صفحه 70 از 165 ... 2060686970717280120 ...
نمایش نتایج: از 3,451 به 3,500 از 8221

موضوع: هرچه میخواهی بگو.........

860974
  1. بالا | پست 3451

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    اخه

    بچه های دوقلو که فاصله بینشون ثانیه ای هست و خیلی شبیه هم هستن

    اگه توی دوتا محیط متفاوت بزرگ بشین اخلاقشون فرق داره

    بعد حالا بیای بگی مثلا چون این اقا استارتر تاپیک با زن داداش من دوتاشون خردادی هستن . پس اخلاقشون یکیه . منطقی نیست
    آره عزیزم منم باهات موافقم

    و به ایشون @peyman5@ هم گفتم با این چیزا ذهن دیگران رو منحرف نکنه و منطقی و عاقلانه نظر بدن

    اما به من گفتن تفکرت مال قرون گذشتس

    در حالیکه در قرون گذشته بود که به این طالع بینی ها توجه میکردن و هرچیزی رو به ماه تولد و این چیزا ربط میدادن

  2. بالا | پست 3452

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    اخه

    بچه های دوقلو که فاصله بینشون ثانیه ای هست و خیلی شبیه هم هستن

    اگه توی دوتا محیط متفاوت بزرگ بشین اخلاقشون فرق داره

    بعد حالا بیای بگی مثلا چون این اقا استارتر تاپیک با زن داداش من دوتاشون خردادی هستن . پس اخلاقشون یکیه . منطقی نیست
    دوست عزیز:
    اخلاق و رفتار تغییر میکند ،ولی خواسته ها یکی هستند.
    اگه درکش براتون سخته ،دلیلش نمیشه ردش کنید...

    ولی خوشحالم که حرفام اینقدر براتون سخته درکش ، که نقل قول میکنید.

  3. بالا | پست 3453

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    آره عزیزم منم باهات موافقم

    و به ایشون @peyman5@ هم گفتم با این چیزا ذهن دیگران رو منحرف نکنه و منطقی و عاقلانه نظر بدن

    اما به من گفتن تفکرت مال قرون گذشتس

    در حالیکه در قرون گذشته بود که به این طالع بینی ها توجه میکردن و هرچیزی رو به ماه تولد و این چیزا ربط میدادن
    تفکر شما که مال الآنه ،چی رو تونستید عوض کنید.
    به شخصی در مورد ماه تولدش و به شخص دیگری که با چهار عدد آخر شماره تلفن،راهنماییشون کردم...و هردو رضایت و تشکر خود را ابراز داشتند در خصوصی... برایم کافیه...
    نظرات شما مثل باد هواست.

    احتمالاً دارید از این می سوزید که نظرات من عالی هستند و شما به پاش نمی رسید.
    میتونم راهنماییتون کنم...ولی به پاش نمی رسید.

  4. بالا | پست 3454

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    متأسفانه کل کل کردن با آدمهایی مثل شما،تنها وقت تلف کردن است.


    مطمئناً،چون علمشو ندارید بهم تهمت شماره دادن میکنید.

    شما خودتون به مشاوره نیاز دارید،هر چند که مشاوره دادن بهتون بی فایده است.ولی بهرحال امیدوارم خدا شفاتون بده
    پس بنده با احترام به نکته ی مهم زندگی*دانایان از دید نادانان، احمق هستند* درمقابل تهمت شما سکوت میکنم.با شما بحث نمیکنم.
    فقط لطفاٌ مطالعه تون رو ببرید بالا.
    تهمت؟؟؟ کدوم تهمت؟؟؟

    مثه اینکه پارانویا دارید...البته با توجه به خرافه گراییتون خیلی هم بعید نیست

    من به شما تهمتی نزدم جناب

    گفتم این درست نیست که میگید تو شماره تلفن من عدد 8 وجود داره!!! و با این خزعبلات ذهن دیگران رو مشوش نکنین

    چون میلیون ها شماره هست که توشون عدد هشت هست...حالا واسه من نبود که فقط باعث ضایع شدن شما شد.

    شما اگر مطالعتون بالا بود مثه قرون وسطی به این خرافه ها سفت نمیچسبیدید و به دیگران هم ذهن تاریکتون رو نشون نمیدادین

    اینکه شما خودتون رو احمق میدونین دیگه به شناخت شخصی خودتون برمیگرده

    در حالیکه من تو هیچکدوم از پستهام به شما احمق نگفتم

    و در واقع ذهنیتی هست که شما نسبت به خودتون دارید که اینم میتونه مشکل دیگری باشه به اسم عدم حرمت نفس و عزت نفس

    خیلی بهتره که به روانشناس مراجعه کنین تا این مشکلات( پارانویا، فرافکنی، عدم حرمت نفس، خرافه گرایی و ...) ان شاءالله برطرف بشه براتون.

  5. بالا | پست 3455

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    تفکر شما که مال الآنه ،چی رو تونستید عوض کنید.
    به شخصی در مورد ماه تولدش و به شخص دیگری که با چهار عدد آخر شماره تلفن،راهنماییشون کردم...و هردو رضایت و تشکر خود را ابراز داشتند در خصوصی... برایم کافیه...
    نظرات شما مثل باد هواست.

    احتمالاً دارید از این می سوزید که نظرات من عالی هستند و شما به پاش نمی رسید.
    میتونم راهنماییتون کنم...ولی به پاش نمی رسید.
    جواب یه سری از آدمها خاموشی هست...متاسفم که شما هم از اون دسته آدمها هستید

  6. بالا | پست 3456

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    دوست عزیز:
    اخلاق و رفتار تغییر میکند ،ولی خواسته ها یکی هستند.

    والا شما میگین خردادی ها قدرت بیان دارن . این رفتاره یا خواسته ؟؟؟

    راجب تفاوت اینا اگه لازمه براتون توضیح بدم . لطفا سنتونم ذکر کنین !!



    اگه درکش براتون سخته ،دلیلش نمیشه ردش کنید...
    گمونم برای خودتونم سخته . چون راجبش حرف نمیزنین . شمشیر به دست میگیرین

    ولی خوشحالم که حرفام اینقدر براتون سخته درکش ، که نقل قول میکنید.

    شما برای اثبات حرفتون از خودتون بت پوشالی میسازین .

    مثل ادمایی که از هر راهی توی اینستا فالور جمع میکنن و بعد ذوق دارن فالور و لایک و کامنتشون زیاده
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  7. 2 کاربران زیر از nazanin1371 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 3457

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    تهمت؟؟؟ کدوم تهمت؟؟؟

    مثه اینکه پارانویا دارید...البته با توجه به خرافه گراییتون خیلی هم بعید نیست

    من به شما تهمتی نزدم جناب

    گفتم این درست نیست که میگید تو شماره تلفن من عدد 8 وجود داره!!! و با این خزعبلات ذهن دیگران رو مشوش نکنین

    چون میلیون ها شماره هست که توشون عدد هشت هست...حالا واسه من نبود که فقط باعث ضایع شدن شما شد.

    شما اگر مطالعتون بالا بود مثه قرون وسطی به این خرافه ها سفت نمیچسبیدید و به دیگران هم ذهن تاریکتون رو نشون نمیدادین

    اینکه شما خودتون رو احمق میدونین دیگه به شناخت شخصی خودتون برمیگرده

    در حالیکه من تو هیچکدوم از پستهام به شما احمق نگفتم

    و در واقع ذهنیتی هست که شما نسبت به خودتون دارید که اینم میتونه مشکل دیگری باشه به اسم عدم حرمت نفس و عزت نفس

    خیلی بهتره که به روانشناس مراجعه کنین تا این مشکلات( پارانویا، فرافکنی، عدم حرمت نفس، خرافه گرایی و ...) ان شاءالله برطرف بشه براتون.
    عجب رویی داری ماشاالله...بی احترامی میکنید بعد میگید ،نه،
    غیر مستقیم هرچی که خواستید ،گفتید...کلمه احمق رو هم گفتید...دیگه چی مونده بگید سرکار خانم...عجب مشاوره دهنده ای هستید...متأسفم براتون...نه احترام و نه حرف منطق از شما...
    موندم که چرا من در سایتی هستم که شما از احترام دم میزنید وبی احترامی می کنید؟

    از همه اینها گذشته...بر اساس قانون ،*وقتی کسی نمیتونه حرف رو هضم کنه،دربرابرش جبهه گیری میکنه...*
    عجب آدم بی رویی هستید شما...واقعاً که...
    نمیدونم چجوری روی مشاوره شما ، که نه علم دارید و نه منطق ونه احترام،حساب میکنند؟
    من نمیدونم شریک زندگیتون بر کدام منطق شما حساب باز می کنند؟؟؟

  9. بالا | پست 3458

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    عجب رویی داری ماشاالله...بی احترامی میکنید بعد میگید ،نه،
    غیر مستقیم هرچی که خواستید ،گفتید...کلمه احمق رو هم گفتید...دیگه چی مونده بگید سرکار خانم...عجب مشاوره دهنده ای هستید...متأسفم براتون...نه احترام و نه حرف منطق از شما...
    موندم که چرا من در سایتی هستم که شما از احترام دم میزنید وبی احترامی می کنید؟

    از همه اینها گذشته...بر اساس قانون ،*وقتی کسی نمیتونه حرف رو هضم کنه،دربرابرش جبهه گیری میکنه...*
    عجب آدم بی رویی هستید شما...واقعاً که...
    نمیدونم چجوری روی مشاوره شما ، که نه علم دارید و نه منطق ونه احترام،حساب میکنند؟
    من نمیدونم شریک زندگیتون بر کدام منطق شما حساب باز می کنند؟؟؟
    شما اون پستی رو که من بهتون گفتم احمق رو بیار

    اگر نیست که همش دیگه برمیگرده به ذهنیت منفی شما از خودتون.

    اگر من مشکلی در مشاوره دادنم داشتم مطمئن باشید آدمهایی بودن که به من اعتراض کنند

    در ضمن بهتره کمی سعه صدر داشته باشید و البته انتقادپذیر.

    کسانی که انتقادات رو برنمیتابن هیچوقت بزرگ نمیشن.

    روزبخیر آقا.

  10. بالا | پست 3459

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    اخلاق و رفتار تغییر میکند ،ولی خواسته ها یکی هستند.

    والا شما میگین خردادی ها قدرت بیان دارن . این رفتاره یا خواسته ؟؟؟

    راجب تفاوت اینا اگه لازمه براتون توضیح بدم . لطفا سنتونم ذکر کنین !!



    اگه درکش براتون سخته ،دلیلش نمیشه ردش کنید...
    گمونم برای خودتونم سخته . چون راجبش حرف نمیزنین . شمشیر به دست میگیرین

    ولی خوشحالم که حرفام اینقدر براتون سخته درکش ، که نقل قول میکنید.

    شما برای اثبات حرفتون از خودتون بت پوشالی میسازین .

    مثل ادمایی که از هر راهی توی اینستا فالور جمع میکنن و بعد ذوق دارن فالور و لایک و کامنتشون زیاده
    خوشحالم از اینکه عاجز موندید که حرفامو درک کنید...

  11. بالا | پست 3460

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    شما اون پستی رو که من بهتون گفتم احمق رو بیار

    اگر نیست که همش دیگه برمیگرده به ذهنیت منفی شما از خودتون.

    اگر من مشکلی در مشاوره دادنم داشتم مطمئن باشید آدمهایی بودن که به من اعتراض کنند

    در ضمن بهتره کمی سعه صدر داشته باشید و البته انتقادپذیر.

    کسانی که انتقادات رو برنمیتابن هیچوقت بزرگ نمیشن.

    روزبخیر آقا.
    بی احترامی ، ماست که نیست روی لبتون مونده باشه.
    احتمالاً با علم کنایه هم آشنایی ندارید.

    لطفاً به روش خودتون مشاوره بدید...همین عالیه....از شما نمیشه انتظاری بیش از این داشت.

  12. بالا | پست 3461

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    بی احترامی ، ماست که نیست روی لبتون مونده باشه.
    احتمالاً با علم کنایه هم آشنایی ندارید.

    لطفاً به روش خودتون مشاوره بدید...همین عالیه....از شما نمیشه انتظاری بیش از این داشت.
    گفتم که شما احتمالا درگیر پارانویا باشید

    چون حرفای من صرفا یه انتقاد بود در راستای بهتر شدن طرز مشاوره دادن شما ولی شما برداشت منفی داشتید

    مثل افراد دهن بین کوچه بازاری اهل کنایه و تیکه و تهمت و ... نیستم به همین دلیل آشنایی ندارم

    اگر کسی هم به مشاوره ی من انتقادی داشته باشه حتما با روی باز استقبال میکنم و اگر به جا باشه روش خودم رو تغییر میدم

    شما اگر واقعا مشاور هستید باید خیلی بهتر از دیگران بدونین که وقتی کسی داره ازتون انتقاد میکنه جوابش هیاهو و جنجال نیست

    اگر مشاور هم نیستید ( که با توجه به پست هاتون فک نمیکنم باشید ) دیگه از شما انتظاری جز این نیست. ( نرود میخ آهنین در سنگ )

  13. بالا | پست 3462

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    گفتم که شما احتمالا درگیر پارانویا باشید

    چون حرفای من صرفا یه انتقاد بود در راستای بهتر شدن طرز مشاوره دادن شما ولی شما برداشت منفی داشتید

    مثل افراد دهن بین کوچه بازاری اهل کنایه و تیکه و تهمت و ... نیستم به همین دلیل آشنایی ندارم

    اگر کسی هم به مشاوره ی من انتقادی داشته باشه حتما با روی باز استقبال میکنم و اگر به جا باشه روش خودم رو تغییر میدم

    شما اگر واقعا مشاور هستید باید خیلی بهتر از دیگران بدونین که وقتی کسی داره ازتون انتقاد میکنه جوابش هیاهو و جنجال نیست

    اگر مشاور هم نیستید ( که با توجه به پست هاتون فک نمیکنم باشید ) دیگه از شما انتظاری جز این نیست. ( نرود میخ آهنین در سنگ )
    به رجز خوانی هاتون ادامه بدید...
    قرون گذشته به شما افتخار میکنند.

    شما به فکر جاه طلبی خودتون باشید...ومن در فکر پاداش گرفتن از الله.

  14. بالا | پست 3463

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    به رجز خوانی هاتون ادامه بدید...
    قرون گذشته به شما افتخار میکنند.

    شما به فکر جاه طلبی خودتون باشید...ومن در فکر پاداش گرفتن از الله.

  15. بالا | پست 3464

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    خوشحالم از اینکه عاجز موندید که حرفامو درک کنید...



    وای خدا این پسره چه باحاله . اینا به کوه میگفتم اتشفشان میشد . اصلا نفهمید
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  16. بالا | پست 3465

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها

    /

    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  17. بالا | پست 3466

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    آماده کردن ناهار فردا سیزده بدر با من ... چه شود

  18. بالا | پست 3467

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34587
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    سلام عزیزان من جدیدم چه خبرا؟

  19. بالا | پست 3468

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34587
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    الووووو صدا وصله خب این چه انجمنیه

  20. بالا | پست 3469

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34587
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    /

    الووووو دوستم‌ هستی کجایی دقیقا کجایی پستو میبینی ج نمیدی آخه ادم با مهمون ایتطوری میکنه ؛ این رسمشه

  21. بالا | پست 3470

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    قال الله تعالی :…عَسی أن تکرَهوا شَیئاً وهو خیرٌ لکم وَعسی أن تُحِبّوا شیئاً وهو شَرٌّ لکم… (سوره بقره/ آیه 216)
    چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید ، حال آن که خیر شما در آن است ؛ویا چیزی را دوست داشته باشید ، حال آن که شرشمادر آن است.
    این آیه گذاشتم برای همه کابران سایت تا اگر به چیزی خیلی دوست داشتند نرسیدند از خدا شاکی نباشند چون که شاید شری در این قضیه بوده باشد ولی ما از آن آگاه نبوده ایم و شاید اتفاقی که برایمان افتاده در ظاهر تلخ باشد ولی موجب پیشرفت و سعادت ما بشود پس بهتر در هر حالت راضی باشیم به رضای خدا و هر اتفاقی که افتاده را خیر بدانیم الخیر فی ماوقع
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  22. بالا | پست 3471

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34589
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    سلام..من مجتبی هستم، ۲۸ سالمه. مدتیه که احساس میکنم واقعا یه غم فراموش نشدنی دارم و نمیتونم باهاش کنار بیام. من با دختری آشنا شدم و ما تا نزدیکی ازدواج و آشنایی خانواده رفتیم. تا اینکه کمی قبل از طرف دختره سردی میدیدم، و این شد که متوجه شدم چیزی حدود ۸ ماه ایشون با کس دیگه ای هم بودند. من تو زمانی که خیلی تنها و افسرده بودم باهاش آشنا شدم، خیلی دوسش داشتم و بهترین چیزی بود که تو زندگیم داشتم. نمیتونم با این قضیه کنار بیام. مدتیه نمیتونم درد خودم رو چاره کنم، با قرص زاناکس میتونم بخوابم. عیدم برای کل خانواده کوفت شد. گریه مامانم باعث شد دیگه نتونم تو خونه زیاد بمونم. ساعتها بیرون فقط سیگار میکشم و نمیدونم چیکار کنم. احساس میکنم همه چیزی که از آرامش نصیب من بخواد بشه یه توهمه و حقیقت همیشه دردآوره. احساس میکنم حق من این نبوده ولی میدونم حقیقته. نه اینکه نتونم غذا بخورم، نتونم پیش بچه ها بخندم ولی واقعا بعضی وقتها بی تابی و حمله عصبی بهم دست میده. روزی هزار بار اسم دختر رو صدا میزنم. همه خیابونای شهر که رد میشم خاطرات منو نابود میکنه. همه میگن دختره همون بهتر مه فهمیدی اینطوریه و نجات پیدا کردی ولی اصلا این حرفها اصلا منو آروم نمیکنه. میدونم چی پیش اومده ولی قبول این قضیه برام ممکن نیست. هی احساس میکنم همه چیز به خوبی برمیگرده...هی به خودم میگم همه آدما وجدان دارن و خلاصه میفهمن...بعضی وقتها میرم یه گوشه دنج زار زار داد میزنم و نمیدونم از چی عصبی باید باشم. الکل، ماریجوانا قرص آرامش بخش پامت پاکت سیگار....بعضی وقتها باز خبری از دختره به گوشم میرسه که با اون پسره رفته فلان جا...انگار بدنم قشنگ داغ میخوره. مغزم سوت میکشه. مردم، دوستان این حق من نبودش...من نمیخوام بهم ثابت شه دختر بدی بوده، میخوام رو باور خودم وایسم ولی رشو مه میکنم مدتهاست داره میگذره و من همون طوری سرجای خودم موندم. احساس میکنم دنیا برام جای تنگی شده. کلی جاهاش رو ندیدم، کلی از آدمای توشو نشناختم ولی احساس میکنم ظرفیت مواجه شدن با یه حقیقت تلخ دیگه رو ندارم. احساس میکنم افسردگی سابقم چند برابر بهم داره فشار میاره. نمیتونم جلو مامانم اوکی باشم. هی آرزو میکنم به مرگ طبیعی بمیرم تا خودم بلایی سرم نیارم. نمیتونم دیگه راحت با کسی حرف بزنم...تحمل کردن شخصیت الانم سخته. منو قضاوت میکنن ضعیف ولی باورشون نمیشه چقدر درد احساس میکنم. همه جانم لرزش گرفته. هی تنها میرم اینور اونور میترسم یکی بپرسه چرا همش تنهایی....بخدا دیگه طاقت ندارم. هی شد یه روز، دو روز، یه هفته، یه ماه الان چند ماهه...خلاص نمیشم. از زندگیم عقب افتادم. من نمیتونم باور خودم به خوبی آدما رو کنار بذارم و نمیتونم این حقیقت تلخ که بهم خیانت شده رو هم بپذیرم...بعضی وقتها مامانم و دوستانم جلو من به دختره بد و بیرا میگن میخوام به خود زنی بیفتم. من واقعا لازم دارم که جایی برم و به کسی نشون بدم بخودم رو؟
    یکی بهم گفت هر وقت یاد دختره افتادی یه مثبت تو ذهنت بده و رد شو، از اون روز شاید میلیونی تو ذهنم گفتم و نشد که بشه. احساس میکنم چقدر آدم حال بهم زنی شدم اگه که روزی از الان رد بشه و به الان بخندم. فکر میکنم در هشیارترین حالت ممکنم هستم طوری که همش خواب میبینم و احساس میکنم با ناخودگاه خودم بیشتر رابطه دارم، حس میکنم دنبال یه توجیه منطقی هستم واسه ایکه به خودم ثابت کنم سیاهی بد نیست و بذار برو...ولی بعضی وقتها میترسم. بعد دوباره خودمو تو خیابونی میبینم که مسیر خاصی نداره. حس میکنم شادیها یه جورایی توهم زا بودند، حس میکنم همه چیز دست به دست هم بود تا من اینقدر درد بکشم. بعضی وقتها هم دردم رو دوست دارم چون احساس میکنم روزی نمیدونستم عشق چیه و بعد هی خودمو مواجه یا کلی تناقض میبینم و حرفهایی که منو مسخره میکنه. حس میکنم نمیتونم توی این مرحله از زندگی خودم دروغی از آرامش و تلقین اون رو تو زندگی خودم قبول کنم ولی مطمئن نیستم واقعا حق با منه. امید من تنها به این شکله که من حقمو میگیرم بعد بازم درد احساس میکنم و بی تابی و افسردگی...حس میکنم دارم به این قرص کوفتی معتاد میشم. حتی همین الان نمیدونم چرا اینارو میگم، کسی میتونه بهم معجزه نشون بده؟ کسی میتونه بهت حرفی بزنه که خوشت بیاد؟ همه میسپارن به زمان...همه میگن قسمت، همه میگن. من نمیتونم همچین فلسفه ای رو قبول کنم...من واقعا دلم میخواد چیزی رو احساس کنم که بهم انگیزه بده. نمیدونم چی
    ویرایش توسط Mojit : 04-02-2017 در ساعت 09:18 AM

  23. بالا | پست 3472

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط پروانه ۱۸ نمایش پست ها
    الووووو دوستم‌ هستی کجایی دقیقا کجایی پستو میبینی ج نمیدی آخه ادم با مهمون ایتطوری میکنه ؛ این رسمشه
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  24. بالا | پست 3473

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34597
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاس : هرچه میخواهی بگو.........

    سلام آقا مجتبی ,اول اینکه متاسفم به خاطر حال نامساعدتون. اولا خدا شما رو خیلی دوست داشته که قبل از اینکه ازدواج بکنید فهمیدید که این خانوم چه جور ادمیه !
    دوما شما ایا از اون خانوم دلیل این خیانتشون رو پرسیدین ؟ درسته کار اشتباهی کردن و این کارشون خیانت حساب میشه , اما شما بهتره که با ایشون صحبت کنید تا اگر کوتاهی از شما بوده خدایی ناکرده برای آینده هم دیگر تکرارش نکنید.
    سوما بهتره هر چه زودتر قرامششون کنید و پیشنهاد من اینه که یه مدت به یک سفر برید و برای اون قرصی که میشه گفت اعتیاد بهش پیدا کردید راه درمانی پیدا کنید و بیشتر با خانوادتون باشید تا یک دلگرمی براتون باشند .
    به امید روزهای بهتر برای شما
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mojit نمایش پست ها
    سلام..من مجتبی هستم، ۲۸ سالمه. مدتیه که احساس میکنم واقعا یه غم فراموش نشدنی دارم و نمیتونم باهاش کنار بیام. من با دختری آشنا شدم و ما تا نزدیکی ازدواج و آشنایی خانواده رفتیم. تا اینکه کمی قبل از طرف دختره سردی میدیدم، و این شد که متوجه شدم چیزی حدود ۸ ماه ایشون با کس دیگه ای هم بودند. من تو زمانی که خیلی تنها و افسرده بودم باهاش آشنا شدم، خیلی دوسش داشتم و بهترین چیزی بود که تو زندگیم داشتم. نمیتونم با این قضیه کنار بیام. مدتیه نمیتونم درد خودم رو چاره کنم، با قرص زاناکس میتونم بخوابم. عیدم برای کل خانواده کوفت شد. گریه مامانم باعث شد دیگه نتونم تو خونه زیاد بمونم. ساعتها بیرون فقط سیگار میکشم و نمیدونم چیکار کنم. احساس میکنم همه چیزی که از آرامش نصیب من بخواد بشه یه توهمه و حقیقت همیشه دردآوره. احساس میکنم حق من این نبوده ولی میدونم حقیقته. نه اینکه نتونم غذا بخورم، نتونم پیش بچه ها بخندم ولی واقعا بعضی وقتها بی تابی و حمله عصبی بهم دست میده. روزی هزار بار اسم دختر رو صدا میزنم. همه خیابونای شهر که رد میشم خاطرات منو نابود میکنه. همه میگن دختره همون بهتر مه فهمیدی اینطوریه و نجات پیدا کردی ولی اصلا این حرفها اصلا منو آروم نمیکنه. میدونم چی پیش اومده ولی قبول این قضیه برام ممکن نیست. هی احساس میکنم همه چیز به خوبی برمیگرده...هی به خودم میگم همه آدما وجدان دارن و خلاصه میفهمن...بعضی وقتها میرم یه گوشه دنج زار زار داد میزنم و نمیدونم از چی عصبی باید باشم. الکل، ماریجوانا قرص آرامش بخش پامت پاکت سیگار....بعضی وقتها باز خبری از دختره به گوشم میرسه که با اون پسره رفته فلان جا...انگار بدنم قشنگ داغ میخوره. مغزم سوت میکشه. مردم، دوستان این حق من نبودش...من نمیخوام بهم ثابت شه دختر بدی بوده، میخوام رو باور خودم وایسم ولی رشو مه میکنم مدتهاست داره میگذره و من همون طوری سرجای خودم موندم. احساس میکنم دنیا برام جای تنگی شده. کلی جاهاش رو ندیدم، کلی از آدمای توشو نشناختم ولی احساس میکنم ظرفیت مواجه شدن با یه حقیقت تلخ دیگه رو ندارم. احساس میکنم افسردگی سابقم چند برابر بهم داره فشار میاره. نمیتونم جلو مامانم اوکی باشم. هی آرزو میکنم به مرگ طبیعی بمیرم تا خودم بلایی سرم نیارم. نمیتونم دیگه راحت با کسی حرف بزنم...تحمل کردن شخصیت الانم سخته. منو قضاوت میکنن ضعیف ولی باورشون نمیشه چقدر درد احساس میکنم. همه جانم لرزش گرفته. هی تنها میرم اینور اونور میترسم یکی بپرسه چرا همش تنهایی....بخدا دیگه طاقت ندارم. هی شد یه روز، دو روز، یه هفته، یه ماه الان چند ماهه...خلاص نمیشم. از زندگیم عقب افتادم. من نمیتونم باور خودم به خوبی آدما رو کنار بذارم و نمیتونم این حقیقت تلخ که بهم خیانت شده رو هم بپذیرم...بعضی وقتها مامانم و دوستانم جلو من به دختره بد و بیرا میگن میخوام به خود زنی بیفتم. من واقعا لازم دارم که جایی برم و به کسی نشون بدم بخودم رو؟
    یکی بهم گفت هر وقت یاد دختره افتادی یه مثبت تو ذهنت بده و رد شو، از اون روز شاید میلیونی تو ذهنم گفتم و نشد که بشه. احساس میکنم چقدر آدم حال بهم زنی شدم اگه که روزی از الان رد بشه و به الان بخندم. فکر میکنم در هشیارترین حالت ممکنم هستم طوری که همش خواب میبینم و احساس میکنم با ناخودگاه خودم بیشتر رابطه دارم، حس میکنم دنبال یه توجیه منطقی هستم واسه ایکه به خودم ثابت کنم سیاهی بد نیست و بذار برو...ولی بعضی وقتها میترسم. بعد دوباره خودمو تو خیابونی میبینم که مسیر خاصی نداره. حس میکنم شادیها یه جورایی توهم زا بودند، حس میکنم همه چیز دست به دست هم بود تا من اینقدر درد بکشم. بعضی وقتها هم دردم رو دوست دارم چون احساس میکنم روزی نمیدونستم عشق چیه و بعد هی خودمو مواجه یا کلی تناقض میبینم و حرفهایی که منو مسخره میکنه. حس میکنم نمیتونم توی این مرحله از زندگی خودم دروغی از آرامش و تلقین اون رو تو زندگی خودم قبول کنم ولی مطمئن نیستم واقعا حق با منه. امید من تنها به این شکله که من حقمو میگیرم بعد بازم درد احساس میکنم و بی تابی و افسردگی...حس میکنم دارم به این قرص کوفتی معتاد میشم. حتی همین الان نمیدونم چرا اینارو میگم، کسی میتونه بهم معجزه نشون بده؟ کسی میتونه بهت حرفی بزنه که خوشت بیاد؟ همه میسپارن به زمان...همه میگن قسمت، همه میگن. من نمیتونم همچین فلسفه ای رو قبول کنم...من واقعا دلم میخواد چیزی رو احساس کنم که بهم انگیزه بده. نمیدونم چی

  25. بالا | پست 3474

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12497
    نوشته ها
    390
    تشکـر
    1,041
    تشکر شده 580 بار در 275 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........


    زِ حق توفیقِ خدمت خواستم ، دل گفت پنهانی / چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی
    ویرایش توسط YAshin.SAhAkiyAn : 04-02-2017 در ساعت 04:32 PM
    امضای ایشان
    ***
    If You Always Put Limits On Everything You Do
    Physical Or Anything Else
    It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
    There Are No Limits
    There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There

    You Must Go Beyond Them

    ***

  26. بالا | پست 3475

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34589
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پاس : هرچه میخواهی بگو.........

    میدونید بارها ازش خواستم بیاد فقط بهم بگه چرا، بهش گفتم میتونم درک کنم اگه واقعا گیج شده باشه..ولی حتی یه بار بهم جواب نداد. حتی منو تهدید به شکایت کرد. هی بهم میگفت برم خواستگاری...همون روزا یکی دیگه هم تو زندگیش بود. نمیدونم چجور توجیهی خودم پیدا کنم که حداقل خودم رو توش سربلند ببینم. مدتی بود که حس میکردم ناراحته و یه جوری شده...من حتی یادمه خودم یه روز تصمیم گرفتم باهاش بهم بزنم ولی خودش برمیگشت. احساسم میگه منو دوست داشت ولی این مساله رو میذارم کنارش نمیدونم چرا هیچی تو فکرم نمیاد. من کل مدت هیچوقت کار بدی باهاش نکردم...بحث و مشاجره بوده بین ما، ولی هرگز این آدن نبودم که محبت خودم رو دریغ کنم و با سیاست کاری رو انجام بدم. دل خانوادم رو خون کردم جدا...نمیتونم اینجوری پیششون باشم. همین امروز باهاشون خداحافظی کردم بغضم ترکید. اصن نمیدونم تبدیل به چه آدمی شدم. همه هم میگن شانس آوردی قبل ازدواج بوده، ولی واقعا تو این قضیه خوش شانسی رو نمیتونم پیدا کنم. بعضی وقتها که فکر میکنم دختری که اینقدر منو دوست داشت و اینجوری بهمراه من با کس دیگه ای هم بود یعنی من اینقدر بد بودم؟ همیشه تو داستانا و همین دور و برم از خیانت میشنیدم، ولی هیچوقت خودم توش قرار نگرفته بودم....اوج درده. آدن حتی نمیدونه جواب سوالای خودشو بده.

  27. بالا | پست 3476

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    خدایا تعطیلات عید هم تموم شد
    هر سال که میگذره وضعیت مردم بدتر میشه خدایا خودت این سال رو طوری قرار بده که هیچ پدری شرمنده زن و بچش نشه
    خدایا این روزا خیانت بین زوج ها رواج یافته خودت دخترانی پاک دامن و پسرانی درویش نصیب خوبان بفرما ....
    عاشقتم خدا ...

  28. 2 کاربران زیر از Tarah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 3477

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34597
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پاس .ببینید شما اصلا نباید خودتون رو اینقدر مقصر بدونید که قید خانوادتون رو بزنید ، بعدشم شما

    ببینید آقا مجتبی شما به هیج وجه نباید خودتون رو مقصر بدونید تا این حد که حاضر بشید خانوادتون رو ترک کنید بعدشم شما از یه وجه دیگه میتونید قضیه رو نگاه کنید ،میتونید اینطوری بگید که اون خانوم لیاقت شما رو نداشته وبا توجه به چیزی که میگید شما تموم سعیتون رو کردید و هیچ حرفی بر مبنای اینکه برای این خانوم کم گذاشتید ،نمیمونه .پس شما کوتاهی و اشتباهی نکردید .در پناه حق
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mojit نمایش پست ها
    میدونید بارها ازش خواستم بیاد فقط بهم بگه چرا، بهش گفتم میتونم درک کنم اگه واقعا گیج شده باشه..ولی حتی یه بار بهم جواب نداد. حتی منو تهدید به شکایت کرد. هی بهم میگفت برم خواستگاری...همون روزا یکی دیگه هم تو زندگیش بود. نمیدونم چجور توجیهی خودم پیدا کنم که حداقل خودم رو توش سربلند ببینم. مدتی بود که حس میکردم ناراحته و یه جوری شده...من حتی یادمه خودم یه روز تصمیم گرفتم باهاش بهم بزنم ولی خودش برمیگشت. احساسم میگه منو دوست داشت ولی این مساله رو میذارم کنارش نمیدونم چرا هیچی تو فکرم نمیاد. من کل مدت هیچوقت کار بدی باهاش نکردم...بحث و مشاجره بوده بین ما، ولی هرگز این آدن نبودم که محبت خودم رو دریغ کنم و با سیاست کاری رو انجام بدم. دل خانوادم رو خون کردم جدا...نمیتونم اینجوری پیششون باشم. همین امروز باهاشون خداحافظی کردم بغضم ترکید. اصن نمیدونم تبدیل به چه آدمی شدم. همه هم میگن شانس آوردی قبل ازدواج بوده، ولی واقعا تو این قضیه خوش شانسی رو نمیتونم پیدا کنم. بعضی وقتها که فکر میکنم دختری که اینقدر منو دوست داشت و اینجوری بهمراه من با کس دیگه ای هم بود یعنی من اینقدر بد بودم؟ همیشه تو داستانا و همین دور و برم از خیانت میشنیدم، ولی هیچوقت خودم توش قرار نگرفته بودم....اوج درده. آدن حتی نمیدونه جواب سوالای خودشو بده.

  30. بالا | پست 3478

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34589
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پاس .ببینید شما اصلا نباید خودتون رو اینقدر مقصر بدونید که قید خانوادتون رو بزنید ، بعدشم شما

    میدونید درد من اینه خیلی آدن دلتنگی هستم. احساس میکنم نفرینی رو طالع من اومده هر روز یکی رو تو دوستام از دست میدم. در بدترین شرایط ممکن با این دختر دوست شدم و الان با نبودنش تازه یادم اومده چقدر دوران تلخی قبلش داشتم. البته من اولین تجربه دوستیم نبوده. موردای قبلی یهدجورایی با رضایت طرفین و خیلی منطقی به جدایی رسیده بود. ولی من ایشون رو احساس میکنم یه جورایس با همه خیانتهایی که در حقم شده خیلی دوست داشتم. احساس میکنم تو ارتفاع زیادی یهو ول شدم و خودمم که کاری باید بکنم ولی واقعا ایام به کام من هر روز داره تلخ تر پیش میره. همش به خودم امید میدم همه چیز درست میشه. ولی الان نسبت به یه شرایط درست هم شک کردم که چی میتونه باشه. چون منم تو شرایطی بودم که بهرحال عادی و طبیعی و خوب داشت پیش میرفت. احساس میکنم چقدر دور و برم دروغ بود که بهش دل خوش بودم و همش فکر میکنم با همچین چیزی دیگه مزه هیچ چیزی رو نمیتونم حس کنم

  31. بالا | پست 3479

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34589
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پاس .ببینید شما اصلا نباید خودتون رو اینقدر مقصر بدونید که قید خانوادتون رو بزنید ، بعدشم شما

    من یه سوالی که مشغول ذهنمه همیشه اینه...من هرچی فکر میکنم لحظات شیرین و خوبی بین ما دوتا بود. درسته جاهاییش بحث بین ما بالا میگرفت ولی هرگز مجاب نمیشدیم از هم جداشیم. بارها من بهش برگشتم و بارها برگشت از سمت اون خانون بود. منهای دو ماه اخیر که احساس میکردم دیگه خیلی از من دور شده. من با این فکر همیشه تو خودم فرو میرم که آیا اون خانون میتونست درد من رو احساس کنه و همچین کاری مرد؟ آخه درسته خیلی ماها راجع به خیانت صحبت میکنیم ولی میخوان بدونم چرا این کارو کرد اگه میدونست فهمیدنش از طرف من، منو نبود میکرد. این اواخر ازش پرسیدم آیا به من خیانتی کردی و خیلی واضح میگفت نه، ولی وقتی خودم متوجه شدم باور کنید دنیا واسم جای کوچیکی شده بود. هیچ جا نمیتونستم خودمو قایم کنم. من هر روز به این فکر میکنم واقعا من آدمی نبودم که مستحق این باشم. بخدا نبودم....

  32. بالا | پست 3480

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........



    ھرگز نگو ما که تو ھر دو دنیا بدبختیم
    چون اگه از ھمین ثانیه بخوای میتونی ھر دو دنیا رو بدست بیاری
    باز آ باز آ ھر آنچه ھستی باز آ - گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ
    این درگه ما درگه نومیدی نیست - صد بار اگر توبه شکستی باز آ

  33. بالا | پست 3481

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........


  34. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    JOY

  35. بالا | پست 3482

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    خدایا ممنون که دلم رو روشن کردی
    ممنونم که من رو هیچوقت فراموش نمیکنی همیشه در اوج مشکلات دستم رو سفت میگیری و بالا میکشی
    ممنون که هستی

  36. کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 3483

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........


  38. بالا | پست 3484

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    خدایا
    گاهی
    نگاهی
    امضای ایشان
    کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
    به دیگران رحم می کنند
    اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
    یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
    کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.

    فریدریش نیچه

  39. کاربران زیر از صابیر بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 3485

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    موندم بین دیدن بازی بارسا و آماده کردن شام؟؟؟
    پس نتیجه میگیرم گرفتن شام از بیرون و نشستن پای تلویزیون بهترین گزینه اس

  41. بالا | پست 3486

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........





    مرحوم دولابی:

    ازمن سوال شد
    " امام زمان (عجل الله) غایب است "
    یعنی چه؟

    گفتم: غایب؟
    کدام غایب؟
    بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده میگوید
    پدرم گم شده است.

    اللهم عجل لولیک الفرج ...



  42. بالا | پست 3487

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34597
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پاس .ببینید شما اصلا نباید خودتون رو اینقدر مقصر بدونید که قید خانوادتون رو بزنید ، بعدشم شما

    یه سوال ؟به مشاوره مراجعه کردید ؟ به نظرم تنها کسی که میتونه کمکتون کنه یه مشاوره خوب هست .چون شما هرجقدرم که زمان بگذره و بیشتر به این موضوع فکر میکنید اینطوری تنها کسی که ضربه میخوره خودتونید چون اون خانوم اگر شما رو برای اینده میخواست و به شما علاقه داشت هیچ موقع اینکار رو نمیکرد پس بهتره هر چه زودتر خودتون رو از این مخمصه نجات بدید .

  43. بالا | پست 3488

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........


  44. بالا | پست 3489

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : پاس .ببینید شما اصلا نباید خودتون رو اینقدر مقصر بدونید که قید خانوادتون رو بزنید ، بعدشم شما


    [replacer_a]


    ❆دکتر ماسارو ایموتو پژوهشگر ژاپنی است که

    به دلیل مطالعاتش در مورد
    اعجاز علمی قرآن شناخته شده است .

    کتاب وی با عنوان :

    The Massage From Water

    در بسیاری از کشورهای جهان ترجمه و منتشر شده
    .
    ☜”بلور یخ” متوجه شد:
    ● کریستالهای آب در برابر کلمات و تفکرها تغییر شکل داده و
    به ایموتو در می آیند.
    ● این درحالیست که بیش از شصت تا هفتاد درصد بدن انسان را
    مولکول های آب تشکیل می دهند.

    ● بنابراین می توان گفت تمام اعمال خوب و بد و
    دعاهای ما بر روی کریستال های آبی که
    بدن ما را تشکیل می دهد تاثیر اشکال زشت و زیبا دارد .
    ◥و اینچنین است که مثبت و منفی ۱۴۰۰ سال پیش مارا
    به دیدن آب و اندیشیدن در آن دعوت کرده است ! ◣

  45. بالا | پست 3490

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34709
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    سلام و شب بخیر
    دو روزه که بعد یه مشاجره با همسرم قهر کردیم تا حالا اصلا این مدلی قهر نیودیم که هیچ حالی از هم نپرسیم
    و از هم بی خبر باشیم
    خیییلی دلم گرفته خییییلی دلم براش تنگ شده
    خدایا کمکمون کن

  46. بالا | پست 3491

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........


  47. بالا | پست 3492

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    خودم کمتر از تو نفس میکشم که سهم هوامو ببخشم به تو
    امضای ایشان
    کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
    به دیگران رحم می کنند
    اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
    یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
    کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.

    فریدریش نیچه

  48. بالا | پست 3493

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    خدا رحمت کنه مادر بزرگ منو
    بعد داغ پسرش 2 سال بیشتر نتونست تحمل کنه و اخر سری حتی توان راه رفتن هم نداشت
    شاد باشه روحش
    خوشحال که به عنوان تنها یادگار پسرش توی دل خودم مدیونش نیستم
    شاد باشه روحت مامان بزرگ

  49. 4 کاربران زیر از Tarah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  50. بالا | پست 3494

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........



    از دانايي پرسيدم

    نظر شما در مورد مولا علي (ع) چيه؟

    ايشان پرسيد : بهترين مکان کجاست ؟
    گفتم : مسجد

    پرسيد : بهترين جاي مسجد کجاست ؟
    گفتم : محراب

    پرسيد : بهترين عمل چيه؟
    گفتم : نماز

    پرسيد : بهترين نماز ؟
    گفتم نماز صبح

    پرسيد : بهترين قسمت نماز؟
    گفتم: سجده

    پرسيد : بهترين قسمت بدن ؟
    گفتم : سر

    پرسيد : بهترين قسمت سر ؟
    گفتم پيشاني

    پرسيد : بهترين ماه؟
    گفتم رمضان

    پرسيد : بهترين شب؟
    گفتم شب قدر

    پرسيد : بهترين نحوه مردن ؟
    گفتم شهادت

    آنوقت به من گفت :
    مولا علي در ماه رمضان در شب قدر در مسجد در محراب مسجد ،
    در حال نماز ،
    نماز صبح در سجده نماز فرق مبارکش شکافت !

    يعني هنوز مات و مبهوت اين نتيجه گيري بسيار زيبا هستم‌

    هديه کنيد به پيشگاه مقدس اميرالمؤمنين حضرت علي ابن ابيطالب (ع) صلواتي بر محمد و آل محمد‌

  51. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  52. بالا | پست 3495

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    خدا رحمت کنه مادر بزرگ منو
    بعد داغ پسرش 2 سال بیشتر نتونست تحمل کنه و اخر سری حتی توان راه رفتن هم نداشت
    شاد باشه روحش
    خوشحال که به عنوان تنها یادگار پسرش توی دل خودم مدیونش نیستم
    شاد باشه روحت مامان بزرگ
    خدارحمتشون کنه خدا ببخشه و بیامرزتشون
    امضای ایشان
    کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
    به دیگران رحم می کنند
    اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
    یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
    کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.

    فریدریش نیچه

  53. بالا | پست 3496

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........



    مکه پر شور و شعف

    کعبه می گیرد شرف
    قبله را قبله نما
    آمده میر نجف
    میلاد امام علی(ع) و روز پدر مبارک باد



  54. بالا | پست 3497

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........


    نقاشی زیبای «پدر» اثر فهیمه نیکومنظر که خود دختر شهید است



  55. 2 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  56. بالا | پست 3498

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7488
    نوشته ها
    381
    تشکـر
    942
    تشکر شده 1,135 بار در 596 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........

    خدایا کمکم کن تا درهایی که به سویم میگشایی ندانسته نبندم و درهایی که به رویم میبندی به اصرار نگشایم...
    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست 1424674829746002.jpg  
    ویرایش توسط رنگو : 04-11-2017 در ساعت 01:14 AM

  57. کاربران زیر از رنگو بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  58. بالا | پست 3499

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........



  59. بالا | پست 3500

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........




    میلاد با سعادت حضرت علی(ع)، بزرگ مرد تاریخ رو خدمت همه تبریک عرض می کنم.
    روز مرد بر تمامی مردان مبارک
    ان شاالله همیشه سایه ی پدرها روی سر فرزندان و خونواده شون باشه
    برای پدرهایی که در قید حیات نیستن آرزوی آرامش و مغفرت می کنم و برای بچه هاشون آرزوی صبر و سلامتی و آرامش

    این کلیپ زیبا رو به همه ی پدرهای عزیز تقدیم می کنم:

    ب افتخار پدر

    ویرایش توسط یلدا 25 : 04-11-2017 در ساعت 01:36 PM

  60. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


صفحه 70 از 165 ... 2060686970717280120 ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 28 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 28 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد