خسته نباشید من توی وبلاگم مطالب مختلفی رو مینوششتم و یه بنده خدایی هم توی بعضی مباحث با من هم صحبت شده بود و نظر میذاشت بعد از یه مدت متنی رو برام فرستاد و گفت که من دچار وسواس فکری هستم متنش رو که خوندم به نظرم خیلی زیاد شباهت بین من و خصوصیات متن هست این متن رو کامل براتون قرار میدم : دوباره سلام؛ من این بحث رو با شما شروع کردم به این خاطر که فکر می کنم یه مشکلی دارید که خودتون ازش بی اطلاعید. همون طور که من سال ها درگیرش بودم و ازش خبر نداشتم، و مدام راه حل های مختلف رو امتحان می کردم و به نتیجه نمی رسیدم، چون سوالم رو درست متوجه نشده بودم. مشکلی به اسمِ "وسواس فکری". (البته از نوع خفیفش) البته حتما باید برای تشخیصش برید پیش یه روانشناس خوب، و من اصلا صلاحیت تشخیصش رو ندارم، ولی چون مشکل خودم بوده و مقداری درباره اش مطالعه کرده ام گفتم اینا رو باهات در میون بذارم: از نشانه هاش (که فکر می کنم توی شما باشن): خودارضایی وسواسی (دلیلش نیاز جنسی نیست، دلیلش افکاریه که دستِ خودِ فرد نیست، دلیلش اختلال اضطرابی وسواس اجباریه. به همین خاطره که بعد از ازدواج هم درمان نمی شه.)(خیلی از کسایی که هر کار می کنم نمی تونن این مشکلشون رو رفع کنن، مشکل اصلیشون وسواس هست، نه خودارضایی) تکانه ها (افکار) یی که بدون اراده هستن: آدم هایی که وسواسی هستن خیلی توی فکرن، خیلی به چیزای مختلف فکر می کنن. و افکارشون براشون خیلی اهمیت داره. این خودش رو به صورت های مختلفی نشون می ده: مثلا صبح تا شب درباره ی یه موضوع خاص فکر می کنن. (هر موضوعی) مثلا من مدتیه خیلی دارم به وبلاگم فکر می کنم، با این که همون طور که می بینی مطلب چندانی هم توش نمی نویسم ولی به اجزای مختلفش فکر می کنم. به جای انجام دادنِ کارها بیشتر به کارها فکر می کنن و همین بهره وریشون رو خیلی میاره پایین. (فکر می کنن مشکل اراده دارن، در حالی که باز هم مشکلشون این "فکر"ه که نمی تونن کنترلش کنن.) احساس می کنن که "نمی تونن فکر نکنن". گاهی اوقات درگیر افکارِ شبه فلسفی و دینی و علمی می شن. مثلا گیر می دن به این موضوع که آیا خدا هست یا نه؟ حاج آقا شهاب مرادی به کسایی که این سوالو می پرسن گفته بودن: من سال هاست کارم همینه، تقریبا هر کسی که این سوالو ازم پرسیده، وقتی بیشتر باهاش حرف زده ام فهمیده ام که مشکلِ وسواس داره. (مثلا گمان می کنم همین گیر دادنت به ولایت فقیه به خاطر وسواس باشه، وگرنه موافق یا مخالف، آدم های عادی زود به نتیجه می رسن. نه ای که مدت زیادی درگیرش باشن.) کلی نشانه ی دیگه هم داره: مثلا ممکنه یه سری اعمالِ وسواسی هم داشته باشن. مثل شستشوی زیاد، طولانی شدن غسل و وضو و ... یا این که فرزند اول خانواده باشن. یا این که پدر یا مادر یا فرد دیگه ای از خانواده هم نوعی از وسواس رو داشته باشن. یا چک کردن های مختلف. توی سایت شهاب مرادی یکی دو تا نوشته درباره ی نشانه هاش هست. باز هم می گم، این فقط حدس منه. ولی جدا پیشنهاد می کنم این حدس رو جدی بگیری. و یه سر پیش مشاور بری. این مشکل یه جهل مرکبه که خیلی ها دچارش هستن. مشکلیه که خیلی مردم ازش کم اطلاعن. امیدوارم سعادتمند باشی. یا علی. حالا این قضیه خوارضایی که اول اورده که اصلا خیلی جدیه چون من مذهبیم ولی نمیتونم مشکل رو حل کنم مطالعه ام توی حوزه روانشناسی در حد شخصی خوب وبده و معمولا مشککلات رو خودم حل میکنم ولی بعضیاشم گیر میکنم مثل همین خودارضایی یا عدم تمرکز نمونه اش اینکه بعضی وقتا دارم کتاب میخونم یهو بهخودم میام و میبینم هفت خط خوندم ولی فکر یه جا دیگه بوده و اصلا نفهمیدم چی خوندم یا اینکه من هزارتا فکر برای وبلاگم یا وب سایت جدا زدن یا ایجاد یک کسب و کار یا غیره و غیره و غیره دارم و اخر سرم هیچی یا خیلی کم کاری میکنم در رابطه با موضوعات دینی و فلسفی ... اصن یه نتایج خیلی جالبی هم رسیدم که جاهای مختلف هم عنوانش کردم یعنی میخوام بگم ایندر در گیرش میشم گاهی ، با اینکه رشته ام کامگیوتره و اصلا ربطی نداره فرزند اول هم هستم ممنون میشم راهنمایی کنید که من اصلا وسواس فکری دارم یا نه و چیکار میتونم براش بکنم اگر که خدایی نکرده دارم پیشاپیش ممنون از لطفتون یاعلی