نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: ورود به دانشگاه و افسردگی

1984
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    ورود به دانشگاه و افسردگی

    سلام دوستان.امروز میخوام درمورد خودم صحبت بکنم.

    از وقتی وارد دانشگاه شدم باوجود سختی بعضی از دروس انگار هدفمو از دست دادم.یادم رفته چی میخواستم از زندگی . واقعا انگار مهم ترین هدفم دانشگاه بود نه اینده درخشان.

    خداروشکر از رشتم راضیم ودوستش دارم.اما حالا تلاش چندانی برای پیشرفت نمیکنم یا شاید نمیتونم یا شایدم خودم نمیخوام.هرجور که هست مث قبل تلاش نمیکنم.مثل قبل نیستم.اونجوری که میخوام

    نیست اوضاع.در پایان راهی که اغاز یک راه جدیده خستم.موضوع دیگه اینکه ب خاطر برخی از مسائل گذشته وبعضی از رفتار هام نمیتونم خودمو ببخشم واین باعث میشه همش ب گذشته فکر بکنم.روی رفتارم وافکارم حساس شدم.

    همه دردها و اشکهام پشت لبخندهامه وهیچ کس متوجشون نیست.از درون همه چیز ب هم ریخته.


    ب نظرتون چه کاری انجام بدم؟؟؟؟؟؟؟؟
    ویرایش توسط 2015 : 10-27-2015 در ساعت 12:11 AM
    امضای ایشان
    ...!

  2. 2 کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : مشاوره ب 2015

    اشکال نداره عشقم خودتو ببخش
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  4. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشاوره ب 2015

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    اشکال نداره عشقم خودتو ببخش
    امضای ایشان
    ...!

  6. کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشاوره ب 2015

    با سلام دوست عزیز شما هدفتون تا همینجا تعریف شده که وارد دانشگاه بشید
    واسه بعدش چندان هدف گذاری نکردین و به همین دلیل دچار نوعی بی هدفی و بی انگیزگی شدین
    باید یه هدف بلند مدت دیگه تعریف کنید و واسه رسیدن بهش تلاش کنید
    اگه هدف قبلی که موفقیت تو ازمون سراسری و رفتن به دانشگاه بود رو نداشتین الان قبول نمیشدین
    پس باید یه هدف جدید هم تعریف کرده که میتونه رفتن به مراتب بالاتر و رسیدن به مدرک دکتری و یا رسیدن به شغل مورد نظر با معدل بالا ووو.... باشه
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  8. 2 کاربران زیر از ALI.ENG بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشاوره ب 2015

    نقل قول نوشته اصلی توسط ALI.ENG نمایش پست ها
    با سلام دوست عزیز شما هدفتون تا همینجا تعریف شده که وارد دانشگاه بشید
    واسه بعدش چندان هدف گذاری نکردین و به همین دلیل دچار نوعی بی هدفی و بی انگیزگی شدین
    باید یه هدف بلند مدت دیگه تعریف کنید و واسه رسیدن بهش تلاش کنید
    اگه هدف قبلی که موفقیت تو ازمون سراسری و رفتن به دانشگاه بود رو نداشتین الان قبول نمیشدین
    پس باید یه هدف جدید هم تعریف کرده که میتونه رفتن به مراتب بالاتر و رسیدن به مدرک دکتری و یا رسیدن به شغل مورد نظر با معدل بالا ووو.... باشه
    ممنونم از اینکه تاپیک منو خوندین و برام پست گذاشتین.
    راستش این چند روز اونقدر از سختی رشتم شنیدم واونقدر استادیم اذیت میکنند که ادامه تحصیل برایم یک ارزو است نه یک هدف....
    هدفم این بود که با مدرک تحصیلیم یک شغل رو تاسیس بکنم .اما حالا متوجه شدم که دیگه با دکتری مدرکم اجازه تاسیس این شغل رو نمیدن..وباید در رشته ی دیگری تحصیل میکردم تا میتونستم این شغل رو راه بندازم.
    ب نظرم ادم اگه یک هدف متعالی داشته باشه میتونه سختی راه رو ب جون بخره.اما من واقعا هدفی واسه زندگی ندارم و هیچ توانایی در خودم برای انجام هیچ کاری نمیبینم.این واقعا خیلی بده...
    ویرایش توسط 2015 : 10-27-2015 در ساعت 11:58 AM
    امضای ایشان
    ...!

  10. کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشاوره ب 2015

    نقل قول نوشته اصلی توسط 2015 نمایش پست ها
    ممنونم از اینکه تاپیک منو خوندین و برام پست گذاشتین.
    راستش این چند روز اونقدر از سختی رشتم شنیدم واونقدر استادیم اذیت میکنند که ادامه تحصیل برایم یک ارزو است نه یک هدف....
    هدفم این بود که با مدرک تحصیلیم یک شغل رو تاسیس بکنم .اما حالا متوجه شدم که دیگه با دکتری مدرکم اجازه تاسیس این شغل رو نمیدن..وباید در رشته ی دیگری تحصیل میکردم تا میتونستم این شغل رو راه بندازم.
    ب نظرم ادم اگه یک هدف متعالی داشته باشه میتونه سختی راه رو ب جون بخره.اما من واقعا هدفی واسه زندگی ندارم و هیچ توانایی در خودم برای انجام هیچ کاری نمیبینم.این واقعا خیلی بده...
    اگه منظورتون اینه که رشتتون همونی نیست که باید میخوندین بهتره هرچه زودتر عوضش کنید...
    ولی بی هدف زندگی کردن کلا افسردگی میاره
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  12. 4 کاربران زیر از ALI.ENG بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشاوره ب 2015

    نقل قول نوشته اصلی توسط ALI.ENG نمایش پست ها
    اگه منظورتون اینه که رشتتون همونی نیست که باید میخوندین بهتره هرچه زودتر عوضش کنید...
    ولی بی هدف زندگی کردن کلا افسردگی میاره

    اتفاقا رشتمو دوست دارم و از سر علاقه وارد رشتم شدم اما حرف های بقیه باعث نا امیدی من شده بود و + یک اتفاق ناخوش ایند.
    توی این دو روز گذشته بازم در موردش تحقیق کردم در مورد رشتم.وقتی توی نت سرچ کردم با اولین فکرم برای ورود ب این رشته مواجه شدم.اینکه اصلا از همون اول اول چی میخواستم.و کم کم رویای من واضح تر شد.
    ممنونم از کمکتون.امیدوارم همیشه موفق باشیدآقای مهندس علی(البته مطمئن نیستم که درست متوجه اسم کاربری تون شده باشم)
    خدانگهدار
    امضای ایشان
    ...!

  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشاوره ب 2015

    نقل قول نوشته اصلی توسط 2015 نمایش پست ها
    اتفاقا رشتمو دوست دارم و از سر علاقه وارد رشتم شدم اما حرف های بقیه باعث نا امیدی من شده بود و + یک اتفاق ناخوش ایند.
    توی این دو روز گذشته بازم در موردش تحقیق کردم در مورد رشتم.وقتی توی نت سرچ کردم با اولین فکرم برای ورود ب این رشته مواجه شدم.اینکه اصلا از همون اول اول چی میخواستم.و کم کم رویای من واضح تر شد.
    ممنونم از کمکتون.امیدوارم همیشه موفق باشیدآقای مهندس علی(البته مطمئن نیستم که درست متوجه اسم کاربری تون شده باشم)
    خدانگهدار
    ایشالا که همینطوره و با موفقیت ادامه بدی
    بعله درسته اسمم همینه
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16868
    نوشته ها
    356
    تشکـر
    1,100
    تشکر شده 545 بار در 260 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ورود به دانشگاه و افسردگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط 2015 نمایش پست ها
    سلام دوستان.امروز میخوام درمورد خودم صحبت بکنم.

    از وقتی وارد دانشگاه شدم باوجود سختی بعضی از دروس انگار هدفمو از دست دادم.یادم رفته چی میخواستم از زندگی . واقعا انگار مهم ترین هدفم دانشگاه بود نه اینده درخشان.

    خداروشکر از رشتم راضیم ودوستش دارم.اما حالا تلاش چندانی برای پیشرفت نمیکنم یا شاید نمیتونم یا شایدم خودم نمیخوام.هرجور که هست مث قبل تلاش نمیکنم.مثل قبل نیستم.اونجوری که میخوام

    نیست اوضاع.در پایان راهی که اغاز یک راه جدیده خستم.موضوع دیگه اینکه ب خاطر برخی از مسائل گذشته وبعضی از رفتار هام نمیتونم خودمو ببخشم واین باعث میشه همش ب گذشته فکر بکنم.روی رفتارم وافکارم حساس شدم.

    همه دردها و اشکهام پشت لبخندهامه وهیچ کس متوجشون نیست.از درون همه چیز ب هم ریخته.


    ب نظرتون چه کاری انجام بدم؟؟؟؟؟؟؟؟
    بیشتر دانشجوها ترمای اول با همین تفکرات شما مواجه می شن. یه جور افسردگی، پشیمونی
    و ناامیدی از تموم کردن این مسیر. انگار هدف خیلی دور از دسترسه، حتی بعضی وقتا پشیمون
    میشن که وارد این رشته شدن. افرادی که اعتماد به نفس پایین تری دارن این افکار منفی بهشون
    غلبه می کنه یا انصراف می دن و یا بقیه این مقطع تحصیلی رو با همین پوچی و بی خیالی طی
    می کنند.
    اما افرادی که اعتماد به نفس قوی تری دارند، به خودشون میان، برنامه ریزی می کنند، هدف هاشون
    رو یا مرور می کنند و یا هدف های بهتری میسازن و با انگیزه تر از قبل ادامه میدن. همه چی به تفکرات
    خودت بستگی داره.
    ویرایش توسط Blue Way : 10-29-2015 در ساعت 01:47 AM

  16. کاربران زیر از Blue Way بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقایسه اینترنت 1995 با اینترنت 2015
    توسط CÆSAR در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-12-2015, 06:45 AM
  2. 5 راهکار برای داشتن ناخن‌هایی سالم‌تر در سال 2015
    توسط Shadi.hedayat در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-22-2015, 10:02 PM
  3. اس ام اس ها و جملات کنایه ای و تیکه دار 2015
    توسط ASSASSIN در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 03-04-2015, 04:58 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد