نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: نداشتن اعتماد به نفس

1050
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16545
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    نداشتن اعتماد به نفس

    سلام من 27سال دارم اصلا اعتماد به نفس ندارم واسه همین هم تو زندگیم خیلی به مشکل برخورد میکنم مثلا با شوهرم نمیتونم درست صحبت کنم اگه مشکلی داشتم نمیتونم بهش با صحبت کردن بگم وقتی میره سر کار بهش پیام میدم اونم با چقدر نذر نیاز که یه وقت ناراحت نشه از این حرفام در واقع فک میکنم ترسو هم هستم خیلی هم عصبیم تو کوچکترین مشکلی عصبی میشم شوهرمم یکم عصبی شده نمیدونم چکار کنم من حتی دیر با کسی صمیمی میشم خیلی دوست دارم که چندتا دوست پیدا کنم ولی نمیتونم
    ویرایش توسط mohadesehaj : 05-21-2015 در ساعت 05:43 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نداشتن اعتماد به نفس

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohadesehaj نمایش پست ها
    سلام من 27سال دارم اصلا اعتماد به نفس ندارم واسه همین هم تو زندگیم خیلی به مشکل برخورد میکنم مثلا با شوهرم نمیتونم درست صحبت کنم اگه مشکلی داشتم نمیتونم بهش با صحبت کردن بگم وقتی میره سر کار بهش پیام میدم اونم با چقدر نذر نیاز که یه وقت ناراحت نشه از این حرفام در واقع فک میکنم ترسو هم هستم خیلی هم عصبیم تو کوچکترین مشکلی عصبی میشم شوهرمم یکم عصبی شده نمیدونم چکار کنم من حتی دیر با کسی صمیمی میشم خیلی دوست دارم که چندتا دوست پیدا کنم ولی نمیتونم


    در این مورد باید بتونید با همسرتون صحبت کنید و اگر نمیتونید رو در رو صحبت کنید بهتره برای همسرتون بنویسید

    در مورد نگرانی های خودتون برای همسرتون بنویسید تا ایشون هم بدونن در زمینه ای دارای مشکلات هستید

    بهتره در این مورد حتما" مشاوره روانشناسی انجام بدید تا ریشه چنین رفتارهایی که میتونه در کودکی شما باشه ، پیدا و رفع بشه

    پس برای داشتن یک زندگی شاد حتما لازم نیست که شوخ طبع باشیم و با رفتارهای جلف، موجب قهقهه دیگران شویم.

    شادی نیز مانند هر صفت دیگری باید در انسان پرورش پیدا کند و به ثمر برسد.

    اگرچه شادی را به سختی می توان تعریف کرد، اما اکثر مردم خوب می دانند که در چه مواقعی شاد و چه مواقعی غمگین هستند.



    - به شادی اهمیت بدهید


    کسانی که به شاد بودن و شاد زیستن ارزش و بها نمی دهند، در واقع به طور ناخودآگاه با شاد بودن می جنگند. اگر لازم است هر روز به خودتان اهمیت شاد بودن را یادآوری کنید.



    - شادی مخصوص خودتان را پیدا کنید


    هر فردی نیازهای منحصر به خودش را برای شاد شدن دارد. به عبارت دیگر آنچه که یک نفر را خوشحال می کند، با عامل خوشحال شدن در فرد دیگر بسیار متفاوت است.


    به این ترتیب عامل شادی منحصر به خودتان را پیدا کرده و از اینکه عامل شاد کننده شما با دیگران فرق می کند، هیچ نگران نباشید.



    - به اهداف شادی‌بخش برسید


    زندگی خود را طوری برنامه ریزی کنید که به اهدافی که معتقد هستید شما را شاد می کنند، دست پیدا کنید.

    وقتی به هدفتان می رسید، بدون شک اخلاق شما تا حد زیادی بهبود پیدا می کند و برای رسیدن به هدف بعدی انگیزه بیشتری پیدا می کنید.

    وقتی به هدفتان می رسید در خود احساس ارزش می کنید و این حس حال شما را واقعا خوب می کند.



    - قدر سلامتی تان را بدانید


    توجه به سلامتی یکی دیگر از عوامل مهم شاد بودن است. اضافه وزن یا عدم دریافت مواد مغذی ضروری برای بدن می تواند تاثیر منفی روی رفتار افراد داشته باشد.


    ورزش کردن، موجب آزاد شدن آندروفین در بدن می شود که حاصل آن ایجاد احساس شادی است.


    بهتر است رفتارها و اتفاق های بد را در همان لحظه تولدشان، از بین ببریم و نگذاریم تا با افزایش طول عمرشان بیشتر باعث ناراحتی ما شوند




    - افکار مثبت داشته باشید، نه منفیهر روز چند دقیقه ای درباره کارها و عواملی که شما را شاد می کنند، بیندیشید.

    این چند دقیقه تفکر به شما فرصت می دهد که روی چیزهای مثبت در زندگی تان متمرکز شوید و این کار باعث تداوم شادی شما می شود.



    دوستان شاد بیابید و اطراف خود را از آدم های شاد و راضی پر کنید. بدیهی است که احاطه شدن در میان افرادی که افکار منفی دارند،

    شادی شما را در احساسات منفی خفه می کند. در واقع فکر منفی مثل عفونت، احساس مثبت را می خورد و واگیردار است.


    وقتی آدم ها بی دغدغه اوقات خود را سپری کنند، راحت تر می توانند افکار خود را به سمت موضوعات شاد و سرگرم کننده سوق دهند.

    هنگامی که فکر و ذهن انسان درگیر مسایل استرس زا و بازدارنده می شود، ناخودآگاه در هاله ای از غم و اندوه قرار می گیرد که با دنیای شاد و متنوع در جنگ و تضاد است.


    برای رهایی از این حالت های ناخوشایند، باید تغییراتی در رفتارمان اعمال کنیم تا افکار بازدارنده را در ذهنمان محدود و افکار شادی زا را افزایش دهد.



    - افسوس نخورید


    وقتی اشتباهی از شما سرمی زند، به جای افسوس خوردن به دنبال راه حل بگردید.

    افراد شاد اجازه نمی دهند که اشتباهات گذشته، روحیه و حال خوب آنها را خراب کند، بلکه اندکی فکر می کنند و شرایط را مطابق میلشان تغییر می دهند.



    - تعادل روحی داشته باشید


    هنگامی که شما از یک حالت روانی متعادل برخوردار باشید، آن چنان که ذهنتان در آرامش اندیشه کند و رفتارتان آرام کننده افکار خسته دیگران باشد،

    نوعی از لحظات شاد و متنوع را برای خود و دیگران فراهم ساخته اید. لحظاتی که عاری از هر گونه استرس، اضطراب و دلهره و نگرانی است.



    - بخندید
    هر روز یک کار خوب برای خودتان انجام دهید، مثلا یک ناهار خوشمزه بخورید، استخر بروید، یا فقط چند دقیقه به طور آگاهانه چهره خود را در وضعیت حال خوب نگه دارید.

    هر چند برخی مواقع لازم است جدی باشید، اما در شرایط مناسب، شوخی کردن و خندیدن را فراموش نکنید.



    - محبت کنید


    ما به دیگران محبت می کنیم تا به آن ها ثابت کنیم دوستشان داریم. محبت ما موجب خوشحالی دیگران می شود که در نتیجه، ما هم احساس رضایت و خرسندی می کنیم.


    به این ترتیب لحظات شاد و زیبایی برای ما و شخصی که مورد محبت ما قرار گرفته است رقم می خورد. هرچقدر محبت و مهربانی ما به دیگران بیشتر باشد،

    تاثیرشان در شادزیستن ما بیشتر است.



    - ببخشید


    ما آدم ها عادت داریم، قوانینی در ذهنمان تدوین کنیم و هرکسی از آن ها سرپیچی کرد، ناراحت می شویم و او را نمی بخشیم.


    بهتر است بدانیم با نبخشیدن کسی، بیشترین فشار روانی را به خود وارد می کنیم نه به او، زیرا تا زمانی که به این موضوع خاتمه نداده ایم،

    ذهن ما همین طور درگیر آن موضوع ناراحت کننده است و مدام آن اتفاق را مرور می کند و موجب رنجش خودمان می گردد.


    با دیدن فرد مورد نظر دچار استرس می شویم و تمام رفتارهای او برای ما آزار دهنده و تحریک کننده می شود.

    حتی بعضی مواقع بی جهت از دیگران دلخور می شویم که چرا به او محبت یا مدارا کرده اند.


    به هر حال چه پشیمان باشد، چه نباشد، ما با نبخشیدن دیگران موجب کش دادن موضوع می شویم

    که این امر بیش از هر چیزی به خود ما ضربه می زند و باعث دور شدن از لحظات شاد و سرزنده می شود.



    - بدگویی نکنید

    بد گفتن از دیگران، ذهن را در حالت دفاعی قرار می دهد و موجب درگیری ذهنی ما با خودمان می شود.

    در واقع با بدگویی از دیگران، مجددا رفتار ناراحت کننده او را در ذهن تکرار می کنیم و موجب عصبانیت و آزار خود می شویم.


    بهتر است رفتارها و اتفاق های بد را در همان لحظه تولدشان، از بین ببریم و نگذاریم تا با افزایش طول عمرشان بیشتر باعث ناراحتی ما شوند.



    - برخی اتفاقات دست ما نیست


    بعضی از اتفاقات در زندگی غیرقابل کنترل است مانند: مرگ، بلایای طبیعی و بیماری. احتمال این که هر کدام از این اتفاقات در زندگی ما رخ دهد کم نیست،

    اما چگونگی پذیرفتن آن ها موضوعی است که بین آدم های مختلف متفاوت است.


    وقتی در شهری زلزله می آید و یک نفر تمام اعضای خانواده اش را از دست می دهد، راه های متفاوتی برای ادامه زندگی اش پیش رو دارد:


    می تواند تا آخر عمر، به گریه و زاری بپردازد.


    می تواند در غم از دست دادن عزیزان خود را مجنون کند و آواره کوچه و بیابان شود.


    می تواند غم و غصه از دست دادن عزیزان را به این دلیل که دیگر کاری از او ساخته نیست، رها کند و با تمام قوا به ادامه زندگی خود بپردازد

    و با این کار موجب خوشبختی خود و افتخار از دست رفتگان شود.


    در واقع به جای این که از مشکل پیش آمده خود را به فلاکت و بدبختی برساند، آن را رها کرده و برای بقا و تداوم خوشبختی خود تلاش می کند.



    - خود را دوست بدارید


    قبل از اینکه از دیگران توقع داشته باشیم ما را دوست بدارند، دوستدار خود باشیم. خیلی ها از این که خود را دوست بدارند، احساس رضایت نمی کنند.

    اما تا ما خودمان را باور نکنیم و نپذیریم، نمی توانیم ذهن پویایی داشته باشیم که موجب دلربایی دیگران شود.


    باید هرچه هستیم را بپذیریم چه خوب چه بد. اگر خودمان را دوست داشته باشیم، برای خوب بودن خود تلاش می کنیم.


    نقص های خود را ببخشیم و بدانیم که دیگران هم به گونه ای ناخواسته، آن ها را نادیده می گیرند. همان طور که دیگران هم کاستی هایی دارند و برای ما خیلی ناراحت کننده نیستند.



    - با کودکان بازی کنید


    رفتن به دنیای کودکان خالی از لطف نیست. یادآوری دوران کودکی، لحظات زیبای را برای آدم ها رقم می زند، ضمن این که دنیای کودکان دنیای شاد و زیبایی است

    و بد نیست گاه گاهی به آن جا سری بزنیم.


    البته با این راهکارها قرار نیست تا همین هفته آینده برای خود کلی دوست پیدا کنید، بلکه در طولانی مدت جواب می دهد. اما کاربردی و مفید هستند.

    1. تصمیم گیری برای افزایش تعداد دوستان

    پیش از آغاز هرکاری باید تصمیم گیری کنید. در این رابطه نیز باید ابتدا با خود مشورت کنید و مطمئن شوید که به دوستان بیشتری نیاز دارید.

    دوستی با دیگران باعث می شود تا زندگیِ متنوع تر و شادتری داشته باشید.

    دوستان جدید باعث می شوند تا دید و نگاه جدیدی به زندگی و فعالیت های مختلف داشته باشید و ایده های جدید پیدا کنید.

    حتی راه های جدیدی برای شاد و سرگرم بودن نیز پیدا می کنید.

    البته اگر افراد ناموفقی در اطراف خود داشته باشید هرگز به موفقیت دست پیدا نخواهید کرد.

    شما باید مجموعه ای از افراد موفق را در اطراف خود داشته باشید تا الهام‌بخش شما در زندگی باشند و باعث پیشرفتتان شوند.




    2. قبول کنید که همیشه حق با شما نیست و همیشه دیگران مقصر نیستند

    یکی از بزرگ ترین موانع برای داشتن دوستان جدید این است که به عقاید و اعتقادات خود چسبیده اید و دیگران و نظراتشان را قبول ندارید.

    حق داشتن یا نداشتن به اندازه شاد بودن مهم نیست. برای شاد بودن باید تحمل شنیدن نظرات دیگران را داشته باشید. در این صورت آنها می توانند با شما دوست باشند.

    بسیار خوب است که اعتقاد خود را در مورد موضوعی دارید. اما شاید با شنیدن اعتقاد و تفکرات دوستان خود بتوانید اعتقاد راسخ تری به ایده های خود پیدا کنید.

    اگر منحصرا روی اعتقادهای خود تکیه کنید، نمی توانید از تجربیات، مهارت ها و عقل و بینش دیگران استفاده کنید.

    همه مردم دوست دارند شنیده شوند و برای ارزش هایی که در زندگی دارند مورد احترام دیگران قرار بگیرند. روشنفکر بودن نخستین قدم برای احترام گذاشتن به عقاید دیگران است.


    3. در ارتباط بودن با رابط

    یکی از آسان ترین راه ها برای پیدا کردن دوستان جدید بدون هیچ دردسری، کمک گرفتن از رابط است. بعضی از افراد هستند که همیشه با آدم های جدید ملاقات می کنند

    و دوستان متعددی دارند و دوستان خود را با هم دوست می کنند. اگر از این افراد در اطراف خود دارید سعی کنید تا به آنها نزدیک شوید زیرا او باعث می شود

    تا دوستان بسیار بیشتری برای خود پیدا کنید. همین که به این افراد نزدیک شوید کافیست. یک دوست مساوی با پیدا کردن دوستان بیشمار است.

    در ضمن، از آنها اصول و روش های صحیح دوست یابی را نیز یاد می گیرید.


    4. پیدا کردن سرگرمی و فعالیت های جدید

    لازم نیست فعالیت یا سرگرمی جدیدی که پیدا می کنید را تا آخر عمر ادامه دهید. فقط کافیست به مکان های جدید بروید و با انسان های جدید ملاقات کنید.

    با تغییر سرگرمی های خود، افراد جدیدی را نیز ملاقات خواهید کرد که می تواند دوست شما بشوند.

    به طور مثال، در کلاس جدید ثبت نام کنید و از میان افرادی که ملاقات می کنید به دنبال یک دوست خوب بگردید.

    بهترین جا برای یافتن دوستان جدید، مکانی است که دیگران نیز به دنبال یافتن دوستان جدید هستند.


    5. قطع ارتباط با برخی دوستان (گزینشی رفتار کنید)

    شاید به نظرتان این آیتم چندان با موضوع مطلب که یافتن دوستان بیشتر است، تناسب نداشته باشد.

    اما اطمینان داشته باشید محدود کردن دوستان خود و ارتباط با آنها باعث می شود تا با افراد بیشتری در زندگی خود ملاقات کنید.

    وقتی تصمیم می گیرد فقط با نوع خاصی از افراد (قابل اعتماد، صادق، روشنفکر و ...) ارتباط داشته باشید، آنها متوجه می شوند

    که شما فقط برای گریز از تنهایی با آنها دوست نیستید بلکه برای شخصیت آنها احترام قائل هستید.

    این کار باعث می شود تا دیگران شما را بیشتر دوست داشته باشند و برای مدت طولانی تری با شما دوست بمانند. نتیجه این کار چیست؟

    با داشتن دوستانی که همیشه دوستتان دارند و از شما حمایت می کنند هرگز احساس تنهایی نخواهید کرد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فقدان مهارت اجتماعی
    توسط sh_so در انجمن اختلال رشد سیستم عصبی
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 11-01-2014, 03:06 PM
  2. اعتماد بنفس
    توسط احسان1990 در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 07-19-2014, 01:05 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد