رابطه یکطرفه

[bahar18]

سلام همگی خسته نباشید.برام یه مشکلی پیش اومده ولی دقیقا نمیدونم باید ازکجا شروع کنم.
من حدود دوسالی هست که باپسری ارتباط دارم هیچوقت نگفته دوست دارم واین چیزا و واقعا بعضی ازکاراش یا حرفاش اینو داد زده.مشکلم اینجاست که الان یه مدتیه اصلا نمیتونیم کناربیایم باهمدیگه.سره هرچی بحث میکنیم و میگه تو دیوونم میکنی رو اعصابم میری.ازطرفیم میگفت که من نمیتونم خوشبختت کنم وشغلی درخوره تو ندارم.الان یه مدته همش داریم کات میکنیم ولی دوباره چندروز بعدش پیام میده.باید هرچی که میگه من همون لحظه انجام بدم.واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم.احساس میکنم اصلا براش اهمیتی ندارم که قبلا اینطور نبود.همش حرفش کات کردنه.واقعا زندگیم مختل شده و اعصابم بهم ریخته.از طرفیم واقعا نمیتونم بیخیال همه چی بشم. به هرحال دوسال کم نیس.من نمیخوام جدا بشم چون تواین دوسال حتی به کسه دیگه نگام نکردم ونمیتونم کسی دیگه رو جایگزینش کنملطفا راهنماییم کنید.مچکر

[ebrahim.vt]

یک فاصله ای هست که باید بین دو معشوق وجود داشته باشه و اون اعتدال در حرف هاست دو معشوق وقتی رو شون بهم زیاد باز شد حرمت ها شکسته
دوم در سن شما این چیز ها طبیعیست چون هنوز عشق در پشما کامل نشده

[bahar18]

خب الان این واسه من یه مشکلی شده.بگیدچیکارکنم

[yasamanH]

سلام همگی خسته نباشید.برام یه مشکلی پیش اومده ولی دقیقا نمیدونم باید ازکجا شروع کنم.
من حدود دوسالی هست که باپسری ارتباط دارم هیچوقت نگفته دوست دارم واین چیزا و واقعا بعضی ازکاراش یا حرفاش اینو داد زده.مشکلم اینجاست که الان یه مدتیه اصلا نمیتونیم کناربیایم باهمدیگه.سره هرچی بحث میکنیم و میگه تو دیوونم میکنی رو اعصابم میری.ازطرفیم میگفت که من نمیتونم خوشبختت کنم وشغلی درخوره تو ندارم.الان یه مدته همش داریم کات میکنیم ولی دوباره چندروز بعدش پیام میده.باید هرچی که میگه من همون لحظه انجام بدم.واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم.احساس میکنم اصلا براش اهمیتی ندارم که قبلا اینطور نبود.همش حرفش کات کردنه.واقعا زندگیم مختل شده و اعصابم بهم ریخته.از طرفیم واقعا نمیتونم بیخیال همه چی بشم. به هرحال دوسال کم نیس.من نمیخوام جدا بشم چون تواین دوسال حتی به کسه دیگه نگام نکردم ونمیتونم کسی دیگه رو جایگزینش کنملطفا راهنماییم کنید.مچکر

دوست گلم سلام... نمیخوام نصحیتت کنم چون مطمئنا الان دوسن نداری نصیحت بشنوی...اول اینکه کارت اشتباه بوده که بدون اطلاع خانوادت با یه پسر در ارتباط بودی دوم اینکه وقتی این آقا پسر داره واضح میگه واسه ازدواج شمارو نمیخواد واقعا چراااااااااا دارین خودتونو کوچیک میکنید...بهار عزیزم چیزی که میتونم الان بهت بگم اینه که دوسال زندگی کردنو عقب انداختی ...بسه...دیگه وقتشه زندگی کنی...همیشه با این روابط حوونی قشنگ نمیشه...بخدا این کارا جوونی کردن نیست اسمش...تو باااااید از زندگیت لذت ببری حقته...چرا به خاطر کسی که هیچ علاقه ای بهت نداره داری بهترین روزای زندگیتو با عذاب تموم میکنی...ببخشید که نصیحت شد...بهار عزیزم تمومش کن و از این به بعد سالم و بدون دغدغه زندگی کن...موفق باشی عزیزم

[bahar18]

اخه خیلی سخته من شدیدا وابسته شدم اصلا نمیخام ازدستش بدم

[yasamanH]

اخه خیلی سخته من شدیدا وابسته شدم اصلا نمیخام ازدستش بدم

از دست ندادن اون به قیمت باختن همه ی زندگیت و روزای قشنگ جوونیته...اگه این طور میخوای پس خودتو کوچیک کن ...غرور دخترانه ات و پاکیتو بزار زیر پات همه چی رو بزار زیر پات همه پلهای پشت سرتم خراب کن بهش التماس کن که بمونه به پاهاش بیوفت باهات اینجوری برخورد نکنه...
این مدل زندگیو دوس داری واقعا؟اارزششو داره؟...اگه کنار اومدن با اینا برات راحته پس بسم الله...

[JOY]

اخه خیلی سخته من شدیدا وابسته شدم اصلا نمیخام ازدستش بدم

میدونم سخته من دردش رو کشیدم امابعدها که عاقلانه تر به موضوع فکر کنی ، به تمام حرفاش دلت میخواد از رو زمین برش داریش ، ازش متنفر میشی ، تو ازش قطع رابطه کن و تحمل کن چون تو قراره وارد دانشگاه بشی و کسی که لایق و دلباخته شماست نصیبت بشه، بهار جان من ۱۵ سالم بود عاشق شدم و ۱۵ سالم تمام نشده بود که قطع رابطه کردم البته من فداکاری کردم اما الان میفهمم خریت محض بود ، من دو سال الان ازت کوچیکترم و هرچی زمان بیشتری گذشت فهمیدم که رفتارم درست تر بوده. به نتیجه های بهتری رسیدم حتی دیشب با وجود گذشت چند ماه ازش متنفر شدم ، شمارتو عوض کن تا وسوست نکنه ، حقیقت رو به یک روانشناس خوب یا کسی که بهش اعتماد داری بگو ، حتی ممکنه تا چند ماه حس کنی عشق واقعی فقط با اون بوده اما مطمئن باش اینطور نیست.

بهم قول بده از همین الان کات کنی هر لحظه هم هر احساسی پیدا کردی به من تو خصوصی بگو تا راهنماییت کنم چون دقیقا شرایط تو رو داشتم.