با سلام به دوستان عزیز..بچه ها من تو احوال پرسی همیشه کم میارم..نمیدونم چی بگم .مثلا یکی میگه سلام خوبی؟؟ منم میگم مرسی..میشه شما منو راهنمایی کنید چه حرفهایی بهتر دیگه بزنم تا طرف من خوشش بیاد و بحث ادامه پیدا کنه..ممنون میشم
با سلام به دوستان عزیز..بچه ها من تو احوال پرسی همیشه کم میارم..نمیدونم چی بگم .مثلا یکی میگه سلام خوبی؟؟ منم میگم مرسی..میشه شما منو راهنمایی کنید چه حرفهایی بهتر دیگه بزنم تا طرف من خوشش بیاد و بحث ادامه پیدا کنه..ممنون میشم
خوب در جواب می تونين بگین؛نوشته اصلی توسط دکتر ارنست
ممنون شما خوبی؟
خانواده خوبن؟
چه خبر؟
موارد اینجوری، البته خوب بستگی داره به اینکه با کی احوالپرسی می کنین، دوست، فامیل،همسایه؟
ولی در کل تو روابط با دیگران باید با انرژی جواب بديد و از جملات مثبت استفاده کنید
به قول معروف حرف حرف میاره دیگه
در آخرم می توونین بگین خیلی خوشحال شدم از دیدنتون
اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.
بسیاری ازمردم دراین شرایط حس بدی دارند، درست مثل اینکه یک پروانه در قلب آنها بال بال می زند! اگر قبل ازسخنرانی درجمع ویا ارائه کنفرانس ویا حتی طرح سوالی درکلاس درس ،کمی اضطراب دارید طبیعی است،چون همین دل نگرانی باعث می شود استحکام مطلبی که بیان می شودبیشترباشد ویا وقتی قراراست برای اولین باردرمهمانی شرکت کنید که اکثرافراد آن رابرای اولین بارمی بینید،بالاخره کمی دل شوره وجود دارد والبته یک فردطبیعی تمام این موقعیت ها رابدون مشکل طی می کند.اما اگرفردی نتوانست چه اتفاقی می افتد؟
ترس ازاجتماع باعلائم ونشانه های جسمی وعاطفی بروزمی کند.علائم ونشانه های عاطفی وروحی شامل این موارد است:
ترس شدید ازموقعیت هایی که درآن افرادغریبه ونا آشنا وجود دارند
ترس ازحضوردرمکان هایی که حس می شودفرد مورد قضاوت قرارمی گیرد
اضطراب ازاینکه ممکن است سایرین به فردبخندندویا اوراناراحت کنند.
ترس ازاینکه سایرین علائم جسمی اضطراب رادرفرد متوجه شوند.
اضطرابی شدید درحدی که زندگی روزمره ،کار،مدرسه وسایرفعالیت های فردرا کاملا فلج کند.علائم ونشانه های جسمی شامل این موارد است: برافروختگی،تعریق شدید،لرزش،تهوع،درد درشکم بروزمشکل درصحبت کردن،احساس گرفتگی عضلات،گیجی،تپش قلب،اسهال، به عبارتی فرد دراجتماع حضور-پیدانمی کند تا به چنین علائمی مبتلانشود.
معمولاترس ازاجتماع دراواسط نوجوانی شروع می شود،البته امکان بروزآن درکودکی هم وجود دارد.بندرت ممکن است شروع این اختلال دربزگسالی باشد.این مشکل هم مثل بسیاری مشکلات دیگردراثرتلفیقی ازعلل محیطی وژنتیکی بوجودمی آید.
ژن ها:
بعضی ژن هاممکن است دربروزاضطراب وترس نقش داشته باشندکه البته ژن دقیق مسئول ایجاداین اختلال هنوزمشخص نشده است.ضمنا ترس ازاجتماع ریشه وراثتی هم داردیعنی معمولادرخانواده ویا فامیل چندین نفربه این مشکل مبتلاهستند.
علل بیوشیمیایی:
محققان براین باورندکه موادشیمیایی طبیعی موجود دربدن ممکن است درترس ازاجتماع نقش داشته باشند مثلاعدم تعادل ماده ای درمغزبه نام سروتونین،یک عامل محسوب می شودچون درتنظیم خلق وعواطف نقش دارد.
پاسخ به ترس:
بعضی دانشمندان معتقدندکه ساختاری درمغزکه آمیگدال نام دارد درکنترل پاسخ به ترس نقش ایفا می کند.در افرادی که این قسمت مغزفعالیت بیش ازحد داردپاسخ به ترس بسیارشدیدتراست وباعث اضطراب آنها درشرایط اجتماعی می شود.
شرم ویا حالت نگرانی مختصردرموقعیت های جدیداجتماعی طبیعی است وترس ازاجتماع محسوب نمی شود،اما اگرحس کردیداین اضطراب زندگی شما راسیاه کرده ،بایددرمان شوید.به هرحال این مشکلی است که بوجودآمده وبایدبرطرف شود،در غیراین صورت بسیاری ازموقعیت های اجتماعی راازدست می دهیدوروزبه روزمنزوی ترخواهیدشد.حالاتی متداول در زندگی روزمره وجود داردکه اگرتحمل آن برایتان سخت است ودراین شرایط دچاراضطراب می شویدحتما به روانپزشک مراجعه کنید، نمی توانید ازاتاق استراحت عمومی درمحل کارویا تلفن عمومی استفاده کنید، نمی توانید کالایی راکه مشکل دارد به مغازه پس بدهید،اصلابا غریبه ها ارتباط برقرارنمی کنید،نمی توانید درحضوردیگران چیزی بنویسید،به هیچ وجه تماس چشمی برقرارنمی کنید، نمی توانید دراتاقی واردشویدکه قبل ازشما افرادی درآن نشسته اند، قادرنیستید دررستوران غذا سفارش دهید،دوست نداریدشما رابه افرادغریبه معرفی کنند،هیچ وقت شروع کننده صحبت ومکالمه نیستید.
خوشبختانه این مشکل رامی توان درمان کرد.
البته هرچه زودتربرای درمان اقدام شودبهتراست.معمولا دو روش درمانی وجود داردکه بسیارموثراست،یکی دارو درمانی است که معمولاازضدافسردگی ها استفاده می شود اما ممکن است ازداروهای ضد اضطراب وداروهایی موسوم به بتابلوکرها هم استفاده شودتا علائم فیزیکی مثل تپش قلب،فشارخون بالاولرزش برطرف شود.دیگری روان درمانی است که ازروش رفتاردرمانی شناختی استفاده می شودکه بسیارهم موثرعمل می کند.دراین روش اساس کارتفکرات خودشماست،بدون اینکه به سایرافراد یا موقعیت ها توجه شود.دراصل تفکرات اصلی وریشه ای شما محور قرارداده می شود وبعد ازشما می خواهند خودرا درشرایط ناخواسته ای که قابل تغییرنیست فرض کنیدوحال باهمان تفکرات اصلی، رفتاری صحیح ومثبت تعریف کنید.درمواردی هم درمراحل خاصی ازدرمان،فرد رابتدریج درشرایط اجتماعی اضطراب سازقرارمی دهند تا بتواند دراین شرایط با مهارت کافی و اعتمادبه نفس لازم برخورد داشته باشد.درمانگرمعمولا مهارت های اجتماعی فرد رابالا می برد وبا اوتمرین های مختلفی انجام می دهد تا فرد بتواند اعتمادبه نفس لازم دربرخورد با شرایط مختلف رابدست بیاورد.
علاوه بر ادامه روش های درمانی خودتان هم بایدروش هایی رابکارببندید تا بتوانید ازپس این مشکل برآیید:
- افکارمنفی درموردخودتان نداشته باشیدواین جورتفکرات رادوربریزید.
-ازتمرین های شل کننده یا ریلاکسیشن استفاده کنید.
-یاد بگیریدچطوربا استرس مقابله کنید.
-با افرادی که حس می کنید با آنها راحت ترید رابطه برقرارکنید.
-وقتی اضطراب دارید درفعالیت های لذت بخش وسرگرمی های موردعلاقه شرکت کنید.
-خواب کافی داشته باشید.
7رژیم غذایی متعادل رافراموش نکنید.
-اهداف واقعی داشته باشید و آرزوهای دست نیافتنی راکناربگذارید.
-هیچ گاه ازموقعیت هایی که شما راناراحت می کنند فرارنکنید بلکه سعی کنید بتدریج با این موقعیت ها روبروشوید تا مهارت کافی پیدا کنید.
-با دوستان یا بستگان قراربگذارید که بعضی اوقات ناهاررا درمکان عمومی صرف کنید.
-تماس چشمی داشته باشید و اولین کسی باشید که به دیگران سلام می کنید ویا موفقیتی راتبریک می گویید.
-مکالمه راشما آغازکنید اما اطلاعات خود رابا مطالعه روزنامه ویا سایرمطبوعات افزایش دهید تا حرفی برای گفتن داشته باشید.
-ازدیگران تقدیر وتشکرکنید.
-برروی خصوصیات شخصیتی خودتان که به آنها علاقه دارید بیشترمتمرکزشوید.
-نسبت به دیگران علاقه نشان دهید ودرمورد منزل ،فرزندان ،نوه ها،سرگرمی ها یا مسافرت هایشان با آنها صحبت کنید.
-ازافراد غریبه ونا آشنا آدرس بپرسید تا تمرین بیشتری کرده باشید.
خـــــدانـگهــــــدار
ممنون از جوابتون...دوستان میشه بیشتر راهنمایی کنید..چ جملات زیبایی به کار ببرم تا طرف مقابلم خوشش بیاد
گفت خوبی چه خبر بگو قربونت سلامت باشی ایشالاه و...
گفت چه خبر بگو خبر خیر سلامتی رهبر یا اکبر هستیم خبرا دست شماست نمی بینمیتون دلمون تنگ شده واستون.
حالا من می پرسم تو جواب بده
بهههههههههه داش ارنست چه خبرا داشی چی کار می کنی؟
خوش می گذره؟
اشکان خیلی باحاله
من از تو نت چن مورد پیدا کردم شما هم باید زیاد در این زمینه سرچ کنی
مثلا:
"چه خبر احوال؟"
*خب هر خبری هست بهش بده از اوضاع احوالتم مطلعش کن
*خبرا که پیش شماست!!! (با از اون نگاه هاااا)
*سلامتي قابل عرض
*يا خبري نيست قابل عرض
چیکار میکنی؟
*زندگي!
*به اختصار میتونی بگی: دعا
*یا میتونی بگی: میگذرونیم
*یا بگی: میچرخیم
*یا بگی: کار خاصی نمیکنیم
*یا بگی: میریم سر کار و میایم
*شکر
*شکر خدا
*دعا به جون شما
*دعا به جون آقا
*زنده ایم شکر. نفسی میاد و میره.
*طرف ازين آدمهاي فالانژ حزب اللهي باشه ميگم "دعا به جان شما"
دیگه چیکار میکنی
*هیچی دیگه ، میگذرونیم ...
*من یه جمله خیلی عالی برای این جور سئوالا دارم که در چند مورد دیگه هم خوب جواب میده. مثل:
کار بدی نمی کنم. هستیم. می چرخیم.
چی کار میکنی؟ چه خبر؟ دیگه چی کار میکنی (یا چه خبر)؟
در این جور موارد فقط میگم: و دیگر هیچ.
*هیچی بیکار
به کلبه خرابه ما هم تشریف بیارید
*خواهش میکنم! ، ایشالا خدمت میرسیم.
*ما مخلصیم ، ایشالا یه فرصت مناسب خدمت میرسیم.
*مزاحمتون ميشيم
*خدمت ميرسيم
*چشم. به دیده منت. خونه امید ماست. ایشالا عمری باشه شرفیاب میشیم.
*اختيار داريد منزل اميد ماست... خدمت ميرسم براي عرض ادب
*اختیار دارید منزل امید ماست
*ما نمک پرورده ایم
*همون آلونک ما هم متعلق به شماست
در جواب دعوت
*اگه بخوام قبول كنم ميگم "خيلي ممنون باعث زحمت ميشيم... خدمت ميرسيم براي عرض ادب و ..." اگه نخوام دعوت رو قبول كنم بسته به موقعيت رسمي باشه يا دوستان ميگم "خيلي ممنون شما لطف داري، تو يه فرصت ديگه مزاحمتون ميشم" يا "بودن با دوستاني چون شما باعث افتخاره ولي متاسفانه روز جمعه نميتونم در خدمتتون باشم... تو يه فرصت ديگه ..." يا "ما نمك پرورده هستيم، تو يه موقعيت ديگه خدمت ميرسيم"
خداحافظی
*میگی : آقا اگه فرمایشی نداری من دیگه زحمتو کم کنم و ...
بعد طبیعتاً یارو میگه حالا در خدمت باشیم و شما بسته به شرایط : نه دیگه برم باید به فلان کار برسم ...
و خدافظی میکنید.
*خوب دیگه وفتتو نمیگیرم
*تلفن خب راحت تره وقتی بحث تموم میشه میگی ، اگه فرمایشی نداری من دیگه برم توئم به کارات برسی ...
*خوب دیگه مزاحمت نمیشم
*به سلامت
*فلانی جان من سرم شلوغه بهت زنگ میزنم خودم چند دیقه دیگه ، خیلی شرمنده بخدا و خدافظ ...
الان همه پایان مکالمه می گن قربانت ما چی بگیم؟
*بگو مرسی خداحافظ
*وقتی اون میگه قربونت تو باید بگی نوکرم:دی
همینجوری تا آخر شروع کنید به پست کردن خودتون
*زنده باشی ، خدافظ
خوب با اجازتون ما دیگه مرخص شیم
*خیلی خوش اومدین
تشریف داشتین حالا
سلام برسونید
*بزرگیتون رو میرسونم؛
*سلامت باشید
*چشم . حتما
در موقع فوت نزدیکان.در جواب"انشاءالله غم آخرتون باشه" چی باید گفت؟
*ممنون غم نبینید ان شالله
*انشالله تو شادیهاتون جبران کنیم
*پس اگر جایی برای عرض تسلیت رفتید می تونید اینو بگید.
غم اخرتون باشه ان شاالله از این به بعد در مجالس شادیتون شرکت کنیم.
*ایشالا غم آخرتون باشه هم که بستگی داره کجا بگه! مثلاً موقعی که اومده ختم تو کنار در واسادی ، میگی لطف کردین ایشالا تو شادیاتون جبران کنیم. یا در مواقع دیگه ، مثلاً طرف مادرش فوت کرده ، میگی خدا مادر شمارم بیامرزه ، یا حضور ذهن نداری که طرف کیش فوت کرده؟ میگی : خدا رفتگان شمارم بیامرزه ، یا میگی ایشالا سلامت باشی ، خدا به شما طول عمر بده و .........................
*نه ! این توی شادیهاتون شرکت کنیم ، با توی شادیهاتون جبران کنیم یه خورده فرق داره.
توی شادیهاتون شرکت کنیم رو مهمون هم میتونه به صاحب عزا بگه ، ولی جمله ایه که زیاد با این فضا مچ نیست ولی قابل استفاده هست. :دی
در جواب نیستی این طرفا سایت سنگین شده چی بگیم؟
*هستیم زیر سایه شما
*افتخار نبوده در خدمتتون باشیم
یه نفرو که چن وقته میبینیم اما اسمش رو نمیدونیم. بعد از چند وقت ازش میپرسیم ببخشید اسم شریفتونو میتونم بپرسم. بعد یارو میگه من فلانی هستم. اینجا ما چی باید جواب بدیم؟ اگر اولین بار بود میدیدیم همو میشد گفت خوشوقتم از آشنایی. اما بعد از چند جلسه که دیدیم همو و گفتگو کردیم بگم خوشوقتم از آشنایی زیاد جالب نیس
نظر شما چیه؟
*اینجا بهتره بحث های پیشین رو پیش بکشید ادامه همونارو دنبال کنید ، بستگی داره فامیلی بگه یا اسم کوچیک
بنظر من چیز خاصی نمیخواد بگید . میتونید حرفتون رو ادامه بدید.
*یا اینکه میتونید اسم یا فامیلش رو یکبار دیگه خودتون تکرار کنید. مثلا:
X : ببخشید اسم شریفتونو میتونم بپرسم ؟
y : من منصور قیامت هستم
x : آهان, آقای قیامت...ادامه گفتگو ( اگر با طرف خودمونی هستید یا سنش از شما کمتره میتونید بگید ) آقا منصور گل... ادامه گفتگو
در جواب "امری ندارید؟"
*میشه گفت "عرضی نیست" یا "چیز قابل عرضی نیست"
در جواب ببخشید مزاحم شدیم...
*خوش اومدین و مشرف فرمودین
*اختیار دارید
وقتی یکی میخواد بیاد خونتون، مثلاً پشت تلفن میگه امروز واسه ناهار میخوایم مزاحمتون بشیم!
*تشریف بیارید قدمتون روی چشم ...
حالا مثلا یه نفر رو میرسونین دم خونش یهو میگه آقا تشریف بیاریم در خدمت باشیم
*بفرمایید ... مزاحم نمیشیم!
*اگه دوباره تعارف کرد میگی: ممنون متشکر؛ بعد هم میگی با اجازه . خداحافظی میکنی و میروی .
