نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: وابستگی بیش از حد

1043
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22528
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    2
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    وابستگی بیش از حد

    با سلام خدمت مشاورین
    من کاملا به دیگران وابسته هستم و به فردی قویتر از خودم نیاز دارم تا به او اتکا کنم؛ من نمی تونم زندگی خودم را اداره کنم. چنانچه به فردی قویتر از خود متکی نباشم وحشتناک میشه و من تحملش را ندارم. بدون او بی ارزش میشم و همیشه بدبخت خواهم ماند. من درمانده هستم و بدون دریافت کمک قابل ملاحظه از دیگران نمی توانم کارکرد مناسبی داشته باشم. نمیدونم چیکار کنم 17 سالمه دارم خودمو و زندگیمو می بازم به آینده امید ندارم میترسم افت تحصیلی کنم پدرومادرم نسبت به درسام حساس هستن به معلما و دوستان خیلی زود حتی یبار ملاقات وابسته میشم و اگه بفهمم اونا از من بدشون میاد حالم بد میشه و شب روز ندارم درست در همین حالت هستم دلم میخواد کاری جز گریه نکنم دوست دارم به خودم متکی باشم اما تا وقتی زنده هستم نمیشه

  2. کاربران زیر از fatemeh@ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : وابستگی بیش از حد

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh@ نمایش پست ها
    با سلام خدمت مشاورین
    من کاملا به دیگران وابسته هستم و به فردی قویتر از خودم نیاز دارم تا به او اتکا کنم؛ من نمی تونم زندگی خودم را اداره کنم. چنانچه به فردی قویتر از خود متکی نباشم وحشتناک میشه و من تحملش را ندارم. بدون او بی ارزش میشم و همیشه بدبخت خواهم ماند. من درمانده هستم و بدون دریافت کمک قابل ملاحظه از دیگران نمی توانم کارکرد مناسبی داشته باشم. نمیدونم چیکار کنم 17 سالمه دارم خودمو و زندگیمو می بازم به آینده امید ندارم میترسم افت تحصیلی کنم پدرومادرم نسبت به درسام حساس هستن به معلما و دوستان خیلی زود حتی یبار ملاقات وابسته میشم و اگه بفهمم اونا از من بدشون میاد حالم بد میشه و شب روز ندارم درست در همین حالت هستم دلم میخواد کاری جز گریه نکنم دوست دارم به خودم متکی باشم اما تا وقتی زنده هستم نمیشه

    اختلال شخصيت وابسته

    بيماران مبتلا به اختلال شخصيت وابسته (Dependent Personality Disorder)، نيازهاي خود را تحت‌الشعاع نيازهاي سرگردان قرار مي ‌دهند، مسئوليت‌هاي مهم زندگي خود را به گردن ديگران مي‌ اندازند، به خود مطمئن نيستند و اگر مدت کوتاهي تنها بمانند، احساس نگراني و ناراحتي مي ‌کنند.
    اگر تمايل داريد با اين افراد بيشترآشنا شويد، گفتگوي زير که با دکتر محمدمهدي قاسمي، روان‌پزشک، انجام شده است را مطالعه نماييد.


    اختلال شخصيت وابسته در آقايان بيشتر است يا خانم‌ ها؟

    اختلال شخصيت وابسته در خانم ‌ها شايع ‌تر از آقايان است. تقريبا 2/5درصد از تمام اختلالات شخصيتي در اين مقوله جاي مي‌ گيرد. اين اختلال در بچه ‌هاي کوچک خانواده شايع ‌تر از بچه‌ هاي بزرگ تر است. کساني هم که در کودکي بيماري جسمي مزمني داشته ‌اند ممکن است بيش از بقيه ي افراد، مستعد اين اختلال باشند.


    رفتار اين افراد را چگونه تحليل مي ‌کنيد؟

    مشخصه اختلال شخصيت وابسته، رفتاري حاکي از وابستگي و سلطه ‌پذيري به صورت الگويي نافذ و فراگير است. افراد مبتلا به اين اختلال از تصميم‌‌ گيري عاجزند، مگر آن که با ديگران زياد مشورت کرده و کاملا مطمئن باشند. آن ها از موقعيت‌ هاي مسئوليت‌آور پرهيز مي ‌کنند و اگر از آن ها خواسته شود که نقش مدير را در جايي به عهده بگيرند، مضطرب مي‌ شوند و ترجيح مي‌ دهند تحت سلطه باشند.
    انجام تکاليفي را که مربوط به خودشان است دشوار مي ‌يابند، اما اگر قرار باشد آن تکاليف را براي کسي ديگر انجام دهند مداومت در آن ها کاري برايشان ندارد. اين گونه بيماران دوست ندارند تنها باشند و دلشان مي ‌خواهد کسي را پيدا کنند که بتوانند به او دلبسته شوند و همين دلبستگي، روابط آن ها را خدشه ‌دار مي سازد.


    اگر بخواهيم درباره مهم ‌ترين خصيصه ‌هاي اين افراد صحبت کنيم به چه نکاتي مي ‌توان اشاره کرد؟

    مهم‌ ترين خصيصه "اختلال شخصيت وابسته" نداشتن اعتماد به نفس، وابستگي کامل به ديگران، رفتار تسليم ‌جويانه، کمرويي، ترديد و پرهيز از پذيرش مسئوليت است. نياز بيش از حد شخصيت وابسته به اينکه تحت حمايت و مراقبت قرار گيرد، سبب مي ‌شود تسلط ديگران و اجحاف و بد رفتاري آنان را بپذيرد. ترس اين افراد از جدايي موجب مي ‌شود رفتاري تسليم ‌جويانه و حقارت ‌آميز در برابر ديگران در پيش گيرند. فرد مبتلا به اختلال شخصيت وابسته، خود را بدون کمک ديگران کاملا بي ‌پناه و ناتوان‌ مي ‌پندارد، در نتيجه مي ‌کوشد که با رفتارهاي حقيرانه و چاپلوسانه، حمايت و مراقبت ديگران را کسب کند.


    اين رفتارها از چه زماني بروز مي‌ کند؟

    اين رفتارها از ابتداي جواني و در زمينه‌ هاي گوناگون بروز مي‌ يابد. شخصيت وابسته در تصميم‌ گيري‌هاي معمولي روزانه هم، دچار مشکل است. اين افراد هيچ‌ گاه کاري را خودشان شروع نمي‌ کنند و منتظر مي ‌مانند ديگران آغازگر کار باشند و حتي درباره مسايل کاملا شخصي از ديگران مي‌ خواهند برايشان تصميم بگيرند و مسئوليت را بر عهده آن ها مي‌ گذارند، بنابراين ديگران براي اين افراد تعيين مي‌ کنند که آنان چه کاري بايد انجام دهند يا چه کاري نبايد انجام دهند.
    با اين توضيحات "گفتن نه" براي افراد با شخصيت وابسته نيز خيلي دشوار است؟

    اين افراد به دليل اين که مي‌ ترسند حمايت يا تاثير ديگران را از دست بدهند قادر به گفتن "نه" نيستند و نمي ‌توانند مخالفت خود را با نظر ديگران بيان کنند.
    اين افراد مي ‌ترسند کاري را به تنهايي انجام دهند و براي خريد، رفتن به مطب پزشک، رفتن به مدرسه فرزند بايد فرد ديگري آنان را همراهي کند. چنين افرادي جرات و جسارت ندارند يا به خود حق نمي‌ دهند نسبت به ديگران به ويژه افرادي که به آنها تکيه دارند، خشمگين شوند زيرا همواره مي‌ ترسند حمايت و اتکاي اين افراد را از دست دهند، در نتيجه مورد ظلم و بدرفتاري از سوي ديگران قرار مي ‌گيرند و با اينکه ناراحت اند وخودخوري مي‌ کنند، ولي لام‌ تا کام حرفي نمي ‌زنند.


    رفتار افراد وابسته در جمع چگونه است؟

    هنگامي که در جمع، موضوعي مطرح مي ‌شود که اين افراد اطلاعات خوبي از آن داشته باشند، سخني نمي گويند و منتظر مي‌ مانند تا ديگران اظهارنظر کنند، زيرا به عنوان يک اصل پذيرفته ‌اند که ديگران در هر موردي بهتر و مطلع‌ تر از آنان هستند. در واقع اين افراد اعتقاد پيدا کرده‌اند که براي آغاز، ادامه يا پايان هر کاري محتاج به کمک ديگران هستند، چه اين کار رسيدگي به کودک ‌شان باشد يا تهيه گزارش براي رييس اداره. آنان اين گونه باور دارند که از کارکرد مستقل ناتوان هستند و خود را به صورت افرادي نيازمند به ياري هميشگي ديگران مي ‌پندارند و در عين حال احتمال دارد که اگر به اين افراد اطمينان دهيم فرد ديگري، کارشان را سرپرستي يا تاييد مي‌ کند، به خوبي از عهده انجام کار برآيند.


    بنابراين افراد وابسته هيچ ‌گاه به موفقيتي در زندگي‌شان دست نمي‌ يابند.

    دقيقا همين ‌طور است، زيرا اين افراد تصور مي ‌کنند که هر پيشرفت يا موفقيتي موجب طرد شدن آنان از سوي ديگران مي ‌شود. شخصيت وابسته براي حل مشکلات خود هميشه به ديگران اتکا دارد و در نتيجه مهارت‌هايي را که لازمه يک زندگي مستقل است، نمي ‌آموزد و به اين ترتيب سبب تداوم وابستگي خود مي ‌شود.


    روابط و تعاملات افراد وابسته، با ديگران چگونه است؟


    فرد وابسته مي‌ خواهد روابط خود را با ديگران به هر قيمتي حفظ کند، بنابراين ناچار به تحمل انواع حقارت ‌ها مي‌ شود و پيوندهاي او با ديگران نامتعادل و مخدوش است. اين فرد بدون ‌آن که هدف والايي داشته باشند تنها به منظور حفظ رابطه خود با ديگري ممکن است دست به فداکاري‌ بزند و بدرفتاري‌هاي لفظي و جسمي را تحمل کند. اگر تنها بماند، به علت ترس‌ شديد و غير واقعي در مورد ناتواني از مراقبت خود، احساس ناراحتي و درماندگي مي‌ کند. در برخي موارد خود را تنها به اين دليل که تنها نماند وابسته مي ‌کند، در حالي که از بودن با ديگران هيچ لذتي نمي‌ برد. هنگامي که رابطه نزديک او با ديگران به پايان برسد،( مثلا در اثر مرگ آن فرد يا قطع رابطه از سوي افراد)، شخصيت‌ وابسته به سرعت در جستجوي رابطه با ديگري برمي‌ آيد تا مراقبت و حمايتي که نياز دارد فراهم کند.


    افراد وابستهمعتقدند که بدون حمايت ديگران قادر به زندگي نيستند، اين باورها چه تبعاتي در پي دارد؟

    چنين تفکري موجب مي ‌شود تا اين افراد بدون بررسي و دقت، خود را به فرد ديگري وابسته کنند، به‌طور مثال مرد وابسته ‌اي که زنش تحمل رفتارهاي او را نداشته و از وي جدا شده است، بلافاصله با نخستين زني که به تقاضاي ازدواج او پاسخ مثبت دهد، ازدواج مي ‌کند. اين افراد نسبت به خود، ديدگاهي منفي و بدبينانه دارند. توانايي‌ هاي خود و حتي آنچه را که مالک هستند ناچيز مي‌ شمارند، ممکن است هميشه در خلوت و در جمع خود را نادان فرض کنند.
    هر گونه انتقاد و پذيرفته نشدن از سوي ديگران را دليلي محکم بر بي ‌ارزش بودن خود تلقي ‌کنند، و اعتماد به نفسشان کمتر مي‌ شود. در شغلي که نياز به تصميم ‌گيري مستقل دارد، قادر به فعاليت نيستند. هنگام تصميم گيري، مضطرب مي ‌شوند و از موقعيت‌ هاي مستلزم مسئوليت، هراس دارند. روابط اجتماعي آنها محدود به افرادي مي ‌شود که به آن ها وابسته اند. افسردگي و اضطراب در اين افراد شيوع دارد.
    آيا اختلال شخصيت وابسته درمان‌ پذير است؟

    درمان اين افراد بر اساس روان درماني و دارو درماني است.
    روان ‌درماني بينش ‌گرا، بيمار را قادر مي‌ سازد که زمينه رفتار خود و چگونگي شکل‌ گيري آن را دريابد. بيمار با حمايت پزشک مي ‌تواند نسبت به قبل مستقل ‌تر، پرجرات ‌تر و متکي‌ تر به خود شود. البته بايد اين نکته را مد نظر داشته باشيم که اگر پزشک، بيمار را به تغيير در روابطش تشويق کند، ممکن است بيمار مضطرب شود و بين پذيرفتن آن چه بهتر است انجام دهد و پذيرش وضعيت جاري سردرگم بماند و امکان دارد حتي با قطع درمان، رابطه بيمارگونه و وابسته خود را ادامه دهد.
    رفتاردرماني، درمان جرات آموزي، خانواده درماني و گروه درماني با نتايج موفقيت‌آميز در بسياري از موارد به کار رفته است.


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    021-22689558
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22528
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    2
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگی بیش از حد

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها



    اختلال شخصيت وابسته

    بيماران مبتلا به اختلال شخصيت وابسته (Dependent Personality Disorder)، نيازهاي خود را تحت‌الشعاع نيازهاي سرگردان قرار مي ‌دهند، مسئوليت‌هاي مهم زندگي خود را به گردن ديگران مي‌ اندازند، به خود مطمئن نيستند و اگر مدت کوتاهي تنها بمانند، احساس نگراني و ناراحتي مي ‌کنند.
    اگر تمايل داريد با اين افراد بيشترآشنا شويد، گفتگوي زير که با دکتر محمدمهدي قاسمي، روان‌پزشک، انجام شده است را مطالعه نماييد.


    اختلال شخصيت وابسته در آقايان بيشتر است يا خانم‌ ها؟

    اختلال شخصيت وابسته در خانم ‌ها شايع ‌تر از آقايان است. تقريبا 2/5درصد از تمام اختلالات شخصيتي در اين مقوله جاي مي‌ گيرد. اين اختلال در بچه ‌هاي کوچک خانواده شايع ‌تر از بچه‌ هاي بزرگ تر است. کساني هم که در کودکي بيماري جسمي مزمني داشته ‌اند ممکن است بيش از بقيه ي افراد، مستعد اين اختلال باشند.


    رفتار اين افراد را چگونه تحليل مي ‌کنيد؟

    مشخصه اختلال شخصيت وابسته، رفتاري حاکي از وابستگي و سلطه ‌پذيري به صورت الگويي نافذ و فراگير است. افراد مبتلا به اين اختلال از تصميم‌‌ گيري عاجزند، مگر آن که با ديگران زياد مشورت کرده و کاملا مطمئن باشند. آن ها از موقعيت‌ هاي مسئوليت‌آور پرهيز مي ‌کنند و اگر از آن ها خواسته شود که نقش مدير را در جايي به عهده بگيرند، مضطرب مي‌ شوند و ترجيح مي‌ دهند تحت سلطه باشند.
    انجام تکاليفي را که مربوط به خودشان است دشوار مي ‌يابند، اما اگر قرار باشد آن تکاليف را براي کسي ديگر انجام دهند مداومت در آن ها کاري برايشان ندارد. اين گونه بيماران دوست ندارند تنها باشند و دلشان مي ‌خواهد کسي را پيدا کنند که بتوانند به او دلبسته شوند و همين دلبستگي، روابط آن ها را خدشه ‌دار مي سازد.


    اگر بخواهيم درباره مهم ‌ترين خصيصه ‌هاي اين افراد صحبت کنيم به چه نکاتي مي ‌توان اشاره کرد؟

    مهم‌ ترين خصيصه "اختلال شخصيت وابسته" نداشتن اعتماد به نفس، وابستگي کامل به ديگران، رفتار تسليم ‌جويانه، کمرويي، ترديد و پرهيز از پذيرش مسئوليت است. نياز بيش از حد شخصيت وابسته به اينکه تحت حمايت و مراقبت قرار گيرد، سبب مي ‌شود تسلط ديگران و اجحاف و بد رفتاري آنان را بپذيرد. ترس اين افراد از جدايي موجب مي ‌شود رفتاري تسليم ‌جويانه و حقارت ‌آميز در برابر ديگران در پيش گيرند. فرد مبتلا به اختلال شخصيت وابسته، خود را بدون کمک ديگران کاملا بي ‌پناه و ناتوان‌ مي ‌پندارد، در نتيجه مي ‌کوشد که با رفتارهاي حقيرانه و چاپلوسانه، حمايت و مراقبت ديگران را کسب کند.


    اين رفتارها از چه زماني بروز مي‌ کند؟

    اين رفتارها از ابتداي جواني و در زمينه‌ هاي گوناگون بروز مي‌ يابد. شخصيت وابسته در تصميم‌ گيري‌هاي معمولي روزانه هم، دچار مشکل است. اين افراد هيچ‌ گاه کاري را خودشان شروع نمي‌ کنند و منتظر مي ‌مانند ديگران آغازگر کار باشند و حتي درباره مسايل کاملا شخصي از ديگران مي‌ خواهند برايشان تصميم بگيرند و مسئوليت را بر عهده آن ها مي‌ گذارند، بنابراين ديگران براي اين افراد تعيين مي‌ کنند که آنان چه کاري بايد انجام دهند يا چه کاري نبايد انجام دهند.
    با اين توضيحات "گفتن نه" براي افراد با شخصيت وابسته نيز خيلي دشوار است؟

    اين افراد به دليل اين که مي‌ ترسند حمايت يا تاثير ديگران را از دست بدهند قادر به گفتن "نه" نيستند و نمي ‌توانند مخالفت خود را با نظر ديگران بيان کنند.
    اين افراد مي ‌ترسند کاري را به تنهايي انجام دهند و براي خريد، رفتن به مطب پزشک، رفتن به مدرسه فرزند بايد فرد ديگري آنان را همراهي کند. چنين افرادي جرات و جسارت ندارند يا به خود حق نمي‌ دهند نسبت به ديگران به ويژه افرادي که به آنها تکيه دارند، خشمگين شوند زيرا همواره مي‌ ترسند حمايت و اتکاي اين افراد را از دست دهند، در نتيجه مورد ظلم و بدرفتاري از سوي ديگران قرار مي ‌گيرند و با اينکه ناراحت اند وخودخوري مي‌ کنند، ولي لام‌ تا کام حرفي نمي ‌زنند.


    رفتار افراد وابسته در جمع چگونه است؟

    هنگامي که در جمع، موضوعي مطرح مي ‌شود که اين افراد اطلاعات خوبي از آن داشته باشند، سخني نمي گويند و منتظر مي‌ مانند تا ديگران اظهارنظر کنند، زيرا به عنوان يک اصل پذيرفته ‌اند که ديگران در هر موردي بهتر و مطلع‌ تر از آنان هستند. در واقع اين افراد اعتقاد پيدا کرده‌اند که براي آغاز، ادامه يا پايان هر کاري محتاج به کمک ديگران هستند، چه اين کار رسيدگي به کودک ‌شان باشد يا تهيه گزارش براي رييس اداره. آنان اين گونه باور دارند که از کارکرد مستقل ناتوان هستند و خود را به صورت افرادي نيازمند به ياري هميشگي ديگران مي ‌پندارند و در عين حال احتمال دارد که اگر به اين افراد اطمينان دهيم فرد ديگري، کارشان را سرپرستي يا تاييد مي‌ کند، به خوبي از عهده انجام کار برآيند.


    بنابراين افراد وابسته هيچ ‌گاه به موفقيتي در زندگي‌شان دست نمي‌ يابند.

    دقيقا همين ‌طور است، زيرا اين افراد تصور مي ‌کنند که هر پيشرفت يا موفقيتي موجب طرد شدن آنان از سوي ديگران مي ‌شود. شخصيت وابسته براي حل مشکلات خود هميشه به ديگران اتکا دارد و در نتيجه مهارت‌هايي را که لازمه يک زندگي مستقل است، نمي ‌آموزد و به اين ترتيب سبب تداوم وابستگي خود مي ‌شود.


    روابط و تعاملات افراد وابسته، با ديگران چگونه است؟


    فرد وابسته مي‌ خواهد روابط خود را با ديگران به هر قيمتي حفظ کند، بنابراين ناچار به تحمل انواع حقارت ‌ها مي‌ شود و پيوندهاي او با ديگران نامتعادل و مخدوش است. اين فرد بدون ‌آن که هدف والايي داشته باشند تنها به منظور حفظ رابطه خود با ديگري ممکن است دست به فداکاري‌ بزند و بدرفتاري‌هاي لفظي و جسمي را تحمل کند. اگر تنها بماند، به علت ترس‌ شديد و غير واقعي در مورد ناتواني از مراقبت خود، احساس ناراحتي و درماندگي مي‌ کند. در برخي موارد خود را تنها به اين دليل که تنها نماند وابسته مي ‌کند، در حالي که از بودن با ديگران هيچ لذتي نمي‌ برد. هنگامي که رابطه نزديک او با ديگران به پايان برسد،( مثلا در اثر مرگ آن فرد يا قطع رابطه از سوي افراد)، شخصيت‌ وابسته به سرعت در جستجوي رابطه با ديگري برمي‌ آيد تا مراقبت و حمايتي که نياز دارد فراهم کند.


    افراد وابستهمعتقدند که بدون حمايت ديگران قادر به زندگي نيستند، اين باورها چه تبعاتي در پي دارد؟

    چنين تفکري موجب مي ‌شود تا اين افراد بدون بررسي و دقت، خود را به فرد ديگري وابسته کنند، به‌طور مثال مرد وابسته ‌اي که زنش تحمل رفتارهاي او را نداشته و از وي جدا شده است، بلافاصله با نخستين زني که به تقاضاي ازدواج او پاسخ مثبت دهد، ازدواج مي ‌کند. اين افراد نسبت به خود، ديدگاهي منفي و بدبينانه دارند. توانايي‌ هاي خود و حتي آنچه را که مالک هستند ناچيز مي‌ شمارند، ممکن است هميشه در خلوت و در جمع خود را نادان فرض کنند.
    هر گونه انتقاد و پذيرفته نشدن از سوي ديگران را دليلي محکم بر بي ‌ارزش بودن خود تلقي ‌کنند، و اعتماد به نفسشان کمتر مي‌ شود. در شغلي که نياز به تصميم ‌گيري مستقل دارد، قادر به فعاليت نيستند. هنگام تصميم گيري، مضطرب مي ‌شوند و از موقعيت‌ هاي مستلزم مسئوليت، هراس دارند. روابط اجتماعي آنها محدود به افرادي مي ‌شود که به آن ها وابسته اند. افسردگي و اضطراب در اين افراد شيوع دارد.
    آيا اختلال شخصيت وابسته درمان‌ پذير است؟

    درمان اين افراد بر اساس روان درماني و دارو درماني است.
    روان ‌درماني بينش ‌گرا، بيمار را قادر مي‌ سازد که زمينه رفتار خود و چگونگي شکل‌ گيري آن را دريابد. بيمار با حمايت پزشک مي ‌تواند نسبت به قبل مستقل ‌تر، پرجرات ‌تر و متکي‌ تر به خود شود. البته بايد اين نکته را مد نظر داشته باشيم که اگر پزشک، بيمار را به تغيير در روابطش تشويق کند، ممکن است بيمار مضطرب شود و بين پذيرفتن آن چه بهتر است انجام دهد و پذيرش وضعيت جاري سردرگم بماند و امکان دارد حتي با قطع درمان، رابطه بيمارگونه و وابسته خود را ادامه دهد.
    رفتاردرماني، درمان جرات آموزي، خانواده درماني و گروه درماني با نتايج موفقيت‌آميز در بسياري از موارد به کار رفته است.


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    021-22689558









    ممنون ازتون کاملا همش مشخصات و ویژگی های منه مخصوصا مورد آخر

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد