درست ميگين آقا سعيد و مريم جان
ولي من ااز ته دلم ازش يه چيزي رو خواستم خيلي گريه كردم دعا كردم
به اندازه ي چند صدم تا پيروزي فاصله داشتم و شكست خوردم
درحالي كه اختلافم با بقيه فقط رو دهم نمره بود اين باعث شد دلم بگيره ازش😔
درست ميگين آقا سعيد و مريم جان
ولي من ااز ته دلم ازش يه چيزي رو خواستم خيلي گريه كردم دعا كردم
به اندازه ي چند صدم تا پيروزي فاصله داشتم و شكست خوردم
درحالي كه اختلافم با بقيه فقط رو دهم نمره بود اين باعث شد دلم بگيره ازش😔
ویرایش توسط yasamanH : 07-05-2017 در ساعت 06:55 PM
براي سرفه ي گلدان ها، گلي نمانده خودت گل باش...
یا قائم آل محمد
مائده آیه 5:
الْيَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ حِلٌّ لَکُمْ وَ طَعامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ وَ لا مُتَّخِذي أَخْدانٍ وَ مَنْ يَکْفُرْ بِالْإيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده و ( همچنین ) طعام اهل کتاب ، برای شما حلال است و طعام شما برای آنها حلال و ( نیز ) آنان پاکدامن از مسلمانان ، و آنان پاکدامن از اهل کتاب ، حلالند هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید نه زناکار ، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد ، اعمال او تباه می گردد و در سرای دیگر ، از زیانکاران خواهد بود.
یا قائم آل محمد
اونقدر اعصابم خورده با اینکه شدید خوابم میاد ولی نمیتونم بخوابم!
خدایا چرا بعضی بنده هات شعورشون در حد اپسیلونه اخه!؟
سلام
منم در گذشته خیلی از رفتار بعضی آدمها عصبانی میشدم ولی بعدها فهمیدم اگر آنها با من رفتار بدی کردند چرا خودم را عصبانی کنم هم به روح و هم به جسمم این عصبانیت صدمه میزند بعد با خودم گفتم اگر تمام دنیا با من نامهربان باشند من لااقل با خودم مهربان باشم هیچ وقت نگذارم هیچ کسی آرامشم را بهم بزند چون خودم را دوست دارم شادی و آرامش حق من است که با فکر کردن به اعمال دیگران خودم را آزار نمی دهم تصمیم گرفتم به جای فکر کردن به اعمال زننده آنها، که موجب سلب آرامش من میشود آنها را به خدا واگذارم و فکر و انرژی خودم را با افکار مثبت و سازنده پر کنم آرامش و شادی حق من هست پس من نباید اجازه بدهم اعمال و گفته های نادرست دیگران فکر و ذهن و روح مرا مشوش کند اگر آنها بد هستند من هرگز آرامشم به خاطر فکر به بدی دیگران بهم نمیزنم و با این کار کمترین اثر را از رفتار بد آنها می بینم.
تا میتوانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
هر آنچه که فکر میکنید بدان تبدیل می شوید. آنچه را که احساس میکنید به خود جذب می نمایید هر آنچه که متصور میشوید خلق میکنید.
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
همیشه حال را دریاب در این لحظه بهترین کاری که ممکن هستش را بکن چون افسوس گذشته به جزء حسرت و خراب کردن حال خودت هیچ ثمری به تو نمی رساند و نگرانی و ترس از آینده نیامده و نامعلوم به جزء از دست دادن فرصت فعلی کمکی به تو نمی کند.
بیاید از هم اکنون از لحظاتمان بهترین استفاده را بکنیم تا هم آینده خوبی برای خود بسازیم و هم وقتی در آینده به فکر حال امروزمان می افتیم نه تنها افسوس نخوریم بلکه خوشحال باشیم که بهترین کار را در آن زمان انجام داده ایم.
تا میتوانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است
که از حادثه عشق «تر» است
(سهراب سپهری)
غاده ؛همسر شهيد چمران مي گويد
روزي دوستم به من گفت :
\"غاده! در ازدواج تو یك چیز بالاخره
برای من روشن نشد. تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می گرفتی، این بلند است،
این كوتاه است... مثل این كه می خواستی
یك نفر باشد كه سر و شكلش نقص نداشته
باشد. حالا من تعجبم چه طور دكتر را كه
سرش مو ندارد قبول كردی؟\"
من گفتم: «مصطفی كچل نیست. تو اشتباه
می كنی.»
...
آن روز همین كه رسیدم به خانه، در را باز
كردم و چشمم افتاد به مصطفی، شروع كردم به خندیدن.
مصطفی پرسید «چرا می خندی؟» و من كه
چشم هایم از خنده به اشك نشسته بود گفتم
«مصطفی، تو كچلی؟ من نمی دانستم!»
و آن وقت مصطفی هم شروع كرد به خندیدن ...
پيامبر صلي الله عليه و آله :
اَلا اُنَـبِّـئُـكُمْ بِخيارِكُمْ؟ قالوا: بَلى يا رَسولَ اللّه ِ. قالَ اَحاسِنُـكُم اَخْلاقااَ لْمُوَطِّـئُونَ اَكْنافا، اَ لَّذينَ يَأْلِفونَ وَ يُؤْلَفونَ ؛
آيا شما را از بهترين افرادتان خبر ندهم؟ عرض كردند: چرا، اى رسول خدا. حضرتفرمودند: خوش اخلاق ترين شما، آنان كه نرمخو و بى آزارند، با ديگران انس مى گيرند واز ديگران انس و الفت مى پذيرند.
[بحارالأنوار، ج 71، ص 396، ح 76]
یا قائم آل محمد
خدایا گاهی نگاهی
کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
به دیگران رحم می کنند
اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.
فریدریش نیچه
سلام
دلم میخواهد یک خواب خوب داشته باشم همش وسط خواب بیدار میشم نفس نفس میزنم بلکه هوا به ششهام برسد کیفیت خوابم خیلی بد هستش وقتی حتی بیدار میشم گلوم خشک خشکه. 28 تیر وقت عمل گرفتم بلکه راحت بشم خدایا هیچی بهتر از یک نفس راحت نیست خدایا به من کمک کن خوب بشم
تا میتوانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
خدایا سلامتی بهترین نعمته
بچه های کوچیکو که میبینم از مریضی رنج میبرن اتیش میگیره دلم
شفاشون بده خدا
الهی آمین
کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
به دیگران رحم می کنند
اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.
فریدریش نیچه
...
ویرایش توسط رنگو : 07-21-2017 در ساعت 01:57 PM
﴿ولنبلونّکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشرالصابرین﴾(سوره بقره،آیه 155)؛
«و شما را از طریق خوف و گرسنگی و کمبود مالی و جانی و بهره های زندگی به آزمایش در می آوریم و به صابران بشارت ده».
صبر ، راه حل اینکه اون چیزای که میخواین رو خدا بهتون نشون بده .
﴿انّ الله مع الصابرین﴾(سوره بقره،آیه 153)؛
«همانا خدا با صابران است»
یا قائم آل محمد
من از فردا دوباره میشم همون دختر شاد و دیونه همیشگی
وااای به کتاب شعرام میرسم . تابم . گل هاااا
من و همه سرخوشیام .
یه عاااالمه خنده منتظره منه که به دنیا تقدیمشون کنممممم
لیلی
کنج محراب
بال هایش از کتاب رویید
تا به افلاک رسید .
کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
به دیگران رحم می کنند
اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.
فریدریش نیچه
وصف حال این روزهام :
سه پلشت آید و زن زاید و مهمان برسد
عمه از قم آید و خاله ز کاشان برسد
خبر مرگ عمو قلی برسد از تبریز
نامه ی رحلت دایی ز خراسان برسد
صاحب خانه و بقال محل از دو طرف
این یکی رد نشده پشت سرش آن برسد
طشت همسایه گرو رفته و پولش شده خرج
به سراغش زن همسایه شتابان برسد
هر بلایی به زمین می رسد از دور سپهر
بهر ماتم زده ی بی سرو سامان برسد
اکبر از مدرسه با دیده گریان آید
وز پی اش فاطمه با ناله و افغان برسد
این کند گریه که من دامن و ژاکت خواهم
آن کند ناله که کی گیوه و تنبان برسد
کرده تعقیب ز هر سو طلبکار مرا
ترسم آخر که از این غم به لبم جان برسد
گاه زان محکمه آید پی جلبم مامور
گاه زین ناحیه آژان پی آژان برسد
من در این کشمکش افتاده که ناگه میراب
وسط معرکه چون غول بیابان برسد
پول خواهند ز من ،من که ندارم یک غاز
هر که خواهد برسد این برسد آن برسد
من گرفتار دو صد ماتم و "روحانی " گفت
سه پلشت آید و زن زاید و مهمان برسد
استاد سید غلامرضا روحانی
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
چقد من بنده ی بد توام
خجالت میکشم ازت بگم که منو ببخش
ببخشید که نمیتونم خوشحالت کنم خدا
ولی بازم تو رهام نکن
و خدا نزدیک است
او همین واحد بالایی ما می شیند
من رفیقم با او
گاه گاهی به سراغش روم و گاه سراغم آید
با هم از خویش سخن می گوییم
من و او مدتها است ،
درد دلهای فراوان داریم .
بیشتر، صحبت من گرم کند محفل ما را
چون او٬کم سخن گوید و در دل ریزد ،
همه ی دردش را .
هر زمان خانه ی او مهمانم ،
او پذیرایی گرمی کند و چایی داغی ریزد
و برایم با صوت
متن قران خواند .
گاه اگر پیش آید ،
من برایش شعر از ،
حافظ و سعدی و سهراب سپهری و فریدون مشیری خوانم .
گاه از فرط غرور ،
چند بیت از غزل و شعر خودم می خوانم .
گاه او می رنجد
از من اما
_ کافی است ،
یک (( غلط کردم )) خالی ولی از روی صداقت گویم ،
تا ببخشد من را .
او دلش می گیرد ،
که چرا گاه همین واحد پایینی ما ،
حرمت بودن او را راحت ،
زیر پا می شکنند .
یا همین خانه ی پشتی هرگز
پاسخ دعوت مهمانی او را ندهند ...
او ولی باز به دل ریزد و حرفی نزند .
وقتی از واحد او می خواهم ،
بروم خانه ی خود
او به من می گوید
باز هم سر بزن و حالی پرس
چون غریبم اینجا !
من در آغوش کشم با همه احساس و وجودم او را
گونه اش می بوسم
و در آخر با اشک
دستی از دور تکان می دهم و می آییم ،
واحد پایینی ...
لیک هر وقت دلم می گیرد
باز در خانه ی او مهمانم
چون خدا نزدیک است
او همان واحد بالایی ماست
کارت و و شناسنامه و مداد و کتاب هایی که در درون من است
یه دختر با لباس قرمز!
اماده برای باخت!!!
لیلی
کنج محراب
بال هایش از کتاب رویید
تا به افلاک رسید .
سلام
اگر نتیجه هم نگیری لا اقل حداکثر تلاشت را کردی از خودت راضی باش چون وقت کم داشتی ولی اگر قبول شدی که باید گفت شاهکار کردی با این وقت کم و این همه مشکل توانستی که قبول شوی مهمترین کاری که الان باید بکنی این هست که در کمال آرامش و بدون اضطراب بروی و امتحان بدی با یک روحیه بالا. وظیفه تو این هست که تمام تلاشت بکنی اینکه نتیجه بگیری یا نه دیگر وظیفه ات نیست "لایکلف الله نفسا الا وسعها"
تا میتوانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
مهم نیست تا کجا فرار کنی
فاصله هیچ چیز را حل نمیکند
وقتی توفان تمام شد یادت نمیآید چگونه از آن گذشتی
چطور جان به در بردی.
حتی در حقیقت مطمئن نیستی
توفان واقعاً تمام شده باشد.
اما یک چیز مسلم است
وقتی از توفان بیرون آمدی
دیگر
اونی نیستی که قدم به درون
توفان گذاشت . . . !
خدایا بس نیست دیگه؟
چقدر دیگه باید بد بشیم تا تمومش کنی این داستان هبوط رو؟
تو که میدونی هرچی میریم بیشتر گند میزنیم
چن نفر دیگه باید قربانی بشن؟
خدایا بسه دیگه...لطفا
واقعا از زیبایی این احساس پاک و بی آلایش کودکانه و این عشق بی نظیر پدرانه بغضم گرفت
خدا واسه هم حفظتون کنه الهی.
دلم می خواست:دنیا رنگ دیگر بود
خدا،با بنده هایش مهربان تر بود
از این بیچاره مردم یاد می فرمود!
دلم می خواست زنجیری گران،
از بار گاه خویش می آویخت
که مظلومان، خدا را پای آن زنجیر
ز درد خویشتن آگاه می کردند.
چه شیرین است:وقتی بی گناهی داد خود را
از خدای خویش می گیرد.
چه شیرین است، اما من ،
دلم می خواست :اهل زور و زر ناگاه !
ز هر سو راه مردم را نمی بستند و
زنجیر خدا را بر نمی چیدند!
دلم می خواست: دنیا خانه مهر و محبت بود
دلم می خواست : مردم ، در همه احوال با هم آشتی بودند.
طمع در مال یکدیگر نمی کردند.
کمر بر قتل یکدیگر نمی بستند
مراد خویش را در نامرادی های یکدیگر نمی جستند،
از این خون ریختن ها، فتنه ها ، پرهیز می کردند،
چو کفتاران خون آشام، کمتر چنگ و دندان تیز می کردند!
............
در حال حاضر 11 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 11 مهمان ها)