-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
آقا محسن گل
اون چیزی که شما مقایسه می کنید با اون چیزی که خدا در وجود زنان و مردان به صورت جدا قرار داده و ما نمی تونیم در قالب واژه توصیفش کنیم فرق داره... همین که یه مرد نمیتونه مادر بشه و مادر ... جای پدر بشه...
من این حرف رو قبول دارم که خدا زن رو موجود احساسی افریده به خاطر همین مادر شده. اما اینکه احساسش بر عقلش غلبه داره رو قبول ندارم این چیزی هست که به شکل عوام جا افتاده و باعث شده متاسفانه زن ها نتونن قاضی بشن و از خیلی چیزا عقب بمونن!!.اینا دو تا چیز جدا از هم هسن.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
تقویممو ورق زدم
همه روزهایی که تو این یه سال گذشت
چه شبایی که با اشک نوشته بودم
چه شبایی که با خوشحالی و از سر ذوق
چه شبایی که دلتنگ بودم
چه شبایی که آسوده دل...
گاهی وقتا یه اتفاقاتی میفته که با خودت میگی خدایا من چطور انقدر قوی بودم؟؟
گاهی وقتا یادت نمیره که چی بهت گذشت تا گذشت...
حالا یه سال گذشته
من خیلی قوی بودم
ولی یادم نمیره چی بهم گذشته
خدایا شکرت به خاطر همه چی
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
saba95
من این حرف رو قبول دارم که خدا زن رو موجود احساسی افریده به خاطر همین مادر شده. اما اینکه احساسش بر عقلش غلبه داره رو قبول ندارم این چیزی هست که به شکل عوام جا افتاده و باعث شده متاسفانه زن ها نتونن قاضی بشن و از خیلی چیزا عقب بمونن!!.اینا دو تا چیز جدا از هم هسن.
زن ها قاضی بشن؟ |blinksmiley|
می دونی چه جنایت ها و اتفاقاتی رخ میده که با روحیه خیلی از مرد ها سازگار نیست چه برسه به زن ها... که با روحیه همشون خیلی ناسازگاره.
اونوقت این زن که روحیاتش خشن بشه چطور میخواد مادر باعاطفه ای باشه.
هر کسی بر اساس جنسیتش یه وظایفی رو داره و یه چیزایی برعهدش نیست... حتی جدای از مشاغل...
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم میخواهد که با یکی
از کارگرانش حرف بزند خیلی او را صدا میزند اما به خاطر شلوغی
و سرو صدا، کارگر متوجه نمیشود. به ناچار مهندس، یک اسکناس
10 دلاری به پایین میاندازد تا بلکه کارگر بالا رو نگاه کند
کارگر10 دلار را برمیدارد و تو جیبش میگذارد و بدون اینکه بالا را
نگاه کند مشغول کارش میشود
بار دوم مهندس 50 دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون
اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش میگذارد
بار سوم مهندس سنگ کوچکی را میاندازد پایین و سنگ به سر
کارگر برخورد میکند در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و
بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید
این داستان همان داستان زندگی انسان است، خدای مهربان
همیشه نعمت ها را برای ما میفرستد اما ما سپاسگزار نیستیم
اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان میافتد که در واقع همان
مشکلات کوچک زندگی اند، به خداوند روی می آوریم
بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است
سپاسگزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم میخواهد که با یکی
از کارگرانش حرف بزند خیلی او را صدا میزند اما به خاطر شلوغی
و سرو صدا، کارگر متوجه نمیشود. به ناچار مهندس، یک اسکناس
10 دلاری به پایین میاندازد تا بلکه کارگر بالا رو نگاه کند
کارگر10 دلار را برمیدارد و تو جیبش میگذارد و بدون اینکه بالا را
نگاه کند مشغول کارش میشود
بار دوم مهندس 50 دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون
اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش میگذارد
بار سوم مهندس سنگ کوچکی را میاندازد پایین و سنگ به سر
کارگر برخورد میکند در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و
بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید
این داستان همان داستان زندگی انسان است، خدای مهربان
همیشه نعمت ها را برای ما میفرستد اما ما سپاسگزار نیستیم
اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان میافتد که در واقع همان
مشکلات کوچک زندگی اند، به خداوند روی می آوریم
بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است
سپاسگزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد.
سرت به سنگ خورد آخرش |laughingsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
آقا محسن گل
زن ها قاضی بشن؟ |blinksmiley|
می دونی چه جنایت ها و اتفاقاتی رخ میده که با روحیه خیلی از مرد ها سازگار نیست چه برسه به زن ها... که با روحیه همشون خیلی ناسازگاره.
اونوقت این زن که روحیاتش خشن بشه چطور میخواد مادر باعاطفه ای باشه.
هر کسی بر اساس جنسیتش یه وظایفی رو داره و یه چیزایی برعهدش نیست... حتی جدای از مشاغل...
هیچ چیزی مطلق نیست.همانطور که خانم ها رییس جمهور و وزیر وملکه میشوند قاضی هم میتوانند باشند.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
تجربه
سرت به سنگ خورد آخرش |laughingsmiley|
خدا نکنه بخوره|worry|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
بنام خدا
مشکلم خیلی حاد نیست. بخوام تو یه جمله بگم تو چند راهی گیرکردم. خیلی وقتا می دونم راه درست چیه اما یخورده که ادامه میدم می بینم دارم تنبلی میکنم. اخه تناقضا زیادن. خیلی وقتا فکر می کنم کاش یه پیرمرد بود که باهاش صحبت میکردم. اونا خیلی بیشتر از احوال من میدونن، همینطور که من مشکل خیلی افراد رو که از من کوچیکترن میدونم. الان فکر می کنم کاش مشغله ای نداشتم میزدم به کوه و بیابون. حتما هفته دیگه اینکارو می کنم. یچیزی هم هست...معمولا این فکرا که بیشتر دربارش حرف خواهم زد زمان امتحان یا یه همچین چیزی پیش میاد ولی در کل فکرم اینطوری مشغوله...
دوست دارم دنیام اینطوری باشه: وقت آزاد داشته باشم و بتونم هرکاری دلم میخواد بکنم (البته منظورم کارایی هست که بچگیام میکردم یا دوست داشتم بکنم آخه هنوز اونا از ذهنم نرفته). خیلی وقتا هم فکر می کنم زندگی کردن صرف برای امرار معاش کسل کنندست وهدف باید یچیز دیگه باشه. مثلا توی نبرد حق و باطل باشمو همه ی دغدغم کمک کردن به جبهه خودم باشه. اینطوری فکر میکنم زندگیم معنا پیدا می کنه و دیگه پوچ نیست و به قول معروف "شکوفا میشه". اما الآن همه چی فرسایشی شده. دستم کاملا بستست و فقط تماشا میکنم. وقتی می بینم یکی هم سن من تونسته خودشو به یجایی برسونه هم ناراحت میشم که چرا من کسی رو ندارم که اینطوری حمایت کنه هم یجورایی تاسف می خورم براش که درد نکشیده. آخه درد شیرینه. من فکر میکنم آدم باید درد بکشه بعد به یه چیزی برسه وگرنه زندگی رو نچشیده...
میدونین...احساس می کنم تقریبا همه چیز دور و برم یجور تسلیم شدنه افراده. الگو های متفاوتی برای تقلید ازشون داشتم اما یا خودشون به مشکل خوردن یا دیدم که ای بابا اینا هم که تسلیم شدن یا کارشون تناقض داره. معمولا دانشجو هایی که هم دوره ای من هستند کاراشون برام قابل درک نیست. یا بچگانست یا احساس میکنم خودشون دارن ادا درمیان (تو این تیکه آخر امیدوارم زیاده روی نکرده باشم.)
امیدوارم بزرگترا احساس منو فهمیده باشن و نظرشونو بگن. همچنین امید وارم یکی باشه که همچین تفکراتی رو داشته باشه یا حداقل پشت سر گذاشته باشه.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
دلبر رفت ....
یاد دلتنگانش را نکرد ....
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
آقا محسن گل
زن ها قاضی بشن؟ |blinksmiley|
می دونی چه جنایت ها و اتفاقاتی رخ میده که با روحیه خیلی از مرد ها سازگار نیست چه برسه به زن ها... که با روحیه همشون خیلی ناسازگاره.
اونوقت این زن که روحیاتش خشن بشه چطور میخواد مادر باعاطفه ای باشه.
هر کسی بر اساس جنسیتش یه وظایفی رو داره و یه چیزایی برعهدش نیست... حتی جدای از مشاغل...
من منطقم اینو قبول نداره.|rolleyessmileyanim|
جالبه مردا این همه برخورد خشن با همسرشون میکنن از کتک زدن گرفته تا اذیتای دیگه اونوقت تا به شغل و حضور در اجتماع و برابری میشه میگن روحیه زن لطیفه!!!خخخ خیلی جالبه!
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
siavash_en
هیچ چیزی مطلق نیست.همانطور که خانم ها رییس جمهور و وزیر وملکه میشوند قاضی هم میتوانند باشند.
خانم ها رییس جمهور می تونن بشن وزیر می تونن بشن اما قاضی حاکم نه... قضاوت فرق داره با همه این مشاغل... بعضی جاها لازمه خود قاضی تنها اقدام کنه و ... نامحرم و ... داستان داره خلاصه... دلیل زیاد داره...
البته دستیار قاضی و دادستان و ... انواع دیگه قضاوت مانعی نداره...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
saba95
من منطقم اینو قبول نداره.|rolleyessmileyanim|
جالبه مردا این همه برخورد خشن با همسرشون میکنن از کتک زدن گرفته تا اذیتای دیگه اونوقت تا به شغل و حضور در اجتماع و برابری میشه میگن روحیه زن لطیفه!!!خخخ خیلی جالبه!
خب مرد هم نباید زنشو بزنه... قانون هم همچین حرفی رو میزنه... چه ایران چه اروپا و جاهای دیگه.
فعلنه که زن ها دارن مردا رو میزنن |laughingsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
امید تابش نور خدا به دلهای آدمهاست کافی است دریچه دلت را باز کنی تا نور امید وارد آن شود|grlim||heart|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یلدا 25
سلام عزیزم
یعنی دیگه سایت نمیاین؟
به خاطر کنکور هست؟
هر چند ناراحت کننده بود ولی امیدوارم هر جا هستین همیشه سلامت و سربلند باشین و عاقبت به خیر
با آرزوی بهترین ها |heart||heart|:53::53:
سپاسگزارم یلدا جان. بله دیگه نمیخوام فعالیتی داشته باشم. امیدوارم تو هم عاقب بخیر بشی.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
reza1
سلام
هر جا هستین همیشه موفق و پیروز باشین ، چون مهم شما هستین نه این سایت .
اگر وقت کردین بازم بیایین و ما رو از تجربه هاتون بی نصیب نکنید .
راستی ، در مورد بی عدالتی ها هم اگر دوست دارین فعالیت داشته باشین ، توضیح ندادین در چه مورده ،
اما هرچی هست بهترین کار برای کسی که دنبال عدالته و از نبودش رنچ میبره ، تلاش برای ظهوره ، یعنی در زمینه مهدویت فعالیت کنه تا زمینه ظهور امام زمان آماده کنه .
همه ما میتونیم تلاش کنیم و جزو وظایف ماست .
خدا همیشه حافظ و همراهتون باشه
ممنونم آقا رضا. من اینجا تجربه های خوبی بدست آوردم. که شما هم یکی از معلم های من بودید. موفق باشید.
به خدا میسپارمتون.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
siavash_en
خیر باشه
در پناه خدا
سپاسگزارم آقا سیاوش. خدانگهدارتون
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
حناء
من کلی تورو دوستت داشتم اخه |sadsmiley|توام مراقب خودت باش روزگارت خوش عزیبززززز|heart||heart||heart|
ممنونم حنا جان. منم دوستت دارم. تو هم مراقب خودت باش. خدانگهدارت
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
واقعا دیدن مشکلات اعضای خانواده خیلی دردناکه!
من حاضرم خودم بدترین و سخت ترین مشکلات رو تحمل کنم و دم نزنم اما نبینم پدر و مادر یا خواهر و برادرم مشکلی داشته باشن!
الان خیلی برای برادرم ناراحت و نگرانم |sadsmiley|
خدایا به همه اونایی که درگیر مشکلاتن کمک کن و راهنماشون باش تا با سربلندی از گرفتاریهاشون گذر کنن٬ آمین!
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رامونا
واقعا دیدن مشکلات اعضای خانواده خیلی دردناکه!
من حاضرم خودم بدترین و سخت ترین مشکلات رو تحمل کنم و دم نزنم اما نبینم پدر و مادر یا خواهر و برادرم مشکلی داشته باشن!
الان خیلی برای برادرم ناراحت و نگرانم |sadsmiley|
خدایا به همه اونایی که درگیر مشکلاتن کمک کن و راهنماشون باش تا با سربلندی از گرفتاریهاشون گذر کنن٬ آمین!
دلم گرفته بود بعد مدتها اومدم اینجا تو این تاپیک از ناراحتیم بنویسم که دیدم از دلم گفتی .
(( دیدن مشکلات اعضای خانواده دردناکه . ))
از خدا میخوام هیچکس مشکلی تو زندگیش نباشه و زندگی همه آروم توام با دلگرمی باشه .
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
love
دلم گرفته بود بعد مدتها اومدم اینجا تو این تاپیک از ناراحتیم بنویسم که دیدم از دلم گفتی .
(( دیدن مشکلات اعضای خانواده دردناکه . ))
از خدا میخوام هیچکس مشکلی تو زندگیش نباشه و زندگی همه آروم توام با دلگرمی باشه .
ان شاءالله توی سال جدیدی که چیزی به شروعش نمونده ٬ خدا حال همه رو به بهترین حال تغییر بده!
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
خدایا شکرت
هرچی فک میکنم ببینم تو زندگیم کجاها کم دارم..چی ندارم...گلایه کنم
خوب که فک میکنم میبینم اون چیزایی که بهم دادی انقدر ارزششون زیاده که دیگه حتی نباید ازت چیزی بخوام
چرا باید دلگیر باشم وقتی تو انقدر خوب و بخشنده ای خدای مهربونم
خدایا از صمیم قلبم ازت تشکر میکنم بخاطر همه چیز...تنها خواهشم اینکه همینایی که بهم دادی رو برام نگهدار به بهترین شکل
دیگه چیزی ازت نمیخوام مطمئنم اگه لازم باشه خودت بهم میدی
و الله خیر حافظ و هو الرحم الراحمین.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
maryam456
میشه کمکم کنید
سلام
برای مشکل خود یک تایپیک ایجاد کنید تا دوستان شما رو راهنمایی کنند
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
در زندگی یاد گرفتم:
با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.
با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.
از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود.
تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم
و سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم:
1) به همه نمی توانم کمک کنم.
2)همه چیز را نمی توانم عوض کنم
3) همه مرا دوست نخواهند داشت..........!
و تو قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی،
کفش های من را بپوش و از خیابان هایی گذر کن که من کردم
اشکهایی را بریز که من ریختم
سالهایی را بگذران که من گذراندم
روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم
دوباره و دوباره برخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بــــــزن...
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش می کنیم …
گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش می کنیم …
گاهی خیلی چیزا رو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم …
گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می کنیم …
گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش می دیم …
گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه می دیم …
و گاهی … گاهی … گاهی …
تمام عمر اشتباه می کنیم و نمی دونیم یا نمی خوایم بدونیم …
کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی …
گاهی های زندگیمون باشیم …
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رامونا
گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش می کنیم …
گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش می کنیم …
گاهی خیلی چیزا رو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم …
گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می کنیم …
گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش می دیم …
گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه می دیم …
و گاهی … گاهی … گاهی …
تمام عمر اشتباه می کنیم و نمی دونیم یا نمی خوایم بدونیم …
کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی …
گاهی های زندگیمون باشیم …
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود
گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود
گاهی بساط عیش خودش جور می شود
گاهی دگر، تهیه بدستور می شود
گه جور می شود خود آن بی مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور می شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت باتویار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود…
گاهی برای خنده دلم تنگ می شود
گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود
گاهی تمام آبی این آسمان ما
یکباره تیره گشته و بی رنگ می شود
گاهی نفس به تیزی شمشیرمی شود
ازهرچه زندگیست دلت سیرمی شود
گویی به خواب بود جوانی مان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود
کاری ندارم کجایی چه می کنی
بی عشق سرمکن که دلت پیرمی شود
قیصر امین پور
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
خداوندا ازت میخوام این آخرین روزهای سال 95 رو برای همه به بهترین شکل نقاشی کنی
و سالی سرشار از سلامتی و سربلندی و شادی رو برای همه رقم بزنی.
الهی آمین
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
مراقب خودمون باشیم 4 شنبه سوری به فنا نریم
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
خدایا یا بزن بره جلو یا برگردون عقب...اینجای زندگی دلم خیلی گرفته|sadsmiley||worry|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
دلم گرفته
این روزام میگذره
درسته بنده خوبی نیستم...تاحالا نماز نخوندم ولی همیشه دعا میکردمو میکنم
نمیدونم خدا قبول میکنه یا نه ولی دعاهام از ته دل بوده همیشه....
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
صابیر
دلم گرفته
این روزام میگذره
درسته بنده خوبی نیستم...تاحالا نماز نخوندم ولی همیشه دعا میکردمو میکنم
نمیدونم خدا قبول میکنه یا نه ولی دعاهام از ته دل بوده همیشه....
سلام خوشگله... منو یادته... من همون محسنم ... نام کاربریمو عوض کردم...
همونی که نوشته بودم ر ی د ... م تو این زندگی بعد اومدی گفتی بی ادب و ... |happysmiley|
دلم واست تنگ شده |grlim|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Mohsen123
سلام خوشگله... منو یادته... من همون محسنم ... نام کاربریمو عوض کردم...
همونی که نوشته بودم ر ی د ... م تو این زندگی بعد اومدی گفتی بی ادب و ... |happysmiley|
دلم واست تنگ شده |grlim|
خوشگله ؟|wacsmiley|من همسن و سالت نیستما
خب حالا خیلی واژه ی خوبی بکار بردی که یا اوری ام میکنی |wacsmiley|
قربانت دل به دل راه داره!
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
صابیر
خوشگله ؟|wacsmiley|من همسن و سالت نیستما
خب حالا خیلی واژه ی خوبی بکار بردی که یا اوری ام میکنی |wacsmiley|
قربانت دل به دل راه داره!
چند سالته مگه؟
خب چیه از این به بعد میگم جوجه اردک زشت.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
بعضی وقتها هم هست که دلتنگ کسی میشی که دوسش نداری|mellowsmiley||blinksmiley||wacsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
خسته ، افسرده ، بی حال
بی انگیزه ، داغون ، قلب سرد
مرده ی متحرک :)
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
هر چه هستی باش!
اما کاش ...
نه !!
جز اینم آرزویی نیست
هرچه هستی باش !
اما باش !
(قیصر امین پور)
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
دوستت دارم
تا ابد مال تو
باهاش نان بخر
باهاش دور بزن در میدان شهر
مثل پلاک بینداز به گردنت
پلاک جنگ؟
جنگ... میدانی چیست؟
هشت سال به گردنت بیاویزم
از من خسته میشوی؟
پلاک جنگ نهگل میخک
برگ زیتون
گوشهی موهات...
دوستت دارم
تا ابد مال تو
باهاش ستاره رصد کن
باهاش برام نامه بنویس |heart|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی،نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت!پس با کسی بمانکه نصف راه را به سمتت دویده باشد...
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
http://forum.moshaver.co/imported/20...icUkxNpf-1.jpg
یعنی واقعناااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااا|yeah||yeah|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
شهامت از آن آنان است که خودشان را یک روز صبح در آینه نگاه می کنند و روشن و صریح این عبارت را به خودشان می گویند ،
فقط به خودشان : "آیا من حق اشتباه کردن دارم ؟" فقط همین چند واژه ...
شهامت نگاه کردن به زندگی خود از رو به رو ...
و هیچ هماهنگی و سازگاری در آن ندیدن .
شهامت همه چیز را شکستن ، همه چیز را زیر و رو کردن ...
به خاطر خودخواهی؟
خودخواهی محض ؟ البته که نه ، نه به خاطر خودخواهی ..
پس چه ؟ غریزه بقا ؟ میل به زنده ماندن ؟ روشن بینی ؟ ترس از مرگ؟
شهامت با خود رو به رو شدن .
دست کم یک بار در زندگی . رو به رو با خود . تنها خود . همین .
"حق اشتباه" ترکیب بسیار کوچکی از واژه ها ،
بخش کوچکی از یک جمله ، اما چه کسی این حق را به تو خواهد داد ؟
چه کسی جز خودت؟
آناگاوالدا