عزیزان...
قبلا در تاپیک های دیگه مشکلات من رو خونده بودید اما...
مشکل من همچنان ادامه داره
دیشب فهمیدم که پدرم از من و برادرم خسته شده یعنی تقریبا ما براش حضور جسمی داریم فقط خوب داداشم نزدیک بیست و سه سالشه و ازدواج میکنه و میره
اما من باید سال های بیش تری تو خونمون باشم به نظرتون با این تنهایی چیکار کنم؟
تقریبا الان خانواده ای وجود نداره برام فقط جسمن و من پشتم خالیه
چی کار کنم؟واقعا که مشکلم داره بیخ پیدا می کنه