مشکل افسردگی شدید

[gol900]

با سلام و احترام
پسری 25 ساله هستم که حدود 10 سال گوشه گیر و تنها شدم و از 15 سالگی با تغییر مکان از وبلایی به اپارتمانی در مکان جدید گوشه گیر شدم و از اجتماع جدا شدم فقط مدرسه و دانشگاه می رفتم می اومدم و الان با مشکلاتی ربرو شدم استرس و اظطراب شدید - افسردگی شذیذ - اختلال در صحبت کردن تبق زدن و علائم زیر ربرو هستم و در این مدت گوشه گیریو تنهایی 10 ساله ام فقط به کامیتوتر و نت وابسته شده بود و این مشکل موجب روابط عمومی و اجتماعی و هوشی ضعیف بشه


بیشترین مشکلی منوی اذیت می کنه که 1.5 سال شده بی توجه دهی و عدم دقت و تمرکز کم شدید و حافظه کوتاه مدت ضعیف شده و خودم حسش می کنم حتی دریادگیری های و کلاس هایی که می رم توجه و تمرکز ندارم و افکار بی خودی می چرخه

که دیروز در یک مصاحبه کاری بابت عدم توجه و دقت و تمرکز و روابط اجتماعی و عمومی کم رد شدم و کلا نا امیدم شدم از زندگی شدم و میدم تقصیر خودم بود و مشکل از خودم بود


ریشه خودم من از کم رویی و گوشه گیری و اعتماد به نفس پایین و اظطراب شدید و استرس شدید و عدم توجه و یبکاری می دونم این تنهایی موجب شد روابط اجتماعی ضعیف شد ولی الان مشکلات گفتاری و اختلال تلفظ پیدا کردم که او اینکه خستگی شدید بی حوصله به همه چیز شدم و حتی در یادگیری دیگه تمرکز و توجه ندارم مشکلم روز به روز شدید میشه

و اینکه دوستان می دوند داروی ها بیماری درمان نمی کنند فقط نشانه های بیماری کم می کننند با قطع داروها بیماری دوباره نشون داده ممیشه پس داروی های شیمیای اصلا تاثیری در تغییر زندکی و افزایش روابط اجتماعی و اعتماد به نفس و درمان توجه و دقت و تمرکز ندارند








ونشانه های خودم
بی تفاوت بودن همیشگی خیلی اذیتم می کنه
بی انگیزه و بی هدف

بی خوابی شبانه یعنی خوابم به صبح تبدیل شده که موجب عقب موندم شده
اعتماد به نفس و عزت نفس پایین
بی حوصله
گوشه گیر
خستگی
تمرکز ضعیف
احساس بی فکر
مشکل یادگیری درس و حافظه ضعیف کوتاه مدت
افکار منفی و اتوماتیک تحقیر افراد به من
اختلال خواب شب
معده درد از استرس


حافظه کوتاه ضعیف
اختلال صحبت و تپق زدن یعنی مشکل صحبت و تلفظ فقط در جمع و کلاس و بیرون پیدا می کنم
و احساس می کنم مزاج من گرمی وخشکی هست و ساکن خوزستانم فکر کنم صفرایی و سودایی باشه
داروهای گیاهی خود رمانی زیادی مصرف کردم و تاثیری نداشت و اصلا اعتقادی به داروی های شیمیای ندارم و مصرف نکردم
به نظر شما چه راهکارهای بنده کمک می کنه بیشترین چیزی که منو ازار می ده اختلال صحبت در بیرون هست که کلا بیرون از خانه می یرم با توحه به 2 زبانه بون عرب و فارس تو صحبت کردن به تبق و اختلال صحبت و تلفظ اشتباه کلمات می افتم خیلی این موضع روی روابط اجتماعی ام تاثیر گذاشته وموجب شده گوشه گیر شوم


ریشه خودم من از کم رویی و گوشه گیری و اعتماد به نفس پایین و بیکاری می دونم این تنهایی موجب شد روابط اجتماعی ضعیف شد ولی الان مشکلات گفتاری و اختلال تلفظ پیدا کردم که او اینکه خستگی شدید بی حوصله به همه چیز شدم


به نظر شما چه طور میشه رفع کرد
از نظر ازمایش خونی
کم خونی کم پایین هست
کلسترول و قند خون سرمرز هست
انزیم کبد های نامنظم



در اخر به صورت خودسرانه داروهایی گیاهی مصرف کردم
با تشکر


و اینکه دیگه امیدی برای زندگی کردن ندارم ریشه مشکلاتم خودم می دونم ولی دیگه دیر شده اصلاحش کنم

[شهرام2014]

با سلام و احترام
پسری 25 ساله هستم که حدود 10 سال گوشه گیر و تنها شدم و از 15 سالگی با تغییر مکان از وبلایی به اپارتمانی در مکان جدید گوشه گیر شدم و از اجتماع جدا شدم فقط مدرسه و دانشگاه می رفتم می اومدم و الان با مشکلاتی ربرو شدم استرس و اظطراب شدید - افسردگی شذیذ - اختلال در صحبت کردن تبق زدن و علائم زیر ربرو هستم و در این مدت گوشه گیریو تنهایی 10 ساله ام فقط به کامیتوتر و نت وابسته شده بود و این مشکل موجب روابط عمومی و اجتماعی و هوشی ضعیف بشه


بیشترین مشکلی منوی اذیت می کنه که 1.5 سال شده بی توجه دهی و عدم دقت و تمرکز کم شدید و حافظه کوتاه مدت ضعیف شده و خودم حسش می کنم حتی دریادگیری های و کلاس هایی که می رم توجه و تمرکز ندارم و افکار بی خودی می چرخه

که دیروز در یک مصاحبه کاری بابت عدم توجه و دقت و تمرکز و روابط اجتماعی و عمومی کم رد شدم و کلا نا امیدم شدم از زندگی شدم و میدم تقصیر خودم بود و مشکل از خودم بود


ریشه خودم من از کم رویی و گوشه گیری و اعتماد به نفس پایین و اظطراب شدید و استرس شدید و عدم توجه و یبکاری می دونم این تنهایی موجب شد روابط اجتماعی ضعیف شد ولی الان مشکلات گفتاری و اختلال تلفظ پیدا کردم که او اینکه خستگی شدید بی حوصله به همه چیز شدم و حتی در یادگیری دیگه تمرکز و توجه ندارم مشکلم روز به روز شدید میشه

و اینکه دوستان می دوند داروی ها بیماری درمان نمی کنند فقط نشانه های بیماری کم می کننند با قطع داروها بیماری دوباره نشون داده ممیشه پس داروی های شیمیای اصلا تاثیری در تغییر زندکی و افزایش روابط اجتماعی و اعتماد به نفس و درمان توجه و دقت و تمرکز ندارند








ونشانه های خودم
بی تفاوت بودن همیشگی خیلی اذیتم می کنه
بی انگیزه و بی هدف

بی خوابی شبانه یعنی خوابم به صبح تبدیل شده که موجب عقب موندم شده
اعتماد به نفس و عزت نفس پایین
بی حوصله
گوشه گیر
خستگی
تمرکز ضعیف
احساس بی فکر
مشکل یادگیری درس و حافظه ضعیف کوتاه مدت
افکار منفی و اتوماتیک تحقیر افراد به من
اختلال خواب شب
معده درد از استرس


حافظه کوتاه ضعیف
اختلال صحبت و تپق زدن یعنی مشکل صحبت و تلفظ فقط در جمع و کلاس و بیرون پیدا می کنم
و احساس می کنم مزاج من گرمی وخشکی هست و ساکن خوزستانم فکر کنم صفرایی و سودایی باشه
داروهای گیاهی خود رمانی زیادی مصرف کردم و تاثیری نداشت و اصلا اعتقادی به داروی های شیمیای ندارم و مصرف نکردم
به نظر شما چه راهکارهای بنده کمک می کنه بیشترین چیزی که منو ازار می ده اختلال صحبت در بیرون هست که کلا بیرون از خانه می یرم با توحه به 2 زبانه بون عرب و فارس تو صحبت کردن به تبق و اختلال صحبت و تلفظ اشتباه کلمات می افتم خیلی این موضع روی روابط اجتماعی ام تاثیر گذاشته وموجب شده گوشه گیر شوم


ریشه خودم من از کم رویی و گوشه گیری و اعتماد به نفس پایین و بیکاری می دونم این تنهایی موجب شد روابط اجتماعی ضعیف شد ولی الان مشکلات گفتاری و اختلال تلفظ پیدا کردم که او اینکه خستگی شدید بی حوصله به همه چیز شدم


به نظر شما چه طور میشه رفع کرد
از نظر ازمایش خونی
کم خونی کم پایین هست
کلسترول و قند خون سرمرز هست
انزیم کبد های نامنظم



در اخر به صورت خودسرانه داروهایی گیاهی مصرف کردم
با تشکر


و اینکه دیگه امیدی برای زندگی کردن ندارم ریشه مشکلاتم خودم می دونم ولی دیگه دیر شده اصلاحش کنم

سلام

متاسفم از آنچه که خواندم ولی گلم مقصر اصلی خود شمائید!!!!!؟؟؟

فرمودید 25 سالتونه و دانشجو!؟ نمیدانم چه رشته ای میخوانید ولی بر فرض مثال میگیریم که دارید شیمی یا مهندسی ساختمان میخوانید حالا من روانشناس به شما بعد از فارغ التحصیلیتان عرض کنم که

من به اینکه پتاسیم با اسید و آب واکنش نشان میده و یا تزریق بتون به پایه های فوندانسیونی اصلا اعتقادی ندارم و اینها درست نیست!!!!؟؟؟

خوب این حرفها نه درسته و نه علمی و نه در تخصص من درست به مانند صحبتهای شما در مورد دارو و روان درمانی!!!؟؟

کوتاه سخن:

شما متاسفانه دارای عزت نفس و حرمت نفس پایینی هستید

اظطراب و استرس شدیدی دارید که متاسفانه حافظه رو مختل میکنه

ممکنه دچار عدم توجه و تمرکز باشید

درگیر افسردگی نیز هستید که به خشم و عصبانیت خواهد انجامید

باید بررسی بشید و ریشه یابی بشه شاید ضمینه ارثی نیز دخیل باشه

نتیجه: هر چه سریعتر به یکی از همکاران حاذق مشاور ما (آقا) در شهر خود رجوع کنید

موفق باشید

سپاس
دکتر

[آخیش]

سلام

متاسفم از آنچه که خواندم ولی گلم مقصر اصلی خود شمائید!!!!!؟؟؟

فرمودید 25 سالتونه و دانشجو!؟ نمیدانم چه رشته ای میخوانید ولی بر فرض مثال میگیریم که دارید شیمی یا مهندسی ساختمان میخوانید حالا من روانشناس به شما بعد از فارغ التحصیلیتان عرض کنم که

من به اینکه پتاسیم با اسید و آب واکنش نشان میده و یا تزریق بتون به پایه های فوندانسیونی اصلا اعتقادی ندارم و اینها درست نیست!!!!؟؟؟

خوب این حرفها نه درسته و نه علمی و نه در تخصص من درست به مانند صحبتهای شما در مورد دارو و روان درمانی!!!؟؟

کوتاه سخن:

شما متاسفانه دارای عزت نفس و حرمت نفس پایینی هستید

اظطراب و استرس شدیدی دارید که متاسفانه حافظه رو مختل میکنه

ممکنه دچار عدم توجه و تمرکز باشید

درگیر افسردگی نیز هستید که به خشم و عصبانیت خواهد انجامید

باید بررسی بشید و ریشه یابی بشه شاید ضمینه ارثی نیز دخیل باشه

نتیجه: هر چه سریعتر به یکی از همکاران حاذق مشاور ما (آقا) در شهر خود رجوع کنید

موفق باشید

سپاس
دکتر

دکتر سلام چرا باید حتما پیش مشاوره اقا برن ؟

[gol900]

سلام

متاسفم از آنچه که خواندم ولی گلم مقصر اصلی خود شمائید!!!!!؟؟؟

فرمودید 25 سالتونه و دانشجو!؟ نمیدانم چه رشته ای میخوانید ولی بر فرض مثال میگیریم که دارید شیمی یا مهندسی ساختمان میخوانید حالا من روانشناس به شما بعد از فارغ التحصیلیتان عرض کنم که

من به اینکه پتاسیم با اسید و آب واکنش نشان میده و یا تزریق بتون به پایه های فوندانسیونی اصلا اعتقادی ندارم و اینها درست نیست!!!!؟؟؟

خوب این حرفها نه درسته و نه علمی و نه در تخصص من درست به مانند صحبتهای شما در مورد دارو و روان درمانی!!!؟؟

کوتاه سخن:

شما متاسفانه دارای عزت نفس و حرمت نفس پایینی هستید

اظطراب و استرس شدیدی دارید که متاسفانه حافظه رو مختل میکنه

ممکنه دچار عدم توجه و تمرکز باشید

درگیر افسردگی نیز هستید که به خشم و عصبانیت خواهد انجامید

باید بررسی بشید و ریشه یابی بشه شاید ضمینه ارثی نیز دخیل باشه

نتیجه: هر چه سریعتر به یکی از همکاران حاذق مشاور ما (آقا) در شهر خود رجوع کنید

موفق باشید

سپاس
دکتر

دکتر عزیز بنده منظورم روان درمانی نبود منظور من دارو درمانی بود روان درمانی به ادم کمک زیادی می کنه بنده فیلم های روان درمانی زیادی دیدم فیلم دکتر محمود معظمی و محمدی نیا و مجد و خیلی چیز دیگه ور درمورد دارو بگم هیچی کمکی نمی کنه با قطع ان برمی گرده سرخانه اول
دارو فقط علائم بیماری کمتر می کنه و کمی انرژی بیشتر می کنه در واقع شما یکی معرفی کنید دارو مصرف کرده باشه و بعد از قطع هیچ مشکلی و حتی به حال اول بر نمی گرده
بنده ریشه خودم می دونم ولی افسردگی شدیدانرژی ازم گرفته نمی تونم مشکلاتم حل کنم
ریشه خودم برمی گرده به بچه ای م خحالتی و کم رو بودم و از مسخره کردن می ترسیدم یعنی می ترسیدم درجمع حرف بزنم مسخره شم و یا برچسب احمق یا ************ بزنم و دوم روابط اجتماعی ام کم شد این بر می گرده به اظطراب و استرس شدید که تبدیل به مزمن شدو خودم از 15 سالیگی به دنیای نت حدود 10 سال پیش معتادش شدم و ذهنم مختل کرد یعنی قبلا دیال اپ نه تلگرام بود نه واتس اپ وب گردی بی خودی می کردم و کم کم معتاد شدیدش که نمی دونم این 10 چه طور گذشت و حسرت گذشته می خورم

و حدود 1.5 سال اظطراب و استرس شدیدتر میشه و هم بی خوصلی و تغییر ریتم خوابم از شب به صبح شد اعتماد به نفسم از مشکل حرف زدن با تپق شروع که اعتمام کم می کنه و هم تمرکز و توجه شدید شده و حافظه کوتاه مدت حس می کنم کمتر شد و افسردگی روز به روز شدیدتر میشه

یک مشکل جدی توی توجه و تمرکز پیدا کردم ختی توجه ام روی سوال کردن مثل قبل نمی تونم بکنم 1سال عدم توجه ام بیشتر شد

راه حل شما دارو درمانی هست چقدر دارو درمانی می تونه کمک کنه بنده نظرات و فید بک زیادی دیدم دکتر ها بیشتر سرترالین می نویسند به نظر شما این سرترالین می تونه زندگی فرد تغییر بده می تونه توجه اش بیشتر کنه می تونه به هدف هاش برسونه

[gol900]

سلام

متاسفم از آنچه که خواندم ولی گلم مقصر اصلی خود شمائید!!!!!؟؟؟

فرمودید 25 سالتونه و دانشجو!؟ نمیدانم چه رشته ای میخوانید ولی بر فرض مثال میگیریم که دارید شیمی یا مهندسی ساختمان میخوانید حالا من روانشناس به شما بعد از فارغ التحصیلیتان عرض کنم که

من به اینکه پتاسیم با اسید و آب واکنش نشان میده و یا تزریق بتون به پایه های فوندانسیونی اصلا اعتقادی ندارم و اینها درست نیست!!!!؟؟؟

خوب این حرفها نه درسته و نه علمی و نه در تخصص من درست به مانند صحبتهای شما در مورد دارو و روان درمانی!!!؟؟

کوتاه سخن:

شما متاسفانه دارای عزت نفس و حرمت نفس پایینی هستید

اظطراب و استرس شدیدی دارید که متاسفانه حافظه رو مختل میکنه

ممکنه دچار عدم توجه و تمرکز باشید

درگیر افسردگی نیز هستید که به خشم و عصبانیت خواهد انجامید

باید بررسی بشید و ریشه یابی بشه شاید ضمینه ارثی نیز دخیل باشه

نتیجه: هر چه سریعتر به یکی از همکاران حاذق مشاور ما (آقا) در شهر خود رجوع کنید

موفق باشید

سپاس
دکتر

دکتر عزیز بنده منظورم روان درمانی نبود منظور من دارو درمانی بود روان درمانی به ادم کمک زیادی می کنه بنده فیلم های روان درمانی زیادی دیدم فیلم دکتر محمود معظمی و محمدی نیا و مجد و خیلی چیز دیگه ور درمورد دارو می گم هیچی کمکی نمی کنه با قطع ان برمی گرده سرخانه اول
دارو فقط علائم بیماری کمتر می کنه و کمی انرژی بیشتر می کنه در واقع شما یکی معرفی کنید دارو مصرف کرده باشه و بعد از قطع هیچ مشکلی و حتی به حال اول بر نمی گرده
بنده ریشه خودم می دونم ولی افسردگی شدیدانرژی ازم گرفته نمی تونم مشکلاتم حل کنم
ریشه خودم برمی گرده به بچه ای م خحالتی و کم رو بودم و از مسخره کردن می ترسیدم یعنی می ترسیدم درجمع حرف بزنم مسخره شم و یا برچسب احمق یا ************ بزنم و دوم روابط اجتماعی ام کم شد این بر می گرده به اظطراب و استرس شدید که تبدیل به مزمن شدو خودم از 15 سالیگی به دنیای نت حدود 10 سال پیش معتادش شدم و ذهنم مختل کرد یعنی قبلا دیال اپ نه تلگرام بود نه واتس اپ وب گردی بی خودی می کردم و کم کم معتاد شدیدش که نمی دونم این 10 چه طور گذشت و حسرت گذشته می خورم

و حدود 1.5 سال اظطراب و استرس شدیدتر میشه و هم بی خوصلی و تغییر ریتم خوابم از شب به صبح شد اعتماد به نفسم از مشکل حرف زدن با تپق شروع که اعتمام کم می کنه و هم تمرکز و توجه شدید شده و حافظه کوتاه مدت حس می کنم کمتر شد و افسردگی روز به روز شدیدتر میشه

یک مشکل جدی توی توجه و تمرکز پیدا کردم ختی توجه ام روی سوال کردن مثل قبل نمی تونم بکنم 1سال عدم توجه ام بیشتر شد بنده به توجه و تمرکز م شک دارم چون مثل قبل نیست

راه حل شما دارو درمانی هست چقدر دارو درمانی می تونه کمک کنه بنده نظرات و فید بک زیادی دیدم دکتر ها بیشتر سرترالین می نویسند به نظر شما این سرترالین می تونه زندگی فرد تغییر بده می تونه توجه اش بیشتر کنه می تونه به هدف هاش برسونه

[mina22]

با سلام و احترام
پسری 25 ساله هستم که حدود 10 سال گوشه گیر و تنها شدم و از 15 سالگی با تغییر مکان از وبلایی به اپارتمانی در مکان جدید گوشه گیر شدم و از اجتماع جدا شدم فقط مدرسه و دانشگاه می رفتم می اومدم و الان با مشکلاتی ربرو شدم استرس و اظطراب شدید - افسردگی شذیذ - اختلال در صحبت کردن تبق زدن و علائم زیر ربرو هستم و در این مدت گوشه گیریو تنهایی 10 ساله ام فقط به کامیتوتر و نت وابسته شده بود و این مشکل موجب روابط عمومی و اجتماعی و هوشی ضعیف بشه


بیشترین مشکلی منوی اذیت می کنه که 1.5 سال شده بی توجه دهی و عدم دقت و تمرکز کم شدید و حافظه کوتاه مدت ضعیف شده و خودم حسش می کنم حتی دریادگیری های و کلاس هایی که می رم توجه و تمرکز ندارم و افکار بی خودی می چرخه

که دیروز در یک مصاحبه کاری بابت عدم توجه و دقت و تمرکز و روابط اجتماعی و عمومی کم رد شدم و کلا نا امیدم شدم از زندگی شدم و میدم تقصیر خودم بود و مشکل از خودم بود


ریشه خودم من از کم رویی و گوشه گیری و اعتماد به نفس پایین و اظطراب شدید و استرس شدید و عدم توجه و یبکاری می دونم این تنهایی موجب شد روابط اجتماعی ضعیف شد ولی الان مشکلات گفتاری و اختلال تلفظ پیدا کردم که او اینکه خستگی شدید بی حوصله به همه چیز شدم و حتی در یادگیری دیگه تمرکز و توجه ندارم مشکلم روز به روز شدید میشه

و اینکه دوستان می دوند داروی ها بیماری درمان نمی کنند فقط نشانه های بیماری کم می کننند با قطع داروها بیماری دوباره نشون داده ممیشه پس داروی های شیمیای اصلا تاثیری در تغییر زندکی و افزایش روابط اجتماعی و اعتماد به نفس و درمان توجه و دقت و تمرکز ندارند








ونشانه های خودم
بی تفاوت بودن همیشگی خیلی اذیتم می کنه
بی انگیزه و بی هدف

بی خوابی شبانه یعنی خوابم به صبح تبدیل شده که موجب عقب موندم شده
اعتماد به نفس و عزت نفس پایین
بی حوصله
گوشه گیر
خستگی
تمرکز ضعیف
احساس بی فکر
مشکل یادگیری درس و حافظه ضعیف کوتاه مدت
افکار منفی و اتوماتیک تحقیر افراد به من
اختلال خواب شب
معده درد از استرس


حافظه کوتاه ضعیف
اختلال صحبت و تپق زدن یعنی مشکل صحبت و تلفظ فقط در جمع و کلاس و بیرون پیدا می کنم
و احساس می کنم مزاج من گرمی وخشکی هست و ساکن خوزستانم فکر کنم صفرایی و سودایی باشه
داروهای گیاهی خود رمانی زیادی مصرف کردم و تاثیری نداشت و اصلا اعتقادی به داروی های شیمیای ندارم و مصرف نکردم
به نظر شما چه راهکارهای بنده کمک می کنه بیشترین چیزی که منو ازار می ده اختلال صحبت در بیرون هست که کلا بیرون از خانه می یرم با توحه به 2 زبانه بون عرب و فارس تو صحبت کردن به تبق و اختلال صحبت و تلفظ اشتباه کلمات می افتم خیلی این موضع روی روابط اجتماعی ام تاثیر گذاشته وموجب شده گوشه گیر شوم


ریشه خودم من از کم رویی و گوشه گیری و اعتماد به نفس پایین و بیکاری می دونم این تنهایی موجب شد روابط اجتماعی ضعیف شد ولی الان مشکلات گفتاری و اختلال تلفظ پیدا کردم که او اینکه خستگی شدید بی حوصله به همه چیز شدم


به نظر شما چه طور میشه رفع کرد
از نظر ازمایش خونی
کم خونی کم پایین هست
کلسترول و قند خون سرمرز هست
انزیم کبد های نامنظم



در اخر به صورت خودسرانه داروهایی گیاهی مصرف کردم
با تشکر


و اینکه دیگه امیدی برای زندگی کردن ندارم ریشه مشکلاتم خودم می دونم ولی دیگه دیر شده اصلاحش کنم

سلام. به نظر من خستگیتون و عدم تمرکز و بی حوصله و گوشه گیریتون عمدتا مربوط به اینه که وقت زیادی رو صرف شبکه های اجتماعی و اینترنت میکنید و طبیعیه وقتی که جای صحبت رودررو رو تایپ میگیره علاقه به صحبت کردن و تسلطی رو که روی صحبت کردن بوده قبلا از بین میره. از طرفی بودن زیاد در نت باعث وابستگی ناخواسته به این محیط ها میشه و ناخودآگاه دوری از این ها حتی مدت زمان کم باعث میشه باعث بی حوصلگی و نوعی استرس میشه اگه میتونید مدت زمان حضورتون در اینترنت و شبکه های مجازی رو کمتر کنید البته میدونم که خیلی سخته.درمورد اینکه توی صحبت کردن دچار تپق و استرس میشید من حس میکنم به این خاطرکه اون اشخاص رو از خودتون بالاتر میبینید و براتون مهمن (یا خودشون یا افکار و نظراتشون راجع به شما)ولی باور کنید بیشتر این افراد انقدر که شما حساس هستید روی صحبت ها و رفتارتون انها حتی در بیشتر مواقع حرفاتون یادشون نمونه که شما اینقدر نگران رفتاتون باشید.حس کنید فرد مقابله شما فردی مثل خودتون . اینجوری راحت حرفاتونو میزنید بدون هیچ استرسی.
امیدوارم تونسته باشم کمکتون کنم ...اگه به راه حل های دیگه ای راجع به حل مشکلاتتون رسیدید خوشحال میشم بدونم
روزتون خوش

[شهرام2014]

دکتر سلام چرا باید حتما پیش مشاوره اقا برن ؟

دکتر عزیز بنده منظورم روان درمانی نبود منظور من دارو درمانی بود روان درمانی به ادم کمک زیادی می کنه بنده فیلم های روان درمانی زیادی دیدم فیلم دکتر محمود معظمی و محمدی نیا و مجد و خیلی چیز دیگه ور درمورد دارو بگم هیچی کمکی نمی کنه با قطع ان برمی گرده سرخانه اول
دارو فقط علائم بیماری کمتر می کنه و کمی انرژی بیشتر می کنه در واقع شما یکی معرفی کنید دارو مصرف کرده باشه و بعد از قطع هیچ مشکلی و حتی به حال اول بر نمی گرده
بنده ریشه خودم می دونم ولی افسردگی شدیدانرژی ازم گرفته نمی تونم مشکلاتم حل کنم
ریشه خودم برمی گرده به بچه ای م خحالتی و کم رو بودم و از مسخره کردن می ترسیدم یعنی می ترسیدم درجمع حرف بزنم مسخره شم و یا برچسب احمق یا ************ بزنم و دوم روابط اجتماعی ام کم شد این بر می گرده به اظطراب و استرس شدید که تبدیل به مزمن شدو خودم از 15 سالیگی به دنیای نت حدود 10 سال پیش معتادش شدم و ذهنم مختل کرد یعنی قبلا دیال اپ نه تلگرام بود نه واتس اپ وب گردی بی خودی می کردم و کم کم معتاد شدیدش که نمی دونم این 10 چه طور گذشت و حسرت گذشته می خورم

و حدود 1.5 سال اظطراب و استرس شدیدتر میشه و هم بی خوصلی و تغییر ریتم خوابم از شب به صبح شد اعتماد به نفسم از مشکل حرف زدن با تپق شروع که اعتمام کم می کنه و هم تمرکز و توجه شدید شده و حافظه کوتاه مدت حس می کنم کمتر شد و افسردگی روز به روز شدیدتر میشه

یک مشکل جدی توی توجه و تمرکز پیدا کردم ختی توجه ام روی سوال کردن مثل قبل نمی تونم بکنم 1سال عدم توجه ام بیشتر شد

راه حل شما دارو درمانی هست چقدر دارو درمانی می تونه کمک کنه بنده نظرات و فید بک زیادی دیدم دکتر ها بیشتر سرترالین می نویسند به نظر شما این سرترالین می تونه زندگی فرد تغییر بده می تونه توجه اش بیشتر کنه می تونه به هدف هاش برسونه

دکتر عزیز بنده منظورم روان درمانی نبود منظور من دارو درمانی بود روان درمانی به ادم کمک زیادی می کنه بنده فیلم های روان درمانی زیادی دیدم فیلم دکتر محمود معظمی و محمدی نیا و مجد و خیلی چیز دیگه ور درمورد دارو می گم هیچی کمکی نمی کنه با قطع ان برمی گرده سرخانه اول
دارو فقط علائم بیماری کمتر می کنه و کمی انرژی بیشتر می کنه در واقع شما یکی معرفی کنید دارو مصرف کرده باشه و بعد از قطع هیچ مشکلی و حتی به حال اول بر نمی گرده
بنده ریشه خودم می دونم ولی افسردگی شدیدانرژی ازم گرفته نمی تونم مشکلاتم حل کنم
ریشه خودم برمی گرده به بچه ای م خحالتی و کم رو بودم و از مسخره کردن می ترسیدم یعنی می ترسیدم درجمع حرف بزنم مسخره شم و یا برچسب احمق یا ************ بزنم و دوم روابط اجتماعی ام کم شد این بر می گرده به اظطراب و استرس شدید که تبدیل به مزمن شدو خودم از 15 سالیگی به دنیای نت حدود 10 سال پیش معتادش شدم و ذهنم مختل کرد یعنی قبلا دیال اپ نه تلگرام بود نه واتس اپ وب گردی بی خودی می کردم و کم کم معتاد شدیدش که نمی دونم این 10 چه طور گذشت و حسرت گذشته می خورم

و حدود 1.5 سال اظطراب و استرس شدیدتر میشه و هم بی خوصلی و تغییر ریتم خوابم از شب به صبح شد اعتماد به نفسم از مشکل حرف زدن با تپق شروع که اعتمام کم می کنه و هم تمرکز و توجه شدید شده و حافظه کوتاه مدت حس می کنم کمتر شد و افسردگی روز به روز شدیدتر میشه

یک مشکل جدی توی توجه و تمرکز پیدا کردم ختی توجه ام روی سوال کردن مثل قبل نمی تونم بکنم 1سال عدم توجه ام بیشتر شد بنده به توجه و تمرکز م شک دارم چون مثل قبل نیست

راه حل شما دارو درمانی هست چقدر دارو درمانی می تونه کمک کنه بنده نظرات و فید بک زیادی دیدم دکتر ها بیشتر سرترالین می نویسند به نظر شما این سرترالین می تونه زندگی فرد تغییر بده می تونه توجه اش بیشتر کنه می تونه به هدف هاش برسونه

ببین عزیز بنده متوجه فرمایش شما شدم, ما داریم بیماران سکته مغزی و یا قلبی و.... که باید مادام العمر دارو بخورند چون اولا احتمال مجدد سکته در اثر عدم دارو بیشتره و هم چنین خطر مرگ و نابودی!!

درسته اون دارو ها عوارض جانبی داره ولی صد در صد ضرر و زیانش کمتر از خطر سکته مجدد و یا.... است!

داروهای تجویز شده متخصصین رواندرمانگر نیز همین حالات رو داره و صد در صد میتونه زیر نظر متخصص زندگی و شرایط فرد رو تغییر بده البته در بعضی از موارد حتما باید با روان درمانی توام بشه بنا به تشخیص

شما همانطور که عرض کردم به یکی از مشاوران خوب ما در شهر خود رجوع کنید و بقیه رو به همکاران ما بسپارید لطفا.

موفق باشید

سپاس
دکتر

[آخیش]

ببین عزیز بنده متوجه فرمایش شما شدم, ما داریم بیماران سکته مغزی و یا قلبی و.... که باید مادام العمر دارو بخورند چون اولا احتمال مجدد سکته در اثر عدم دارو بیشتره و هم چنین خطر مرگ و نابودی!!

درسته اون دارو ها عوارض جانبی داره ولی صد در صد ضرر و زیانش کمتر از خطر سکته مجدد و یا.... است!

داروهای تجویز شده متخصصین رواندرمانگر نیز همین حالات رو داره و صد در صد میتونه زیر نظر متخصص زندگی و شرایط فرد رو تغییر بده البته در بعضی از موارد حتما باید با روان درمانی توام بشه بنا به تشخیص

شما همانطور که عرض کردم به یکی از مشاوران خوب ما در شهر خود رجوع کنید و بقیه رو به همکاران ما بسپارید لطفا.

موفق باشید

سپاس
دکتر

دکتر من رو نقل قول کردید اما جواب سوالم ندادی چرا مردها باید مشاور اقا برن خانوما مشاور خانوم؟

[شهرام2014]

دکتر من رو نقل قول کردید اما جواب سوالم ندادی چرا مردها باید مشاور اقا برن خانوما مشاور خانوم؟

ببخشید عزیز من متوجه سوالتون نشدم

در جوابتون باید عرض کنم در بعضی از اختلالات با توجه به شرایط و سن و سال افراد بهتر اینه که زیر نظر هم جنس درمان بشند تا رابطه عاطفی انحرافی از طرف بیمار ایجاد نشه.


موفق باشید

سپاس
دکتر

[آخیش]

ببخشید عزیز من متوجه سوالتون نشدم

در جوابتون باید عرض کنم در بعضی از اختلالات با توجه به شرایط و سن و سال افراد بهتر اینه که زیر نظر هم جنس درمان بشند تا رابطه عاطفی انحرافی از طرف بیمار ایجاد نشه.


موفق باشید

سپاس
دکتر

بله درست می فرمائید

ممنون

[gol900]

ببین عزیز بنده متوجه فرمایش شما شدم, ما داریم بیماران سکته مغزی و یا قلبی و.... که باید مادام العمر دارو بخورند چون اولا احتمال مجدد سکته در اثر عدم دارو بیشتره و هم چنین خطر مرگ و نابودی!!

درسته اون دارو ها عوارض جانبی داره ولی صد در صد ضرر و زیانش کمتر از خطر سکته مجدد و یا.... است!

داروهای تجویز شده متخصصین رواندرمانگر نیز همین حالات رو داره و صد در صد میتونه زیر نظر متخصص زندگی و شرایط فرد رو تغییر بده البته در بعضی از موارد حتما باید با روان درمانی توام بشه بنا به تشخیص

شما همانطور که عرض کردم به یکی از مشاوران خوب ما در شهر خود رجوع کنید و بقیه رو به همکاران ما بسپارید لطفا.

موفق باشید

سپاس
دکتر

سلام دکتر
بنده پارسال وارد فاز افسردگی شدید شدم چون روز به روز بدتر شدنش می دیم و اینکه توجه ام و حافظه موقت دیدم کم میشد
واینکه حس کردم خودم به رواشناس نشون بدم کل نشونه بهش گفتم گفت افسردگی شدید هست و برای من سراترالین نوشت و خودم می دونستم الان این قرص می نویسه و بهش گفتم چه طور حرات کردی این قرص پر عوارض برام نوشتی و برام مثال هایی از ماشین تصادفی و با صافکاری درست میشه مقایسه می کنه بهش گفتم ماشین تصادف کنه دیگه عین روز اولش نمیشه این دارو ما مثل روز اول یا با قعطش تضمین می دی برنگردیم جواب داد گفت بیمارها باید قبول کنند قرص تا اخر عمرشون بخورند و مشکلات ان تحمل کنه
و اینکه بنده به دارو درمانی شیمیایی هیچ اعتقادی ندارم و به روان درمانی بیشتر مطمین هستم چون حرف ها گفته ها ارامشو امیداوار کنند هستند خودم فیلم های مختلفی از مهارت فرد و اجتماعی و روان شناسی اظطراب و استرس و افسردگی و بعضی کتاب های دیود برنز و گیتی گرفتم که روش کنترل افکار و مقایسه و برچسب زدن کمک بزرگی کردند دیدم ما افراد گوشه گیر تصمیم و کننرل به افکارمون دادیم و افکارمون زندگیمون گرفتند وترس افکار مون درست کردند و سعی کردم به گذشته فکرکنم و در حال باشم ولی بی حوصله ای شدید و خستگی و کم توجه شدید شده این 6 ماه شدیدتر شد که موجب بهم ریختگی همه چی من شد
ریشه خودم می دونم چه طوری حلش کنم ولی خستگی و بی توجه ای که الان شده نمی زاره تحرکی کنم

بنده شکم بیشتر به اختلال کم توجه هستم البته ادم شلوغی نیستم ادم ساکتی و ارام هستم و به اختلال توجه ام الان که شدید شده مطمئن هستم

دوم عزت نفس پایین و حرف نفس هم به قول شما اقای دکتر درست هست کتاب ناتانیل براندن کمکی کرد ولی به قول یک رواشناس بنده دارم از بیماری ام فرار می کنم به جای درمان

اظطراب صدرصد دارم چون اثرات اون روی خودم می ببینم

بنده در مصاحبه ای که داشتم اصلا استرس زیاد نداشتم بود فقط اظطراب شدید حس می کردم اون اظطراب قدرت توجه ام و تمرکزم خیلی کم کرد

اصلا تمرکز و توجه نداشتم پارسال نیستم از وقتی وارد 25 سالگی شدم این مشکلات شدیدتر شدند

با اینکه روزی 1 ساعت ورزش صبح گاهی می کنم باز خسته تر و بی حال هستم

اقای غیر از دارو درمانی شیمیایی راهی هست اقای دکتر یک سوالی دارم ببیند نظر شما چی هست بنده یک قرص گیاهی ممورال امتحانی برای حافظه کوتاه مدت به مدت 3 ماه مصرف کردم و الان بعد از ترک اون قرص ها مشکل توجه ام و تمرکز شدید شد این قرص ها این مشکلات هم درست می کنند

با تشکر

[gol900]

سلام. به نظر من خستگیتون و عدم تمرکز و بی حوصله و گوشه گیریتون عمدتا مربوط به اینه که وقت زیادی رو صرف شبکه های اجتماعی و اینترنت میکنید و طبیعیه وقتی که جای صحبت رودررو رو تایپ میگیره علاقه به صحبت کردن و تسلطی رو که روی صحبت کردن بوده قبلا از بین میره. از طرفی بودن زیاد در نت باعث وابستگی ناخواسته به این محیط ها میشه و ناخودآگاه دوری از این ها حتی مدت زمان کم باعث میشه باعث بی حوصلگی و نوعی استرس میشه اگه میتونید مدت زمان حضورتون در اینترنت و شبکه های مجازی رو کمتر کنید البته میدونم که خیلی سخته.درمورد اینکه توی صحبت کردن دچار تپق و استرس میشید من حس میکنم به این خاطرکه اون اشخاص رو از خودتون بالاتر میبینید و براتون مهمن (یا خودشون یا افکار و نظراتشون راجع به شما)ولی باور کنید بیشتر این افراد انقدر که شما حساس هستید روی صحبت ها و رفتارتون انها حتی در بیشتر مواقع حرفاتون یادشون نمونه که شما اینقدر نگران رفتاتون باشید.حس کنید فرد مقابله شما فردی مثل خودتون . اینجوری راحت حرفاتونو میزنید بدون هیچ استرسی.
امیدوارم تونسته باشم کمکتون کنم ...اگه به راه حل های دیگه ای راجع به حل مشکلاتتون رسیدید خوشحال میشم بدونم
روزتون خوش

اره مشکل بنده و اشتباه بزرگ زندگی ام از همین اینترنت شروع شد و حتی در کلاس منتظر بودم کی کلاس تمام بشه برم تو اینترنت در اینترنت اون زمان واتس اپ و لاین و غیره نبود اصلا چتی و گفتگویی با کسی نمی کردم بیشتر وب گردی بی خودی در مورد راه های درامدزا می گشتم که اون زمان سنم 15- 16 ساله بود که تازه به خانه ای اپارتمانی از ویلایی نقل مکان کردم بوید و انیجا گوشه گیری ام شروع شد و نت بازی زیاد شد روز وبروز معتادترش می شدم و دیگه افکارم ازم گرفت و الان با گذشت 10 سال از ان زمان دیگه حوصله کارهایی که روی نت راه انداختم ندارم و اصلا حالش ندارم و خیلی دوست دارم حتی با 10 سال گذشته حالم بهتر بشه ولی خودم به وقول دکتر عزیز شهرام2014 مقصر خودم بودم که روابطم و غیره فراموش کرده بودم و نت تکیه کرده بودم و با اون زندگی مجازی می کردم الان بیشترین هدفم روابط اجتماعی ام بیشتر کنم بعد اعتماد به نفس میشه با مهارت و تصصی که الان دارم افزایش داد و افسردگی و اظطراب و استرس و کم توجه ام درمان کنم و بعد عزت نفسم کار بشه و د

درمورد این حرفتون
درمورد اینکه توی صحبت کردن دچار تپق و استرس میشید من حس میکنم به این خاطرکه اون اشخاص رو از خودتون بالاتر میبینید و براتون مهمن (یا خودشون یا افکار و نظراتشون راجع به شما)ولی باور کنید بیشتر این افراد انقدر که شما حساس هستید روی صحبت ها و رفتارتون انها حتی در بیشتر مواقع حرفاتون یادشون نمونه که شما اینقدر نگران رفتاتون باشید.حس کنید فرد مقابله شما فردی مثل خودتون . اینجوری راحت حرفاتونو میزنید بدون هیچ استرسی.

بله بنده موقعه ای کسایی صحبت می کنم به تپق و اظطراب شدید می کنم که حس می کنم طرف خودش ادمی عقل کن می دونه و واقعا خودشون ادم عقل کل و خیلی فهم بالا نشون که اون می فهمه و من نمی فهم این فکرم نمی گه چشمی دیدم رفتار و صحبتش کردنون دیدم و این طور به تپق و بهم ریختگی صحبت می کنم

[شهرام2014]

سلام دکتر
بنده پارسال وارد فاز افسردگی شدید شدم چون روز به روز بدتر شدنش می دیم و اینکه توجه ام و حافظه موقت دیدم کم میشد
واینکه حس کردم خودم به رواشناس نشون بدم کل نشونه بهش گفتم گفت افسردگی شدید هست و برای من سراترالین نوشت و خودم می دونستم الان این قرص می نویسه و بهش گفتم چه طور حرات کردی این قرص پر عوارض برام نوشتی و برام مثال هایی از ماشین تصادفی و با صافکاری درست میشه مقایسه می کنه بهش گفتم ماشین تصادف کنه دیگه عین روز اولش نمیشه این دارو ما مثل روز اول یا با قعطش تضمین می دی برنگردیم جواب داد گفت بیمارها باید قبول کنند قرص تا اخر عمرشون بخورند و مشکلات ان تحمل کنه
و اینکه بنده به دارو درمانی شیمیایی هیچ اعتقادی ندارم و به روان درمانی بیشتر مطمین هستم چون حرف ها گفته ها ارامشو امیداوار کنند هستند خودم فیلم های مختلفی از مهارت فرد و اجتماعی و روان شناسی اظطراب و استرس و افسردگی و بعضی کتاب های دیود برنز و گیتی گرفتم که روش کنترل افکار و مقایسه و برچسب زدن کمک بزرگی کردند دیدم ما افراد گوشه گیر تصمیم و کننرل به افکارمون دادیم و افکارمون زندگیمون گرفتند وترس افکار مون درست کردند و سعی کردم به گذشته فکرکنم و در حال باشم ولی بی حوصله ای شدید و خستگی و کم توجه شدید شده این 6 ماه شدیدتر شد که موجب بهم ریختگی همه چی من شد
ریشه خودم می دونم چه طوری حلش کنم ولی خستگی و بی توجه ای که الان شده نمی زاره تحرکی کنم

بنده شکم بیشتر به اختلال کم توجه هستم البته ادم شلوغی نیستم ادم ساکتی و ارام هستم و به اختلال توجه ام الان که شدید شده مطمئن هستم

دوم عزت نفس پایین و حرف نفس هم به قول شما اقای دکتر درست هست کتاب ناتانیل براندن کمکی کرد ولی به قول یک رواشناس بنده دارم از بیماری ام فرار می کنم به جای درمان

اظطراب صدرصد دارم چون اثرات اون روی خودم می ببینم

بنده در مصاحبه ای که داشتم اصلا استرس زیاد نداشتم بود فقط اظطراب شدید حس می کردم اون اظطراب قدرت توجه ام و تمرکزم خیلی کم کرد

اصلا تمرکز و توجه نداشتم پارسال نیستم از وقتی وارد 25 سالگی شدم این مشکلات شدیدتر شدند

با اینکه روزی 1 ساعت ورزش صبح گاهی می کنم باز خسته تر و بی حال هستم

اقای غیر از دارو درمانی شیمیایی راهی هست اقای دکتر یک سوالی دارم ببیند نظر شما چی هست بنده یک قرص گیاهی ممورال امتحانی برای حافظه کوتاه مدت به مدت 3 ماه مصرف کردم و الان بعد از ترک اون قرص ها مشکل توجه ام و تمرکز شدید شد این قرص ها این مشکلات هم درست می کنند

با تشکر

سلام عزیز

ببینید اولا روانشناس دارو تجویز نمیکنه بلکه اون روانپزشکه دوما در پاره ای از اختلالات مغز باید آرام بگیره تا بشه روش کار کرد و یا آنالیزور(مشاور) بخواهد باهاتون کار کنه والا نمیشه.

همه چیز عوارض داره حتی نفس کشیدن!!! خود اکسیژن رادیکالهایی رو در بدن آزاد میکنه که باعث کاهش عمر میشن!!!! آیا میشه نفس نکشیم!!!!؟؟

کوتاه سخن:

خود درمانی شما حتما غلطه و راه به جایی نمیبرید!

مسئله و مشکل شما بیشتر از یک افسردگی ساده و..... هست عزیز

باید ریشه یابی بشید توسط یک همکار مشاور و همزمان دارو توسط یک همکار روانپزشک

و صد البته زندگی زندگی شماست و حق انتخاب با شما

موفق باشید

سپاس
دکتر

[gol900]

سلام عزیز

ببینید اولا روانشناس دارو تجویز نمیکنه بلکه اون روانپزشکه دوما در پاره ای از اختلالات مغز باید آرام بگیره تا بشه روش کار کرد و یا آنالیزور(مشاور) بخواهد باهاتون کار کنه والا نمیشه.

همه چیز عوارض داره حتی نفس کشیدن!!! خود اکسیژن رادیکالهایی رو در بدن آزاد میکنه که باعث کاهش عمر میشن!!!! آیا میشه نفس نکشیم!!!!؟؟

کوتاه سخن:

خود درمانی شما حتما غلطه و راه به جایی نمیبرید!

مسئله و مشکل شما بیشتر از یک افسردگی ساده و..... هست عزیز

باید ریشه یابی بشید توسط یک همکار مشاور و همزمان دارو توسط یک همکار روانپزشک

و صد البته زندگی زندگی شماست و حق انتخاب با شما

موفق باشید

سپاس
دکتر

درود و سلام بر شما

ولی بنده پیش رواشناس رفتم چه طور این برام دارو نوشت ولی مهر مغز و اعصاب روی نسخه زد یعنی اجازه نوشتن دارو داره
روی در مطبش رواشناس زده نه روانپزشک یعنی کار این رواشناس اشتباه بود دارو نوشت یا اجازه داره بنویسیه

[شهرام2014]

درود و سلام بر شما

ولی بنده پیش رواشناس رفتم چه طور این برام دارو نوشت ولی مهر مغز و اعصاب روی نسخه زد یعنی اجازه نوشتن دارو داره
روی در مطبش رواشناس زده نه روانپزشک یعنی کار این رواشناس اشتباه بود دارو نوشت یا اجازه داره بنویسیه

نه عزیز ایشون متخصص مغز و اعصاب بودن با گرایش روانشناسی

موفق باشید

سپاس
دکتر

[mina22]

اره مشکل بنده و اشتباه بزرگ زندگی ام از همین اینترنت شروع شد و حتی در کلاس منتظر بودم کی کلاس تمام بشه برم تو اینترنت در اینترنت اون زمان واتس اپ و لاین و غیره نبود اصلا چتی و گفتگویی با کسی نمی کردم بیشتر وب گردی بی خودی در مورد راه های درامدزا می گشتم که اون زمان سنم 15- 16 ساله بود که تازه به خانه ای اپارتمانی از ویلایی نقل مکان کردم بوید و انیجا گوشه گیری ام شروع شد و نت بازی زیاد شد روز وبروز معتادترش می شدم و دیگه افکارم ازم گرفت و الان با گذشت 10 سال از ان زمان دیگه حوصله کارهایی که روی نت راه انداختم ندارم و اصلا حالش ندارم و خیلی دوست دارم حتی با 10 سال گذشته حالم بهتر بشه ولی خودم به وقول دکتر عزیز شهرام2014 مقصر خودم بودم که روابطم و غیره فراموش کرده بودم و نت تکیه کرده بودم و با اون زندگی مجازی می کردم الان بیشترین هدفم روابط اجتماعی ام بیشتر کنم بعد اعتماد به نفس میشه با مهارت و تصصی که الان دارم افزایش داد و افسردگی و اظطراب و استرس و کم توجه ام درمان کنم و بعد عزت نفسم کار بشه و د

درمورد این حرفتون
درمورد اینکه توی صحبت کردن دچار تپق و استرس میشید من حس میکنم به این خاطرکه اون اشخاص رو از خودتون بالاتر میبینید و براتون مهمن (یا خودشون یا افکار و نظراتشون راجع به شما)ولی باور کنید بیشتر این افراد انقدر که شما حساس هستید روی صحبت ها و رفتارتون انها حتی در بیشتر مواقع حرفاتون یادشون نمونه که شما اینقدر نگران رفتاتون باشید.حس کنید فرد مقابله شما فردی مثل خودتون . اینجوری راحت حرفاتونو میزنید بدون هیچ استرسی.

بله بنده موقعه ای کسایی صحبت می کنم به تپق و اظطراب شدید می کنم که حس می کنم طرف خودش ادمی عقل کن می دونه و واقعا خودشون ادم عقل کل و خیلی فهم بالا نشون که اون می فهمه و من نمی فهم این فکرم نمی گه چشمی دیدم رفتار و صحبتش کردنون دیدم و این طور به تپق و بهم ریختگی صحبت می کنم

چرا میگید اشتباه کردید؟ اینکه میگید اشتباه کردید ازین جهت خوبه که کمک میکنه جوری زندگی کنید که میخواید ولی از طرفی حس عذاب وجدان بهتون میده... به نظرمن این موضوع اشتباه نبوده بذارید به حساب اینکه میخواستید محیط اینترنت رو تجربه کنید.به هرحال توی اون سن و سال هرکسی دوست داره کارای جدید و پرهیجان رو تجربه کنه. طبیعیه که محیط رنگارنگ اینترنت براتون جذابیت داشته و شما این محیط رو تجربه کردید.درباره هدفتون،نظرمن اینه که افزایش روابط اجتماعیتونو توام کنید با کاهش حضورتون در اینترنت و فضاهای مجازی
اما راجع به صحبت دومتون، درخت هر چه پربارتر سر به زیرتر، مسلما کسی که عقل کل باشه و درکش بالا،نمیخواد این موضوعو به رخ بقیه بکشه و برخورد به مراتب راحت تر و صمیمانه تر حتی نسبت به بقیه داره ... برخوردتونو متناسب با برخورد طرف مقابلتون کنید...

[farokh]

علائم مهم و اولیه بیماری ام اس

کاهش حافظه
کاهش و ضعف حافظه، ناتوانی در تمرکز، صحبت کردن و مشکلات زبانی از اختلالات رایج در نتیجه ی پیشرفت MS است که البته خیلی وقت ها می تواند از علائم شروع این بیماری باشد.



اختلالات جنسی
در بیماران مبتلا به ام اس در مراحل شدید، اختلالات جنسی یکی از شایع ترین اختلالات در نظر گرفته می شود. این وضعیت که در بیشتر اوقات عارضه ای غیر قابل پیشگیری است، خیلی وقت ها یکی از علائم ابتلا به MS در نظر گرفته می شود.



سرگیجه
این بیماران معمولا در مستقیم حرکت کردن مشکل دارند. در واقع این عدم تعادل در کنترل حرکات معمولا با پیشرفت تخریب سلول های عصبی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. به همین خاطر است که بسیاری از مبتلایان به MS برای راه رفتن نیاز به عصا دارند.



دوبینی
دوبینی یا همان اختلالات بینایی به دلیل حمله ی بیماری ام اس به سیستم عصبی و تاثیر بر روی عصب بینایی به وجود می آید و به طور شایع در مبتلایان به بیماری ام اس دیده می شود.



مورمور شدن انگشتان بی حسی
بی حسی و مورمور شدن مداوم که معمولا صورت و دست ها و پاها را درگیر می کند، عارضه ی شایع بیماران مبتلا به MS است که به علت آسیب و تخریب سلول ها عصبی در مغز و نخاع ایجاد می شود. اما این وضعیت برای فردی که هنوز به بیماری مبتلا نشده و یا برای اولین بار است که آن را تجربه می کند، بسیار عجیب به نظر می رسد. در واقع بی حسی و مورمور شدن می تواند در ابتدا به صورت حمله ای فرد را مورد آسیب قرار دهد. پاها شایع ترین بخش بدن برای بروز این عارضه اند.



ضعف و گرفتگی عضلات
اسپاسم ها و گرفتگی های عضلانی حمله ای یکی از علائم آزاردهنده ی ام اس است. این اسپاسم ها معمولا شدیدا دردناک هستند، در بخش های انتهایی بدن نظیر دست ها و پاها ایجاد می شوند و بعد از چند دقیقه برطرف می شوند.



اختلال در کنترل ادرار و مدفوع
بی اختیاری در دفع ادرار و مدفوع در بیماری MS دور از انتظار نیست. تقریبا 80 درصد بیماران مبتلا به MS در کنترل ادرار و مدفوع خود مشکل دارند. این افراد معمولا از احساس دفع ادرار مکرر و ناگهانی در عذاب هستند. مشکل آزاردهنده دیگر در این افراد، اسهال مداوم و اختلال کنترل تخلیه روده است. اگر این برای شما یک مشکل شده است، بهتر است هرچه سریع تر به پزشک مراجعه کرده و وضعیت را بازگو کنید.



بی حالی و افسردگی
ابتلا به بیماری آزاردهنده ای نظیر MS، علاوه بر آسیب جسمی می تواند ابزاری برای شکنجه روحی فرد باشد. بسیاری از مبتلایان به ام اس، احساس افسردگی، تحریک پذیری و تغییرات خلق و خو را یکی از مشکلات رایج خود بیان می کنند.

همچنین از علائم شایع بیماری ام اس می توان به این علائم اشاره کرد:
عدم هماهنگی بین کلمات در سخن گفتن, سنگینی سر و بدن, دفع بیش از حد ادرار نسبت به دیگران, دیر هضم شدن غذا, حساس و زود رنج شدن, یبوست مزاج, دیدن کابوس در بعضی افراد, علاقه به خوردن غذاهای سردی بخش (اسیدی) مانند لبنیات مخصوصا ماست و بستنی, در صورت پیشرفت بیماری عدم کنترل ادرار, یا از دست دادن کامل بینایی, عدم تحمل هوای گرم و آب گرم, عدم تحمل آب سرد و هوای سرد , زود انزالی" onclick="replacer_hook(332)" target="_blank" href="http://forum.moshaver.co/f147">زود انزالی در آقایان, افسردگی و خودخوری, انزوا طلبی و گوشه گیری, نداشن تعادل, داشتن لرزش هنگام حرکت, یاری نکردن ماهیچه های پا هنگام راه رفتن, سرما سرما شدن استخوانهای بدن خصوصا پاها.


چه کسانی در معرض ابتلا به بیماری ام اس قرار دارند؟
به طور کلی دو گروه اشخاص با رفتارهای غلط خود را در معرض ابتلا به بیماری ام اس قرار می دهند که شامل:
1- افراد حساس و زودرنج
این نوع افراد عموما اشخاصی هستند فوق العاده حساس, زودرنج و عصبی و با کمترین ناملایمات از حالت عادی خارج شده و تعادل خود را از دست می دهند و ساعت ها فکر خود را مشغول کرده و به خود و دیگران پیله می کنند.

2- افراد با طبع سردی
افرادی هستند که از نظر ژنتیک دارای طبع سردی بوده و مدام از غذاهای سردی بخش (غذاهائی با pH اسیدی) به حد وفور استفاده می کنند و علاقه زیادی به خوردن ترشی, سرکه, تمبر هندی, ماست, قره قورت و امثالهم دارند.