صفحه 1 از 2 12
نمایش نتایج: از 1 به 50 از 59

موضوع: معاینه ی بکارت

9075
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    معاینه ی بکارت

    سلام
    من یه سوالی برام پیش اومده ، چون جای دیگه به جواب قطعی نرسیدم، اومدم اینجا بپرسم
    میخواستم بدونم معاینه ی بکارت همراه با درد هست یا نه؟
    یعنی یه قاعده ی کلی در مورد همه ی افراد هستش یا نه برای هر کسی قضیه فرق میکنه؟

    اگه کسی در این زمینه تخصص یا اطلاعات دقیق داره و یا خودش معاینه شده ممنون میشم راهنمایی کنین، خیلی برام مهمه.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    معاینه پرده بکارت چگونه است؟



    سالم و یا پارگی پرده بکارت از مسائل مورد مناقشه زوج‌های جوان در این روزهاست. معاینه پرده بکارت و تشخیص سالم بودن این عضو تناسلی چگونه است؟
    پرده بکارت (hymen)


    پرده بکارت بر خلاف تصور عمومی که فکر می‌کنند در داخل واژن است در بخش خارجی اندام تناسلی و در ابتدای دهانه واژن قرار دارد و در برخی از افراد مشاهده پرده قابل رویت است و در برخی دیگر از زنان قابل رویت نیست. این پرده یک غشاء نسبتا نازک و لاستیکی کشش‌دار است. در بیشتر پرده‌ها یک دهنه ۱ تا ۲ سانتی‌متر باز برای خارج شدن خون هنگام عادت ماهانه وجود دارد. اندازه بزرگی این دهنه و شکل آن در افراد مختلف متفاوت است. به طوری که در برخی دختران شکل یک حاشیه باریک را دارد اما در برخی دیگر به صورت هلالی شکل بوده و تقریبا نیم دهنه واژن را می‌پوشاند.





    معاینه پرده بکارت در پزشکی قانونی به چه صورتی است؟
    معاینات زنان معمولاً روی یک صندلی مخصوص و در حالتی که به وضعیت لیتوتومی معروف است انجام می‌شود. در این حالت معاینه کننده به دستگاه تناسلی معاینه شونده تسلط کامل دارد و با استفاده از ابزار مخصوص می‌تواند معاینه خود را انجام دهد. معاینه باید توسط شخص دیگری انجام شود و خود فرد قادر به انجام این معاینه نیست.
    توجه:

    • توجه داشته باشید معاینه پرده بکارت توسط فرد متبحر باعث آسیب آن نخواهد شد.
    • همچنین معاینات زیاد پرده بکارت باعث آسیب تدریجی پرده نمی‌گردد.


    آیا معاینه پرده بکارت دردناک هست؟


    چون این معاینه معمولاً در افرادی انجام می‌شود که چنین تجربه ای ندارند ممکن است به دلیل حساسیت منطقه مورد معاینه درد و اسپاسم ایجاد شود.


    معاینه پرده بکارت توسط خود فرد


    همئاره دقت کنید خود فرد قادر نیست که به درستی پرده بکارت خود را مشاهده کند و لازم است که معاینه توسط معاینه کننده ماهر انجام شود.
    البته توجه داشته باشید با توجه به این که پرده بکارت یک قسمت از دستگاه تناسلی خارجی محسوب می‌شود خود فرد فقط می‌تواند آن را مشاهده کند اما قضاوت در مورد سلامت یا عدم سلامت پرده به مهارت و تبحر نیاز دارد و در حیطه تخصص پزشکی قانونی است.
    برای مشاهده پرده بکارت می‌توانید جلوی یک آینه بزرگ که به دیوار تکیه داده شده است بنشینید و کف پاها را در دو طرف آینه به دیوار بچسبانید و دستان خود را از زیر ران داخل ببرید. بدین ترتیب که با استفاده از انگشت‌های میانی و اشاره یک دست و انگشت شست و اشاره دست دیگرتان دو لب فرج را کاملاً باز می‌کنید و با استفاده از یک چراغ قوه یا چراغ خواب که محل استقرار آن را قبلاً درست کرده‌اید نور را به آینه می‌تابانید تا نور به داخل مهبل منعکس شود تا به خوبی قابل مشاهده باشد.


    نکته: عواقب هر گونه آسیب دیدگی پرده بکارت در حین معاینه توسط خود فرد بر عهده خود اوست.



    روش‌های جدید برای معاینه پرده بکارت
    در دهه‌های اخیر با مراجعه زیاد دختران جوان به مراکز پزشکی قانونی برای اعاده حیثیت و انجام شکایت در مواردی مانند تجاوز استفاده از روش‌های مدرن برای تعیین نوع آسیب دیدگی پرده بکارت انجام می‌گیرد. یکی از روش‌های مدرن استفاده از کولپوسکپی است.


    کولپوسکوپی چیست و چگونه انجام می‌شود؟
    • كولپوسكوپی آزمایشی است كه جهت معاینه لگن یا تست پاپ اسمیر.
    • و در سال‌های اخیر در رابطه با معاینه پرده بکارت مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    • كولپوسكوپی در مطب پزشك صورت میگرد و معمولاً 10 تا 20 دقیقه بطول می‌انجامد.
    • این آزمایش در حالی انجام می‌شود كه فرد به كمر روی تخت خوابیده و پاهای خود را جمع می‌کند.
    • پزشك یك اسپكولوم فلزی در واژن قرار می‌دهد. اسپكولوم كمك می‌کند دهانه واژن باز بماند .
    • تا از این طریق پزشك بتواند به راحتی دهانه رحم را بررسی نماید.
    • سپس پزشك ابزار بزرگنمایی خاصی بنام كولپوسكوپ را چند سانت داخل فرج قرار می‌دهد.
    • نور چراغ این ابزار، داخل واژن را روشن می‌کند و پزشك از طریق لنز دوربین قادر به رویت واژن می‌گردد.
    • جهت پاك كردن هرگونه مخاط، دهانه رحم و واژن با پنبه تمیز می‌شود.
    • ممكن است پزشك از محلول سركه یا سایر محلول‌ها جهت پاكسازی استفاده نماید.
    • در اینصورت، این امر منجربه بروز سوزش یا سوزن سوزن شدن خواهد شد.
    • محلول كمك می‌کند بخش‌های مشكوك مشخص شوند.


    علائم پرده بکارت سالم و پرده بکارت آسیب دیده
    به طور کلی می‌توان از علائم زیر را برای تشخیص سالم و یا آسیب دیدن پرده بکارت استفاده کرد.
    البته همه این نشانه ها در همه افراد قابل مشاهد نیست.


    نشانه‌های پرده بکارت سالم

    • پرده بكارت قابل اتساع و دارای سوراخ بدون پارگی
    • مخاط مهبل ضخیم و چین دار و دارای چینهای روی هم خوابیده
    • خواب چین‌ها معمولاً رو به دهانه مهبل است.
    • مجرای مهبل باریك و عمق آن قابل رویت نیست.
    • معاینه با انگشت مقدور نیست و در اثر اصرار به معاینه احتمال آسبی مخاط می‌رود.



    علائم پرده بکارت آسیب دیده

    • پرده بكارت شل و متسع و دارای سوراخ بدون پارگی
    • مخاط مهبل نسبتاً ضخیم و چینهای اندكی صاف‌تر و دارای چینهای جدا شده از هم
    • خواب چین‌ها نامنظم است و به یك سو نیست.
    • مجرای مهبل باز و معمولاً تا دو سوم آن قابل رویت است.
    • قابل معاینه با انگشت است و حتی باز كردن آن با اسپكولومهای ظریف مقدور است و صدمه ای به مخاط وارد نمی‌شود.

  3. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    ممنونم آقا سعید
    بعضی سایت ها اطلاعاتشون درست نیست
    به هر مطلبی هم نمیشه اعتماد کرد

    من نمیدونستم با دستگاه هم میشه معاینه انجام داد
    ولی فکر کنم با دستگاه خیلی دردناک تر باشه و خیلی هم طولانی تر هستش.
    کاش خدا این رو برای دخترها قرار نمیداد...

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    یلداجان من فکر کنم نظرمو قبلا بهت گفتم اما بازم برات مینویسم چون جمله اخرت که گفتی کاش خدا اینو برا دخترا نمیافرید توجهمو جلب کرد.
    ببین من خودم باکره هستم و تابحال تجربه رابطه جنسی ندارم ولی اگر بر حسب ورزش و یا اتفاقای دیگه بکارتم از دست بره هیچ نگرانی ندارم و اصلا برام مهم نیست چون من باید خیلی خودمو کم ارزش بدونم که تمام ارزشم رو به یه عضو فیزیکی بدونم .یه عده از دخترای کوتاه فکر که فک میکنن فقط خودشون تو دنیا باکرن یاد گرفتن میان میگن طلا که پاکه چه منتش به خاکه اما اینا نمیفهمن مسئله داشتن یا نداشتن بکارت نیست مسئله اینه تو شخصیتت رو زیرسوال بردی وقتی برای یه پسر برگه میاری تا بهش ثابت بکنی کسی بهت دست نزده!!ایا اون پسر هم برای تو برگه میاره؟نه نمیاره تو مبنا رو میزاری رو صداقت طرف و بهش توهین نمیکنی بگی برو برا من مدرک بیار باکره ای.
    من تجربه رابطه جنسی قبل ازدواجو حالا به دلایلی قبول ندارم اما اگر شوهرم ازم معاینه بکارت بخواد کلا به چشم ادم نگاهش نمیکنم و همچین مرد بیشخصیتی رو لایق ازدواج نمیدونم.
    تو هم همین طور .منم مثل تو تو یه خانواده سنتی بزرگ شدم فرقی با هم نداریم ولی این مسئله برام اصلا مهم نیست.
    استرسی که داری مطمئنا فقط بخاطر اینه که اگر یوقت ازدواج کردی میخوای به همسرت ثابت کنی باکره ای و اگر خلاف این باشه ننگ بوجود میاد و برات حرف درست میشه .این نظریه منه با توجه به شناختی که ازت دارم چون اگر غیر این باشه و بگی نه بخاطر شوهرم نیست اونوقت من بهت میگم پس بود یا نبود بکارت چه تاثیری تو ادامه روند زندگیت داره؟
    جمله اخرت رو راستی در موردش بگم .ببین خود ما دخترا بکارتو اینقد بولد کردیم و سرش داریم خودمونو عذاب میدیم تقصیر خدا نیست تقصیر خود ماست .اگر تو جامعه دخترا اینقدر خودشونو اذیت نکنن پسرا هم به اون فهم میرسن ارزش یه دختر به یه عضو فیزیکی نیست بلکه به ذات و وجودشه.
    توی ایران تو اول باید بیایی به خود دخترا بفهمونی چه حق و حقوقی دارن که خب خیلیا زیربار نمیرن و خیلی از تبعیض ها رو پذیرفتن(حالا بخاطر سنت گذشته،باورای غلط راجب زن،فرهنگ اشتباه ووو) و سخت میشه بهشون فهموند ارزششون کمتر از یه مرد نیست و با مرد برابرن بعد بیایی پیش مردا دم از حقوق برابر بزنی.
    خیلی از خود ما دخترا با پایبند بودن به یسری قوانین تبعیض امیز داریم تبعیض جنسیتی رو رواج میدیم.
    ما که میشناسیمت میدونیم دختر پاکی هستی (حتی اگر بکارتت بر حسب اتفاق مثلا از بین رفته باشه)نیازی نیست پاک بودنتو برای کسی اثبات کنی .
    ویرایش توسط saba95 : 06-24-2018 در ساعت 02:48 AM

  6. 5 کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    ممنونم آقا سعید
    بعضی سایت ها اطلاعاتشون درست نیست
    به هر مطلبی هم نمیشه اعتماد کرد

    من نمیدونستم با دستگاه هم میشه معاینه انجام داد
    ولی فکر کنم با دستگاه خیلی دردناک تر باشه و خیلی هم طولانی تر هستش.
    کاش خدا این رو برای دخترها قرار نمیداد...
    سلام
    اصلا دغدغه درستی ندارید کی مجبورت کرده بروی آزمایش بکارت بدهی؟!!!
    وقتی که خودت میدانی کاری نکردی و پاکی. افکارت برای این دست مسائل درگیر نکن. شما اشتباهی نکردید که برایش نگران باشی.
    شما اصلا خودت ناراحت این موضوع نکن. این را بدان نیاز نیست به کسی چیزی را اثبات کنید همین که خدا میدونه تو پاکی و خودت هم میدونی یعنی دلیلی برای ناراحتی نداری.
    همیشه مردم حرف برای زدن دارند. شما برای خودتان زندگی کنید این داستان پیرمرد و بچه اش و الاغشان را فکر کنم یک بار تعریف کردم هر کاری کنی مردم حرف برای زدن دارند پس برای خودت زندگی کن.

  8. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    زنان ایرانی از ژست های فمنیسمی فقط

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    "برای بسیاری از زنان جامعهٔ ما، فمینیست بودن تنها در «کشمکش قدرت» با پدرشان یا با همسرشان تجلّی می یابد. این زنان نه علیه مذهب مردسالار موضع می گیرند، نه علیه حکومت مردسالار. این زنان، برای لوازم آرایش دهها برابر کتاب پول صرف می کنند، به جای موضوعات سیاسی-اجتماعی راجع به حریم خصوصی دیگران کنجکاوی می کنند و به جای کارآفرینی و فعالیت اقتصادی به «بِرَند بازی» مشغولند.

    این زنان حتی به مفهوم شرم آوری همچون «اهمیت بکارت و دوشیزگی» نیز معترض نمی شوند و در عین حال همچنان خود را فمینیست می دانند!

    به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهٔ خود را؟!"
    نوشته دکتر سرگلزایی

  11. کاربران زیر از M.D Karimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    یلداجان من فکر کنم نظرمو قبلا بهت گفتم اما بازم برات مینویسم چون جمله اخرت که گفتی کاش خدا اینو برا دخترا نمیافرید توجهمو جلب کرد.
    ببین من خودم باکره هستم و تابحال تجربه رابطه جنسی ندارم ولی اگر بر حسب ورزش و یا اتفاقای دیگه بکارتم از دست بره هیچ نگرانی ندارم و اصلا برام مهم نیست چون من باید خیلی خودمو کم ارزش بدونم که تمام ارزشم رو به یه عضو فیزیکی بدونم .یه عده از دخترای کوتاه فکر که فک میکنن فقط خودشون تو دنیا باکرن یاد گرفتن میان میگن طلا که پاکه چه منتش به خاکه اما اینا نمیفهمن مسئله داشتن یا نداشتن بکارت نیست مسئله اینه تو شخصیتت رو زیرسوال بردی وقتی برای یه پسر برگه میاری تا بهش ثابت بکنی کسی بهت دست نزده!!ایا اون پسر هم برای تو برگه میاره؟نه نمیاره تو مبنا رو میزاری رو صداقت طرف و بهش توهین نمیکنی بگی برو برا من مدرک بیار باکره ای.
    من تجربه رابطه جنسی قبل ازدواجو حالا به دلایلی قبول ندارم اما اگر شوهرم ازم معاینه بکارت بخواد کلا به چشم ادم نگاهش نمیکنم و همچین مرد بیشخصیتی رو لایق ازدواج نمیدونم.
    تو هم همین طور .منم مثل تو تو یه خانواده سنتی بزرگ شدم فرقی با هم نداریم ولی این مسئله برام اصلا مهم نیست.
    استرسی که داری مطمئنا فقط بخاطر اینه که اگر یوقت ازدواج کردی میخوای به همسرت ثابت کنی باکره ای و اگر خلاف این باشه ننگ بوجود میاد و برات حرف درست میشه .این نظریه منه با توجه به شناختی که ازت دارم چون اگر غیر این باشه و بگی نه بخاطر شوهرم نیست اونوقت من بهت میگم پس بود یا نبود بکارت چه تاثیری تو ادامه روند زندگیت داره؟
    جمله اخرت رو راستی در موردش بگم .ببین خود ما دخترا بکارتو اینقد بولد کردیم و سرش داریم خودمونو عذاب میدیم تقصیر خدا نیست تقصیر خود ماست .اگر تو جامعه دخترا اینقدر خودشونو اذیت نکنن پسرا هم به اون فهم میرسن ارزش یه دختر به یه عضو فیزیکی نیست بلکه به ذات و وجودشه.
    توی ایران تو اول باید بیایی به خود دخترا بفهمونی چه حق و حقوقی دارن که خب خیلیا زیربار نمیرن و خیلی از تبعیض ها رو پذیرفتن(حالا بخاطر سنت گذشته،باورای غلط راجب زن،فرهنگ اشتباه ووو) و سخت میشه بهشون فهموند ارزششون کمتر از یه مرد نیست و با مرد برابرن بعد بیایی پیش مردا دم از حقوق برابر بزنی.
    خیلی از خود ما دخترا با پایبند بودن به یسری قوانین تبعیض امیز داریم تبعیض جنسیتی رو رواج میدیم.
    ما که میشناسیمت میدونیم دختر پاکی هستی (حتی اگر بکارتت بر حسب اتفاق مثلا از بین رفته باشه)نیازی نیست پاک بودنتو برای کسی اثبات کنی .





    سلام صبا جان
    ممنونم از نظرت
    حرفات به نظرم منطقیه و به دلم نشست
    قبلا هم راجبش حرف زدیم ولی میدونی من یهاخلاقی دارم گاهی وقت ها با اینکه میدونم نباید نگران نباشم نمیتونم یعنی برام آسون نیست


    می دونی بعضی فکرها و رسم و رسوم های نادرست اونقدر ریشه پیدا میکنن که برای آدم میشن ذهنیت، میشن باور
    و اون موقع دیگه تغییرشون کار آسونی نیست
    تغییر کردن کلا آسون نیست، اما من یه جاهایی که احساس کردم نیاز دارم تغییر کنم اینکارو کردم
    ولی تو این مورد زیاد موفق نبودم
    چون میگم که فقط به من مربوط نیست
    به نظرت باور و کلا اطلاعات من در مورد بکارت از چه چیزایی نشات گرفته؟
    کجای نظام آموزشی اومدن به دخترا این چیزارو یاد بدن و بهشون آگاهی بدن که خیلی وقت ها به خاطر این مسائل نگرانی نداشته باشن؟
    حتی یه پریود شدن رو هم برای آدم درست نمی گفتن، مادرمم از قبل بلوغ توی اون سن چیزی راجب این موضوع بهم نگفته بود
    خواهر هم نداشتم که بگه یا ازش بپرسم، حداقل خدای بابای اون معلممون رو بیامرزه و بعضی بچه ها که زودتر از من بلوغ شده بودن که میگفتن و من مطلع شدم
    وگرنه با شناختی که از خودم دارم خدا میدونست چه بلایی سرم میومد! حتی کلی بدبختی کشیدم و جونم اومد بالا که خجالت رو کنار بذارم و بتونم به مادرم بگم
    من امروز به مادرم هم انتقاد کردم ولی حداقلش اینه اگه ازدواج کنم و دختری داشته باشم نمیذارم مثل خودم اینقدر به خاطر این مسائل نگران بشه و عذاب ببینه


    من بچه نیستم، یه دختر 27 ساله ام، اگه ازدواج میکردم شاید الان بچه هم داشتم
    به قول پریماه شاید بعضی رفتارهام متناسب با سنم نیست
    ولی اینو میدونم یه فکر یه نظر یه عقیده یه ارزش یه روزه و به این آسونی برای کسی به وجود نمیاد، بلکه خیلی از عوامل و افراد و محیط خونواده و جامعه و خود فرد دست به دست هم میدن که این ها رو شکل بدن


    وقتی از بچگی بعضی خانومها رو میدیدم میگفتن دختر نباید بالا پایین بپره، دختر نباید فلان دختر نباید بیسار
    من اون موقع نمی دونستم بکارت چی هست اصلا
    کلی سال گذشت تا فهمیدم اصلا اندام دختر چه شکلیه!
    یادمه دبستانی بودم یه بار که تابستون داشتم دوچرخه سواری میکردم خیلی بد افتادم زمین و دوچرخه به بدنم برخورد کرد
    البته چون به اصطلاح دیگه به سن تکلیف رسیده بودم خجالت میکشیدم روزا برم خیابون و جلوی پشم پسرا سوار دوچرخه بشم
    چند بار آخر شب ها که خیابون خلوت بود میرفتم
    خلاصه بعد که اومدم خونه هنوز احساس درد داشتم
    نمی دونستم باید چیکار کنم، نمیدونستم هم اصلا چیزی به اسم بکارت وجود داره
    ولی خب مثل وقتایی که سر زانوم تو زمین خوردن کبود میشد و من چک میکردم که ببینم چه اتفاقی افتاده
    اون موقع هم کنجکاو شدم ولی خب اونجا دیگه دست یا پا یا زانو نبود که راحت جلو چشمم باشه و ببینمش
    خجالتم هم کشیدم به مادرم بگم نگاه کنه
    به ذهنم رسید برم تو آیینه ببینم، هنوز اون موقع رو یادمه وقتی اندامم رو توی آیینه دیدم خیلی تعجب کردم
    و کلی برام سوال شد ولی خب همین که خونی ندیدم خیالم راحت شد که زخمی نشدم و نیازی به چسب و مداوا نیست!
    چند سال گذشت که متوجه شدم دخترها پرده ی بکارت دارند! و تازه فهمیدم چرا بعضی مادرها به دختراشون میگفتن از ارتفاع نپرید یا با پسرا بازی های بپر بپر نکنید
    و بادم اومد که اون روز که من از دوچرخه افتاده بودم نکنه بکارتم آسیب دیده و بعد که فهمیدم میشه معاینه انجام داد نمیشد برم یعنی نمیتونستم
    اما خب گاهی تو ذهنم میومد
    تا اینکه بعد از دانشگاه یه بار که مسافرت رفته بودیم و من به یاد بچگی دلم هوای دورچخه سواری کرده بود سوار دوچرخه شدم و از شانس خوردم زمین!
    اون ماه پریودم برعکس همیشه چند روز جلو افتاد و خب به خاطر مسافرت هم بود یه مقدار فرق کرده بود
    انا دوباره من یاد بکارت افتادم خدایا نکنه...
    اما بازم روم نمیشد به مادرم بگم، خودمم میترسیدم تنهایی برم دکتر، با هیچ دوستی هم اینقدر راحت و صمیمی نبودم که ازش کمک بگیرم
    خلاصه چند وقت بعدش یه شب توی پارک محوطه نورش کم بود من صندل پاشنه بلند پوشیده بودم یهویی از جدول افتادم پایین
    بعد چند دقیقه زیر دلم درد گرفت و حس بدی بهم دست داد، یهویی سردم شد و احساس خیس بودن کردم! چون توالت های پارک بهداشت خوبی نداشتن و خب منم مگه مجبور باشم وگرنه توالت عمومی نمیرم دیگه به مادرم اینا گفتم من حالم خوب نیست سردمه بریم خونه
    بعد که برگشتیم دیدم خونریزی داشتم، به مادرم که گفتم گفت به خاطر اینکه تابستون شده و هوا گرمه پریود هم ممکنه زودتر باشه نگران نباش
    خلاصه منم قبول کردم ، گفتم لابد چون پرت شدم پایین باعث شده زودتر اتفاق بیفته حالا مهم نیست، لباسمو عوض کردم و خوابیدم
    صبح روز بعد که بیدار شدم هیچ حسی از درد نداشتم، حتی حس کردم دیگه خونریزی هم ندارم! طول شب هم به خاطر درد بیدار نشده بودم اصلا
    در حالیکه قبلش گاهی که روز اول پریود بودم شب وقت خواب گاها از درد بیدار میشدم
    وقتی چک کردم دیدم خونریزی فقط در حد یه کم برای دیشب بوده!!!!!!!! سریع پله ها رو اومدم بالا و دوباره رفتم توی اتاق از ته دلم دیونه وار گریه می کردم
    حس بدی به خودم داشتم ، ترس ، استرس، حتی فکر خودکشی به سرم زده بود!!!!!!!!
    خب من از خودم مطمئن بودم که با کسی رابطه نداشتم اما اون همه حجم ترس برای چی بود؟
    شاید باورم شده بود ارزش یه دختر به بکارتشه و آبروش به خاطر اونه
    خلاصه اون روز شد یکی از بدترین روزای زندگی من
    اونقدر حالم از گریه بد شده بود مادرم از ترس رفته بود به برادرم گفته بود
    از طرفی نمیتونستم آروم باشم ، از طرفی هم نمیتونستم به برادرم بگم دردم چیه
    حتی زن داداشمم گفت من هیچوقت ندیدم این دختر اینجور حالی داشته باشه حتما یه موضوعی باعثش شده، راست میگفت خودمم هیچوقت خودمو تو همچین حالی ندیده بودم حتی وقتی که رتبه ی کنکورم اونی که خواسته بودم نشده بود


    هر چی هم پرسیدن من فقط گریه میکردم گفتم من میترسم تنهام نذارید لطفا!!!! اون موقع 25 سالم بود اما اون روز شده بودم یه دختر 5 ساله!اونا هم گفتن ما پیشتیم نیازی نیست از چیزی بترسی
    برادرمم طفلک هاج و واج مونده بود ، خب ما شب قبلش توی پارک با هم بگو بخند بودیم اونم از ترس من ترسیده بود بعد که میخواست آرومم کنه بغلم کرد گفت هر چی که هست بگو چی اذیتت میکنه من کمکت میکنم من چیزی نگفتم بعد گفت خواب بد دیدی؟ منم از خدا خواسته گفتم اوهوم یه خواب خیلی بددددد!
    تا نیم ساعت از بغلش بیرون نرفتم، نمیدونم احساس میکردم بکارتم رو از دست دادم و دیگه زندگیم خراب شده! مادرمم رفته بود قرآن رو آورده بود صدقه میذاشت
    خلاصه یکم که به خودم اومدم خودمو جمع کردم گفتم حالم بهتره، حتی داداشم میگفت من سرکار نمیزم امروز بیا دوتایی بریم بیرون حال و هوات عوض بشه
    منم قبول نکردم عذر خواهی کردم گفتم یه کابوس خیلی بد دیدم برای همین اینجوری بهم ریختم، واقعا هم مثل یه کابوس بود
    بعد که با مادرم تنها شدم با خجالت بهش گفتم
    اولش خیلی تعجب کرد بعد گفت کی اینارو به تو گفته!؟ منم گفتم من بچه نیستم به هرحال تو دانشگاه یه چیزایی خوندم از اینترنت هم یه چیزایی یاد گرفتم
    بعدش که حرفاش نتونست منو آروم کنه رفتیم پیش دکتر


    بعد که به دکتر گفتم نگاهم کرد گفت اگه آسیب دیده باشی باید همون موقع میومدی که پزشکی قانونی بهت گواهی سلامت بده و علت آسیب روشن میشده
    انگاری کل دنیا رو سرم خراب شد گفتم من چند ماه پیش از دوچرخه افتادم چند روز پیش هم توی پارک افتادم، بعد هم با ترس گفتم یعنی اتفاقی افتاده به نظرتون؟؟؟؟؟؟؟
    گفت من اینو نگفتم فقط روالش رو بهت گفتم باید معاینه کنم بعد ببینم چی شده
    خلاصه با خجالت و درد معاینه رو انجام داد و گفت بکارتت سالمه و هیچ مشکلی هم نیست
    انگاری تموم دنیا رو بهم دادن!!!!!!




    الان هم خودتدر جریانی که چند روزه چون شک توی دلم افتاده خیالم راحت نیست
    دیگه مثل دفعه ی قبل گریه نمیکردم ولی خب گاهی میدونی اتفاقی هم نیفتاده ولی خیالت راحت نیست
    من از خودم خبر دارم خب میدونم بکارت با داخل کردن چیزی آسیب میبینه
    ولی خب چون پریودم فرق کرد دوباره شک تو دلم افتاد
    ولی از شانس این چند روز رو یا مهمون داشتیم یا مادرم خونه نبود دیروز هم خواستم برم که تو این گرما مادرم شدید سرما خورد!
    دیگه بهش گفتم امروز اگه بتونی باهام بیای که هیچی اگه نه خودم مجبورم برم چون چند شبه سرمو راحت روی بالش نمیذارم


    قبلا هم بهت گفتم من به خاطر کسی اینکارو نمیخوام بکنم
    یه بار هم بحثش شد به مادرمم گفتم من اگه بخوام ازدواج کنم معاینه ی بکارت نمیرم ، حتی بحثمون شد
    امروز هم باهاش حرف زدم بازم روی حرف خودشه میگه تو لجبازی و زیاد از زندگی نمیدونی من میدونم و این برگ برنده است برای دختر!
    واقعا نمیدونم
    نمیدونم تاوان چی رو دارم پس میدم که چند شبه راحت نمیخوابم
    توی خونه همش دارم حفظ ظاهر میکنم که حالم خوبه، حتی چند بار که تو فکر بودم داداشم گفت حالت خوبه گفتم اره همه چی خوبه
    دیروز توی نت تو یه سایت دیدم که گفته بود معاینه ی بکارت درد دنداره و اگه شخص احساس درد کنه یعنی معاینه به درستی انجام نشده!
    منم دوباره نگران شدم، من سری قبل پیش یکی از دکترای خوب شهرمون رفته بودم متخصص زنان و زایمان
    یعنی بلد نبوده درست معاینه کنه؟!
    اون دفعه دردش به حدی بود که جیغم رو درآورد! مادرمم حتی شاکی شد گفت آبرومونو بردی چرا جیغ زدی!
    اولش هم خیلی خجالت کشیدم درسته دکتر خانوم بود ولی خب اینکه منو توی اون وضع ببینه خیلی خجالت کشیدم
    بعدشم خیلی ترسیدم بعد میخواست بیاد نزدیکم گفتم نه من میترسم، خلاصه خودش متوجه شد گفت نه خجالت نداره نه ترس و نه چیزی دستمه که داخل بدنت بکنم فقط چند ثانیه آروم باش من چک کنم بعد تموم
    اینارو یادمه هنوز و فکر میکنم دوباره اون درد رو داره ولی حاضرم درد و خجالتش رو تحمل کنم ولی دیگه ذهنم آزاد بشه

    از طرفی هم توی کتاب جمعیت تنظیم و توی نت هم خوندم که بکارت عضو خارجی دستگاه تناسلی به حساب میاد
    و همین عین خوره دوباره افتاده روی مغز من
    نمیدونم چرا!
    اما برام سوال شد از خودت هم پرسیدم گفتی دقیق نمیدونی دیگه اومدم انجمن سوال کردم


    اون حرف رو هم زدم که ای کاش خدا بکارت رو برای دختر نمیذاشت به خاطر این همه آسیبی بوده که به خاطرش بهم وارد شده
    من نمیخوام پاک بودنم رو برای کسی ثابت کنم نمیخوام واقعا
    ولی میخوام برای خودم ثابت بشه که چیزی شده یا نه! شاید همیشه هم مجرد زندگی کنم
    چون چند روزه آرامشم مختل شده نمیتونم درست به کارام برسم
    گاهی بیرون رفتم قدم میزدم رفتم خرید رفتم با دوستم حرف زدم چند ساعت
    ولی وقتی تنها میشم یا موقع خواب همش میاد تو ذهنم
    چند روزه موهام ریزش بیشتری پیدا کرده
    خسته شدم واقعا دیگه، مادرمم میدونه چند روزه حالم به این خاطر خوب نیست میگه میدونم مشکلی نیست ولی مجبورم به خاطر ارامشت باهات بیام دکتر
    ببخشید حرفام خیلی طولانی شد، ولی خواستم بهت بگم که وقتی یه مشکلی پیش میاد خیلی از عوامل میتونن دخیل باشن.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-24-2018 در ساعت 03:25 PM

  13. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام صبا جان
    ممنونم از نظرت
    حرفات به نظرم منطقیه و به دلم نشست
    قبلا هم راجبش حرف زدیم ولی میدونی من یهاخلاقی دارم گاهی وقت ها با اینکه میدونم نباید نگران نباشم نمیتونم یعنی برام آسون نیست


    می دونی بعضی فکرها و رسم و رسوم های نادرست اونقدر ریشه پیدا میکنن که برای آدم میشن ذهنیت، میشن باور
    و اون موقع دیگه تغییرشون کار آسونی نیست
    تغییر کردن کلا آسون نیست، اما من یه جاهایی که احساس کردم نیاز دارم تغییر کنم اینکارو کردم
    ولی تو این مورد زیاد موفق نبودم
    چون میگم که فقط به من مربوط نیست
    به نظرت باور و کلا اطلاعات من در مورد بکارت از چه چیزایی نشات گرفته؟
    کجای نظام آموزشی اومدن به دخترا این چیزارو یاد بدن و بهشون آگاهی بدن که خیلی وقت ها به خاطر این مسائل نگرانی نداشته باشن؟
    حتی یه پریود شدن رو هم برای آدم درست نمی گفتن، مادرمم از قبل بلوغ توی اون سن چیزی راجب این موضوع بهم نگفته بود
    خواهر هم نداشتم که بگه یا ازش بپرسم، حداقل خدای بابای اون معلممون رو بیامرزه و بعضی بچه ها که زودتر از من بلوغ شده بودن که میگفتن و من مطلع شدم
    وگرنه با شناختی که از خودم دارم خدا میدونست چه بلایی سرم میومد! حتی کلی بدبختی کشیدم و جونم اومد بالا که خجالت رو کنار بذارم و بتونم به مادرم بگم
    من امروز به مادرم هم انتقاد کردم ولی حداقلش اینه اگه ازدواج کنم و دختری داشته باشم نمیذارم مثل خودم اینقدر به خاطر این مسائل نگران بشه و عذاب ببینه


    من بچه نیستم، یه دختر 27 ساله ام، اگه ازدواج میکردم شاید الان بچه هم داشتم
    به قول پریماه شاید بعضی رفتارهام متناسب با سنم نیست
    ولی اینو میدونم یه فکر یه نظر یه عقیده یه ارزش یه روزه و به این آسونی برای کسی به وجود نمیاد، بلکه خیلی از عوامل و افراد و محیط خونواده و جامعه و خود فرد دست به دست هم میدن که این ها رو شکل بدن


    وقتی از بچگی بعضی خانومها رو میدیدم میگفتن دختر نباید بالا پایین بپره، دختر نباید فلان دختر نباید بیسار
    من اون موقع نمی دونستم بکارت چی هست اصلا
    کلی سال گذشت تا فهمیدم اصلا اندام دختر چه شکلیه!
    یادمه دبستانی بودم یه بار که تابستون داشتم دوچرخه سواری میکردم خیلی بد افتادم زمین و دوچرخه به بدنم برخورد کرد
    البته چون به اصطلاح دیگه به سن تکلیف رسیده بودم خجالت میکشیدم روزا برم خیابون و جلوی پشم پسرا سوار دوچرخه بشم
    چند بار آخر شب ها که خیابون خلوت بود میرفتم
    خلاصه بعد که اومدم خونه هنوز احساس درد داشتم
    نمی دونستم باید چیکار کنم، نمیدونستم هم اصلا چیزی به اسم بکارت وجود داره
    ولی خب مثل وقتایی که سر زانوم تو زمین خوردن کبود میشد و من چک میکردم که ببینم چه اتفاقی افتاده
    اون موقع هم کنجکاو شدم ولی خب اونجا دیگه دست یا پا یا زانو نبود که راحت جلو چشمم باشه و ببینمش
    خجالتم هم کشیدم به مادرم بگم نگاه کنه
    به ذهنم رسید برم تو آیینه ببینم، هنوز اون موقع رو یادمه وقتی اندامم رو توی آیینه دیدم خیلی تعجب کردم
    و کلی برام سوال شد ولی خب همین که خونی ندیدم خیالم راحت شد که زخمی نشدم و نیازی به چسب و مداوا نیست!
    چند سال گذشت که متوجه شدم دخترها پرده ی بکارت دارند! و تازه فهمیدم چرا بعضی مادرها به دختراشون میگفتن از ارتفاع نپرید یا با پسرا بازی های بپر بپر نکنید
    و بادم اومد که اون روز که من از دوچرخه افتاده بودم نکنه بکارتم آسیب دیده و بعد که فهمیدم میشه معاینه انجام داد نمیشد برم یعنی نمیتونستم
    اما خب گاهی تو ذهنم میومد
    تا اینکه بعد از دانشگاه یه بار که مسافرت رفته بودیم و من به یاد بچگی دلم هوای دورچخه سواری کرده بود سوار دوچرخه شدم و از شانس خوردم زمین!
    اون ماه پریودم برعکس همیشه چند روز جلو افتاد و خب به خاطر مسافرت هم بود یه مقدار فرق کرده بود
    انا دوباره من یاد بکارت افتادم خدایا نکنه...
    اما بازم روم نمیشد به مادرم بگم، خودمم میترسیدم تنهایی برم دکتر، با هیچ دوستی هم اینقدر راحت و صمیمی نبودم که ازش کمک بگیرم
    خلاصه چند وقت بعدش یه شب توی پارک محوطه نورش کم بود من صندل پاشنه بلند پوشیده بودم یهویی از جدول افتادم پایین
    بعد چند دقیقه زیر دلم درد گرفت و حس بدی بهم دست داد، یهویی سردم شد و احساس خیس بودن کردم! چون توالت های پارک بهداشت خوبی نداشتن و خب منم مگه مجبور باشم وگرنه توالت عمومی نمیرم دیگه به مادرم اینا گفتم من حالم خوب نیست سردمه بریم خونه
    بعد که برگشتیم دیدم خونریزی داشتم، به مادرم که گفتم گفت به خاطر اینکه تابستون شده و هوا گرمه پریود هم ممکنه زودتر باشه نگران نباش
    خلاصه منم قبول کردم ، گفتم لابد چون پرت شدم پایین باعث شده زودتر اتفاق بیفته حالا مهم نیست، لباسمو عوض کردم و خوابیدم
    صبح روز بعد که بیدار شدم هیچ حسی از درد نداشتم، حتی حس کردم دیگه خونریزی هم ندارم! طول شب هم به خاطر درد بیدار نشده بودم اصلا
    در حالیکه قبلش گاهی که روز اول پریود بودم شب وقت خواب گاها از درد بیدار میشدم
    وقتی چک کردم دیدم خونریزی فقط در حد یه کم برای دیشب بوده!!!!!!!! سریع پله ها رو اومدم بالا و دوباره رفتم توی اتاق از ته دلم دیونه وار گریه می کردم
    حس بدی به خودم داشتم ، ترس ، استرس، حتی فکر خودکشی به سرم زده بود!!!!!!!!
    خب من از خودم مطمئن بودم که با کسی رابطه نداشتم اما اون همه حجم ترس برای چی بود؟
    شاید باورم شده بود ارزش یه دختر به بکارتشه و آبروش به خاطر اونه
    خلاصه اون روز شد یکی از بدترین روزای زندگی من
    اونقدر حالم از گریه بد شده بود مادرم از ترس رفته بود به برادرم گفته بود
    از طرفی نمیتونستم آروم باشم ، از طرفی هم نمیتونستم به برادرم بگم دردم چیه
    حتی زن داداشمم گفت من هیچوقت ندیدم این دختر اینجور حالی داشته باشه حتما یه موضوعی باعثش شده، راست میگفت خودمم هیچوقت خودمو تو همچین حالی ندیده بودم حتی وقتی که رتبه ی کنکورم اونی که خواسته بودم نشده بود


    هر چی هم پرسیدن من فقط گریه میکردم گفتم من میترسم تنهام نذارید لطفا!!!! اون موقع 25 سالم بود اما اون روز شده بودم یه دختر 5 ساله!اونا هم گفتن ما پیشتیم نیازی نیست از چیزی بترسی
    برادرمم طفلک هاج و واج مونده بود ، خب ما شب قبلش توی پارک با هم بگو بخند بودیم اونم از ترس من ترسیده بود بعد که میخواست آرومم کنه بغلم کرد گفت هر چی که هست بگو چی اذیتت میکنه من کمکت میکنم من چیزی نگفتم بعد گفت خواب بد دیدی؟ منم از خدا خواسته گفتم اوهوم یه خواب خیلی بددددد!
    تا نیم ساعت از بغلش بیرون نرفتم، نمیدونم احساس میکردم بکارتم رو از دست دادم و دیگه زندگیم خراب شده! مادرمم رفته بود قرآن رو آورده بود صدقه میذاشت
    خلاصه یکم که به خودم اومدم خودمو جمع کردم گفتم حالم بهتره، حتی داداشم میگفت من سرکار نمیزم امروز بیا دوتایی بریم بیرون حال و هوات عوض بشه
    منم قبول نکردم عذر خواهی کردم گفتم یه کابوس خیلی بد دیدم برای همین اینجوری بهم ریختم، واقعا هم مثل یه کابوس بود
    بعد که با مادرم تنها شدم با خجالت بهش گفتم
    اولش خیلی تعجب کرد بعد گفت کی اینارو به تو گفته!؟ منم گفتم من بچه نیستم به هرحال تو دانشگاه یه چیزایی خوندم از اینترنت هم یه چیزایی یاد گرفتم
    بعدش که حرفاش نتونست منو آروم کنه رفتیم پیش دکتر


    بعد که به دکتر گفتم نگاهم کرد گفت اگه آسیب دیده باشی باید همون موقع میومدی که پزشکی قانونی بهت گواهی سلامت بده و علت آسیب روشن میشده
    انگاری کل دنیا رو سرم خراب شد گفتم من چند ماه پیش از دوچرخه افتادم چند روز پیش هم توی پارک افتادم، بعد هم با ترس گفتم یعنی اتفاقی افتاده به نظرتون؟؟؟؟؟؟؟
    گفت من اینو نگفتم فقط روالش رو بهت گفتم باید معاینه کنم بعد ببینم چی شده
    خلاصه با خجالت و درد معاینه رو انجام داد و گفت بکارتت سالمه و هیچ مشکلی هم نیست
    انگاری تموم دنیا رو بهم دادن!!!!!!




    الان هم خودتدر جریانی که چند روزه چون شک توی دلم افتاده خیالم راحت نیست
    دیگه مثل دفعه ی قبل گریه نمیکردم ولی خب گاهی میدونی اتفاقی هم نیفتاده ولی خیالت راحت نیست
    من از خودم خبر دارم خب میدونم بکارت با داخل کردن چیزی آسیب میبینه
    ولی خب چون پریودم فرق کرد دوباره شک تو دلم افتاد
    ولی از شانس این چند روز رو یا مهمون داشتیم یا مادرم خونه نبود دیروز هم خواستم برم که تو این گرما مادرم شدید سرما خورد!
    دیگه بهش گفتم امروز اگه بتونی باهام بیای که هیچی اگه نه خودم مجبورم برم چون چند شبه سرمو راحت روی بالش نمیذارم


    قبلا هم بهت گفتم من به خاطر کسی اینکارو نمیخوام بکنم
    یه بار هم بحثش شد به مادرمم گفتم من اگه بخوام ازدواج کنم معاینه ی بکارت نمیرم ، حتی بحثمون شد
    امروز هم باهاش حرف زدم بازم روی حرف خودشه میگه تو لجبازی و زیاد از زندگی نمیدونی من میدونم و این برگ برنده است برای دختر!
    واقعا نمیدونم
    نمیدونم تاوان چی رو دارم پس میدم که چند شبه راحت نمیخوابم
    توی خونه همش دارم حفظ ظاهر میکنم که حالم خوبه، حتی چند بار که تو فکر بودم داداشم گفت حالت خوبه گفتم اره همه چی خوبه
    دیروز توی نت تو یه سایت دیدم که گفته بود معاینه ی بکارت درد دنداره و اگه شخص احساس درد کنه یعنی معاینه به درستی انجام نشده!
    منم دوباره نگران شدم، من سری قبل پیش یکی از دکترای خوب شهرمون رفته بودم متخصص زنان و زایمان
    یعنی بلد نبوده درست معاینه کنه؟!
    اون دفعه دردش به حدی بود که جیغم رو درآورد! مادرمم حتی شاکی شد گفت آبرومونو بردی چرا جیغ زدی!
    اولش هم خیلی خجالت کشیدم درسته دکتر خانوم بود ولی خب اینکه منو توی اون وضع ببینه خیلی خجالت کشیدم
    بعدشم خیلی ترسیدم بعد میخواست بیاد نزدیکم گفتم نه من میترسم، خلاصه خودش متوجه شد گفت نه خجالت نداره نه ترس و نه چیزی دستمه که داخل بدنت بکنم فقط چند ثانیه آروم باش من چک کنم بعد تموم
    اینارو یادمه هنوز و فکر میکنم دوباره اون درد رو داره ولی حاضرم درد و خجالتش رو تحمل کنم ولی دیگه ذهنم آزاد بشه

    از طرفی هم توی کتاب جمعیت تنظیم و توی نت هم خوندم که بکارت عضو خارجی دستگاه تناسلی به حساب میاد
    و همین عین خوره دوباره افتاده روی مغز من
    نمیدونم چرا!
    اما برام سوال شد از خودت هم پرسیدم گفتی دقیق نمیدونی دیگه اومدم انجمن سوال کردم


    اون حرف رو هم زدم که ای کاش خدا بکارت رو برای دختر نمیذاشت به خاطر این همه آسیبی بوده که به خاطرش بهم وارد شده
    من نمیخوام پاک بودنم رو برای کسی ثابت کنم نمیخوام واقعا
    ولی میخوام برای خودم ثابت بشه که چیزی شده یا نه! شاید همیشه هم مجرد زندگی کنم
    چون چند روزه آرامشم مختل شده نمیتونم درست به کارام برسم
    گاهی بیرون رفتم قدم میزدم رفتم خرید رفتم با دوستم حرف زدم چند ساعت
    ولی وقتی تنها میشم یا موقع خواب همش میاد تو ذهنم
    چند روزه موهام ریزش بیشتری پیدا کرده
    خسته شدم واقعا دیگه، مادرمم میدونه چند روزه حالم به این خاطر خوب نیست میگه میدونم مشکلی نیست ولی مجبورم به خاطر ارامشت باهات بیام دکتر
    ببخشید حرفام خیلی طولانی شد، ولی خواستم بهت بگم که وقتی یه مشکلی پیش میاد خیلی از عوامل میتونن دخیل باشن.
    سلام عزیزم
    من اول بابت نظرم عذرخواهی کنم.
    اول بهم بگو چند سالته الان؟
    بنظرم عزیزم شما کلا زیاد دید خاصی نسبت به بکارت نداری. بگذارید کلا عکس بکارت رو اگر ادمین اجازه بدن بذارم و روش توضیح بدم. شاید این استرس شما رفع بشه.
    این عکس انواع پرده ها.
    HYMEN1.jpg
    پرده بکارت یک لایه گوشت نازک که در دهانه رحم قرار داره و اول لبه ها هستش و پرده کمی عقب تره. پس با هر اتفاقی سریعا از بین نمیره. همونطور که مبینی پرده اونقدرا بیرون نیست. درضمن همون طور که میدونی پرده ها انواع مختلفی دارند و خیلی از دخترخانم ها حلقوی ( قابل اتساع و غیرقابل اتساع هستش. که غیر قابل اتساع ها با رابطه هم از بین نمیرن و میمونن تا اولین زایمان اغلب.) و مثلثی هستند. سایرشم دیگه هبتره دوستان خودشون بخونن فکر کنم همینشم مدیر پاک کنه
    در ضمن شما شدیدا شدیدا دچار وسواس فکری هستی و باید اینو درمان کنی. چون هرچیزیو انقدر بزرگ میکنی که هیچکس انقدر به گوشه و زوایاش فکر نکرده و این ریز بینی یا دقت یا حساسیت نیست. بلکه یک اختلال هستش. اینو فکر میکنم چندبار دیگه هم بهتون گفتم. لطفا به توصیه من گوش بده عزیزم.
    اینکه یک بار رفتی و اکی بوده دوباره باید چه اتفاقی بیافته که باز شک کنی؟ از خودت بپرس دلیلم برای این همه وسواس درمورد این مورد چیه؟اگر برام مهم نیست داشتن یا نداشتن پرده چرا انقدر وسواس نشون میدم. روی کاغذ این دلایلو بنویس تا برسی به درونی ترین احساس و دلیلت توی ناخوداگاهت. حتما این کار رو انجام بده.
    در ضمن من معاینه پرده رفتم (هم اتاقی دانشگاهم مامایی میخوند و برای تمرین، پرده های همه ی مارو معاینه کرد) ولی هیچ دردی نداشت و اصلا دستی بهم نزد و اون خانم دکتر هم نمیدونم چیکار کردند که شما انقدر درد کشیدی.چون هیچ دردی نداره و هیچ لمسی هم نداره.
    بنظرم بهتره به جای پزشک زنان حتما حتما به یک روانشناس مراجعه کنی و این وسواس بی حد و حصرتو قبل از اینکه به یک بیماری روانی حاد تبدیل بشه درمان کنی.
    موفق باشی

  15. 2 کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    سلام
    ببینید اصلا فلسفه برگه سلامت به خاطر ثابت کردن موضوع باکره بودن و یا نبودن دختر نبوده
    حدود دو الی سه دهه قبل که اطلاعات زوجین در مورد روابط زناشویی کم تر بود
    به دلایل دسترسی کمتر به نت و مطالعه کم و همچنین کمبود کتاب های مخصوص زناشویی
    در نتیجه بعضی از آقایان به دلیل عدم اطلاع از نوع پرده و عدم خونریزی در اولین رابطه متاسفانه به همسر خود مشکوک میشدند
    این شک گاها تا متارکه و طلاق حتی در همان روزهای اول زندگی میشد .
    معاینه پرده بکارت حدود سه دهه قبل در ایران و در شهرهای بزرگ به خاطر اطلاع زوجین از نوع پرده صورت می‌گرفت
    تا زوجین در صورت مواجه با موارد خاص اطلاع لازم رو داشته باشند
    مثلاً ازاله بکارت در بعضی از انواع پرده در اولین رابطه بدون خونریزی بوده و بر عکس در بعضی موارد با خونریزی زیاد
    همراه است . پس اطلاع از نوع پرده و آگاهی کافی در مورد رابطه نه تنها مشکلی ایجاد نمی‌کرد
    بلکه کمک بزرگی هم به زوجین میشد
    از طرفی سال ها قبل اکثر خانواده ًایرانی قبل از مراسم ازدواج با رفت و آمد زیاد و مسافرت و ....دختر و پسر حتی با وجود عقد رسمی ممانعت میکردند
    حتی همخوابی دختر و پسر رو قبل از ازدواج منع میکردند
    حتی هنوز هم بعضی خانواده های سنتی اجازه نمیدهند دختر عقد کرده شب رو با همسرش بگذرونه
    به درست و غلط این موضوع کاری نداریم ولی از زمانی که حساسیت خانواده ها کمتر شده و رفت و آمد ها بیشتر شده
    گاهی اوقات دختر در اثر رابطه زناشویی پرده بکارتش رو از دست میداد حالا خدایی نکرده اگر کار به طلاق کشید
    ممکنه آقا قبول نکنه که در اثر رابطه پرده بکارت خانم از بین رفته
    بعضی از خانواده ها مصادف با عقد وشروع محرمیت این برگه سلامت رو تحویل آقای داماد میدادند
    که اگر خدایی نکرده کار به جدایی کشید آقا انکار نکنه
    این هم یکی از مواردی که برگه سلامت می‌گرفتند
    به نظر من در هر دو مورد فوق گرفتن برگه سلامت نه توهین به دختر خانمها و نه ناشی از عدم اعتماد به آقا پسر
    پس من توصیه میکنم به تمام زوج های جوان که مصادف با عقد وشروع محرمیت حتما به پزشک مراجعه کنند
    هم از نوع پرده مطلع میشن و هم این که با خیال راحت و بدون دغدغه روابط زناشویی رو خواهند داشت .
    به نظر من حتی اگر برگه هم نباشه آقا باید سرش رو مثل یه مرد بالا بگیره و در صورت متارکه بگه که با همسرش رابطه داشته
    امیدوارم حالا یکی از دلایلی رو که اکثر مشاورین رابطه دخول رو در ایام عقد ممنوع میکنند بفهمید
    تمام روابط زناشوییغیر از دخول در ایام عقد قبل از شروع زندگی مشترک آزاده
    در ضمن دوست عزیز خون پرده بکارت با خونریزی عادت ماهیانه کاملا متفاوته
    خون حیض غلیض و به صورت لخته است در صورتی که خون پرده بکارت روشنه و با انقباض خارج نمیشه
    خونریزی پرده بکارت سریع قطع میشه ولی خونریزی عادت ماهیانه سه الی هفت روزه
    ببخشید اینقدر صریح و رک پاسخ دادم .
    پس از این به بعد به برگه سلامت به چشم برگه سلامت جنسی دختر نگاه نکنیم
    اگر به دختر اعتماد ندارید اصلا به عنوان شریک زندگی انتخابش نکنید که مجبور باشید برگه سلامت بخواهید
    برگه رو فقط به خاطر اطلاع بگیرید لازم نیست خانواده ها هم در جریان باشند
    و در بوق و کرنا کنید
    زوجین کافیه به پزشک مراجعه کنند و عنوان کنند برای تشخیص نوع پرده مراجعه کردند
    بعد هم با خیال راحت دوران عقد رو پشت سر بگذارند و از روابطشون لذت ببرند .
    موفق باشید .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  17. 3 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام صبا جان
    ممنونم از نظرت
    حرفات به نظرم منطقیه و به دلم نشست
    قبلا هم راجبش حرف زدیم ولی میدونی من یهاخلاقی دارم گاهی وقت ها با اینکه میدونم نباید نگران نباشم نمیتونم یعنی برام آسون نیست
    حتی یه پریود شدن رو هم برای آدم درست نمی گفتن، مادرمم از قبل بلوغ توی اون سن چیزی راجب این موضوع بهم نگفته بود
    خواهر هم نداشتم که بگه یا ازش بپرسم، حداقل خدای بابای اون معلممون رو بیامرزه و بعضی بچه ها که زودتر از من بلوغ شده بودن که میگفتن و من مطلع شدم
    وگرنه با شناختی که از خودم دارم خدا میدونست چه بلایی سرم میومد! حتی کلی بدبختی کشیدم و جونم اومد بالا که خجالت رو کنار بذارم و بتونم به مادرم بگم
    من امروز به مادرم هم انتقاد کردم ولی حداقلش اینه اگه ازدواج کنم و دختری داشته باشم نمیذارم مثل خودم اینقدر به خاطر این مسائل نگران بشه و عذاب ببینه


    من بچه نیستم، یه دختر 27 ساله ام، اگه ازدواج میکردم شاید الان بچه هم داشتم
    به قول پریماه شاید بعضی رفتارهام متناسب با سنم نیست
    ولی اینو میدونم یه فکر یه نظر یه عقیده یه ارزش یه روزه و به این آسونی برای کسی به وجود نمیاد، بلکه خیلی از عوامل و افراد و محیط خونواده و جامعه و خود فرد دست به دست هم میدن که این ها رو شکل بدن


    وقتی از بچگی بعضی خانومها رو میدیدم میگفتن دختر نباید بالا پایین بپره، دختر نباید فلان دختر نباید بیسار
    من اون موقع نمی دونستم بکارت چی هست اصلا
    کلی سال گذشت تا فهمیدم اصلا اندام دختر چه شکلیه!
    یادمه دبستانی بودم یه بار که تابستون داشتم دوچرخه سواری میکردم خیلی بد افتادم زمین و دوچرخه به بدنم برخورد کرد
    البته چون به اصطلاح دیگه به سن تکلیف رسیده بودم خجالت میکشیدم روزا برم خیابون و جلوی پشم پسرا سوار دوچرخه بشم
    چند بار آخر شب ها که خیابون خلوت بود میرفتم
    خلاصه بعد که اومدم خونه هنوز احساس درد داشتم
    نمی دونستم باید چیکار کنم، نمیدونستم هم اصلا چیزی به اسم بکارت وجود داره
    ولی خب مثل وقتایی که سر زانوم تو زمین خوردن کبود میشد و من چک میکردم که ببینم چه اتفاقی افتاده
    اون موقع هم کنجکاو شدم ولی خب اونجا دیگه دست یا پا یا زانو نبود که راحت جلو چشمم باشه و ببینمش
    خجالتم هم کشیدم به مادرم بگم نگاه کنه
    به ذهنم رسید برم تو آیینه ببینم، هنوز اون موقع رو یادمه وقتی اندامم رو توی آیینه دیدم خیلی تعجب کردم
    و کلی برام سوال شد ولی خب همین که خونی ندیدم خیالم راحت شد که زخمی نشدم و نیازی به چسب و مداوا نیست!
    چند سال گذشت که متوجه شدم دخترها پرده ی بکارت دارند! و تازه فهمیدم چرا بعضی مادرها به دختراشون میگفتن از ارتفاع نپرید یا با پسرا بازی های بپر بپر نکنید
    و بادم اومد که اون روز که من از دوچرخه افتاده بودم نکنه بکارتم آسیب دیده و بعد که فهمیدم میشه معاینه انجام داد نمیشد برم یعنی نمیتونستم
    اما خب گاهی تو ذهنم میومد
    تا اینکه بعد از دانشگاه یه بار که مسافرت رفته بودیم و من به یاد بچگی دلم هوای دورچخه سواری کرده بود سوار دوچرخه شدم و از شانس خوردم زمین!
    اون ماه پریودم برعکس همیشه چند روز جلو افتاد و خب به خاطر مسافرت هم بود یه مقدار فرق کرده بود
    انا دوباره من یاد بکارت افتادم خدایا نکنه...
    اما بازم روم نمیشد به مادرم بگم، خودمم میترسیدم تنهایی برم دکتر، با هیچ دوستی هم اینقدر راحت و صمیمی نبودم که ازش کمک بگیرم
    خلاصه چند وقت بعدش یه شب توی پارک محوطه نورش کم بود من صندل پاشنه بلند پوشیده بودم یهویی از جدول افتادم پایین
    بعد چند دقیقه زیر دلم درد گرفت و حس بدی بهم دست داد، یهویی سردم شد و احساس خیس بودن کردم! چون توالت های پارک بهداشت خوبی نداشتن و خب منم مگه مجبور باشم وگرنه توالت عمومی نمیرم دیگه به مادرم اینا گفتم من حالم خوب نیست سردمه بریم خونه
    بعد که برگشتیم دیدم خونریزی داشتم، به مادرم که گفتم گفت به خاطر اینکه تابستون شده و هوا گرمه پریود هم ممکنه زودتر باشه نگران نباش
    خلاصه منم قبول کردم ، گفتم لابد چون پرت شدم پایین باعث شده زودتر اتفاق بیفته حالا مهم نیست، لباسمو عوض کردم و خوابیدم
    صبح روز بعد که بیدار شدم هیچ حسی از درد نداشتم، حتی حس کردم دیگه خونریزی هم ندارم! طول شب هم به خاطر درد بیدار نشده بودم اصلا
    در حالیکه قبلش گاهی که روز اول پریود بودم شب وقت خواب گاها از درد بیدار میشدم
    وقتی چک کردم دیدم خونریزی فقط در حد یه کم برای دیشب بوده!!!!!!!! سریع پله ها رو اومدم بالا و دوباره رفتم توی اتاق از ته دلم دیونه وار گریه می کردم
    حس بدی به خودم داشتم ، ترس ، استرس، حتی فکر خودکشی به سرم زده بود!!!!!!!!
    خب من از خودم مطمئن بودم که با کسی رابطه نداشتم اما اون همه حجم ترس برای چی بود؟
    شاید باورم شده بود ارزش یه دختر به بکارتشه و آبروش به خاطر اونه
    خلاصه اون روز شد یکی از بدترین روزای زندگی من
    اونقدر حالم از گریه بد شده بود مادرم از ترس رفته بود به برادرم گفته بود
    از طرفی نمیتونستم آروم باشم ، از طرفی هم نمیتونستم به برادرم بگم دردم چیه
    حتی زن داداشمم گفت من هیچوقت ندیدم این دختر اینجور حالی داشته باشه حتما یه موضوعی باعثش شده، راست میگفت خودمم هیچوقت خودمو تو همچین حالی ندیده بودم حتی وقتی که رتبه ی کنکورم اونی که خواسته بودم نشده بود


    هر چی هم پرسیدن من فقط گریه میکردم گفتم من میترسم تنهام نذارید لطفا!!!! اون موقع 25 سالم بود اما اون روز شده بودم یه دختر 5 ساله!اونا هم گفتن ما پیشتیم نیازی نیست از چیزی بترسی
    برادرمم طفلک هاج و واج مونده بود ، خب ما شب قبلش توی پارک با هم بگو بخند بودیم اونم از ترس من ترسیده بود بعد که میخواست آرومم کنه بغلم کرد گفت هر چی که هست بگو چی اذیتت میکنه من کمکت میکنم من چیزی نگفتم بعد گفت خواب بد دیدی؟ منم از خدا خواسته گفتم اوهوم یه خواب خیلی بددددد!
    تا نیم ساعت از بغلش بیرون نرفتم، نمیدونم احساس میکردم بکارتم رو از دست دادم و
    از طرفی هم توی کتاب جمعیت تنظیم و توی نت هم خوندم که بکارت عضو خارجی دستگاه تناسلی به حساب میاد
    و همین عین خوره دوباره افتاده روی مغز من
    نمیدونم چرا!
    اما برام سوال شد از خودت هم پرسیدم گفتی دقیق نمیدونی دیگه اومدم انجمن سوال کردم


    اون حرف رو هم زدم که ای کاش خدا بکارت رو برای دختر نمیذاشت به خاطر این همه آسیبی بوده که به خاطرش بهم وارد شده
    من نمیخوام پاک بودنم رو برای کسی ثابت کنم نمیخوام واقعا
    ولی میخوام برای خودم ثابت بشه که چیزی شده یا نه! شاید همیشه هم مجرد زندگی کنم
    چون چند روزه آرامشم مختل شده نمیتونم درست به کارام برسم
    گاهی بیرون رفتم قدم میزدم رفتم خرید رفتم با دوستم حرف زدم چند ساعت
    ولی وقتی تنها میشم یا موقع خواب همش میاد تو ذهنم
    چند روزه موهام ریزش بیشتری پیدا کرده
    خسته شدم واقعا دیگه، مادرمم میدونه چند روزه حالم به این خاطر خوب نیست میگه میدونم مشکلی نیست ولی مجبورم به خاطر ارامشت باهات بیام دکتر
    ببخشید حرفام خیلی طولانی شد، ولی خواستم بهت بگم که وقتی یه مشکلی پیش میاد خیلی از عوامل میتونن دخیل باشن.
    سلام
    اطمینان را بهت میدم که پرده بکارتت سالم هست.
    این همه استرس این همه نگرانی
    اینها همش کاذب هست خیلی برایتان نگرانم اینجوری صدمه می بینید
    دو حالت هست دارید :
    1- بزرگنمایی مشکلات
    2-نهایت منفی نگری
    تو را خدا حتما برو پیش روانشناس نشد برو پیش روانپزشک خیلی این شدت استرس به سلامتیت آسیب میرساند.
    اینقدر خودت را آزار نده
    بی خیال

  19. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    اصلا دغدغه درستی ندارید کی مجبورت کرده بروی آزمایش بکارت بدهی؟!!!
    وقتی که خودت میدانی کاری نکردی و پاکی. افکارت برای این دست مسائل درگیر نکن. شما اشتباهی نکردید که برایش نگران باشی.
    شما اصلا خودت ناراحت این موضوع نکن. این را بدان نیاز نیست به کسی چیزی را اثبات کنید همین که خدا میدونه تو پاکی و خودت هم میدونی یعنی دلیلی برای ناراحتی نداری.
    همیشه مردم حرف برای زدن دارند. شما برای خودتان زندگی کنید این داستان پیرمرد و بچه اش و الاغشان را فکر کنم یک بار تعریف کردم هر کاری کنی مردم حرف برای زدن دارند پس برای خودت زندگی کن.


    سلام آقا سعید
    ممنونم از نظرتون
    حق با شماست
    اما خب یه لحظه که شک کردم راستش دیگه دلم آروم نمیشد و چون چند روز ذهنم درگیر بود گفتم برم دکتر بهتره.
    درست میگید اما من برای خودم اینکارو کردم
    توی پست قبلی هم این مورد رو گفتم ، من شاید مجردی زندگی کنم
    حالا نمیگم این مورد اصلا تو ذهنم نبوده
    ولی خب قبل هر کسی میخواستم خیال خودم راحت بشه.
    درسته واقعا افراط توی هیچ چیزی خوب نیست.
    من آرامش رو از خودم گرفته بودم این چند روز.

  21. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    واقعا خوشحالم توو همچین جمعی هستم. که میتونم از حرفای ارزشمند دوستانی چون اقا سعید یلدا خانوم پریماه خانوم سیتلا و... فیض ببرم.

  23. 3 کاربران زیر از maam76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    سلام عزیزم
    من اول بابت نظرم عذرخواهی کنم.
    اول بهم بگو چند سالته الان؟
    بنظرم عزیزم شما کلا زیاد دید خاصی نسبت به بکارت نداری. بگذارید کلا عکس بکارت رو اگر ادمین اجازه بدن بذارم و روش توضیح بدم. شاید این استرس شما رفع بشه.
    این عکس انواع پرده ها.
    HYMEN1.jpg
    پرده بکارت یک لایه گوشت نازک که در دهانه رحم قرار داره و اول لبه ها هستش و پرده کمی عقب تره. پس با هر اتفاقی سریعا از بین نمیره. همونطور که مبینی پرده اونقدرا بیرون نیست. درضمن همون طور که میدونی پرده ها انواع مختلفی دارند و خیلی از دخترخانم ها حلقوی ( قابل اتساع و غیرقابل اتساع هستش. که غیر قابل اتساع ها با رابطه هم از بین نمیرن و میمونن تا اولین زایمان اغلب.) و مثلثی هستند. سایرشم دیگه هبتره دوستان خودشون بخونن فکر کنم همینشم مدیر پاک کنه
    در ضمن شما شدیدا شدیدا دچار وسواس فکری هستی و باید اینو درمان کنی. چون هرچیزیو انقدر بزرگ میکنی که هیچکس انقدر به گوشه و زوایاش فکر نکرده و این ریز بینی یا دقت یا حساسیت نیست. بلکه یک اختلال هستش. اینو فکر میکنم چندبار دیگه هم بهتون گفتم. لطفا به توصیه من گوش بده عزیزم.
    اینکه یک بار رفتی و اکی بوده دوباره باید چه اتفاقی بیافته که باز شک کنی؟ از خودت بپرس دلیلم برای این همه وسواس درمورد این مورد چیه؟اگر برام مهم نیست داشتن یا نداشتن پرده چرا انقدر وسواس نشون میدم. روی کاغذ این دلایلو بنویس تا برسی به درونی ترین احساس و دلیلت توی ناخوداگاهت. حتما این کار رو انجام بده.
    در ضمن من معاینه پرده رفتم (هم اتاقی دانشگاهم مامایی میخوند و برای تمرین، پرده های همه ی مارو معاینه کرد) ولی هیچ دردی نداشت و اصلا دستی بهم نزد و اون خانم دکتر هم نمیدونم چیکار کردند که شما انقدر درد کشیدی.چون هیچ دردی نداره و هیچ لمسی هم نداره.
    بنظرم بهتره به جای پزشک زنان حتما حتما به یک روانشناس مراجعه کنی و این وسواس بی حد و حصرتو قبل از اینکه به یک بیماری روانی حاد تبدیل بشه درمان کنی.
    موفق باشی



    سلام عزیز
    متشکرم از نظر خوبتون
    من الان 27 سالمه


    بابت توضیحات راجب بکارت ازتون متشکرم، فکر نکنم مطالبی که توضیح دادین خارج از قوانین انجمن باشه
    هر چند راستش خودم چند روز بود که درگیر این موضوع بودم ولی روم نمیشد راجبش تاپیک بزنم
    اما چون دیروز توی اون سایت اون مطلب رو خوندم و با تجربه ی خودم تناقض داشت دیگه خیلی سردرگم شدم و از دوتا دخترای سایت هم پرسیدم گفتن ما دقیقا نمیدونیم
    منم دیگه به این خاطر تاپیک زدم و خب شایدم خوب نیست بعضی چیزهارو اینجا گفتن ، به هرحال انجمن مختلط هستش و آدم گاهی خجالت میکشه...
    ولی راستش اونقدر گاهی از این بابت ها اذیت شدم دیگه امروز پست گذاشتم یه جورایی شبیه درددل شد و خیلی هم طولانی شده بود حرفام
    چون ذهنمم آروم نبود کلا خیلی چیزا تو ذهنم بود
    از این بابت عذر خواهی میکنم که رک بعضی مسائل رو مطرح کردم
    شاید اگه قبل تر ها یکی این ها رو بهتر برای من توضیح میداد خیلی از این نگرانی ها رو نداشتم!

    یه نکاتی رو بهتون توضیح میدم که دقیق تر متوجه شرایطم بشید پیشاپیش بابت طولانی شدنش بنده رو ببخشید
    اگه حوصله داشتید بخونید


    بارها به وِِیژه این چند روز این عکس ها رو دیدم، توی نت مطالب مرتبط خوندم و خب توی دانشگاه هم یه واحد جمعیت و تنظیم رو که پاس کردم از این چیزا هم گفته بود
    و جالب اینجاس من توی همون کتاب دانشگاه خوندم که بکارت جزو اندام خارجی محسوب میشه و هر بار که کتاب رو میخوندم با این جمله مشکل داشتم
    الانم برام سواله هنوز راستش! امروز چون ذهنم شلوغ بود یادم رفت از دکتر بپرسم
    بکارت مگه توی رحم نیست؟ چرا جزو اندام خارجی به حساب میارنش پس!؟
    مثلا من دندونم توی دهانم هستش و جزو اندام داخلیه
    ولی بکارت که توی یکی دوسانتی ورودی واژن هست چرا باید جزو اندام خارجی به حساب بیاد!؟




    بعضی نظرات بقیه رو بعضی سایت ها میدیدم خیلی ها بودن مثل من نگرانی در این مورد داشتن و همین هم نگرانی منو زیاد میکرد!
    یه جورایی توی برزخ فکری افتاده بودم
    و خب یه چیزای عجیب غریبی هم دیدم البته بیشتر سری قبل چون قبلش ندیده و نشنیده بودم
    مثلا فکر کنید دختر 15 ساله نظر گذاشته بود که خودارضایی کرده و یه شی اونم اشیاء عجیب غریب وارد واژن کرده بود بعد نگران بوده که بکارتش آسیب دیده یا نه!
    بعد من زمانی که دانشجو بودم یه روز خونه شلوغ بود رفتم کتابخونه درس خوندم موقع استراحت یه کتاب آناتومی بدن توی قفسه ی کتاب ها نظرم رو جلب کرد
    بعد دیدم کل اندام های بدن رو قشنگ با تصویر و واضح توضیح داده بود
    حتی بعدها سعی کردم از روی بدن خودم و عملی بفهمم این رو!
    من تا قبل از اون دقیقا نمی دونستم مجرای ادرار جدا از مجرای واژن هستش! شناخت و آگاهی خیلی خیلی به نظرم تو زندگی مهمه
    من اگه از اول که به سن بلوغ رسیدم اطلاعات درستی در این موارد داشتم شاید هیچوقت برای معاینه نمیرفتم





    به جز این هم من خب یه بار تجربه ی معاینه داشتم دوسال پیش و با اینکه چند بار از دوچرخه افتاده بودم و حس درد و فشار توی واژن داشتم ولی بکارت سالم بود
    این بار فشار و ضربه مثل دفعه ی قبل نبود اما
    من موقع پریود مشکل پیدا کردم، حتی وقتی زمین خوردم چون میدونستم بکارت به آسونی آسیب نمیبینه و خب دکتر هم بهم گفته بود که بکارت من از نوعی هست که موقع پاره شدن خون میاد و من اینو میدونستم بعد که دیدم خونی نیومده خب کلا دیگه بهش فکر نکردم
    ولی بعد که دیدم پریودم 5 روز زودتر شد بازم گفتم خب هوا گرما شده ماه رمضون بود و یا گاهی استرس داشتم به این خاطر بوده، بازم نگران نبودم اصلا
    تا اینکه دیدم دردم خیلیییی کم شده بود، حتی وقتی پریود شده بودم خودم متوجه نبودم اول!
    اما خب مدت هاست که اکثر وقت ها روز اول پریود شدیدا درد دارم حتی بعضا دوسه بار به خاطر شدت درد بیمارستان رفته بودم
    بعد یکم شک کردم، بعد که دوسه روز گذشت و روز چهارم هم لباسم یکم تنگ بود و خب با توجه به لباس پوشیدن تو شرایط پریود فکر کردم که نکنه لباس توی بدنم رفته باشه و فشاری ایجاد کرده و چون همون موقع یکم حس درد داشتم بلافاصله زیر دلم درد گرفت!!!!! و این منو ترسوند
    و همون موقع چند قطره خون دیدم! و دلیل اصلی شک من همین بود!
    دیگه این شک توی وجودم ریشه پیدا کرد!
    خلاصه شبش بهش فکرکردم و بعد یادم افتاد که افتادم و بهم یکم فشار اومده و دوباره یاد بکارت افتادم!
    ولی چون باید صبر میکردم تا دوره ی پریود تموم بشه و بعد برم دکتر، بعد که تموم شد چند روز مهمون داشتیم و وقت نشد با مادرم تنها باشم که بهش بگم
    یه نکته ی دیگم این بود که من بعد از تموم شدن پریود دو روز کمرم غیر عادی درد میکرد یه کم هم خارش داشتم
    از طرفی هم نه زیاد سرپا بودم و نه چیز سنگینی بلند کرده بودم
    بعد حدس میزدم که شاید عفونت واژن داشته باشم و این هم منو ترغیب کرد که برم دکتر


    از طرفی هم راحت نبودم که تنها برم چون احتمال آسیب وجود داشت نیاز داشتم کسی همراهم
    باشه و کسی که میتونستم بهش موضوع رو بگم فقط مادرم بود
    خلاصه بعد مهمونی من و بعد مادرم سرمای شدیدی خوردیم و من کلا بدنم ضعیف شد، این شد که قضیه طولانی شد و منم درگیرش شده بودم
    چند روز که گذشت با دو تا از دخترای انجمن که دوست هستیم حرف میزدم حرفاشون یه مقدار آرومم کرد ولی خب بازم ته دلم یه چیزی سرجاش نبود
    دیگه امروز رفتم دکتر، همون دکتری که قبلا رفته بودم
    خوشبختانه با اینکه من عصر رفتم نوبت ویزیت داد و بعد موضوع رو بهش گفتم
    اول پرسید که اون موقع که زمین خوردم و احساس فشار کردم خون اومده که من گفتم نه ولی شرایطم توی پریود عوض شده و براش توضیح دادم
    مادرمم گفت یه بار دیگه خودتون معاینه کردین و از من شاکی شد که زیادی حساس شدم
    دکتر هم گفت معلومه حساس شده
    برای معاینه هم خوشبختانه با دستگاه انجام نداد
    ولی واقعا درد داشت برای من ولی تعجب می کنم که شما چطوری درد نداشتید و گفتید که دوستتون لمس نکردن اصلا!!!
    مگه میشه بدون لمس بکارت رو معاینه کرد!!؟؟ مگه اینکه خودتون لمس کردید و کمک کردید که دوستتون بتونه داخل اندام رو ببینه
    من تا چند ساعت بعدش هم یه مقدار حس درد داشتم و حتی زیر دلمم درد میکرد!
    موقع معاینه هم به خاطر خجالت و درد چشامو ناخوداگاه بسته بودم ولی یه لحظه دست دکتر رو توی بدنم حس کردم که یه چیزی رو لمس میکرد و فکر می کنم همون بکارت باشه چون دستش که خورد بعد دستشو برداشت و معاینه تموم شد و گفت بکارتت کاملا سالمه
    بعد حتی ترسیدم که دستش نکنه به بکارت فشار اورده باشه! بعد هم چک کردم که خونی نیومده!البته اگه احساسم درست بوده حالا نمیدونم دقیقا لمس کرد یا نه ولی خب من حسش کردم
    اما از چیزایی که توی نت خوندم راجب معاینه چه برای دکتر چه خود فرد یا کسی دیگه اگه بخواد چک کنه
    روالش اینه که دهانه ی واژن رو به حدی میکشن که باز بشه و با نوری که میندازن بکارت رو نگاه میکنن
    من این چند روز خواستم خودم چک کنم راستش ترسیدم بدتر بشه وضع ام و نگرانی ام بیشتر شه دیگه کلا دست نزدم
    ولی فکر نکنم نیازی باشه که معاینه کننده دست به بکارت بزنه حتما درسته؟؟
    حس می کنم بار قبل دست نزد یا من شاید دقیق یادم نیست ولی امروز این حس رو داشتم اما خب لمس هم کرده باشه چون پزشک هست و مهارت داره الزاما نباید اونقدر فشار بده که آسیبی وارد بشه


    من دفعه ی اول خیلی میترسیدم و اول ناخوداگاه مانع میشدم دکتر به بدنم دست بزنه، با اینکه خودم ازش خواستم معاینه کنه!
    ولی واقعا کنترل ترسش آسون نبود، از طرفی هم خب بار اولم بود کسی بدنم رو لخت و اون مدلی میدید حتی با نشستن رو صندلی معاینه هم مشکل داشتم و حس کردم پاهام داره میشکنه!
    ولی امروز کلا راحت تر بودم و دردشم یه کم کمتر بودش
    دکتر هم گفت نترس ما با مجردا کاری نداریم که فقط چند لحظه نگاه می کنم
    ولی وقتی متوجه شدم برای معاینه ی خانوم های متاهل دستگاه و ابزار استفاده میکنن راستش دیگه ترسیدم!
    به مادرم گفتم من ازدواج نمیکنم!
    انصافا هم جای حساس بدن هستش و بدون اینکه سر کنن ابزار رو توی بدن فرو میکنن درد داره خب


    مثلا شما پوست دستتون رو بگیرید بکشید یا مثلا پاتون رو دو دستی بگیرید بکشید قطعا حس درد میکنید هر چند کم هم باشه
    ضمن اینکه تا جایی که میدونم عصب های توی ناحیه ی تناسلی بیشتر هستن






    راجب وسواس فکری هم راستش حرفتونو قبول دارم
    وقتی مسئله ای پیش میاد گاهی زیادی بهش فکر می کنم و حتی از کارای روز مره ام میفتم
    اما قبلا مشاوره رفتم خیلی عادی برخورد کرد و گفت به نظرم مشکلی نداری فقط زیاد حساس نباشه و خودت رو به خاطر مسئله ای که بوجود میاد زیاد درگیر نکن
    منم مثال دعوای پدرمادرم رو زدم ، بعد گفتن که من و همسرم هر دو مشاور هستیم و گاهی وقتا دعوامون میشه!
    منم راستش تعجب کردم و خنده ام گرفته بود گفتم یعنی مشاورها هم واقعا اینجوری دعوا میکنن!؟
    همسر ایشون هم مشاور هستن و دفترهای مشاوره شون تو یه ساختمون هستش
    بعد گفتن که بله حتی گاهی صدامونم بالا میبریم، البته ظاهرا بچه نداشتن
    و بعد که خواستن من از خودم حرف بزنم و زندگی ام که ایشون شناخت پیدا کنن
    گفتن که مثلا وقت دعوای پدرمادر برم توی اتاق هنذفری بذارم یا مثلا برم بیرون و این چیزا
    حتی من گفتم حس می کنم اعتماد به نفسم زیاد نیست
    همون موقع ها هم من یه کلاسی میرفتم که دوبار ارائه داشتم و هر دو هم به گفته ی مدرس و بچه ها که ناشناس نظر داده بودن خیلی راضی بودن
    خودمم راضی بودم از اعتماد به نفسم، مشاور هم گفتن مشکلی نیست
    یه بار دیگه ام با یه مشاور دیگه ای چند ساعت حرف زدم عملا بهم کمکی نکردم حرف زدن باهاش
    اما خب حرف شما رو قبول دارم و مدت هاست دارم روی خودم کار میکنم که حلش کنم
    بعضی نظرات دوستان تو همین انجمن واقعا برام مفید بوده حتی مفیدتر از حرفای مشاور
    نمی دونم ولی حس کردم که هیچکدوم از اون مشاورها دقیقا منو درک نکردن و این زیادی حساس بودن یا وسواس فکری رو تو وجود من متوجه نشدم
    نمیدونم چرا! ولی منم دیگه پیگیری نکردم و خودم با مطالعه و فیدبک های بقیه سعی کردم شرایطم رو بهتر کنم
    یه بزرگی جمله ی قشنگی در این مورد داره
    میگه هر گاه ردپای کسی که آرامشم را گرفته بود دنبال کردم به خودم رسیدم!
    من بارها تو زندگی مسائل رو برای خودم خیلی بزرگتر کردم و خیلی بیشتر از اونی که باید نگران شدم
    اگه مثلا بکارت من آسیبی هم دیده بود به نظرم درست نبود من اونقدر نگران شده بودم
    خب دکتر میتونه تشخیص بده که علت آسیب چی بوده اما فکر کنم تا 24 ساعت باید معاینه کنه


    قبل از شما هم بعضی دوستان انجمن تو تاپیک ها بهم گفتن که گاهی زیادی حساس میشم
    آقا سیاوش هم یه کتاب خوب بهم معرفی کردن که خیلی مفید بود و من خیلی چیزارو از اون کتاب یاد گرفتم، راجب مدیریت و کنترل احساسات و افکار
    قبل تر هم چون حس می کردم کمالگرایی ام زیاده در این مورد هم یه سری مطالب رو مطالعه کردم
    و الان در حال حاضر به نسبت قبل حس می کنم خیلی کمتر روی مسائل حساسیت نشون میدم
    اما واقعا بکارت با همه ی مسائل دیگه فرق داشت برام
    توی پست قبلی هم توضیح دادم شرایط جامعه، خونواده و دیده ها و شنیده ها گاها خیلی روی طرز فکر آدم تاثیر میذارن راجب مسائل
    و این باعث شد من با اینکه میدونم بکارت با ضربه ی مستیقم که داخل واژن بره پاره میشه، امروز هم دکتر برام توضیح داد و گفت افتادن از دوجرخه یا بالا و پایین پریدن به بکارت آسیبی نمیرسونه مگر ایکه ضربه ی مستقیم بخوره
    ولی من به خاطر همون موضوع روز چهارم پریود در واقع نگران شده بودم و همون باعث شد یاد زمین خوردن بیفتم و دوباره شک کنم.
    بازم بابت طولانی شدن حرف ها و رک حرف زدنم عذرخواهی می کنم.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-25-2018 در ساعت 03:33 AM

  25. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام آقا سعید
    ممنونم از نظرتون
    حق با شماست
    اما خب یه لحظه که شک کردم راستش دیگه دلم آروم نمیشد و چون چند روز ذهنم درگیر بود گفتم برم دکتر بهتره.
    درست میگید اما من برای خودم اینکارو کردم
    توی پست قبلی هم این مورد رو گفتم ، من شاید مجردی زندگی کنم
    حالا نمیگم این مورد اصلا تو ذهنم نبوده
    ولی خب قبل هر کسی میخواستم خیال خودم راحت بشه.
    درسته واقعا افراط توی هیچ چیزی خوب نیست.
    من آرامش رو از خودم گرفته بودم این چند روز.
    انشاا... همیشه سالم تندرست باشین خواهر گرامی.این حرفو نزنین که شاید مجردی زندگیی کنین .یکی از کارهایی ک باعث ارامش میشه ازدواجه. برای این امر حداکثر تلاشو کنین.منتظر کارت دعوت هستیم

  26. کاربران زیر از maam76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام عزیز
    متشکرم از نظر خوبتون
    من الان 27 سالمه


    بابت توضیحات راجب بکارت ازتون متشکرم، فکر نکنم مطالبی که توضیح دادین خارج از قوانین انجمن باشه
    هر چند راستش خودم چند روز بود که درگیر این موضوع بودم ولی روم نمیشد راجبش تاپیک بزنم
    اما چون دیروز توی اون سایت اون مطلب رو خوندم و با تجربه ی خودم تناقض داشت دیگه خیلی سردرگم شدم و از دوتا دخترای سایت هم پرسیدم گفتن ما دقیقا نمیدونیم
    منم دیگه به این خاطر تاپیک زدم و خب شایدم خوب نیست بعضی چیزهارو اینجا گفتن ، به هرحال انجمن مختلط هستش و آدم گاهی خجالت میکشه...
    ولی راستش اونقدر گاهی از این بابت ها اذیت شدم دیگه امروز پست گذاشتم یه جورایی شبیه درددل شد و خیلی هم طولانی شده بود حرفام
    چون ذهنمم آروم نبود کلا خیلی چیزا تو ذهنم بود
    از این بابت عذر خواهی میکنم که رک بعضی مسائل رو مطرح کردم
    شاید اگه قبل تر ها یکی این ها رو بهتر برای من توضیح میداد خیلی از این نگرانی ها رو نداشتم!

    یه نکاتی رو بهتون توضیح میدم که دقیق تر متوجه شرایطم بشید پیشاپیش بابت طولانی شدنش بنده رو ببخشید
    اگه حوصله داشتید بخونید


    بارها به وِِیژه این چند روز این عکس ها رو دیدم، توی نت مطالب مرتبط خوندم و خب توی دانشگاه هم یه واحد جمعیت و تنظیم رو که پاس کردم از این چیزا هم گفته بود
    و جالب اینجاس من توی همون کتاب دانشگاه خوندم که بکارت جزو اندام خارجی محسوب میشه و هر بار که کتاب رو میخوندم با این جمله مشکل داشتم
    الانم برام سواله هنوز راستش! امروز چون ذهنم شلوغ بود یادم رفت از دکتر بپرسم
    بکارت مگه توی رحم نیست؟ چرا جزو اندام خارجی به حساب میارنش پس!؟
    مثلا من دندونم توی دهانم هستش و جزو اندام داخلیه
    ولی بکارت که توی یکی دوسانتی ورودی واژن هست چرا باید جزو اندام خارجی به حساب بیاد!؟




    بعضی نظرات بقیه رو بعضی سایت ها میدیدم خیلی ها بودن مثل من نگرانی در این مورد داشتن و همین هم نگرانی منو زیاد میکرد!
    یه جورایی توی برزخ فکری افتاده بودم
    و خب یه چیزای عجیب غریبی هم دیدم البته بیشتر سری قبل چون قبلش ندیده و نشنیده بودم
    مثلا فکر کنید دختر 15 ساله نظر گذاشته بود که خودارضایی کرده و یه شی اونم اشیاء عجیب غریب وارد واژن کرده بود بعد نگران بوده که بکارتش آسیب دیده یا نه!
    بعد من زمانی که دانشجو بودم یه روز خونه شلوغ بود رفتم کتابخونه درس خوندم موقع استراحت یه کتاب آناتومی بدن توی قفسه ی کتاب ها نظرم رو جلب کرد
    بعد دیدم کل اندام های بدن رو قشنگ با تصویر و واضح توضیح داده بود
    حتی بعدها سعی کردم از روی بدن خودم و عملی بفهمم این رو!
    من تا قبل از اون دقیقا نمی دونستم مجرای ادرار جدا از مجرای واژن هستش! شناخت و آگاهی خیلی خیلی به نظرم تو زندگی مهمه
    من اگه از اول که به سن بلوغ رسیدم اطلاعات درستی در این موارد داشتم شاید هیچوقت برای معاینه نمیرفتم





    به جز این هم من خب یه بار تجربه ی معاینه داشتم دوسال پیش و با اینکه چند بار از دوچرخه افتاده بودم و حس درد و فشار توی واژن داشتم ولی بکارت سالم بود
    این بار فشار و ضربه مثل دفعه ی قبل نبود اما
    من موقع پریود مشکل پیدا کردم، حتی وقتی زمین خوردم چون میدونستم بکارت به آسونی آسیب نمیبینه و خب دکتر هم بهم گفته بود که بکارت من از نوعی هست که موقع پاره شدن خون میاد و من اینو میدونستم بعد که دیدم خونی نیومده خب کلا دیگه بهش فکر نکردم
    ولی بعد که دیدم پریودم 5 روز زودتر شد بازم گفتم خب هوا گرما شده ماه رمضون بود و یا گاهی استرس داشتم به این خاطر بوده، بازم نگران نبودم اصلا
    تا اینکه دیدم دردم خیلیییی کم شده بود، حتی وقتی پریود شده بودم خودم متوجه نبودم اول!
    اما خب مدت هاست که اکثر وقت ها روز اول پریود شدیدا درد دارم حتی بعضا دوسه بار به خاطر شدت درد بیمارستان رفته بودم
    بعد یکم شک کردم، بعد که دوسه روز گذشت و روز چهارم هم لباسم یکم تنگ بود و خب با توجه به لباس پوشیدن تو شرایط پریود فکر کردم که نکنه لباس توی بدنم رفته باشه و فشاری ایجاد کرده و چون همون موقع یکم حس درد داشتم بلافاصله زیر دلم درد گرفت!!!!! و این منو ترسوند
    و همون موقع چند قطره خون دیدم! و دلیل اصلی شک من همین بود!
    دیگه این شک توی وجودم ریشه پیدا کرد!
    خلاصه شبش بهش فکرکردم و بعد یادم افتاد که افتادم و بهم یکم فشار اومده و دوباره یاد بکارت افتادم!
    ولی چون باید صبر میکردم تا دوره ی پریود تموم بشه و بعد برم دکتر، بعد که تموم شد چند روز مهمون داشتیم و وقت نشد با مادرم تنها باشم که بهش بگم
    یه نکته ی دیگم این بود که من بعد از تموم شدن پریود دو روز کمرم غیر عادی درد میکرد یه کم هم خارش داشتم
    از طرفی هم نه زیاد سرپا بودم و نه چیز سنگینی بلند کرده بودم
    بعد حدس میزدم که شاید عفونت واژن داشته باشم و این هم منو ترغیب کرد که برم دکتر


    از طرفی هم راحت نبودم که تنها برم چون احتمال آسیب وجود داشت نیاز داشتم کسی همراهم
    باشه و کسی که میتونستم بهش موضوع رو بگم فقط مادرم بود
    خلاصه بعد مهمونی من و بعد مادرم سرمای شدیدی خوردیم و من کلا بدنم ضعیف شد، این شد که قضیه طولانی شد و منم درگیرش شده بودم
    چند روز که گذشت با دو تا از دخترای انجمن که دوست هستیم حرف میزدم حرفاشون یه مقدار آرومم کرد ولی خب بازم ته دلم یه چیزی سرجاش نبود
    دیگه امروز رفتم دکتر، همون دکتری که قبلا رفته بودم
    خوشبختانه با اینکه من عصر رفتم نوبت ویزیت داد و بعد موضوع رو بهش گفتم
    اول پرسید که اون موقع که زمین خوردم و احساس فشار کردم خون اومده که من گفتم نه ولی شرایطم توی پریود عوض شده و براش توضیح دادم
    مادرمم گفت یه بار دیگه خودتون معاینه کردین و از من شاکی شد که زیادی حساس شدم
    دکتر هم گفت معلومه حساس شده
    برای معاینه هم خوشبختانه با دستگاه انجام نداد
    ولی واقعا درد داشت برای من ولی تعجب می کنم که شما چطوری درد نداشتید و گفتید که دوستتون لمس نکردن اصلا!!!
    مگه میشه بدون لمس بکارت رو معاینه کرد!!؟؟ مگه اینکه خودتون لمس کردید و کمک کردید که دوستتون بتونه داخل اندام رو ببینه
    من تا چند ساعت بعدش هم یه مقدار حس درد داشتم و حتی زیر دلمم درد میکرد!
    موقع معاینه هم به خاطر خجالت و درد چشامو ناخوداگاه بسته بودم ولی یه لحظه دست دکتر رو توی بدنم حس کردم که یه چیزی رو لمس میکرد و فکر می کنم همون بکارت باشه چون دستش که خورد بعد دستشو برداشت و معاینه تموم شد و گفت بکارتت کاملا سالمه
    بعد حتی ترسیدم که دستش نکنه به بکارت فشار اورده باشه! بعد هم چک کردم که خونی نیومده!البته اگه احساسم درست بوده حالا نمیدونم دقیقا لمس کرد یا نه ولی خب من حسش کردم
    اما از چیزایی که توی نت خوندم راجب معاینه چه برای دکتر چه خود فرد یا کسی دیگه اگه بخواد چک کنه
    روالش اینه که دهانه ی واژن رو به حدی میکشن که باز بشه و با نوری که میندازن بکارت رو نگاه میکنن
    من این چند روز خواستم خودم چک کنم راستش ترسیدم بدتر بشه وضع ام و نگرانی ام بیشتر شه دیگه کلا دست نزدم
    ولی فکر نکنم نیازی باشه که معاینه کننده دست به بکارت بزنه حتما درسته؟؟
    حس می کنم بار قبل دست نزد یا من شاید دقیق یادم نیست ولی امروز این حس رو داشتم اما خب لمس هم کرده باشه چون پزشک هست و مهارت داره الزاما نباید اونقدر فشار بده که آسیبی وارد بشه


    من دفعه ی اول خیلی میترسیدم و اول ناخوداگاه مانع میشدم دکتر به بدنم دست بزنه، با اینکه خودم ازش خواستم معاینه کنه!
    ولی واقعا کنترل ترسش آسون نبود، از طرفی هم خب بار اولم بود کسی بدنم رو لخت و اون مدلی میدید حتی با نشستن رو صندلی معاینه هم مشکل داشتم و حس کردم پاهام داره میشکنه!
    ولی امروز کلا راحت تر بودم و دردشم یه کم کمتر بودش
    دکتر هم گفت نترس ما با مجردا کاری نداریم که فقط چند لحظه نگاه می کنم
    ولی وقتی متوجه شدم برای معاینه ی خانوم های متاهل دستگاه و ابزار استفاده میکنن راستش دیگه ترسیدم!
    به مادرم گفتم من ازدواج نمیکنم!
    انصافا هم جای حساس بدن هستش و بدون اینکه سر کنن ابزار رو توی بدن فرو میکنن درد داره خب


    مثلا شما پوست دستتون رو بگیرید بکشید یا مثلا پاتون رو دو دستی بگیرید بکشید قطعا حس درد میکنید هر چند کم هم باشه
    ضمن اینکه تا جایی که میدونم عصب های توی ناحیه ی تناسلی بیشتر هستن






    راجب وسواس فکری هم راستش حرفتونو قبول دارم
    وقتی مسئله ای پیش میاد گاهی زیادی بهش فکر می کنم و حتی از کارای روز مره ام میفتم
    اما قبلا مشاوره رفتم خیلی عادی برخورد کرد و گفت به نظرم مشکلی نداری فقط زیاد حساس نباشه و خودت رو به خاطر مسئله ای که بوجود میاد زیاد درگیر نکن
    منم مثال دعوای پدرمادرم رو زدم ، بعد گفتن که من و همسرم هر دو مشاور هستیم و گاهی وقتا دعوامون میشه!
    منم راستش تعجب کردم و خنده ام گرفته بود گفتم یعنی مشاورها هم واقعا اینجوری دعوا میکنن!؟
    همسر ایشون هم مشاور هستن و دفترهای مشاوره شون تو یه ساختمون هستش
    بعد گفتن که بله حتی گاهی صدامونم بالا میبریم، البته ظاهرا بچه نداشتن
    و بعد که خواستن من از خودم حرف بزنم و زندگی ام که ایشون شناخت پیدا کنن
    گفتن که مثلا وقت دعوای پدرمادر برم توی اتاق هنذفری بذارم یا مثلا برم بیرون و این چیزا
    حتی من گفتم حس می کنم اعتماد به نفسم زیاد نیست
    همون موقع ها هم من یه کلاسی میرفتم که دوبار ارائه داشتم و هر دو هم به گفته ی مدرس و بچه ها که ناشناس نظر داده بودن خیلی راضی بودن
    خودمم راضی بودم از اعتماد به نفسم، مشاور هم گفتن مشکلی نیست
    یه بار دیگه ام با یه مشاور دیگه ای چند ساعت حرف زدم عملا بهم کمکی نکردم حرف زدن باهاش
    اما خب حرف شما رو قبول دارم و مدت هاست دارم روی خودم کار میکنم که حلش کنم
    بعضی نظرات دوستان تو همین انجمن واقعا برام مفید بوده حتی مفیدتر از حرفای مشاور
    نمی دونم ولی حس کردم که هیچکدوم از اون مشاورها دقیقا منو درک نکردن و این زیادی حساس بودن یا وسواس فکری رو تو وجود من متوجه نشدم
    نمیدونم چرا! ولی منم دیگه پیگیری نکردم و خودم با مطالعه و فیدبک های بقیه سعی کردم شرایطم رو بهتر کنم
    یه بزرگی جمله ی قشنگی در این مورد داره
    میگه هر گاه ردپای کسی که آرامشم را گرفته بود دنبال کردم به خودم رسیدم!
    من بارها تو زندگی مسائل رو برای خودم خیلی بزرگتر کردم و خیلی بیشتر از اونی که باید نگران شدم
    اگه مثلا بکارت من آسیبی هم دیده بود به نظرم درست نبود من اونقدر نگران شده بودم
    خب دکتر میتونه تشخیص بده که علت آسیب چی بوده اما فکر کنم تا 24 ساعت باید معاینه کنه


    قبل از شما هم بعضی دوستان انجمن تو تاپیک ها بهم گفتن که گاهی زیادی حساس میشم
    آقا سیاوش هم یه کتاب خوب بهم معرفی کردن که خیلی مفید بود و من خیلی چیزارو از اون کتاب یاد گرفتم، راجب مدیریت و کنترل احساسات و افکار
    قبل تر هم چون حس می کردم کمالگرایی ام زیاده در این مورد هم یه سری مطالب رو مطالعه کردم
    و الان در حال حاضر به نسبت قبل حس می کنم خیلی کمتر روی مسائل حساسیت نشون میدم
    اما واقعا بکارت با همه ی مسائل دیگه فرق داشت برام
    توی پست قبلی هم توضیح دادم شرایط جامعه، خونواده و دیده ها و شنیده ها گاها خیلی روی طرز فکر آدم تاثیر میذارن راجب مسائل
    و این باعث شد من با اینکه میدونم بکارت با ضربه ی مستیقم که داخل واژن بره پاره میشه، امروز هم دکتر برام توضیح داد و گفت افتادن از دوجرخه یا بالا و پایین پریدن به بکارت آسیبی نمیرسونه مگر ایکه ضربه ی مستقیم بخوره
    ولی من به خاطر همون موضوع روز چهارم پریود در واقع نگران شده بودم و همون باعث شد یاد زمین خوردن بیفتم و دوباره شک کنم.
    بازم بابت طولانی شدن حرف ها و رک حرف زدنم عذرخواهی می کنم.
    خوب پس شما علی رغم این همه حرف دوستان اخرش کار خودتو کردیو رفتی معاینه.
    یک اینکه یلداجان عزیزم شما با این کارت خانوادتم کم کم حساس میکنی. و میگن این حتما داره کاری میکنه که انقد میترسه و هر چندسال یک بار میره چک میکنه و کم کم اعتبار و شخصیت خودتو از دست میدی جلوی دیگران. مخصوصا که شما ماشالا تا یه مشکلی برات پیش میاد عالمو ادمو خبردار میکنی برادر پدر و مادر و ... و این برای یک دختر خانم بالغ 27 ساله خیلی بده چون این مدل رفتارها فقط از یک نوجوون 18 19 ساله برمیاد. امیدوارم از رک بودن من نرنجی ولی من چیزی که نسبت به حرف هات دستگیرم شده رو میگم.
    والا معاینه تا جایی که یادم میاد این جوری که شما تعریف کردی که دکتر فشار میداد و میکشیدش و شما دردت میومد نبود فقط یه لحظه بهم دست زد تا دید خودشو تنظیم کنه. اونم هیچ دردی نداشت معاینه بکارت رو خودت هم میتونی توی خونه انجام بدی. حالا شاید خانم دکتر به خاطر وسواس شما خواستن دقیق تر مشاهده کنن. من متاسفانه پزشکی نخوندم و این بخش هارو نمیدونم دقیق.
    اینم که میگی چرا بکارت جزو اندام خارجیه بخاطر اینکه در بخش خارجی دستگاه تناسلی خانم ها قرار داره.
    در ضمن جا به جا شدن تایم دوران قاعدگی هیچ ربطی به پاره شدن پرده نداره. مکنه به علت دوچرخه سواری و فعالیت زیاد زمانش جا به جا بشه اما صرفا بخاطر پاره شدن چنین اتفاقی نمیافته. اگر با دوچرخه سواری قرار بود بکارت از بین بره باید تمام دخترهای دوچرخه سوار بکارتشونو از دست داده باشند در ضمن خونریزی بکارت در حد یکی دو قطره هستش و حتی گاهی با ترشحات واژن خانم قاطی شده و خانم عملا خونی ندیده. ولی فکر کنم انتظاری که شما از خون اومدن بکارت داری اینه که مثل خون ریزی قاعدگی باشه!!
    و متاسفانه مشاوران این مملکت فوق العاده انسان های بی سوادی هستند و من اینو شدیدا قبول دارم ( چنتاشون بااینکه تهران بسیار معروف هستند زندگی منو به گند کشیدند و متاسفانه من هنوز دارم تاوان اشتباهات اون هارو توی زندگی شخصیم میدم.) پس نظر این بزرگواران الزاما وحی منزل نیست و ایشونی که گفته خودمونم داد میزنیمو دعوا میکنیم صدقه سری عدم کنترل خودشون هست. من همیشه میگم یک روانشناس و مشاور خوب در درجه اول باید بتونه زندگی خودش و رفتار خودش رو مدیریت بحران کنه. بعدم بنده تاکید کردم که روانشناس بالینی میدونی فرق این دوتا چیه؟ روانشناس عادی رشته دبیرستانش انسانی بوده و عملا چیز زیادی از بدن انسان نمیدونه ولی روانشناس بالینی رشته دبیرستانش تجربی بوده و میتونه دارو تجویز کنه. روانشناس مشاور در صورت تشخیص ارجاع میده به روانشناس بالینی و اغلب روانپزشکا هم ترجیح میدن با روانشناس بالینی کار کنن ولی متاسفانه هر ادمی میره و روانشناسی میخونه و شروع میکنه مشاوره دادن و بدبختانه هیچ مرجعی نیست که بشه از این بزرگواران شکایت کرد و این کارو سخت تر میکنه.
    ببخشید یکمی حرف هام نامربوط شد ولی هدفم این بود که بگم حرف های اون بزرگواران دلیل بر بدون مشکل بودن شما نیست. و شما همچنان نیاز به درمان با نظارت و راهنمایی داری و تشخیصی که من میدم از روی حرف هات، اختلال ocd فکری و از دسته شکاک ها و وارسی کننده ها هستی. البته معاینه بیشتر حتما باید به صورت حضوری باشه و به خاطر موفقیت زندگی اینده ات و بدون اینکه از من ناراحت بشی اینو جدی بگیر.
    موفق باشی
    ویرایش توسط ghm : 06-25-2018 در ساعت 09:45 AM

  28. 2 کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط nima01371 نمایش پست ها
    "برای بسیاری از زنان جامعهٔ ما، فمینیست بودن تنها در «کشمکش قدرت» با پدرشان یا با همسرشان تجلّی می یابد. این زنان نه علیه مذهب مردسالار موضع می گیرند، نه علیه حکومت مردسالار. این زنان، برای لوازم آرایش دهها برابر کتاب پول صرف می کنند، به جای موضوعات سیاسی-اجتماعی راجع به حریم خصوصی دیگران کنجکاوی می کنند و به جای کارآفرینی و فعالیت اقتصادی به «بِرَند بازی» مشغولند.

    این زنان حتی به مفهوم شرم آوری همچون «اهمیت بکارت و دوشیزگی» نیز معترض نمی شوند و در عین حال همچنان خود را فمینیست می دانند!

    به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهٔ خود را؟!"
    نوشته دکتر سرگلزایی

    سلام آقا نیما
    ممنون بابت نظرتون، از اینکه دیر جواب دادم ببخشید، چون فرصت نکردم زودتر جواب بدم
    اما یه چیزی برام سوال شد
    راستش تا دیروز من عمده ی دغدغه ی ذهنی ام همون موضوع بکارت بود
    اما نمی دونم چرا شما بحث فمنیست رو اینجا مطرح کردید؟!

    من از وقتی که خودمو تا حدودی شناختم همیشه سعی کردم به هر دو جنس به صورت معتدلانه نگاه کنم تا اینکه بخوام افراطی از جنسیتی دفاع کنم
    ضمن اینکه خب چه ناعدالتی های توی جامعه ی حاضر و توی احتماع و تجربه ی خودم دیدم ولی باز هم به کلیت نسبت ندادم
    در عین حال هم آدم انتقاد پذیری هستم و از انتقادهای به جا و درست ناراحت نمیشم بلکه استقبال هم میکنم
    پس اگه موضوعی هست خوشحال میشم واضح تر منظورتونو بفرمایید
    حالا چی شد که فکر کردید من دیدگاه فمنیسیتی دارم؟

  30. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    سلام
    ببینید اصلا فلسفه برگه سلامت به خاطر ثابت کردن موضوع باکره بودن و یا نبودن دختر نبوده
    حدود دو الی سه دهه قبل که اطلاعات زوجین در مورد روابط زناشویی کم تر بود
    به دلایل دسترسی کمتر به نت و مطالعه کم و همچنین کمبود کتاب های مخصوص زناشویی
    در نتیجه بعضی از آقایان به دلیل عدم اطلاع از نوع پرده و عدم خونریزی در اولین رابطه متاسفانه به همسر خود مشکوک میشدند
    این شک گاها تا متارکه و طلاق حتی در همان روزهای اول زندگی میشد .
    معاینه پرده بکارت حدود سه دهه قبل در ایران و در شهرهای بزرگ به خاطر اطلاع زوجین از نوع پرده صورت می‌گرفت
    تا زوجین در صورت مواجه با موارد خاص اطلاع لازم رو داشته باشند
    مثلاً ازاله بکارت در بعضی از انواع پرده در اولین رابطه بدون خونریزی بوده و بر عکس در بعضی موارد با خونریزی زیاد
    همراه است . پس اطلاع از نوع پرده و آگاهی کافی در مورد رابطه نه تنها مشکلی ایجاد نمی‌کرد
    بلکه کمک بزرگی هم به زوجین میشد
    از طرفی سال ها قبل اکثر خانواده ًایرانی قبل از مراسم ازدواج با رفت و آمد زیاد و مسافرت و ....دختر و پسر حتی با وجود عقد رسمی ممانعت میکردند
    حتی همخوابی دختر و پسر رو قبل از ازدواج منع میکردند
    حتی هنوز هم بعضی خانواده های سنتی اجازه نمیدهند دختر عقد کرده شب رو با همسرش بگذرونه
    به درست و غلط این موضوع کاری نداریم ولی از زمانی که حساسیت خانواده ها کمتر شده و رفت و آمد ها بیشتر شده
    گاهی اوقات دختر در اثر رابطه زناشویی پرده بکارتش رو از دست میداد حالا خدایی نکرده اگر کار به طلاق کشید
    ممکنه آقا قبول نکنه که در اثر رابطه پرده بکارت خانم از بین رفته
    بعضی از خانواده ها مصادف با عقد وشروع محرمیت این برگه سلامت رو تحویل آقای داماد میدادند
    که اگر خدایی نکرده کار به جدایی کشید آقا انکار نکنه
    این هم یکی از مواردی که برگه سلامت می‌گرفتند
    به نظر من در هر دو مورد فوق گرفتن برگه سلامت نه توهین به دختر خانمها و نه ناشی از عدم اعتماد به آقا پسر
    پس من توصیه میکنم به تمام زوج های جوان که مصادف با عقد وشروع محرمیت حتما به پزشک مراجعه کنند
    هم از نوع پرده مطلع میشن و هم این که با خیال راحت و بدون دغدغه روابط زناشویی رو خواهند داشت .
    به نظر من حتی اگر برگه هم نباشه آقا باید سرش رو مثل یه مرد بالا بگیره و در صورت متارکه بگه که با همسرش رابطه داشته
    امیدوارم حالا یکی از دلایلی رو که اکثر مشاورین رابطه دخول رو در ایام عقد ممنوع میکنند بفهمید
    تمام روابط زناشوییغیر از دخول در ایام عقد قبل از شروع زندگی مشترک آزاده
    در ضمن دوست عزیز خون پرده بکارت با خونریزی عادت ماهیانه کاملا متفاوته
    خون حیض غلیض و به صورت لخته است در صورتی که خون پرده بکارت روشنه و با انقباض خارج نمیشه
    خونریزی پرده بکارت سریع قطع میشه ولی خونریزی عادت ماهیانه سه الی هفت روزه
    ببخشید اینقدر صریح و رک پاسخ دادم .
    پس از این به بعد به برگه سلامت به چشم برگه سلامت جنسی دختر نگاه نکنیم
    اگر به دختر اعتماد ندارید اصلا به عنوان شریک زندگی انتخابش نکنید که مجبور باشید برگه سلامت بخواهید
    برگه رو فقط به خاطر اطلاع بگیرید لازم نیست خانواده ها هم در جریان باشند
    و در بوق و کرنا کنید
    زوجین کافیه به پزشک مراجعه کنند و عنوان کنند برای تشخیص نوع پرده مراجعه کردند
    بعد هم با خیال راحت دوران عقد رو پشت سر بگذارند و از روابطشون لذت ببرند .
    موفق باشید .





    سلام ستیلا خانوم
    متشکرم از حرفای مفیدتون
    عذر خواهی می کنم بعضی موارد رو رک عرض می کنم


    ببینید همونظور که خودتون اشاره کردید و توضیح دادید این بحث بکارت دختر و معاینه و گواهی از چند جنبه باید بررسی بشه
    طبق تجربه هایی که از اطرفیانم داشتم تا حالا نشنیدم کسی به خاطر آگاهی از نوع پرده رفته باشه دکتر
    با مادرم هم خیلی در این مورد حرف زدم، حتی بحثمون شد می گفت کلی دخترای فامیل که همه پاکیشون رو قبول دارن برای ازدواج رفتن گواهی گرفتن
    که برگ برنده ی پاکیشون دستشون باشه و اگه فردای روز تو رابطه ی زناشویی با شوهرشون مشکلی براشون پیش بیاد اون برگ سلامت رو داشته باشن و کسی پشت سرشون چیزی نگه!
    میخواست به من ثابت کنه که گرفتن گواهی به منزله ی شک به پاکی دختر نیست بلکه یه برگ برنده است بپکه فردای روز بحثی پیش نیاد!


    من دیروزم که با مادرم دوباره در این مورد حرف میزدم گفتم من اگه بخوام ازدواج کنم حتی اگه اون پسر رو خیلی دوست داشته باشم اگه ازم گواهی سلامت بخواد دورشو برای همیشه خط میکشم ، چون پسری که برای حرف من احترام و اعتماد قائل نشه و لزوما بخواد با گواهی به من اعتماد داشته باشه به نظرم خوشبختی رو برای کسی به ارمغان نمیاره!
    وقتی مادرم اصرار من رو برای این عدم گواهی موقع ازدواج دید گفت حداقل میتونی قبلش خودت تنهایی بری گواهی سلامت از دکتر بگیری و پیش خودت نگه داشته باشی که خیالت راحت باشه!
    هنوز دارم روی حرفش فکر می کنم نمیدونم چقدر درست باشه
    خب قاعدتا مادرم هم دلایلی برای حرفاش داره
    می گفت چند سال پیش یکی از دخترای فامیل توی مجردی به علت شدت عفونت زیاد پرده ی بکارتش رو از دست داده به گفته ی دکتر
    بعد شب عروسیش دوماد شاکی شده و فکر بد کرده راجب همسرش
    بعد خلاصه که دکتر مراجعه کردن و کار به خونواده ها کشیده ثابت شده که این دختر پاک بوده و گناهی نداشته
    ضمن اینکه تا چند سال بینشون اختلاف بود و تا مرز طلاق زندگیشون رفت


    حالا مادرم بازم میگه قضیه مربوط به چند سال پیش بوده و اون دختر توی روستا زندگی میکرده و شاید شرایط بهداشتی نامناسب باعث ایجاد عفونت شده و ناآگاهی و سهل انگاری مادر و دختر باعث اون اتفاق شده، برای من جالب شد، نمیدونستم شدت عفونت میتونه بکارت رو ازاله کنه!
    شما خودتون خانوم هستید و خیلی خوب درک میکنید که خانوم ها به صورت طبیعی یه سری ترشحات واژن دارن
    اما خب فاکتورهایی هست که این ترشحات طبیعی رو از ترشحی که نشونه ی عفونت واژن باشه قابل تشخیص میکنه
    من خودم مدتی بود چند بار شک کردم عفونت داشته باشم و بعد که بحث بکارت پیش اومد گفتم اگه مراجعه کنم به هرحال بد نیست و خیالم از این بابت هم راحت میشه
    ولی بعد که دکتر توضیح داد دقیق تر فهمیدم که چطوری میتونم بفهمم که چه ترشحی نشونه ی عفونت هستش




    دلیل دیگه ای که مادرم چند وقته اصرار میکنه که اگه من ازدواج کنم برم گواهی بکارت بگیرم
    موضوع زن داداشم و بیماری زناشویی ایشون هست
    نمی دونم چقدر اطلاع داشته باشید در این مورد
    زن داداش من معاینه ی بکارت نرفت یعنی نه خودشون گفته بودن و نه برادرم و خونواده ام مطرح کرده بودن
    زن داداش بزرگمم همینطور
    خب زن داداش اولم مشکلی نداشت و داره زندگیش رو میکنه
    اما دومی شب عروسیش به مشکل برخورده بود و بعد که به دکتر مراجعه کردن متوجه شدن که ایشون بیماری واژینیسموس دارن
    من اول در این مورد چیز زیادی نمیدونستم ولی وقتی برگه ی گواهی ای که دکتر داده بود رو دیدم اسم بیماری رو به صورت لاتین گفته بود
    و وقتی توی نت سرچ کردم بیشتر در موردش فهمیدم
    حتی اول یه کم نگران شدم که نکنه منم همچین مشکلی رو داشته باشم!
    چون دفعه ی اولی که من معاینه ی بکارت رفته بودم خیلی ترس و خجالت و درد داشتم اما خب دکتر معاینه رو انجام داد و از نظر منطقی هم دلیلی برای نگرانی نبود منم دیگه بیخیالش شدم


    درمورد شرایط پریود و خونی که موقع پاره شدن بعضی بکارت ها میاد موافق حرفتون هستم
    اما خب اگه دقت کنید تمام دوره ی پریود خون به یک شکل و ظاهر نیست
    حداقل در مورد خودم به شخصه اینطوری نیستش
    من از 13 سالگی بلوغ شدم و از اولین باری که پریود شدم 14 سال زمان میگذره
    توی تاپیک قبلی هم اشاره کردم شرایط پریود من جوریه که روز چهارم شاید در حد یک ساعت خونریزی وجود داشته باشه
    که این دفعه برای من عصر روز چهارم و دقیقا وقتی که حس کردم پد به بدنم فشار آورده بعدش خون رقیق دیدم در حد چند قطره و دل درد و کمر درد
    که همین باعث شد من بترسم
    با اینکه میدونستم این فشارها و یا پریدن ها آسیبی به بکارت نمیرسونه ولی خب بدشانسی من اونجا بود که همون موقع خون دیدم
    و اگه به قول شما شاید اگه روشن نبود من بازم اینقدر نگران نمیشدم.
    اما مشکل اینجاس وقتی آدم یه فکری تو ذهنش میفته بعد ممکنه تلقین بشه و بعد بشه یه دغدغه
    من قبلنا یه بار کوه رفته بودیم بعد که روی زیرانداز یهویی نشستم متوجه شدم دقیقا روی یه سنگ نشسته بودم
    بعد یه لحظه به خودم اومدم گفتم وای نکنه!! ولی بعدش که با مادرم حرف زدم دیدم چیز مهمی نبوده
    یا حتی چند وقت پیش من کوه رفته بودم و چون زمین لیز بود و شیب تند بود من از اون بالا یهویی پام لیز خورد و افتادم پایین
    جوری که تا چند روز کمرم و پاهام درد میکرد و حتی مثانه ام هم درد گرفته بود چون پرت شدم از ارتفاع و چون به بدنم فشار اومد دقیقا روز بعد پریود شدم!
    ولی بازم دیدم که اون موقع نه چیزی مستقیم بهم خورده و نه خونی دیده بودم دیگه خیالم راحت شد که چیزی نبوده.


    با این حال اگه بخوام ازدواج کنم نمی دونم کار درست و عاقلانه ای هست که برم خودم گواهی بگیرم و به کسی نشون ندم و بعدا اگه لازم شد ارائه بدم یا نه
    باید بیشتر بهش فکر کنم
    میتونم نظر شما رو در این مورد بدونم؟
    و یه سوال دیگه
    اینکه گفتید بهتره دختر و پسر برای آگاهی از نوع بکارت به دکتر مراجعه کنن یعنی بهتره پسر هم در جریان باشه؟
    و این پیشنهاد اگه از سمت پسر باشه خب دختر از کجا بدونه که منظور پسره عدم اعتماد نیستش و صرفا برای شناخت نوع بکارت هستش؟
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-25-2018 در ساعت 02:55 PM

  32. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط maam76 نمایش پست ها
    انشاا... همیشه سالم تندرست باشین خواهر گرامی.این حرفو نزنین که شاید مجردی زندگیی کنین .یکی از کارهایی ک باعث ارامش میشه ازدواجه. برای این امر حداکثر تلاشو کنین.منتظر کارت دعوت هستیم

    سلام آقا مهدی
    ممنونم
    من خیلی راجب ازدواج فکر کردم
    و خب تا حدودی هم شاید شرایط خونواده ام و پدر مادرم بعضی وقت ها باعث شده که من ترجیح بدم مجردی زندگی کنم
    مادرم به خاطر مشکلاتی که تو زندگی با پدرم این سال ها داشتن گاهی به خصوص وقتی با پدرم دعواشون میشه میگه اگه پسری که خودتت دوستش داشته باشی و خودم هم از همه نظر تاییدش کنم در غیر اینصورت بهتره مجرد باشی
    البته جدیدا خیلی دوست داره که من ازدواج کنم
    به هر حال من هم که ال ها تو این خونواده و با این پدرمادر زندگی کردم ازشون تاثیر گرفتم بعضی جاها ازشون درس یاد گرفتم
    و بعضی وقت ها هم به خاطر دعواهاشون چون آرامشم سلب میشد دوست داشتم یه خونه ی مجردی داشته باشم که دیگه کسی آرامشم رو بهم نزنه!

    بعضی وقت ها هم بوده که بعضی رفتارهای غیر منطقی و نادرست رو از پدرم دیدم میخواستم من مجرد بمونم و همیشه کنار مادرم باشم که اون خلع هایی که از طرف بابام رو داشته بعضی هاشون رو من براش جبران کنم!

    این شد که دیگه بعضی وقت ها به خصوص سال های قبل بعضی خواستگارها رو همون اول رد میکردم
    چون میدونستم نمیخوام ازدواج کنم درست ندیدم به بقیه زحمت بدم و بیان و برن
    البته خب شرایط اون ها هم بی تاثیر نبود بعضی ها نظامی بودن که من اصلا دوست ندارم همسرم نظامی باشه
    تو فامیل و اطرافیان هم دیدم خونواده هاشون زندگی معمولا عادی ای ندارن
    علاوه بر این هم میخواستم فعلا روی زندگی خودم تمرکز کنم و یه چیزایی رو برای خودم حل کنم بعد به کسی دیگه فکر
    کنم


    شاید دردناک باشه ولی خب آدم بهتره با واقعیت های زندگیش کنار بیاد
    دیروز من به خاطر این موضوع بکارت فکرم خیلی مشغول بود و میخواستم برم دوش بگیرم بعدش با مادرم برم دکتر
    بعد متوجه دعوای پدرمادرم شدم و بعد که صداشون بالا رفت منم ناچارا از اتاق رفتم بیرون
    دیگه مثل قبلنا به این خاطر زیاد به خودم آسیب نمیزنم و قبا اینکه بدونم موضوع دعواشون چی بوده
    گفتم دوتاتون آروم باشید بگید چی شده ، من از بلند حرف زدن به شدت ناراحت میشم
    بعد دیدم بازم ادامه میدن منم گفتم یا ساکت میشید یا الان از خونه میرم بیرون
    بعد که عصبانی شدم پدرم گفت به حای این کارا برو مادرت رو ساکت کن! بعدشم من گفتم وقتی نمیتونی آروم حرف بزنی لطفا اینجا نمون، بعد دیگه رفت تو اتاق
    مادرمم گفت حق با منه و طبق معمولا شروع کرد اگه سی سال پیش با بابام دعوا کردن اومد خاطرات رو بازگو میکرد! و از عمد با صدای بلند حرف میزد که بابام بشنوه!
    میدونین برای یه دختر به سن من این چیزا زیاد قابل هضم نیست
    وقتی میبینم پدرمادرم که بعد از خدا من به این ها تکیه کردم بعد از 35 سال زندگی مشترک دارن با همدیگه اینجوری حرف میزنن واقعا حق دارم از زندگی متاهلی دید بدی پیدا کنم! خودم این حق رو به خودم میدم
    بارها که به زندگی پدرمادرم فکر می کنم میگم شاید بهتر بود این دو نفر سال ها قبل از همدیگه جدا میشدن و این همه سال با دعواهاشون به بجه ها آسیب نمیرسوندن
    چون این ها دو تا آدم کاملا متفاوت هستن
    و یه چیز دردناک تر دیروز که سعی میکردم مادرم رو آروم کنم میگفت اگه تو ازدواج کنی و سروسامون بگیری منم از این خونه میرم پدرت هر کاری هم بکنه دیگه برنمیگردم ولی چیکار کنم الان نمیتونم تورو تنها بذارم!
    گاهی آرزو می کنم که پدرمادرم سال ها قبل از هم جدا میشدن
    میدونم زندگی بدون پدر یا مادر آسون نیست و اون خلع همیشه با ادم هستش
    ولی وقتی پدرمادرت کنارت باشن و گاها خونه رو که محل آسایش و آرامش هست تبدیل کنن به یه جهنم و کل آرامشت بهم بریزه دیگه ترجیح میدی کلا تنها باشی
    گاهی واقعا طلاق بهترین راهه
    همین دعواهای پدرمادرم تو این چند سال حداقل از وقتی که یادم میاد به نظرم روی میزان استرسی که من تو زندگی داشتم موثر بوده
    و حتی روی برادرهام
    به هر حال پسرها از نظر احساسی یه مقدار قوی تر هستن
    من گاهی بوده یه خاطر دعواشون تا یه هفته حالم بد شده
    اما برادرمم که پسر هست گاهی حالش از من بدتر شده و حتی میخواسته خودکشی کنه!
    شاید بعضی ها فکر کنن ما تو خونه مشکلی نداریم
    ولی خب مشکل هر آدمی از نگاه خودش به راحتی قابل دیدنه
    تمام این سال ها با وجود شرایطی که تو خونه مون بود من معمولا پیش کسی حتی دوستای صمیمیم حرفی از این مشکلات نمیزدم
    و معمولا همیشه تو جمع دوستام چه مدرسه چه دانشگاه من شادترین بودم
    و حتی توی خونه هم
    به این خاطر دوستام همیشه فکر میکردن تو خونه ی ما همه چی گل و بلبله
    در حالیکه بعضا غصه هام رو پشت لبخندهام پنهان میکردم...



    با این حال دیروز حق رو به مادرم دادم
    قضاوت کار آسونی نیستش
    ولی خب بعد از سال ها زندگی با پدرمادرم شناخت زیادی ازشون دارم
    به مادرم گفتم اگه واقعا فکر می کنی جدایی از بابام برات بهتره شاید بهتر باشه اینکارو بکنی
    ولی خب میگه تموم این سال ها به خاطر بچه هام موندم و الان هم به خاطر شماهاست که به زندگی امیدوارم
    حداقل این حرفش یه ذره بهم دلگرمی داد

    اما از طرفی هم حق با شماست به هر حال منم یه آدم هستم مثل بقیه و با یه سری نیازها
    من گاهی سعی می کنم منطقی باشم و خب میبینم بعضی زوج ها رو که با هم خوشبختن
    درسته ازدواج حسن های زیادی داره، ولی به شرط اینکه طرف آدم کسی باشه که همه جوره قبولش داشته باشی و بتونی دوسش داشته باشی
    قبلش هم خود فرد باید آمادگی ازدواج رو از جهات مختلف داشته باشه
    گاهی حس می کنم ازدواج با خوبی هایی که داره ممکنه بعضا مشکل ساز بشه
    چون من دوس ندارم باز ازدواج و اومدن کسی تو زندگیم ، زندگی ام محدود بشه
    منظورم راجب ادامه تحصیل، سرکار رفتن و بعد هم مسئولیت های زندگی متاهلی هستش و بعد هم که بچه بیاد تو زندگی واقعااا آسون نیست
    و باید آدم با همه ی این ها کنار بیاد بعد ازدواج کنه که بعدا به مشکلی برنخوره
    با همه ی این ها شاید واقعا اگه اون کسی که مد نظر فرد باشه و یه همسر انعطاف پذیر و منطقی باشه خب متاهلی بهتر هستش.
    این بستگی به فرد داره و شرایطش که بررسی کنه مجردی براش بهتره یا متاهلی.
    با این حال از نظر روانشناسی میگن اگه زندگی رو مثل یه مسافرت در نظر بگیریم خب وقتی دو نفر با هم همراه بشن لذت بیشتری ممکنه ببرن تا اینکه فرد به تنهایی مسیر رو طی کنه. اما به شرط اینکه همسفرت اونی باشه که خودت میخوای.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-25-2018 در ساعت 03:30 PM

  33. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام آقا نیما
    ممنون بابت نظرتون، از اینکه دیر جواب دادم ببخشید، چون فرصت نکردم زودتر جواب بدم
    اما یه چیزی برام سوال شد
    راستش تا دیروز من عمده ی دغدغه ی ذهنی ام همون موضوع بکارت بود
    اما نمی دونم چرا شما بحث فمنیست رو اینجا مطرح کردید؟!

    من از وقتی که خودمو تا حدودی شناختم همیشه سعی کردم به هر دو جنس به صورت معتدلانه نگاه کنم تا اینکه بخوام افراطی از جنسیتی دفاع کنم
    ضمن اینکه خب چه ناعدالتی های توی جامعه ی حاضر و توی احتماع و تجربه ی خودم دیدم ولی باز هم به کلیت نسبت ندادم
    در عین حال هم آدم انتقاد پذیری هستم و از انتقادهای به جا و درست ناراحت نمیشم بلکه استقبال هم میکنم
    پس اگه موضوعی هست خوشحال میشم واضح تر منظورتونو بفرمایید
    حالا چی شد که فکر کردید من دیدگاه فمنیسیتی دارم؟
    سلام دوست گرامی
    شما باید به خودتان بفهمانید که بدن شما متعلق به شما است و هیچ کس حق نداره شمارو نسبت به بدنتان مورد بازخواست قرار بده. پرداختن به دوشیزگی کاملاً تحقیر آمیز است، هرچند که الان شما با داشتن اون احساس غرور و سر بلندی میکنید اما در اصل کاملاً برعکسه.
    هدف از بیان این موضوع تلنگری بود تا شاید این افکار رو آسون تر کنار بزارید.
    عموماً بانوان امروزی حسابی زور میزنند که حقوق مردا رو برای خودشون محفوظ بدارن اما در اصل صرفاً به دنبال برخی مسایل پیش پا افتاده هستند و هنوز به تحقیر تن می دهند. در واقع یک زن ممکن است آزادی در انتخاب لباس، بیرون رفتن، کار و... رو حق خودش بدونه اما هم زمان به تحقیر هایی چون بکارت تن بده.
    عموم زنان ما از برابری و حقوق زن و مرد فقط بخش های ویترینی اون رو دنبال میکنن اونم در چارچوبی که از پایه تحقیر آمیز است.

    به هیچ کس اجازه ندهید درباره بکارت از شما بپرسد، چون هیچ کس چنین حقی رو نداره.
    شاد باشید.

  34. 2 کاربران زیر از M.D Karimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  35. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    خوب پس شما علی رغم این همه حرف دوستان اخرش کار خودتو کردیو رفتی معاینه.
    یک اینکه یلداجان عزیزم شما با این کارت خانوادتم کم کم حساس میکنی. و میگن این حتما داره کاری میکنه که انقد میترسه و هر چندسال یک بار میره چک میکنه و کم کم اعتبار و شخصیت خودتو از دست میدی جلوی دیگران. مخصوصا که شما ماشالا تا یه مشکلی برات پیش میاد عالمو ادمو خبردار میکنی برادر پدر و مادر و ... و این برای یک دختر خانم بالغ 27 ساله خیلی بده چون این مدل رفتارها فقط از یک نوجوون 18 19 ساله برمیاد. امیدوارم از رک بودن من نرنجی ولی من چیزی که نسبت به حرف هات دستگیرم شده رو میگم.
    والا معاینه تا جایی که یادم میاد این جوری که شما تعریف کردی که دکتر فشار میداد و میکشیدش و شما دردت میومد نبود فقط یه لحظه بهم دست زد تا دید خودشو تنظیم کنه. اونم هیچ دردی نداشت معاینه بکارت رو خودت هم میتونی توی خونه انجام بدی. حالا شاید خانم دکتر به خاطر وسواس شما خواستن دقیق تر مشاهده کنن. من متاسفانه پزشکی نخوندم و این بخش هارو نمیدونم دقیق.
    اینم که میگی چرا بکارت جزو اندام خارجیه بخاطر اینکه در بخش خارجی دستگاه تناسلی خانم ها قرار داره.
    در ضمن جا به جا شدن تایم دوران قاعدگی هیچ ربطی به پاره شدن پرده نداره. مکنه به علت دوچرخه سواری و فعالیت زیاد زمانش جا به جا بشه اما صرفا بخاطر پاره شدن چنین اتفاقی نمیافته. اگر با دوچرخه سواری قرار بود بکارت از بین بره باید تمام دخترهای دوچرخه سوار بکارتشونو از دست داده باشند در ضمن خونریزی بکارت در حد یکی دو قطره هستش و حتی گاهی با ترشحات واژن خانم قاطی شده و خانم عملا خونی ندیده. ولی فکر کنم انتظاری که شما از خون اومدن بکارت داری اینه که مثل خون ریزی قاعدگی باشه!!
    و متاسفانه مشاوران این مملکت فوق العاده انسان های بی سوادی هستند و من اینو شدیدا قبول دارم ( چنتاشون بااینکه تهران بسیار معروف هستند زندگی منو به گند کشیدند و متاسفانه من هنوز دارم تاوان اشتباهات اون هارو توی زندگی شخصیم میدم.) پس نظر این بزرگواران الزاما وحی منزل نیست و ایشونی که گفته خودمونم داد میزنیمو دعوا میکنیم صدقه سری عدم کنترل خودشون هست. من همیشه میگم یک روانشناس و مشاور خوب در درجه اول باید بتونه زندگی خودش و رفتار خودش رو مدیریت بحران کنه. بعدم بنده تاکید کردم که روانشناس بالینی میدونی فرق این دوتا چیه؟ روانشناس عادی رشته دبیرستانش انسانی بوده و عملا چیز زیادی از بدن انسان نمیدونه ولی روانشناس بالینی رشته دبیرستانش تجربی بوده و میتونه دارو تجویز کنه. روانشناس مشاور در صورت تشخیص ارجاع میده به روانشناس بالینی و اغلب روانپزشکا هم ترجیح میدن با روانشناس بالینی کار کنن ولی متاسفانه هر ادمی میره و روانشناسی میخونه و شروع میکنه مشاوره دادن و بدبختانه هیچ مرجعی نیست که بشه از این بزرگواران شکایت کرد و این کارو سخت تر میکنه.
    ببخشید یکمی حرف هام نامربوط شد ولی هدفم این بود که بگم حرف های اون بزرگواران دلیل بر بدون مشکل بودن شما نیست. و شما همچنان نیاز به درمان با نظارت و راهنمایی داری و تشخیصی که من میدم از روی حرف هات، اختلال ocd فکری و از دسته شکاک ها و وارسی کننده ها هستی. البته معاینه بیشتر حتما باید به صورت حضوری باشه و به خاطر موفقیت زندگی اینده ات و بدون اینکه از من ناراحت بشی اینو جدی بگیر.
    موفق باشی


    سلام خانوم مشاور
    خیلی ممنونم از حرفای مفیدتون
    من استفاده کردم


    راجب معاینه من قبل از اینکه توی انجمن تاپیک بزنم تصمیمم رو گرفته بودم که برم
    و تاپیک هم برای رفتن یا نرفتنم به دکتر نبود بلکه برای تناقضی که برام در مورد درد معاینه ایجاد شده بود مطرح کردم
    چون قبلش با بچه ها و مادرم که حرف زدم حرفاشون یه مقدار آرومم کرد ولی خب ذهنم درگیر معاینه بود که دکتر بهم اطمینان رو بده!
    البته الان که شما لطف کردید و موضوع من رو بررسی کردید لازم میدونم یه نکته ای رو که توی حرفام مطرح نکردم بهتون بگم
    چون ممکنه توی تشخیص و دیدتون راجب مسئله ام موثر باشه
    ولی اگه اجازه بدید توی پیام خصوصی بیان کنم



    راجب خونواده ام و اعتمادشون فرمودید
    خونواده ام به من خیلی اعتماد دارن خیلی زیاد، البته خب این اعتماد دو طرفه هست و من هم همیشه سعی کردم اول به خاطر شخصیت و اعتقادات خودم و بعد به خاطر خونواده ام این اعتماد رو حفظ کنم
    از ماجرای این بکارت و معاینه شدن ها فقط مادرم در جریان هستن
    و اون بحثی رو که مربوط به دوسال پیش بود برادرم فکر می کرد من واقعا کابوس وحشتناک دیدم و اصلا نمی دونست دلیل ناراحتی و پریشونی من چیه
    ضمن اینکه من اصلا نمیدونستم مادرم میره به برادرم میگه
    بعد هم بهش گلایه کردم گفتم درست نبود موضوع رو به داداش گفتی، ایشونم گفت که اونجوری که تو گریه میکردی من واقعا نگران شدم که حتما اتفاق بدی برات افتاده و ترسیدم دیگه فکر کردم بهتره از داداشت کمک بگیریم
    همیشه وقتی مسئله ای برام پیش میاد سعی می کنم خودم حلش کنم ولی اگه احساس نیاز کنم به بقیه میگم
    بعضی وقت ها هم مسائلی بوده که خودم حلش کردم و به خونواده ام هم نگفتم
    و چون با مادرم علاوه بر حس مادری احساس دوستی هم بهش دارم و آدمیه که همیشه وقتی نیاز به کمک دارم حامی هست و منم راحت میتونم راجب بعضی چیزا باهاش حرف بزنم چون سرزنشم نمیکنه و هر کاری که از دستش بر بیاد برام انجام میده
    حالا چه وقتی که بچه بودم و همیشه میگفتم باید نمره ام بیست باشه بعد اگه یه روز بیست نمیشد میومدم ناراحت میشدم یا گریه میکردم پیش مادرم
    کلی بهم دلداری میداد و اصلا منو سرزنش نمیکرد حتی موقعی که راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه هم بودم گاهی از اینکه تا دیر وقت درس میخوندم یا صبح ها خیلی زود بیدار میشدم انتقاد میکرد و می گفتم اینقدر سخت نگیر خودتو اذیت نکن حالا یه نمره این ور اون ور چیزی نمیشه
    حالا این بحث نمره رو درس رو تعمیم بدید تا مسائل دیگه و این موضوع بکارت
    راجب همین قضیه هم خودش ناراحت بود، گفت اگه میدونستم اینقدر اذیتت کرده زودتر باید بهم میگفتی که همون روز میرفتیم دکتر و اینجوری اذیت نشی
    منم تا دوسه روز که در حد یه فکر و نگرانی ساده بود با خودم همش کلنجار میرفتم که چیزی نشده و بهتره بیخیالش بشم
    ولی راستش آسون نبود برام
    یعنی وقتی به این فکر منفی تو ذهنم کلی پروبال دادم دیگه نگرانیم بیشتر شد
    حتی دوسه بار تو جمع خونواده که پیش بقیه بودم بعد فکرم سمت بکارت بود یهویی بغض کردم و بعد بغضمو نگه داشتم میرفتم تو اتاق یواشکی گریه میکردم!



    خب گذشته از این بحث ها هنوز حرف شما راحب درد معاینه برام سواله!
    من دفعه ی اول هم که معاینه شدم بازم درد داشتم و تازه بیشتر هم بودش
    چون دکتر یا معاینه کننده باید دهانه ی واژن رو به حدی که قشنگ بتونه داخل رو ببینه باز کنه و بهش مسلط باشه
    راجب معاینه تو خونه هم فرمودید بله توی خونه هم میشه انجام داد
    اما با استرس و حالی که من داشتم کلا ترجیح دادم به چیزی دست نزنم که مشکل جدیدی به وجود نیارم
    تمرکز و دقت بالایی هم نیاز داره این کار
    یه بار هم توی آیینه خواستم ببینم نتونستم واضح ببینم
    دیگه منصرف شدم
    من به مادرم هم گفتم وقتی آدم راجب چیزی آگاهی کافی نداره ممکنه براش دردسر درست بشه
    من از بکارت یه چیزایی می دونستم ولی خب بعضی چیزا تو نت منو نگران تر میکرد
    دیروز هم که دکتر واضحی برام توضیح داد دیگه خیالم راحت شد و فهمیدم بکارت به این آسونی ها آسیب نمیبینه



    نکته ی دیگه هم شاید به حرفم بخندید یا اینکه فکر کنید مشکلم حادتره
    دیروز که دکتر معاینه میکرد من علاوه بر دردی که اول حس کردم یه لحظه احساس کردم دستش به بکارت میخورد و بعد دستشو برداشت
    بعد من فکر کردم که فقط باید نگاه میکرد و نکنه دستش خورده چیزی شده باشه!!!!!
    حتی چک کردم ببینم خونی نیومده! چون بعضی جاها خونده بودم که بکارت ممکنه وقت معاینه هم آسیب ببینه!
    یعنی تا این حد من نگرانی عمیق در این مورد داشتم
    که حالا بعدش به خیر گذشت و مادرم برام توضیح داد که حتی لمس کردن بکارت هم آسیبی بهش نمیزنه مگه اینکه با فشار زیاد باشه


    درسته با معاینه خیالم راحت شد ولی من واقعا ناراحت شدم که این چند روز به خاطر این مسئله اینقدر خودم رو عذاب میدادم و آرامشم رو سلب کرده بودم و واقعا میبینم ذهنم این چند روز خیلی خسته شده
    احساس می کنم روحم رو زخمی کردم! و نیاز دارم چند روز ریلکس باشم و استراحت کنم که ذهنم کاملا آروم بشه
    خیلی راجب این موضوع فکر کردم
    میدونید حس می کنم این حساس بودن یا وسواس زیادی یا هر چیزی که هست یه جورایی برای من شده باور
    یه چیزی وقتی برای آدم باور بشه تغییر دادنش زمان میبره و کار آسونی نیستش
    من بعضی وقت ها به این خاطر تو زندگیم توی جنگی که هنوز شروع نشده احساس شکست میکردم و خودمو بازنده میدونستم!!!!!
    حتی این چند روز هزار تا فکر اومد توی سرم بعد میگفتم اگه مثلا آسیب دیدم بعدش چجوری میتونم مثل قبل زندگی معمولی ای داشته باشم
    یا اینکه گاهی حس میکردم واقعا بکارتم آسیب دیده و من دیگه دختر نیستم و حس غریب و بدی بهم دست میداد که ناخوداگاه بغضم میگرفت


    مدتی هست با تاپیک هایی که از مشائلم تو انجمن گذاشتم و پیام ها و فیدبک هایی که از مشاوران و دوستان عزیز سایت میگرفتم و گاها مطالعات مرتبطی که داشتم
    باعث شد خیلی بهم کمک کنه
    به خصوص حرفای بعضی از دوستان که واقعا در حقم لطف کردن و باعث شدن من بتونم روی خودم کار کنم و حتی تاثیراتش رو جدیدا دارم میبینم
    اما مسئله ی بکارت رو به خاطر اون نکته ای که بهتون میگم برام خیلی پررنگ شده بود.



    راجب مشاور هم منم متاسفم راستش
    من پیش دو تا مشاور رفتم
    هر دو خانوم بودن و کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
    البته کلیت هم نداره این موضوع عملکرد ضعیف مشاورها
    ولی کاملا با حرفتون موافقم
    یه مشاور وقتی میتونه آدم موفقی توی کارش باشه که اول تو زندگی شخصی خودش موفق باشه
    مشاوره شغل خیلی حساسی هست که با افکار و زندگی شخص ارتباط داره
    اگه کارش خوب باشه میتونه زندگی یه فرد رو خیلی نجات بده و اگر هم نه برعکسش رخ میده


    من با اون دو تا مشاور که حرف میزدم خیلی تلاش کردم که متوجهشون کنم من بعضی وقت ها زیادی روی مسائل زوم میکنم و این منو از تمرکز روی اصل های زندگی و بقیه ی کارای مهم دور میکنه و سعی کردم بهشون بگم این غیر عادیه
    اما متاسفانه یا متوجه نشدن یا اینکه نتونستن درک کنن
    منم دیگه تصمیم گرفتم خودم مطالعه کنم و بعضا از نظرات مشاوران و دوستان توی انجمن خیلی چیزای مفیدی یاد گرفتم و تو زندگیم خیلی بهم کمک کرد


    راجب ناراحتی از حرفاتون هم من ناراحت نشدم و نیستم
    بلکه ازتون خیلی هم ممنونم که وقت و حوصله به خرج دادید
    به هرحال آدم باید واقع بین و انتقاد پذیر باشه
    هر انسانی حق داره زندگی شادی داشته باشه و خب وقتی من ببینم مشکل یا اختلالی دارم
    خیلی خوشحال میشم که بتونم حلش کنم چون باعث میشه خیلی بیشتر از زندگی ام لذت ببرم و دچار مشکلات بزرگتری هم نشم
    راستش بعضی وقت ها تو زندگیم به خاطر این موضوع زیادی حساس بودن و یا نگرانی و استرس زیاد خیلی آسیب دیدم


    اما راجب مشاور حضوری هم راستش من مشاور دیگه ای رو سراغ ندارم و اینجا هم که زندگی می کنم شهر بزرگی نیست که بیشتر پیگیر باشم
    به نظرتون با مطالعه و تمرین و این فیدبک ها رو راهنمایی ها میتونم این مسئله رو حل کنم؟
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-25-2018 در ساعت 07:09 PM

  36. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    ghm

  37. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام ستیلا خانوم
    متشکرم از حرفای مفیدتون
    عذر خواهی می کنم بعضی موارد رو رک عرض می کنم


    ببینید همونظور که خودتون اشاره کردید و توضیح دادید این بحث بکارت دختر و معاینه و گواهی از چند جنبه باید بررسی بشه
    طبق تجربه هایی که از اطرفیانم داشتم تا حالا نشنیدم کسی به خاطر آگاهی از نوع پرده رفته باشه دکتر
    با مادرم هم خیلی در این مورد حرف زدم، حتی بحثمون شد می گفت کلی دخترای فامیل که همه پاکیشون رو قبول دارن برای ازدواج رفتن گواهی گرفتن
    که برگ برنده ی پاکیشون دستشون باشه و اگه فردای روز تو رابطه ی زناشویی با شوهرشون مشکلی براشون پیش بیاد اون برگ سلامت رو داشته باشن و کسی پشت سرشون چیزی نگه!
    میخواست به من ثابت کنه که گرفتن گواهی به منزله ی شک به پاکی دختر نیست بلکه یه برگ برنده است بپکه فردای روز بحثی پیش نیاد!


    من دیروزم که با مادرم دوباره در این مورد حرف میزدم گفتم من اگه بخوام ازدواج کنم حتی اگه اون پسر رو خیلی دوست داشته باشم اگه ازم گواهی سلامت بخواد دورشو برای همیشه خط میکشم ، چون پسری که برای حرف من احترام و اعتماد قائل نشه و لزوما بخواد با گواهی به من اعتماد داشته باشه به نظرم خوشبختی رو برای کسی به ارمغان نمیاره!
    وقتی مادرم اصرار من رو برای این عدم گواهی موقع ازدواج دید گفت حداقل میتونی قبلش خودت تنهایی بری گواهی سلامت از دکتر بگیری و پیش خودت نگه داشته باشی که خیالت راحت باشه!
    هنوز دارم روی حرفش فکر می کنم نمیدونم چقدر درست باشه
    خب قاعدتا مادرم هم دلایلی برای حرفاش داره
    می گفت چند سال پیش یکی از دخترای فامیل توی مجردی به علت شدت عفونت زیاد پرده ی بکارتش رو از دست داده به گفته ی دکتر
    بعد شب عروسیش دوماد شاکی شده و فکر بد کرده راجب همسرش
    بعد خلاصه که دکتر مراجعه کردن و کار به خونواده ها کشیده ثابت شده که این دختر پاک بوده و گناهی نداشته
    ضمن اینکه تا چند سال بینشون اختلاف بود و تا مرز طلاق زندگیشون رفت


    حالا مادرم بازم میگه قضیه مربوط به چند سال پیش بوده و اون دختر توی روستا زندگی میکرده و شاید شرایط بهداشتی نامناسب باعث ایجاد عفونت شده و ناآگاهی و سهل انگاری مادر و دختر باعث اون اتفاق شده، برای من جالب شد، نمیدونستم شدت عفونت میتونه بکارت رو ازاله کنه!
    شما خودتون خانوم هستید و خیلی خوب درک میکنید که خانوم ها به صورت طبیعی یه سری ترشحات واژن دارن
    اما خب فاکتورهایی هست که این ترشحات طبیعی رو از ترشحی که نشونه ی عفونت واژن باشه قابل تشخیص میکنه
    من خودم مدتی بود چند بار شک کردم عفونت داشته باشم و بعد که بحث بکارت پیش اومد گفتم اگه مراجعه کنم به هرحال بد نیست و خیالم از این بابت هم راحت میشه
    ولی بعد که دکتر توضیح داد دقیق تر فهمیدم که چطوری میتونم بفهمم که چه ترشحی نشونه ی عفونت هستش




    دلیل دیگه ای که مادرم چند وقته اصرار میکنه که اگه من ازدواج کنم برم گواهی بکارت بگیرم
    موضوع زن داداشم و بیماری زناشویی ایشون هست
    نمی دونم چقدر اطلاع داشته باشید در این مورد
    زن داداش من معاینه ی بکارت نرفت یعنی نه خودشون گفته بودن و نه برادرم و خونواده ام مطرح کرده بودن
    زن داداش بزرگمم همینطور
    خب زن داداش اولم مشکلی نداشت و داره زندگیش رو میکنه
    اما دومی شب عروسیش به مشکل برخورده بود و بعد که به دکتر مراجعه کردن متوجه شدن که ایشون بیماری واژینیسموس دارن
    من اول در این مورد چیز زیادی نمیدونستم ولی وقتی برگه ی گواهی ای که دکتر داده بود رو دیدم اسم بیماری رو به صورت لاتین گفته بود
    و وقتی توی نت سرچ کردم بیشتر در موردش فهمیدم
    حتی اول یه کم نگران شدم که نکنه منم همچین مشکلی رو داشته باشم!
    چون دفعه ی اولی که من معاینه ی بکارت رفته بودم خیلی ترس و خجالت و درد داشتم اما خب دکتر معاینه رو انجام داد و از نظر منطقی هم دلیلی برای نگرانی نبود منم دیگه بیخیالش شدم


    درمورد شرایط پریود و خونی که موقع پاره شدن بعضی بکارت ها میاد موافق حرفتون هستم
    اما خب اگه دقت کنید تمام دوره ی پریود خون به یک شکل و ظاهر نیست
    حداقل در مورد خودم به شخصه اینطوری نیستش
    من از 13 سالگی بلوغ شدم و از اولین باری که پریود شدم 14 سال زمان میگذره
    توی تاپیک قبلی هم اشاره کردم شرایط پریود من جوریه که روز چهارم شاید در حد یک ساعت خونریزی وجود داشته باشه
    که این دفعه برای من عصر روز چهارم و دقیقا وقتی که حس کردم پد به بدنم فشار آورده بعدش خون رقیق دیدم در حد چند قطره و دل درد و کمر درد
    که همین باعث شد من بترسم
    با اینکه میدونستم این فشارها و یا پریدن ها آسیبی به بکارت نمیرسونه ولی خب بدشانسی من اونجا بود که همون موقع خون دیدم
    و اگه به قول شما شاید اگه روشن نبود من بازم اینقدر نگران نمیشدم.
    اما مشکل اینجاس وقتی آدم یه فکری تو ذهنش میفته بعد ممکنه تلقین بشه و بعد بشه یه دغدغه
    من قبلنا یه بار کوه رفته بودیم بعد که روی زیرانداز یهویی نشستم متوجه شدم دقیقا روی یه سنگ نشسته بودم
    بعد یه لحظه به خودم اومدم گفتم وای نکنه!! ولی بعدش که با مادرم حرف زدم دیدم چیز مهمی نبوده
    یا حتی چند وقت پیش من کوه رفته بودم و چون زمین لیز بود و شیب تند بود من از اون بالا یهویی پام لیز خورد و افتادم پایین
    جوری که تا چند روز کمرم و پاهام درد میکرد و حتی مثانه ام هم درد گرفته بود چون پرت شدم از ارتفاع و چون به بدنم فشار اومد دقیقا روز بعد پریود شدم!
    ولی بازم دیدم که اون موقع نه چیزی مستقیم بهم خورده و نه خونی دیده بودم دیگه خیالم راحت شد که چیزی نبوده.


    با این حال اگه بخوام ازدواج کنم نمی دونم کار درست و عاقلانه ای هست که برم خودم گواهی بگیرم و به کسی نشون ندم و بعدا اگه لازم شد ارائه بدم یا نه
    باید بیشتر بهش فکر کنم
    میتونم نظر شما رو در این مورد بدونم؟
    و یه سوال دیگه
    اینکه گفتید بهتره دختر و پسر برای آگاهی از نوع بکارت به دکتر مراجعه کنن یعنی بهتره پسر هم در جریان باشه؟
    و این پیشنهاد اگه از سمت پسر باشه خب دختر از کجا بدونه که منظور پسره عدم اعتماد نیستش و صرفا برای شناخت نوع بکارت هستش؟
    یلدای خانم گل
    این مسأله نه تنها دغدغه شماست
    بلکه دغدغه اکثر دختران همسن و سال شماست به خصوص دخترانی که در خانواده های سنتی زندگی میکنند .
    همیشه به جور ترس و نگرانی از طرف دختر وجود داره که نکنه در اثر سهل انگاری و ضربه و ....
    پرده بکارتش رو از دست داده باشه
    شما به مقدار بیشتر از بقیه حساس شدی
    فکر کنم به خاطر شهرستان محل زندگیتون باشه
    و تاکیدی که خانواده داماد و خود داماد مبنی بر باکره بودن دختر دارند
    به نظر من قبل از این که پسر بخواد مطرح کنه خود شما مطرح کنید به همون دلایل بالا که گفتم
    اگر در انتخاب شریک زندگی دقت کنی هیچ وقت این پیشنهاد از جانب پسر و خانواده صورت نمیگیره
    ولی شما هم میتونی همزمان با عقد مراجعه کنی و برگه سلامت رو درخواست کنی
    اینجوری با آرامش بیشتری دوران عقد رو میگذرونی
    خب قطعا مادر شما هم خیالش راحت تره
    مشکل همسر برادر شما اصلا ربطی به موضوع شما و استرس معاینه نداشته
    به هر حال استرس ناشی از معاینه برای بارهای اول معاینه در تمام خانم های مجرد و متأهل دیده میشه
    مشکل همسر برادر شما انقباض ناگهانی عضلات لگن و واژن بوده که با تمرین و مشاوره مشکلشون حل شده حتما
    ممکنه گاهی اوقات استرس به حدی باشه در شب زفاف که به واژینیسموس منجر بشه
    به نظر من به جای این حساسیت ها به ازدواج و تشکیل خانواده بیشتر فکر کنید تا مشغولیت ذهنی در مورد برگه سلامت
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  38. کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    یلدای خانم گل
    این مسأله نه تنها دغدغه شماست
    بلکه دغدغه اکثر دختران همسن و سال شماست به خصوص دخترانی که در خانواده های سنتی زندگی میکنند .
    همیشه به جور ترس و نگرانی از طرف دختر وجود داره که نکنه در اثر سهل انگاری و ضربه و ....
    پرده بکارتش رو از دست داده باشه
    شما به مقدار بیشتر از بقیه حساس شدی
    فکر کنم به خاطر شهرستان محل زندگیتون باشه
    و تاکیدی که خانواده داماد و خود داماد مبنی بر باکره بودن دختر دارند
    به نظر من قبل از این که پسر بخواد مطرح کنه خود شما مطرح کنید به همون دلایل بالا که گفتم
    اگر در انتخاب شریک زندگی دقت کنی هیچ وقت این پیشنهاد از جانب پسر و خانواده صورت نمیگیره
    ولی شما هم میتونی همزمان با عقد مراجعه کنی و برگه سلامت رو درخواست کنی
    اینجوری با آرامش بیشتری دوران عقد رو میگذرونی
    خب قطعا مادر شما هم خیالش راحت تره
    مشکل همسر برادر شما اصلا ربطی به موضوع شما و استرس معاینه نداشته
    به هر حال استرس ناشی از معاینه برای بارهای اول معاینه در تمام خانم های مجرد و متأهل دیده میشه
    مشکل همسر برادر شما انقباض ناگهانی عضلات لگن و واژن بوده که با تمرین و مشاوره مشکلشون حل شده حتما
    ممکنه گاهی اوقات استرس به حدی باشه در شب زفاف که به واژینیسموس منجر بشه
    به نظر من به جای این حساسیت ها به ازدواج و تشکیل خانواده بیشتر فکر کنید تا مشغولیت ذهنی در مورد برگه سلامت


    متشکرم ستیلا خانوم عزیز
    راستش با حرفتون در این مورد کاملا موافقم
    من از یه سنی به بعد تازه فهمیدم بکارت چیه
    حالا مادرم دیروز میگه ای کاش نمیدونستی مثل بچگیات بکارت چی هستش که اینقدر خودتو اذیت نمیکردی!
    دقیقا شرایط زندگی و اطرافیان و فیدبک هایی که بقیه در این مورد داشتن قاعدتا روی من هم تاثیر گذاشته
    اما
    نه فقط در مورد ازدواج
    من تو پست های دیگه هم اشاره کردم نمیدونم دیدید یا نه
    من شاید همیشه مجرد بمونم اما مسئله اینجا بود اونقدر برای خودم این رو مهم دونستم که با حدس زدن و فکر کردن به احتمال آسیبش آرامش رو از خودم گرفته بودم
    حتی معلوم نشده بود من آسیب دیدم و فقط یه فکر بود
    ولی همون فکر اینقدر پرو بال گرفت تو ذهنم شد یه ذهنیت خیلی منفی و هزارتا فکر بد دیگه تو ذهنم اومد
    ای کاش قبل تر ها یاد گرفته بودم ارزش یه دختر به بکارتش نیست
    ای کاش جامعه این رو متوجه بشه و همه مرد و زن و دختر و پسر حساسیتشون رو از روی این موضوع بردارن


    من تو تاپیک قبلی هم گفتم به حدی حساس شده بودم وقتی دکتر معاینه کرد
    یه لحظه ترسیدم که مبادا دستش به بکارت فشار آورده باشه! و حتی بعد چک کردم که خونی نیومده باشه!
    خب معاینه کننده متخصص زنان و زایمان بود ولی خب بازم یه جاهایی خونده بودم که معاینه ی بکارت باید با دقت فراوان باشه که بکارت آسیب نبینه!


    این ها در حالی هستش که مادرم خودشون وقتی ازدواج کردند معاینه ی بکارت نرفتن اصلا
    دو تا از برادرهامم ازدواج کردن اون ها معاینه نرفتن همسراشون
    ولی من با چیزایی که شنیده بودم و توی نت خونده بودم اینجوری ترسیدم


    راجب مشکل زن داداشم هم باید بگم متاسفانه مشکل ایشون حل نشد نه با دکتر زنان نه با مشاور و نه روانپزشک و دکتر اعصاب و مغز
    و در حال حاضر برادرم و همسرش دارن از هم جدا میشن و مراحل دادگاه رو پشت سر میذارن
    البته با اصرار از سوی برادرم و عدم تمایل به جدایی از طرف زن داداشم
    این موضوع بیماری تو زندگی زناشویی هم به گفته ی برادرم دلیل عمده ی جدایی شون هستش
    دکتر هم گفته به خاطر میزان زیاد استرسی که توی مغز زن داداشم ایجاد شده باعث شده به واژینیسموس مبتلا بشه و چند تا دکتر و چند دوره ی درمان جواب نداد
    دیگه به پیشنهاد دکترها و تصمیم برادرم و موافقت اول زن داداشم برادرم تصمیم به جدایی گرفت
    متاسفانه مشکل زن داداشم هم همین نبود.
    اما خب مادرم بعد از این موضوع روی خواسته اش برای گرفتن گواهی سلامت تاکید میکنه
    چون میگه اگه زن داداشم قبل عقد معاینه میشد مشکلش معلوم میشد و شاید این ازدواج هیچوقت صورت نمیگرفت
    منم همچنان با نظرش موافق نیستم زیاد
    ولی اینکه گفت بدون اینکه نامزد آدم بدونه خودش تنهایی بره دارم بهش فکر می کنم.


    البته طبق چیزایی که در این باره خوندم بعضی خانوم ها با اینکه ارتباط موفقی هم داشتن با همسرشون و حتی سال ها بعد ازدواج ممکنه به واژینیسموس مبتلا بشن
    حالا بعضی ها درمان میشن ، بعضی ها هم اگه مشکل استرسشون زیاد باشه و فشار عصبی هم داشته باشن شاید هیچوقت حل نشه...
    خودتون هم متوجهید که دخترهای مجرد به خصوص قبل تر ها از شب اول عروسیشون یه مقدار ترس داشتن
    و من بعضی دخترای فامیل رو دیدم که روز عروسیشون کلی استرس داشتن به خاطر این موضوع
    حتی یکی از دخترای فامیل روز عقدش با اینکه دو هفته از پریودش میگذشت موقع خوندن خطبه قلبش از روی لباس معلوم بود چجوری تند میزنه!
    بعدش هم از شدت استرس همون موقع پریود شده بود!
    واقعا استرس زیاد اگه کنترل نشه آدم رو ذره ذره داغون میکنه
    حالا باز الان خیلی بهتره دخترا عمدتا اطلاعاتشون در این مورد بیشتر شده و این باعث کاهش استرسشون شده.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-26-2018 در ساعت 02:38 AM

  40. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    یلدا جون بیا عروس خودم شو این تاپیک رو هم ببندیم .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  42. کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    یلدا جون بیا عروس خودم شو این تاپیک رو هم ببندیم .


    خخخخخخ
    من از این دختر لوسا هستم بهم اخم کنید اشکم دراومده!

  44. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام آقا مهدی
    ممنونم
    من خیلی راجب ازدواج فکر کردم
    و خب تا حدودی هم شاید شرایط خونواده ام و پدر مادرم بعضی وقت ها باعث شده که من ترجیح بدم مجردی زندگی کنم
    مادرم به خاطر مشکلاتی که تو زندگی با پدرم این سال ها داشتن گاهی به خصوص وقتی با پدرم دعواشون میشه میگه اگه پسری که خودتت دوستش داشته باشی و خودم هم از همه نظر تاییدش کنم در غیر اینصورت بهتره مجرد باشی
    البته جدیدا خیلی دوست داره که من ازدواج کنم
    به هر حال من هم که ال ها تو این خونواده و با این پدرمادر زندگی کردم ازشون تاثیر گرفتم بعضی جاها ازشون درس یاد گرفتم
    و بعضی وقت ها هم به خاطر دعواهاشون چون آرامشم سلب میشد دوست داشتم یه خونه ی مجردی داشته باشم که دیگه کسی آرامشم رو بهم نزنه!

    بعضی وقت ها هم بوده که بعضی رفتارهای غیر منطقی و نادرست رو از پدرم دیدم میخواستم من مجرد بمونم و همیشه کنار مادرم باشم که اون خلع هایی که از طرف بابام رو داشته بعضی هاشون رو من براش جبران کنم!

    این شد که دیگه بعضی وقت ها به خصوص سال های قبل بعضی خواستگارها رو همون اول رد میکردم
    چون میدونستم نمیخوام ازدواج کنم درست ندیدم به بقیه زحمت بدم و بیان و برن
    البته خب شرایط اون ها هم بی تاثیر نبود بعضی ها نظامی بودن که من اصلا دوست ندارم همسرم نظامی باشه
    تو فامیل و اطرافیان هم دیدم خونواده هاشون زندگی معمولا عادی ای ندارن
    علاوه بر این هم میخواستم فعلا روی زندگی خودم تمرکز کنم و یه چیزایی رو برای خودم حل کنم بعد به کسی دیگه فکر
    کنم


    شاید دردناک باشه ولی خب آدم بهتره با واقعیت های زندگیش کنار بیاد
    دیروز من به خاطر این موضوع بکارت فکرم خیلی مشغول بود و میخواستم برم دوش بگیرم بعدش با مادرم برم دکتر
    بعد متوجه دعوای پدرمادرم شدم و بعد که صداشون بالا رفت منم ناچارا از اتاق رفتم بیرون
    دیگه مثل قبلنا به این خاطر زیاد به خودم آسیب نمیزنم و قبا اینکه بدونم موضوع دعواشون چی بوده
    گفتم دوتاتون آروم باشید بگید چی شده ، من از بلند حرف زدن به شدت ناراحت میشم
    بعد دیدم بازم ادامه میدن منم گفتم یا ساکت میشید یا الان از خونه میرم بیرون
    بعد که عصبانی شدم پدرم گفت به حای این کارا برو مادرت رو ساکت کن! بعدشم من گفتم وقتی نمیتونی آروم حرف بزنی لطفا اینجا نمون، بعد دیگه رفت تو اتاق
    مادرمم گفت حق با منه و طبق معمولا شروع کرد اگه سی سال پیش با بابام دعوا کردن اومد خاطرات رو بازگو میکرد! و از عمد با صدای بلند حرف میزد که بابام بشنوه!
    میدونین برای یه دختر به سن من این چیزا زیاد قابل هضم نیست
    وقتی میبینم پدرمادرم که بعد از خدا من به این ها تکیه کردم بعد از 35 سال زندگی مشترک دارن با همدیگه اینجوری حرف میزنن واقعا حق دارم از زندگی متاهلی دید بدی پیدا کنم! خودم این حق رو به خودم میدم
    بارها که به زندگی پدرمادرم فکر می کنم میگم شاید بهتر بود این دو نفر سال ها قبل از همدیگه جدا میشدن و این همه سال با دعواهاشون به بجه ها آسیب نمیرسوندن
    چون این ها دو تا آدم کاملا متفاوت هستن
    و یه چیز دردناک تر دیروز که سعی میکردم مادرم رو آروم کنم میگفت اگه تو ازدواج کنی و سروسامون بگیری منم از این خونه میرم پدرت هر کاری هم بکنه دیگه برنمیگردم ولی چیکار کنم الان نمیتونم تورو تنها بذارم!
    گاهی آرزو می کنم که پدرمادرم سال ها قبل از هم جدا میشدن
    میدونم زندگی بدون پدر یا مادر آسون نیست و اون خلع همیشه با ادم هستش
    ولی وقتی پدرمادرت کنارت باشن و گاها خونه رو که محل آسایش و آرامش هست تبدیل کنن به یه جهنم و کل آرامشت بهم بریزه دیگه ترجیح میدی کلا تنها باشی
    گاهی واقعا طلاق بهترین راهه
    همین دعواهای پدرمادرم تو این چند سال حداقل از وقتی که یادم میاد به نظرم روی میزان استرسی که من تو زندگی داشتم موثر بوده
    و حتی روی برادرهام
    به هر حال پسرها از نظر احساسی یه مقدار قوی تر هستن
    من گاهی بوده یه خاطر دعواشون تا یه هفته حالم بد شده
    اما برادرمم که پسر هست گاهی حالش از من بدتر شده و حتی میخواسته خودکشی کنه!
    شاید بعضی ها فکر کنن ما تو خونه مشکلی نداریم
    ولی خب مشکل هر آدمی از نگاه خودش به راحتی قابل دیدنه
    تمام این سال ها با وجود شرایطی که تو خونه مون بود من معمولا پیش کسی حتی دوستای صمیمیم حرفی از این مشکلات نمیزدم
    و معمولا همیشه تو جمع دوستام چه مدرسه چه دانشگاه من شادترین بودم
    و حتی توی خونه هم
    به این خاطر دوستام همیشه فکر میکردن تو خونه ی ما همه چی گل و بلبله
    در حالیکه بعضا غصه هام رو پشت لبخندهام پنهان میکردم...



    با این حال دیروز حق رو به مادرم دادم
    قضاوت کار آسونی نیستش
    ولی خب بعد از سال ها زندگی با پدرمادرم شناخت زیادی ازشون دارم
    به مادرم گفتم اگه واقعا فکر می کنی جدایی از بابام برات بهتره شاید بهتر باشه اینکارو بکنی
    ولی خب میگه تموم این سال ها به خاطر بچه هام موندم و الان هم به خاطر شماهاست که به زندگی امیدوارم
    حداقل این حرفش یه ذره بهم دلگرمی داد

    اما از طرفی هم حق با شماست به هر حال منم یه آدم هستم مثل بقیه و با یه سری نیازها
    من گاهی سعی می کنم منطقی باشم و خب میبینم بعضی زوج ها رو که با هم خوشبختن
    درسته ازدواج حسن های زیادی داره، ولی به شرط اینکه طرف آدم کسی باشه که همه جوره قبولش داشته باشی و بتونی دوسش داشته باشی
    قبلش هم خود فرد باید آمادگی ازدواج رو از جهات مختلف داشته باشه
    گاهی حس می کنم ازدواج با خوبی هایی که داره ممکنه بعضا مشکل ساز بشه
    چون من دوس ندارم باز ازدواج و اومدن کسی تو زندگیم ، زندگی ام محدود بشه
    منظورم راجب ادامه تحصیل، سرکار رفتن و بعد هم مسئولیت های زندگی متاهلی هستش و بعد هم که بچه بیاد تو زندگی واقعااا آسون نیست
    و باید آدم با همه ی این ها کنار بیاد بعد ازدواج کنه که بعدا به مشکلی برنخوره
    با همه ی این ها شاید واقعا اگه اون کسی که مد نظر فرد باشه و یه همسر انعطاف پذیر و منطقی باشه خب متاهلی بهتر هستش.
    این بستگی به فرد داره و شرایطش که بررسی کنه مجردی براش بهتره یا متاهلی.
    با این حال از نظر روانشناسی میگن اگه زندگی رو مثل یه مسافرت در نظر بگیریم خب وقتی دو نفر با هم همراه بشن لذت بیشتری ممکنه ببرن تا اینکه فرد به تنهایی مسیر رو طی کنه. اما به شرط اینکه همسفرت اونی باشه که خودت میخوای.
    خیلی سخته کاملا شما رو درک میکنم چونکه پدر ومادر خودمم اینطوری بودن.حتی کارشون به ضربو شتم رسید دوسال پیش. ولی بخیر گذشت بخواطر ما کوتاه اومدن.
    الانم کاری بهم دیگه ندارن باهم حتی حرفم نمزنن
    حالا سوالم اینه چرا به نظرتون نظامیا زندگی عادی ندارن مگه چجورین؟

  46. کاربران زیر از maam76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    یلداجان من فکر کنم نظرمو قبلا بهت گفتم اما بازم برات مینویسم چون جمله اخرت که گفتی کاش خدا اینو برا دخترا نمیافرید توجهمو جلب کرد.
    ببین من خودم باکره هستم و تابحال تجربه رابطه جنسی ندارم ولی اگر بر حسب ورزش و یا اتفاقای دیگه بکارتم از دست بره هیچ نگرانی ندارم و اصلا برام مهم نیست چون من باید خیلی خودمو کم ارزش بدونم که تمام ارزشم رو به یه عضو فیزیکی بدونم .یه عده از دخترای کوتاه فکر که فک میکنن فقط خودشون تو دنیا باکرن یاد گرفتن میان میگن طلا که پاکه چه منتش به خاکه اما اینا نمیفهمن مسئله داشتن یا نداشتن بکارت نیست مسئله اینه تو شخصیتت رو زیرسوال بردی وقتی برای یه پسر برگه میاری تا بهش ثابت بکنی کسی بهت دست نزده!!ایا اون پسر هم برای تو برگه میاره؟نه نمیاره تو مبنا رو میزاری رو صداقت طرف و بهش توهین نمیکنی بگی برو برا من مدرک بیار باکره ای.
    من تجربه رابطه جنسی قبل ازدواجو حالا به دلایلی قبول ندارم اما اگر شوهرم ازم معاینه بکارت بخواد کلا به چشم ادم نگاهش نمیکنم و همچین مرد بیشخصیتی رو لایق ازدواج نمیدونم.
    تو هم همین طور .منم مثل تو تو یه خانواده سنتی بزرگ شدم فرقی با هم نداریم ولی این مسئله برام اصلا مهم نیست.
    استرسی که داری مطمئنا فقط بخاطر اینه که اگر یوقت ازدواج کردی میخوای به همسرت ثابت کنی باکره ای و اگر خلاف این باشه ننگ بوجود میاد و برات حرف درست میشه .این نظریه منه با توجه به شناختی که ازت دارم چون اگر غیر این باشه و بگی نه بخاطر شوهرم نیست اونوقت من بهت میگم پس بود یا نبود بکارت چه تاثیری تو ادامه روند زندگیت داره؟
    جمله اخرت رو راستی در موردش بگم .ببین خود ما دخترا بکارتو اینقد بولد کردیم و سرش داریم خودمونو عذاب میدیم تقصیر خدا نیست تقصیر خود ماست .اگر تو جامعه دخترا اینقدر خودشونو اذیت نکنن پسرا هم به اون فهم میرسن ارزش یه دختر به یه عضو فیزیکی نیست بلکه به ذات و وجودشه.
    توی ایران تو اول باید بیایی به خود دخترا بفهمونی چه حق و حقوقی دارن که خب خیلیا زیربار نمیرن و خیلی از تبعیض ها رو پذیرفتن(حالا بخاطر سنت گذشته،باورای غلط راجب زن،فرهنگ اشتباه ووو) و سخت میشه بهشون فهموند ارزششون کمتر از یه مرد نیست و با مرد برابرن بعد بیایی پیش مردا دم از حقوق برابر بزنی.
    خیلی از خود ما دخترا با پایبند بودن به یسری قوانین تبعیض امیز داریم تبعیض جنسیتی رو رواج میدیم.
    ما که میشناسیمت میدونیم دختر پاکی هستی (حتی اگر بکارتت بر حسب اتفاق مثلا از بین رفته باشه)نیازی نیست پاک بودنتو برای کسی اثبات کنی .
    سلام

    خیلی نظر سنجیده و به جایی بود

    تازه زمانی هم که بعضی پسرا میگن بکارت مهم نیست و نمیشه ملاک پاکی دختر قرار داد بعضی دختر خانوما ناراحت میشن و میگن وااا معیار پاکیه دختر پردشه دیگه!! و میگن که لابد یه ریگی تو کفش اون پسرا هست که میگن بکارت مهم نیست!!

    البته عذرخواهی از استارتر عزیز اگر موضوع به حاشیه میره

  48. 2 کاربران زیر از shahriar بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahriar نمایش پست ها
    سلام

    خیلی نظر سنجیده و به جایی بود

    تازه زمانی هم که بعضی پسرا میگن بکارت مهم نیست و نمیشه ملاک پاکی دختر قرار داد بعضی دختر خانوما ناراحت میشن و میگن وااا معیار پاکیه دختر پردشه دیگه!! و میگن که لابد یه ریگی تو کفش اون پسرا هست که میگن بکارت مهم نیست!!

    البته عذرخواهی از استارتر عزیز اگر موضوع به حاشیه میره

    سلام آقا شهریار، خواهش می کنم
    درسته شاید بعضی دخترها اینجوری باشن ولی کلیت هم نداره
    به نظرم هم بکارت به تنهایی معیار پاکی دختر محسوب نمیشه
    عذر میخوام ولی ممکنه دختری ارتباط غیر اخلاقی داشته باشه ولی بکارتش رو حفظ کرده و بذاره به حساب زرنگی و پاکی!
    به نظرم معیار پاکی روح و شان دختر هستش، حالا رابطه در هر حدی که باشه نه لزوما از بین رفتن بکارت.

  50. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  51. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط maam76 نمایش پست ها
    خیلی سخته کاملا شما رو درک میکنم چونکه پدر ومادر خودمم اینطوری بودن.حتی کارشون به ضربو شتم رسید دوسال پیش. ولی بخیر گذشت بخواطر ما کوتاه اومدن.
    الانم کاری بهم دیگه ندارن باهم حتی حرفم نمزنن
    حالا سوالم اینه چرا به نظرتون نظامیا زندگی عادی ندارن مگه چجورین؟

    ممنونم از درکتون
    و متاسفم شما هم چنین تجربیاتی رو داشتید
    طبق تجربه هایی که از سال های زندگیم داشتم ، با وجود همه ی مشکلاتی که برای ادم تو زندگی ممکنه به وجود بیاد تلخ ترینشون دعوای پدرمادر هستش به نظرم
    به خصوص جلوی چشم بچه ها
    آدم علاوه بر اینکه از نظر روحی آسیب میبینه و ممکنه استرسی بشه
    بین دو راهی گیر میکنه چون هم پدر و هم مادر براش عزیزن و وقتی میبینه این دوتا با هم میجنگن خیلی سردرگم میشه
    من بارها تلاش کردم مانع دعواهای پدرمادرم بشم
    بارها با پدرم و مادرم تنهایی حرف زدم
    از حرفای روانشناسی گرفته تا حرف خدا و آیه ی قرآن
    گاهی گوش میدادن ولی اصل مسئله حل نشد و من وقتی دیدم نمیتونم اون ها رو تغییر بدم
    تصمیم گرفتم خودم رو تغییر بدم که حداقل کمتر آسیب ببینم
    واقعا زندگی با این پدرمادرها آسون نیست زیاد
    به خصوص بچه های دختر بیشتر آسیب میبینن


    راجب شغل نظامی ها پرسیدین
    خب طبق چیزایی که تو فامیل و آشناها دیدم و به صرف شرایطی این شغل داره
    خونواده هاشون معمولا یه استرسی رو همیشه به دوش میکشن
    به خصوص اینکه همسراشون از این ها باشن که ماموریت میرن و شهرای مرزی هستن تا اینکه کارشون اداری باشه
    ضمن احترامی که برای این شغل قائل هستم من نظر شخصی ام رو گفتم که بحث پیش اومد
    حالا بعضی هاشونم کارشون اداری هستش ولی ادم نگرانه که مبادا جنگی بشه و این ها اجبارا برن مرز بجنگن و اتفاقی بیفته

    یکی از آشناها شغلشون نظامیه و توی مرز هستن گاها
    چند وقت پیش که اینجا داعش زیاد شده بود توی مرز چند بار درگیری داشتن و یه گروه از داعشی ها برای سرش جایزه گذاشته بودن
    بعد خونواده اش و بچه هاش همیشه باید محافظه کارانه زندگی کنند
    آدم باید همش دلش توی تب و تاب باشه که بلایی سر همسرش نیاد
    من هم اینارو دیدم میگم شوهر آدم هر شغلی با درآمد کم داشته باشه ولی فقط از این شغل ها نباشه

    یا مثلا یکی دیگه از اقوام هم شغلشون نظامیه و حقوقشم خوبه به خصوص وقتی ماموریت میرن ولی بازم به نظرم آرامش آدم از این حقوق های چند میلیونی با ارزش تر هستش
    از طرفی هم بعضی ها از روی اجبار یا علاقه سراغ این شغل ها میرن که خب نظرشون محترم هست
    و به هر حال اونا هم ازدواج میکنن و زندگی تشکیل میدن اما من به شخصه اینجوری دلم آروم نیست

    دوست داداشم شغلشون نظامی هست و بعد ازدواجش ما خونه شون رفته بودیم
    خانومش می گفت من بابام نظامی بوده به خاطر سختی های این شغل همیشه می گفتم با پسری که نظامی باشه ازدواج نمیکنم
    آخر سر هم برعکسش شده، گفت خودمم نمیدونم ولی حرف زدیم علاقه مند شدم و خلاصه ازدواج کرده بودن
    بعد نکته ی دیگم هستش
    معمولا کسانی که نظامی هستن هر چند سال یک بار باید اجبارا شهر محل س************تشون رو عوض کنن و اینم آسون نیست به نظرم
    البته شغل های دیگم هستن که به نظرم استرس زا هستن برای خونواده ها و به خصوص همسر
    مثل خلبانی و دریانوردها و بعضی شغلای دیگه.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-26-2018 در ساعت 12:20 PM

  52. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31685
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    12
    تشکر شده 20 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    یلدا جان عزیزم پستاتو خوندم نگرانیت خیلی عمیقه.
    عزیزم منم هم سن شمام تا قبل ازدواجمم گاهی میترسیدم چون خونوادمم خیلی سختگیرن همیشه میگفتم نکنه اتفاقی افتاده باشه. پس تاحدودی درکت میکنم.
    حرفای مهم رو دوستان زدن و انصافا عالی راهنماییت کردن. فقط میخواستم یه تجربه رو باهات درمیون بذارم. من پارسال ازدواج کردم خونوادم رسم دارن قبل از عروسی گواهی میگیرن درحالی که خانواده همسرم اصلا این چیزا رو قبول ندارن. حالا فک کن قبل عروسی یعنی اینکه حتی تو دوران عقد هم رسما همه چی ممنوعه!ما عقد کردیم و گواهیم نگرفتیم قبل عروسی زمزمه خونوادم شروع شد. ما تو عقد هیچ رابطه ای نداشتیم و ترسی از بابت گواهی نبود یه روز مادرم با مادرشوهرم تماس گرفت که بیاین بریم خدا میدونه چقد این کار باعث خرد شدن شخصیتم شد حالا از مادرشوهرم انکار که من نمیام و دخترت الان دختر منم هست و بهش اعتماد دارم و از مادرم اصرار! حالا فک کن همسرم فهمید همچین ماجراییه چنان بلوایی به پا کرد که نگو!
    همسرم نه تنها عصبانی شد بلکه اجازه نداد هیچکس از خونوادش باما بیاد چون میگفت اجازه نمیدم هیچکس به همسرم توهین کنه!
    ولی درنهایت بااجبار مادرم گواهی گرفتیم هرچند من این وسط ذره ذره آب شدم!
    اینو گفتم بدونی پسری که عاقل باشه این چیزا ذره ای براش مهم نیست من ازدواجم سنتی بود و کاملا غریبه بودیم ولی واقعا اون رفتارش همیشه تو ذهنم موند که هیچوقت همچین موضوع مسخره ای روقبول نکرد! اگه همسرم این موردو از من میخواست واقعا ازش متنفر میشدم و قطعا همه چی رو تموم میکردم. واسه خودت ارزش قائل باش عزیزم واینقد ذهنتو درگیر فکرای وسواس گونه نکن کسی که لیاقت تورو داره مطمئن باش این چیزا اصلا براش مهم نیس موفق و خوشبخت باشی

  53. 2 کاربران زیر از naeirika بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  54. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naeirika نمایش پست ها
    یلدا جان عزیزم پستاتو خوندم نگرانیت خیلی عمیقه.
    عزیزم منم هم سن شمام تا قبل ازدواجمم گاهی میترسیدم چون خونوادمم خیلی سختگیرن همیشه میگفتم نکنه اتفاقی افتاده باشه. پس تاحدودی درکت میکنم.
    حرفای مهم رو دوستان زدن و انصافا عالی راهنماییت کردن. فقط میخواستم یه تجربه رو باهات درمیون بذارم. من پارسال ازدواج کردم خونوادم رسم دارن قبل از عروسی گواهی میگیرن درحالی که خانواده همسرم اصلا این چیزا رو قبول ندارن. حالا فک کن قبل عروسی یعنی اینکه حتی تو دوران عقد هم رسما همه چی ممنوعه!ما عقد کردیم و گواهیم نگرفتیم قبل عروسی زمزمه خونوادم شروع شد. ما تو عقد هیچ رابطه ای نداشتیم و ترسی از بابت گواهی نبود یه روز مادرم با مادرشوهرم تماس گرفت که بیاین بریم خدا میدونه چقد این کار باعث خرد شدن شخصیتم شد حالا از مادرشوهرم انکار که من نمیام و دخترت الان دختر منم هست و بهش اعتماد دارم و از مادرم اصرار! حالا فک کن همسرم فهمید همچین ماجراییه چنان بلوایی به پا کرد که نگو!
    همسرم نه تنها عصبانی شد بلکه اجازه نداد هیچکس از خونوادش باما بیاد چون میگفت اجازه نمیدم هیچکس به همسرم توهین کنه!
    ولی درنهایت بااجبار مادرم گواهی گرفتیم هرچند من این وسط ذره ذره آب شدم!
    اینو گفتم بدونی پسری که عاقل باشه این چیزا ذره ای براش مهم نیست من ازدواجم سنتی بود و کاملا غریبه بودیم ولی واقعا اون رفتارش همیشه تو ذهنم موند که هیچوقت همچین موضوع مسخره ای روقبول نکرد! اگه همسرم این موردو از من میخواست واقعا ازش متنفر میشدم و قطعا همه چی رو تموم میکردم. واسه خودت ارزش قائل باش عزیزم واینقد ذهنتو درگیر فکرای وسواس گونه نکن کسی که لیاقت تورو داره مطمئن باش این چیزا اصلا براش مهم نیس موفق و خوشبخت باشی
    واقعا چه خانواده شوهر و شوهرتون بافرهنگ که باشعورن

    درسته مادرتون دلیل خودش داشته و حالا ترس و یا طبق عرف خانواده میخواسته پیش بره ( که اشتباه ) ولی این حرفش شمارو زیر سوال برد ناخواسته

    خوشبخت باشی عزیزم
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  55. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  56. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naeirika نمایش پست ها
    یلدا جان عزیزم پستاتو خوندم نگرانیت خیلی عمیقه.
    عزیزم منم هم سن شمام تا قبل ازدواجمم گاهی میترسیدم چون خونوادمم خیلی سختگیرن همیشه میگفتم نکنه اتفاقی افتاده باشه. پس تاحدودی درکت میکنم.
    حرفای مهم رو دوستان زدن و انصافا عالی راهنماییت کردن. فقط میخواستم یه تجربه رو باهات درمیون بذارم. من پارسال ازدواج کردم خونوادم رسم دارن قبل از عروسی گواهی میگیرن درحالی که خانواده همسرم اصلا این چیزا رو قبول ندارن. حالا فک کن قبل عروسی یعنی اینکه حتی تو دوران عقد هم رسما همه چی ممنوعه!ما عقد کردیم و گواهیم نگرفتیم قبل عروسی زمزمه خونوادم شروع شد. ما تو عقد هیچ رابطه ای نداشتیم و ترسی از بابت گواهی نبود یه روز مادرم با مادرشوهرم تماس گرفت که بیاین بریم خدا میدونه چقد این کار باعث خرد شدن شخصیتم شد حالا از مادرشوهرم انکار که من نمیام و دخترت الان دختر منم هست و بهش اعتماد دارم و از مادرم اصرار! حالا فک کن همسرم فهمید همچین ماجراییه چنان بلوایی به پا کرد که نگو!
    همسرم نه تنها عصبانی شد بلکه اجازه نداد هیچکس از خونوادش باما بیاد چون میگفت اجازه نمیدم هیچکس به همسرم توهین کنه!
    ولی درنهایت بااجبار مادرم گواهی گرفتیم هرچند من این وسط ذره ذره آب شدم!
    اینو گفتم بدونی پسری که عاقل باشه این چیزا ذره ای براش مهم نیست من ازدواجم سنتی بود و کاملا غریبه بودیم ولی واقعا اون رفتارش همیشه تو ذهنم موند که هیچوقت همچین موضوع مسخره ای روقبول نکرد! اگه همسرم این موردو از من میخواست واقعا ازش متنفر میشدم و قطعا همه چی رو تموم میکردم. واسه خودت ارزش قائل باش عزیزم واینقد ذهنتو درگیر فکرای وسواس گونه نکن کسی که لیاقت تورو داره مطمئن باش این چیزا اصلا براش مهم نیس موفق و خوشبخت باشی
    تکبیررررر خخخ

  57. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naeirika نمایش پست ها
    یلدا جان عزیزم پستاتو خوندم نگرانیت خیلی عمیقه.
    عزیزم منم هم سن شمام تا قبل ازدواجمم گاهی میترسیدم چون خونوادمم خیلی سختگیرن همیشه میگفتم نکنه اتفاقی افتاده باشه. پس تاحدودی درکت میکنم.
    حرفای مهم رو دوستان زدن و انصافا عالی راهنماییت کردن. فقط میخواستم یه تجربه رو باهات درمیون بذارم. من پارسال ازدواج کردم خونوادم رسم دارن قبل از عروسی گواهی میگیرن درحالی که خانواده همسرم اصلا این چیزا رو قبول ندارن. حالا فک کن قبل عروسی یعنی اینکه حتی تو دوران عقد هم رسما همه چی ممنوعه!ما عقد کردیم و گواهیم نگرفتیم قبل عروسی زمزمه خونوادم شروع شد. ما تو عقد هیچ رابطه ای نداشتیم و ترسی از بابت گواهی نبود یه روز مادرم با مادرشوهرم تماس گرفت که بیاین بریم خدا میدونه چقد این کار باعث خرد شدن شخصیتم شد حالا از مادرشوهرم انکار که من نمیام و دخترت الان دختر منم هست و بهش اعتماد دارم و از مادرم اصرار! حالا فک کن همسرم فهمید همچین ماجراییه چنان بلوایی به پا کرد که نگو!
    همسرم نه تنها عصبانی شد بلکه اجازه نداد هیچکس از خونوادش باما بیاد چون میگفت اجازه نمیدم هیچکس به همسرم توهین کنه!
    ولی درنهایت بااجبار مادرم گواهی گرفتیم هرچند من این وسط ذره ذره آب شدم!
    اینو گفتم بدونی پسری که عاقل باشه این چیزا ذره ای براش مهم نیست من ازدواجم سنتی بود و کاملا غریبه بودیم ولی واقعا اون رفتارش همیشه تو ذهنم موند که هیچوقت همچین موضوع مسخره ای روقبول نکرد! اگه همسرم این موردو از من میخواست واقعا ازش متنفر میشدم و قطعا همه چی رو تموم میکردم. واسه خودت ارزش قائل باش عزیزم واینقد ذهنتو درگیر فکرای وسواس گونه نکن کسی که لیاقت تورو داره مطمئن باش این چیزا اصلا براش مهم نیس موفق و خوشبخت باشی
    تکبیرررررررخخ

  58. کاربران زیر از maam76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  59. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahriar نمایش پست ها
    سلام

    خیلی نظر سنجیده و به جایی بود

    تازه زمانی هم که بعضی پسرا میگن بکارت مهم نیست و نمیشه ملاک پاکی دختر قرار داد بعضی دختر خانوما ناراحت میشن و میگن وااا معیار پاکیه دختر پردشه دیگه!! و میگن که لابد یه ریگی تو کفش اون پسرا هست که میگن بکارت مهم نیست!!

    البته عذرخواهی از استارتر عزیز اگر موضوع به حاشیه میره
    سلام
    اتفاقا من بار ها گفتم پسری رو انتخاب میکنم که خاله زنک نباشه ازم معاینه بکارت بخواد و جالب اینجاست به هر پسری میگم اینو میگه حتما خودت باکره نیسی واسه همین اینو میگی!!!
    میدونید مردم ما اصل یه موضوع و جنبه های اخلاقی یه چیزو فراموش کردن چسبیدن به کارای خاله زنکی.مثلا تا من میگم با معاینه بکارت و پسری که اینو از همسرش میخواد مخالفم سریع همه به فکرشون میاد این دختره حتما خودش رابطه ازاد داشته حالا میخواد ادای روشن فکرا رو دربیاره.در صورتی که چیزی که من اتفاقا در حال حاضر دارم میبینم برعکسه دخترایی که خیلیاشون مث خودم تجربه رابطه نداشتن تعدادیشون با معاینه بکارت مخالفن و کلا براشون مهم نیس این مسائل.برعکس یه تعداد دوستام که روابط مختلف رو تجربه کردم بکارتشون رو ترمیم میکنن تا جواب معاینه بکارتشون منفی نباشه ینی اینا که با همه بودن به معاینه اعتقاد دارن!!
    من نظر خودم اینه اگر دختری میخواد رابطه داشته باشه یا نداشته باشه به خودش ربط داره و قرار نیست بابت کارایی که کرده به کسی جواب پس بده.واسه همین معاینه یه توهین بزرگه هرچند ادمای مذهبی بیان روش پوشش به ظاهر منطقی بزارن.
    چیزی هم به اسم ترمیم نباید باشه چرا چون خود دخترا باید به همه بفهمونن هیچی برای ترسیدن وجود نداره .
    ویرایش توسط saba95 : 06-26-2018 در ساعت 06:08 PM

  60. 3 کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  61. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    سلام
    اتفاقا من بار ها گفتم پسری رو انتخاب میکنم که خاله زنک نباشه ازم معاینه بکارت بخواد و جالب اینجاست به هر پسری میگم اینو میگه حتما خودت باکره نیسی واسه همین اینو میگی!!!
    میدونید مردم ما اصل یه موضوع و جنبه های اخلاقی یه چیزو فراموش کردن چسبیدن به کارای خاله زنکی.مثلا تا من میگم با معاینه بکارت و پسری که اینو از همسرش میخواد مخالفم سریع همه به فکرشون میاد این دختره حتما خودش رابطه ازاد داشته حالا میخواد ادای روشن فکرا رو دربیاره.در صورتی که چیزی که من اتفاقا در حال حاضر دارم میبینم برعکسه دخترایی که خیلیاشون مث خودم تجربه رابطه نداشتن تعدادیشون با معاینه بکارت مخالفن و کلا براشون مهم نیس این مسائل.برعکس یه تعداد دوستام که روابط مختلف رو تجربه کردم بکارتشون رو ترمیم میکنن تا جواب معاینه بکارتشون منفی نباشه ینی اینا که با همه بودن به معاینه اعتقاد دارن!!
    من نظر خودم اینه اگر دختری میخواد رابطه داشته باشه یا نداشته باشه به خودش ربط داره و قرار نیست بابت کارایی که کرده به کسی جواب پس بده.واسه همین معاینه یه توهین بزرگه هرچند ادمای مذهبی بیان روش پوشش به ظاهر منطقی بزارن.
    چیزی هم به اسم ترمیم نباید باشه چرا چون خود دخترا باید به همه بفهمونن هیچی برای ترسیدن وجود نداره .
    سلام اینطور که نمیشه .این حق پسره بدونه با کی ازدواج میکنه .حالا ازمایشی برا پسرا نیس این دلیل نمیشه .و همین طور برا دختر این حق هست که بدونه با کی ازدواج میکنه مثلا میتونن ازمایش خون واعتیاد بگیرن از پسر واینو دخترا بدونین ازمایش بکارت هیچ توهینی به دختر نیس اگه ناراحتین از پسر ا ازمایش اعتیاد نگیرین خخخخخ خیلی تعصبی گفتم

  62. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط maam76 نمایش پست ها
    سلام اینطور که نمیشه .این حق پسره بدونه با کی ازدواج میکنه .حالا ازمایشی برا پسرا نیس این دلیل نمیشه .و همین طور برا دختر این حق هست که بدونه با کی ازدواج میکنه مثلا میتونن ازمایش خون واعتیاد بگیرن از پسر واینو دخترا بدونین ازمایش بکارت هیچ توهینی به دختر نیس اگه ناراحتین از پسر ا ازمایش اعتیاد نگیرین خخخخخ خیلی تعصبی گفتم
    سلام.این نظر شماست میتونید هم با همین دخترای مذهبی که اعتقادشون شبیه شماست و اینو توهین نمیدونن ازدواج کنید.این حق هر ادمیه بدونه با چه کسی ازدواج میکنه ولی حق نداره تو گذشته طرفش بیل بزنه.شما همون شناختی که نسبت به طرفت پیدا میکنی و میفهمی این ادم باهات جوره یا نه کفایت میکنه.
    بعد یه مقایسه ای کردین که کلا زمینو زمان بهم ریخت از این مقایسه.اخه اعتیاد چه ربطی به بکارت داره؟!!اگر از پسر تست اعتیاد میگیرن دلیلش اینه اون اعتیاد فقط به خودش اسیب نمیزنه بلکه به کل خانواده اسیب میزنه تصور کن پسره کلی از درامدشو بده پای مواد زنو بچش مریض بشن مرده بخاطر مواد عصبی بشه ایا واقعا چه ربطی به بکارت داره؟؟؟؟!!!ایا کسی که مثلا بکارت نداره نمیتونه شوهرشو خوشبخت کنه؟!!ولی کسی که مواد میکشه زندگی خانوادشو داره نابود میکنه .
    اصلا مقایسه درستی نبود.
    الان تو ایران بعید میدونم پسرا دختر باکره گذاشته باشن که بخوان با اونا ازدواج کنن!!!!!
    من خودم به شخصه همچین ادمیو انتخاب نمیکنم هر ادمی میتونه با کسی که هم عقیده خودشه ازدواج کنه .دخترای مذهبی زیادی هم هستن که ازمایش بکارت رو قبول دارن میتونید از همون قشر زن بگیرین.

  63. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  64. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naeirika نمایش پست ها
    یلدا جان عزیزم پستاتو خوندم نگرانیت خیلی عمیقه.
    عزیزم منم هم سن شمام تا قبل ازدواجمم گاهی میترسیدم چون خونوادمم خیلی سختگیرن همیشه میگفتم نکنه اتفاقی افتاده باشه. پس تاحدودی درکت میکنم.
    حرفای مهم رو دوستان زدن و انصافا عالی راهنماییت کردن. فقط میخواستم یه تجربه رو باهات درمیون بذارم. من پارسال ازدواج کردم خونوادم رسم دارن قبل از عروسی گواهی میگیرن درحالی که خانواده همسرم اصلا این چیزا رو قبول ندارن. حالا فک کن قبل عروسی یعنی اینکه حتی تو دوران عقد هم رسما همه چی ممنوعه!ما عقد کردیم و گواهیم نگرفتیم قبل عروسی زمزمه خونوادم شروع شد. ما تو عقد هیچ رابطه ای نداشتیم و ترسی از بابت گواهی نبود یه روز مادرم با مادرشوهرم تماس گرفت که بیاین بریم خدا میدونه چقد این کار باعث خرد شدن شخصیتم شد حالا از مادرشوهرم انکار که من نمیام و دخترت الان دختر منم هست و بهش اعتماد دارم و از مادرم اصرار! حالا فک کن همسرم فهمید همچین ماجراییه چنان بلوایی به پا کرد که نگو!
    همسرم نه تنها عصبانی شد بلکه اجازه نداد هیچکس از خونوادش باما بیاد چون میگفت اجازه نمیدم هیچکس به همسرم توهین کنه!
    ولی درنهایت بااجبار مادرم گواهی گرفتیم هرچند من این وسط ذره ذره آب شدم!
    اینو گفتم بدونی پسری که عاقل باشه این چیزا ذره ای براش مهم نیست من ازدواجم سنتی بود و کاملا غریبه بودیم ولی واقعا اون رفتارش همیشه تو ذهنم موند که هیچوقت همچین موضوع مسخره ای روقبول نکرد! اگه همسرم این موردو از من میخواست واقعا ازش متنفر میشدم و قطعا همه چی رو تموم میکردم. واسه خودت ارزش قائل باش عزیزم واینقد ذهنتو درگیر فکرای وسواس گونه نکن کسی که لیاقت تورو داره مطمئن باش این چیزا اصلا براش مهم نیس موفق و خوشبخت باشی
    سلام
    خدا خودتون و همسرتون رو حفظ کنه .همسرتون خیلی عاقل و روشن فکره تو این دوره زمونه کم مردی پیدا میشه اینجوری باشه .اکثر مردا الان مثل بچه میمونن و خیلی اذیت دارن.
    اشالا کنار هم خوشبخت بشین

  65. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  66. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    سلام
    اتفاقا من بار ها گفتم پسری رو انتخاب میکنم که خاله زنک نباشه ازم معاینه بکارت بخواد و جالب اینجاست به هر پسری میگم اینو میگه حتما خودت باکره نیسی واسه همین اینو میگی!!!
    میدونید مردم ما اصل یه موضوع و جنبه های اخلاقی یه چیزو فراموش کردن چسبیدن به کارای خاله زنکی.مثلا تا من میگم با معاینه بکارت و پسری که اینو از همسرش میخواد مخالفم سریع همه به فکرشون میاد این دختره حتما خودش رابطه ازاد داشته حالا میخواد ادای روشن فکرا رو دربیاره.در صورتی که چیزی که من اتفاقا در حال حاضر دارم میبینم برعکسه دخترایی که خیلیاشون مث خودم تجربه رابطه نداشتن تعدادیشون با معاینه بکارت مخالفن و کلا براشون مهم نیس این مسائل.برعکس یه تعداد دوستام که روابط مختلف رو تجربه کردم بکارتشون رو ترمیم میکنن تا جواب معاینه بکارتشون منفی نباشه ینی اینا که با همه بودن به معاینه اعتقاد دارن!!
    من نظر خودم اینه اگر دختری میخواد رابطه داشته باشه یا نداشته باشه به خودش ربط داره و قرار نیست بابت کارایی که کرده به کسی جواب پس بده.واسه همین معاینه یه توهین بزرگه هرچند ادمای مذهبی بیان روش پوشش به ظاهر منطقی بزارن.
    چیزی هم به اسم ترمیم نباید باشه چرا چون خود دخترا باید به همه بفهمونن هیچی برای ترسیدن وجود نداره .
    سلام نتونستم چیزی نگم
    شما میگین نبایددختره ازمایش بده. ولی اینو میدونین حق هر کسیه که بدونه با کی ازدواج میکنه. درسته برای مرد همچین ازمایشی نیس. ینی شما از خواستگارتو نمیخوایین ازمایش اعتیاد بده خوب اگه اینطوره به پسرام بر میخوره. خوب درسته سالم بودن این عضو دلیل بر پاک بودن نیس. ولی تو ازمایش نشون میده چی شده که از بین رفته

  67. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    سلام
    صبا خانوم شما گفتین این کار خاله زنک بازی که پسره از دختر ج آزمایش بخواد .یه سوال شما حاضری از پسر ج آزمایش اعتیاد نخوایی؟ بعد پسره خدایی نکرده معتاد باشه.بعدش مگه تو ازمایش نشون داده نمیشه که علت از بین رفتن چی بوده؟مثلا اگه طرف هیچ گناهی نداشته باشه

  68. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط maam76 نمایش پست ها
    سلام
    صبا خانوم شما گفتین این کار خاله زنک بازی که پسره از دختر ج آزمایش بخواد .یه سوال شما حاضری از پسر ج آزمایش اعتیاد نخوایی؟ بعد پسره خدایی نکرده معتاد باشه.بعدش مگه تو ازمایش نشون داده نمیشه که علت از بین رفتن چی بوده؟مثلا اگه طرف هیچ گناهی نداشته باشه
    من فقط نظرمو گفتم دوست عزیز.
    اینو من نمیگم فقط تمام روانشناس های بزرگ میگن که تست بکارت یه توهین به شخصیت دختره .پدر من که یه ادم قدیمی و فوق العاده سنتی بود وقتی مادرم رفت تست بکارت بده باهاش دعوا کرد حالا من تعجب میکنم چطور بعضی پسرا هنوز درگیرن.
    وقتی دختر مبنای سلامت پسر رو میزاره بر مبنای صداقت پسر ،پسر هم باید مبنا رو بزاره روی صداقت نه روی یه ورقه کاغذ.نه اینکه به دختر بگه تو دروغ میگی تا برا من مدرک نیاری نمیپذیرمت!!توهین از این بیشتر؟!!
    این همه پسر تو ایران که تجربه رابطه جنسی داشتن ینی همه اینا خودشون باکرن که زن باکره میخوان؟
    گفتم هم اعتیاد اصن هیچ ربطی به بکارت نداره فرقشون قشنگ و کامل براتون توضیح دادم. من از همسرم ازمایش اعتیاد نمیخوام همین که بگه معتاد نیست و اسیب اعتیادش گریبانگیرم نشه کفایت میکنه.
    راجب ازمایش بکارت تو تاپیکای مختلف بحث شده چندین بار میتونید نظرات رو اونجا بخونید چون من خیلی در این باره قبلا بحث کردم و الان فقط نظرشخصیمو میگم دیگه بحث نمیکنم.
    ویرایش توسط saba95 : 06-26-2018 در ساعت 09:53 PM

  69. 3 کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  70. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25019
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    190
    تشکر شده 199 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    من فقط نظرمو گفتم دوست عزیز.
    اینو من نمیگم فقط تمام روانشناس های بزرگ میگن که تست بکارت یه توهین به شخصیت دختره .پدر من که یه ادم قدیمی و فوق العاده سنتی بود وقتی مادرم رفت تست بکارت بده باهاش دعوا کرد حالا من تعجب میکنم چطور بعضی پسرا هنوز درگیرن.
    وقتی دختر مبنای سلامت پسر رو میزاره بر مبنای صداقت پسر ،پسر هم باید مبنا رو بزاره روی صداقت نه روی یه ورقه کاغذ.نه اینکه به دختر بگه تو دروغ میگی تا برا من مدرک نیاری نمیپذیرمت!!توهین از این بیشتر؟!!
    این همه پسر تو ایران که تجربه رابطه جنسی داشتن ینی همه اینا خودشون باکرن که زن باکره میخوان؟
    گفتم هم اعتیاد اصن هیچ ربطی به بکارت نداره فرقشون قشنگ و کامل براتون توضیح دادم. من از همسرم ازمایش اعتیاد نمیخوام همین که بگه معتاد نیست و اسیب اعتیادش گریبانگیرم نشه کفایت میکنه.
    راجب ازمایش بکارت تو تاپیکای مختلف بحث شده چندین بار میتونید نظرات رو اونجا بخونید چون من خیلی در این باره قبلا بحث کردم و الان فقط نظرشخصیمو میگم دیگه بحث نمیکنم.
    سلام . مطالب شما رو خوندم . حرف شما درست من خودم به عنوان یک پسر اصلا ازمایش بکارت رو قبول ندارم ولی واجبه چون اگه خدایی نکرده ۱ درصد دختر بکارت نداشته باشه و پسر بخواد ازش جدا بشه به هر دلیلی مهریه رو کامل در نظر میگیرن در حالی که طبق قانون تا زمانی که رابطه ی جنسی بین زوج نباشه مهریه نصف هست و قانون این حرفا حالیش نیست که بیای بگی مشکل داشت از اول و اینا و اینجا صداقت هم به کار نمیاد و دادگاه هم صداقت حالیش نیست
    امضای ایشان
    ... من از اینکه تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم ...

    ... یه جوری زخم خوردم که نه می مونم نه میمیرم ..

    ... تمام آرزوم این بود یه رویایی که شد دردم ...

    ... یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم ...

    ... یه عمره با خودم میگم خدارو شکر خوشبخته ...

    ... خدارو شکر خوشبختی چقد این گفتنش سخته ...

  71. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط haaasaaa نمایش پست ها
    سلام . مطالب شما رو خوندم . حرف شما درست من خودم به عنوان یک پسر اصلا ازمایش بکارت رو قبول ندارم ولی واجبه چون اگه خدایی نکرده ۱ درصد دختر بکارت نداشته باشه و پسر بخواد ازش جدا بشه به هر دلیلی مهریه رو کامل در نظر میگیرن در حالی که طبق قانون تا زمانی که رابطه ی جنسی بین زوج نباشه مهریه نصف هست و قانون این حرفا حالیش نیست که بیای بگی مشکل داشت از اول و اینا و اینجا صداقت هم به کار نمیاد و دادگاه هم صداقت حالیش نیست
    سلام.اون دختر دیگه خیلیی باید بی وجدان باشه که بخواد از این کارا بکنه.همچین مواردی به ندرت رخ میده.اگر یه دختر کاری کرده قبل ازدواج و موقع ازدواج بخواد جدا بشه از شوهرش الکی بگه من باهاش رابطه داشتم که مهریه رو کامله بگیره دیگه اون خیلی پست هست.قوانین مزخرف ما نباید باعث بشه از این تبعیض ها حمایت کنیم.
    من خودم هیچ وقت اینکارو نمیکنم دیگه هرکی میخواد بخواد نمیخواد نخواد اصلا برام مهم نیست.من که به هر پسری که خواستگارم بوده اینو گفتم اصلا براش مهم نبوده چون دیگه شخصیت من واسشون تو دانشگاه شناخته شده بوده.
    ویرایش توسط saba95 : 06-27-2018 در ساعت 03:52 PM

  72. 2 کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  73. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    سلام.اون دختر دیگه خیلیی باید بی وجدان باشه که بخواد از این کارا بکنه.همچین مواردی به ندرت رخ میده.اگر یه دختر کاری کرده قبل ازدواج و موقع ازدواج بخواد جدا بشه از شوهرش الکی بگه من باهاش رابطه داشتم که مهریه رو کامله بگیره دیگه اون خیلی پست هست.قوانین مزخرف ما نباید باعث بشه از این تبعیض ها حمایت کنیم.
    من خودم هیچ وقت اینکارو نمیکنم دیگه هرکی میخواد بخواد نمیخواد نخواد اصلا برام مهم نیست.من که به هر پسری که خواستگارم بوده اینو گفتم اصلا براش مهم نبوده چون دیگه شخصیت من واسشون تو دانشگاه شناخته شده بوده.
    خوب باید یه قانونی باشه .که همه ازش تبعیت کنن .
    هله هردم بیردم المازکی

  74. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط maam76 نمایش پست ها
    خوب باید یه قانونی باشه .که همه ازش تبعیت کنن .
    هله هردم بیردم المازکی
    حالا چرا از قوانین داعش تبعیت نمیکنی؟
    منم به همون دلیل از یسری قوانین تبعیت نمیکنم.
    اقاجان شماها که قبول دارین اینو خب برین یه زن امل مذهبی بگیرین که مث برده از شوهر تبعیت میکنن. اونا همه جوره تو سری خورن بگی نرو جایی نمیرن میمونن تو خونه بگی ازمایش بده میرن زور بگی میپذیرن .
    من عقاید تبعیض امیزو قبول ندارم من نمیخوام بهم بی احترامی شه با ادمایی با این طرز فکر زندگی نمیکنم تا حالا هم هر پسری خواستگارم بوده اونقد دوست داشته جور بشه که هرچی شرط گذاشتم درجا قبول کرده پس لزومی نمیبینم با وجود همچین شرایطی با یه پسر با این طرز فکر ازدواج کنم.
    اگر بحث میکنم دلیلش خودم نیسم دلیلش اینه یه عده دخترا اگاهی پیدا کنن راجب حقشون و نزارن هر کی از راه میرسه شخصیتشون رو له کنه.
    ویرایش توسط saba95 : 06-27-2018 در ساعت 05:09 PM

  75. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    اطمینان را بهت میدم که پرده بکارتت سالم هست.
    این همه استرس این همه نگرانی
    اینها همش کاذب هست خیلی برایتان نگرانم اینجوری صدمه می بینید
    دو حالت هست دارید :
    1- بزرگنمایی مشکلات
    2-نهایت منفی نگری
    تو را خدا حتما برو پیش روانشناس نشد برو پیش روانپزشک خیلی این شدت استرس به سلامتیت آسیب میرساند.
    اینقدر خودت را آزار نده
    بی خیال


    سلام آقا سعید
    ممنونم از قوت قلبتون
    راستش من هنوزم دارم به این موضوع فکر می کنم
    نمیدونم چی شده بود که یهویی این فکر به سرم زد
    بعدش که استرس گرفتم
    اصلا نتونستم چند دیقه آروم بشینم ببینم چه دلیل منطقی محکمی برای این شک وجود داره
    ولی چند روز میگذشت بازم نتونستم!!!
    کاش میتونستم این وسواس و حساس بودن رو بیشتر کنار بذارم
    خودمم تعجب می کنم چرا اینکارو کردم!!!

  76. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  77. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط naeirika نمایش پست ها
    یلدا جان عزیزم پستاتو خوندم نگرانیت خیلی عمیقه.
    عزیزم منم هم سن شمام تا قبل ازدواجمم گاهی میترسیدم چون خونوادمم خیلی سختگیرن همیشه میگفتم نکنه اتفاقی افتاده باشه. پس تاحدودی درکت میکنم.
    حرفای مهم رو دوستان زدن و انصافا عالی راهنماییت کردن. فقط میخواستم یه تجربه رو باهات درمیون بذارم. من پارسال ازدواج کردم خونوادم رسم دارن قبل از عروسی گواهی میگیرن درحالی که خانواده همسرم اصلا این چیزا رو قبول ندارن. حالا فک کن قبل عروسی یعنی اینکه حتی تو دوران عقد هم رسما همه چی ممنوعه!ما عقد کردیم و گواهیم نگرفتیم قبل عروسی زمزمه خونوادم شروع شد. ما تو عقد هیچ رابطه ای نداشتیم و ترسی از بابت گواهی نبود یه روز مادرم با مادرشوهرم تماس گرفت که بیاین بریم خدا میدونه چقد این کار باعث خرد شدن شخصیتم شد حالا از مادرشوهرم انکار که من نمیام و دخترت الان دختر منم هست و بهش اعتماد دارم و از مادرم اصرار! حالا فک کن همسرم فهمید همچین ماجراییه چنان بلوایی به پا کرد که نگو!
    همسرم نه تنها عصبانی شد بلکه اجازه نداد هیچکس از خونوادش باما بیاد چون میگفت اجازه نمیدم هیچکس به همسرم توهین کنه!
    ولی درنهایت بااجبار مادرم گواهی گرفتیم هرچند من این وسط ذره ذره آب شدم!
    اینو گفتم بدونی پسری که عاقل باشه این چیزا ذره ای براش مهم نیست من ازدواجم سنتی بود و کاملا غریبه بودیم ولی واقعا اون رفتارش همیشه تو ذهنم موند که هیچوقت همچین موضوع مسخره ای روقبول نکرد! اگه همسرم این موردو از من میخواست واقعا ازش متنفر میشدم و قطعا همه چی رو تموم میکردم. واسه خودت ارزش قائل باش عزیزم واینقد ذهنتو درگیر فکرای وسواس گونه نکن کسی که لیاقت تورو داره مطمئن باش این چیزا اصلا براش مهم نیس موفق و خوشبخت باشی


    سلام عزیزم
    متشکرم از درک خوبت گلم، امیدوارم همیشه خوشبخت باشی عزیزم
    منم مسئله ی شما رو تا حدودی درک کردم و واقعا ناراحت شدم
    ببخشید اگه از مادر انتقاد می کنم ولی به نظرم این رفتار درستی نیستش
    حداقل بهتربود قبلش با شما مطرح میکردن و شما به نامزدتون میگفتید
    تا اینکه خودشون رفتن به مادر شوهرتون گفتن
    واقعااا ناراحت میشه آدم

    حالا از طرفی هم واقعا خوشحال باش
    همسرت و مادر ایشون خیلی با درک بالا و با شعور بودن که اونجوری برخورد کردن

    حالا چرا مادرتون اینقدر رو این موضوع اصرار داشتن؟
    شاید مثل مادر من میگن این برگ برنده ی دختر هستش!
    حالا من دقیقا نمی دونم دلیل ایشون برای این کار و به اون شکل چی بوده

    حرفاتون درسته عزیزم
    راستش اصلا نمی دونم چی شد یهویی این فکر تو سرم زد، فقط اینو می دونم هنوز حالم و آرامش ذهنی ام به طور کامل برنگشته!
    چون فقط بحث این موضوع نیستش هر چند جزو مواردی بود که به ندرت اینقدر حساس شده بودم
    اما فکر می کنم که این مسئله رو باید از ریشه حل کنم
    و سعی کنم این سطح بالا از استرس و نگرانی و فکر رو از خودم دور کنم

    بعد از اولین باری که برای معاینه رفتم و دکتر گفت مشکلی نیستش
    من دیگه فهمیدم زمین خوردن و افتادن از دوچرخه و فشاری که لباس تنگ یا پد موقع پریود به بدن وارد میکنه این ها هیچکدوم به بکارت آسیبی نمیرسونه
    حتی بار دوم هم که چند روز پیش رفتم یه حسی میگفت که مشکلی نیست
    ولی از طرفی هم یه چیزی مثل خوره مغزمو میخورد نمیذاشت آروم باشم
    هر کاری کردم حواس خودمو از روی این موضوع بردارم و اون شک رو برطرف کنم نشد
    حرفای بچه ها و مادرمم توی مغزم نمیرفت با اینکه تا حدی قبول داشتم حرفاشونو و میدونستم درست میگن
    حالا به حدی حساس شده بودم بعد معاینه از دست دکتر هم ترسیدم!!! و خواستم یقین پیدا کنم که لمس دستش بهم آسیبی نرسونده باشه!
    با اینکه دکتر متخصص زنان هستن و چندین سال سابقه ی کار دارن
    و اگه خدایی نکرده هم آسیبی بودش همون موقع مشخص میشد!
    یه فکر ساده چه ها که نمیکنه با یه آدم


    این موضوع خیلی منو اذیت کرد
    بدترش هم این بود که اون چند روز از شانس من یه کاری پیش میومد که من نتونتسم با مادرم تنها باشم و بهش بگم جریان رو
    از طرفی هم تلقین خیلی موثره
    من اول که شک کردم بعد یکم درد داشتم بعد با خودم گفتم لابد چیزی هستش
    بعد روز بعدش کمرم درد گرفته بودم به این موضوع ربطش دادم و هر روز یه دلیل برای اثبات این شک پیدا می کردم!

    بعد از معاینه هم راستش من ناراحت بودم از دست خودم
    و حس میکردم اونقدر ذهنم خسته اس که چند روز نیاز دارم زمان بگذره که آروم بشم
    این در حالی بود که من گاهی این مدت زمین میخوردم یا میپریدم ولی خب میدونستم بکارت اینجوری آسیب نمیبینه
    اما اون روز از بدشانسی ام فشاری که حس کردم رو همزمان بود با خونریزی پریود و منم ترسم این بود
    یعنی بهتره بگم دلیل ترسم همین بودش
    چون گاها پیش میاد توی مسافرت یا اینکه از جایی افتادم و یا استرس ، پریود جلو میفته ولی دلیلی برای آسیب بکارت نیستش
    اما خب من با دیدن خون اون موقع انگاری ته دلم خالی شد و با خودم می گفتم لابد چیزی شده چون توی پریود دهانه ی رحم باز هستش و خب خطر آسیب بیشتره!


    این ها به کنار
    این چند روز گاهی هم فکر می کردم اگه ازدواج کنم و به علت این اتفاق ها بکارت آسیبی دیده باشه بعدا آدم پیش همسرش تحقیر میشه حتی اینکه اگه به روش نیاره.
    حرفت درسته عزیزم
    من قبلنا که سنم کم بود فکر می کردم این تست بکارت یه کار واجب و لازم هستش!
    چون دیده بودم و شنیده بودم که بعضی عروس های فامیل اینکارو انجام داده بودن
    بعدها که بزرگ شدم و بیشتر شناخت پیدا کردم و به خصوص بعد از این جریان هایی که در مورد بکارت برای خودم پیش اومد
    دیگه یاد گرفتم این یه چیز ساختگی و اشتباه هستش
    من دوسه بار هم به مادرم گفتم این کار توهین به شان دختر هستش
    ولی ایشون همچنان میگن که اگه چیزی بعدا پیش بیاد دختر تحقیر نمیشه و کسی پشت سرش حرفی نمیزنه
    حالا من موندم چرا این رسم و رسوم های اشتباه رو این همه سال ادامه میدن بعضی ها؟!
    به هر حال خدا به آدم عقل داده باید ببینیم یه چیزی درست هست یا نه بعد بریم به تبعیت از بقیه ادامه اش بدیم
    من خیلی راجب این موضوع با مادرم حرف زدم حتی اخر بحث که همچنان روی حرفش تاکید میکرد عصبانی شدم گفتم بهتره ادامه ندیم هر کسی با نظر خودش
    اما بعدش که دوباره حرف زدیم میگفت من منظورم از این کار توهین به دختر نیستش
    فقط به نظرم اینجوری دختر سرش همیشه بالاست
    حالا نمیدونم باید بیشتر به حرفش فکر کنم که به نتیجه ی قطعی برسم.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-27-2018 در ساعت 07:54 PM

  78. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  79. بالا | پست 47

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    سلام
    اتفاقا من بار ها گفتم پسری رو انتخاب میکنم که خاله زنک نباشه ازم معاینه بکارت بخواد و جالب اینجاست به هر پسری میگم اینو میگه حتما خودت باکره نیسی واسه همین اینو میگی!!!
    میدونید مردم ما اصل یه موضوع و جنبه های اخلاقی یه چیزو فراموش کردن چسبیدن به کارای خاله زنکی.مثلا تا من میگم با معاینه بکارت و پسری که اینو از همسرش میخواد مخالفم سریع همه به فکرشون میاد این دختره حتما خودش رابطه ازاد داشته حالا میخواد ادای روشن فکرا رو دربیاره.در صورتی که چیزی که من اتفاقا در حال حاضر دارم میبینم برعکسه دخترایی که خیلیاشون مث خودم تجربه رابطه نداشتن تعدادیشون با معاینه بکارت مخالفن و کلا براشون مهم نیس این مسائل.برعکس یه تعداد دوستام که روابط مختلف رو تجربه کردم بکارتشون رو ترمیم میکنن تا جواب معاینه بکارتشون منفی نباشه ینی اینا که با همه بودن به معاینه اعتقاد دارن!!
    من نظر خودم اینه اگر دختری میخواد رابطه داشته باشه یا نداشته باشه به خودش ربط داره و قرار نیست بابت کارایی که کرده به کسی جواب پس بده.واسه همین معاینه یه توهین بزرگه هرچند ادمای مذهبی بیان روش پوشش به ظاهر منطقی بزارن.
    چیزی هم به اسم ترمیم نباید باشه چرا چون خود دخترا باید به همه بفهمونن هیچی برای ترسیدن وجود نداره .

    سلام صبا جان
    با حرفات موافقم
    متاسفانه چون این موضوع گواهی بکارت خیلی سال توی آداب و رسوم جا افتاده و خیلی ها ازش تبعیت کردن
    باعث شده گاها اگه دختری بگه گواهی نمیدم بعضی ها بهش شک کنن
    ای کاش جامعه
    خونواده ها و تک تک افراد چه دختر چه پسر با عقل و درایت این رو تحلیل کنن و برای همیشه این گواهی بکارت رو بردارن از فرهنگ ازدواج

    چند روز پیش که فکرم خیلی درگیر این موضوع بودش
    توی یوتیوب یه کلیپ از مکالمه ی دکتر هلاکویی با یه دختر رو دیدم که فکر کنم 32 یا 35 ساله بودن و ایرانی مقیم امریکا
    از بعضی حرفاش واقعا تعجب کردم
    میگفت از سال های اولیه ی دانشگاه کارشناسی روابط دوستی رو با پسرا شروع کردن
    که خب فکر می کردن به ازدواج میرسه ولی هیچکدوم نرسیده بودن
    حالا تعداد رابطه ها چند تا بود؟ 20 تا!
    خود دکتر هم از حرفاشون تعجب کرده بودن
    خانومه می گفت دو بار بکارتش رو ترمیم کرده و این سوال برانگیز بود
    حالا میخواست نظر دکتر هلاکویی رو راجب ازدواجش بدونه
    ایشونم جواب داد که شما اصلا کالای ازدواج نیستید
    حالا بگذریم که مشکلاتشون چیا بود
    ولی منظورم از بحث ترمیم بکارت هست که مطرح کرده بودی
    چند وقت پیش شنیدم که یکی از پزشکهای متخصص زنان شهرمون رو به خاطر ترمیم بکارت پرونده ی پزشکیشون رو باطل کرده بودن!

    خب کسی که بکارت براش مهمه چرا اصلا میره وارد رابطه میشه؟
    بعدش اگه مهم نیست چرا میره ترمیم میکنه
    البته نگاه جامعه و همسر هم بخش عمده ی دلیل رو اینجا مطرح می کنه.
    خودم هم بار اولی که دوسال پیش برای معاینه مراجعه کرده بودم
    وقتی گفتم از دوچرخه افتادم دکتر گفت قضیه برای کی بوده منم گفتم چند ماه پیش
    گفت اگه آسیب دیده باشی باید همون موقع میومدی که پزشکی قانونی بهت گواهی سلامت بده
    خدا میدونه حالم چی شده بود با گفتن این حرف
    احساس حقارت حتی وقتی که میدونی گناهی هم نکردی اصلااااا آسون نیست.
    اینکه بقیه چجوری قضاوتت میکنن و زندگیت چجوری میشه
    آدم از زمین و زمان شاکی میشه متنفر میشه
    اون چند دیقه تا اینکه دکتر گفت مشکلی برای من پیش نیومده به صدسال برام گذشت و به چه چیزا که فکر نکردم
    امیدوارم هر چی زودتر جامعه ی ما یاد بگیریم که عاقلانه تر برخورد کنیم.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 06-27-2018 در ساعت 07:51 PM

  80. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  81. بالا | پست 48

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    33849
    نوشته ها
    107
    تشکـر
    170
    تشکر شده 134 بار در 76 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    امیدوارم هر چی زودتر جامعه ی ما یاد بگیریم که عاقلانه تر برخورد کنیم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    .


    سلام

    عاقلانه بر خورد کردن جامعه پنجاه در صد قضیه هست و اینکه جوانان ما مسولیت کارهایشان را به عهده بگیرند 50 درصد دیگر.

    هر کسی صاحب بدن و زندگی خودشه و دی این موضوع شکی نیست. ولی اگر دوست داره رابطه داشته باشه باید مسولیت اون رو هم به عهده بگیره (چه پسر و چه دختر). به این معنی که به راحتی بگه بله من رابطه داشتم و "من" این کارو کردم. حالا طرف مقابل خواست، خواست در غیر اینصورت موضوع منتفیه. اما اینکه به خاطر اینکه طرف یه کیس ازدواج عالی دشت کنه (دختر یا پسر فرقی نمیکنه) به هزار روش (مثل جعل گواهی، دوختن پرده بکارت و بکارت از پوست گوزن استرالیایی و قسم آیه یا اینکه من اصلا دست دختری قبل از تورو نگرفتمو به جون ننمو و...) این کار بسیار زشت هست و به نوعی کلاهبرداری محسوب میشه. این نشون میده اون شخص از هر جنسیت یا سنی که باشه هنوز میترسه بگه من بودم دلم خواست عاشق شدم و چیزی به نام مسولیت رو نمیپذیره چون نمیتونه و تحمل نداره که انتقاد احتمالی رو بشنوه یا موقعیت عالی رو از دست بده. (ترس + منفعت طلبی)

    پ.ن : هرچند به نظر شخصی من، معاینه و گواهی بکارت عینا همچون طرح های اقتصادی، گشت ارشاد و حجاب اجباری یک امر باطل (حداقل از دید روانشناسان) برای استحکام بخشی به بنیان خانواده و کاهش خیانت زوجین هست و راه درست مسولیت پذیری جوانان و دیدگاه مناسب جامعه و صد البته استفاده از تجربیات روز جامعه شناسان و روانشناسان برتر دنیاست.

    پ.ن : متاسفانه مسولین ما هم مسولیت کارها و تصمیمات خود را نمیپذیرند. پس این مشکل در تمام سطوح جامعه و هر دوجنس مشاهده میشود. شما کم در ایران مسوول عالی رتبه ای میبینید که برای یک پیشامد بد در نتیجه ی یک تصمیم اشتباه، آن مسول علنی بگوید این تصمیم که به اینجا ختم شده را من گرفتم یا به دستور من بوده!. البته در این زمینه هم مردم به مسولین خود نگاه می کنند. (مردم به حاکمان خود بیش از پدرانشان شبیه هستند)
    ویرایش توسط AmirAli65 : 06-27-2018 در ساعت 11:45 PM

  82. 3 کاربران زیر از AmirAli65 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  83. بالا | پست 49

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط AmirAli65 نمایش پست ها

    سلام

    عاقلانه بر خورد کردن جامعه پنجاه در صد قضیه هست و اینکه جوانان ما مسولیت کارهایشان را به عهده بگیرند 50 درصد دیگر.

    هر کسی صاحب بدن و زندگی خودشه و دی این موضوع شکی نیست. ولی اگر دوست داره رابطه داشته باشه باید مسولیت اون رو هم به عهده بگیره (چه پسر و چه دختر). به این معنی که به راحتی بگه بله من رابطه داشتم و "من" این کارو کردم. حالا طرف مقابل خواست، خواست در غیر اینصورت موضوع منتفیه. اما اینکه به خاطر اینکه طرف یه کیس ازدواج عالی دشت کنه (دختر یا پسر فرقی نمیکنه) به هزار روش (مثل جعل گواهی، دوختن پرده بکارت و بکارت از پوست گوزن استرالیایی و قسم آیه یا اینکه من اصلا دست دختری قبل از تورو نگرفتمو به جون ننمو و...) این کار بسیار زشت هست و به نوعی کلاهبرداری محسوب میشه. این نشون میده اون شخص از هر جنسیت یا سنی که باشه هنوز میترسه بگه من بودم دلم خواست عاشق شدم و چیزی به نام مسولیت رو نمیپذیره چون نمیتونه و تحمل نداره که انتقاد احتمالی رو بشنوه یا موقعیت عالی رو از دست بده. (ترس + منفعت طلبی)

    پ.ن : متاسفانه مسولین ما هم مسولیت کارها و تصمیمات خود را نمیپذیرند. پس این مشکل در تمام سطوح جامعه و هر دوجنس مشاهده میشود. شما کم در ایران مسوول عالی رتبه ای میبینید که برای یک پیشامد بد در نتیجه ی یک تصمیم اشتباه، آن مسول علنی بگوید این تصمیم که به اینجا ختم شده را من گرفتم یا به دستور من بوده!. البته در این زمینه هم مردم به مسولین خود نگاه می کنند. (مردم به حاکمان خود بیش از پدرانشان شبیه هستند)

    سلام
    خیلی عالی گفتین
    من کاملا با نظرتون موافقم
    من میخواستم تو پست هام این نکات رو بگم فراموش کردم
    خرده نگیرید هنوز انسجام فکریم رو کاملا بعد از این جریان به دست نیاوردم!


    واقعا خیلی حرکت بدیه یه دختر یا پسر بخواد پنهون کاری کنه توی ازدواجش
    به نظرم آدم باید اونقدر اعتماد به نفس داشته باشه و همچنین صداقت
    که مسئولیت کاراش رو به عهده بگیره و سرشو بلند کنه و بگه اشتباه کردم یا پشیمونم یا فلان کارو انجام دادم و دیگه تموم شده
    شاید طرف مقابلشم با اون اشتباهاتش کنار بیاد و قبولش کنه
    یا شایدم قبولش نکنه
    که فکر می کنم در هر دو حالت وضع خیلی بهتره تا اینکه بخواد پنهون کاری کنه و چیزی رو ادعا کنه که خارج از حقیقته.

  84. 3 کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  85. بالا | پست 50

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : معاینه ی بکارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام
    خیلی عالی گفتین
    من کاملا با نظرتون موافقم
    من میخواستم تو پست هام این نکات رو بگم فراموش کردم
    خرده نگیرید هنوز انسجام فکریم رو کاملا بعد از این جریان به دست نیاوردم!


    واقعا خیلی حرکت بدیه یه دختر یا پسر بخواد پنهون کاری کنه توی ازدواجش
    به نظرم آدم باید اونقدر اعتماد به نفس داشته باشه و همچنین صداقت
    که مسئولیت کاراش رو به عهده بگیره و سرشو بلند کنه و بگه اشتباه کردم یا پشیمونم یا فلان کارو انجام دادم و دیگه تموم شده
    شاید طرف مقابلشم با اون اشتباهاتش کنار بیاد و قبولش کنه
    یا شایدم قبولش نکنه
    که فکر می کنم در هر دو حالت وضع خیلی بهتره تا اینکه بخواد پنهون کاری کنه و چیزی رو ادعا کنه که خارج از حقیقته.
    سلام یلدا خانوم حرف شما کاملا درسته . ولی برای همین پنهان کاریا این ازمایشو گذاشتن. واقعا هر پسری یاهر دختری میخواد با یه نفر دس نخورده ازدواج کنه. این حق هر کسیه

  86. کاربران زیر از maam76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد