان کنم یا نکنم آسیبی رو همراه داره.
    به نظرم همون بهتر هست که دخترخاله ام خودش به برادرم بگه این موضوع رو، هر چند سخته ولی خب نگفتنش سخت تر هست.

  52. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    خیلی بهتر هستش که خود دختر خاله ات موضوع را به برادرت بگوید اگر دخترخاله ات صادقانه رفتار کند امکان اینکه برادرت جواب مثبت به او بدهد بیشتر است آنقدر تاکید من برای اینکه خودش این موضوع را بگوید برای همین هست باهاش حرف بزن بگو این حق برادر من هست که از موضوع باخبر شود پس اگر تصمیمت برای ازدواج با برادرم جدیست باید خودت موضوع را به او بگویی شما هم بد ماجرا نمیشوید بعضی وقتها آدم باید قاطع باشد و از دیگران شرم نداشته باشد مخصوصا در مورد مسئله ازدواج که با زندگی دو نفر ارتباط دارد شرم شما باعث صدمه جبران ناپذیر در آینده خواهد شد
    سلام
    متشکرم آقا سعید
    من با دخترخاله ام حرف زدم، گفتم اگه من چیزی نگم به برادرم خودت در مورد اینکه قبلا با کسی ارتباط داشتی چیزی میگی یا نه
    گفت باید حضوری ببینمت که بهت بگم.!
    نمیدونم چی تو ذهنشه.

  54. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  55. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    من هم با نظر سعید کاملا موافقم

    شما از دخترخالت بخواه که یا با برادرت صادقانه رفتار کنه یا اگه نمی تونه راست بگه جواب منفی بده
    به ایشون توضیح بده من حس می کنم این موضوع میتونه برای برادرم مهم باشه چون از من یک بار پرسیده همچنین بگو چون هم تو رو دوست دارم و هم برادرمو نمی تونم ر مورد مسئله مهمی مثل ازدواج به جفتتون دروغ بگم و از طرفی نمی خوام شما روپیش هم خراب کنم پس بهتره دو نفرتون نسبت به هم صادق باشین


    برای اینکه دختر خالتون برداشت بدی نکنه در صحبت کردن باهاش تاکید کن که هم برادرت رو دوست داری و هم دخترخالت رو و دنبال این هستی که دو نفری شون خوشبخت بشن و هر کاری که از دستت بربیاد حاضری خوشبختی دوتاییشون انجام بدی ولی نمی تونی به جفتشون خیانت کنی یا دروغ بگی و اگه این حالت برعکس بود بازم همین کارو می کردی


    در کل با توضیحات کمی که درباره دختر خاله و برادرتون دادین احتمال داره این ازدواج خوبی از کار در نیاد
    برادرتون وقتی میگه ایشون سرزبون داره و در مورد گذشته اون خانم هم از شما سوال کرده شاید به این دلیله که چیزایی حس کرده و دنبال فرد با حیاتری میگرده یا می خواد از حجب و حیای دخترخاله مطمئن بشه
    متشکرم، درسته
    صداقت بهترین گزینه است، هم وجدان خود آدم راحت میشه و هم اینکه حق طرف مقابل ضایع نمیشه
    امیدوارم دخترخاله ام به این درک برسه و متوجه بشه این موضوع باید بیان بشه.
    من عذاب وجدان داشتم به برادرم بگم، چون اون موقع ما نمیدونستیم یه روزی به اینجا می رسه
    ولی خب اگه هم بحثش بود از قبل شاید دختر خاله ام هیچوقت به من این موضوع رو نمیگفت.

  56. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام
    متشکرم آقا سعید
    من با دخترخاله ام حرف زدم، گفتم اگه من چیزی نگم به برادرم خودت در مورد اینکه قبلا با کسی ارتباط داشتی چیزی میگی یا نه
    گفت باید حضوری ببینمت که بهت بگم.!
    نمیدونم چی تو ذهنشه.
    سلام
    خوب کار خوبی کردید فقط خودت را برای دیدار حضوری آماده کن که بتوانی حرفت را مستدل و بدون شرم و خجالت بزنی نگذار شما را در رودربایستی قرار بدهد حرفهایت را از قبل آماده کن که در موقعیت غیر قابل پیش بینی قرار نگیری تعهدی ندهی که بعدش نتوانی انجام دهی محکم و قاطع باش وقتی حق باتوست موفق باشید
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  57. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  58. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشورت زاجع به ازدواج برادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    خوب کار خوبی کردید فقط خودت را برای دیدار حضوری آماده کن که بتوانی حرفت را مستدل و بدون شرم و خجالت بزنی نگذار شما را در رودربایستی قرار بدهد حرفهایت را از قبل آماده کن که در موقعیت غیر قابل پیش بینی قرار نگیری تعهدی ندهی که بعدش نتوانی انجام دهی محکم و قاطع باش وقتی حق باتوست موفق باشید

    سلام
    خیلی ممنون از حرفاتون
    من چون گاهی زیادی مهربون هستم و ملاحظه ی بقیه رو میکنم ، گاهی نه گفتن و یا حرفی که مد نظرم هست رو بخوام بزنم دچار مشکل میشم
    ولی خب دخترخاله ام چند سال از من کوچیکتره، زیاد رودربایستی ندارم باهاش خب و باید بتونم درست مدیریت کنم
    اما میخواستم بدونم بهترین راه حل چی هست، که شما و بقیه ی دوستان لطف کردین
    اونقدری که من معذب هستم اون باید بیشتر درگیر باشه فکرش که میخواد وارد زندگی کسی بشه و باید پنهان کاری نکنه.

  59. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد