سلام، خیلی خیلی ممنون
راحع به سوال اول، نه فقط پیش پزشک رفتم. هرچند متخصص آخری که پیش شون بودم برام نامه نوشتن که برم پیش یک متخصص مغز و اعصاب، ولی چون تشخیص ایشون هم این بود که بیماریم بخاطر اضطرابه و من نمیتونستم قبول کنم که همچین مشکلی دارم، به حرف شون عمل نکردم و پیش متخصصی که گفتن هم نرفتم!
در مورد اینکه چه وقتایی حالتهام تشدید میشه، واقعا نظری ندارم! احساس میکنم هیچ ربطی به فعالیتم نداره. خیلی اوقات تو حالت استراحت و حتی وقتی تازه از خواب بیدار شدم و هنوز هیچ فعالیتی نکردم حس تنگی نفس و تپش قلب زیادی میکنم و گاهی وقتی در حین ورزشم با اینکه تپش قلبم بالا میره ولی اون حالت آزار دهنده رو نداره. در کل نمیتونم هیچ ارتباطی بین فعالیتهام با این حالت ها بیان بکنم.
بعد از بار اول بله تو همون یکی دو ماه اول بیماریم چند بار دیگه هم یکهو حالت تشدید شده پیدا کرد مشکلم... هر بار خیلی احساس ضعف میکردم و ناخودآگاه گریه ام میگرفت و خانواده ام رو خیلی میترسوندم
ولی بعد از دو سه بار دیگه همچین حمله ای احساس نکردم. خودم فکر میکنم اون موقع بخاطر ترسم از اینکه قلب یا ریه ام مشکل داره و وحشت ناشی از اون اینطور میشدم ولی وقتی با آزمایش ها فهمیدم مشکلی نیست دیگه حتی وقتایی که تنگی نفس خیلی هم اذیتم میکنه یک جورهایی باهاش سازگار شدم و ترسم ریخته ازش!
بله بله پرانول هم تجویز کردند. با خوردنش از نظر احساس تپش قلب آرامش بیشتری داشتم ولی حس میکنم روی تنفسم تاثیری نداشت.
تست اکو نه متاسفانه. هیچ کدوم از دکترها برام تجویز نکردند. فقط نوار قلبی نوشتند و تاکید داشتند که ریه و قلبم هیچ مشکلی نداره و هرچی که هست روحی هست.
ورزش هم بدنسازی و فیتنس انجام میدم که ترکیبی از هوازی و کششی هست، نه خیلی شدید در حد نیمه سبک... و روزایی که ورزش میکنم، بازهم نمیتونم بگم حالتم فرقی میکنه... احساس میکنم باز هم همونطوره.
واقعا از توجه و لطف تون خیلی ممنونم، امیدوارم خوب و کامل جواب داده باشم سوالات رو