نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: نگرانی از اتفاق بد

971
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18086
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    10
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    نگرانی از اتفاق بد

    سلام من 21 سالمه و مجرد هستم و دانشجو . یک برادر دارم که هشت سال از من بزرگتره و ازدواج کرده و صاحب فرزنده . بزرگترین مشکل من از همون کودکی این بود که من همیشه نگران برادرم و هر چیزی که به برادرم مربوط بشه هستم . من درکل ادم استرسی نیستم من موسیقی و تاتر کار میکنم و هیچ وقت از این که بین مردم بخوام بازی کنم و ساز بزنم استرس نداشتم داخل خانواده هم هیچ وقت نگران پدرو مادرم نیستم حتی اگه پدرم چند ساعت هم دیر کنه هر کار کنم نگرانش نمیشم با این که عاشق پدر مادرم هستم و قطعا اونا رو از برادرم بیشتر دوست دارم .الان مدتیه که بدتر شدم خصوصا از وقتی برادر زادم به دنیا اومده همیشه نگران این هستم که برای خانوادشون اتفاقی بیفته ابتدا که مجرد بود برای خودش نگران بودم اما الان برای سه نفر.این موضوع باعث شده از جایی که اونا حضور دارن فراری باشم چون همش میترسم موضوعی رو مطرح کنند که بیشتر نگرانم کنه .شماره خونشون که روی تلفن میفته ضربان قلبم بالا میره وقتایی که با عروسمون قهر میکنیم و رفت و امد نمیکنیم همش دلم پیش برادر زادم هستش و باعث میشه نگرانیم بیشتر بشه واقعا خسته شدم باعث شده از هیچ لحظه زندگیم لذت نبرم و همیشه نگران اینا باشم چند سال دکتر روانشناس و مشاور...رفتم حتی قرص خوردم اما بد تر شدم که بهتر نشدم حتی دیگه دوست ندارم مسافرت برم چون وقتی میرم همش دلم پیش ایناست که نکنه اتفاقی بیفته دیگه واقعا نا امید شدم و میگم نه دیگه خوب نمیشم مطمان هستم با ازدواج و دور شدن از اون ها حالم خوب میشه اما من فعلا قصد ازدواج ندارم و نمیتونم این موضوع رو تا زمان ازدواج تحمل کنم . هر موقع خوشحالم این فکر منو دییوونه میکنه الان یه خبر بد میرسه
    اصلا هم دوست ندارم دیگه دارو مصرف کنم چون میدونم روی من تاثیری نداره
    ویرایش توسط لنا : 06-24-2015 در ساعت 03:18 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نگرانی از اتفاق بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط لنا نمایش پست ها
    سلام من 21 سالمه و مجرد هستم و دانشجو . یک برادر دارم که هشت سال از من بزرگتره و ازدواج کرده و صاحب فرزنده . بزرگترین مشکل من از همون کودکی این بود که من همیشه نگران برادرم و هر چیزی که به برادرم مربوط بشه هستم . من درکل ادم استرسی نیستم من موسیقی و تاتر کار میکنم و هیچ وقت از این که بین مردم بخوام بازی کنم و ساز بزنم استرس نداشتم داخل خانواده هم هیچ وقت نگران پدرو مادرم نیستم حتی اگه پدرم چند ساعت هم دیر کنه هر کار کنم نگرانش نمیشم با این که عاشق پدر مادرم هستم و قطعا اونا رو از برادرم بیشتر دوست دارم .الان مدتیه که بدتر شدم خصوصا از وقتی برادر زادم به دنیا اومده همیشه نگران این هستم که برای خانوادشون اتفاقی بیفته ابتدا که مجرد بود برای خودش نگران بودم اما الان برای سه نفر.این موضوع باعث شده از جایی که اونا حضور دارن فراری باشم چون همش میترسم موضوعی رو مطرح کنند که بیشتر نگرانم کنه .شماره خونشون که روی تلفن میفته ضربان قلبم بالا میره وقتایی که با عروسمون قهر میکنیم و رفت و امد نمیکنیم همش دلم پیش برادر زادم هستش و باعث میشه نگرانیم بیشتر بشه واقعا خسته شدم باعث شده از هیچ لحظه زندگیم لذت نبرم و همیشه نگران اینا باشم چند سال دکتر روانشناس و مشاور...رفتم حتی قرص خوردم اما بد تر شدم که بهتر نشدم حتی دیگه دوست ندارم مسافرت برم چون وقتی میرم همش دلم پیش ایناست که نکنه اتفاقی بیفته دیگه واقعا نا امید شدم و میگم نه دیگه خوب نمیشم مطمان هستم با ازدواج و دور شدن از اون ها حالم خوب میشه اما من فعلا قصد ازدواج ندارم و نمیتونم این موضوع رو تا زمان ازدواج تحمل کنم . هر موقع خوشحالم این فکر منو دییوونه میکنه الان یه خبر بد میرسه
    اصلا هم دوست ندارم دیگه دارو مصرف کنم چون میدونم روی من تاثیری نداره

    شما دچار اضطراب شده اید. دقت داشته باشید که همه انسان‌ها در زندگی خود دچار اضطراب می‌شوند، ولی اضطراب مزمن و شدید، غیرعادی و مشکل‌ساز است...

    بیماری اضطراب انواع متفاوتی دارد و احتمالاً (نه قطعاً) شما به یکی از انواع آن به نام اختلال اضطراب فراگیر (General Anxiety Disorder یا GAD) مبتلا شده اید...

    این حالت در افرادی دیده می‌شود که به‌طور مداوم نگران وقوع اتفاقی هستند، به عبارت دیگر این اختلال عبارت است از نگرانی مداوم یا ترسی که به رویداد و موقعیت خاصی وابسته نیست...

    یا متناسب با انتظار از آن موقعیت نیست. البته اغلب افراد گاهی نگران می‌شوند

    و این نگرانی‌های گاه گاهی عادی محسوب می‌شود و به معنای ‌آن نیست که فرد دچار اضطراب فراگیر است.

    اما اگر شما به اضطراب فراگیر مبتلا باشید، آنقدر احساس نگرانی می‌کنید که کارهای روزمره‌تان را نمی‌توانید انجام دهید، و در بیشتر روزها احساس تنش و نگرانی دارید.

    از دیگر نشانه‌های این اختلال بی خوابی یا بدخوابی، تنش عضلانی، تحریک پذیری، اشکال در تمرکز کردن، زود خسته شدن، بیقراری یا احساس دلشوره و عصبی بودن،

    عرق کردن، تپش قلب و تنفس نامنظم و سریع می باشد. با این وجود من برچسب این بیماری را به طور قطع به شما نمی زنم و به شما توصیه می کنم

    اگر در اغلب اوقات احساس تنش می کنید و یا برخی از علائم بالا را دارید، برای ارزیابی بیشتر به یک روانپزشک یا روانشناس متخصص مراجعه کنید

    تا ایشان به تشخیص قطعی و دقیق برسند و به شما برای درمان کمک کنند.

    دوست عزیز به طور کل درمان این اختلال به صورت درمان دارویی یا درمان غیر دارویی (روش‌های کلاسیک) می باشد.

    از بین درمانهای غیردارویی می‌توان تن‌آرامی (آرام‌سازی), حساسیت زدایی، توقف تفکر، سرمشق دهی، بیوفیدبک و... را مثال زد.

    در این روش‌ها به بیمار آموزش داده می‌شود که بدن خود را برای مقابله مؤثر و مستقیم با عوامل تنش زا آماده کند.

    بنابراین پیشنهاد نهایی من همان مشاوره حضوری برای انتخاب راه درمانی مناسب است.

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18086
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    10
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نگرانی از اتفاق بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    شما دچار اضطراب شده اید. دقت داشته باشید که همه انسان‌ها در زندگی خود دچار اضطراب می‌شوند، ولی اضطراب مزمن و شدید، غیرعادی و مشکل‌ساز است...

    بیماری اضطراب انواع متفاوتی دارد و احتمالاً (نه قطعاً) شما به یکی از انواع آن به نام اختلال اضطراب فراگیر (General Anxiety Disorder یا GAD) مبتلا شده اید...

    این حالت در افرادی دیده می‌شود که به‌طور مداوم نگران وقوع اتفاقی هستند، به عبارت دیگر این اختلال عبارت است از نگرانی مداوم یا ترسی که به رویداد و موقعیت خاصی وابسته نیست...

    یا متناسب با انتظار از آن موقعیت نیست. البته اغلب افراد گاهی نگران می‌شوند

    و این نگرانی‌های گاه گاهی عادی محسوب می‌شود و به معنای ‌آن نیست که فرد دچار اضطراب فراگیر است.

    اما اگر شما به اضطراب فراگیر مبتلا باشید، آنقدر احساس نگرانی می‌کنید که کارهای روزمره‌تان را نمی‌توانید انجام دهید، و در بیشتر روزها احساس تنش و نگرانی دارید.

    از دیگر نشانه‌های این اختلال بی خوابی یا بدخوابی، تنش عضلانی، تحریک پذیری، اشکال در تمرکز کردن، زود خسته شدن، بیقراری یا احساس دلشوره و عصبی بودن،

    عرق کردن، تپش قلب و تنفس نامنظم و سریع می باشد. با این وجود من برچسب این بیماری را به طور قطع به شما نمی زنم و به شما توصیه می کنم

    اگر در اغلب اوقات احساس تنش می کنید و یا برخی از علائم بالا را دارید، برای ارزیابی بیشتر به یک روانپزشک یا روانشناس متخصص مراجعه کنید

    تا ایشان به تشخیص قطعی و دقیق برسند و به شما برای درمان کمک کنند.

    دوست عزیز به طور کل درمان این اختلال به صورت درمان دارویی یا درمان غیر دارویی (روش‌های کلاسیک) می باشد.

    از بین درمانهای غیردارویی می‌توان تن‌آرامی (آرام‌سازی), حساسیت زدایی، توقف تفکر، سرمشق دهی، بیوفیدبک و... را مثال زد.

    در این روش‌ها به بیمار آموزش داده می‌شود که بدن خود را برای مقابله مؤثر و مستقیم با عوامل تنش زا آماده کند.

    بنابراین پیشنهاد نهایی من همان مشاوره حضوری برای انتخاب راه درمانی مناسب است.

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    خیلی ممنونم از راهنمایی دقیقتون
    اما من انواع و اقسام مشاوره ها رفتم
    مشکل من این هست که من قوه تخیل خیلی بالایی دارم و دقیقا صحنه هایی که ازشون میترسم و به طور واضح در ذهنم میبینم
    مثلا وقتی که برادر زادم میدود
    من سریع و به طور نا خود اگاه صحنه ای وحشت اور رو تو ذهنم به تصویر میکشم
    چیزی که باعث میشه نگرانیم رو بیشتر بکنه
    این هست که میگم حتما داره به من الهام میشه که قراره این اتفاق بیفته
    نمیدونم چرا نسبت به خانواده برادرم اینجوری هستم
    واقعاا برام جای سوال داره

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نگرانی از اتفاق بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط لنا نمایش پست ها
    خیلی ممنونم از راهنمایی دقیقتون
    اما من انواع و اقسام مشاوره ها رفتم
    مشکل من این هست که من قوه تخیل خیلی بالایی دارم و دقیقا صحنه هایی که ازشون میترسم و به طور واضح در ذهنم میبینم
    مثلا وقتی که برادر زادم میدود
    من سریع و به طور نا خود اگاه صحنه ای وحشت اور رو تو ذهنم به تصویر میکشم
    چیزی که باعث میشه نگرانیم رو بیشتر بکنه
    این هست که میگم حتما داره به من الهام میشه که قراره این اتفاق بیفته
    نمیدونم چرا نسبت به خانواده برادرم اینجوری هستم
    واقعاا برام جای سوال داره

    این حس رو همه ما به نوعی داریم و گاهی به زبون هم میاریم

    مثلا" همونطور که شما هم گفتید در این مواقع پیشگویی میکنیم

    مشکل هم همین پیشگویی کردنه که در مواقع خوب هم اگر به نتیجه نرسه باعث ناراحتی و افسردگی میشه

    پس در کل این پیشگویی کردن در حالت خوب و بد نتیجه خوبی برای فرد نداره

    شما میتونید در این مواقع ذهنتون رو از به چیزی دیگه متمرکز کنید و تصاویر دیگه ای که خوشایند شماست جایگزین کنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  3. کدام گزینه زیر از نظر شما گزینه درست است
    توسط فرشاد1020 در انجمن خیانت
    پاسخ: 37
    آخرين نوشته: 05-04-2015, 02:31 PM
  4. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM
  5. چگونگی حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2013, 01:13 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد