مشکل من چیه؟؟تروخدااا کمکم کنید

[nazanin73]

سلام.من اسمم نازنین هست و 19 سالمه....میخوام کمکم کنید..(1 از مهمونی تولد توی جمع بودن هم خیلی بدم میاد هم میترسم2از آدما اصلا خوشم نمیاد و دوست دارم تنها باشم3از تنهایی لذت میبرم4هیچ دوست صمیمی ندارم5از مربیم خیلی خوشم میاد و دوسش دارم اما بعضی وقتا بی دلیل ازش متنفر میشم6خیلی میترسم که ازم خسته شه و از پیشم بره7من از اول دبیرستان با تیغ یا شیشه دست خودمو زخمی میکردم و میکنم از این کار لذت میبرم حتما باید خیلی زخمم عمیق باشه8وقتی هم حالم کاملا خوبه احتیاج دارم که به خودم آسیب بزنم. 5 سال پیش یه صداهایی میشنیدم و یه مردی رو میدیدم که ازم میخواست به خودم و بقیه آسیب بزنم10بعضی وقتا که خودم رو تو آیینه نگاه میکنم خودم رو نمیشناسم واقعا نمیدونم کیم5سال پیش مامان و بابام از هم جدا شدن و من پیش بابام زندگی میکنم12 من الان 19 سالمه و خیلی دوست دارم خودکشی کنم و فکر کردن بهش واسم لذت بخشه13همیشه احساس پوچی و نا امیدی دارم14از آینده خیلی میترسم15خیلی دوست دارم یه سیگار بکشم یا ترامادول بخورم ببینم چی میشه16زود سر چیزای کوچک عصبانی میشم و نمیتونم خودمو کنترل کنک17بعضی وقتا یه بوهایی احساس میکنم مثل بوی سوسک یا مورچه18توی روز ممکنه جند ساعت خوشحال باشم اما یه دفعه بی دلیل میزنم زیر گریه دوباره چند دقیقه بعدش میگم و میخندم19همیشه سعی میکنم توی خونه کسی نفهمه که ناراحتم یا جاییم درد میکنه20وقتی یکی میمیره من اولش اصلا ناراحت نمیشم یا شاید بهتره بگم نمیفهمم که باید الان ناراحت باشم یا خوشحال...لطفا جواب بدید.من مشکلم چیه؟؟؟

[yarigar]

منم دقیقا حالات تو رو داشتم

[yarigar]

باید یه روانشناس خوب که واقعا دلسوزتون باشه برید یعنی همون اوئل ازش بیپرسین که بهتون کمک میکنه یا نه و بگین چند جلسه درمانتون میکنه بگین خلاصش کنه در حد 10 یا 20 از بخواید که تو چند جلسه حداقل 30 درصد خوب تر بشید اول از همه یه روانشناس خوب و دکتر و دلسوز پیدا کنید و مطمن بشید که دلسوزانه کمکتون میکنه و اینکه حالا از تنهای لذت میبرید از طریق کامپیوتر هنرها و فن های مختلف رو یاد بگیرن و از این طریق کار کنید برای خودتون و پول در بیاریدو از زندگیتون لذت ببرین و حال کنید

[farokh]

