نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: نگران حرف مردم هستم

2099
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    نگران حرف مردم هستم

    سلام
    مشکل من اینه که به شدت نگران حرف مردم هستم...و وقتی نظراتی از مردم درباره با خودم می شنوممم حسابی بهم می ریزم..می ترسم درباره ام بگن..مادر بدیم...زن بدی هستم واسه شوهرم.....
    مثلا دختر کوچیک یکم پاشو کج می ذاشت و راه می رفت اینقدر بدم می اومد ببرمش بیرون(البته این کارو نمی کردم) میگفتم الان مردم می بینن به بچه ام انگ می چسبونم...
    یا خیلی بدم می یماد کسی بیاد خونم چون اونجوری که دلم یمخواد خونه تنوتنم دکوراسیون کنم...یا خونه ام یکم کوچیکه..می ترسم بیان بگن اه اه اه خونه اش فلان و خونه اش بیسار
    یا اینکه من خیلی چاقم..از خرید کردن بدم یماد وقتی میرم جایی مانتو و لباس یا حتی کفش بخرم به سرتاپام نگاه می کنن میگن سایز شما نداریم..اروز می کنم یه بیمای بدی بگیرم..حداقل به خاطر اون بیماری لاغر بشم

    الان این مشکل کم کم داره به روی روابط خوبی که با خانواده شوهرم دارم تاثیر می ذاره
    مثلا مادرشوهرم از یکی از جاری هام خیلی تعریف می کنه...من حسس شدم..تعریف از اونو به عنوان انتقاد از خودم می بینم و دچار حس خود کم بینی یمشم در نتیجه هی دلم یمخواد به اون جاریم ایرا بگریک

    می دونم این مشکلم از نداشتن اعتماد به نفس و حرمت نفس هست.....اما همین عدم اعتماد به نفس هم ناشی از این میشه که خودمو دوست ندارم........

    واقعا از خودم خوشم نمی اید وقتی ببه تصویر ذهنی که از خودم دارم رجوع می کنم
    به نظرم یه ادم هستم که زود عصبانی میشه..و زبونش تند...خیلی حرف یم زنه..کسی اونو نمی خواد....و واسه همین سعی می کنم هی جلب توجه کنم....




    چیکار کنم؟با حس نفرت به خودم چیکار کنم ؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    تز طرفی وقتی این افکار و تصویر ذهنی زشتی که از خودم دارم را می ذارم کنار و واقع بینانه نگاه می کنم میبینم زن موفقی هستم تو زندگی ..دقیقا دنبال اروزهام و دلم رفتم...پو الان خیلی خوشبختم
    همیشه دلم یم خواسته یه زن خونه دار باشم با دوتا بچه که در عین اینکه خونه دار ادم روشنفکر و با مطالعه و فکریه....و الان همینجوری هم هستم
    دلم یم خواست همیشه از اون زنهایی باشم که خونه را شاد می کنن و محفل خونشون را گرم یم کنند ...و الان هستم
    دلم یم خواسته که زن خوگرم و حامی شوهرم باشم..و از این مامانهای مهربون و شاد و پایه باشم..که الان هستم

    من زندگی سختی را پشت سر گذاشتم...با اینکه سنم کم بود که مادرمو از دست دادم و توی خانواده پدری بودم که انسانهای خوبی نیستن..تونستم بدون حمایت پدرم زندگی خودمو و زندگی خانوادگی خودم و بابام و خواهرم را مدیریت کنم....می بینم همش موفقیته
    اما اون تصویر زشت ذهنی که از خودم دارم نمیره

    همه میگن خودم هم یم دونم مثلا چشمهای خوشگلی دارم اما وقتی جلوی ایینه می ایستم..به چربی های اضافه شکم و پهلوهام نگا می کنم
    قدم بلنده و استخونبندی درشتی دارم....اما وقت و اینه خودمو میبینم به پاهای کلفتم نگاه می کنم و به خودم یم گم چطور روت میشه با این وضعیتت بری بیرون

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Jaban نمایش پست ها
    سلام
    مشکل من اینه که به شدت نگران حرف مردم هستم...و وقتی نظراتی از مردم درباره با خودم می شنوممم حسابی بهم می ریزم..می ترسم درباره ام بگن..مادر بدیم...زن بدی هستم واسه شوهرم.....
    مثلا دختر کوچیک یکم پاشو کج می ذاشت و راه می رفت اینقدر بدم می اومد ببرمش بیرون(البته این کارو نمی کردم) میگفتم الان مردم می بینن به بچه ام انگ می چسبونم...
    یا خیلی بدم می یماد کسی بیاد خونم چون اونجوری که دلم یمخواد خونه تنوتنم دکوراسیون کنم...یا خونه ام یکم کوچیکه..می ترسم بیان بگن اه اه اه خونه اش فلان و خونه اش بیسار
    یا اینکه من خیلی چاقم..از خرید کردن بدم یماد وقتی میرم جایی مانتو و لباس یا حتی کفش بخرم به سرتاپام نگاه می کنن میگن سایز شما نداریم..اروز می کنم یه بیمای بدی بگیرم..حداقل به خاطر اون بیماری لاغر بشم

    الان این مشکل کم کم داره به روی روابط خوبی که با خانواده شوهرم دارم تاثیر می ذاره
    مثلا مادرشوهرم از یکی از جاری هام خیلی تعریف می کنه...من حسس شدم..تعریف از اونو به عنوان انتقاد از خودم می بینم و دچار حس خود کم بینی یمشم در نتیجه هی دلم یمخواد به اون جاریم ایرا بگریک
    می دونم این مشکلم از نداشتن اعتماد به نفس و حرمت نفس هست.....اما همین عدم اعتماد به نفس هم ناشی از این میشه که خودمو دوست ندارم........
    واقعا از خودم خوشم نمی اید وقتی ببه تصویر ذهنی که از خودم دارم رجوع می کنم
    به نظرم یه ادم هستم که زود عصبانی میشه..و زبونش تند...خیلی حرف یم زنه..کسی اونو نمی خواد....و واسه همین سعی می کنم هی جلب توجه کنم....

    چیکار کنم؟با حس نفرت به خودم چیکار کنم ؟
    تجمل گرایی یا ترس از رفتن آبرو
    شاید فکر کنید کسی که دائم به فکر حرف مردم است و رفتارش را مطابق با نظرات آنها تغییر می دهد، حتما باید آدم افاده ای، کمی تا قسمتی پولدار و به فکر تجملات زندگی باشد، اما این طرز فکر اشتباه است؛ چراکه آقای نعمتی با این که از نظر اقتصادی وضع متوسطی دارد و اصلا اهل پزدادن و این جور کارها و حرف ها نیست، باز هم دائم به حرف مردم فکر می کند و حتی خرید مایحتاجش را بر آن اساس تغییر می دهد.

    او می گوید: اگر برای پذیرایی از مهمانم چند نوع میوه نخرم، آبرویم می رود البته میوه ها هم باید طوری باشد که خودش داد بزند آنها را از بازار میوه و تره بار نخریده ام وگرنه آبرویی که این همه سال برای به دست آوردنش زحمت کشیده ام، یکشبه به باد فنا می رود.

    به اعتقاد این آقای هفتاد و هشت ساله، با این کارها حداقل می توان صورت را با سیلی سرخ نگه داشت، اما آیا واقعا لازم است صورتمان را با سیلی سرخ کنیم و سال ها با چنین دردسری روزگار بگذرانیم؟

    شاید خیلی از ما این سوال را از خودمان بپرسیم؛ اما آنچه اهمیت دارد پاسخ و عمل درست است.

    این عادت، همیشه هم بد نیست
    آیا می شود مثل شخص دیگری رفتار کنید و این نحوه برخوردتان مثبت تلقی شود؟ خیلی ها فکر می کنند تقلیدکردن از دیگران و هماهنگ شدن با عقاید آنها همیشه موضوعی منفی است، در حالی که دکتر پروین ناظمی، روان شناس و مدرس دانشگاه در گفت وگو با «جام جم» نظر دیگری را مطرح می کند و می گوید: غریزه پیروی از دیگران، یکی از مسائلی است که میان افراد مختلف یک جامعه همیشه وجود داشته و دارد. افراد با توجه به این نوع غریزه برای همرنگی با جماعت و طردنشدن از سوی جامعه ای که در آن در حال رشد و زندگی هستند، خودشان را به دست محیط می سپارند و عقاید رنگارنگ و گاه متضاد را تا حدی می پذیرند.

    وی تاکید می کند: نکته بسیار مهم این است که بتوانیم به درستی تشخیص دهیم هماهنگی با افراد جامعه در چه شرایطی و تا چه حدی مثبت است و چه هنگام این رفتار منفی می شود. به این معنا که پذیرفتن عقاید دیگران و عمل کردن براساس آن، گاهی به نفع انسان است و گاهی هم می تواند مخرب و مضر باشد.

    الگوبرداری از دیگران و اهمیت دادن به نظرات و قضاوت آنها اگر به شکلی باشد که فوایدش نصیب فرد می شود و آرامش او را مختل نکند، مفید است و می تواند موجب پیشرفت شود؛ اما در صورتی که قضیه همرنگی با جماعت یا پیروی از دیگران موجب شود فرد بر زندگی خودش تسلط نداشته و احساس آرامشش هم از دست برود، نه تنها فایده ای ندارد بلکه مضراتش نیز او را درگیر خواهد کرد

    البته شاید تصور مثبت بودن پذیرفتن نظرات دیگران کمی دشوار باشد، اما آن طور که دکتر ناظمی می گوید ما در زندگی گاهی نیاز داریم از دیگران الگوبرداری کنیم؛ البته الگوهای صحیح، منطقی، سالم و مثبت که اگر بتوانیم در زندگی آنها را پیدا کنیم به رشد، موفقیت و پیشرفت مان کمک می کند.

    حالا که موضوع روشن تر شد، بهتر متوجه می شویم و می بینیم که بسیاری از ما نیز در انتخاب رشته تحصیلی یا شغل مورد علاقه مان نظر دیگران را پرسیده ایم و الگویی برای خودمان انتخاب کرده ایم. به عنوان مثال بارها از زبان دانش آموزی شنیده ایم که می گوید خیلی دوست دارم مثل این معلمم باشم؛ هم در رشته تخصصی اش مهارت دارد و هم اخلاق و رفتارش خوب است. پس من هم تمام تلاشم را می کنم که در همین رشته درس بخوانم و ادامه تحصیل دهم. این دانش آموز با چنین ایده ای می تواند تا جایی پیش برود که واقعا همان رشته معلمش را انتخاب کند و ادامه دهد و در نهایت هم شغل تدریس را انتخاب کند.
    به گفته این روان شناس، الگوبرداری از دیگران و اهمیت دادن به نظرات و قضاوت آنها اگر به شکلی باشد که فوایدش نصیب فرد می شود و آرامش او را مختل نکند، مفید است و می تواند موجب پیشرفت شود؛ اما در صورتی که قضیه همرنگی با جماعت یا پیروی از دیگران موجب شود فرد بر زندگی خودش تسلط نداشته و احساس آرامشش هم از دست برود، نه تنها فایده ای ندارد بلکه مضراتش نیز او را درگیر خواهد کرد.

    این حس از کجا می آید؟
    بعضی ها می ترسند دوستان شان را از دست بدهند، گروهی هم نگران قضاوت دیگران در مورد خود و خانواده شان هستند. چشم و همچشمی هم که داستان خودش را دارد و خیلی ها را درست و حسابی درگیر کرده است، عده ای هم هر کاری از دست شان برمی آید انجام می دهند تا دیگران تائیدشان کنند، اما اگر بخواهیم سرنخ این احساسات را پیدا کنیم، موضوع خیلی پیچیده می شود، چون این شرایط به دلایل متفاوتی ایجاد خواهد شد.

    ولی یک نکته کلی وجود دارد و آن این که همه انسان ها از تنهایی و طردشدن می ترسند؛ ولی این که چنین ترسی تا چه حد می تواند روی رفتارشان تاثیربگذارد، موضوع مهم تری است که دکتر ناظمی به آن اشاره و خاطرنشان می کند: این که افراد تصمیم می گیرند یک عمر برای خودشان زندگی کنند یا برای رضایت دیگران، به قدرت رهبری و تسلط شان بر زندگی و همچنین میزان صاحب نظر بودن آنها ارتباط پیدا می کند. بنابراین نباید فراموش کنیم، ویژگی شخصیتی انسان ها تعیین کننده چگونه زندگی کردن آنهاست.

    به گفته این روان شناس همه این موارد موضوعاتی است که در ذهن افراد و براساس نحوه رشد و پرورش شان در خانواده اتفاق می افتد. به این معنا که وقتی فرزند خانواده ای یاد می گیرد فقط در پی تائیدگرفتن از والدینش باشد و برای خوب بودن و تائیدشدن، در حقیقت با کارهایش به آنها التماس می کند که او را دوست داشته باشند، بعدها و در جامعه هم نمی تواند خودِ واقعی اش را نشان دهد. یادمان باشد همه بچه ها شیطنت می کنند و اگر قرار باشد ما آنها را با قید و شرط دوست داشته باشیم و این مطلب را به آنها هم تاکید کنیم، به طور حتم بچه ها تائیدطلب و مهرطلب می شوند و از قضاوت دیگران می ترسند، چون هیچ وقت نیاموخته اند مستقل زندگی کنند و همیشه به نوعی به نظرات دیگران وابسته بوده اند. البته در دوران نوجوانی موضوع فرق می کند. هنگامی که هویت فرد در حال شکل گرفتن است، ارزیابی دیگران در مورد او برایش بسیار مهم است و نحوه نگرش دیگران در ایجاد تصویری که نوجوان از خودش در ذهن دارد، اهمیت خاصی خواهد داشت.

    دکتر ناظمی می گوید: شاید در دوران کودکی چگونگی برخورد با افکار مختلف در جامعه چندان مهم نباشد، اما نبود آموزش این مهارت در دوران نوجوانی می تواند مشکل آفرین شود بنابراینیکی از مهم ترین مهارت هایی که نوجوانان باید آن را از خانواده شان بیاموزند، قدرت ابراز وجود است. یعنی نوجوان باید بداند حتی اگر نظراتش مخالف جمعی خاص باشد یا آنها باید او را متقاعد کنند یا این که نوجوان باید قادر باشد به شیوه صحیحی مخالفتش را بیان و نتیجه مورد نظرش را کسب کند.

    سخت است، اما می شود
    خانم مفرّح همیشه می گوید: سنی از من گذشته؛ چطور می توانم خودم را تغییر دهم؟ او که حدود 70 سال دارد، فکر می کند این تغییر غیرممکن است. دکتر ناظمی ضمن بیان این که انسان ها همیشه در مقابل تغییر مقاومت می کنند، یادآور می شود: این مقاومت بویژه در افرادی دیده می شود که زندگی شان شکل گرفته و سال هاست به یک شیوه خاص رفتار کرده اند. بنابراین نمی توانیم از این افراد خیلی انتظار تغییر داشته باشیم، اما در هر حال باید بدانیم تغییرات مثبت جزء مهمی از زندگی است که باید از یک زمان شروع شود و شاید حالا وقتش باشد.

    به گفته این روان شناس، افراد می توانند با توجه به هنجارها و ضمن رعایت قوانین اجتماعی براساس خواسته ها و سلایق شان زندگی کنند. بنابراین تاجایی که دیگران از رفتار ما آسیب نبینند و مشکلی برای شان ایجاد نشود، می توانیم و خوب است به میل خودمان زندگی را پیش ببریم.

    اگر همیشه با خودتان فکر می کنید در طول زندگی هیچ لذتی نبرده اید و آرامش را احساس نکرده اید، دائم در تلاطم بوده اید و نگران تائیدشدن یا نشدن از طرف دیگران، آن وقت است که به توصیه دکتر ناظمی باید سبک زندگی تان را تغییر دهید

    اما زندگی خیلی ها تحت تاثیر نظر دیگران است؛ بنابراین طبیعی است آنها نگران نحوه نگرش افراد نسبت به زندگی شخصی شان باشند و بخواهند دیگران رفتارشان را تائید کنند.

    او به این افراد توصیه می کند: کسب اعتماد به نفس یکی از مهم ترین نکاتی است که باید آن را در نظر داشته باشید. فردی که خودش را قبول دارد و از وضع زندگی اش راضی است، بی شک درگیر مسائل ظاهری نمی شود و با شخصیت مستقلش این مشکلات را گاه براحتی و گاهی با تلاشی بیشتر کنار می گذارد.

    کسانی که اعتماد به نفس کافی ندارند و دیگران را بهتر از خودشان می دانند، همیشه نگران نحوه تفکر مردم هستند. این گروه ممکن است با خود چنین بیندیشند که شیوه پذیرایی، نوع چیدمان خانه و مدل اتومبیل دیگران بهتر از آنهاست و در نتیجه فکر می کنند اگر مثل آنها از مهمانان خود پذیرایی نکنند حتما مورد قضاوت منفی آشنایان قرار خواهند گرفت. به همین دلیل ترس از قضاوت ها و تائیدنشدن از طرف دیگران یکی از مهم ترین عواملی است که موجب چنین رفتاری می شود؛ اما مطمئن باشید اگر گام اول را درست بردارید، بقیه موارد ساده خواهد بود.

    از زندگی تان لذت برده اید؟
    تا به حال از خودتان پرسیده اید آیا از زندگی لذت برده و می برید، یا نه؟ جواب این سوال می تواند به من و شما کمک بزرگی کند. یعنی اگر همیشه با خودتان فکر می کنید در طول زندگی هیچ لذتی نبرده اید و آرامش را احساس نکرده اید، دائم در تلاطم بوده اید و نگران تائیدشدن یا نشدن از طرف دیگران، آن وقت است که به توصیه دکتر ناظمی باید سبک زندگی تان را تغییر دهید. اما چنانچه پس از بررسی سال های عمر تان متوجه شدید واقعا لذت و آرامش را حس کرده اید و از زندگی تان راضی بوده اید، می توانید به همین شیوه ادامه دهید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    مرسی جناب فرخ

    اما من یه جواب خصوصی تر می خوا
    این پاسخ یکم کلیه

    مشکل من همین اعتماد به نفسه و اینکه از خودم بدم میاد

    چیکار باید بکنم؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    و یک موضوع هم هست که من توی خانواده ای بزرگ شدم که واقعا همش توی حرف بودن و تظاهر واهمیت دادن به ظاهر
    یعنی مادرم واقعا صد در صد اینجوری بود علی رغم اینکه زنی بو تحصیل کرده و فوق العاده موفق هاما همش تو حرف بود .....و حسابی ظاهربین....
    مادر خیلی دچار افراط و تفریط بود...پدرم هم که کلا بی تعهد و مسئولیت
    مادرک از یه طرف خیلی مهربون بود واقعا از جونش مایه یم ذاشت
    از یه طرف با بی رحمی تمام مارو کتک می زد

    از یه طرف تمام امکانات زندگی را واسه ما مهیا می کرد از یه طرف دیکتاتور مطلق بود و بر همه جنبه های زندگی عمومی و خصوصی ما کنترل داشت...
    ویرایش توسط Jaban : 04-29-2015 در ساعت 08:18 PM

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    درود با تعاریفی که شما ازخود وزندگیتون کردی خیلی همموفق بودی واینکه میگید اعتماد به نفس نداری تعجب میکنم!
    تعریف خود اعتماد ب نفس همینه که شما دارید یعنی قبول داشتن خود و تکیه بر توانایی ها و استعدادهای خود داشتن و آنها را باور داشتن است.ورسیدن ب اهداف عالی درزندگی.
    که رسیدین حالا درگذشته ی سری معیارهایی حاکم بوده درزندگی وخانواد هاتون روتون تاثیر منفی گذاشته وشما ر دچار شخصیتی تخیلی وتزلزل کرده وی جس بدبیبین وسواس فکر ی ک چیز یجز تنفر ودوست نداشتن و.نقد منفی خودتو رودربرنداره .
    وبدانید که .بزرگترین توان آدمی آن است که خود را بشناسد و خودش باشد نه کپی دیگران.آرزوی مثل دیگران بودن یعنی قبول نداشتن خود.یعنی اعتماد به نفس و عزت نفس نداشتن .یعنی خود را پنهان کردن و برای خود ارزش قایل نشدن..این امر اوج بدبختی است.اینکه فرد خود را قبول نداشته باشد به هیچ وجه قابل قبول نیست.احترام به خود و قبول داشتن خویش از نشانه های اعتماد به نفس و شادکامی است.بر این اساس لازم است خودمان را آنطور که هستیم قبول داشته و با شناخت خود نکات قوتمان را تقویت و نکات ضعفمان را تضعیف کنیم.
    من یک مشاوره حضوری رو بهتون پیشنهاد دارم خواهر جان تا ازاین بلاتکلیفی وبحران بیاین بیرون ب امید روزهای بهتر وموفقیت شما
    بازم موردی بود درخدمتتم یاحق

  8. 2 کاربران زیر از Dr . Security بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10709
    نوشته ها
    76
    تشکـر
    388
    تشکر شده 157 بار در 57 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    سلام
    شما مگه برای حرف مردم زندگیه میکنید؟! حرفای آدما مثل آب یه رودخونه میمونه رونه و میره آدما از اظهار نظر کردن راجب زندگی دیگران خوششون میاد و هیچوقت خسته نمیشن ولی اگر راجب زندگی خودشون نظر بدی به شدت عصبانی میشن بهتره بگم چیزی رو که برای دیگران میخوان برای خودشون نمی پسندند البته همه ی آدما اینطوری نیستن! شما باید مادر خیلی مهربونی باشید حتما اینو میدونید مهم اینکه خدا از شما راضی و خشنود باشه و نه بنده هاش و اگر در آینده بچه هاتون از شما بپرسن که چرا برای حرف مردم زندگی میکردید چه جوابی دارید که بدید! مطمئن باشید اگه میخواید ازتون انتقاد نشه باید هم رنگ خودشون بشید که این اصلا خوب نیست! اگه واقعا به چیزایی که میخواستید رسیدید پس خوب زندگی کنید و از زندگی کردن در کنار خانوادتون لذت ببرید و خدارو شاکر باشید از نعمتهایی که به شما بخشیده. یه جمله ی قصار هست که میگه وقتی تو زندگیت کسی اندازه ات نیست مهم نیست شما دست به اندازه ی خودت نزن! خانم عزیز مهم زیبایی روح و فکره نه زیبایی ظاهر ای کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام باشگاه زیبایی افکارهم داشتیم ...! شما اینو مهم بدونید که مادر در خانواده مثلا یک شمع روشن و فروزانه پس ایستادگی کنید تا روشن بمونید شمع های افتاده زود خاموش میشن! و هرگز بخاطر مردم تغییر نکنید این جماعت هر روز شما رو جور دیگه ای میخوان مردم شهری که همه در آن می لنگند به کسی که راست راه می رود میخندند!
    امیدوارم از حرفای من ناراحت نشده باشید اگر ناراحت نشدید بخندید
    واقعیت چیزی نیست که ما میبینیم چیزی هست که ما حسش نمیکینم ...
    موفق باشید.
    امضای ایشان
    شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
    عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند
    دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند
    وبخند که هنوز خدا آن بالا با توست!


  10. کاربران زیر از شاهزاده خانم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12274
    نوشته ها
    380
    تشکـر
    444
    تشکر شده 347 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    شما ديگه زيادي حساسي ابجي جون مردم كي اند بابا! حالا جاش نيس اينجا بگم چيكارا كردم كه بفهمي ..... حسابشون نميكنم!
    شما واسه لاغري كه بهترين كار باشگاه رفتنه با يه برنامه غذايي درست كه مربي بهتون ميده هيكلتون رو فرم مياد
    به نظر مردم اهميت نده و به زندگيت برس
    امضای ایشان
    هدف های محدود زندگی را محدود می کنند!

  12. کاربران زیر از عباس 95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15384
    نوشته ها
    103
    تشکـر
    0
    تشکر شده 62 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    عزیزم از همسرت انتظاراتش (راجع به خانوم مورد علاقه اش) رو بپرس علایق خودت رو هم در نظر بگیر(حتما) یادت نره تا به خودت علاقه و احترام نداشته باشی فایده ای نداره ها !!! . برای رسیدن به اونها تلاش کن . شاید هم احتیاجی به تلاش زیاد نداشته باشی بعد از اون هم هر کس چیزی گفت به خودت نگیر یادت باشه خودتو استوار حفظ کن . مطمئن باش به خودت که اول به خودت و بعدا به اطرافیانت در نقش همسر مادر و دختر محبت کافی داری . اگر می دونی لازم هست چند تا کلاس هنری و قنادی و ژله تزریقی و ... اسم بنویس و دوره اش رو ببین اما یادت باشه مهم ترین کسی که باید باهاش مقایسه شی گذشته خودته

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    سلام4مرسی از همه دوستان

    مشکل اصلی من اینه که خودم دوست ندارم و چون خودمو دوست ندارم حرف مردم روم تاثیر می ذاره...

    اونم به خاطره اینه که همیشه این تصویر بد از خودم جلوی چشممه

    وگرنه در مواقعی که این تصویر می ره کنار(البته مواقع نادر) خیلی به خودم افتخار میکنم..میبینم خیلی موفق هستم

    مشکلم اینه که این تصویر بدی مه از خودم دارم بره کنار

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15384
    نوشته ها
    103
    تشکـر
    0
    تشکر شده 62 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نگران حرف مردم هستم

    خواهش می کنم آرزو میکنم بتونم به کسی کمکی برسونم امیدوارم صحبتام مفید باشه ... شاید اگر بری پیش مشاور و مسئله رو مطرح کنی کمکت کنه تا استعداد ها و خوبی های خودتو بشناسی و از خودت ناراحت نباشی ... خیلی خوبه که خودت متوجهی ایراد کار کجاست

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج و دوست داشتن همکار
    توسط yasaman1367 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 11-26-2014, 12:29 PM
  2. نمیتونم به خانواده بگم دختری رو دوست دارم
    توسط fardayenik در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-11-2014, 02:38 PM
  3. دوست داشتن مشترک
    توسط naik در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 10-28-2014, 12:36 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد