خواهش میکنم عزیزم ٬ اتفاقا خیلی خوبه که در موردش حرف میزنی
معلومه که همچین آدمی هست ٬نباید انقد ناامید باشی!
خوب ببین هیچ آدمی نمیتونه کاملا از همه نظر ایده آل باشه٬ هر آدمی در کنار خوبیهاش عیب هم داره. چیزی که باعث میشه احساس خوشبختی کنی صرفا داشتن شرایط ایده آل نیس؛
سعی و تلاش خودتم هست که بتونی با وجود تفاوتها اون آرامشی رو که میخوای ایجاد کنی.
و این میشه همون مسئولیتی که میگی فعلا آمادگیشو نداری!
این طبیعیه وقتی آدم میخواد وارد یک مرحله جدیدی از زندگیش بشه ترس داشته باشه اما این ترس نباید باعث بشه زمان و فرصتهای طلایی برای ورود به اون مرحله رو از دست بدی!
بالاخره زندگی مراحل مختلفی داره که با هم متفاوتن و باید قبول کرد که اگرچه ممکنه ترسناک یا سخت به نظر بیان اما به هر حال اتفاق میفتن ؛
پس چه بهتر که سعی کنیم ازش فرار نکنیم و با فکر و افزایش آگاهی و آمادگی در زمان و شرایط مناسب باهاش رو به رو بشیم!
اینم در نظر بگیر که انسان قابلیت شگفت انگیزی داره به نام سازگاری٬
وقتی توی شرایط جدیدی قرار میگیره خیلی خوب میتونه خودشو و زندگیشو با مسئولیتها و شرایط جدیدش هماهنگ کنه٬ تازه اون موقع میفهمه که چقد ترسش الکی بوده.
از طرف دیگه ٬توی هر مرحله جدیدی از زندگی قطعا همراه سختی شیرینی هم هست٬
همونطور که اون سختیها ممکنه جدید باشن و همیشه واسش ترس داشتیم اون شیرینی و اتفاقات خوب هم تجربه جدیدی هستن که حس و حال قشنگی که تجربشو نداشتیم واسمون به وجود میاره!
مثلا خود من با اینکه شدیدا دوس دارم مادر بشم اما میترسم!
چون میدونم مسئولیت خیلی سنگینی تا آخر عمرم روی دوشمه اما اینم میدونم که نباید به این ترس پر و بال بدم و با افزایش اطلاعاتم در این زمینه خودمو برای مواجهه باهاش آماده کنم.
و قطعا لذت و شیرینی مادر بودن از سختیهاش کم میکنه