سلام.من اسمم نازنین هست و 19 سالمه....میخوام کمکم کنید..(1 از مهمونی تولد توی جمع بودن هم خیلی بدم میاد هم میترسم2از آدما اصلا خوشم نمیاد و دوست دارم تنها باشم3از تنهایی لذت میبرم4هیچ دوست صمیمی ندارم5از مربیم خیلی خوشم میاد و دوسش دارم اما بعضی وقتا بی دلیل ازش متنفر میشم6خیلی میترسم که ازم خسته شه و از پیشم بره7من از اول دبیرستان با تیغ یا شیشه دست خودمو زخمی میکردم و میکنم از این کار لذت میبرم حتما باید خیلی زخمم عمیق باشه8وقتی هم حالم کاملا خوبه احتیاج دارم که به خودم آسیب بزنم. 5 سال پیش یه صداهایی میشنیدم و یه مردی رو میدیدم که ازم میخواست به خودم و بقیه آسیب بزنم10بعضی وقتا که خودم رو تو آیینه نگاه میکنم خودم رو نمیشناسم واقعا نمیدونم کیم5سال پیش مامان و بابام از هم جدا شدن و من پیش بابام زندگی میکنم12 من الان 19 سالمه و خیلی دوست دارم خودکشی کنم و فکر کردن بهش واسم لذت بخشه13همیشه احساس پوچی و نا امیدی دارم14از آینده خیلی میترسم15خیلی دوست دارم یه سیگار بکشم یا ترامادول بخورم ببینم چی میشه16زود سر چیزای کوچک عصبانی میشم و نمیتونم خودمو کنترل کنک17بعضی وقتا یه بوهایی احساس میکنم مثل بوی سوسک یا مورچه18توی روز ممکنه جند ساعت خوشحال باشم اما یه دفعه بی دلیل میزنم زیر گریه دوباره چند دقیقه بعدش میگم و میخندم19همیشه سعی میکنم توی خونه کسی نفهمه که ناراحتم یا جاییم درد میکنه20وقتی یکی میمیره من اولش اصلا ناراحت نمیشم یا شاید بهتره بگم نمیفهمم که باید الان ناراحت باشم یا خوشحال...لطفا جواب بدید.من مشکلم چیه؟؟؟

خودآزاری اغلب در احساساتی عمیق مانند حس ناتوانی، نداشتن گزینه ای برای انتخاب یا حس گرفتار بودن ریشه دارد. این اختلال ممکن است از تجربیاتی ناخوشایند در گذشته و رویدادی آسیب زا مانند مورد حمله قرار گرفتن از سوی دیگران ناشی شود. رویدادهای زمان حاضر نیز می توانند احساسات قبلی مانند افسردگی را تقویت کنند؛ به ویژه وقتی که زندگی برای فرد بسیار استرس زاست یا به طور مداوم از سوی دیگران مورد انتقاد قرار می گیرد و حتی احساس می کند که منزوی شده و حامی یا پشتیبانی ندارد و کسی او را درک نمی کند. روی آوردن به خودآزاری نه تنها نشانه وجود برخی مشکلات است بلکه از تلاش برای مقابله با این مشکلات حکایت می کند.


فردی که به خود آسیب رسانده است، به کمک نیاز دارد
۱ مراقبت از زخم ها بسیار مهم است و نخستین اقدام برای این کار تمیز کردن محل بریدگی ها و بستن آن است. محل سوختگی ها را نیز پس از خنک کردن بپوشانید. اگر تردید دارید از کمک های پزشکی بهره بگیرید.


۲ هر قدر حس آسیب رساندن به خود در شما بیشتر باشد، همان قدر توانایی انتخاب گزینه ها و مراقبت از خودتان بیشتر خواهد بود.


۳ صحبت کردن با یکی از دوستان یا اقوام درباره احساسات می تواند مفید باشد، اما در انتخاب این فرد دقت کنید. آمادگی پذیرش یک واکنش غیرمنتظره و عاطفی را داشته باشد، اما به بیان آنچه نیاز دارید ادامه دهید. مثلا اینکه نیاز دارید به سخنان شما گوش دهند نه اینکه برایتان سخنرانی کنند یا اینکه نیاز دارید با شما رفتاری معمولی داشته باشند؛ شما را همراهی کنند یا حتی در آغوشتان بگیرند و برایتان یک فنجان چای بیاورند.


۴ اگر نسبت به صحبت کردن با یکی از دوستان یا خویشاوندان احساس خوبی ندارید، به فردی متخصص و مورد اعتماد، مانند مشاوران دانشگاهی، مراجعه کنید.


۵ شاید قصد داشته باشید خودآزاری را متوقف کنید اما نمی دانید چگونه این کار را آغاز کنید. متوقف کردن این کار غیرممکن نیست. حتی ایجاد تغییری کوچک در مسیر درست مهم است. با همان سرعتی که در توان دارید پیش بروید. هر اندازه که در توان دارید انجام دهید؛ کم یا زیاد.


۶ متوقف کردن خودآزاری می تواند فقدان و ترس را به همراه داشته باشد. شاید بسیاری از افراد این امر را درک نکنند، اما وقتی خودآزاری را متوقف می کنید، شاید احساس کنید که با خطر از دست دادن کنترل روبه رو می شوید یا روش های بیان احساسات را از دست می دهید. ابتدا ممکن است این ترس در شما ایجاد شود که قادر به یافتن جایگزینی مناسب و خوب نخواهید بود.


۷ وقتی تصمیم می گیرید خودآزاری را ترک کنید، گفت وگو با یک مشاور روش خوبی برای دریافت کمک و حمایت در این زمینه است.

[mahsa42]

سلام.من اسمم نازنین هست و 19 سالمه....میخوام کمکم کنید..(1 از مهمونی تولد توی جمع بودن هم خیلی بدم میاد هم میترسم2از آدما اصلا خوشم نمیاد و دوست دارم تنها باشم3از تنهایی لذت میبرم4هیچ دوست صمیمی ندارم5از مربیم خیلی خوشم میاد و دوسش دارم اما بعضی وقتا بی دلیل ازش متنفر میشم6خیلی میترسم که ازم خسته شه و از پیشم بره7من از اول دبیرستان با تیغ یا شیشه دست خودمو زخمی میکردم و میکنم از این کار لذت میبرم حتما باید خیلی زخمم عمیق باشه8وقتی هم حالم کاملا خوبه احتیاج دارم که به خودم آسیب بزنم. 5 سال پیش یه صداهایی میشنیدم و یه مردی رو میدیدم که ازم میخواست به خودم و بقیه آسیب بزنم10بعضی وقتا که خودم رو تو آیینه نگاه میکنم خودم رو نمیشناسم واقعا نمیدونم کیم5سال پیش مامان و بابام از هم جدا شدن و من پیش بابام زندگی میکنم12 من الان 19 سالمه و خیلی دوست دارم خودکشی کنم و فکر کردن بهش واسم لذت بخشه13همیشه احساس پوچی و نا امیدی دارم14از آینده خیلی میترسم15خیلی دوست دارم یه سیگار بکشم یا ترامادول بخورم ببینم چی میشه16زود سر چیزای کوچک عصبانی میشم و نمیتونم خودمو کنترل کنک17بعضی وقتا یه بوهایی احساس میکنم مثل بوی سوسک یا مورچه18توی روز ممکنه جند ساعت خوشحال باشم اما یه دفعه بی دلیل میزنم زیر گریه دوباره چند دقیقه بعدش میگم و میخندم19همیشه سعی میکنم توی خونه کسی نفهمه که ناراحتم یا جاییم درد میکنه20وقتی یکی میمیره من اولش اصلا ناراحت نمیشم یا شاید بهتره بگم نمیفهمم که باید الان ناراحت باشم یا خوشحال...لطفا جواب بدید.من مشکلم چیه؟؟؟

دوست عزیز شرایط شما خیلی سخت و حاده بهترین کار اینه که وقتی چنین حالتی برات پیش میاد ...

خود آزاری نوعی اعتیاده که خود از عادت منشاء می گیره و همانطور که میدونید ترک عادت تنها با خواست خود شخص امکان پذیره .

پس برای درمان و کنترل بیماری باید تخصصی برخورد کنید . شخص بیمار باید به پزشک مربوطه یا مشاور مراجعه کنه ...

چرا که آنها دید عجیبی نسبت به این عادات مضر ندارن و تنها بصورت حرفه ای و از دید معالج با بیمار برخورد می کنند.

روانشناس به بیمار یاد می دهد که چگونه می تواند در مواقع تمایل به خود آزاری این احساسات را با راههای سالم از خود دور کرد .

• یکی از عمده ترین گرایش در خود آزاری در زمینه های جنسی است که مشاور می تواند از طریق ترمیم حوادث و زمینه های گذشته خراب بیمار، او را هدایت کند.
  
  
• هیپنوتیزم و تمرین های تمدد اعصاب می تواند در کاهش استرس و فشار نقش مفیدی داشته باشد .
  
• درمان گروهی و دسته جمعی این بیماران باعث از بین رفتن حس خجالت می شود و تضمین بیشتری را برای سلامتی آنها به دنبال دارد.
  
  
• درمان در حیطه ی خانوادگی بسیار مفید است و عوامل تحریک کننده در خانواده نیز یافت می شود و به آنها یاد می دهد که در مقابل بیمار جبهه نگیرند.
  
• همزمان با پیشرفت روان درمانی مصرف متعادل قرص های آرامش بخش مفید است .
  
• در موارد خیلی حاد و شدید بستری کردن بیمار تحت نظر کادر پزشکی ماهر الزامی است .
  

به همین خاطر من شماره و ادرس تماسی رو از یه دکتر متخصص در امر هیپنوتیزم واستون میذارم ...

امیدوارم مفید واقع بشه ...

آدرس مطب: دکتر نجفی توانا

تهران - خیابان شریعتی -بین میرداماد و ظفر - جنب پمپ بنزین ظفر - کوچه شواری -ساختمان پزشکان سینا - طبقه 5


تلفن:

22899146	22899145
22899148	22899147

[aikido]

مشکل شما اول دوری از خداوند و ایمان و قلبی به او هست . دوم مشکلات شما ریشه در شخصیت شما و گذشته شما داره .باید ببینید که در گذشته چه عواملی در محیط خانواده بر روی شما تاثیر گذاشته و روحیه شما رو مختل کرده . متاسفانه حال و هوا و روحیه شما استثناییه چون عموما انسان یک موجود اجتماعیه و نیاز در جمع بودن داره . پس شما حسی دارید که باعث تنهاییتون میشه اونم بدبینی نسبت به انسان هاست که این بدبینی و طرز تفکر معلوم نیست چگونه شکل گرفته که احتمالا بر اساس یک اتفاق بوده .
شما زندگی رو در بن بست میبینید و هیچ برنامه و هدفی ندارید و همین باعث میشه نه از زندگی لذت و بهره ببرید و به آنچه که میخواهید نمیرسید و هم بفکر خودکشی و نابودی خودتون میگیرید . چون برای زندگی و آیندتون هدفی ندارید .
زندگی انسان بسته به امید و آرزو و هدفت یا انگیزس و اگر این موارد نباشن قطعا انسان زندگی رو جز پوچی و سردرگمی چیز دیگه ای نمیبینه . پس سعی کنید برای حل این مشکل اول خودتون رو به خدا نزدیک تر کنید و با انجام واجبات دینی و دعا از خداوند کمک بخواین . شما مشکلات زیادی رو تجربه کردید که بر شما تاثیزر گذاشته که یکی از این مشکلات و اتفاقات جدایی پدر و مادر شما بوده که این جدایی ها بر فرزندان خانواده تاثیر گذاره .
پس از توکل و نزدیکی به خداوند سعی کنید خودتون رو از این وضعیت و طرز زندگی کردن بیرون بیارید . دنیا اگر مملو از انسان های زشت و بد باشه مطمن باشید انسان های خوب هم زیاد داره پس با همسن و سالان سالم خودتون معاشرت کنید و از جوانیتون لذت ببرید . اما در همه حال نجابت و سنگینی خودتون رو حفظ کنید و اصلا جز ازدواج با یه فرد سالم و صالح به دوستی با پسران تن ندید که زندگی خودتون و آیندتون رو تباه میکنید پس گول ابراز احساسات هر پسری رو نخورید و از روی عقل عمل کنید نه احساسات .
همچنین به شما پیشنهاد میشه که در اولین وقت به سراغ یک روانشناس خوب و مجرب و باتجربه برید اما فراموش نکنید که تن به خوردن قرص زد افسردگی و .. ندید که این قرصا دردی رو جز دوا نمیکنه و باعث خواب آلودگی شما میشه
انشالله موفق باشید .

[سوزان]

مشکل تو عزیزم این است که فکر می کنی مشکل داری))به قضیه جو نده و خیلی بزرگش نکن،،خیلی ها..خیلی از نوجوان ها این کار رو می کنند،،یکی هم نوشته که دقیقا حالات تو رو داشته،،
ببین این حالت و این احساس یک مکانیزم دفاعی است که افراد آسیب پذیر ( هم سن و سال تو ) پیشش می گیرن تا به عبارتی به دنیا ثابت کنند که بلای بدتری نمی تواند سر اون ها بیاره و اون ها از مواجهه باهاش نمی ترسن))
خنده دار است ولی چیزی است که دقیقا هست
بعد از مدتی هم از بین می ره
هر وقت فکر این کار به سرت زد به خودت بگو من مثل یک خانم رفتار می کنم،،و دیگر بقیه چیز ها برایم مهم نیستند

[لادن]

سلام دوست گلم.
بلافاصله به روانشناس مراجعه کن و نترس. چون واقعا کمک میکنه.همون برخوردش بهت آرامش میده.آدم میگه چرا قبل تر از اینا نیومدم. . ولی مطمئن باش تو یک فرد عادی هستی که داری به یکسری مشکل و ناراحتی واکنش میدی.هرکسی یکجور به ناراحتی واکنش میده.
کاری که باید بکنی اینه که در کمال آرامش خودت پاشی بری پیش یه روانشناس تا بهت کمک کنه. بهت قول میدم همه چیز درست میشه. ما هم اینجا کنارتیم.
موفق باشی

[yarigar]

دوست عزیز شرایط شما خیلی سخت و حاده بهترین کار اینه که وقتی چنین حالتی برات پیش میاد ...

خود آزاری نوعی اعتیاده که خود از عادت منشاء می گیره و همانطور که میدونید ترک عادت تنها با خواست خود شخص امکان پذیره .

پس برای درمان و کنترل بیماری باید تخصصی برخورد کنید . شخص بیمار باید به پزشک مربوطه یا مشاور مراجعه کنه ...

چرا که آنها دید عجیبی نسبت به این عادات مضر ندارن و تنها بصورت حرفه ای و از دید معالج با بیمار برخورد می کنند.

روانشناس به بیمار یاد می دهد که چگونه می تواند در مواقع تمایل به خود آزاری این احساسات را با راههای سالم از خود دور کرد .

• یکی از عمده ترین گرایش در خود آزاری در زمینه های جنسی است که مشاور می تواند از طریق ترمیم حوادث و زمینه های گذشته خراب بیمار، او را هدایت کند.
  
• هیپنوتیزم و تمرین های تمدد اعصاب می تواند در کاهش استرس و فشار نقش مفیدی داشته باشد .
• درمان گروهی و دسته جمعی این بیماران باعث از بین رفتن حس خجالت می شود و تضمین بیشتری را برای سلامتی آنها به دنبال دارد.
  
• درمان در حیطه ی خانوادگی بسیار مفید است و عوامل تحریک کننده در خانواده نیز یافت می شود و به آنها یاد می دهد که در مقابل بیمار جبهه نگیرند.
• همزمان با پیشرفت روان درمانی مصرف متعادل قرص های آرامش بخش مفید است .
• در موارد خیلی حاد و شدید بستری کردن بیمار تحت نظر کادر پزشکی ماهر الزامی است .
  

به همین خاطر من شماره و ادرس تماسی رو از یه دکتر متخصص در امر هیپنوتیزم واستون میذارم ...

امیدوارم مفید واقع بشه ...

آدرس مطب: دکتر نجفی توانا

تهران - خیابان شریعتی -بین میرداماد و ظفر - جنب پمپ بنزین ظفر - کوچه شواری -ساختمان پزشکان سینا - طبقه 5


تلفن:

22899146	22899145
22899148	22899147

اول اینکه هیپنوتیزم یه خواب مصنوعی وقتی شما تو این خوابی حالت خوبه وقتی بیای بیرون برمیگردی به حالت اولت بهتیرن درمان مشاوره روانشناسی توسط یه دکتر روانشناس با تجربه و دلسوز که درمانتون کنه خواهش میکنم این دکتر نجفی توانا رو پیشنهاد ندهید من رفتم پیشش گفت برای ده جلسه هیپنوتیزم ساده که قیمت واقعیش 500 هم نمیشه گفت 4 میلیون تومان میخوام

[mahsa42]

اول اینکه هیپنوتیزم یه خواب مصنوعی وقتی شما تو این خوابی حالت خوبه وقتی بیای بیرون برمیگردی به حالت اولت بهتیرن درمان مشاوره روانشناسی توسط یه دکتر روانشناس با تجربه و دلسوز که درمانتون کنه خواهش میکنم این دکتر نجفی توانا رو پیشنهاد ندهید من رفتم پیشش گفت برای ده جلسه هیپنوتیزم ساده که قیمت واقعیش 500 هم نمیشه گفت 4 میلیون تومان میخوام

راستش من تبلیغ نکردم چون نتیجه گرفته بودن اینجا عنوانش کردم ...

در مورد هپنوتیزم درسته خواب مصنوعیه ولی در همین خواب مصنوعی فرد از رازهایی خبر میده که مشخص میشه ریشه این اختلال در کجا بوده ...

در مورد ایشونم ذهنش درگیر بعضی از مسایله که ریشه در گذشته خودش داره ...

اینجوری روانشناس میدونه باید به درمان چه چیزی توجه کنه ... و زودتر به نتیجه میرسه ...

متاسفانه گرون بودن خدمات پزشکی در حال حاضر سد بزرگی شده برای درمان خیلی از این بیماریهای روحی ...

به هر حال باید این دوستمون از جایی شروع کنه به درمان ...

چون بیماری خودآزاری بیماری ساده ای نیست که فرد از آزار رسوندن به خوش لذت ببره ...

[farokh]

اول اینکه هیپنوتیزم یه خواب مصنوعی وقتی شما تو این خوابی حالت خوبه وقتی بیای بیرون برمیگردی به حالت اولت بهتیرن درمان مشاوره روانشناسی توسط یه دکتر روانشناس با تجربه و دلسوز که درمانتون کنه خواهش میکنم این دکتر نجفی توانا رو پیشنهاد ندهید من رفتم پیشش گفت برای ده جلسه هیپنوتیزم ساده که قیمت واقعیش 500 هم نمیشه گفت 4 میلیون تومان میخوام

منم موافقم که مشاوره با یک روانپزشک خوب و خوش اخلاق خیلی مفیده ...

ولی گاهی موقعیتهایی پیش میاد که انسان برای رهایی از این همه فشار به همه چی چنگ میزنه ...

و تمام راهارو امتحان میکنه ....

به هرحال ایشون حسابی در گیر یه مشکل روحی شده که سریع باید برای درمانش اقدام کنه ...

چون ممکنه با تمایلی که ایشون به صدمه زدن به خودش داره مشکلی رو پیش بیاره ...

و خوشبختانه چون خودش برای درمانش اینجا مشکشو عنوان کرده ... نشون دهنده اینه که مشکلش حاد نیست ...

و میتونه خیلی سریع سلامت روحی و روانی خودشو بدست بیاره ...

خود این مشکل شدیدا" بر روی هورمونهایی که ارامشبخش هستن تاثیر گذاره و میتونه در این آشفتگی تاثیر گذار باشه ...

البته این در مورد مشکل توام صادقه ...

[saeedkyo7618]

سلام نازنین خانم.اول من درباره اعتقادات نمی دونم.ولی یکمی بخدا نزدیک تر بشو و سعی کن خودت رو بهتر بشناسی و خودت رو دوس داشته باشی و از خودت(یعنی از صدات.قیافت.هیکلت و ...)لذت ببری.
بعد یکی از مشکلای دیگه شما اینه که هیچ کسی رو نداری حرف دلت و بهش بزنیو از حرف زدن و بودن با اون لذت ببری.سعی کن یه نفر(یه دختر)پیدا کنی که حس خوبی نسبت بهش داشته باشی و بتونی باهاش یه رابطه خوب برقرار کنی و باهاش حرف بزنی.
همین حرف زدن با یه فرد دیگه خودش باعث می شه حداقل یکمی از اون چیزایی که توی دلت هست خالی بشه.سعی کن یه کلاس ورزشی که ورزش گروهی باشه ثبت نام کن و برو اونجا مثلا ورزشی مثل والیبال.بسکتبال.یا هر رشته دیگه این کار باعث می شه روابط عمومیت بهتر بشه و دیگه با توی جمع بودن راحت تر باشی.
این چیزایی که من یادم می یاد.اگه چیز دیگه ای بود در خدمتم.

[خسته دل]

سلام شمابامشکل پیچیده ای مواجه هستید گفتیدمادروپدرتون ازهم جداشدن این جمله شماتاحدی گذشته تلخ شمارواثبات میکنه واین رونشون میده که درگذشته به دلیل اختلافات بزرگ مادروپدرتون ونادیده گرفته شدن شماواحساساتتون ضربه ی جبران ناپذیری بهتون وارد شده.ازطرفی هم چون هروقت توجمعی شرکت میکردین اطرافیان شماهرکدوم به طریفی شماروتحقیرومسخره کردن واین عمل زشت اونها باعث منزوی شدن شماشده نکته سوم اینه که شمادرطول19سالی که سپری کردید دوست صمیمی نداشتین که حرف دلتون روباهاش درمیون بذارین واین باعث لذت شماازتنهایی شده.وضعیت شمادرحال حاضر به این صورته:19سالتونه ودرشروع جوانی هستین هنوزبرای تغییردیرنشده اگه همین امروزبرای اصلاح رفتارهای خودتون اقدام نکنیدفرداحتمابرای اینکاردیرخواهدبودپس باید رابطه تون بااجتماع روشروع کنید ممکنه اولش ترس یاخجالت داشته باشیدولی کم کم عادت میکنید.فیلم های خشن وترسناک نگاه نکنید فیلم هایی که توی اونها خیلی راحت قتل انجام میشه ومثلاقسمتی ازبدن یک انسان کنده میشه میتونه به شدت وبه طورمستقیم روی خودزنی شماتاثیر گذارباشه.بایکی ازاقوامتون صمیمی بشید وحرفای دلتون روبهش بگید تااروم بشید مثلادخترخاله یادختردایی همچنین شمامیتونیدازطریق اینترنت با انسان های اطرافتون چت کنید من برای اینکار همین سایت روبهتون پیشنهادمیکنم .پست های مختلف بذارید وبادوستان دردودل کنیدتامشکلتون حل بشه.موفق باشید

[dead]

من خودمم
1- از تنهایی خوشم میاد
2- از این ک تو جمع باشم با این ک ممکنه بهم خوش بگذره عصبیم میکنه
3- گاهی الکی ناراحتم ولی هیچ وقت الکی خوشحال نیستم
4- و سرچیزای کوچیک عصبی میشم

ولی خدایی شخصیت جالبی دارید شما .... خیلی متفاوت . برام جالب بود
انشاالله مشکلتون حل بشه