*قربونت برم...ایشالله سر فرصت حدمت میرسیم
*برای غریبه ها:
خیلی ممنون...مزاحم نمیشم
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
بستگی به طرف مقابلت هم داره !! دختر و پسره!! بزرگ و کوچکه!! بااهش راحت هستی یا رودرواسی داری!! طرف مرامش چجوریه!!
مطمینا با رفیق صمیمی ادم بعضی حرف می زنه که دیگه نمیشه با کسی دیگه زد!!
ولی در کل قربون صدقه الکی و تعارف و ... اینا بیشتر جواب می ده!!
طرف من یک خانم باشخصیت هست..اره باهاشم شوخی دارم
شوخی داری!! خو دیگه باهم راحت هستین دیگه چه لوزمی داره اول صحبت چی بگی چی نگی!!
شوخی داری دیگه نمی خواهد که لفظ قلم حرف بزنی!! سلام و احوال کوتاه ، بعد سر صحبت در مورد یک موضوع باز کن و در موردش حرف بزن !!
نمی دونم نسبت شما با هم چیه و دلیل ات چیه باهاش حرف زدن و.... اینا به کنار زیاد با شخصیت و فلان خودت درگیر نکن ! با شخصیت بودن به مرور زمان همیده میشه ممکنه با شما راحت نیست پیش شما داره فیلم بازی می کنه .... راحت باش و خودت باش.
نسبت ما با هم در حد یک دوست هست..من 25 سالمه..خانم 38 سال
سلام
عزیز دل صحبت کردن با دیگران کلا قوائد خاصی داره
به قول دوستان جنس طرف سن و میزان رابطه و نوع رابطه و نیاز طرف مقابل به چیزی که بشنوه و نیاز شما برای گفتن یک حرف و موقعیت مکانی و زمانی و....
البته همه مردم این سلسله مراتب رو اهمیتی بهش نمیدن زیاد (فقط در حد یکی یا دوتا)
فرق یک شخصی که خوب صحبت میکنه و ارتباط قوی داره با کسی که قدرت لفظیش کمتره توی همین مسئله استفاده از نشانه هاست
این مهارت نیاز ب حواس و تمرکز بالا داره (البته روزای اول ) بعد از مدتی با ناخودآگاه شما ترکیب میشه و کلا بدون اینکه تمرکزی بکنید میتونید ارتباط برقرارکنید
درضمن اون 2 تیکه آخر خیلی مهمن تقریبا فشرده سایر سلسله مراتبا(نیاز طرف مقابل به چیزی که بشنوه و نیاز شما برای گفتن یک حرف )
نکته
اصلا نباید توی حرف زدن استرس داشته باشی چون استرس این سلسله رو خرابش میکنه (اگرم میترسی که سوتی بدی باید اینو بدونی که هیچکس بدون خراب کردن درست نکرده )
مسئله بعدی ترس از اشتباه کردنه (این ترسم بی معنیه چون همونطور که گفتم هرچقدر از سلسله مراتب بالا بیشتر استفاده کنی قوی تری و کمتر ضعیفتری پس هیچ اشتباه کردنی در کار نیست فقط قدرت کم در صحبته که اونم ب راحتی قابل تخفیفو حله )
آرامش در صحبت کردن خیلی مهمه
هیچکس شمارو به خاطر آروم صحبت کردن سرزنش نمیکنه (شاید بخاطر اشتباه صحبت کردن ولی ن بخاطر آروم صحبت کردن )
پس با آرامش کامل صحبت کن
دیگه چیزی به ذهنم نیمرسه
موفق باشی
عشق مهمترین امتحان خداست ..
فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)
با کتاب خوندن، فیلم دیدن و بودن در اجتماع می تونی دایره لغات و مهارت های
اجتماعیت رو بیشتر کنی
سلام امید چه خبرا خوش می گذره؟
تو نیستی انجمن مثل مرده شور خونه می مونه
سلام ببین اول از همه بگم که این یه راه غیر متعارفه ولی تا جایی که میدونم خوب میشی به یه جنس مخالف کی خیلی ازش خجالت میکشی نیم ساعت بگو بهت توهین کنه روز بعدش نیم ساعت حرف خواهید زد روز بعدش نیم ساعت خدافظی حالت خوب میشه یکم غیر متعارفه ولی تا خجالت نکشی نمیتونی پیشرفت کنی یه کار کن خجالت بکشی بازم میگم این راهو امکان داره هیچ کس خوشش نیاد ولی جواب میده
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