نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: وابستگى زیاد

1220
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10436
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    وابستگى زیاد

    سلام
    دخترى ٢٠ ساله هستم
    يه سالى هست كه از طريق نت با يه پسرى آشنا شدم
    تا چند وقت پيش فقط از طريق ايميل در ارتباط بوديم تا اين كه به خواست ايشون شماره م رو بهشون دادم
    ميدونم شناخت آدما از اين طريق خيلى سخته اما حتى وقتى تلفنى باهاش صحبت كردم اصلا به نظرم نيومد كه دروغى در كار باشه
    و البته اينم بايد بگم كه رابطه مون رو از اولش به عنوان دوست شروع كرديم.شايد بگين اينا همه ش حرفه اما به خاطر شرايط خاصى كه ايشون داره ميشه درك كرد كه خيلى نياز به هم صحبت داره
    ايشون به خاطر يه سرى مشكلاتى كه با خونواده ش داره تقريبا هيچ ارتباطى باهاشون نداره
    اين اواخر هم من بهش پيشنهاد كردم كه يه دخترى كه از همه نظر قبولش داره(ترجيحا تو محيط دانشگاه) باهاش صحبت كنه لااقل براى اين كه هميشه در كنارش باشه
    اما ايشون گفت من ميخوام شما رو ببينم و تمام!
    با توجه به شرايط خاصى كه داره احساس ميكنم شايد رفتار من باعث وابستگيش شده و از اين بابت خيلى ناراحتم
    از طرف ديگه با وجود تمام اعتمادى كه دارم بعضى اوقات شك ميكنم كه واقعا همه حرفاش راست باشه(با وجود اين كه خيلى مطمئنم)
    خونواده م هم مطمئنم كه با اين شرايط اصلا كنار نميان.و حتى الان هم از اين كه در جريانشون قرار بدم ميترسم.چون اونا احتمالا تصورشون از اين ارتباط چيز ديگه اى خواهد بود و علاوه بر اين اصلاااا آشنايى هاى اينترنتى رو قبول ندارن.و اين رو هم از يه اتفاق مشابهى كه تو خونواده افتاد متوجه شدم
    ايشون به من گفتن حتى اگه لازمه من با پدرتون حرف ميزنم كه ميخوام دخترتون رو ببينم.اما من حقيقتش به خاطر فرهنگ خونوادگيم اصلا نميتونم قبول كتم
    از طرف ديگه هم واقعا متأسف ميشم از اين بابت كه اين آقا اينقدر احساس تنهايى ميكنه
    الان واقعا به نهايت درموندگى رسيدم كه اومدم ازتون مشورت بخوام
    ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : وابستگى زیاد

    سلام

    نظر من اینه: اول از همه تکلیفتو با خودت مشخص کن که این رابطه الان درسته یا اشتباه؟ میخوای تموم بشه یا نه؟

    به هرحال الان یه دلبستگی و وابستگی برای ایشون نسبت به شما پیش اومده، پس ارتباطتون قبلا هر چی بوده الان دیگه یه دوستی معمولی نیست...

    اگه دنبال رابطه نیستی و تو فکر ازدواج هم نیستی باید موضعتو برای ایشون هم کاملا شفاف کنی

    یادت باشه تو مسئول برطرف کردن تنهایی بقیه نیستی، پس عذاب وجدان نداشته باش، خیلی ها تنهان و خیلی هاشونم برای رفع تنهاییشون به محیط مجازی رو میارن

    و به نظر من اگه خودت به این نتیجه رسیدی که این رابطه ناسالمه و به ضرر هردو داره پیش میره، آروم آروم رابطه رو کمرنگش کن تاتاجایی که کاملا حذف بشه.
    امضای ایشان



  3. کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : وابستگى زیاد

    خب امیدوارم عاقلانه فکر کنید و این وابستگی بیهوده رو بیشتر از این ادامه ندید

    به هرحال وقتی تماس های شما تا این حد باعث ایجاد وابستگی شده ....

    دیدن شما بیشتر میتونه موضوع رو سخت کنه

    دوست عزیز شاید این حرف در این روزگار درست به نظر نیاد ولی بهتره بیشتر از این

    رابطه رو احساسی نکنید و از چاله به چاه نندازید ...

    چون خانواده شما با این مسایل مشکل داره پس باید حساسیت اونارو هم در نظر بگیرید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10436
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگى زیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها
    سلام

    نظر من اینه: اول از همه تکلیفتو با خودت مشخص کن که این رابطه الان درسته یا اشتباه؟ میخوای تموم بشه یا نه؟

    به هرحال الان یه دلبستگی و وابستگی برای ایشون نسبت به شما پیش اومده، پس ارتباطتون قبلا هر چی بوده الان دیگه یه دوستی معمولی نیست...

    اگه دنبال رابطه نیستی و تو فکر ازدواج هم نیستی باید موضعتو برای ایشون هم کاملا شفاف کنی

    یادت باشه تو مسئول برطرف کردن تنهایی بقیه نیستی، پس عذاب وجدان نداشته باش، خیلی ها تنهان و خیلی هاشونم برای رفع تنهاییشون به محیط مجازی رو میارن

    و به نظر من اگه خودت به این نتیجه رسیدی که این رابطه ناسالمه و به ضرر هردو داره پیش میره، آروم آروم رابطه رو کمرنگش کن تاتاجایی که کاملا حذف بشه.
    سلام
    خب حقيقتش قطع رابطه اونقدرا هم سخت نخواهد بود اما نگرانى من بابت خود ايشونه كه ميترسم آسيب ببينه.با توجه به اين كه قبلا هم يه شكست عاطفى داشته
    نميخوام دوباره مشكلى براش پيش بياد
    راستش ديگه به اين نتيجه رسيدم كه با توضيح دادن بهش راه به جايى نميبرم... اما باز هم از واكنشش ميترسم

  7. کاربران زیر از Aram7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10436
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگى زیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    خب امیدوارم عاقلانه فکر کنید و این وابستگی بیهوده رو بیشتر از این ادامه ندید

    به هرحال وقتی تماس های شما تا این حد باعث ایجاد وابستگی شده ....

    دیدن شما بیشتر میتونه موضوع رو سخت کنه

    دوست عزیز شاید این حرف در این روزگار درست به نظر نیاد ولی بهتره بیشتر از این

    رابطه رو احساسی نکنید و از چاله به چاه نندازید ...

    چون خانواده شما با این مسایل مشکل داره پس باید حساسیت اونارو هم در نظر بگیرید

    دقيقا اين موضوع خيلى ذهنم رو درگير كرده
    به هر حال به احتمال زياد من قبول نميكنم كه ايشون رو ببينم اما اصرارهاش واقعا خيلى اذيتم ميكنه
    نكته اى كه درمورد رابطه مون هست اينه كه با وجود اين كه من دخترم و به نظر مياد بايد احساسى تر برخور كنم ايشون بيشتر از من تحت تأثير احساسش قرار ميگيره.فكر ميكنم من منطقى تر از ايشون هستم بعضى مواقع.و همين باعث ميشه نگران واكنشش باشم

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : وابستگى زیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aram7 نمایش پست ها
    سلام
    خب حقيقتش قطع رابطه اونقدرا هم سخت نخواهد بود اما نگرانى من بابت خود ايشونه كه ميترسم آسيب ببينه.با توجه به اين كه قبلا هم يه شكست عاطفى داشته
    نميخوام دوباره مشكلى براش پيش بياد
    راستش ديگه به اين نتيجه رسيدم كه با توضيح دادن بهش راه به جايى نميبرم... اما باز هم از واكنشش ميترسم
    آرام جان من دقیقا متوجه میشم منظورت چیه ..

    در اینکه این رابطه کاملا اشتباه بوده و باید تموم بشه هیچ شکی نیست، اصلا شما نباید تا اینجا پیش میرفتی...

    اما چون میخوای طرفت هم اذیت نشه نظر من اینه که سعی کن اول حس وابستگی که براش بوجود اومده را حذف کنی، بعدش کاملا کات کن

    مگه وابسته ت نشده؟ اگه میخوای بهش ضربه روحی نخوره کاری کن که خودش دیگه حسی بهت نداشته باشه،

    اگه تونستی این حسو از بین ببری، وقتی که رابطه را تموم میکنی دیگه طرف شکست عاطفی نمیخوره

    به هرحال من مشاور نیستم و این فقط نظر شخصیمه، اما اگه بخوای میتونم برات بیشتر توضیح بدم چطور میشه یه رابطه به این شکل را آروم آروم کمرنگ کرد...
    امضای ایشان



  10. 2 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10436
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگى زیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها
    آرام جان من دقیقا متوجه میشم منظورت چیه ..

    در اینکه این رابطه کاملا اشتباه بوده و باید تموم بشه هیچ شکی نیست، اصلا شما نباید تا اینجا پیش میرفتی...

    اما چون میخوای طرفت هم اذیت نشه نظر من اینه که سعی کن اول حس وابستگی که براش بوجود اومده را حذف کنی، بعدش کاملا کات کن

    مگه وابسته ت نشده؟ اگه میخوای بهش ضربه روحی نخوره کاری کن که خودش دیگه حسی بهت نداشته باشه،

    اگه تونستی این حسو از بین ببری، وقتی که رابطه را تموم میکنی دیگه طرف شکست عاطفی نمیخوره

    به هرحال من مشاور نیستم و این فقط نظر شخصیمه، اما اگه بخوای میتونم برات بیشتر توضیح بدم چطور میشه یه رابطه به این شکل را آروم آروم کمرنگ کرد...
    چيكار كنم كه ديگه حسى نداشته باشه؟
    با اين كه خودش ميگه من فقط از اخلاقت خوشم اومده و انقدر ديوونه نيستم كه مجازى عاشق بشم اما من ميفهمم كه با يه حرف من يا با بحث كردن خيلى از دستم ناراحت ميشه.بعد باز مياد پيش خودم شكايت ميكنه ميگه ديگه كسى نيست كه باهاش حرف بزنم تا آروم بشم
    اينا رو گفتم كه يه كم قضيه روشن تر بشه راستش

    ميشه بيشتر توضيح بدى چجوري رابطه رو كمرنگ كنم؟

  12. کاربران زیر از Aram7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : وابستگى زیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aram7 نمایش پست ها
    چيكار كنم كه ديگه حسى نداشته باشه؟
    با اين كه خودش ميگه من فقط از اخلاقت خوشم اومده و انقدر ديوونه نيستم كه مجازى عاشق بشم اما من ميفهمم كه با يه حرف من يا با بحث كردن خيلى از دستم ناراحت ميشه.بعد باز مياد پيش خودم شكايت ميكنه ميگه ديگه كسى نيست كه باهاش حرف بزنم تا آروم بشم
    اينا رو گفتم كه يه كم قضيه روشن تر بشه راستش

    ميشه بيشتر توضيح بدى چجوري رابطه رو كمرنگ كنم؟
    شاید حرفایی را که میزنم به نظر بی رحمی بیاد اما لازمه

    مواردی را که میگم قدم قدم و به مرور پیش برو (همه را باهم اجرا نکن):

    - اگه تا الان نگران و دلواپسش بودی الان دیگه نباش، دیگه نباید حس کنه تو حمایتش میکنی

    - سعی کن نسبت بهش بی تفاوت به نظر بیای

    - اگه سراغتو گرفت جواب بده اما خودت اصلا سراغشو نگیر

    - کم کم جملاتتو کوتاه تر و رسمی تر کن

    - ساعتی که باهم ارتباط دارین را محدود کن ، همیشه در دسترس نباش

    - در یک کلام احساس و محبت را از حرفات حذف کن

    - درمورد خط قرمزات (از جمله عدم علاقه به ملاقات حصوری) قاطعیت به خرج بده
    امضای ایشان



  14. 2 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد