نمیدونم چجوری خشمم رو کنترل کنم

[anilam]

سلام. من 22 سالمه مدت یک ساله با همکلاسی دانشگاهم دوست شدم رابطمون خیلی خوب بود. چند ماهه تقریبا هفته ای یک بار بحث میکنیم. ایشون خیلی ارومه و هیچوقت بلند حرف نمیزنه. یا بی احترامی نمیکنه ولی من وقتی از کوره در میرم هرچی از دهنم در میاد بهش میگم. نزدیک بود کات کنیم امروز. خیلی پسره خوبیه نمیدونم چیگار کنم. هر سریم پشیمون میشم ولی باز بحث بعدیمون همون اش و همون کاسه. البته اینم بگم که ایشون میخواد برای س*ک*س با دختر خانوم یا یک خانوم وارد رابطه بشه و این منو اذیت میکنه اما خیلی دوسش دارم اول موافقت کردم ولی همش بحث داریم. و اینکه من با عموم زندگی میکنم و خیلی با زن عموم مشکل دارم و اوایل خیلی بحث داشتیم. مادرم طلاق گرفته و پدرم هم ازدواج مجدد داشتن . خیلی احساس تنهایی میکنم. دوس پسرم خیلی بهم ارامش میده حتی اکثر اوقات بهش میگم بابا. خیلیم بهم توجه میکنه امروز با اینکه خیلی بحث بدی داشتیم بهم گفت دستتو نشون بده( اخه دستمو بریده بودم و ایشون منو از اون موقع ندیده بودن) . لازم به ذکره که ایشون هیچ قول ازدواجی به من ندادن و ابراز علاقه ی لفظی هم نمیکنن حتی عزیزم هم نمیگن

[farokh]

سلام. من 22 سالمه مدت یک ساله با همکلاسی دانشگاهم دوست شدم رابطمون خیلی خوب بود. چند ماهه تقریبا هفته ای یک بار بحث میکنیم. ایشون خیلی ارومه و هیچوقت بلند حرف نمیزنه. یا بی احترامی نمیکنه ولی من وقتی از کوره در میرم هرچی از دهنم در میاد بهش میگم. نزدیک بود کات کنیم امروز. خیلی پسره خوبیه نمیدونم چیگار کنم. هر سریم پشیمون میشم ولی باز بحث بعدیمون همون اش و همون کاسه. البته اینم بگم که ایشون میخواد برای س*ک*س با دختر خانوم یا یک خانوم وارد رابطه بشه و این منو اذیت میکنه اما خیلی دوسش دارم اول موافقت کردم ولی همش بحث داریم. و اینکه من با عموم زندگی میکنم و خیلی با زن عموم مشکل دارم و اوایل خیلی بحث داشتیم. مادرم طلاق گرفته و پدرم هم ازدواج مجدد داشتن . خیلی احساس تنهایی میکنم. دوس پسرم خیلی بهم ارامش میده حتی اکثر اوقات بهش میگم بابا. خیلیم بهم توجه میکنه امروز با اینکه خیلی بحث بدی داشتیم بهم گفت دستتو نشون بده( اخه دستمو بریده بودم و ایشون منو از اون موقع ندیده بودن) . لازم به ذکره که ایشون هیچ قول ازدواجی به من ندادن و ابراز علاقه ی لفظی هم نمیکنن حتی عزیزم هم نمیگن

دوست عزیز اولا این رابطه دوستی خاصی نیست که شما بخوایت بخاطرضش ناراحت بشید و واکنش نشون بدید.
یک رابطه ساده دوستانه است که نباید انتظار خاصیازش داشت .
خود شما بهتر از هر کسی میدونید این رابطه به خاطر تنهایی شما ادامه پیدا کرده .
و شما به نوعی به ایشون وابسته شدید .
ولی از طرفی هم ایشون رو با کاراتون میترسونید .
به همین خاطر از ابراز احساسات نسبت به شما دوری میکنه.
و در مورد اینکه خودآزاری میکنید و کنترل خشم لازمه حضورا به مشاوری مجرب مراجعه کنید .