نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: نا امیدی عاشقانه

1130
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31389
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy نا امیدی عاشقانه

    سلام من ۲۴ سالمه یه پسرو خیلی دوست داشتم یکسال باهم بودیم خونواده منم کاملا درجریان بودن و روز اول پسره با برادر وخواهربزرگترم راجبه از دواج با من صحبت کرد ومادرشم به مادرم زنگ زد که بیان خواستگاری وچون ما مشکل مالی داشتیم وخونمون ظاهر خوبی نداشت مادرم جواب کرد حالا که یکسال گذشته ما خونمونم عوض شده وضعیت بهتری داریم مادر پسره مخالفت میکنه ونمیاد و پسره هم میگه ما اخلاقامون باهم جور نیست والان بهم هیچ حسی نداره باهم درارتباطیم راهکار میخوام که دوباره احساسشو درست کنم چون خودشم این وقتو داده علاوه براین میخوام اخلاقمونو باهم درست کنم خیلی دوسش دارم سخته که جدا بشم تقریبا دوروز مونده بود که زنگ بزنن وبیان خواستگاری مادرش همه چیو ریخت بهم خیلی نا امیدم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نا امیدی

    شما که نمیتونی اخلاقارو تغییر بدین... برای ازدواج باید همینجوری همدیگه رو بپسندین و به تغییر فکر نکنید

    اما من جای شما بودم به ایشون جواب رد میدادم چون برای ازدواج نمیشه با شک و تردید و اما و اگر اقدام کرد و اینکه میگن اخلاقامون بهم نمیخوره فکر میکنم بهانست و علت اصلی چیزه دیگه ایه...
    منطقی فکر کنید

  3. 2 کاربران زیر از orbital بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نا امیدی

    نقل قول نوشته اصلی توسط آنا اونتا نمایش پست ها
    سلام من ۲۴ سالمه یه پسرو خیلی دوست داشتم یکسال باهم بودیم خونواده منم کاملا درجریان بودن و روز اول پسره با برادر وخواهربزرگترم راجبه از دواج با من صحبت کرد ومادرشم به مادرم زنگ زد که بیان خواستگاری وچون ما مشکل مالی داشتیم وخونمون ظاهر خوبی نداشت مادرم جواب کرد حالا که یکسال گذشته ما خونمونم عوض شده وضعیت بهتری داریم مادر پسره مخالفت میکنه ونمیاد و پسره هم میگه ما اخلاقامون باهم جور نیست والان بهم هیچ حسی نداره باهم درارتباطیم راهکار میخوام که دوباره احساسشو درست کنم چون خودشم این وقتو داده علاوه براین میخوام اخلاقمونو باهم درست کنم خیلی دوسش دارم سخته که جدا بشم تقریبا دوروز مونده بود که زنگ بزنن وبیان خواستگاری مادرش همه چیو ریخت بهم خیلی نا امیدم

    بنظر من خانواده پسر ناراضی هستن و پسره هم تحت تاثیر حرفای اونا قرار گرفته


    کسی که باید منت بکشه پسرست نه شما

    ببینید منم وضعیت شمارو دارم خانواده خاستگارم ناراضین ولی عشقم وایستاده محکم گفته من انتخابم کردم همین دختر میخام و تحت تاثیر حرف کسی قرار نگرفته


    شما هم واقعیت ببینید

    میدونم دوسش داری ولی بنظرم کسی که الان باید مصمم باشه و پشتتون خالی نکنه خاستگارتون هست

    کسی که قراره فردا تکیه گاه شما باشه

    پس عجول نباش این موقعیتی هست که خاستگارت بسنجی ببینی تکیه گاه خوبی برات هست

    بهش بگو ما یه سال باهم بودیم و مشکل نداشتی اخلاقمون بهم میخورد چی شد یدفعه همه احساست فروکش شد

    مطمئن باش تحت تاثیر قرار گرفته و تسلیم حرفای خانوادش شده

    پس محکم باش و عجول نباش بزار بفهمی تکیه گاه خوبی برات هست یا نه !
    باشه؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31389
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نا امیدی

    ممنون عزیزم خودش میگه ما اول باید مشکل بینمون حل بشه بعد خونواده من نمیتونن حرف بزنن چون راضیشون میکنم اخه این اواخر واقعا به خاطر فشارا وحرفای زیاد که خونوادم میزدن من عصبی بودمو باهاش زیاد دعوا میکردم الان میگه میترسم اگه تو همیشه اینطوری باشی نمیتونیم خوشبخت بشیم به خاطر همین الان وقت مشاوره گرفتم که بتونم خودمو اروم کنم عصبی نشم و...

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31394
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نا امیدی

    شما کار خاصی نباید انجام بدید و نمیتونید انجام بدید جز اینکه بشینید با خودتون فکر کنید کدوم رفتارتون با او اقا نادرست بوده و بهش بگید به این دلایل فلان رفتار من تند بوده بقیش به اون اقا بر میگرده شما نمیتونید به زور نظرش رو عوض کنید چونن اینجوری زندگی اجباری در اینده جهنم میشه وناگفته نماند من چون پسرم میدونم که پسرا با دعوا و این حرفا پا پس نمیکشن مگه این که علاقه نداشته باشن که در اون صورت تلاش شما به ضرر خودتونه
    اگه دختر خانومایی مثل شما یه خورده منطق چاشنی کارشون بود اینقد ضربه روحی نمیخوردن
    ویرایش توسط saman 1 : 10-05-2016 در ساعت 03:32 PM

  7. کاربران زیر از saman 1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نا امیدی

    نقل قول نوشته اصلی توسط آنا اونتا نمایش پست ها
    ممنون عزیزم خودش میگه ما اول باید مشکل بینمون حل بشه بعد خونواده من نمیتونن حرف بزنن چون راضیشون میکنم اخه این اواخر واقعا به خاطر فشارا وحرفای زیاد که خونوادم میزدن من عصبی بودمو باهاش زیاد دعوا میکردم الان میگه میترسم اگه تو همیشه اینطوری باشی نمیتونیم خوشبخت بشیم به خاطر همین الان وقت مشاوره گرفتم که بتونم خودمو اروم کنم عصبی نشم و...

    خب پس نگران نباش سعی کن آروم باشی

    و زود عصبی نشی که بعدا پشیمون بشی

    تنها کسی که میتونه بهت کمک کنه خودتی


    نگران نباش

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نا امیدی

    احساسی که اکنون شما در خود دارید "ناامیدی" است شاید گاهی با کمی ناراحتی و عصبانیت نیز همراه باشد. به شدت بر روی اهداف و پروژه های خود کار می کنید، اما راه به جایی نمی برید و اصلاً دلیلش را هم نمیدانید. تنها چیزی که می دانید این است که ناامید هستید و بدون توجه به این مطلب که تا چه اندازه به سختی تلاش می کنید، به هیچ جایی نمی رسید. انگار که آب در هاون می کوبید و تنها حسی که به شما دست می دهد چیزی نیست جز ناامیدی. تمام این نکات به نظرتان آشنا می آید، اینطور نیست؟



    اینجا دقیقاً همان جایی است که همه می گویند: "من کم آوردم" و دست از کار میکشند. قبل از اینکه به چنین بن بستی برخورد کنید، در این مقاله ۸ راه غلبه بر ناامیدی را به شما معرفی می کنیم:



    ۱ از خود سؤال کنید "چه کاری در این شرایط جواب می دهد؟"



    حتی زمانی که احساس می کنید هیچ کاری از دستتان بر نمی آید، به دقت فکر کنید و مطمئناً یک راه پیدا می کنید که به شما کمک کند. خوب همین امر هم جای خوشحالی دارد. حال چگونه می توانید آنرا به کار بندید و ارتقا دهید؟ با مطرح کردن این سؤال خودتان را از دایره منفی گرایی هایی نظیر "واقعاً ناامید کننده" است، نجات داده اید و می توانید بر روی نکات مثبت تمرکز کنید. به این طریق شما راهی را پیدا کرده اید که شما را به نتیجه می رساند و راهی را به شما نشان می دهد که بتوانید از ناامیدی ها نجات پیدا کنید. در این میان فرایند تمرکز بر روی پیشرفت ها از اهمیت بالایی برخوردار است.



    ۲ رکورد کارهای خود راثبت کنید هر کاری را که با موفقیت انجام می دهید، یادداشت کنید.



    اگر این کار را به صورت ماهانه انجام دهید آنوقت می توانید دریابید که در طول یک ماه تا چه حد پیشرفت کرده اید. خودتان از هم میزان موفقیت هایتان شگفت زده خواهید شد. اگر هم دیدید که در لیست شما آیتم های زیادی نوشته نشده اند، چشم هایتان باز می شود و متوجه می شوید که بیش از آنکه کار کنید، وقت گذرانی می کنید و یا انرژی خود را صرف کارهای بی ارزش می کنید و باید حواس خود را بیش از این ها جمع کنید. باید به جایی برسید که لیستتان از آیتم ها مختلف پر شود تا بتوانید پیشرفت کنید. با تهیه لیست همچنین می توانید به راحتی تشخیص دهید که در کدام زمینه ها مؤثرتر عمل کرده اید و در کدام قسمت ها کمی ضعیف بوده و نیاز به تلاش بیشتری دارید.



    ۳ بر روی عملی کردن آرزوهای خود تمرکز کنید هدف اصلیتان را در ذهن خود تجسم کنید.



    نتیجه مورد علاقه تان چیست؟ گاهی اوقات دور و برمان آنقدر شلوغ می شود و خودمان را سرگرم حل درگیری ها و مشکلات پیش پا افتاده می کنیم که یادمان می رود هدف اصلی زندگی مان چیست.



    سعی کنید تا آنجایی که می توانید از پرسیدن این سؤال: "چرا چنین اتفاقی افتاد؟" پرهیز کنید، چرا که پرسیدن این سوال شما را در گذشته نگه داشته و جلوی پیشرفتتان را می گیرد. این سوال هیچ گونه راه حلی برای حل مشکل، به شما معرفی نمی کند.



    چیزی که باید به آن توجه داشته باشید دو سوال زیر است:



    این بار انتظار دارید که چه اتفاق متفاوتی روی دهد؟



    برای رسیدن به آن نقطه چه کاری باید انجام دهید؟



    ۴ "هیاهو" را کنار بگذارید و ساده سازی را رواج دهید



    زمانیکه برای حل مشکلی در حال تلاش هستید، ممکن است آنقدر درگیر یافتن راه حل شوید که ناخواسته کارهای جانبی بسیار زیادی را به آن اضافه کنید و با خودتان هم تصور کنید که "ممکن" است این موارد به شما کمک کنند. اگر نگاهی به سایت های اینترنتی انداخته باشید پر است از تبلیغاتی نظیر "راههای ساده برای راه اندازی و اداره وب سایت" ، "راه های آسان کسب درآمد" و.... این قبیل موارد تنها به عنوان هیاهیو حساب می شوند و باید بدانید که حتی خواندن آنها هم ممکن است وقت شما را تلف کند. این طور آگهی ها فقط وقت شما را تلف کرده و پول هایتان را به تاراج می دهند. آنها هیچ اهمیتی به موفقیت و یا شکست شما نمی دهند.



    البته بیشتر افراد زمانیکه از روند کند کار خود خسته می شوند، معمولاً به چنین مواردی روی می آورند و تبلیغاتی نظیر "این همان چیزی است که شما نیاز دارید" و "ما همه چیز را برای شما آسان کرده ایم" روی می آورند. اگر آینده نگر باشید، می توانید به خوبی پیش بینی کنید که اگر برای ۶ ماه بر روی کار فعلی خود تمرکز کنید، آنوقت از تمام این پیشنهاد های جور به جور منفعت بیشتری عایدتان خواهد شد. دیگر نمی خواهیم در اینجا اشاره کنیم که در صورت رجوع نکردن به این تبلیغات، پول خود را دور نریخته و همان اندازه ای که قرار بوده بابت این تبلیغ ها پرداخت کنید را جمع می کنید.



    ببینید چه چیزی در زندگیتان اولویت دارد و ابتدا همان را انجام دهید. هر کاری که وقت و هزینه شما را تلف می کند و هیچچ حاصلی در بر ندارد باید از برنامه زندگیتان حذف شود.



    ۵ راه حل های چند جانبه شما همیشه چند حق انتخاب متفاوت دارید.



    فقط کافی است بر روی راه های مختلف تمرکز کرده و آنها را در ذهن تجسم کنید. به خودتان بگویید که من باید به عنوان مثال ۸ راه حل مختلف برای فائق آمدن بر مشکل فعلی خودم پیدا کنم. تنها دانستن این مطلب که شما راه حل های متفاوتی پیش رویتان قرار دارند به شما کمک می کند که احساس بهتری پیدا کنید. بر طبق لیستی که تهیه کرده اید، انتخاب های متفاوت انجام دهید و کار خود را بر روی برنامه دنبال کنید.



    ۶ اهل عمل باشید



    شما زمانیکه به ناامیدی می رسید معمولاً شور و اشتیاق اولیه خود را از دست می دهید و دیگر حتی تمایلی ندارید که به موضوع مورد نظر فکر کنید.مسئله ای که برایتان پیش آمده دشوار است، از آن ناامید شده اید، و احساس می کنید که نمی توانید کار به جایی ببرید. بنابراین هر کاری که شما را از آن دور کند برایتان جالب تر به نظر می رسد. در یک چنین زمانی به دنبال این هستید که هر طور شده از کار اصلی طفره بروید؛ اما اگر اهداف از پیش تعیین شده را داشته باشید و مسیر مناسبی را برای خود انتخاب کرده باشید، گذر ازاین دست اندازهای کوچک نباید شما را خسته و ناراحت کند.



    همانطور که توماس ادیسون گفته: "بسیاری از افراد شکست خورده کسانی هستند که متوجه نبوده اند تا چه اندازه به اهداف خود نزدیک شده اند." مسئله دیگری که ممکن است اتفاق بیفتد این است که شما وقت زیادی را صرف نگرانی می کنید. نگرانی یکی از بدترین راههای اتلاف انرژی است و اجازه نمی دهد که شما به جلو حرکت کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که اهل عمل باشید. زمانیکه مجدداً توانستید به سمت جلو حرکت کنید، آنوقت متوجه می شوید که دیگر دلیلی برای نگرانی هایتان وجود ندارد.



    ۷ تجسم نتیجه مثبت بهتر است



    بیشتر آن وقتی را که می خواهید صرف نگرانی و ترس و منفی بافی کنید، صرف مثبت اندیشی کنید. بزرگترین قهرمانان ورزشی جهان خودشان را در حالی تجسم می کنند که بدون هیچ گونه عیب و نقصی مسابقات مختلف را به نفع خود به پایان می رسانند. هیچ جایگاهی برای شکست در ذهن این افراد وجود ندارد. این درست همان چیزی است که شما هم باید به آن برسید. خودتان را ببینید که به آرزوها و اهدافتان می رسید. خودتان راتصور کنید که به آرزوهایتان رسیده اید، چه احساسی دارید؟ چه می گویید؟ بر روی این کار وقت بگذارید؛ این امر به شما امید می دهد تا راهتان را ادامه دهید.



    ۸ مثبت باقی بمانید



    معمولاً موارد مختلف به آن اندازه ای که آن ها را در ابتدای کار می بینید بد نیستند. گاهی اوقات چیزها بدتر از آنچه هستند به نظر می رسند تنها به این دلیل که ما خودمان خسته هستیم و از نظر ذهنی آمادگی نداریم. کمی استراحت و نگه داشتن حس شوخ طبعی می تواند به شما کمک کند. این گونه احساس ها به سرعت از میان می روند و شما مجدداً به حالت عادی باز می گردید.



    یک ذهن باز خیلی راحت تر می تواند راه حل های متفاوت را پیدا کرده و آنها را به کار ببند تا یک ذهن کسل و خسته. یک ذهن ناامید به همه چیز اینطور نگاه می کند: "فایده اش چیست؟" یک ذهن بسته نمی تواند راه حل های ممکن را بررسی کرده و آنها را تشخیص دهد.



    مثبت باقی بمانید. به هر حال باید همچنان بدانید که گزینه های مختلف چه هستند و بر طبق برنامه هر یک را امتحان کنید. هدف شما این است که راه حل مناسب را انتخاب کرده، تمام حواس خود را روی آن متمرکز کنید، و سپس عکس العمل مناسب نشان دهید. با استفاده از ۸ تکنیک ارائه شده در بالا پس از مدتی درک می کنید که در زندگیتان مشکلات کمتری رخ می دهند و احساس ناامیدی کمتری به شما دست خواهد داد. در عوض به این نتیجه می رسید که موقعیت های بیشماری پیش رویتان قرار دارند و متوجه می شوید که چگونه می توانید از آنها به نفع خود استفاده کنید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد