نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

867
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31963
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    7
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    سلام خسته نباشید... قبل از هر چیزی خیلی زیاد تشکر میکنم بابت وقتی که میگذارید و پیامم رو میخونید.
    من یه دختر 24 ساله مجرد هستم با یک زندگی کاملا عادی و نرمال! دانشجوی کارشناسی ارشد هستم و درحال دادن پایان نامه. از نظر خانوادگی، مالی، تحصیلی و خلاصه هرچیز که فکرش را بکنید یک روند کاملا عادی بعضا با مشکلات و غم ها و شادی های کوچک را داشتم و دارم.
    و اما مشکل من... که از چند ماه قبل درست شب قبل یکی از امتحاناتم شروع شد و آن این بود که به یکباره حس کردم ضربان قلبم بالا رفت، تنگی نفس و ضعف هم همراهش شد و ناخودآگاه گریه! فردایش احساس تهوع هم اضافه شد. چند روزی گذشت و طوری شد که یک شب ضربان قلبم به قدری شدید بود که نتوانستم تا صبح بخوابم. به دکتر مراجعه کردم و تشخیص اضطراب دادند و گفتند فورا آمپول دیازپام بزنم و یکسری هم قرص آرامبخش تجویر کردند.
    خب من داروها رو مصرف کردم ولی با ناباوری کامل نسبت به صحت تشخیص ایشون... آخه فراموش کردم یکی از ویژگی های شخصیتیم رو در بخش ابتدایی پیامم براتون بگم! اونم اینکه من یکی از ریلکس ترین و خونسردترین آدم هایی هستم که ممکن است دیده باشید! به معنای واقعی، انسان آرومی هستم و شاید باورتان نشود، در تمام دوران تحصیل و بخصوص دوره ارشد که تعداد ارائه ها بیشتر بود همیشه آخر کلاس چند نفر از همکلاسی ها بودند که از من بپرسند تو چطور اینقدر ریلکس و خونسرد هستی؟!
    ولی خلاصه... تشخیص دکتر این بود و من گفتم شاید واقعا ضمیر ناخودآگاه حسابش از خود آدم جداست و بدون اینکه خودم بفهمم در ضمیر ناخودآگاهم اضطراب دارم! اما متاسفانه داروهای ایشون تغییری در من ایجاد نکرد. حتی بعد از اینکه 4 بار دیگر هم دکتر رفتم و آزمایش تیروئید، نوار قلب، عکس از ریه و... هم گرفتم باز هم تشخیص همگی اضطراب بود (و یکی هم بیماری panic رو تشخیص دادند). اما من از درمان هیچ یک پاسخی نگرفتم. حالا مدتی هست که درمان رو کلا رها کردم و تپش قلب و تنگی نفس دائمی به قوت خودشون باقی هستند! به دلیل همین تنگی نفس اکثر اوقات احساس خمیازه کشیدن را دارم و اینکه گاهی احساس وجود چیزی در گلویم هم من رو آزار میده.
    خیلی سعی کردم که مراقب خودم باشم! بطور مرتب ورزش میکنم، به تغذیه ام بیش از قبل حواسم هست، ولی اصلا انگار نه انگار! هیچ بهبودی ای حاصل نمیشه.
    این رو هم اضافه کنم که من از نظر اعتقادی هم یه آدم معمولی هستم. به دستورات دینی تا حد توانم احترام میگذارم و قلبا آدم معتقدی هستم.
    با این توضیحات، به نظر شما هم با وجود اینکه عامل جدی ای برای اضطراب و تنش شدید وجود نداره، بازهم مشکل من از اضطراب است؟ راهکار درمان آن چیست؟ واقعا از صمیم قلبم دعا میکنم برای کسی که بتونه راهنمایی ای به من بکنه و من رو از این وضعیت نجات بده...
    بازهم سپاس فراوون از وقتی که برای من و مشکلم گذاشتید...

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    سلام

    بهتره طب سنتی رو امتحان کنید

    با مراجعه به پزشک طب سنتی و مشورت گرفتن، تغذیتونو اصلاح کنید

    به احتمال زیاد نیاز به حجامت دارید

    پزشک طب سنتی متخصص منظورمه نه هر پزشکی
    ویرایش توسط Experience : 11-04-2016 در ساعت 03:38 AM

  3. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31963
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    7
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    سلام

    بهتره طب سنتی رو امتحان کنید

    با مراجعه به پزشک طب سنتی و مشورت گرفتن، تغذیتونو اصلاح کنید

    به احتمال زیاد نیاز به حجامت دارید

    پزشک طب سنتی متخصص منظورمه نه هر پزشکی
    سلام، ممنون ممنون ممنوووون حتما مراجعه میکنم به متخصص طب سنتی... انشاالله که جواب میگیرم بازم یه دنیا تشکر.

  5. کاربران زیر از el1992 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    نقل قول نوشته اصلی توسط el1992 نمایش پست ها
    سلام خسته نباشید... قبل از هر چیزی خیلی زیاد تشکر میکنم بابت وقتی که میگذارید و پیامم رو میخونید.
    من یه دختر 24 ساله مجرد هستم با یک زندگی کاملا عادی و نرمال! دانشجوی کارشناسی ارشد هستم و درحال دادن پایان نامه. از نظر خانوادگی، مالی، تحصیلی و خلاصه هرچیز که فکرش را بکنید یک روند کاملا عادی بعضا با مشکلات و غم ها و شادی های کوچک را داشتم و دارم.
    و اما مشکل من... که از چند ماه قبل درست شب قبل یکی از امتحاناتم شروع شد و آن این بود که به یکباره حس کردم ضربان قلبم بالا رفت، تنگی نفس و ضعف هم همراهش شد و ناخودآگاه گریه! فردایش احساس تهوع هم اضافه شد. چند روزی گذشت و طوری شد که یک شب ضربان قلبم به قدری شدید بود که نتوانستم تا صبح بخوابم. به دکتر مراجعه کردم و تشخیص اضطراب دادند و گفتند فورا آمپول دیازپام بزنم و یکسری هم قرص آرامبخش تجویر کردند.
    خب من داروها رو مصرف کردم ولی با ناباوری کامل نسبت به صحت تشخیص ایشون... آخه فراموش کردم یکی از ویژگی های شخصیتیم رو در بخش ابتدایی پیامم براتون بگم! اونم اینکه من یکی از ریلکس ترین و خونسردترین آدم هایی هستم که ممکن است دیده باشید! به معنای واقعی، انسان آرومی هستم و شاید باورتان نشود، در تمام دوران تحصیل و بخصوص دوره ارشد که تعداد ارائه ها بیشتر بود همیشه آخر کلاس چند نفر از همکلاسی ها بودند که از من بپرسند تو چطور اینقدر ریلکس و خونسرد هستی؟!
    ولی خلاصه... تشخیص دکتر این بود و من گفتم شاید واقعا ضمیر ناخودآگاه حسابش از خود آدم جداست و بدون اینکه خودم بفهمم در ضمیر ناخودآگاهم اضطراب دارم! اما متاسفانه داروهای ایشون تغییری در من ایجاد نکرد. حتی بعد از اینکه 4 بار دیگر هم دکتر رفتم و آزمایش تیروئید، نوار قلب، عکس از ریه و... هم گرفتم باز هم تشخیص همگی اضطراب بود (و یکی هم بیماری panic رو تشخیص دادند). اما من از درمان هیچ یک پاسخی نگرفتم. حالا مدتی هست که درمان رو کلا رها کردم و تپش قلب و تنگی نفس دائمی به قوت خودشون باقی هستند! به دلیل همین تنگی نفس اکثر اوقات احساس خمیازه کشیدن را دارم و اینکه گاهی احساس وجود چیزی در گلویم هم من رو آزار میده.
    خیلی سعی کردم که مراقب خودم باشم! بطور مرتب ورزش میکنم، به تغذیه ام بیش از قبل حواسم هست، ولی اصلا انگار نه انگار! هیچ بهبودی ای حاصل نمیشه.
    این رو هم اضافه کنم که من از نظر اعتقادی هم یه آدم معمولی هستم. به دستورات دینی تا حد توانم احترام میگذارم و قلبا آدم معتقدی هستم.
    با این توضیحات، به نظر شما هم با وجود اینکه عامل جدی ای برای اضطراب و تنش شدید وجود نداره، بازهم مشکل من از اضطراب است؟ راهکار درمان آن چیست؟ واقعا از صمیم قلبم دعا میکنم برای کسی که بتونه راهنمایی ای به من بکنه و من رو از این وضعیت نجات بده...
    بازهم سپاس فراوون از وقتی که برای من و مشکلم گذاشتید...
    سلام ، خوش اومدی خانومی
    فکر میکنم تا حدی بتونم کمکت بکنم...
    اول چند تا سوال لطفا بهم جواب بده

    شما پیش روانشناس هم رفتی یا فقط پزشک؟
    چه موقع هایی تپش قلب و تنگی نفست بیشتر میشه؟ (مثلا شب موقع خواب؟ یا با فعالیت زیاد؟ یا وقتی خسته تر باشی؟ یا وقتی ناراحت باشی؟ و ... )
    بجز بار اول که این اتفاق برات افتاد، بازم مشکلت حالت حمله ناگهانی شدید پیدا کرده؟ یا اینکه خفیف ولی همیشگیه؟
    پرانول هم تجویز کردن؟ اگه آره تاثیرش چطور بود برات؟
    تست اکو دادی؟ از نظر مشکل افتادگی دریچه قلب بررسی شدی؟
    دقیقا چه ورزشی میکنی الان؟ ورزش هوازی یا کششی_نرمشی؟ روزایی که ورزش میکنی بهتر میشی یابدتر؟
    امضای ایشان



  7. کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31963
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    7
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها
    سلام ، خوش اومدی خانومی
    فکر میکنم تا حدی بتونم کمکت بکنم...
    اول چند تا سوال لطفا بهم جواب بده

    شما پیش روانشناس هم رفتی یا فقط پزشک؟
    چه موقع هایی تپش قلب و تنگی نفست بیشتر میشه؟ (مثلا شب موقع خواب؟ یا با فعالیت زیاد؟ یا وقتی خسته تر باشی؟ یا وقتی ناراحت باشی؟ و ... )
    بجز بار اول که این اتفاق برات افتاد، بازم مشکلت حالت حمله ناگهانی شدید پیدا کرده؟ یا اینکه خفیف ولی همیشگیه؟
    پرانول هم تجویز کردن؟ اگه آره تاثیرش چطور بود برات؟
    تست اکو دادی؟ از نظر مشکل افتادگی دریچه قلب بررسی شدی؟
    دقیقا چه ورزشی میکنی الان؟ ورزش هوازی یا کششی_نرمشی؟ روزایی که ورزش میکنی بهتر میشی یابدتر؟
    سلام، خیلی خیلی ممنون
    راحع به سوال اول، نه فقط پیش پزشک رفتم. هرچند متخصص آخری که پیش شون بودم برام نامه نوشتن که برم پیش یک متخصص مغز و اعصاب، ولی چون تشخیص ایشون هم این بود که بیماریم بخاطر اضطرابه و من نمیتونستم قبول کنم که همچین مشکلی دارم، به حرف شون عمل نکردم و پیش متخصصی که گفتن هم نرفتم!
    در مورد اینکه چه وقتایی حالتهام تشدید میشه، واقعا نظری ندارم! احساس میکنم هیچ ربطی به فعالیتم نداره. خیلی اوقات تو حالت استراحت و حتی وقتی تازه از خواب بیدار شدم و هنوز هیچ فعالیتی نکردم حس تنگی نفس و تپش قلب زیادی میکنم و گاهی وقتی در حین ورزشم با اینکه تپش قلبم بالا میره ولی اون حالت آزار دهنده رو نداره. در کل نمیتونم هیچ ارتباطی بین فعالیتهام با این حالت ها بیان بکنم.
    بعد از بار اول بله تو همون یکی دو ماه اول بیماریم چند بار دیگه هم یکهو حالت تشدید شده پیدا کرد مشکلم... هر بار خیلی احساس ضعف میکردم و ناخودآگاه گریه ام میگرفت و خانواده ام رو خیلی میترسوندم ولی بعد از دو سه بار دیگه همچین حمله ای احساس نکردم. خودم فکر میکنم اون موقع بخاطر ترسم از اینکه قلب یا ریه ام مشکل داره و وحشت ناشی از اون اینطور میشدم ولی وقتی با آزمایش ها فهمیدم مشکلی نیست دیگه حتی وقتایی که تنگی نفس خیلی هم اذیتم میکنه یک جورهایی باهاش سازگار شدم و ترسم ریخته ازش!
    بله بله پرانول هم تجویز کردند. با خوردنش از نظر احساس تپش قلب آرامش بیشتری داشتم ولی حس میکنم روی تنفسم تاثیری نداشت.
    تست اکو نه متاسفانه. هیچ کدوم از دکترها برام تجویز نکردند. فقط نوار قلبی نوشتند و تاکید داشتند که ریه و قلبم هیچ مشکلی نداره و هرچی که هست روحی هست.
    ورزش هم بدنسازی و فیتنس انجام میدم که ترکیبی از هوازی و کششی هست، نه خیلی شدید در حد نیمه سبک... و روزایی که ورزش میکنم، بازهم نمیتونم بگم حالتم فرقی میکنه... احساس میکنم باز هم همونطوره.
    واقعا از توجه و لطف تون خیلی ممنونم، امیدوارم خوب و کامل جواب داده باشم سوالات رو

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    نقل قول نوشته اصلی توسط el1992 نمایش پست ها
    سلام خسته نباشید... قبل از هر چیزی خیلی زیاد تشکر میکنم بابت وقتی که میگذارید و پیامم رو میخونید.
    من یه دختر 24 ساله مجرد هستم با یک زندگی کاملا عادی و نرمال! دانشجوی کارشناسی ارشد هستم و درحال دادن پایان نامه. از نظر خانوادگی، مالی، تحصیلی و خلاصه هرچیز که فکرش را بکنید یک روند کاملا عادی بعضا با مشکلات و غم ها و شادی های کوچک را داشتم و دارم.
    و اما مشکل من... که از چند ماه قبل درست شب قبل یکی از امتحاناتم شروع شد و آن این بود که به یکباره حس کردم ضربان قلبم بالا رفت، تنگی نفس و ضعف هم همراهش شد و ناخودآگاه گریه! فردایش احساس تهوع هم اضافه شد. چند روزی گذشت و طوری شد که یک شب ضربان قلبم به قدری شدید بود که نتوانستم تا صبح بخوابم. به دکتر مراجعه کردم و تشخیص اضطراب دادند و گفتند فورا آمپول دیازپام بزنم و یکسری هم قرص آرامبخش تجویر کردند.
    خب من داروها رو مصرف کردم ولی با ناباوری کامل نسبت به صحت تشخیص ایشون... آخه فراموش کردم یکی از ویژگی های شخصیتیم رو در بخش ابتدایی پیامم براتون بگم! اونم اینکه من یکی از ریلکس ترین و خونسردترین آدم هایی هستم که ممکن است دیده باشید! به معنای واقعی، انسان آرومی هستم و شاید باورتان نشود، در تمام دوران تحصیل و بخصوص دوره ارشد که تعداد ارائه ها بیشتر بود همیشه آخر کلاس چند نفر از همکلاسی ها بودند که از من بپرسند تو چطور اینقدر ریلکس و خونسرد هستی؟!
    ولی خلاصه... تشخیص دکتر این بود و من گفتم شاید واقعا ضمیر ناخودآگاه حسابش از خود آدم جداست و بدون اینکه خودم بفهمم در ضمیر ناخودآگاهم اضطراب دارم! اما متاسفانه داروهای ایشون تغییری در من ایجاد نکرد. حتی بعد از اینکه 4 بار دیگر هم دکتر رفتم و آزمایش تیروئید، نوار قلب، عکس از ریه و... هم گرفتم باز هم تشخیص همگی اضطراب بود (و یکی هم بیماری panic رو تشخیص دادند). اما من از درمان هیچ یک پاسخی نگرفتم. حالا مدتی هست که درمان رو کلا رها کردم و تپش قلب و تنگی نفس دائمی به قوت خودشون باقی هستند! به دلیل همین تنگی نفس اکثر اوقات احساس خمیازه کشیدن را دارم و اینکه گاهی احساس وجود چیزی در گلویم هم من رو آزار میده.
    خیلی سعی کردم که مراقب خودم باشم! بطور مرتب ورزش میکنم، به تغذیه ام بیش از قبل حواسم هست، ولی اصلا انگار نه انگار! هیچ بهبودی ای حاصل نمیشه.
    این رو هم اضافه کنم که من از نظر اعتقادی هم یه آدم معمولی هستم. به دستورات دینی تا حد توانم احترام میگذارم و قلبا آدم معتقدی هستم.
    با این توضیحات، به نظر شما هم با وجود اینکه عامل جدی ای برای اضطراب و تنش شدید وجود نداره، بازهم مشکل من از اضطراب است؟ راهکار درمان آن چیست؟ واقعا از صمیم قلبم دعا میکنم برای کسی که بتونه راهنمایی ای به من بکنه و من رو از این وضعیت نجات بده...
    بازهم سپاس فراوون از وقتی که برای من و مشکلم گذاشتید...
    نقل قول نوشته اصلی توسط el1992 نمایش پست ها
    سلام، خیلی خیلی ممنون
    راحع به سوال اول، نه فقط پیش پزشک رفتم. هرچند متخصص آخری که پیش شون بودم برام نامه نوشتن که برم پیش یک متخصص مغز و اعصاب، ولی چون تشخیص ایشون هم این بود که بیماریم بخاطر اضطرابه و من نمیتونستم قبول کنم که همچین مشکلی دارم، به حرف شون عمل نکردم و پیش متخصصی که گفتن هم نرفتم!
    در مورد اینکه چه وقتایی حالتهام تشدید میشه، واقعا نظری ندارم! احساس میکنم هیچ ربطی به فعالیتم نداره. خیلی اوقات تو حالت استراحت و حتی وقتی تازه از خواب بیدار شدم و هنوز هیچ فعالیتی نکردم حس تنگی نفس و تپش قلب زیادی میکنم و گاهی وقتی در حین ورزشم با اینکه تپش قلبم بالا میره ولی اون حالت آزار دهنده رو نداره. در کل نمیتونم هیچ ارتباطی بین فعالیتهام با این حالت ها بیان بکنم.
    بعد از بار اول بله تو همون یکی دو ماه اول بیماریم چند بار دیگه هم یکهو حالت تشدید شده پیدا کرد مشکلم... هر بار خیلی احساس ضعف میکردم و ناخودآگاه گریه ام میگرفت و خانواده ام رو خیلی میترسوندم ولی بعد از دو سه بار دیگه همچین حمله ای احساس نکردم. خودم فکر میکنم اون موقع بخاطر ترسم از اینکه قلب یا ریه ام مشکل داره و وحشت ناشی از اون اینطور میشدم ولی وقتی با آزمایش ها فهمیدم مشکلی نیست دیگه حتی وقتایی که تنگی نفس خیلی هم اذیتم میکنه یک جورهایی باهاش سازگار شدم و ترسم ریخته ازش!
    بله بله پرانول هم تجویز کردند. با خوردنش از نظر احساس تپش قلب آرامش بیشتری داشتم ولی حس میکنم روی تنفسم تاثیری نداشت.
    تست اکو نه متاسفانه. هیچ کدوم از دکترها برام تجویز نکردند. فقط نوار قلبی نوشتند و تاکید داشتند که ریه و قلبم هیچ مشکلی نداره و هرچی که هست روحی هست.
    ورزش هم بدنسازی و فیتنس انجام میدم که ترکیبی از هوازی و کششی هست، نه خیلی شدید در حد نیمه سبک... و روزایی که ورزش میکنم، بازهم نمیتونم بگم حالتم فرقی میکنه... احساس میکنم باز هم همونطوره.
    واقعا از توجه و لطف تون خیلی ممنونم، امیدوارم خوب و کامل جواب داده باشم سوالات رو
    سلام

    متاسفم عزیز ولی توضیحات شما و نوع حالات و حملات و گزارشات شما مبنی بر آزمایشات و تستهای پزشکی و نبود علل فیزیکی, دلالت بر عوامل روانیست.

    منم با نظر بقیه همکاران موافقم. صد البته بر خلاف نظر شخصی خودتان عزیز شما آتش زیر خاکستر هستید و این حملات, حملات اضطرابی هستند که ممکنه تبدیل به حمله یا حملات وحشت بشن.

    کوتاه سخن:


    بهتره که به یکی از همکاران حاذق روانپزشک ما رجوع کنید و به درمان ادامه بدید و از تکنیکهای ریلکسیشن-مدی تیشن-یوگا نیز بهره ببرید.


    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  10. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    اول طب سنتی و حجامت رو امتحان کنید

  12. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    اولا برای اینکه کاملا مطمئن بشی مشکل فیزیکی نیست میتونی تست اکو قلب بدی چون نوار قلب صرفا ریتم ضربان را بررسی میکنه و مشکلات مربوط به دریچه قلب فقط با اکو مشخص میشه گرچه چون نوار قلبت عادی بوده ،حتی اگه مشکل دریچه هم داشته باشی احتمالا بسیار خفیف و بی خطره پس جای نگرانی نیست.

    نقل قول نوشته اصلی توسط el1992 نمایش پست ها
    در حین ورزشم با اینکه تپش قلبم بالا میره ولی اون حالت آزار دهنده رو نداره. در کل نمیتونم هیچ ارتباطی بین فعالیتهام با این حالت ها بیان بکنم.
    این جمله ت تایید میکنه احتمال اینکه مشکل فیزیکی باشه خیلی کمه
    ببین روح هم مثل جسم مریض میشه ، انواع و اقسام هم داره، اینکه شما آدم عصبی و مضطربی نیستی دلیل نمیشه که مریض نشی
    درمورد پنیک سرچ کن خیلی از افرادی که مشکل حمله اضطرابی پیدا کردند قبلا هیچ سابقه مشکل روحی نداشتن و ناگهانی سراغشون اومده
    چیزی که مهمه اینه که از طریق روانشناس و در صورت نیاز روانپزشک پیگیری کن اما سعی کن آرامشتو حفظ کنی جای نگرانی نیست
    چون خیلیا هستن مشکل شبیه شما دارن و تا حد خیلی زیادی هم با جلسات مشاوره قابل کنترله
    امضای ایشان



  14. کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    سلام دوست عزیزم
    منم حدود 12-13 سال پیش همین مشکل رو داشتم تا جایی که حتی از پله نمی تونستم بالا پایین برم و حملات تنفسی زندگیم رو مختل کرده بود. خیلی دکتر رفتم و به من هم همین حرفها رو زده بودن و یه سری قرص آرام بخش و پروپرانول می خوردم . بعضی وقتها که روزی 2 - 3 تا پروپرانول می خوردم تا می تونستم کمی فعالیت کنم . البته اینم بگم که اون دوران بدترین اتفاقات زندگیم برام افتاده بود و من واقعا از لحاظ روحی و احساسی تحت فشار بودم.
    اما بعد یه مدت خسته شدم همه رو کنار گذاشتم گفتم من دیگه قرص نمی خورم و باید حتما خوب بشم به خودم امیدواری دادم و گفتم که من همیشه تنهام همه آدمها تنهان و باید خودم به خودم کمک کنم چون هیچ کس نمی تونه به من کمک کنه . کم کم فعالیتم رو بیشتر کردم قرصهای ویتامین و ففول خوردم و غذاهای مقوی و ورزش یوگا.
    خدا رو شکر تو سه چهار ماه تقریبا خوب شدم.
    و دیگه بر نگشته تا حالا مریضیم. امیدوارم که شما هم به خودتون ایمان بیاورید و بهتر بشید.
    موفق باشید.

  16. 2 کاربران زیر از merina بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31963
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    7
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    واقعا از همگی شما ممنونم... اصلا فکرشم نمیکردم اینقدر سریع لطف کنید و بهم جواب بدید، واقعا واقعا ممنون...
    پس دیگه اینطوری که میگید قطعا باید بپذیرم که مشکل از درونمه. با جمع بندی حرفاتون تصمیم گرفتم اول پیش یه متخصص طب سنتی برم و سر فرصت برای تست اکو اقدام کنم، و در آخر اگه نتیجه نگرفتم به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنم. حتما تکنیک های ریلکسیشن و مدیتیشن رو هم سرچ میکنم و سعی میکنم انجام بدم
    راجع به panic یه مدت خیلی سرچ کرده بودم، منتها بعدش چون دیگه حمله ای سراغم نیومد فراموشش کردم و گفتم احتمالا مشکل من این نبوده. حالا باز هم پیگیرش میشم.
    از همگی یه بار دیگه تشکر میکنم، امیدوارم بابت این لطفی که درحقم کردید و وقتی برام گذاشتید مهمترین آرزوهاتون به زودی زود محقق بشن و همیشه شاد و سلامت باشید...

  18. 3 کاربران زیر از el1992 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31963
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    7
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    نقل قول نوشته اصلی توسط merina نمایش پست ها
    سلام دوست عزیزم
    منم حدود 12-13 سال پیش همین مشکل رو داشتم تا جایی که حتی از پله نمی تونستم بالا پایین برم و حملات تنفسی زندگیم رو مختل کرده بود. خیلی دکتر رفتم و به من هم همین حرفها رو زده بودن و یه سری قرص آرام بخش و پروپرانول می خوردم . بعضی وقتها که روزی 2 - 3 تا پروپرانول می خوردم تا می تونستم کمی فعالیت کنم . البته اینم بگم که اون دوران بدترین اتفاقات زندگیم برام افتاده بود و من واقعا از لحاظ روحی و احساسی تحت فشار بودم.
    اما بعد یه مدت خسته شدم همه رو کنار گذاشتم گفتم من دیگه قرص نمی خورم و باید حتما خوب بشم به خودم امیدواری دادم و گفتم که من همیشه تنهام همه آدمها تنهان و باید خودم به خودم کمک کنم چون هیچ کس نمی تونه به من کمک کنه . کم کم فعالیتم رو بیشتر کردم قرصهای ویتامین و ففول خوردم و غذاهای مقوی و ورزش یوگا.
    خدا رو شکر تو سه چهار ماه تقریبا خوب شدم.
    و دیگه بر نگشته تا حالا مریضیم. امیدوارم که شما هم به خودتون ایمان بیاورید و بهتر بشید.
    موفق باشید.
    خدا رو شکر که الان سلامتید... چون توی اینترنت دیده بودم که خیلیا هرگز نتونستن از این مشکل شون خلاص بشن و فکر میکردم که اگه مشکل منم این باشه احتمالا دائمیه و چاره ای جز تحملش نیست. ولی حالا که شما خودتون به خودتون کمک کردید حلش کردید پس قطعا نشدنی نیست... منم سعیمو میکنم ممنونم

  20. کاربران زیر از el1992 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    نقل قول نوشته اصلی توسط el1992 نمایش پست ها
    ، و در آخر اگه نتیجه نگرفتم به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنم.
    من متوجه نشدم که منظورتون از این جمله چی بود...اینکه نتیجه گرفتی یا نه

    پس یه کم برات توضیح میدم شاید نتیجه گیریت بهتر بشه

    این چیزی که شما گفتی با آزمایشات و .... به نظر نمیرسه جسمی باشه و گویا مشکلتون درونی هست

    پس بهتره اول به "روانشناس بالینی" مراجعه کنید که البته مجرب و کاربلد باشه به قول معروف

    اول ایشون تشخیص میدن که مشکل شما چی هست

    و درمانهای روانی رو به کار میگیرن که ان شاءالله جواب میده

    اما اگه جواب راضی کننده نباشه و در حدی نباشه که روانشناس انتظارشو داره

    شما رو به یه روانپزشک ارجاع میده تا هم دارو درمانی بشید و هم روان درمانی

    در مورد حجامت و طب سنتی هم بگم اول بهتره مشکلتون رو کامل بفهمید بعد اقدام کنید

    چون ممکنه برای شما مناسب نباشه و تشدید کنه

    اینو هم اضافه کنم که اختلالات اضطرابی شایع ترین اختلالات در کل جهان هستن

    پس نگران نباشید و مطمئن باشید با توکل به خدا و پیگیری خودتون حتما حل میشه

    حرف مرینای عزیز هم کاملا درسته که گفتن خودشون بلند شدن و دست به کار شدن که باید خوب بشن

    شما هم مشخصه خانم باهوش و ذکاوت و فهمیده ای هستید

    حتما با همکاری روانشناستون میتونید به نتیجه مطلوب برسید ان شاءالله

    یه چیزی هم یادتون نره...من خودمم همیشه که حالم بد میشه تکرارش میکنم "الا بذکرالله تطمئن القلوب"

    خدا همراه شماست همیشه پس نگران چیزی نباشید و به درمانتون ادامه بدید

  22. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31963
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    7
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پزشکان تشخیص اضطراب میدهند، اما...

    سلام ممنونم بله قطعا خیلی نتیجه گیریم بهتر شد
    چشم حتما راجع به روانشناس خیلی بیشتر فکر و تحقیق میکنم
    اون ذکر جادویی هم که گفتید واقعا همیشه آرامش دهنده من قبل از امتحانا بود... یادآوری تون خیلی حس خوبی ایجاد کرد... ممنووووون

  24. کاربران زیر از el1992 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج پزشك خانم با آقاي غيرپزشك
    توسط هاله م در انجمن تحصیلات
    پاسخ: 19
    آخرين نوشته: 12-25-2017, 05:34 PM
  2. تشخیص بکارت:پزشکی قانونی یا دکتر زنان
    توسط mvk در انجمن پرده بکارت
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 05-09-2017, 08:28 PM
  3. روش های تشخیص افسردگی در کودکان
    توسط ستیلا در انجمن افسردگی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-14-2015, 09:35 PM
  4. تشخیص پزشک قانونی برای زمان برداشتن بکارت
    توسط alijavid1 در انجمن پرده بکارت
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-08-2015, 12:12 PM
  5. تازه هاي درمان روانپزشكي در كنگره انجمن روانپزشكان
    توسط R e z a در انجمن اخبار دنیای روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-07-2013, 10:25 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد