نوشته اصلی توسط
ss75
سلام الی خنم.... بذارین اینطوری بگم. اینطوری بهتره.
مشکل من این بوده که توقعم زیاد بوده و هست. همین باعث میشه که از بقیه توقع بیجا داشته باشم و وقتی اونطوری که من میخوام نشه از طرف دلگیر میشم.
مشکل , مشکل خودمم. یه مدتی میشه رو این بحث دارم تلاش میکنم که توقع رو کمتر کنم. حتی وقتی دارم تو این سایت بحث میکنم انتظار دارم حتما پیامم یا دیده بشه و یا جواب داده بشه!
میدونین مشکل عزت نفس هست. اونم به خاطر اینکه خب ادم عاشق پیشرفته و نهایت این پیشرفت اینکه خوشحال بشه و در کنارش بقیه تحسین کنن. الان من خیلی مدت هست که دارم پیشرفت میکنم برای خودم-ولی توسط کسی تشویق نمیشم. و محیطی هم نیست که بخوام توانایی ها رو صرف کاری کنم. و این باعث شده عزت نفس و اعتماد به نفس بیاد پایین و طوری باشه که بخوام از طرف بقیه تشویق بشم! یعنی انتظار دارم اوضاع طوری که من انتظار دارم پیش بره. برای همین بحث کوچیک بیخودی برام بزرگ میشه. الان نهایت تلاشم رو دارم میکنم که این حس مهر طلبی و مهر ورزی خخخ کمتر بشه
کار سختیه ولی خیلی خوب میشه تا یه چند ماه دیگه به سطح خوبی برسم.
من همیشه میخواستم یه ادمی باشم که موفقیت هایی داشته باشه که بقیه براشون سخته باشه به دست اوردنش و من مغرور باشم. این حس حس بدی نیست. چون زحمت رو کشیدی و خیلیا نتونستن به اون سطح برسن. این البته گذشته بود. عزت نفسم خیلی خیلی زیاد بود برای خودم خیلی بیشتر از الان احترام قایل بودم و اینکه خیلی اعتماد به نفس داشتم. خلاصه اینکه همه اینا برمیگرده به دور شدن از جمع هم سن و سالای خودم.
ولی الی خانم خوبیش میدونین چیه؟ خولبش اینه که از همه جهات سعی کردم یه ادم سرسخت و قوی بسازم. اینو وقتی به مدت اجتماع رفتم دیدم. دیدم که خیلی نسبت به قبلم قوی تر شدم از همه جهات.
این حس کمال طلبی شما قابل تحسینه اینکه اینهمه انکیزه و امیدو آرزو دارید قابل تحسینه ، ولی یک واقعیتی وجود داره به اسمه حسادت ، که من خودم شخصا از روزه اول دانشگاه باهاش روبه رو شدم تا به امروز که باعث شد یک جورایی خنده رو از رو لبام بر داره و به یک ادم جدی ای تبدیل بشم که سعی کنم همیشه در مقابل دیگران سکوت کنم . هر چه بیشتر پیشرفت میکنی حسادت ها بیشتر میشه و سختیات هم به مراتب بیشتر میشه ولی لذتی که از تسلیم نشدن و پیروزی بعد از اون به دست میاری خیلی لذت بخشه تره .
خب نمیتونی بگی این حسادت برای چی هست چرا وجود داره چرا ادما اینجورین بلکه باید قبولش کنی باید ادما روهمین جوری که هستن بپذیری و کمتر جلوشون حرف بزنی و به عبارتی وقتی وارد دانشگاه شدی یک کلمه حتی یک کلمه هم نباید از آرزوهات به کسی بگی وگرنه همه رقیبت میشن .اصلا به انگیزه تحسین و تایید دیگران زندگی نکن چون دیگران حسود هستن و دوست ندارن کسی به جایی برسه برو زندگی دانشمندان بزرگو بخون از انشتین و ادیسونو هر کسی رو بری مطالعه کنی میبینی که بهشون برچسب خنگ و کودن و این چیزا میزدن ولی خودشون ، خودشونو باور داشتن و تو خلوت به خودشون روحیه و انگیزه می دادن و از همه مهم تر تسلیم نشدن. چندتا مثال برات میزنم من خودم یادمه وقتی نمره میان ترم یکی از سخترین درسامو 20 شدم استاده دراومد بهم گفت هیچکس از درس من تاحالا 20 نشده یکاری میکنم درستو بیفتی !!! اصلا باورم نمیشد استاده بخوات همچین کاری کنه با این وجود نزدیک بود اون درسو بیوفتم . تقریبا 15 نفر افتادن . استادا رتبه یک حسادتو دارن نمیخوام ناامیدت کنم ولی کسی که ناامید نشه و تلاش کنه محاله موفق نشه . رمزش اینه که تسلیم نشی و به تهدید دیگران اهمیت ندی و به خدا توکل کنی و حداکثر تلاشتو بکنی . خلاصه مطلب زیاده ولی فقط این حرفا رو زدم که از هیچ کس هیچ انتظار و توقعی نداشته باش
من به این جمله اعتقاد دارم:
سفر کن و به هیچ کس نگو، عشقی صادقانه رو تجربه کن و به هیچ کس نگو،خوشبخت زندگی کن و به هیچ کس نگو، مردم چیزهای زیبا رو خراب میکنند.