نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: نمیدانم کدام راه را انتخاب کنم

818
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17206
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy نمیدانم کدام راه را انتخاب کنم

    سلام دوستان
    دختری 23 ساله هستم که مدت 3 سال عاشق پسری بسیار متدین و پاک بودم و بنا بر مخالفت مادر پسر ازدواج ما به تعویق می افتاد تا اینکه درست زمانی که مادر ایشون رضایت دادند و مراحل خواستگاری شروع شد در اثر یک تصادف ناگهانی عشقم را برای همیشه از دست دادم. خانوادش از من خواستن به خاطر حرف مردم تو مراسم حاضر نشم و من حتی فرصت خداحافظی با اونو نداشتم چرا که یک ساعت بعد از مراسم تدفین من خودم شخصا و به طرز شوک اوری متوجه مرگ عشقم شدم .الان 1 ماه از ان روز می گذرد و من با مشکلات متعددی رو به رو هستم.1-در طول این مدت به کرات خواب میبینم که عشقم از من می خواد برم پیش مادرش و با ایشون صحبت کنم . می خواستم بدونم ایا من باید این کار را انجام بدم؟ 2-ارتباط عاطفی ما به قدری قوی بود که لحظه مرگش دقیقا احساس کردم که فوت کرده و هیچ وقت تو این مدت احساسم اشتباه نگفته بود .الان وقتی تنها سر خاکش میرم یه سری چیزایی بهم القا میشه و یه دفعه ارامش خاصی منو فرا می گیره میخواستم بدونم ممکنه این ارتباط بین ارواحمون باشه یا اینکه من دارم دیوانه می شوم.3-حالم روز به روز بد تر می شه اگر پیشنهادی برای بهبودیم دارید بفرمایید
    با تشکر از همگی
    عشق.مرگ.انتخاب.جنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12792
    نوشته ها
    202
    تشکـر
    149
    تشکر شده 154 بار در 76 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نمیدانم کدام راه را انتخاب کنم

    چه وحشتناك برات متاسفم پيش مشاور بريد بهتره

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدانم کدام راه را انتخاب کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهتا100 نمایش پست ها
    سلام دوستان
    دختری 23 ساله هستم که مدت 3 سال عاشق پسری بسیار متدین و پاک بودم و بنا بر مخالفت مادر پسر ازدواج ما به تعویق می افتاد تا اینکه درست زمانی که مادر ایشون رضایت دادند و مراحل خواستگاری شروع شد در اثر یک تصادف ناگهانی عشقم را برای همیشه از دست دادم. خانوادش از من خواستن به خاطر حرف مردم تو مراسم حاضر نشم و من حتی فرصت خداحافظی با اونو نداشتم چرا که یک ساعت بعد از مراسم تدفین من خودم شخصا و به طرز شوک اوری متوجه مرگ عشقم شدم .الان 1 ماه از ان روز می گذرد و من با مشکلات متعددی رو به رو هستم.1-در طول این مدت به کرات خواب میبینم که عشقم از من می خواد برم پیش مادرش و با ایشون صحبت کنم . می خواستم بدونم ایا من باید این کار را انجام بدم؟ 2-ارتباط عاطفی ما به قدری قوی بود که لحظه مرگش دقیقا احساس کردم که فوت کرده و هیچ وقت تو این مدت احساسم اشتباه نگفته بود .الان وقتی تنها سر خاکش میرم یه سری چیزایی بهم القا میشه و یه دفعه ارامش خاصی منو فرا می گیره میخواستم بدونم ممکنه این ارتباط بین ارواحمون باشه یا اینکه من دارم دیوانه می شوم.3-حالم روز به روز بد تر می شه اگر پیشنهادی برای بهبودیم دارید بفرمایید
    با تشکر از همگی
    عشق.مرگ.انتخاب.جنون
    با سلام وادب

    دخترم از جو حاکم خارج شو وضمن اینکه خداصبرت بده ولی ؛ باقی مودن در شرایط فعلی ؛ نه تنها هیچ کمکی بهتون نمی کنه بلکه آیندتونم به شدت تخریب میکنه

    اگر اعتقادی به خدا دارین ؛ باید تقدیر رو بپذیرین و اجازه بدین تا زمان همه چیز رو حل کنه و به هر حال اون مرحوم تکلیفشو باخدای خودش فهمید حالا شما باید تکلیفتونو

    با خودتون و خدای خودتون مشخص کنید .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد