نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: من حسودم حالا چی کار کنم؟

5641
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7193
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    من حسودم حالا چی کار کنم؟

    اولا سلام . دوما 1ساعته دارم اینجا پایین بالا میکنم که ببینم کجاوچطور میتونم بنالم . اینجا خیلی ریز و شلوغه . منم عجله دارم ! چون طبق عادت همیشگی وقتی مطلبی ذهنمو درگیر میکنه نمیتونم زیاد معطل کنم . معنی حرفم اینه که عجول و زود تصمیمم . سریع تصمیم میگیرم یا زنگیی زنگ یا رومی روم !!! این خصلت منه! پس زود جواب منو بدید لطفا! زن 40 ساله ای هستم . 22 ساله ازدواج کردم . یه پسر 17 ساله دارم . عاشق همسرم ، زندگیم و پسرم هستم .همسرم انسان بسیار موفقیه .از لحاظ اجتماعی . اقتصادی و حتی سیاسی .بسیار مورد اعتماد دیگران و مشکل گشا و طرف رجوع. اطرافیانم خیلی برام مهم هستن . غمها و شادیهاشون . مشکلات و رنجهاشون ... . از ابتدای ازدواج به خاطر شرایط دور از شهر و دیار خودم و همسرم و دور از خانواده هامون زندگی کردیم . با توجه به اینکه تو سن کم ازدواج کردیم و تو جای غریب و دور از خانواده هامون ، باهم افتادیم و پاشدیمو و زندگیمونو ساختیم . یه جورایی واسه خودم کسی شدم از لحاظ وجه اجتماعی . همه به زندگیم به چشم یه زندگی موفق نگاه میکنن . چند سالی میشه که به شهر محل تولدمون و کنار خانواده هامون برگشتیم . خونه مون به فامیل همسرم خیلی نزدیکه . یه جورایی زندگیامون خیلی به هم وصله . اوایل از این موضوع خیلی لذت میبردم. ولی الان یه مشکل بزرگ دارم . همسرم انسان بسیار شریف و معتقد و مهربانیه . از اونایی که تو این دوره زمونه کیمیان! و الان مشکل بزرگ من اینه که شدیدا حسود شدم! میدونم که کار حیلی زشتی میکنم ولی دست خودم نیست . با توجه به اینکه همسرم بسیار انسان خردمند و مهربانیه به همه بسیار بسیار لطف داره و مهربانی میکنه و احترام میگذاره . برهمین اساس نسبت به خانواده خودش هم همینطوره! و مشکل من هم از همینجا شروع میشه. من با مادر و خواهر همسرم تقریبا مشکل جدی ندارم . اونها به من به چشم یه آدم مهربون و دست ودلباز و دلسوز نگاه میکنن . با مادرهمسرم غیر از اینکه یه زن بسیار عامی و بیسواده و ادای آدمای فهمیده رو خیلی خوب درمیاره مشکلی ندارم ! و اینکه به شدت عاشق درگوشی حرف زدن با پسرشه ! خواهر همسرم زن تحصیل کرده ایه . همسرو فرزند و زندگی مستقل داره . منو دوست داره . منم همینطور! و کلا مشکل حادی باهاشون ندارم اما اینکه خیلی خود بزرگ بین هستن . کارها و توانایی هاو مسائلی که برای من به چشم نمیاد برای اونا از افتخاراته ! میدونم تو همه چیز از اونا سر و بالاترم اما این خودبزرگ بینی اونا به شدت منو رنج میده . خواهر همسرم از لحاظ تحصیلات از من بالاتره . و مشکل اساسی من اینه که وقتی همسرم به مادر یا خواهرش محبت میکنه ، حتی وقتی باهاشون حرف میزنه من احساس میکنم حتما من جای خالی در زندگی گذاشتم و همسرم اونجا دنبال پر کردن اون جای خالیه. نمیدونم واضح تونستم منظورمو برسونم یا نه؟ احساس میکنم یه جورایی واسه همسرم اهمیت ندارم وقتی به جای صحبت و مشورت بامن با اونا حرف میزنه. ناراحت میشم نظرشونو درمورد مسائل جویا میشه ! در حالیکه فکر میکنم این حالت تو زندگن خودمون حاکم نیست! من همیشه برای میل و انتظار همسرم ارزش زیادی قائل بودم و سعی کردم همیشه رضایتشو کسب کنم . برام سخته تحمل این احساس. به همسرم اعتماد کامل دارم که همیشه بهترین تصمیمو میگیره . و درست ترین کارو انجام میده . اما مشکل فقط احساس عوضیه خودمه که نمیدونم باهاش چی کار کنم و چطور این احساسو از خودم دور کنم .

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6585
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    6
    تشکر شده 92 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من حسودم حالا چی کار کنم؟

    بسم الله الرحمن الرحیم


    سلام

    مشکلتونو خوندم باید بگم که خانواده ی همسرتون ناخوداگاه روی شما تاثیر بد میگذارند

    چند وقت پیش داشتم کتاب نهج الفصاحه میخوندم به دوتا حدیث برخورد کردم برای شما مینویسم

    نهج الفصاحه بخش اول حدیث شماره 230 حضرت محمد (ص) :وقتی دو تن اهسته حرف میزنند میان انان داخل نشو

    نهج الفصاحه بخش اول حدیث شماره 235 حضرت محمد (ص) :وقتی سه تن با هم اند دوتاشان اهسته با هم سخن نگویند

    از این دوتا حدیث میشود برداشت کرد که هم دخالت کردن بین دونفری که اهسته حرف میزنند مشکل داره

    و هم وقتی که سه نفرند در جایی دو نفر در گوشی صحبت کنند حرکت زشتیه

    تنها کاری که شما میتوانید انجام بدهید اینه که از دیدن اینجور مسائل دوری کنید و اگر هم احیانا دید جاتونو عوض کنید و یا فکر کنید که دارن در مورد یه چیز دیگ صحبت میکنن اصلا سعی نکنید که بفهمید چی میگن حتی فکر هم بهش نکنید

    هر وقت این قضیه اومد تو فکرتون فورا به یک چیزی که علاقه دارید فکرتونو عوض کنید

    اما در مورد مادر شوهرتون باید بگم فهمیدگی ربطی به سواد اصلا نداره خداوند به هر کسی یک نوع فهم میده عقل میده ..دلیل نمیشه کسی که تحصیل داره عقلش بیشتره اصلا اینطوری نیست.اما اگر ادا داره خب هر کسی یک نوع اخلاقی داره و به نظر مشکل حسودی شما از اینجا شروع میشه که خیلی روی رفتار دیگران دقت میکنید دوست دارید تک تک رفتارشونو تجزیه و تحلیل کنید ..اصلا به این کار نیاز نیست

    اما در مورد خواهر شوهرتون

    از نظر من تحصیل نشانه برتری یا عقل بیشتر نیست ...ارزش انسان و برتری اون به اخلاقش به رفتاراشه نه تحصیل...

    با شوهرتون صحبت کنید و بهش بگید از این قضیه خیلی ناراحت میشید...شاید شوهر شما ندونه که شنا از این قضیه ناراحت میشید...یکبار باهاشون صحبت کنید انشاالله که جواب میگیرید
    امضای ایشان
    حضرت امیر المومنین(ع)

    هيچ ثروتي چون عقل و هيچ فقري چون جهل و هيچ ميراثي چون ادب و هيچ پشتيباني چون مشورت نخواهد بود.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7081
    نوشته ها
    49
    تشکـر
    19
    تشکر شده 38 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من حسودم حالا چی کار کنم؟

    بنده هم با نظر آقاي مشاور موافقم همه چيز با صحبت كردن حل ميشه زن وشوهرهايي كه بيشتر باهم صحبت ميكنن(بدون دعوا) مشكلاتشون خيلي كمتر هست رابطتون با خونواده ي همسرتون در يه حد ايده آل باشه يعني نه خيلي دور ونه خيلي نزديك احتمالا پدر شوهرتون درقيد حيات نيستن و اين احساس مسئو ليت همسرتون رو نسبت به خونوادش بيشتر ميكنه هدفش فقط كمك كردن هست نه چيز ديگه بهتون تبريك ميگم كه همسر به اين خوبي دارين قدر زندگيتونو بدونين حسادت بشتر خود آدم رو تخريب ميكنه براي از بين بردن اين حستون ميتونيد احساس بخشندگي و سخاوت رو در خودتون تقويت كنين اينو هم يادتون نره كه ايشون مدتي رو از خونوادشون دوربودن و طبيعي هست كه يه مدت خودشو به اونا نزديكتر كنه و لي در نهايت شما همسرشون هستيد ونزديكترين فرد به ايشون. زندگي سرشار از سخاوتمندي براي شما آرزومندم.

  4. کاربران زیر از سعيد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من حسودم حالا چی کار کنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط مستاصل خودخواه نمایش پست ها
    اولا سلام . دوما 1ساعته دارم اینجا پایین بالا میکنم که ببینم کجاوچطور میتونم بنالم . اینجا خیلی ریز و شلوغه . منم عجله دارم ! چون طبق عادت همیشگی وقتی مطلبی ذهنمو درگیر میکنه نمیتونم زیاد معطل کنم . معنی حرفم اینه که عجول و زود تصمیمم . سریع تصمیم میگیرم یا زنگیی زنگ یا رومی روم !!! این خصلت منه! پس زود جواب منو بدید لطفا! زن 40 ساله ای هستم . 22 ساله ازدواج کردم . یه پسر 17 ساله دارم . عاشق همسرم ، زندگیم و پسرم هستم .همسرم انسان بسیار موفقیه .از لحاظ اجتماعی . اقتصادی و حتی سیاسی .بسیار مورد اعتماد دیگران و مشکل گشا و طرف رجوع. اطرافیانم خیلی برام مهم هستن . غمها و شادیهاشون . مشکلات و رنجهاشون ... . از ابتدای ازدواج به خاطر شرایط دور از شهر و دیار خودم و همسرم و دور از خانواده هامون زندگی کردیم . با توجه به اینکه تو سن کم ازدواج کردیم و تو جای غریب و دور از خانواده هامون ، باهم افتادیم و پاشدیمو و زندگیمونو ساختیم . یه جورایی واسه خودم کسی شدم از لحاظ وجه اجتماعی . همه به زندگیم به چشم یه زندگی موفق نگاه میکنن . چند سالی میشه که به شهر محل تولدمون و کنار خانواده هامون برگشتیم . خونه مون به فامیل همسرم خیلی نزدیکه . یه جورایی زندگیامون خیلی به هم وصله . اوایل از این موضوع خیلی لذت میبردم. ولی الان یه مشکل بزرگ دارم . همسرم انسان بسیار شریف و معتقد و مهربانیه . از اونایی که تو این دوره زمونه کیمیان! و الان مشکل بزرگ من اینه که شدیدا حسود شدم! میدونم که کار حیلی زشتی میکنم ولی دست خودم نیست . با توجه به اینکه همسرم بسیار انسان خردمند و مهربانیه به همه بسیار بسیار لطف داره و مهربانی میکنه و احترام میگذاره . برهمین اساس نسبت به خانواده خودش هم همینطوره! و مشکل من هم از همینجا شروع میشه. من با مادر و خواهر همسرم تقریبا مشکل جدی ندارم . اونها به من به چشم یه آدم مهربون و دست ودلباز و دلسوز نگاه میکنن . با مادرهمسرم غیر از اینکه یه زن بسیار عامی و بیسواده و ادای آدمای فهمیده رو خیلی خوب درمیاره مشکلی ندارم ! و اینکه به شدت عاشق درگوشی حرف زدن با پسرشه ! خواهر همسرم زن تحصیل کرده ایه . همسرو فرزند و زندگی مستقل داره . منو دوست داره . منم همینطور! و کلا مشکل حادی باهاشون ندارم اما اینکه خیلی خود بزرگ بین هستن . کارها و توانایی هاو مسائلی که برای من به چشم نمیاد برای اونا از افتخاراته ! میدونم تو همه چیز از اونا سر و بالاترم اما این خودبزرگ بینی اونا به شدت منو رنج میده . خواهر همسرم از لحاظ تحصیلات از من بالاتره . و مشکل اساسی من اینه که وقتی همسرم به مادر یا خواهرش محبت میکنه ، حتی وقتی باهاشون حرف میزنه من احساس میکنم حتما من جای خالی در زندگی گذاشتم و همسرم اونجا دنبال پر کردن اون جای خالیه. نمیدونم واضح تونستم منظورمو برسونم یا نه؟ احساس میکنم یه جورایی واسه همسرم اهمیت ندارم وقتی به جای صحبت و مشورت بامن با اونا حرف میزنه. ناراحت میشم نظرشونو درمورد مسائل جویا میشه ! در حالیکه فکر میکنم این حالت تو زندگن خودمون حاکم نیست! من همیشه برای میل و انتظار همسرم ارزش زیادی قائل بودم و سعی کردم همیشه رضایتشو کسب کنم . برام سخته تحمل این احساس. به همسرم اعتماد کامل دارم که همیشه بهترین تصمیمو میگیره . و درست ترین کارو انجام میده . اما مشکل فقط احساس عوضیه خودمه که نمیدونم باهاش چی کار کنم و چطور این احساسو از خودم دور کنم .
    سلام

    عزیز متاسفانه بر عکس آنچه که به نظر میاد و از کلام و گفتارتون مشخصه که شما دچار اختلال خود بزرگ بینی هستید نه آنها!!!!!؟؟؟

    به همین علت هست که فکر میکنید باید با شما مشورت بشه نه با دیگری. و از طرفی کارها به نظر شما حقیر و کوچک میاد از طرف دیگه شخص خود شیفته میدونه که خالیه پس با سوزنی بادش خالی میشه!

    بهتره به یک خانم مشاور حاذق رجوع کنید. چون احتمالش خیلی زیاده که بعد از مدتی وارد فاز افسردگی بشید. که اونوقت درمان مشکل خواهد بود.

    موفق باشید.

    سپاس

  6. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جواب های زنانه به سوالات مردانه
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-10-2014, 01:12 PM
  2. سوء تفاهم در روابط عاطفی
    توسط Star.Sz در انجمن رویکـردها و درمان های روانشناسی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 06-07-2014, 02:06 AM
  3. آیا واقعا زنان جسور، عشاق بیشتری دارند؟
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-17-2014, 10:36 AM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-05-2014, 02:57 PM
  5. حسادت به خواهر
    توسط تنها در انجمن اضطراب
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 12-05-2013, 03:27 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد